کتایون مزداپور: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| سالهای نویسندگی = | | سالهای نویسندگی = | ||
|سبک نوشتاری = | |سبک نوشتاری = | ||
|کتابها = واژه و معنای آن از فارسی میانه تا فارسی،{{سخ}} | |کتابها = واژه و معنای آن از فارسی میانه تا فارسی،{{سخ}} پهلوی آسان،{{سخ}}چند سخن و... | ||
|مقالهها = | |مقالهها = | ||
|نمایشنامهها = | |نمایشنامهها = | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
|شریک زندگی = | |شریک زندگی = | ||
|فرزندان = | |فرزندان = | ||
|تحصیلات = علوم اجتماعی (کارشناسی){{سخ}}فرهنگ و زبانهای باستانی و | |تحصیلات = علوم اجتماعی (کارشناسی){{سخ}}فرهنگ و زبانهای باستانی و زبانشناسی همگانی (کارشناسیارشد و دکتری) | ||
|دانشگاه = | |دانشگاه = | ||
|حوزه = | |حوزه = | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
'''کتایون مزداپور''' پژوهشگر ادبی، اسطورهشناس، زبانشناس، مترجم متون ایران باستان و استاد پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی و نیز دانشگاههای سراسر کشور نظیر دانشگاه تهران و بنیاد ایرانشناسی دانشگاه شهیدبهشتی. | '''کتایون مزداپور''' پژوهشگر ادبی، اسطورهشناس، زبانشناس، مترجم متون ایران باستان و استاد پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی و نیز دانشگاههای سراسر کشور نظیر دانشگاه تهران و بنیاد ایرانشناسی دانشگاه شهیدبهشتی. | ||
<center>* * * * *</center> | <center>* * * * *</center> | ||
این پژوهشگر | این پژوهشگر زرتشتی از اعضای هیئت مؤسس بنیاد دستنوشتههای کهن است که در شمار بانوان محقق و احیاکنندهٔ نسخ خطی متون پهلوی و اوستایی است. مزداپور با آنکه همواره دغدغهٔ حقوق زنان را دارد و در مقالههایش بارها به این مطلب پرداخته؛ اما همیشه درمقابل برجسب فمنیستی، پاسخهای دندانشکنی داده است.{{سخ}} | ||
بزرگان علم و ادب و اسطوره، مزداپور را یکی از نخستین و تأثیرگذارترین زنان زبانشناس و اسطورهشناس ایران میدانند و در کنار نام او از واژگانی چون «جسارت» و «پشتکار» سخن میگویند.{{سخ}} | بزرگان علم و ادب و اسطوره، مزداپور را یکی از نخستین و تأثیرگذارترین زنان زبانشناس و اسطورهشناس ایران میدانند و در کنار نام او از واژگانی چون «جسارت» و «پشتکار» سخن میگویند.{{سخ}} | ||
شش ماه از تولد نخستین فرزند خانواده نگذشته بود که تصمیم به مهاجرت از زادبوم خود گرفتند و ابتدا به اصفهان و پس از چهار سال و نیم به تهران نقل مکان کردند. اینگونه تمام مقاطع تحصیلی کتایون مزداپور، از کودکستان تا دکتری، در مدارس و دانشگاههای پایتخت سپری شد. او بعد از گذراندن دورههای تحصیلی در مدارس زرتشتی تهران٬ رشته علوم اجتماعی را به عنوان رشته دانشگاهی خود برگزید و در مقطع ارشد با اینکه ابتدا در رشته روانشناسی قبول شد٬ اما ادامه نداد و «زبانشناسی همگانی و فرهنگ و زبانهای باستانی» انتخاب او برای آموختن در مقطع فوق لیسانس و دکتری بود.<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =ملکپور | نام =پرویز | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان =زرتشتیان ایران: زنان زرتشتی و خدمات اجتماعی | ژورنال =چیستا| مکان = | دوره = | شماره =۱۸۷-۱۸۶ | سال =۱۳۸۱-۱۳۸۰ | ص=۵۶۰}} | شش ماه از تولد نخستین فرزند خانواده نگذشته بود که تصمیم به مهاجرت از زادبوم خود گرفتند و ابتدا به اصفهان و پس از چهار سال و نیم به تهران نقل مکان کردند. اینگونه تمام مقاطع تحصیلی کتایون مزداپور، از کودکستان تا دکتری، در مدارس و دانشگاههای پایتخت سپری شد. او بعد از گذراندن دورههای تحصیلی در مدارس زرتشتی تهران٬ رشته علوم اجتماعی را به عنوان رشته دانشگاهی خود برگزید و در مقطع ارشد با اینکه ابتدا در رشته روانشناسی قبول شد٬ اما ادامه نداد و «زبانشناسی همگانی و فرهنگ و زبانهای باستانی» انتخاب او برای آموختن در مقطع فوق لیسانس و دکتری بود.<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =ملکپور | نام =پرویز | نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان =زرتشتیان ایران: زنان زرتشتی و خدمات اجتماعی | ژورنال =چیستا| مکان = | دوره = | شماره =۱۸۷-۱۸۶ | سال =۱۳۸۱-۱۳۸۰ | ص=۵۶۰}} | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
===استاد، شاگرد، دوست، همکار=== | ===استاد، شاگرد، دوست، همکار=== | ||
نام مهرداد بهار و مزداپور همواره در کنار هم شنیده میشود و آشنایانِ هر یک٬ بیگمان آن دیگری را نیز میشناسند. آشنایی بهار و مزداپور از رابطه استاد-شاگردی آغاز و به دوستی و همکاری علمی دیرینه ختم شد. مزداپور شیوه کار بهار را خلاق و پرالهام میداند و در وصف او میگوید: «کارکردن با او زندگی کردن بود.» | نام [[مهرداد بهار]] و مزداپور همواره در کنار هم شنیده میشود و آشنایانِ هر یک٬ بیگمان آن دیگری را نیز میشناسند. آشنایی بهار و مزداپور از رابطه استاد-شاگردی آغاز و به دوستی و همکاری علمی دیرینه ختم شد. مزداپور شیوه کار بهار را خلاق و پرالهام میداند و در وصف او میگوید: «کارکردن با او زندگی کردن بود.» | ||
===داستانک شاگرد=== | ===داستانک شاگرد=== | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
