همپای صاعقه

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
همپای صاعقه
نویسندهحسین بهزاد، گل‌علی بابایی
ناشرسوره مهر
محل نشرتهران
تاریخ نشرآذر ۱۳۹۷
تعداد چاپبیست و یکم در ۱۴۰۰
شابک۹۷۸۹۶۴۵۰۶۷۵۳۱
تعداد صفحات۹۰۹
موضوعدفاع مقدس، مستندنگاری داستانی
زبانفارسی
قطعوزیری
نوع جلدسخت

کتاب «همپای صاعقه»، کتابی تاریخی و شرحی مستند از نحوه تشکیل لشکر ۲۷ محمد رسول‌اللّه که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده‌ است. نویسندگان این کتاب حسین بهزاد و گل‌علی بابایی، از رزمندگان لشکر ۲۷ محمد رسول‌اللّه بوده‌اند. این اثرِ ۹۱۲ صفحه‌ای در سال ۱۳۷۹ منتشر شد و  تاکنون به چاپ بیست‌و‌پنجم رسیده است. این اثر در سال ۱۳۸۶ مورد تقریظ رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفت. ششمین جشنواره بهترین کتاب دفاع مقدس در رشته پژوهش آن را برگزیده است.

*****

«همپای صاعقه» کارنامه‌­ای تاریخی و مستند از شکل‌گیری لشکر ۲۷ محمد رسول‌اللهّ (ص) است که روایتی از یک مقطع زمانی شش ماهه از جنگ تحمیلی، یعنی از ابتدای دی ماه ۱۳۶۰ تا اواخر تیر ماه سال ۱۳۶۱ را بازگو می‌کند. موضوع اصلی اثر، شرح مستند مراحل آغازین تأسیس تیپ نظامی محمد رسول‌ا‌للّه (ص) است و نقش این تیپ را در دو عملیات بزرگ «فتح المبین»، «بیت المقدس» و «لبنان» بیان می‌­کند. وجه تمایز اصلی کتاب با سایر کتاب­‌های دفاع مقدس که در حوزه مستندنگاری نوشته شده­‌اند، روایتگریِ شهدا از قصه جنگ است و نویسنده­ کتاب راوی نیست.

این کتاب ۱۴ فصل دارد که در آن‌­ها به اشخاص مهمی در سمت‌های مهم فرماندهی و مسئول عملیاتی اشاره شده است. این کتاب منبع بسیار غنی و ارزشمندی از دفاع مقدس است که از آن می‌‏توان ده‏‌ها کتاب و فیلمنامه و زندگی‏‌نامه استخراج کرد. این کتاب مورد بی­‌مهری سازمانی قرار گرفت و دستور خمیر شدن آن آمده بود که با تقریظ رهبر انقلاب نجات یافت.

خلاصه اثر  

«همپای صاعقه» نام اثری از نویسندگان، حسین بهزاد و گل‌علی بابایی با موضوع دفاع مقدس و جلد اول از مجموعه‌­ای به نام حماسه ۲۷ است. این کتاب که جنبه پژوهشی آن در ارائه­ محتوا پررنگ بوده، راوی سرگذشت پرماجرای کار و پیکار جوانمردان راستین گرد آمده در زیر درفش سبزفام لشکر مقدس حضرت محمد رسول‌اللّه (ص) است. لشگری که از دوران دفاع مقدس و در مجموعه عملیات مهمی چون «بدر»، «بیت‌المقدس» و «والفجر ۸» جان‌فشانی کرد تا این‌که در سال ۱۹۸۲ میلادی عازم کرانه‌های مه‌گرفته لبنان شد.[۱]

دو هم‌رزم، شریک در خلق اثری مشترک

 نویسندگان کتاب که خود از رزمندگان لشگر بیست‌وهفتم محمد رسول‌اللّه (ص) بوده و هستند، بی­‌آنکه خود به روایت ماجرا بپردازند، از زبان و بیان فرماندهان مفقود و شهید تیپ به روایتگری قصه‌ جنگ پرداخته‌اند. بهزاد و ‌بابایی در یک تلاش مشترک چهار ساله نخستین کتاب از مجموعه پژوهشی‌ـ‌تاریخی خود، با عنوان اصلی «حماسه ۲۷» را به بازشناسی دوران فرماندهی زنده‌یاد حاج احمد متوسلیان اختصاص داده‌اند. فارغ از وجود مصاحبه و ثبت خاطرات کم‌تر شنیده شده‌ رزمندگان، متن مکالمات رودَررُوی فرماندهان و خواندن متن مکالمه شهید همت با حاج احمد متوسلیان، متن مذاکرات و تماس‌های مخابراتی و بی‌سیم که جذابیت درخوری برای مخاطب رقم زده است. متن روایی و داستانی کتاب و کنار هم قرار گرفتن اسناد در دل حوادث، مخاطب را مشتاقانه به صفحات بعد راهنمایی می‌کند. «همپای صاعقه» در ۱۴ فصل غیر از موارد پیش‌گفته اسناد و عکس‌هایی را هم به ضمیمه خود دارد.[۲]

در تألیف این کتاب، تحقیقات گسترده و متمرکزی انجام گرفته که، گردآوری، دسته‌بندی، ضبط و برگزیدن نوشتاری از ۵۳۰۰ دقیقه نوار صوتی و مکالمات بی‌سیم و نشست‌ها و مذاکرات رده‌های گوناگون عملیاتی، نمونه‌هایی از آن بوده است. تفاوت اصلی «همپای صاعقه» با سایر کتاب‌های مشابه که به صورت مستند نوشته شده‌اند در این است که، شهیدان و رزمندگان به جای نویسنده داستان جنگ را روایت می‌کنند.[۳] فارغ از وجود مصاحبه و ثبت خاطرات کم‌تر شنیده شده رزمندگان، مکالمات رودَررُوی فرماندهان و متن مکالمه شهید همت با حاج احمد متوسلیان، متن مذاکرات و تماس های مخابراتی و بی‌سیمی، کتاب را جذاب و خواندنی کرده است. شیوه روایی و داستانی کتاب و قرار گرفتن اسناد در دل حوادث، مخاطب را مشتاقانه به صفحات بعد راهنمایی می کند.[۴]

«کمیته تدوین و انتشار حماسه ۲۷» عنوان مجموعه‌ای در دل لشگر بیست‌و‌هفتِ محمد رسول‌اللّه (ص) است که قرار گذاشته بودند کل کارنامه عملیاتی لشگرشان را در ۸ جلد تدوین و منتشر کنند. جلد اول این مجموعه عظیم، همین کتابِ «همپای صاعقه» است. جلد دوم «ضربت متقابل» نام گرفت که چند ماه بعد از جلد یک منتشر شد. جلد سوم «زمین‌های مسلح» که در سال ۱۴۰۱ به بازار نشر عرضه شد. [۲]این کتاب به دستور سازمان مربوطه قرار بود از بازار جمع شده و خمیر بشود ولی با تقریظ مقام معظم رهبری نجات یافت.[۵]

محققان کتاب در پیشگفتار، کل محتوا را در پنچ محور خلاصه کرده‌اند:

