گلعلی بابایی: تفاوت میان نسخهها
طراوت بارانی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
طراوت بارانی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | ||
| نام = گلعلی بابایی | | نام = گلعلی بابایی | ||
| تصویر = | | تصویر = Golali babaee1.jpg | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = نویسندهٔ مبرا از سانسور{{سخ}} جنگ و دفاعمقدس | ||
| نام اصلی = گلعلی آقاباباییپور | | نام اصلی = گلعلی آقاباباییپور | ||
| زمینه فعالیت = نویسندگی | | زمینه فعالیت = نویسندگی | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
|لقب = | |لقب = | ||
|بنیانگذار = | |بنیانگذار = | ||
|پیشه = | |پیشه = مستندنویس و وقایعنگار | ||
| سالهای نویسندگی = | | سالهای نویسندگی = | ||
|سبک نوشتاری = ادبیات دفاع مقدس | |سبک نوشتاری = ادبیات دفاع مقدس | ||
|کتابها = | |کتابها = ''[[همپای صاعقه]]''، ''[[ضربت متقابل]]''، ''[[پیغام ماهیها]]'' و... | ||
|مقالهها = | |مقالهها = | ||
|نمایشنامهها = | |نمایشنامهها = | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
}} | }} | ||
[[پرونده:Behzad & babaee.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|یاران رزم و بزمِ حماسی و فرهنگی]] | |||
'''گلعلی آقاباباییپور''' معروف به '''گلعلی بابایی''' پژوهشگر، مستندنگار و نویسندهٔ دفاع مقدس است و بهعنوان یکی از پرکاران و مؤثران چهرههای ادبیات پایداری و مقاومت شناخته میشود. | '''گلعلی آقاباباییپور''' معروف به '''گلعلی بابایی''' پژوهشگر، مستندنگار و نویسندهٔ دفاع مقدس است و بهعنوان یکی از پرکاران و مؤثران چهرههای ادبیات پایداری و مقاومت شناخته میشود. | ||
<center>* * * * *</center> | <center>* * * * *</center> |
نسخهٔ ۲۱ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۲:۴۶
گلعلی بابایی | |
---|---|
پرونده:Golali babaee1.jpg نویسندهٔ مبرا از سانسور جنگ و دفاعمقدس | |
نام اصلی | گلعلی آقاباباییپور |
زمینهٔ کاری | نویسندگی |
زادروز | ۷مهر۱۳۳۹ چالوس |
پدر و مادر | هاشم و [سیده] زهرا |
محل زندگی | تهران |
پیشه | مستندنویس و وقایعنگار |
سبک نوشتاری | ادبیات دفاع مقدس |
کتابها | همپای صاعقه، ضربت متقابل، پیغام ماهیها و... |
همسر(ها) | [سیده] طوبی مطهری |
فرزندان | رقیه، محمود و محمد |
مدرک تحصیلی | کارشناسی مدیریت امور فرهنگی |
دانشگاه | امام حسین |
گلعلی آقاباباییپور معروف به گلعلی بابایی پژوهشگر، مستندنگار و نویسندهٔ دفاع مقدس است و بهعنوان یکی از پرکاران و مؤثران چهرههای ادبیات پایداری و مقاومت شناخته میشود.
گلعلی خوب انشاء مینوشته و نخستین بارقههای نویسندگی او طی سفر خانوادگی در سال ۱۳۵۶ و سفر با دوستان در سال ۱۳۵۹، بهشکل سفرنامهنویسی رخ داده است. گلعلی نوشتن خاطرههای فضای جبهه و ثبت روزنوشت وقایع را پیش از عملیات والفجر۴ در اردوگاه کوهستانی قلّاجه آغاز کرد. نوشتههای گلعلی در جبهه درنهایت به هفت دفترچه رسید که کتابی شد با عنوان نقطهٔ رهایی و در سال ۱۳۶۹ با حمایت مرتضی سرهنگی، مسئول دفتر ادبیات و هنر مقاومت، بهچاپ رسید.