* '''۱۳۲۲''' تولد در یزد، دوره ابتدایی و متوسطه را در مدارس «گیو» و «انوشیروان دادگر» و دیپلم خود را در رشتهٔ ادبیات از دبیرستان «همایون» تهران گرفت. | * '''۱۳۲۲''' تولد در یزد، دوره ابتدایی و متوسطه را در مدارس «گیو» و «انوشیروان دادگر» و دیپلم خود را در رشتهٔ ادبیات از دبیرستان «همایون» تهران گرفت. | ||
* '''۱۳۳۹''' ورود به دانشگاه تهران، رشته علوم اجتماعی | * '''۱۳۳۹''' ورود به دانشگاه تهران، رشته علوم اجتماعی | ||
* '''۱۳۴۴''' اخذ مدرک لیسانس رشته علوم اجتماعی(موضوع پایاننامه: «لغتهای اجتماعی | * '''۱۳۴۴''' اخذ مدرک لیسانس رشته علوم اجتماعی(موضوع پایاننامه: «لغتهای اجتماعی [[سیاستنامه]]») | ||
* '''۱۳۴۴''' کار در وزارت کار | * '''۱۳۴۴''' کار در وزارت کار | ||
* '''۱۳۴۹''' فوق لیسانس رشته فرهنگ و زبانهای باستانی و زبانشناسی همگانی از دانشگاه تهران | * '''۱۳۴۹''' فوق لیسانس رشته فرهنگ و زبانهای باستانی و زبانشناسی همگانی از دانشگاه تهران | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
زادهٔ یکم فروردین ۱۳۲۲ در شهر یزد است. دیری از تولدش نمیگذرد که خانواده، ابتدا به اصفهان و سپس به تهران مهاجرت میکنند و اینچنین کتایون، فرزند نخست خانواده، از کودکستان تا دکتریاش را در مدارس و دانشگاه تهران میگذراند. کتایون مزداپور از ۱۳۳۹تا۱۳۵۹ تحصیلات دانشگاهی خود را با اخذ لیسانس در رشته علوماجتماعی و فوقلیسانس و دکتری را در رشته زبانشناسی و فرهنگ و زبانهای باستانی سپری کرد. فاصلهای که بین مقاطع فوقلیسانس و دکتری وی افتاد، به فعالیت در فرهنسگستان و انتشار کتاب گذشت. در مقطع ارشد، رشته روانشناسی نیز قبول شد اما ادامه نداد.{{سخ}} | زادهٔ یکم فروردین ۱۳۲۲ در شهر یزد است. دیری از تولدش نمیگذرد که خانواده، ابتدا به اصفهان و سپس به تهران مهاجرت میکنند و اینچنین کتایون، فرزند نخست خانواده، از کودکستان تا دکتریاش را در مدارس و دانشگاه تهران میگذراند. کتایون مزداپور از ۱۳۳۹تا۱۳۵۹ تحصیلات دانشگاهی خود را با اخذ لیسانس در رشته علوماجتماعی و فوقلیسانس و دکتری را در رشته زبانشناسی و فرهنگ و زبانهای باستانی سپری کرد. فاصلهای که بین مقاطع فوقلیسانس و دکتری وی افتاد، به فعالیت در فرهنسگستان و انتشار کتاب گذشت. در مقطع ارشد، رشته روانشناسی نیز قبول شد اما ادامه نداد.{{سخ}} | ||
کتایون مزداپور، این عضو هیئت علمی پژوهشکده زبان شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و پژوهشگر در حوزههای فرهنگ و زبان های باستانی، ویرایش و رسمالخط زبان فارسی، و اسطوره است. ایشان تألیفات و مقالههای فراوانی دارند که از میان آنها میتوان به کتابهای «واژه و معنای آن از فارسی میانه تا فارسی»، «چند سخن»، «پهلوی آسان» و «داغ گل سرخ» اشاره کرد.{{سخ}} | کتایون مزداپور، این عضو هیئت علمی پژوهشکده زبان شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و پژوهشگر در حوزههای فرهنگ و زبان های باستانی، ویرایش و رسمالخط زبان فارسی، و اسطوره است. ایشان تألیفات و مقالههای فراوانی دارند که از میان آنها میتوان به کتابهای «واژه و معنای آن از فارسی میانه تا فارسی»، «چند سخن»، «پهلوی آسان» و «داغ گل سرخ» اشاره کرد.{{سخ}} | ||
۱۳۵۱ که مزداپور بهدعوت [[مهرداد بهار|بهار]] همکاریش را با فرهنگستان آغاز کرد، | ۱۳۵۱ که مزداپور بهدعوت [[مهرداد بهار|بهار]] همکاریش را با فرهنگستان آغاز کرد، این نهاد که یک سال بیشتر از عمرش نمیگذشت.. | ||
که سال پس از تأسیس فرهنگستان، دکتر بهار، مزداپور را که در وزارت کار مشغول بود، به فرهنگستان منتقل کرد. در آغاز در بخش گویش بود و بعد به فرهنگستان ادب منتقل شد. در آنجا آقای دکتر بهار گروه اساطیر را با موافقت و تحت ریاست شادروان دکتر [[پرویز ناتل خانلری]] تشکیل داده بود. بعدا فرهنگستان شکلش عوض شد و مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی از ادغام دوازده مؤسسه، که فرهنگستانها هم در زمره آنها بود، تشکیل شد و بعدتر نام پژوهشگاه را به خود گرفت. در واقع کتایون مزداپور از همان سالهای آغازین تأسیس پژوهشگاه علوم انسانی تا به اکنون در این پژوهشگاه فعالیت داشته است.{{سخ}} | که سال پس از تأسیس فرهنگستان، دکتر بهار، مزداپور را که در وزارت کار مشغول بود، به فرهنگستان منتقل کرد. در آغاز در بخش گویش بود و بعد به فرهنگستان ادب منتقل شد. در آنجا آقای دکتر بهار گروه اساطیر را با موافقت و تحت ریاست شادروان دکتر [[پرویز ناتل خانلری]] تشکیل داده بود. بعدا فرهنگستان شکلش عوض شد و مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی از ادغام دوازده مؤسسه، که فرهنگستانها هم در زمره آنها بود، تشکیل شد و بعدتر نام پژوهشگاه را به خود گرفت. در واقع کتایون مزداپور از همان سالهای آغازین تأسیس پژوهشگاه علوم انسانی تا به اکنون در این پژوهشگاه فعالیت داشته است.{{سخ}} | ||
مزداپور از سال۱۳۶۹، به رغم میل باطنی، وارد عرصه تدریس شد و در کنار استاد پژوهشی، استاد آموزشی نیز بود. او خود دراین باره گفته است: «تدریس را دوست ندارم، اما بچهها را دوست دارم و هنوز هم با تعدادی از آنها که خودشان حالا استاد هستند و یا دارند به استادی میرسند، ارتباط دارم... البته درس دادن نوعی با هم اندیشیدن و فکر کردن هم هست. کلاس درس برای من همیشه آموزنده بوده است.»{{سخ}} | مزداپور از سال۱۳۶۹، به رغم میل باطنی، وارد عرصه تدریس شد و در کنار استاد پژوهشی، استاد آموزشی نیز بود. او خود دراین باره گفته است: «تدریس را دوست ندارم، اما بچهها را دوست دارم و هنوز هم با تعدادی از آنها که خودشان حالا استاد هستند و یا دارند به استادی میرسند، ارتباط دارم... البته درس دادن نوعی با هم اندیشیدن و فکر کردن هم هست. کلاس درس برای من همیشه آموزنده بوده است.»{{سخ}} | ||