  1. نگاهی گذرا به حوادث و اتفاقات ایران در یک سال اول جنگ تحمیلی
  2. تغییر استراتژی دفاعی قوای انقلاب و اتخاذ تاکتیک‌ها و تجدید سازمان رزم مدافعان میهن اسلامی در پایان سال نخست جنگ تحمیلی
  3. عملیات کوهستانی تیپ محمد رسول‌اللّه (ص) در کردستان
  4. چگونگی تشکیل تیپ ۲۷ محمد رسول‌اللّه (ص) در بهمن ۱۳۶۰
  5. بازنگری تفصیلی عملکرد تیپ ۲۷ از بدو تأسیس، شرکت در عملیات بزرگ فتح المبین و پیکار پیروزمند الی بیت المقدس تا اعزام قوای محمد رسول‌اللّه (ص) به سوریه و بازگشت آن به تهران در تابستان سال ۱۳۶۱.[۲]

فصل‌­بندی «همپای صاعقه»، بعد از پیشگفتار به ترتیب زیر است:

روایت از متوسلیان در صفحه ۷۶۰
  • فصل یکم: جنگ در سال نخست
  • فصل دوم: نبرد محمد رسول‌اللّه (ص)
  • فصل سوم: تیپ ۲۷
  • فصل چهارم: شناسایی
  • فصل پنجم: نبرد فتح
  • فصل ششم: از دشت عباس تا سایت‌ها
  • فصل هفتم: برقازه
  • فصل هشتم: پیش از طوفان
  • فصل نهم: آغاز نبرد الی بیت‌المقدس
  • فصل دهم: مصاف در دژهای مرزی
  • فصل یازدهم: به سوی خرمشهر
  • فصل دوازدهم: پایان راه؛ پیکار در شلمچه و خین
  • فصل سیزدهم: سپاه محمد (ص) می‌آید
  • فصل آخر: نقش‌آفرینان
  • اسناد و عکس‌ها
  • فهرست منابع و مآخذ

وجه تمایز همپای صاعقه با آثار مشابه

گروه هم‌رزمان شریک در اثری رزمی

«همپای صاعقه» دو مشخصه ویژه دارد:

  • اول‌ آنکه نام دو شهید هنوز در سیاهه همکاران این اثر باقی است: شهید «سعید جان‌بزرگی» که عکس‌ها و خدمات لابراتواری کتاب را در دست داشت و شهید «سعید سلیمانی» که مدیریت طرح و نظارت پروژه بر عهده او بود.
  • دوم آن که در تحقیقات این کتاب، کار فشرده و حجیمی صورت گرفته که یک قلمش گردآوری، دسته‌بندی، استماع، پیاده‌کردن و فیش‌برداری پنج هزاروسیصد دقیقه نوار صوتی و مکالمات بی‌سیم، جلسات و مشروح مذاکرات رده‌های عملیاتی بوده است.
  • «همپای صاعقه» با سایر مستندنگاری‌های مشابه، یک تفاوت بارز نیز دارد: این که روایت قصه جنگ از زبان شهیدان و رزمندگان‌ است، نه از زبان نویسندگان.

افراد شاخص در کتاب

در کتاب «همپایه صاعقه» به نام اشخاص مهمی در سمت‌های مهم فرماندهی و مسئول عملیاتی اشاره شده است و این کتاب امروزه مرجع مهمی برای چگونگی ایفای نقش و فعالیت‌های این افراد در زمان جنگ ایران و عراق است. تمامی این افراد شهید شده‌­اند یا جزو ۴ نفر از ربوده شدگان ایرانی در لبنان هستند. [۶]

محسن وزوانی
  • احمد متوسلیان؛ فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول‌‌اللّه
  • علی صیاد شیرازی؛ از فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی ایران
  • محمدابراهیم همت؛ از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران
  • محمد بروجردی؛ از فرماندهان سپاه پاسداران ایران
  • حسن باقری؛ قائم‌مقام فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران ایران
  • علیرضا موحد دانش؛ از فرماندهان سپاه پاسداران ایران
  • عباس کریمی؛ از فرماندهان سپاه پاسداران ایران
  • حسین قجه‌ای؛ از فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول‌اللّه
  • محمود شهبازی؛ جانشین فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول‌اللّه
  • محسن وزوایی؛ فرمانده گردان حبیب بن مظاهر از تیپ محمد رسول‌اللّه
  • تقی رستگار مقدم؛ مسئول آموزش و تاکتیک لشکر ۲۷ محمد رسول‌اللّه
  • سید محسن موسوی؛ کاردار سفارت ایران در لبنان
  • کاظم اخوان؛ خبرنگار و عکاس خبرگزاری ایرنا
  • هوشنگ عطاریان؛ از فرماندهان نیروی زمینی ارتش ایران

درباره نویسندگان

گل‌علی بابایی؛ نویسنده اثر

گل‌علی بابایی‌

گل‌علی آقابابایی‌پور‌ معروف به گل‌علی بابایی پژوهشگر و مستندنگار دفاع مقدس است. او به‌عنوان یکی از پرکارترین و مؤثرترین چهره‌های ادبیات پایداری و مقاومت شناخته می‌شود. بابایی و حسین بهزاد دو پدیدآور همپای صاعقه هستند. این کتاب باعث ایجاد تحول در گونه مستندنگاری دفاع مقدس شد. گل‌علی‌ بابایی در سال ۱۳۳۹ در روستای برار شهرستان چالوس به دنیا آمد. تحصیلات خود را ابتدا در مکتب‌خانه آشیخ میرزا آقا حسن نعیمی و سپس تا چهارم ابتدایی در دبستان روستای برار تحصیل کرد.

سال ۱۳۴۸ خانواده‌اش روستا را ترک گفته و به محله‌ امامزاده عبداللّه در غرب تهران مهاجرت کردند. کلاس پنجم را در دبستان «مظفر امیری» واقع در محله‌ ۱۳ متری حاجیان، نزدیک مسجد جوادالائمه گذراند و سپس برای کمک به معاش خانواده روزها در یک کارگاه تراش‌کاری کار می‌کرد و شب‌ها در مدارس شبانه درس می‌خواند. تا سوم دبیرستان با همین وضعیت به تحصیل خود ادامه داد. در وقایع دوران انقلاب، همراه مردم محله‌ «جی» و مسجد جوادالائمه برای پیشبرد نهضت امام خمینی (ره) در تظاهرات و راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد.

بعد از انقلاب، مسجد «جوادالائمه» پایگاهی برای گذران اوقات فراغت او شد. پانزده ماه پس از آغاز جنگ تحمیلی، برای نخستین بار در زمستان سال ۱۳۶۱ به جبهه اعزام شد و تا پایان جنگ، به صورت متناوب، به مدت پنجاه‌و‌پنج ماه در مناطق عملیاتی ماند. در طول این مدت؛ سه بار مجروح شد. سال ۱۳۶۹ به همراه تعدادی از پیش‌کسوتان جنگ گروه تفحص شهدا را در لشکر۲۷ تشکیل داد. بابایی زمانی که در جبهه بود، همه رویدادهای اطراف خودش را در دفترچه‌های خاطراتش ثبت می‌کرد که تا آخر جنگ تعداد آن‌ها به هفت دفترچه رسیده بود. این هفت دفتر او سال ۱۳۶۹، در قالب دو کتاب به نام‌های «نقطه رهایی» و «غربت هور» به چاپ رسید.