او سردبیر مجلّهٔ پلاک هشت، فصلنامهٔ آموزشی، خبری و اطلاعرسانی بود که تا سال ۱۳۹۱ بهچاپ میرسید. هماکنون نیز مدیر انتشارات صاعقه است. در میان اهالی ادبیات دفاع مقدّس، نام او با نام دوست دیرینهاش، حسین بهزاد عجین شده است. این دو پژوهشگر و نویسنده، بسیاری از آثار را با همکاری یکدیگر بهچاپ رساندهاند. همپای صاعقه، ضربت متقابل و پیغام ماهیها سه اثر بسیار مهم گلعلی بابایی است.
آرزوی بابایی نوشتن کتابی دربارهٔ چهارده تن از شهدای روستای بَرار است تا بتواند دِین خود را به همولایتیهایش ادا کند.
داستانکها
داستانکهای انتشار
نخستین تشویقها
حسین بهزاد که دفترچهها را خوانده بود به مرتضی سرهنگی و چند نفر دیگر گفته بود: «به این میگویند جنگنوشتهٔ مستند!» سعید جانبزرگی هم میگفت وقتی نقطهٔ رهایی چاپ شد ما خودمان را باور کردیم.
الجزیره
بعد از پخش کلیپ شبکهٔ الجزیره دربارهٔ کتاب پیغام ماهیها مسئولان بهجای تقدیر و تشکر از گلعلی بابایی او را نقد کردند که چرا در این کتاب حرفهایی زده شده است که نشان میدهد میزان نفوذ و اقتدار ایران در سوریه چقدر است.
داستانک عشق
داستانک استاد
داستانک شاگرد
داستانک مردم
ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود
داستانکهای دشمنی
داستانکهای دوستی
داستانکهای قهر
داستانکهای آشتیها
داستانک نگرفتن جوایز
داستانک حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است
داستانکهای مذهب و ارتباط با خدا
داستانکهای عصبانیت، ترک مجلس، مهمانیها، برنامهها، استعفا و مشابه آن
داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامهها و مجلات و نمونههایی از آن
داستانکهای دارایی
داستانکهای زندگی شخصی
یک پرسپولیسی
از چهاردهسالگی آلودهٔ فوتبال شد؛ گلکوچک، شبهای ماه رمضان و بلوار فرودگاه. پُست دلخواهاش دفاع عقب و تیم محبوباش پرسپولیس. جمعههایی که فرصت رفتن به امجدیه و آریامهر نبود، بازیهای پرسپولیس را از تلویزیون قهوهخانهٔ علیخالدار دنبال میکرد. هنوز هم عاشق پرسپولیس است.
شیشهشکن
گاهی بهدور از چشم پاسبانها شیشهٔ دکانهای عرقفروشی محلّه را با پارهآجر جلا میدادیم و فریاد میزدیم که ما بتشکنیم و شیشهشکن نیستیم.
داستانک برخی خالهزنکیهای شیرین (اشکها و لبخندها)
داستانک شکایتهایی از دیگران کرده به محاکم و شکایتهایی که از او شده
داستانکهای مشهور ممیزی
داستانکهای مربوط به مصاحبهها، سخنرانیها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونههایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری
عکس سنگقبر و داستانکی از تشییع جنازه و جزيیات آن
داستانهای دیگر
زندگی و تراث
کودکی، نوجوانی، جوانی و میانسالی
گلعلی آقاباباییپور در هفتم مهرماه ۱۳۳۹ در روستای بَرار از توابع شهرستان چالوس بهدنیا آمد. پدرش مرحوم هاشم آقاباباییپور کارگر کارگاه تولید ذغال از چوب درختان جنگلی بود. ریشهٔ پدری او ظاهراً به منطقهٔ آقابابایی قزوین برمیگردد. مادر گلعلی مرحومه [سیّده] زهرا مطهری، اصالتاً از سادات اورازان طالقان بوده است که در زمانهای دور از آنجا به بَرار مهاجرت کرده بودند. بهنوعی میتوان گلعلی بابایی را از اقوام جلال آلاحمد دانست.