به طورکلی میتوان گفت حیطه مطالعاتی و تحقیقی | به طورکلی میتوان گفت حیطه مطالعاتی و تحقیقی مزداپور، بر مباحثی پیرامون «اساطیر»، «متون و زبانهای ایرانی»، «[[شاهنامه]]» و مطالعات «زرتشتی» و «زنان» استوار است. | ||
دغدغه زنان به خوبی در آثار او مشهود است. پرداختن به زنان و مسائل مربوط به آنها و تا حدی دفاع از حقوق زنان در آثارش، به قدری است که گاهی نام او را در کنار القابی چون «فمینیسم» به کار میبرند. اما او خود این القاب را نمیپذیرد و در این باره میگوید: «اصلا فمینیسم چه هست؟!... من چند مقاله نوشتهام که درباره زن و برخی خصایص زنان است. البته درباره پیشینه اساطیر بومی ایران هم، که زن سالاری را نشان میدهد، به نتایجی رسیدهام.»{{سخ}} | دغدغه زنان به خوبی در آثار او مشهود است. پرداختن به زنان و مسائل مربوط به آنها و تا حدی دفاع از حقوق زنان در آثارش، به قدری است که گاهی نام او را در کنار القابی چون «فمینیسم» به کار میبرند. اما او خود این القاب را نمیپذیرد و در این باره میگوید: «اصلا فمینیسم چه هست؟!... من چند مقاله نوشتهام که درباره زن و برخی خصایص زنان است. البته درباره پیشینه اساطیر بومی ایران هم، که زن سالاری را نشان میدهد، به نتایجی رسیدهام.»{{سخ}} | ||
کتایون مزداپور، سالهاست که پیگیر حفظ و نشر نسخههای خطی مربوط به ایران باستان است. این نسخهها معمولا به زبانهای باستانی ایران مانند اوستایی و پهلوی نوشته شدهاند. او مدام نگران از بین رفتن این نسخههاست، چراکه بیشتر آنها در شرایط نامناسب در مکانهایی از قبیل خانههای زرتشتیان ایران و هند هستند و تنها تعداد معدودی از آنها در کتابخانهای با شرایط مناسب نگهداری میشوند. او معتقد است، انبوهی از نوشتهها و آثار کهن به ما منسوب است که از دیدگاههای گوناگون شهرت جهانی دارد و از سویی دیگر گاهی ما به ارزشهای این نوشتهها توجهی نداریم و درونمایه آنها برای ما روشن نیست.{{سخ}} | |||
در همین راستا مزداپور به همراه چند تن دیگر، به تأسیس «بنیاد دستنوشتههای کهن» همت گماشتند. هدف از تأسیس این بنیاد شناسایی و جمعآوری و حفاظت از متون قدیمی و نسخههای خطی است. او خود دراین باره میگوید: «در حقیقت با این کار سعی داریم شناختی به مردم بدهیم تا متنهای قدیمی را که در خانههای خود دارند و در حال پوسیدن و از بین رفتن است، به مراکز دولتی تحویل دهند تا به چاپ رسد و از نابود شدنشان جلوگیری شود.»{{سخ}} | در همین راستا مزداپور به همراه چند تن دیگر، به تأسیس «بنیاد دستنوشتههای کهن» همت گماشتند. هدف از تأسیس این بنیاد شناسایی و جمعآوری و حفاظت از متون قدیمی و نسخههای خطی است. او خود دراین باره میگوید: «در حقیقت با این کار سعی داریم شناختی به مردم بدهیم تا متنهای قدیمی را که در خانههای خود دارند و در حال پوسیدن و از بین رفتن است، به مراکز دولتی تحویل دهند تا به چاپ رسد و از نابود شدنشان جلوگیری شود.»{{سخ}} | ||
مزداپور در زمینه مطالعات زرتشتی نیز کتابها و مقالات متعددی دارد که از آن جمله است، کتابی با عنوان «زرتشتیان» از مجموعه از ایران چه میدانم، که به گفته نویسنده، این کتاب به سفارش و پیشنهاد آقای دکتر [[تکمیل همایون]] نوشته شد و به چاپ رسید.{{سخ}} | مزداپور در زمینه مطالعات زرتشتی نیز کتابها و مقالات متعددی دارد که از آن جمله است، کتابی با عنوان «زرتشتیان» از مجموعه از ایران چه میدانم، که به گفته نویسنده، این کتاب به سفارش و پیشنهاد آقای دکتر [[تکمیل همایون]] نوشته شد و به چاپ رسید.{{سخ}} | ||
مزداپور پیوندی دیرینه و عمیق با مرحوم دکتر مهرداد بهار داشت. چنانچه تا به امروز در کارهای پژوهشی و اساطیری، نام این دو تن همواره در کنار هم دیده میشود. از شاخصترین اثر مشترک این دو استاد، میتوان به کتاب برجستهٔ «پژوهشی در اساطیر ایران» اشاره کرد که نوشتهٔ بهار است و ویرایش پژوهشی آن را مزداپور انجام داده و یادداشتهایی را به همراه یک بخش کوتاه ترجمه به آن افزوده است. مزداپور کار با بهار را زندگی کردن میدانست و همواره از او به نیکی یاد میکند. کتاب داغ گل سرخ از کتابهای دیگر مزداپور در زمینه اسطوره است که مقالههای او در این زمینه را شامل میشود. | |||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
شاعر و رئیس سابق فرهنگستان هنر، تاریخچه آشنایی خود با دکتر مزداپور را به مکتب بهار میرساند و کار او در حوزه زبانشناسی را بااهمیت و دشوار قلمداد میکند: «یافتن نقطهٔ آغازین برای بررسی دوران زندیک و پازند کار دشواری است و دکتر مزداپور شاید تنها کسی باشد که جرأت یافته است تا نقطه آغازینی برای بررسیهای زبانشناسی بیابد.»{{سخ}} | شاعر و رئیس سابق فرهنگستان هنر، تاریخچه آشنایی خود با دکتر مزداپور را به مکتب بهار میرساند و کار او در حوزه زبانشناسی را بااهمیت و دشوار قلمداد میکند: «یافتن نقطهٔ آغازین برای بررسی دوران زندیک و پازند کار دشواری است و دکتر مزداپور شاید تنها کسی باشد که جرأت یافته است تا نقطه آغازینی برای بررسیهای زبانشناسی بیابد.»{{سخ}} | ||
====[[عبدالمجید ارفعی]]==== | ====[[عبدالمجید ارفعی]]==== | ||