از سال ۱۳۷۲ به طور جدی کارهای پژوهشی مربوط به دفاع مقدس را در پیش گرفت. نخست با زندگی‌نامه‌نویسی شروع کرد و بعد هم به فعالیت قلمی در حوزه‌ یگان‌‌نویسی و نگارش کارنامه عملیاتی پرداخت.[۷] در سال ۱۴۰۳ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس شورای ارزشیابی هنرمندان، نویسندگان و شاعران کشور، مدرک دکترای افتخاری را به گل‌علی بابایی نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس اعطا کرد.[۸] در سال ۱۴۰۲ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی طی حکمی گل‌علی بابایی را به‌عنوان دبیر علمی شانزدهمین دوره «جایزه ادبی جلال آل‌احمد» منصوب کرد.[۹] نمی‌توان نام گل‌علی بابایی را از دوست، همراه و همکار دیرینه‌اش، حسین بهزاد جدا کرد. مهم‌ترین همکاری این دو نویسنده در دو کتاب مشهور «همپای صاعقه» و «ضربت متقابل» بوده است. کتاب‌های «همپای صاعقه»، «ضربت متقابل»، «از الوند تا قراویز»، «ققنوس فاتح»، «کالک‌های خاکی» و «گردان نهم» مورد تقریظ، تفقد و توجه مقام معظم رهبری قرار گرفته‌اند.[۷]

حسین بهزاد

حسین بهزاد؛ نویسنده اثر

حسین بهزاد مستندنگار، پژوهشگر و تاریخ‌نگار دفاع مقدس بوده و به‌عنوان یکی از چهره‌های مؤثر و پرکار در حوزه ادبیات مقاومت و پایداری شناخته می‌شود. او در‌حال‌حاضر ساکن تهران است. روحیات خاص او باعث شده تا اطلاعت شخصی کمی از وی در دست باشد.[۱۰] بهزادی در هنگام نگارش کتاب همپای صاعقه دچار سکته­ قلبی شد.  دلیل این سکته به‌خاطر پیاده‌کردن یکی از نوارها بود. نوار مورد اشاره ساعاتی از مرحله دوم عملیات بیت‌المقدس را شامل می‌شد.[۱۱]

ایده اولیه کتاب از زبان گل‌علی بابایی

جلد قدیمی کتاب

هنگامی که تصمیم گرفته شد، کنگره ۳۶ هزار شهید استان تهران در بهار ۱۳۷۶ برگزار شود، مقرر کردند کتاب‌هایی هم در ارتباط با فرماندهانِ شهید لشکر۲۷ به چاپ برسد. اما واقعیت این بود که با توجه به تعداد زیاد شهدایی که ظرفیت‌های بزرگی برای نوشتن کتاب در باره‌ ‌آن‌ها وجود داشت، امکان نوشتن انفرادی در مورد تک‌تک آن‌ها را نداشتیم. بر همین مبنا بود که آقای حسین بهزاد پیشنهاد داد، بیاییم و به جای نوشتن کتاب برای تک‌تکِ افراد، کتاب‌هایی با محوریت لشکر، تیپ یا گردان‌های عملیاتی بنویسیم که به طور طبیعی به شخصیت، عملکرد و اقدامات فرماندهان شهید می‌پردازد. همان‌ها که محور اصلی یگان‌های عملیاتی و موتور محرکه جنگ بودند. حاصل اولین تلاش ما در این جهت، کتاب‌ «همپای صاعقه» بود.[۱۲]

چگونگی نام‌گذاری کتاب از زبان گل‌علی بابایی

کلنگ اولیه‌ نگارش کتابی با عنوان «حماسه ۲۷» در اواسط پاییز ۱۳۷۵ زده شد. البته در اواسط کار بودیم که سردار محقق خواستار تعویض نام کتاب شدند. در نتیجه، حسین بهزاد اسم «همپای صاعقه» را پیشنهاد داد و این اسم تصویب شد و رفت روی جلد کتاب. علی‌ای‌حال، جمع‌آوری سوابق و اطلاعات مربوط به این کار را ما از پاییز ۱۳۷۵ شروع کردیم. مرحله‌ پژوهش شامل گردآوری، بازخوانی، دسته‌بندی و فیش‌برداری مستندات مربوط به این کتاب، نزدیک به سه سال طول کشید و از بهار سال ۱۳۷۸ تا آبان ۱۳۷۹ هم این کتاب تألیف و آماده چاپ شد. آن را به « دفتر ادبیات حوزه هنری» ارائه دادیم که پس از توافق، چاپ اول کتاب همپای صاعقه را مشترکاً با آرم لشکر۲۷ و حوزه هنری چاپ کردیم.[۱۳]

نظر نویسندگان درباره کتاب

حسین بهزاد؛ نویسنده اثر

حسین بهزاد

بیست‌و‌هفتی هستیم

ما اِبا نداریم بگوییم ما دو نفر تا زنده‌ایم بیست‌و‌هفتی هستیم. تا آن طرف قبرمان هم بیست‌و‌هفتمی هستیم و فرمانده ما هم، ‌احمد متوسلیان است. [۱۰]

سینماگران به گوش

ما سال­‌ها پژوهش و بررسی دقیق نکردیم تا صرفاً مورد تأیید بزرگان باشد. ما پژوهش کردیم تا مورد استفاده قرار بگیرد. ما پژوهش کردیم تا با بیان دراماتیک توسط یک سینماگر حرف‌ه­ایی که نسبت به جنگ دغدغه دارد، بیان بشود.[۱۴]

ضرورت مستندسازی

اگر مرکز اسناد و تحقیقات دفاع‌ مقدس نبود، قادر به نوشتن کتاب‌های «همپای صاعقه» و «ضربت متقابل» نبودیم. برای مثال یک بار عملیات بیت المقدس (آزادسازی خرمشهر) را از آغاز تا پایان با صدای بی‌سیم‌ها مرور کردم. ساعت به ساعتِ این عملیات در نوار ضبط شده است. ۱۴ گردانِ تیپ ۲۷ محمد رسول‌اللّه (ص) در عملیات بیت‌المقدس حضور داشته و هم‌زمان در حال جنگ بوده‌اند و بین خطوط خود و گردان‌های هم‌جوارشان و مرکز پیام (شهید همت و احمد متوسلیان) مشغول تبادل اطلاعات و مکالمه بوده‌اند. نوارهای بی‌سیم موجود در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس که به نام «با فرماندهی» موسوم‌اند، حاصل حضور راوی در کنار فرماندهان تیپ‌ها بوده که ساعت به ساعت عملیات‌ها را ضبط کرده‌اند. همچنین مکالمات فرماندهان رده‌های بالاتر از تیپ، یعنی شهید حسن باقری با فرماندهان رده‌های قرارگاهی مانند غلامعلی رشید و حتی یک پله بالاتر، مکالمات شهید صیاد شیرازی با محسن رضایی و جلسات اضطراری فرماندهان در یک سنگر توپ خورده هم در میان این نوارها در دسترس‌اند. بخشی از نوارها، قبل و بعد، و حین عملیات ضبط شده‌اند که شامل توجیه گردان‌ها، هدایت آن‌ها در حین عملیات و جمع‌بندی عملیات بوده که فرمانده گردان‌ها دور هم جمع می‌شدند و گزارش تحرکات خود را ارائه می‌دادند. وقتی این نوارها را پیگیری می‌کنیم، تصویر روشنی از هر عملیات به دست می‌آید. نمی‌توان این جور اطلاعات را جعل کرد! برای مثال در عملیات بیت‌المقدس، برخی گردان‌های ما تا پای انهدام پیش رفتند. یک گردان به استعداد ۴۰۰ نفر داشتیم که ۵۰ نفر از آن‌ها زنده برمی‌گردند و تنها دو فرمانده گروهان از این گردان زنده مانده بودند که راویان درباره اتفاق رخ داده برای گردان، بعد از عملیات بیت‌المقدس با آن‌ها مصاحبه کرده‌اند. این دو نفر هم در نهایت در عملیات رمضان، ‌مفقود‌الجسد می‌شوند. اگر نوار راویان نبود، حماسه مقاومت این رزمندگان را چطور می‌خواستیم روایت کنیم.[۱۵]