گلعلی در ششسالگی به مکتبخانهٔ آشیخ میرزا حسن نعیمی رفت و سال بعد وارد دبستان سپاه دانش روستای برار شده و در هر سال، دو مقطع تحصیلی را پشت سر گذاشت. خانوادهٔ ششنفرهٔ او در سال ۱۳۴۹ بهعلت مشکلات، به تهران، محلّهٔ امامزاده عبدالله واقع در جنوبغربی تهران، مهاجرت کرد. در نهسالگی، وقتی به تهران آمد کلاس پنجم ابتدایی را هم خوانده بود. کلاس ششم نظام قدیم را در دبستان مظفر امیری واقع در ۱۳متریِ حاجیان نزدیک مسجد جوادالأئمه گذارند.
پس از حذف دورهٔ متوسطه باید به کلاس اول راهنمایی میرفت. تنگنای اقتصادی خانواده باعث شد تحصیل را ترک کند و به مغازهٔ سپرسازی در خیابان قزوین برود و پس از آن در یکی از کارگاههای تراشکاریِ کارخانهٔ ماشینرول، مشغول بهکار شود. پس از چهار سال در مدرسهٔ شبانهٔ هخامنش خیابان سپه یا امامخمینی کنونی، تحصیل را از سرگرفت و دورهٔ راهنمایی را در این مدرسه بهپایان برد. گلعلی متوسطه را به دبیرستان غزالی واقع در خیابان سینا و به رشتهٔ علومتجربی رفت و تا سال سوم سپری کرد.
سال ۱۳۵۴ عضو عادی کتابخانهٔ مسجد جوادالأئمه شد و تا اوایل پیروزی انقلاب هم فقط یک عضو عادی بود درحالیکه در آن زمان امیرحسین فردی، حبیب غنیپور و بهزاد بهزادپور مسئولان آن کتابخانه بودند. در جلسات منزل محمّدرضا تختکشیان بود که ارتباط گلعلی با چهرههای قدیمیتر مسجد جوادالأئمه بیشتر و عمیقتر شد.
شهریور۱۳۶۵ با سیّده طوبی مطهری از سادات اورازان ازدواج کرد. سه فرزند دارد: رقیّه، محمود و محمّد که بهگفتهٔ خودش برای زندهنگهداشتن یاد و خاطرهٔ شهید محمود پیربداغی، نام پسر اولش را محمود گذاشته است.
پس از انتشار نخست کتابش، نقطهٔ رهایی که با یاری مرتضی سرهنگی در سال ۱۳۶۹ چاپ کرد، به سراغ دومین کتابش غربت هور رفت که بخش دیگری از آن هفت دفترچهٔ خاطرات فضای جبهه و ثبت روزنوشت وقایع پیش از عملیات والفجر۴ در اردوگاه کوهستانی قلاجه است؛ یعنی یادداشتهای روزانهٔ او با محوریت عملیات آبیخاکی بدر طی اسفند ۱۳۶۳ که حوزهٔ هنری در سال ۱۳۷۲ بهچاپ رساند. در پاییز ۱۳۷۵ با پیشنهاد حسین بهزاد به سردار حسن محققی، معاون هماهنگکنندهٔ وقت لشر۲۷، طرح حماسه۲۷ در ستاد لشکر بهتصویب رسید. همپای صاعقه کتاب یکم از مجموعهٔ حماسه۲۷ است که در آبان۱۳۷۹ بهچاپ رسید. حسین بهزاد در جریان پژوهش و نگارش «همپای صاعقه» زحمات بسیاری متحمّل شد. برای نگارش کتاب دوم مجموعه، حسین بهزاد کنار کشید و بابایی خود نگارش این کتاب یعنی ضربت متقابل را برعهده گرفت. این کتاب شرح کارنامهٔ لشکر۲۷ در عملیّات رمضان در تابستان ۱۳۶۱ است. «ضربت متقابل» در سال ۱۳۸۶ آمادهٔ چاپ شد. همزمان با چاپ این کتاب، ویراست دوم «همپای صاعقه» نیز با همّت او و بهزاد، پس از رفع نواقص ویراست اوّل و افزودن مستندات نایاب مربوط به آن کتاب، بهچاپ رسید. بعد از آمادهسازی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، این دو کتاب در شهریور۱۳۸۶ منتشر شد.