ایلامشناس و زبانشناس برجسته، در توصیف | ایلامشناس و زبانشناس برجسته، در توصیف مزداپور میگوید: «آشنایی ما به زمانی بازمیگردد که دکتر خانلری مرا به عنوان همکار به دکتر مزداپور معرفی کرد. بارها شده است که برای کاری پیش ایشان میرفتم و تا ساعاتی با یکدیگر در مورد بسیاری واژهها صحبت میکردیم.»{{سخ}} | ||
====[[فرزانه گشتاسب]]==== | ====[[فرزانه گشتاسب]]==== | ||
پژوهشگر و استاد دانشگاه در رشته فرهنگ و زبانهای ایران باستان، از مزداپور با تعبیر فردی که دارای خیرخواهی علمی است، نام میبرد و تیزبینی در مسائل علمی را از خصوصیات ایشان برمیشمارد.{{سخ}} | پژوهشگر و استاد دانشگاه در رشته فرهنگ و زبانهای ایران باستان، از مزداپور با تعبیر فردی که دارای خیرخواهی علمی است، نام میبرد و تیزبینی در مسائل علمی را از خصوصیات ایشان برمیشمارد.{{سخ}} | ||
خط ۲۰۱: | خط ۲۰۱: | ||
====کتاب==== | ====کتاب==== | ||
# | # «برگزیده [[شاهنامه فردوسی]]»٬ [گردآوری]احمد رجائی بخارائی؛ به کوشش کتایون مزداپور٬(۱۳۶۹) | ||
# | # «ارداویرافنامه(متن پهلوی)»٬(۱۳۸۱) | ||
# | # «داغ گل سرخ و چهارده گفتار دیگر درباره اسطوره»٬(۱۳۸۳) | ||
# | # «خرده اوستا»٬(۱۳۸۶) | ||
# | # «تا به خورشید به پرواز برم»؛ یادنامهٔ حمید محامدی٬(۱۳۸۹) | ||
# | # «چند سخن»؛ مجموعه مقالات کتایون مزداپور٬(۱۳۹۱) | ||
# | # «پهلواننامه:مقالاتی درباره پهلوانی»(مزداپور و دیگران)٬(۱۳۹۴) | ||
# | # «ادیان و مذاهب در ایران باستان»(مزداپور و دیگران)٬(۱۳۹۴) | ||
# | # «واژه و معنای آن از فارسی میانه تا فارسی» | ||
# | # «پهلوی آسان»٬(۱۳۹۶) | ||
# | # «زرتشتیان»[مجموعهٔ «از ایران چه میدانم؟»] | ||
# | # «سروش پیر مغان»؛ یادنامهٔ جمشید سروشیان | ||
# | # «مادیان هزاردادِستان» | ||
# | # «روایتی دیگر از داستان[[دلیلهٔ محتاله و مکر زنان]]» | ||
# | # «اندرزنامههای ایرانی» | ||
# | # «گناه ویس» | ||
# | # «واژهنامه گویش بهدینان شهر یزد» | ||
# | # «یسنا و ویسپرد» | ||
====مقالات==== | ====مقالات==== | ||
====ترجمه==== | ====ترجمه==== | ||
# | # «بنیادهای فلسفه در اساطیر و حکمت پیش از سقراط»(با همکاری رضوان صدقینژاد)٬(۱۳۸۴) | ||
# | # «بررسی دستنویس م. او ۲۶: داستان گرشاسب، تهمورس و جمشید، گلشاه و متنهای دیگر»٬ آوانویسی و ترجمه از متن پهلوی٬(۱۳۷۸) | ||
====پایاننامه==== | ====پایاننامه==== | ||
# | # «بررسی مقایسهای تکیه و آهنگ در گونه یزدی و فارسی معیار»٬ پژوهشگر: علیاکبر زارع؛استاد راهنما: کتایون مزداپور؛ استاد مشاور: سعید عریان٬ دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، مرکز تحصیلات تکمیلی میرداماد٬ ۱۳۸۱ | ||
# | # «بررسی پیدایش و تحول افعال کمکی فارسی نوین در چارچوب دستوری شدن»٬ پژوهشگر: مهدی سبزواری؛ استاد راهنما: کتایون مزداپور؛ استاد مشاور: زهره زرشناس٬ دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی٬ کارشناسی ارشد: زبانشناسی همگانی٬ ۱۳۸۲ | ||
# | # «بررسی متون فارسی زرتشتی»٬ پژوهشگر: حمیدرضا دالوند؛ استاد راهنما: کتایون مزداپور؛ استادان مشاور: زهره زرشناس،امید ملاکبهبهانی٬ وزارت علوم،تحقیقات وفناوری، پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی، پژوهشکده زبانشناسی،گروه فرهنگ وزبانهای باستانی٬ کارشناسی ارشد٬ ۱۳۹۱ | ||
# | # «بررسی گویش لری تویسرکانی از دیدگاه زبانشناسی»٬ پژوهشگر: علی تكلو؛ استاد راهنما: ندا اخوان؛ استاد مشاور: کتایون مزداپور٬ دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ابهر٬کارشناسی ارشد: گرایش فرهنگ و زبانهای باستانی٬ ۱۳۹۱ | ||
===جوایز و افتخارات=== | ===جوایز و افتخارات=== | ||
* سیامین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برای تألیف کتاب «واژه و معنای آن از فارسی میانه تا فارسی»، در بخش زبان و شاخه زبانهای باستانی(۱۳۹۰). | * سیامین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برای تألیف کتاب «واژه و معنای آن از فارسی میانه تا فارسی»، در بخش زبان و شاخه زبانهای باستانی(۱۳۹۰). | ||
* شایسته تقدیر؛ کتاب «ادیان و مذاهب در ایران باستان» به نویسندگی کتایون مزداپور و همکاران در مراسم اختتامیه دومین دوره همایش «نشان [[دهخدا]]» شایسته تقدیر شناخته شد(۱۳۹۵) | * شایسته تقدیر؛ کتاب «ادیان و مذاهب در ایران باستان» به نویسندگی کتایون مزداپور و همکاران در مراسم اختتامیه دومین دوره همایش «نشان [[دهخدا]]» شایسته تقدیر شناخته شد(۱۳۹۵) | ||
نسخهٔ ۱۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۰۸
کتایون مزداپور | |
---|---|
زمینهٔ کاری | نویسندگی، پژوهشگری زبانهای ایران باستان٬ اسطورهشناسی و تدریس |
زادروز | ۲فروردین۱۳۲۲ یزد |
پدر و مادر | دینیار و شیرین |
بنیانگذار | بنیاد دستنوشتههای کهن (از اعضای هیئت مؤسس) |
پیشه | زبانشناس، اسطورهشناس، استاد پژوهشگاه علومانسانی و... |
کتابها | واژه و معنای آن از فارسی میانه تا فارسی، پهلوی آسان، چند سخن و... |
مدرک تحصیلی | علوم اجتماعی (کارشناسی) فرهنگ و زبانهای باستانی و زبانشناسی همگانی (کارشناسیارشد و دکتری) |
کتایون مزداپور پژوهشگر ادبی، اسطورهشناس، زبانشناس، مترجم متون ایران باستان و استاد پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی و نیز دانشگاههای سراسر کشور نظیر دانشگاه تهران و بنیاد ایرانشناسی دانشگاه شهیدبهشتی.