گل‌علی بابایی

کتاب را خمیر کنید

من مکتوب سازمانی را که به ما ابلاغ شد هنوز دارم. در آن نوشته بودند که در اسرع وقت، کتاب «همپای صاعقه‌ها» را جمع‌آوری و خمیر کنید. پیگیر بودند که به دلیل مسائل امنیتی کتاب توزیع نشود تا این که کتاب به دست مقام معظم رهبری رسید و ایشان تقریظ بلندبالایی بر آن نوشتند. حتی جمله خمیر کنید هم در این ابلاغ آمده است. وقتی این دستور ابلاغ شد، شانسی که داشتیم کتاب را دو ناشر چاپ کرده بودند؛ یکی لشکر ۲۷ و دیگری دفتر ادبیات حوزه هنری. در آن زمان شمارگان کتاب ۵ هزار نسخه و تقریباً ۱۵۰۰ نسخه از آن دست ما باقی‌مانده بود، اما ۲ هزار و ۵۰۰ نسخه حوزه هنری پخش شده بود. ما می‌خواستم آن‌ها را خمیر کنیم، بقیه را چه می‌کردیم؟ عملاً اقدامی صورت نگرفت، اما پیگیر بودند که کتاب توزیع نشود. بعد از آن، همه کسانی که فشار آوردند که چرا کتاب این‌طوری و آن‌طوری شده است، به دنبال خرید این کتاب افتادند. باید اعتراف کرد؛ انتشار تقریظ مقام معظم رهبری بود که این کتاب را از نابودی نجات داد.[۵]

آقا کتاب را نیوشیدند

بعدها وقتی یکی از فرزندان حضرت آقا برای تماشای نمایش شب‌های آفتابی به پادگان امام حسن (ع) تشریف آورده بود، از زبان ایشان شنیدم که گفت: طی آن دو ماهه پاییز ۸۶ حضرت آقا علاوه بر مطالعه کتاب در خلوت خودشان، هنگام حضور در جمع خانوادگی هم به یکی از ماها می‌فرمودند: مثلا شما این فراز کتاب را با صدای بلند بخوانید و دیگران هم گوش کنند. شاید منظور از نیوشیدم همین شنیدن با لذت باشد. به هر حال‌ این تعبیر «نیوشیده شد» معنای ژرف و عمیقی دارد که حاکی از رضایت درونی حضرت آقاست و برای ما خیلی ارزشمند بود و ایجاد انگیزه کرد. همپای صاعقه‌؛ جلد اول از مجموعه ۱۰ جلدی «حماسه۲۷؛ کارنامه عملیاتی لشکر۲۷ در دوران جنگ» بود. بعد از آن «ضربت متقابل» به‌عنوان جلد دوم آن مجموعه تدوین و منتشر شد. سپس کتاب‌های «شراره‌های خورشید»، «کوهستان آتش» و «زمین‌های مسلح» چاپ شدند.[۱۲]

فصلی نو در پایداری

واقعیتش این است که قبل از آن هم در مورد دفاع‌ مقدس و جنگ کتاب‌های زیادی نوشته شده بود اما هرگز کتابی که موضوع آن به جای شخص، یک یگان رزم باشد، تألیف نشده بود. از زمان شروع نگارش مجموعه ۱۰جلدی «حماسه ۲۷»، تلاش کردیم استفاده از اطلاعات دست‌اول، صحیح و مستند را مبنای کار خودمان در نگارش این آثار که در حقیقت، آینه بازتاب‌دهنده و حقیقت دفاع هشت‌ساله ملت ما هستند، قرار دهیم. یعنی ماجراهای شگفت‌انگیز هشت سال دفاع‌ مقدس را به شکلی خواندنی و جذاب برای خوانندگان آثار از هر قشر و دسته‌ای که هستند کتابت کنیم. کاری که با افزودن خمیر‌مایه ادبی، نثر روان، و استفاده از آرشیوهای غنی جنگ کمک کرده تا به اذعان بسیاری از صاحب‌نظران و منتقدان ادبی و فرهنگی، این آثار بتوانند نمونه‌هایی موفق را در زمینه ادبیات و تاریخ دفاع‌ مقدس در اختیار مخاطب قرار دهند.[۱۲]

میزگرد بیست سالگی کتاب همپای صاعقه. دفتر مؤسسه پژوهشی نشر ۲۷ بعثت. ۱۲ مهر ۱۳۹۹

سکته کرد

حسین حدود پانصد کاست صوتی؛ اعم از بی‌سیم، جلسه، با فرماندهی و مصاحبه را گوش کرده و آن‌ها را پیاده کرد. نوارهایی که در زمان عملیات توسط راویان اعزامی از سپاه به یگان‌های رزم تهیه می‌شد. جا دارد در همین جا از راویان اعزامی به تیپ ۲۷ در عملیات‌های «فتح‌مبین» و «الی بیت المقدس» آقایان: حسین داورزنی، اسداللّه توفیقی و امیر رزاق‌زاده کمال تشکر را داشته باشم که این گنج‌های گران‌بها را تهیه و برای ماندگاری تاریخ جنگ برای آیندگان به ارث گذاشتند.[۱۳]

حسین موقع پیاده‌­سازی یکی از عملیات ­ها سکته کرد. نوار در مورد همان‌ شبی که فرمانده گردان عمار شهید علی‌ اصغر بشکیده بود. فرمانده اصلی این گردان، شهید حاجی‌پور بود که در مرحله اول مجروح شد و رفت. در مرحله دوم شهید بشکیده فرمانده گردان بود. این‌ها داشتند به سمت دژ مرزی می‌رفتند. همان‌ مقطعی هم بود که آتش دشمن خیلی زیاد بود. چون دشمن فهمیده بود از کجا می‌خورد. آن شب به‌قدری آتش زیاد بوده که بچه‌ها کُپ می‌کنند. محمود شهبازی که جانشین تیپ بوده، پشت بی‌سیم به بشکیده تشر می‌زند که: «چرا بچه‌هایت را نمی‌فرستی بروند؟»

بشکیده هم گفته بود: «چه جوری بفرستم؟ این بچه کُپ کرده! چسبیده به زمین! با تیر بزنمش؟»

بهزاد وقتی داشت این دیالوگ‌ها را با این شور و حرارت‌شان پیاده می‌کرد، به قول خودش دچار یک‌ حالت سکته شد. او معمولاً شب‌ها کار می‌کرد و صبح که من می‌آمدم، نتیجه را با هم کنترل می‌کردیم. صبحش آمدم، دیدم سیگارش را روی دستش گذاشته است. گفتم: «عه! چرا دستت را می‌سوزانی؟» گفت: «نه. نمی‌سوزد!»

