یکی بود و یکی نبود: تفاوت میان نسخهها
طراوت بارانی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
===آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب=== | ===آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب=== | ||
'''یکی بود و یکی نبود''' در تهران غوغا بهپا کرد. محافل سیاسی، ادبی و مذهبی در ایران با آن مخالفت کردند. از این جهت، کتاب را در ملاعام سوزاندند و جمالزاده را به کفر متهم کردند. | |||
===یک بند در معرفی خلاصهٔ کتاب === | ===یک بند در معرفی خلاصهٔ کتاب === | ||
'''یکی بود و یکی نبود''' نام مجموعهداستانی از محمدعلی جمالزاده است که نخستین بار در سال ۱۳۰۰ ش در برلین بهدست چاپ سپرده شد. این مجموعه، یک دیباچه و شش داستان کوتاه را در دل خود جای داده است. جمهور ادبا و نویسندگان آن را سرآغاز داستاننویسی کوتاه به سبک جدید در زبان فارسی و ادبیات واقعگرایانه دانستهاند. جمالزاده در داستانهای این مجموعه با زبانی طنزآمیز و آکنده از اصطلاحات و مَثَل، نابهسامانیها و معایب جامعهٰ طوفانزاده ایران را پس از شکست مشروطیت، توصیف میکند. [[فارسی شكر است]]، [[رجل سياسی]]، [[دوستی خالهخرسه]]، [[درد دل ملّا قربانعلی]]، [[بيله ديگ بيله چغندر]]، [[ويلانالدوله]] داستانهای این مجموعه هستند. | |||
===گزارشی از شخصیت حاضر در کتاب داستان، گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر و گزارشی از فصلهای کتاب پژوهش=== | ===گزارشی از شخصیت حاضر در کتاب داستان، گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر و گزارشی از فصلهای کتاب پژوهش=== | ||
شخصیتهای داستانهای این مجموعه آدمهای ساده و عامهای هستند که هر یک نماینده قشرهای مختلف جامعه ایران در آن روزگار است. | |||
در فارسی شکر که نخستین داستان کوتاه این مجموعه است، روای داستان یک ایرانی است که پس از پنج سال سختی و دربهدری به ایران بازگشته است. | |||
داستان رجل سیاسی روایت مردی عامه و ساده به نام جعفر حلاج است که به اصرار زنش وارد عالم سیاست می شود. او نماينده قشر وكلاي مجلس در دوره اول است؛ كساني كه سواد چندانی نداشتند و از مناسبات سياسي چیزی نمی دانستند، اما بهواسطه جهل مردم یا حرافی به وكالت برگزيده میشوند. | |||
دوستی خالهخرسه، داستان کمک جوان خوشمشرب و دلسوز و خونگرمی بهنام حبیبالله است که جان یک قزاق روس را که در جنگ زخمی شده بود، نجات میدهد اما سربازان روس پاسخ نیکرفتاری او را گرفتن جانش میدهند. | |||
داستان درد دل ملا قربانعلی، روایت مردی عامه است که سیر حوادث او را به سمت شغل روضهخوانی سوق میدهد. او نماینده جامعه روحانینمای آن دوران است که بدون داشتن صلاحیت و شرایط لازم، به این کسوت درآمده است. | |||
===دلیل شهرت=== | ===دلیل شهرت=== | ||
جمالزاده با [[یکی بود و یکی نبود]]، داستاننویسی جدید را بنیان گذاشت. | |||
===چرا باید این کتاب را خواند=== | ===چرا باید این کتاب را خواند=== |
نسخهٔ ۱ اردیبهشت ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۴۲
یکی بود و یکی نبود | |
---|---|
نویسنده | سیدمحمدعلی جمالزاده |
زبان | فارسی |
نوع رسانه | کتاب |
یک بودو یکی نبود اولین و مهمترین مجموعهداستان کوتاه از سیدمحمدعلی جمالزاده است که با انتشار آن به شهرت رسید.
برای کسانی که کتاب را نخواندهاند
آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب
یکی بود و یکی نبود در تهران غوغا بهپا کرد. محافل سیاسی، ادبی و مذهبی در ایران با آن مخالفت کردند. از این جهت، کتاب را در ملاعام سوزاندند و جمالزاده را به کفر متهم کردند.
یک بند در معرفی خلاصهٔ کتاب
یکی بود و یکی نبود نام مجموعهداستانی از محمدعلی جمالزاده است که نخستین بار در سال ۱۳۰۰ ش در برلین بهدست چاپ سپرده شد. این مجموعه، یک دیباچه و شش داستان کوتاه را در دل خود جای داده است. جمهور ادبا و نویسندگان آن را سرآغاز داستاننویسی کوتاه به سبک جدید در زبان فارسی و ادبیات واقعگرایانه دانستهاند. جمالزاده در داستانهای این مجموعه با زبانی طنزآمیز و آکنده از اصطلاحات و مَثَل، نابهسامانیها و معایب جامعهٰ طوفانزاده ایران را پس از شکست مشروطیت، توصیف میکند. فارسی شكر است، رجل سياسی، دوستی خالهخرسه، درد دل ملّا قربانعلی، بيله ديگ بيله چغندر، ويلانالدوله داستانهای این مجموعه هستند.
گزارشی از شخصیت حاضر در کتاب داستان، گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر و گزارشی از فصلهای کتاب پژوهش
شخصیتهای داستانهای این مجموعه آدمهای ساده و عامهای هستند که هر یک نماینده قشرهای مختلف جامعه ایران در آن روزگار است. در فارسی شکر که نخستین داستان کوتاه این مجموعه است، روای داستان یک ایرانی است که پس از پنج سال سختی و دربهدری به ایران بازگشته است. داستان رجل سیاسی روایت مردی عامه و ساده به نام جعفر حلاج است که به اصرار زنش وارد عالم سیاست می شود. او نماينده قشر وكلاي مجلس در دوره اول است؛ كساني كه سواد چندانی نداشتند و از مناسبات سياسي چیزی نمی دانستند، اما بهواسطه جهل مردم یا حرافی به وكالت برگزيده میشوند. دوستی خالهخرسه، داستان کمک جوان خوشمشرب و دلسوز و خونگرمی بهنام حبیبالله است که جان یک قزاق روس را که در جنگ زخمی شده بود، نجات میدهد اما سربازان روس پاسخ نیکرفتاری او را گرفتن جانش میدهند. داستان درد دل ملا قربانعلی، روایت مردی عامه است که سیر حوادث او را به سمت شغل روضهخوانی سوق میدهد. او نماینده جامعه روحانینمای آن دوران است که بدون داشتن صلاحیت و شرایط لازم، به این کسوت درآمده است.
دلیل شهرت
جمالزاده با یکی بود و یکی نبود، داستاننویسی جدید را بنیان گذاشت.