این پژوهشگر زرتشتی از اعضای هیئت مؤسس بنیاد دستنوشتههای کهن است که در شمار بانوان محقق و احیاکنندهٔ نسخ خطی متون پهلوی و اوستایی است. مزداپور با آنکه همواره دغدغهٔ حقوق زنان را دارد و در مقالههایش بارها به این مطلب پرداخته؛ اما همیشه درمقابل برجسب فمنیستی، پاسخهای دندانشکنی داده است.
بزرگان علم و ادب و اسطوره، مزداپور را یکی از نخستین و تأثیرگذارترین زنان زبانشناس و اسطورهشناس ایران میدانند و در کنار نام او از واژگانی چون «جسارت» و «پشتکار» سخن میگویند.
شش ماه از تولد نخستین فرزند خانواده نگذشته بود که تصمیم به مهاجرت از زادبوم خود گرفتند و ابتدا به اصفهان و پس از چهار سال و نیم به تهران نقل مکان کردند. اینگونه تمام مقاطع تحصیلی کتایون مزداپور، از کودکستان تا دکتری، در مدارس و دانشگاههای پایتخت سپری شد. او بعد از گذراندن دورههای تحصیلی در مدارس زرتشتی تهران٬ رشته علوم اجتماعی را به عنوان رشته دانشگاهی خود برگزید و در مقطع ارشد با اینکه ابتدا در رشته روانشناسی قبول شد٬ اما ادامه نداد و «زبانشناسی همگانی و فرهنگ و زبانهای باستانی» انتخاب او برای آموختن در مقطع فوق لیسانس و دکتری بود.[۱]
مزداپور در این سالها از همنشینی استادان نامداری چون ابوالحسن صدیقی، احمد افشار شیرازی، مهرداد بهار، احمد تفضلی، محسن ابوالقاسمی و ژاله آموزگار بهره برده است و از دیرزمان تاکنون به پژوهش و تدریس اشتغال داشته و هماینک عضو بازنشسته هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است. [۲]
داستانک
دلنگران نسخههای خطی
شاگردان و دوستان کتایون مزداپور همه بر نگرانی و دغدغه همیشگی او برای نسخههای کهن و تلاش برای یافتن آنها از گوشه و کنار دنیا واقفاند. هرکس پای صحبت مزداپور بنشیند متوجه میشود که او مدام یا نگران فلان اوستای خطی است که توی فلان زیرزمین در یزد انبار شده و صاحبانش خارج از کشورند، یا در فکر آن یکی نسخهٔ پهلوی که در ساختمانی نیمهمخروبه در بمبئی نگهداری میشود و کافی است لولهکشی پوسیدهٔ فاضلاب ساختمان نشت کند تا آسیبی جبرانناپذیر ببیند. [۳]
استاد، شاگرد، دوست، همکار
نام مهرداد بهار و مزداپور همواره در کنار هم شنیده میشود و آشنایانِ هر یک٬ بیگمان آن دیگری را نیز میشناسند. آشنایی بهار و مزداپور از رابطه استاد-شاگردی آغاز و به دوستی و همکاری علمی دیرینه ختم شد. مزداپور شیوه کار بهار را خلاق و پرالهام میداند و در وصف او میگوید: «کارکردن با او زندگی کردن بود.»
داستانک شاگرد
داستانک مردم
ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود
داستانکهای دوستی
داستانک نگرفتن جوایز
داستانک حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است
داستانکهای مذهب و ارتباط با خدا
داستانکهای عصبانیت، ترک مجلس، مهمانیها، برنامهها، استعفا و مشابه آن
داستانکهای زندگی شخصی
داستانک برخی خالهزنکیهای شیرین (اشکها و لبخندها)
جامعهٔ بیهوش و حواس
مزداپور در شب عبدالمجید ارفعی، صدوسیوششمین شب از شبهای مجلهٔ بخارا، در دفاع از حقوق پایمال شدهٔ دوست و همکار دانشمندش، بزرگان و جامعه ایران مورد خطاب و سرزنش قرار میدهد: «من به اینجا نیامدهام تا از این خانداداش عزیزم تمجید کنم، برای اینکه او خودش «عبدالمجید» است و و نیازی هم به تمجید و تعریف ندارد، بخصوص از سوی من که همه میدانند «قند مکرر» است. من آمدهام برای یادآوری یک نکته و تقاضای یک چیز مهم؛ آنچه میخواهم یادآوری کنم بیحواسی یا اگر بگوییم غفلت یا تغافل جامعهٔ سرافراز و نازنین و به یک تعبیر، «تنبل» و جسارت نشود، «بیهوش و حواس» خودمان، یعنی ما ایرانیان عزیز است...». [۴]
داستانکهای مشهور ممیزی
داستانکهای مربوط به مصاحبهها، سخنرانیها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونههایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری
یک عمر با پژوهشگاه
کتایون مزداپور، در سخنرانی که به مناسبت پنجاهمین سالگشت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ارائه داد، پژوهشگاه و همکارانش را همانند خانه و خانواده خود توصیف میکند و از خانه شبانهروزی خود و همکارانش در سالهای اولیه تأسیس آن و خاطرات بسیاری از ماههای آخر سال ٬۱۳۶۶از خریدن لباس و ماهی گرفته٬ تا چادر زدن در زیرزمین این ساختمان که به ساختمان قنات مشهور بود، یاد میکند: «گذراندن یک عمر با اساتید و همکاران در پژوهشگاه، در پیوند و ارتباطی بیشتر یا کمتر، اغلب آن احساس دلبستگی و وابستگی خاصی را ایجاد میکند که جز در میان اعضای خانواده نمیشود نظیری برای آن باز یافت. با این توضیح که شاید خواهر و برادر را هرروزه نبینی اما روبرو شدن با همکاران اداری، کاری هرروزه و همه روزه است.» خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ منابع بدون نام باید محتوا داشته باشند
زندگی و تراث
سالشمار زندگی علمی
- ۱۳۲۲ تولد در یزد، دوره ابتدایی و متوسطه را در مدارس «گیو» و «انوشیروان دادگر» و دیپلم خود را در رشتهٔ ادبیات از دبیرستان «همایون» تهران گرفت.