به توصیهٔ سردار شهید حسین همدانی، این دو نویسنده مجموعهٔ روایت انصار را دست گرفتند و دو کتاب به نامهای از «الوند تا قراویز» و «بهار۸۲» را کار کردند. انگیزهٔ نگارش «بهار۸۲» این بود که رزمندگان قدیمی سپاه استان همدان به مغفولماندن زحماتشان در تیپ۲۷ در همپای صاعقه، گلههای بسیار کردند و شهید همدانی صدایشان را به نویسندگان همپای صاعقه منتقل کرد. در «بهار۸۲»، از زمستان۱۳۵۹ بهبعد مخاطب با محمود شهبازی و حسین همدانی و بچههای سپاه استان همدان همراه میشود و عملکرد این نیروها از زمستان۱۳۵۹ تا زمستان۱۳۶۰ بازگو میشود. سپس به سراغ شهید وزوایی رفت و کتاب ققنوس فاتح را نوشت. مجموعهٔ «بیستوهفت در ۲۷» زندگینامهای مستند است با این تفاوت که کتاب از لحظهٔ شهادت آغاز میشود و بعد به سراغ کودکی آن شهید میرود تا دوباره بهانتها برسد.
نخستین تجربهٔ مطبوعاتی گلعلی به سال ۱۳۸۳ و فصلنامهٔ یاد ماندگار برمیگردد. شورای مجله یاد مانگار بههمت احسان محمدحسنی، معاون هنری وقت بنیاد حفظ آثار دفاع مقدّس، در مجلهٔ جدیدی به نام پلاک هشت دورهم جمع شدند. سردبیری دو شمارهٔ نخست را حسین بهزاد، شمارههای سه و چهار را حسین دلاوری و شمارههای پنج تا چهارده را علیاصغر بهمننیا برعهده گرفتند. گلعلی بابایی از شمارهٔ پانزده تا پایان انتشار، به تعداد بیست شماره، سردبیر بود.
سردار سرلشکر محمدعلی جعفری در نیمهٔ دوم سال ۱۳۸۸ خاطرات خود را از کودکی تا مقطع آزادسازی خرمشهر برای او و بهزاد روایت کرد تا این دو نویسندهٔ همکار، کتاب کالکهای خاکی را بهرشتهٔ تحریر درآورند. بیان فرهنگ و سنّتهای بومی مردم استان یزد، ارایهٔ روند تکاملی از شخصیّت فردی و جهادی فرماندهکل امروز سپاه و نمایاندن چهرهای باورپذیر از دانشآموزی عادی در شهر یزد که فرمانده میشود، از جذّابیتهای این کتاب است. در پاییز۱۳۹۱، وقتی سردار محققی، فرماندهٔ گردان حبیببنمظاهر در سه سال پایانی جنگ، به گلعلی پیشنهاد داد که تاریخچهٔ این گردان را بنویسد، او با کمال میل پذیرفت و دو کتاب گردان نهم و حبیب؛ تولدی دیگر را نوشت. کتاب سوم و پایانی کارنامهٔ عملیاتی این گردان خواهد بود.
پس از شهادت سردار حسین همدانی، گلعلی بابایی برای ادای دِین به این شهید، طی تلاشی شبانهروزی، کتاب پیغام ماهیها را که سرگذشتنامهٔ شهید همدانی است، به چهلم شهید رساند. این کتاب، پنجمین شماره از مجموعهٔ بیستوهفت در ۲۷ محسوب میشود و دربرگیرندهٔ روایت دستاول سردار شهید حسین همدانی از ولادت تا مقطع تودیع وی از فرماندهی تیپ۳۲ انصارالحسین(ع) در پاییز۱۳۶۴ است. پیش از این کتاب، همکار و همراه همیشگی بابایی،یعنی بهزاد، بخشی از زندگی شهید همدانی را در کتاب مهتاب خیّن روایت کرده بود که در این کتاب از اطلاعات آن استفاده شده است.