گفتم:«بابا، دستت!»

گفت: «نه نمی‌سوزد!» و ماجرا را گفت. دستش حس نداشت. و در ادامه گفت: «دیشب یک‌طرف بدنم بی‌حس شد.»

تا مدت‌ها این وضعیت را داشت و به مرور بهتر شد. [۱۱]

قرار نبود من باشم

اصلاً قرار نبود من باشم. من به‌عنوان مسئول کار در لشگر فعالیت می‌کردم. بهزاد کارها را با من هماهنگ می‌کرد. مثلاً وقتی طرح می‌داد، با هم پیش آقایان محقق یا کوثری می‌رفتیم؛ تا مقطعی که یکی از گوشه‌هایش همین‌ اتفاقِ پیاده‌کردن مکالمه بی‌سیم و بی‌حسی دستش بود. در آن مقطع گفت «من دیگر نیستم!». به بهزاد گفتم: «بابا، حداقل بیا این بخش را تمام کن، بعد برو!» او هم وقتی حرفی می‌زند، دیگر دوم ندارد. من از اینجا به بعد وارد شدم و کار را تا پایان ادامه دادم.[۱۱]

اقتباس ایستاده در غبار

آن‌طور که مورد انتظار ما بوده است، اقتباسی از کتاب صورت نگرفته است!‌ اما فیلم «ایستاده در غبار» اقتباس و برداشتی آزاد از کتاب‌های «همپای صاعقه» و «در هاله‌ای از غبار» است. علاوه بر آن حضرت آقا در مورد همپای صاعقه و ضربت متقابل فرموده‌اند: این کتاب‌ها قابلیت تبدیل به فیلم و آثار هنری را دارند. می‌توان گفت همه این آثار در مجموع قابلیت و ظرفیت تبدیل به فیلم و دیگر گونه‌های هنری و نمایشی را دارند. ضمن آن‌که امسال از جمله برنامه‌های کنگره شهدای پایتخت که در بهمن برگزار می‌شود، رونمایی از فیلمنامه‌ای برای ساخت سریال همپای صاعقه است.[۱۲]

من در طول مدت ساخت فیلم «ایستاده در غبار» به صورت مشاور با عوامل فیلم همکاری داشتم. همان­‌طور که می­‌دانید اتکای این فیلم بر مستند است. ما اسناد مورد نیاز را در اختیار عوامل فیلم قرار دادیم و زمانی که فیلمنامه ­ اولیه نوشته شد.  پس از مطالعه، قسمت­‌هایی از آن را به جهت انطباق با مستندات موجود، اصلاح کردیم. می‌­توان گفت ایده­ اولیه برای ساخت فیلم «ایستاده در غبار» برگرفته شده از  این کتاب است.

این فیلم  همانند کتاب «همپای صاعقه» یک ابتدا و انتها دارد. بخشی از فیلم که شامل کودکی و نوجوانی حاج احمد متوسلیان می‌شود خیلی کوتاه در کتاب  «همپای صاعقه» آمده است. اما در این کتاب  از زمانی که حاج احمد متوسلیان وارد کردستان می‌شود یک روایت خطی وجود دارد که به عوامل و دست‌اندرکاران  فیلم کمک کرد تا به‌عنوان نقشه راه از آن بهره‌­مند شوند.[۱۶]

میزگرد بیست سالگی کتاب همپای صاعقه. دفتر مؤسسه پژوهشی نشر ۲۷ بعثت. ۱۲ مهر ۱۳۹۹

گلایه از صدا‌وسیما

حرفم با بزرگواران متولی اداره رسانه‌ ملی است. از نگاه من صدا‌وسیما باید برای حمایت، تبلیغ و معرفی کتاب‌ها به‌خصوص آثاری که مرزهای جغرافیایی را درنوردیده‌اند و قابلیت ترجمه به زبان‌های مختلف را دارند، بیشتر توجه کند تا هم در توزیع و هم ترویج آن‌ها تسهیل شود. ضمن آن‌ که این کتاب‌ها برای ساخت فیلم و سریال هم مورد توجه قرار بگیرند. در همین ارتباط و در جلساتی که با مسئولان صدا‌وسیما داشته‌ایم، یکی از مطالبات همین موضوع بوده است که وقتی برای یک واقعه تاریخی هزار سال پیش مثل سلمان فارسی، هزینه و سرمایه‌گذاری می‌کنید و سریال الف می‌سازید، که در جای خودش ‌لازم و شایسته تشکر است، چرا حاضر نیستید برای اتفاقات تاریخ معاصر که موجب اعتلای نام اسلام و ایران شده است برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری کنید؟! امثال بنده با همه سختی‌ها، مشکلات، محدودیت‌ها و حتی توقیف‌های بعد از چاپ، باز هم از پا نمی‌نشینیم، چون به کاری که انجام می‌دهیم تعهد و اعتقاد داریم.[۱۲]

سپاه همدان مغفول ماند

وقتی «همپای صاعقه» درآمد، رزمنده‌های قدیمی سپاه همدان از ما گله کردند و گفتند شما ما را ندید گرفته‌اید و حق ما را در این کتاب ادا نکردید. این شد که ما آمدیم و آن جناح مغفول مانده «همپای صاعقه» را با مصاحبه‌هایی که از بچه‌های همدان گرفتیم تکمیلش کردیم و نشان دادیم که این دو خط موازی هستند که همپای یکدیگر، دارند جلو می‌روند. در اثر مذکور «حاج احمد و همت» را دیدیم و با آن‌ها جلو رفتیم تا به فتح خرمشهر رسیدیم، در بهار ۸۲ داریم با بچه‌های سپاه استان همدان می‌رویم جلو و راویان ما، همه همدانی هستند که دارند کارهای انجام شده‌ توسط خودشان را بازگو می‌کنند. این توضیح را هم بدهم که هر سه کتاب؛ یعنی «همپای صاعقه»، «ضربت متقابل» و «بهار ۸۲» در دوره‌های مختلف «جشنواره انتخاب کتاب سال دفاع مقدس» مقام آورده‌اند و در عرصه‌ پژوهش، کتاب برتر شناخته شدند.[۱۳]

اقتباس سینمایی از کتاب

پوستر فیلم «ایستاده در غبار»

فیلم سینمایی «ایستاده در غبار» به کارگردانی محمدحسین مهدویان از مجموعه پراکنده و نامنسجم خاطرات و روایات افراد مختلف شکل گرفته است. نویسنده کتاب همپای صاعقه به صورت مشاور با عوامل فیلم همکاری داشته است. و ایده­ اولیه این فیلم را بر اساس کتابش می‌­داند. [۱۶]

پویش کتاب‌خوانی

کتابی میان مردم

خانمی می‌گفت که «همپای صاعقه» را ظرف ۵۰ ساعت خوانده است و دیگری می‌گفت دلش نمی‌آید تمامش کند و هر شب ۵۰ صفحه جلو می‌رود. در بندر گناوه معلمی بود که «همپای صاعقه» و «ضربت متقابل» را برای تمام دانش‌آموزان تهیه کرده بود و در هر جلسه چند صفحه از این کتاب را می‌خواندند.