- ۱۳۳۹ ورود به دانشگاه تهران، رشته علوم اجتماعی
- ۱۳۴۴ اخذ مدرک لیسانس رشته علوم اجتماعی(موضوع پایاننامه: «لغتهای اجتماعی سیاستنامه»)
- ۱۳۴۴ کار در وزارت کار
- ۱۳۴۹ فوق لیسانس رشته فرهنگ و زبانهای باستانی و زبانشناسی همگانی از دانشگاه تهران
- ۱۳۵۱ انتقال از وزارت کار به فرهنگستان زبان (بخش گویش)، توسط دکتر مهرداد بهار (یک سال پس از تأسیس فرهنگستان)
- ۱۳۵۳ استخدام در فرهنگستان ادب و هنر که بعدا نام مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی و حالا نام پژوهشگاه را دارد.
- ۱۳۵۹ اخذ مدرک دکتری رشته فرهنگ و زبانهای باستانی و زبانشناسی همگانی، از دانشگاه تهران
- ۱۳۷۰-۱۳۶۹ ورود به عرصه تدریس در پژوهشگاه، به رغم میل باطنی.(پیش از این، سابقه تدریس در پژوهشکده فرهنگ ایران را نیز داشتهاند).
و...
نامهٔ زندگی
زادهٔ یکم فروردین ۱۳۲۲ در شهر یزد است. دیری از تولدش نمیگذرد که خانواده، ابتدا به اصفهان و سپس به تهران مهاجرت میکنند و اینچنین کتایون، فرزند نخست خانواده، از کودکستان تا دکتریاش را در مدارس و دانشگاه تهران میگذراند. کتایون مزداپور از ۱۳۳۹تا۱۳۵۹ تحصیلات دانشگاهی خود را با اخذ لیسانس در رشته علوماجتماعی و فوقلیسانس و دکتری را در رشته زبانشناسی و فرهنگ و زبانهای باستانی سپری کرد. فاصلهای که بین مقاطع فوقلیسانس و دکتری وی افتاد، به فعالیت در فرهنسگستان و انتشار کتاب گذشت. در مقطع ارشد، رشته روانشناسی نیز قبول شد اما ادامه نداد.
کتایون مزداپور، این عضو هیئت علمی پژوهشکده زبان شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و پژوهشگر در حوزههای فرهنگ و زبان های باستانی، ویرایش و رسمالخط زبان فارسی، و اسطوره است. ایشان تألیفات و مقالههای فراوانی دارند که از میان آنها میتوان به کتابهای «واژه و معنای آن از فارسی میانه تا فارسی»، «چند سخن»، «پهلوی آسان» و «داغ گل سرخ» اشاره کرد.
۱۳۵۱ که مزداپور بهدعوت بهار همکاریش را با فرهنگستان آغاز کرد، این نهاد که یک سال بیشتر از عمرش نمیگذشت..
که سال پس از تأسیس فرهنگستان، دکتر بهار، مزداپور را که در وزارت کار مشغول بود، به فرهنگستان منتقل کرد. در آغاز در بخش گویش بود و بعد به فرهنگستان ادب منتقل شد. در آنجا آقای دکتر بهار گروه اساطیر را با موافقت و تحت ریاست شادروان دکتر پرویز ناتل خانلری تشکیل داده بود. بعدا فرهنگستان شکلش عوض شد و مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی از ادغام دوازده مؤسسه، که فرهنگستانها هم در زمره آنها بود، تشکیل شد و بعدتر نام پژوهشگاه را به خود گرفت. در واقع کتایون مزداپور از همان سالهای آغازین تأسیس پژوهشگاه علوم انسانی تا به اکنون در این پژوهشگاه فعالیت داشته است.
مزداپور از سال۱۳۶۹، به رغم میل باطنی، وارد عرصه تدریس شد و در کنار استاد پژوهشی، استاد آموزشی نیز بود. او خود دراین باره گفته است: «تدریس را دوست ندارم، اما بچهها را دوست دارم و هنوز هم با تعدادی از آنها که خودشان حالا استاد هستند و یا دارند به استادی میرسند، ارتباط دارم... البته درس دادن نوعی با هم اندیشیدن و فکر کردن هم هست. کلاس درس برای من همیشه آموزنده بوده است.»
به طورکلی میتوان گفت حیطه مطالعاتی و تحقیقی مزداپور، بر مباحثی پیرامون «اساطیر»، «متون و زبانهای ایرانی»، «شاهنامه» و مطالعات «زرتشتی» و «زنان» استوار است.
دغدغه زنان به خوبی در آثار او مشهود است. پرداختن به زنان و مسائل مربوط به آنها و تا حدی دفاع از حقوق زنان در آثارش، به قدری است که گاهی نام او را در کنار القابی چون «فمینیسم» به کار میبرند. اما او خود این القاب را نمیپذیرد و در این باره میگوید: «اصلا فمینیسم چه هست؟!... من چند مقاله نوشتهام که درباره زن و برخی خصایص زنان است. البته درباره پیشینه اساطیر بومی ایران هم، که زن سالاری را نشان میدهد، به نتایجی رسیدهام.»
کتایون مزداپور، سالهاست که پیگیر حفظ و نشر نسخههای خطی مربوط به ایران باستان است. این نسخهها معمولا به زبانهای باستانی ایران مانند اوستایی و پهلوی نوشته شدهاند. او مدام نگران از بین رفتن این نسخههاست، چراکه بیشتر آنها در شرایط نامناسب در مکانهایی از قبیل خانههای زرتشتیان ایران و هند هستند و تنها تعداد معدودی از آنها در کتابخانهای با شرایط مناسب نگهداری میشوند. او معتقد است، انبوهی از نوشتهها و آثار کهن به ما منسوب است که از دیدگاههای گوناگون شهرت جهانی دارد و از سویی دیگر گاهی ما به ارزشهای این نوشتهها توجهی نداریم و درونمایه آنها برای ما روشن نیست.
در همین راستا مزداپور به همراه چند تن دیگر، به تأسیس «بنیاد دستنوشتههای کهن» همت گماشتند. هدف از تأسیس این بنیاد شناسایی و جمعآوری و حفاظت از متون قدیمی و نسخههای خطی است. او خود دراین باره میگوید: «در حقیقت با این کار سعی داریم شناختی به مردم بدهیم تا متنهای قدیمی را که در خانههای خود دارند و در حال پوسیدن و از بین رفتن است، به مراکز دولتی تحویل دهند تا به چاپ رسد و از نابود شدنشان جلوگیری شود.»
مزداپور در زمینه مطالعات زرتشتی نیز کتابها و مقالات متعددی دارد که از آن جمله است، کتابی با عنوان «زرتشتیان» از مجموعه از ایران چه میدانم، که به گفته نویسنده، این کتاب به سفارش و پیشنهاد آقای دکتر تکمیل همایون نوشته شد و به چاپ رسید.