شخصیت و اندیشه
زمینهٔ فعالیت
یادمان و بزرگداشتها
از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)
تقریظها و تشویقهای [آیتالله] خامنهای
از میان آثار او کتابهای همپای صاعقه، ضربت متقابل، از الوند تا قراویز، ققنوس فاتح، کالکهای خاکی و گردان نهم مورد تقریظ، تفقد و توجه مقام رهبری قرار گرفتند. وقتی تقریظ رهبر انقلاب بر همپای صاعقه منتشر شد این کتاب از هشتسال مهجوربودن درآمد و ناگهان ناشران مختلفی برای چاپ این کتاب در تیراژ گسترده اعلام آمادگی کردند. متن حاشیهنوشتهٔ سیدعلی خامنهای بر این کتاب بدین شرح است:
- «بسماللهالرّحمنالرّحیم
این یک کتابِ منبعِ بسیار غنی و ارزشمند است که از آن میتوان دهها کتاب و فیلمنامه و زندگینامه استخراج کرد. لحظات و حالات ثبتشده در سراسر این کتاب، همان ظرافتهای حیرتانگیزی است که از مجموع آن، تابلوی پرشکوه و باعظمت عملیاتی چون فتحالمبین و بیتالمقدس پدید آمده و برترینهای هنر جهاد و ایثار و شجاعت و ابتکار را در مجموعهٔ نمایشگاه بینظیر هنرهای انقلاب اسلامی نشان میدهد. این مردان بزرگی که نام آنها بسی آسان بر زبان و دل غافل ما میگذرد، از جنس همان أخوان صفا و فرسان هیجاناند که سید شهیدان سلاماللهعلیه آنها را باعظمت و سوز و مهر، مخاطب ساخت و از فقدان آنان غمگین بود. سلام خدا و بندگان برگزیده و فرشتگان و رسولان او نثار روح مطهر آنان باد. در روز و شبهایی از آبان و آذر۸۶، صفحهبهصفحه و سطربهسطر مطالعه و نیوشیده شد.»
همچنین رهبر انقلاب دربارهٔ کتاب ضربت متقابل گفت کتاب خوبی است هرچند مربوط به عملیات رمضان است و ما از آن خاطرهٔ خوشی نداریم و آدم دوست ندارد تا پایانش را بخواند، انصافاً کتاب روانی است. رهبری پاییز۸۸ نیز در حاشیهٔ گزارش مکتوبی که کتاب از الوند تا قراویز نیز بههمراهش بود، مطالبی نوشت که مسئولان بیت سه خط از آن را تلفنی برای بابایی و بهزاد خواندند: «... به این دو برادر بلندهمّت آفرین میگویم و از زحمات باارزش ایشان تقدیر میکنم و به فتوحات آیندهشان دل میبندم.»
بابایی و شهید همدانی در سال ۹۴ دیداری دیگر با رهبر داشتند. رهبر با تأکید بر ضرورت رعایت وسواس نویسندگان، در انتخاب موضوع، اشاراتی به نحوهٔ تدوین خاطرات و وقایع دوران جنگ کرد: «من با تحریف وقایع و خاطرات افراد مخالفم؛ اما رنگآمیزی و یکدست کردن مطالب را قبول دارم».
طرح اولیهٔ نگارش مجموعهٔ بیستوهفت در ۲۷ براساس پیشنهاد رهبر بود. ایشان معتقد بود که بهعلت حجم کتابهایی مانند همپای صاعقه و مرجعبودن آنها، اقبال خواص را بههمراه دارد و باید برای مردم کتابهای کمحجم و با شخصیّتهای محوری متفاوت نوشت.
در ۲۴آذر۱۳۹۴ طی دیدار فرماندهان نظامی با رهبر، وی چنین گفت: «اوّل جنگ، اینها در نظامیگری صفر بودند. من شرح حال آقای [محمدعلی] جعفری را میخواندم، این کتاب را که چاپ کردهاند، کالک های خاکی، در آن با او مصاحبه کردهاند. اولی که دارد میرود به طرف سوسنگرد، میگوید: من اصلاْ هیچ نمیدانستم. هیچ شلیکی نکرده بودم. بلد هم نبودم. دیگران هم همینطور. لکن در عملیات فتحالمبین، او یکی از طراحهاست و در اجرا هم یکی از مدیران خوب است.» در همان جلسهٔ رهبر انقلاب خطاب به فرماندهان گفت: «... من شرح حال آقایان و کتابهای جنگ را زیاد میخوانم. همین کتابی که در مورد گردان نهم سپاه تهران، اخیراً گلعلی بابایی نوشته و شهید وزوایی و دیگران را مفصل شرح داده؛ آدم میبیند این بچّههای دانشجوی بیاطلاع و بیخبر از فنون جنگ، ظرف مدّت کوتاهی، یک نظامی بزرگ میشوند. با سرهنگهای ارتش آن جور بحث میکنند. آنها یک چیزی می گویند، اینها یک چیزی میگویند [در جلسات] بحث میکنند باهم. این خودش یک معجزه است. ... جنگ کاری کرد که سرباز صفر ما، [ظرف یک سال] تبدیل شد به یک استراتژیست نظامی.»