گل‌علی بابایی

اقبال در مسابقه سراسری کتاب‌خوانی؛ مسابقه کتاب‌خوانی «همپای صاعقه» با هدف ترویج مطالعه کتاب‌های مرتبط با دفاع‌ مقدس و آشنایی نسل جوان با تاریخ این حوزه در سال ۸۸ با همکاری سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع‌ مقدس سپاه، بسیج و روزنامه کیهان برگزار شد. انتشار متن کتاب در روزنامه کیهان به صورت روزانه، ‌از هفته بسیج آغاز شد و تا سوم خرداد ادامه یافت. سوالات این مسابقه هم در روزنامه‌های کثیر‌الانتشار منتشر گردید. این مسابقه با اقبال بسیار خوبی مواجه شد.[۱۷]

جوایز و افتخارات

اثر برگزیده ششمین جشنواره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس در رشته پژوهش در بهمن ۱۳۸۰[۲]

تقریظ مقام معظم رهبری

سید علی خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی پس از مطالعه ویراست دوم این کتاب در سال ۱۳۸۶ ضمن تمجید، تقریظی بر این کتاب نوشت:

این یک کتاب منبع بسیار غنی و ارزشمند است که از آن می‌توان ده‌ها کتاب و فیلمنامه و زندگینامه استخراج کرد. لحظات و حالات ثبت‌شده در سراسر این کتاب، همان ظرافت‌های حیرت‌انگیزی است که از مجموع آن، تابلوی پرشکوه و باعظمت عملیاتی چون فتح‌المبین و بیت‌المقدس پدید آمده و برترین‌های هنر جهاد و ایثار و شجاعت و ابتکار را در مجموعه نمایشگاه بی‌نظیر هنرهای انقلاب اسلامی، نشان می‌دهد... در روز و شب‌هایی از آبان و آذر ۸۶ صفحه به صفحه و سطر به سطر مطالعه و نیوشیده شد.[۱۸]
تجلیل‌نامه آیت اللّه خامنه‌ای

نشست‌های برگزار شده درباره اثر

  • نشست نقد کتاب همپای صاعقه در کتابخانه پایداری در ۱۲ مرداد ۱۳۸۷؛ این کتاب در دومین نشست نقد «یک کتاب یک نویسنده» در کتابخانه پایداری نقد شد.[۱۹]
نشست جهاد تبیین با محوریت کتاب همپای صاعقه. تهران. ۷ خرداد ۱۴۰۲
  • میزگرد بیست‌ سالگی «همپای صاعقه» در دفتر موسسه پژوهشی نشر ۲۷ بعثت در ۱۲ مهر ۱۳۹۹؛ میزگرد «جنگ بی‌تعارف» به مناسبت بیست سالگی کتاب «همپای صاعقه» با حضور جواد کلاته عربی مدیر بخش ادبیات نشر ۲۷، عصرگاه ۱۲ مهر در دفتر مؤسسه پژوهشی نشر ۲۷ بعثت انجام شد. میزگرد جنگ بدون تعارف یکی از پرونده‌هایی بود که سال ۹۷ در سرویس فرهنگ خبرگزاری مهر باز شد و تا امروز ادامه داشته است.[۱۱]
  • میزگرد تحلیل کتاب‌های فاخر دفاع مقدس، با محوریت کتاب «همپای صاعقه» در مشهد در ۱خرداد ۱۳۹۴؛ به‌منظور هم‌اندیشی با استادان، پژوهشگران و نویسندگان استان خراسان رضوی و بررسی راهکارهای نگارش آثار فاخر پژوهشی درباره عملکرد یگان‌های خراسان در دوران دفاع مقدس، میزگرد «تحلیل کتاب‌های فاخر دفاع مقدس» با محوریت کتاب «همپای صاعقه» برگزار شد. در آغاز این میزگرد که با حضور جمعی استادان دانشگاه، پژوهشگران، نویسندگان و نمایندگان لشکرهای استان خراسان رضوی برگزار شد، سردار اکبر نجاتی، مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خراسان رضوی سخنرانی کرد.[۲۰]
نشست جهاد تبیین با محوریت کتاب همپای صاعقه. تهران. ۷ خرداد ۱۴۰۲
  • نشست جهاد تبیین به میزبانی کتابشهر بهارستان در تهران در ۷ خرداد ۱۴۰۲؛ به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر، نشست جهاد تبیین با محوریت کتاب «همپای صاعقه» به نویسندگی حسین بهزاد و گل‌علی بابایی در کتابشهر ایران شعبه بهارستان برگزار شد.[۲۱]

اظهارنظر‌ها درباره اثر

حجت‌الاسلام دانایی؛ فعال فرهنگی، دبیر جبهه فرهنگی اجتماعی انقلاب اسلامی تهران

درمان دردها


مرتضی قاضی؛ فعال فرهنگی

جریان‌سازی


حسین قرایی؛ فعال رسانه و نویسنده حوزه شعر و دفاع مقدس

لشکر نویسی


علی اکبری‌مزدآبادی؛ نویسنده و مدیر انتشارات یازهرا (س)

عمق کتاب

ابوالفضل درخشنده؛ داستان‌نویس

جشنواره داستانی «همپای صاعقه»

برش‌هایی از متن کتاب

حسن باقری -‌ فرمانده قرارگاه عملیاتی نصر‌ -‌ در خصوص اقدام نیروهای تیپ ۲۷ در این مرحله از عملیات می‌گوید:

نیروهای ما، با استعداد خیلی زیادی توانستند واحدهای خودی را از رودخانه‌ کارون عبور بدهند و هم‌زمان با تاریکی هوا، بلافاصله حرکت‌شان را شروع کنند. این پیاده‌روی به مسافت بیش از سی کیلومتر در غرب کارون که طی مرحله‌ اول عملیات انجام گرفت، از جمله معجزات و امدادهای غیبی این مرحله از حمله بود. انسان اگر در روز بخواهد در این دشت صاف و فاقد عارضه فاصله‌ ده کیلومتر را بدون داشتن نقطه و نشانی معین برود، راه را گم می‌کند. روز‌ها که ما در این حد فاصل تردد می‌کنیم، برادرانی هستند که با وجود اشراف بر نقشه گم می‌شوند؛ ولی خداوند لطف کرد که برادران رزمنده ما توانستند آن شب در دل تاریکی با شناسایی‌های دقیقی که قبلاً انجام داده بودند، حتی از جاده‌ آسفالت اهواز‌ -‌ خرمشهر هم رد بشوند و در آن جا با لشکر عراق که نیروی احتیاط بود، درگیر شده، بیش از پنجاه درصد واحدهای آن را منهدم کنند. این از نظر نظامی خیلی حائز اهمیت است و شاید مستشاران نظامی خارجی هم نتوانند توان و جرأت طرح‌ریزی چنین عملیاتی را تحلیل کنند.