مزداپور پیوندی دیرینه و عمیق با مرحوم دکتر مهرداد بهار داشت. چنانچه تا به امروز در کارهای پژوهشی و اساطیری، نام این دو تن همواره در کنار هم دیده میشود. از شاخصترین اثر مشترک این دو استاد، میتوان به کتاب برجستهٔ «پژوهشی در اساطیر ایران» اشاره کرد که نوشتهٔ بهار است و ویرایش پژوهشی آن را مزداپور انجام داده و یادداشتهایی را به همراه یک بخش کوتاه ترجمه به آن افزوده است. مزداپور کار با بهار را زندگی کردن میدانست و همواره از او به نیکی یاد میکند. کتاب داغ گل سرخ از کتابهای دیگر مزداپور در زمینه اسطوره است که مقالههای او در این زمینه را شامل میشود.
یادمان و بزرگداشت
- آئین تجلیل از کتایون مزداپور، اسطورهشناس زرتشتی و زهره زرشناس، خاتون سغد، ۶اسفندماه۱۳۹۳ در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری.
- تقدیر از مقام علمی دکتر کتایون مزداپور، آبان ۱۳۹۱
از نگاه دیگران
علی معلم دامغانی
شاعر و رئیس سابق فرهنگستان هنر، تاریخچه آشنایی خود با دکتر مزداپور را به مکتب بهار میرساند و کار او در حوزه زبانشناسی را بااهمیت و دشوار قلمداد میکند: «یافتن نقطهٔ آغازین برای بررسی دوران زندیک و پازند کار دشواری است و دکتر مزداپور شاید تنها کسی باشد که جرأت یافته است تا نقطه آغازینی برای بررسیهای زبانشناسی بیابد.»
عبدالمجید ارفعی
ایلامشناس و زبانشناس برجسته، در توصیف مزداپور میگوید: «آشنایی ما به زمانی بازمیگردد که دکتر خانلری مرا به عنوان همکار به دکتر مزداپور معرفی کرد. بارها شده است که برای کاری پیش ایشان میرفتم و تا ساعاتی با یکدیگر در مورد بسیاری واژهها صحبت میکردیم.»
فرزانه گشتاسب
پژوهشگر و استاد دانشگاه در رشته فرهنگ و زبانهای ایران باستان، از مزداپور با تعبیر فردی که دارای خیرخواهی علمی است، نام میبرد و تیزبینی در مسائل علمی را از خصوصیات ایشان برمیشمارد.
محمد بهشتی
رئیس سابق پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، در مراسم تجلیل از کتایون مزداپور و زهره زرشناس، با تقدیر از زحمات این دو تن، اسطورهشناسان را از مهمترین افرادی دانست که جامعه را متوجه نسیان فرهنگی میکنند: «اسطورهها سرگذشت ما نیستند بلکه سرنوشت ما هستند. یعنی آنچه بر ما نوشته شده است... اینکه بتوانیم اسطورهها را ثبت و ضبط کنیم بهگونهای که برای دیگران قابل دسترسی نیز باشد، از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. جنبه دیگر این بحث رمزگشایی از اسطورههاست. اشارات و دلالتها و رمزها را باید در اسطوره یافت و تا این کار صورت نگیرد، تجربه تاریخی در ناخودآگاهمان ثبت میشود و به خودآگاه نمیآید. افرادی که در این زمینه تلاش میکنند بارزترین شخصیتهایی محسوب میشوند که به یاد جامعه میآورند که هستند. در حدود سه قرن است که جامعه ما فراموش کرده چه کسی است و این نسیان فرهنگی بزرگترین درد جامعه ما است. اسطورهشناسان مهمترین افرادی هستند که میتوانند این نسیان را به جامعه تذکر دهند و از این جهت تلاشهای آنها قابل تقدیر است.»
محمد میرشکرایی
مردمشناس و سردبیر نشریه «هفتگنبد»، مزداپور و زرشناس را در زمرهٔ پژوهشگران برجستهای به حساب میآورد که در مطالعات و تحقیقات خود همواره از دستاوردهای پژوهشی آنها بهطور مستقیم و غیرمستقیم بهره برده است.
علیرضا حسنزاده
رئیس پژوهشکده مردمشناسی، از بوجود آمدن گفتمان علمی در اساطیر، در دو دهه اخیر، توسط پژوهشگرانی چون مزداپور سخن میگوید. او تعهد به انتشار علم در جامعه را از ویژگیهای بارز کتایون مزداپور میداند و در توصیف پژوهشگرانی چون او میگوید: «این پژوهشگران دانش علمی خود را به زبان مردم نزدیک و قابل فهم کردند و این کار بزرگی است. اگر شمار اندیشمندانی چون مزداپور که آگاهی ما را به میراث روایی تعمق میدهند، افزایش مییافت، آگاهی ما از تمدن ایران بیشتر بود.»
پارسا دانشمند
پژوهشگر متون و زبانهای باستانی بینالنهرین و ایرانی میانه، کتایون مزداپور را فردی اخلاقمدار میداند، که در کنار سختگیریهای علمی، به دانشجویانش محبت مادرانه دارد.
ویدا نداف
دکتری فرهنگ و زبانهای باستانی ایران و استاد دانشگاه همدان، در توصیف استاد خود میگوید: «ما همانگونه که درس زبان پهلوی را از وی یاد گرفتیم، درس انسان بودن را نیز فرامیگرفتیم. گاه و بیگاه مزاحم ایشان میشدم ولی ایشان همواره با روی باز دانشجویانش را میپذیرفت.»
نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش
تفسیر خود از آثارش
موضعگیریهای او دربارهٔ دیگران
جملهای از ایشان
خلق و خوی
در توصیف مزداپور اولین کلماتی که شنیده میشود از «مهربانی مادرانه»ای حکایت دارد که او در کنار «انتقال بیدریغ و دلسوزانه دانش» در اختیار دانشجویان و پژوهشگران قرار میدهد. این دلسوزی و مهربانی را در اولین برخورد با او میتوان حس کرد. همچنین دغدغه انتقال دانش و نگرانی همیشگیش برای کشف و حفاظت از اسناد و نوشتههای قدیمی و نیز تلاش برای یاری و راهنمایی به دوستداران دانش از خصوصیات دیگری است که برای این استاد برمیشمارند.
سخنرانی در سمینارها و همایشهای خارج از کشور
- سخنرانی در سمینار بینالمللی آیینهای کیش زرتشتی در هایدلبرگ آلمان(آوریل ۲۰۰۲/ فروردین ۱۳۸۱)، با مقاله «تداوم آداب کهن در رسمهای معاصر زرتشتیان در ایران»، که متن آن به زبان آلمانی ترجمه و چاپ شد و درشماره ۵۰-۴۹ مجله فرهنگ (۱۳۸۳)، به فارسی منتشر شد.
- سخنرانی در شهر دوشنبه تاجیکستان و شهرهای دیگر این کشور،(به دعوت خانم دکتر نوشین یاوری)، در زمینه مسائل زنان، که به سازمان ملل («یونیفم» صندوق زنان)، مربوط میشده است. که در نهایت سخنرانیها و نوشتههای ارائه شده در این کشور، به خط فارسی در قالب کتاب «گناه ویس» منتشر شد.