آیتالله هاشمی رفسنجانی
هاشمی رفسنجانی، طی یادداشتی نسبتاً مفصل بهتاریخ ۲۶اردیبهشت۱۳۷۹، حاشیهای بر چاپ نخست همپای صاعقه نوشته است. وی که خاطرات روزنوشت خود مربوط به دوران مختلف زندگی سیاسیاش را بهچاپ رسانده بود، در زمان نوشتن این یادداشت ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را برعهده داشت. در بخشی از این یادداشت مینویسد: «در ماههای آخر سال پربحران ۱۳۶۰ که نیاز به وجود واحدهای منظم و نیروهای جانبرکف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی احساس شد، با همت سردار پرافتخار و مجاهد مفقود ولی جاویدالأثر حاجاحمد متوسلیان هستهٔ اصلی این واحد مبارک شکل گرفت.»
نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش
تفسیر خود از آثارش
حکایت مردان مرد و عقابان بازیدراز را در سال ۱۳۷۵ نوشت. این دو کتاب بهنظر خودش چندان از ظرافتهای ادبی برخورار نیستند.
موضعگیریهای او دربارهٔ دیگران
همراهیهای نظامیسیاسی
پاییز۱۳۶۰ وارد سپاه شد. نیمهٔ دوم سال ۱۳۶۰ با عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ضرورت حضور در جبهه، دوباره ترک تحصیل کرد. دیماه۱۳۶۱ خود را به واحد پرسنلی لشکر۲۷ در پادگان دوکوهه معرفی کرد. نخستین مجروحیت او در عملیات والفجر مقدماتی رخ داد و دومین مجروحیتش در عملیات کوهستانی والفجر۴. مهر۱۳۶۵ در خط پدافندی مهران روی ارتفاعات قلاویزان در اثر انفجار خمپاره از ناحیهٔ سر و صورت مجروح شد که این سومین مجروحیتش بود. اوایل زمستان ۱۳۶۵، همزمان با شهادت حبیب غنیپور، مسئولیت جانشینی دفتر پشتیبانی لشکر۲۷ در پادگان ولیعصر(عج) را پذیرفت. بعد از پایان جنگ دیپلم خود را گرفت و در دانشگاه امام حسین(ع) موفق به اخذ مدرک کارشناسی مدیریت امور فرهنگی شد. در سال۱۳۶۸ مسئول مدیریت کارگزینی لشکر۲۷ در پادگان ولیعصر(عج) شد. سال ۱۳۶۹ بههمراه تعدادی از پیشکسوتان جنگ گروه تفحص شهدا را در لشکر۲۷ تشکیل داد. هشت سال معاون فرهنگی لشکر۲۷ محمّدرسولالله(ص) بود و از پاییز سال ۱۳۸۷ به سمتِ معاونتِ هنری بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ستادکل نیروهای مسلح منصوب شد. درجهٔ نظامی سردار گلعلی بابابی، اکنون سرتیپ دوم پاسدار است.