□□□
شاهد عینی که با متوسلیان هم‌سلولی بود.

باقری در خصوص واکنش دشمن در قبال تصرف جاده‌ اهواز‌ -‌ خرمشهر توسط نیروهای ایرانی می‌گوید:

از آن جا که عراق فکر نمی‌کرد ما بتوانیم هر دو مرحله‌ عبور از کارون و رسیدن به جاده را در یک شب انجام بدهیم، نتوانست به سرعت از خودش عکس‌العمل نشان بدهد. در این مرحله از عملیات، رزمندگان ما، بیشتر وقت‌شان را به تثبیت جاده‌ آسفالت اهواز‌ -‌ خرمشهر معطوف کرده بودند؛ هر چند که قسمت‌هایی از خط ما بر روی این جاده خالی مانده بود و زمان می‌خواست که ما بتوانیم این نقاط خالی را با یک سری عملیات محدود ترمیم کنیم؛ خصوصاً که عراق فشار زیادی به نیروهایش وارد می‌آورد، برای این که جاده را از ما پس بگیرد.

اهمیت این جاده برای عراق به قدری زیاد بود که در طول چند ماهی که این جاده در اشغال آن‌ها قرار داشت، در کنار جاده خاکریزی درست کرده بودند که دو متر از سطح جاده بالاتر بود و دشمن سنگر‌هایی را بر روی این جاده احداث کرد که مانند دژ‌های اطراف پادگان‌های نظامی بود و تعداد زیادی سنگر تانک بر روی این دژ به چشم می‌خورد.

عراق با توجه به این‌ که در غرب کارون نیروهای کمی در اختیار داشت، ضد حمله‌های زیادی انجام می‌داد برای این‌‌که به هر قیمت ممکن، بتواند دوباره این جاده‌ را به دست بگیرد؛ زیرا هر کس که این جاده را تصرف می‌کرد، طرف مقابل به علت کفی بودن زمین و فقدان کوچک‌ترین مانع طبیعی و مصنوعی در منطقه، مجبور بود که چندین کیلومتر از این جاده دور بشود تا از تیررس واحدهای مستقر بر روی جاده در امان باشد. بعد از این که ما توانستیم جاده را تثبیت کنیم، عراق تا مسافت زیادی ناچار شد از جاده عقب بکشد و فاصله بگیرد.

□□□

در پی ضربات سهمگین وارد آمده بر لشکرهای ۱۰ زرهی و ۱ مکانیزه‌ دشمن طی سه مرحله‌ نبرد فتح، عمده‌ نیروهای شکست‌خورده‌ ارتش متجاوز بعث، خاصه لشکر ۳ زرهی، در منطقه‌ «چِنانه» و تپه‌های استراتژیک «دو سِلَک» تجمع کردند و از آنجا دسته دسته به سمت مرز بین‌المللی «فکه‌-‌العماره» گریختند. در ساعت هفت بامداد روز شنبه هفتم فروردین ۱۳۶۱، شورای فرماندهی تیپ ۲۷ محمد رسول‌اللّه (ص) با حضور احمد متوسلیان، محمود شهبازی، محمدابراهیم همت و تنی چند از مسئولین رده‌های ستادی تیپ، در کمپ رسول‌اللّه (ص) تشکیل جلسه داد. مبحث عمده در این نشستِ فوق‌العاده، تعیین نحوه‌ مانور گردان‌ها برای آغاز مرحله‌ چهارم عملیات بود. در پایان جلسه، به فرمان متوسلیان مقرر گردید که رزمندگان تیپ ۲۷ در جبهه‌ نصر از دو محور وارد عمل شوند. در محور «امامزاده عباس‌-‌عین خوش»، هم‌زمان با شروع پیشروی نیروهای قرارگاه عملیاتی قدس (تیپ ۱۴ امام حسین (ع) و تیپ ۸۴ خرم‌آباد ارتش) از سمت پادگان عین خوش به طرف سه‌راهی امامزاده عباس، گردان‌های ابوذر غفاری، مسلم بن عقیل و حمزه سیدالشهدا از تیپ ۲۷ مأموریت یافتند تا ضمن آغاز تک از خاکریز احداث شده بر روی جاده‌ آسفالت اندیمشک‌-‌دهلران و پاک‌سازی مسافت هفت کیلومتری حد فاصل این خاکریز تا امامزاده عباس، خود را به مواضع استقرار تانک‌های دشمن در دامنه‌ ارتفاعات تینه رسانده، جَبَلِ تینه را آزاد کنند.

□□□

اطراف بنی‌صدر را مشاورینی گرفته بودند که به جز ادعای داشتن تخصص و یک مقدار آگاهی‌های تئوریک، از علم نظامی چیزی سرشان نمی‌شد... اینان بنی‌صدر را امیدوار کرده بودند که به زودی حساب دشمن را می‌رسیم. با همان روحیه ناسیونالیستی، وطن‌پرستی و میهن‌پرستی که از دوران رژیم) سابق (در ارتش مانده بود، به او نوید داده بودند. حتی در اتاق‌های جنگ، خیلی راحت، طرح نابودی یگان‌های دشمن را نشان می‌دادند. فِلِش‌های روی نقشه،‌ نشان‌دهنده این بود که دشمن دور می‌خورد و منهدم می‌شود.

بنی‌صدر هم گمان می‌کرد آن فِلِش‌ها که روی نقشه کشیده شده، در روی زمین هم راحت اجرا می‌شود. در دوران فرماندهی کل قوای بنی‌صدر، دو سه تا تک هم انجام دادند که یک مقدار در اول کار گرفت، ولی زود خنثی شد: حمله اول؛ تکی بود از اهواز، در محور جاده خرمشهر- در منطقه دبِ حَردان- که هرچند تک‌ خوبی بود و شاید ۸۰۰ تا هم اسیر گرفتند،‌ ولی آقایان صدایش را در نیاوردند که بعد، چه بر سرمان آمد و در پاتکی که دشمن زد، چگونه عقب زده شدیم

□□□
جلد قدیمی کتاب

رژیم عراق که از پیروزی نیروهای ایران دچار اضطراب شده بود، تصمیم گرفت در آرایش نیروهای دفاعی خود در خرمشهر تغییراتی صورت دهد و گویا ترس و نگرانی او را وادار ساخته بود ضلع غربی پل استراتژیک خرمشهر را به طور کلی منفجر کند تا نیروهای ایرانی نتوانند از آن عبور کنند. همچنین طرحی برای حراست از شهر پیریزی کرد؛ چرا که از هجوم جنگاوران ایرانی به داخل شهر، برای پاک‌سازی آن از وجود نیروهای بعثی اطمینان داشت.