سمتها و عناوین کاری و علمی مزداپور
- عضو هیأت علمی پژوهشکده زبانشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
- استاد پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
- تدریس در رشته فرهنگ و زبانهای باستانی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دانشگاه آزاد اسلامی، بنیاد ایرانشناسی و دانشگاه تهران
- از مؤسسین «بنیاد دستنوشتههای کهن»، تأسیس در سال ۱۳۷۹
- پژوهشگر گروه پژوهشی یادگار باستان
- سردبیر دوفصلنامه «پژوهشنامه فرهنگ و زبانهای باستانی»، نشریه تخصصی در زمینه فرهنگ و زبانهای باستانی، تاریخ معاصر زرتشتیان و بررسی و پژوهش در زمینۀ فرهنگ نامکتوب زرتشتی(شماره اول: پاییز و زمستان ۱۳۹۷)
ناشران کتابهای دکتر مزداپور
انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، اساطیر، آگاه، آگه، چشمه، انتشارات دفتر پژوهشهای فرهنگی، توس، روشنگران، کتاب روشن، سمت، فرهنگستان هنر
بنیانگذاری
تأثیرپذیریها
اساتید
مزداپور در باب اساتید خود چنین مینویسد: «در دوره لیسانس افتخار شاگردی شادروان دکتر ابوالحسن صدیقی و جناب دکتر علی محمد کاردان و شادروان دکتر محمود صناعی و استادان مبرز دیگری داشتم و درسهایی زنده و جاندار. بعدا بیشتر شاگرد شادروان دکتر بهار بودم و دکتر ابوالقاسمی. با شادروان دکتر جمال رضایی و روانشاد دکتر ماهیار نوابی، شادروان دکتر تفضلی و سرکار خانم دکتر آموزگار هم کار کردهام.»
ده تا بیست مطلب نقلشده از نمونههای فوق از مجلات آن دوره
برگههایی از مصاحبههای فرد
آثار و منبعشناسی
سبک و لحن و ویژگی آثار
آثار و نوشتهها
ایشان تألیفات و مقالههای فراوانی دارند که فهرست برخی از آنها به تفکیک به شرح زیر است:
کتاب
- «برگزیده شاهنامه فردوسی»٬ [گردآوری]احمد رجائی بخارائی؛ به کوشش کتایون مزداپور٬(۱۳۶۹)
- «ارداویرافنامه(متن پهلوی)»٬(۱۳۸۱)
- «داغ گل سرخ و چهارده گفتار دیگر درباره اسطوره»٬(۱۳۸۳)
- «خرده اوستا»٬(۱۳۸۶)
- «تا به خورشید به پرواز برم»؛ یادنامهٔ حمید محامدی٬(۱۳۸۹)
- «چند سخن»؛ مجموعه مقالات کتایون مزداپور٬(۱۳۹۱)
- «پهلواننامه:مقالاتی درباره پهلوانی»(مزداپور و دیگران)٬(۱۳۹۴)
- «ادیان و مذاهب در ایران باستان»(مزداپور و دیگران)٬(۱۳۹۴)
- «واژه و معنای آن از فارسی میانه تا فارسی»
- «پهلوی آسان»٬(۱۳۹۶)
- «زرتشتیان»[مجموعهٔ «از ایران چه میدانم؟»]
- «سروش پیر مغان»؛ یادنامهٔ جمشید سروشیان
- «مادیان هزاردادِستان»
- «روایتی دیگر از داستاندلیلهٔ محتاله و مکر زنان»
- «اندرزنامههای ایرانی»
- «گناه ویس»
- «واژهنامه گویش بهدینان شهر یزد»
- «یسنا و ویسپرد»
مقالات
ترجمه
- «بنیادهای فلسفه در اساطیر و حکمت پیش از سقراط»(با همکاری رضوان صدقینژاد)٬(۱۳۸۴)
- «بررسی دستنویس م. او ۲۶: داستان گرشاسب، تهمورس و جمشید، گلشاه و متنهای دیگر»٬ آوانویسی و ترجمه از متن پهلوی٬(۱۳۷۸)
پایاننامه
- «بررسی مقایسهای تکیه و آهنگ در گونه یزدی و فارسی معیار»٬ پژوهشگر: علیاکبر زارع؛استاد راهنما: کتایون مزداپور؛ استاد مشاور: سعید عریان٬ دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، مرکز تحصیلات تکمیلی میرداماد٬ ۱۳۸۱
- «بررسی پیدایش و تحول افعال کمکی فارسی نوین در چارچوب دستوری شدن»٬ پژوهشگر: مهدی سبزواری؛ استاد راهنما: کتایون مزداپور؛ استاد مشاور: زهره زرشناس٬ دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی٬ کارشناسی ارشد: زبانشناسی همگانی٬ ۱۳۸۲
- «بررسی متون فارسی زرتشتی»٬ پژوهشگر: حمیدرضا دالوند؛ استاد راهنما: کتایون مزداپور؛ استادان مشاور: زهره زرشناس،امید ملاکبهبهانی٬ وزارت علوم،تحقیقات وفناوری، پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی، پژوهشکده زبانشناسی،گروه فرهنگ وزبانهای باستانی٬ کارشناسی ارشد٬ ۱۳۹۱
- «بررسی گویش لری تویسرکانی از دیدگاه زبانشناسی»٬ پژوهشگر: علی تكلو؛ استاد راهنما: ندا اخوان؛ استاد مشاور: کتایون مزداپور٬ دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ابهر٬کارشناسی ارشد: گرایش فرهنگ و زبانهای باستانی٬ ۱۳۹۱
جوایز و افتخارات
- سیامین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برای تألیف کتاب «واژه و معنای آن از فارسی میانه تا فارسی»، در بخش زبان و شاخه زبانهای باستانی(۱۳۹۰).
- شایسته تقدیر؛ کتاب «ادیان و مذاهب در ایران باستان» به نویسندگی کتایون مزداپور و همکاران در مراسم اختتامیه دومین دوره همایش «نشان دهخدا» شایسته تقدیر شناخته شد(۱۳۹۵)
منبعشناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)
بررسی چند اثر
ناشرانی که با او کار کردهاند
تعداد چاپها و تجدیدچاپهای کتابها
نوا، نما، نگاه
خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونههای شنیداری و تصویری انتخاب شود)
پانویس
- ↑ ملکپور، پرویز. «زرتشتیان ایران: زنان زرتشتی و خدمات اجتماعی». چیستا، ش. ۱۸۷-۱۸۶ (۱۳۸۱-۱۳۸۰): ۵۶۰.
- ↑ باستانی، منوچهر. «گفتوگو با دکتر کتایون مزداپور(بخش نخست)». ماهنامه فروهر، ش. ۴۵۳ (۱۳۹۱): ۴۶.
- ↑ «اوستا و نسخههای خطی».
- ↑ بخارا و شب عبدالمجید ارفعی