مخالفتهای سیاسی
نامههای سرگشاده
نامهای دستهجمعی
بیانیهها
جملهٔ موردعلاقه در کتابهایش
جملهای از ایشان
نحوهٔ پوشش
تکیهکلامها
خلقیات
منزلی که در آن زندگی میکرد (باغ و ویلا)
گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکانهایی که به آن مسافرت کرده است)
برنامههای ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است
ناشرانی که با او کار کردهاند
بنیانگذاری
تأثیرپذیریها
استادان و شاگردان
علت شهرت
فیلم ساختهشده براساس
حضور در فیلمهای مستند دربارهٔ خود
اتفاقات بعد از انتشار آثار
نام جاهایی که به اسم این فرد است
کاریکاتورهایی که دربارهاش کشیدهاند
مجسمه و نگارههایی که از او کشیدهاند
ده تا بیست مطلب نقلشده از نمونههای فوق از مجلات آن دوره
برگههایی از مصاحبههای فرد
آثار (تألیف و ترجمه)
سبک و لحن و ویژگی آثار
کارنامه و فهرست آثار
تألیف
- نقطهٔ رهایی: مجموعه خاطرات (۱۳۶۹)
- غربت هور (۱۳۷۳)
- عقابان بازیدراز: زندگینامهٔ شهیدان سرافراز محسن وزوایی و غلامعلی پیچک (۱۳۷۶)
- حکایت مردان مرد: زندگینامهٔ شهیدان سرافراز رنجبران، قهرمانی، زمانی و تهرانی (۱۳۷۷)
- حماسه۲۷: همپای صاعقه: کارنامه تاریخی و نظامی لشکر۲۷ مکانیزه محمدرسولالله(ص) (۱۳۷۹) با همکاری حسین بهزاد
- حکایت مردان مَهرو: سرگذشتنامهای براساس زندگینامهٔ سرداران شهید غلامعلی پیچک و مهدی خندان (۱۳۸۳)
- ققنوس فاتح: سرگذشتنامهٔ شانزده منظر بر سرگذشت سراسر ایثار و پیکار سردار شهید مهندس محسن وزوایی (۱۳۸۴)
- نبردهای جنوب اهواز: مجموعه خاطرات، کارنامهٔ تاریخی جغرافیایی نظامی منطقهٔ عملیاتی جنوب و جنوب غربی اهواز (۱۳۸۶)
- ضربت متقابل: کارنامهٔ عملیاتی لشکر۲۷ محمّدرسولالله(ص) در نبرد رمضان از تیر تا پایان شهریور۱۳۶۱ (۱۳۸۶)
- همپای صاعقه: کتاب نخست از کارنامهٔ عملیّاتی لشکر۲۷ محمّدرسولالله(ص) دی۱۳۶۰ و تیر۱۳۶۱، دوران فرماندهی احمد متوسلیّان (۱۳۸۶)(ویراست دوم کتاب نخست از حماسه۲۷ ضربت متقابل) همکاری با حسین بهزاد
- از الوند تا قراویز (۱۳۸۷)
- غوغای غبار: مجموعه خاطرات، یادداشتهای سفر حج (۱۳۸۸)
- بهار۸۲: کارنامهٔ تاریخی استان همدان در جنگ تحمیلی زمستان۱۳۶۰ تا بهار۱۳۶۱ (۱۳۸۹)
- غرب غریب در حماسهٔ دفاع مقدّس (۱۳۹۱)
- چهارده روایت: سرگذشتنامهٔ ۱۴ علمدار دوکوهه فرماندهان شهید لشکر۲۷ محمّدرسولالله(ص) (۱۳۹۱)
- کالکهای خاکی: خاطرات شفاهی سرلشکر پاسدار محمّدعلی (عزیز) جعفری (۱۳۹۱)
- نهمین گردان: کارنامهٔ عملیاتی گردان حبیببن مظاهر لشکر۲۷ محمّدرسولالله(ص) از تأسیس تا پایان دفاع مقدس (۱۳۹۲)
- ققنوس فاتح: چند روایت شفاهی از سرگذشت شهید محسن وزوایی (۱۳۹۲)
- فتحی مافوق طبیعت: پاسداشت سیویکمین سالگرد آزادسازی خرمشهر در عملیّات الیٰ بیتالمقدّس (۱۳۹۲)