رژیم عراق برای دفاع از شهر خرمشهر، کمیت‌ه‌هایی به ریاست مدیر سابق اطلاعات ارتش، سرلشکر جواد ذنون؛ سرتیپ ایاد شعبان رمزی؛ فرمانده تیپ ۳۳ نیرو مخصوص و سرهنگ احمد زیدان الدُلَیمی؛ فرمانده نیروهای مدافع خرمشهر تشکیل داد. این کمیته به این نتیجه رسید که نیروهای ایرانی بعد از عبور از رود کارون، به داخل شهر هجوم خواهند آورد؛ به همین سبب، تعداد زیادی حوضچه‌ مملو از ماده‌ آتش‌زای «ناپالم» و دیگر مواد نفتی تعبیه کرد و از این حوضچه­‌ها، لوله­‌هایی به داخل رودخانه در جهت مقابل شهر خرمشهر وصل شد تا در صورت وقوع حمله، لوله­‌ها باز شود و سطح رودخانه مشتعل گردد.

علاوه بر این، یک خط دفاعی مؤثر برای دفع هرگونه حمله به سمت رودخانه تشکیل داد؛ تا آنجا که شعاع وسیعی از اطراف رودخانه مین‌گذاری شد و سیم­‌های خاردار نصب گردید. در مورد خود شهر نیز تصمیم گرفته شد که به کلی ویران شود و به صورت موانعی دفاعی درآید؛ به طوری که فاصله­ یک موضع با موضع دیگر، یک کیلومتر باشد و از خرابه­‌ها، به عنوان خاکریز بهره‌­برداری گردد.

علاوه بر حقایقی که اسرای عراقی در خصوص تمهیدات سپاه سوم ارتش عراق جهت حفظ و حراست از مواضع نیروهایش در خرمشهر بازگو کردند، گزارش­‌های نیروهای شناسایی و اطلاعاتی تیپ ۲۷ هم مبین این موضوع بود که دشمن تمام توانش را به کار برده تا هر طور شده، خرمشهر را از خطر سقوط حفظ کند. با مراجعه به اسناد و مدارک به دست آمده از ارتش عراق در همان برهه، می‌توان به خوبی پی برد که حفظ خرمشهر برای دشمن امری بسیار حیاتی بوده است؛ به طوری که فرماندهان ارتش عراق، با ارسال دستورالعمل­‌های مختلف، ضمن اعلام قریب­‌الوقوع بودن حمله ایرانی­‌ها به خرمشهر، نیروهای تحت امر خود را برای مقاومت در مقابل هجوم نیروهای ایرانی ترغیب می‌کنند.

مشخصات کتاب‌شناختی

مراسم تجلیل همپای صاعقه

«همپای صاعقه» نوشته حسین بهزاد و گل‌علی بابایی در ۹۱۲ صفحه، در قطع وزیری با جلد سخت، برای اولین بار در سال  ۱۳۷۹ توسط انتشارات سوره مهر چاپ شده است. چاپ بیست‌و‌یکم این اثر در سال ۱۴۰۰ روانه بازار چاپ شد. نسخه الکترونیکی «همپای صاعقه» در سایت طاقچه قابل خرید و مطالعه است.

نوا، نما و نگاه

پانوشت

  1. «معرفی کتاب همپای صاعقه». طاقچه. بی­تا. دریافت شده ۲۴ آذر ۱۴۰۳
  2. پرش به بالا به: ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ «همپای صاعقه؛مستند جنگ به شیوه متوسلیان». مشرق. ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱
  3. «همپاي صاعقه». وب­سایت پایداری. بی­تا. دریافت شده ۲۴ آذر ۱۴۰۳
  4. «همپای صاعقه». پاتوق کتاب. بی­تا. دریافت شده ۲۴ آذر ۱۴۰۳
  5. پرش به بالا به: ۵٫۰ ۵٫۱ ««همپای صاعقه» را هم گفتند جمع‌آوری و خمیر کنید، اما رهبر انقلاب بر آن تقریظ نوشتند». جوان آنلاین. ۱۶ دی ۱۴۰۲
  6. «کتاب همپای صاعقه». ویکی­پدیا فارسی. بی­تا. دریافت شده ۲۴ آذر ۱۴۰۳
  7. پرش به بالا به: ۷٫۰ ۷٫۱ «گل­علی بابایی». سوره مهر. بی­تا. دریافت شده ۲۴ آذر ۱۴۰۳
  8. «اعطای دکترای افتخاری مستندنگاری به گل‌علی بابایی». خبرگزاری دفاع مقدس. ۲۶ شهریور ۱۴۰۳
  9. «گلعلی بابایی دبیر شانزدهمین دوره «جایزه ادبی جلال آل‌احمد» شد». خبرگزاری دفاع مقدس. ۶ آبان ۱۴۰۲
  10. پرش به بالا به: ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ «حسین بهزاد». وب­سایت وارث خون. بی­تا. دریافت شده ۲۴ آذر ۱۴۰۳
  11. پرش به بالا به: ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ ۱۱٫۳ ۱۱٫۴ «هنر همت در فرماندهی تهرانیها بود». خبرگزاری مهر. ۱۴ مهر ۱۳۹۹
  12. پرش به بالا به: ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ ۱۲٫۳ ۱۲٫۴ «تقریظ رهبری کتابم را نجات داد». ایسنا. ۲ اسفند ۱۴۰۲
  13. پرش به بالا به: ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ «روایت گل‌علی‌ بابایی از نظرات حضرت آقا درباره کتابهایش». رجانیوز. ۲۵ فروردین ۱۳۹۲
  14. «قسمت ۲۱ برنامه تلویزیونی راز». شبکه چهار سیما. ۲۱ آبان ۱۳۹۱
  15. «اگر اسناد صوتي جنگ نبود، «همپاي صاعقه» نوشته نمي‌شد». ایبنا. ۳ خرداد ۱۳۹۱
  16. پرش به بالا به: ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ «کتاب «همپای صاعقه» نقشه راه فیلم سینمایی«ایستاده در غبار» بود». تسنیم. ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵
  17. «مسابقه كتاب‌خواني «همپاي صاعقه»». ایبنا. ۴ دی ۱۳۸۷
  18. تقریظ رهبر معظم انقلاب اسلامی بر کتاب همپای صاعقه
  19. «كتاب «همپاي صاعقه» نقد شد». نوید شاهد. ۶ مرداد ۱۳۸۷
  20. «میزگرد تحلیل کتاب‌های فاخر دفاع مقدّس، با محوریت کتاب «همپای صاعقه» در مشهد برگزار شد». خبرگزاری دفاع مقدس. ۱ خرداد ۱۳۹۴
  21. «نشست جهاد تبیین به میزبانی کتابشهر بهارستان برگزار شد». خبرگزاری دفاع مقدس. ۷ خرداد ۱۴۰۲
  22. «کلید واژه‌ای برای شهید همت؛ هشتگ «وظیفه»». ایبنا. ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱
  23. ««گلعلی بابایی» مبدا لشکرنویسی و در مستندنویسی از بزرگان است». ایبنا. ۲۲ مرداد ۱۳۹۹
  24. ««برادر احمد» یک کتاب منحصر‌به‌فرد که نمونه ندارد». خبرگزاری دفاع مقدس. ۱۶ تير ۱۴۰۲
  25. «جشنواره داستاني «همپاي صاعقه» برگزار شود». ایبنا. ۴ فروردین ۱۳۹۰