- قطعهای از آسمان: مجموعه خاطرات جادهٔ اهوازخرمشهر (۱۳۹۳)
- قطعهای از آسمان: سوسنگرد (۱۳۹۳)
- فکّه (۱۳۹۳)
- در هالهای از غبار: سرگذشتنامهٔ سردار بینشان حاج احمد متوسلیّان (۱۳۹۳)
- حماسهٔ بیپایان: سرگذشتنامهٔ سردار خطشکن شهید محمود شهبازی دستجردی (۱۳۹۳)
- ماه همراه بچههاست: سرگذشتنامهٔ سردار خیبر؛ شهید محمّدابراهیم همّت (۱۳۹۳)
- قلمی به رنگ خاک: سرگذشتنامهٔ نویسندهٔ خاکیپوش شهید حبیب بیدار غنیپور، ۱۳۴۳تا۱۳۶۵ (۱۳۹۴)
- حبیب؛ تولدی دیگر: کارنامهٔ عملیاتی گردان حبیببن مظاهر لشکر۲۷ محمّدرسولالله(ص) (۱۳۹۴)
- تا آوردگاه الهاله: سرگذشتنامهٔ سردار عملیات بدر شهید عباس کریمی قهرودی (۱۳۹۴)
- جبههٔ بغداد: کارنامهٔ عملیاتی جبههٔ غرب در هشت سال دفاع مقدّس (۱۳۹۵)
- پیغام ماهیها: سرگذشتنامهٔ استاد جنگهای نامتقارن محور مقاومت، پرچمدار رشید سپاه محمّدرسولالله(ص) حسین همدانی (۱۳۹۵)
- تکسوار دشت زید: سرگذشتنامهٔ سردار بینشان شهید اسماعیل قهرمانی قائممقام فرماندهی لشکر۲۷ محمّدرسولالله(ص) (۱۳۹۶)
- پهلوان گود گرمدشت: سرگذشتنامهٔ اسطورهٔ مقاومت در نبرد الی بیتالمقدّس شهید حسین قجهای (۱۳۹۶)
- راز آن ستاره: سرگذشتنامهٔ سردار گمنام شهید رضا چراغی (۱۳۹۶)
- قصّهٔ ما همین بود: سرگذشتنامهٔ سردار شهید سیّدمحمّدرضا دستواره (۱۳۹۶)
- شرارههای خورشید: کارنامهٔ عملیّاتی لشکر۲۷ محمّدرسولالله(ص) در عملیات آبیخاکی خیبر زمستان۱۳۶۲ (۱۳۹۶) با همکاری حسین بهزاد
- رؤیای آمریکایی: بازخوانی پروندهٔ جنگ نیابتی ایالات متحده علیه ایران سپتامبر۱۹۸۰ تاآگست۱۹۸۸ (۱۳۹۷)
- شاهینِ بر آفتاب: سرگذشتنامهٔ مستند شهید غلامعلی پیچک، ۱۳۳۶تا۱۳۶۰ (۱۳۹۷)
- معشوق بینشان: سرگذشتنامهٔ شهید حسن زمانی فرمانده گردان حمزه سیّدالشهداء علیهالسلام (۱۳۹۷)
ترجمه بهزبانهای عربی و انگلیسی
- ماه همراه بچههاست
- در هالهای از غبار
- گردان نهم
- ققنوس فاتح
- پهلوان گود گرمدشت
- پیغام ماهیها
جوایز و افتخارات
- پیغام ماهیها در سال ۱۳۹۵ در بخش مستندنگاریِ نهمین دورهٔ جایزهٔ جلال آلاحمد بهطور مشترک با یک کتاب دیگر، ر نوشتهٔ مریم برادران، شایستهٔ تقدیر شناخته شد و ده سکّهٔ طلا جایزه گرفت. در آن بخش کتابی برگزیده نشد.
- پیغام ماهیها در سیوچهارمین دورهٔ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در گروه تاریخ و جغرافیا در بخش تألیف، شایستهٔ تقدیر شناخته شد.
- کتابهای همپای صاعقه، ضربت متقابل، آن سه مرد، بهار۸۲، ماه همراه بچههاست، تا آوردگاه الهاله، قلمی به رنگ خاک، شرارههای خورشید و گردان نهم در جشنوارههای مختلف ادبی، بهعنوان کتابهای برتر شناخته شدهاند.
- کتابهای همپای صاعقه، ضربت متقابل و 'بهار۸۲ در دورههای مختلف جشنوارهٔ انتخاب کتاب سال دفاع مقدّس در عرصهٔ پژوهش بهعنوان کتاب برتر شناخته شدند.