شانزده سال: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
غزلِ بهار (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
غزلِ بهار (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۴۱: خط ۴۱:
===مدت زمان نگارش رمان===
===مدت زمان نگارش رمان===
نگارش این اثر چهار سال به طول انجامید. شش بخش این کتاب، تقریباً مستند است و این بخش‌ها، به‌عنوان یک حرکت آورده شده است تا خواننده بی‌واسطه وارد آن فضای خاص شود و فضای داستان پویاتر شود.<ref name=''نقد''/>  
نگارش این اثر چهار سال به طول انجامید. شش بخش این کتاب، تقریباً مستند است و این بخش‌ها، به‌عنوان یک حرکت آورده شده است تا خواننده بی‌واسطه وارد آن فضای خاص شود و فضای داستان پویاتر شود.<ref name=''نقد''/>  
===تقدیم‌شده به===
===مقدمه‌نویس یا یادداشت‌نویس===
===چرا باید این کتاب را خواند===


==برای کسانی که کتاب را خوانده‌اند==  
==برای کسانی که کتاب را خوانده‌اند==  
خط ۵۰: خط ۴۶:
این رمان می‌تواند ادامه‌ای باشد برای کتاب‌های «شباویز» و «شب قلندر». کتاب «شانزده سال» تصویر واحدی از فروپاشی پادشاهان می‌دهد و از اواخر دورۀ قاجار با احمدشاه شروع می‌کند تا به رضاخان و تمام‌شدن حکومت او می‌ٰرسد. لذا با توجه به اینکه شانزده سال در یک برهه از تاریخ دارد اتفاق می‌افتد، طبیعتاً خیال در معنای تخیل و واقعیت در معنای تاریخی و مستندبودن در این کتاب درهم‌آمیخته‌اند. درواقع درهم‌آمیختگی اینجا آن‌قدر محکم است که شاید شما نتوان گفت که این شخص خیالی و آن شخص دیگر برآمده از تاریخ است.آن‌چه در فصل اول با آن سروکار داریم، گزارشی از یک وضعیت بلبشو است و به خواننده می‌گوید نباید در این رمان جوی آرام را انتظار داشته باشی و چه‌بسا که درگیری شدیدتری را هم در فصول آیندۀ این کتاب ببینید؛ همان‌طور که میرزاحسن‌خان صبا از رضاخان کتک می‌خورد و کشته می‌شود، کسی که مدیر یک روزنامه است. در ادامه ترور میرزادۀ عشقی صورت می‌گیرد که او هم باز یک روزنامه‌نگار است، همین‌طور کتک خوردن شهید مدرس. پس بخش آزادی بیان اینجا خدشه‌دار شده است. همان اول کار هم می‌گوید که دولت، فاتحۀ قانون و آزادی بیان را خوانده است. در ادامه احمدشاه را می‌بینیم که در یک هتل در فرانسه است. احمدشاه وقتی دارد صحبت می‌کند، برخلاف همۀ پادشاهان که خودشان را «ما» خطاب می‌کنند، خودش را خیلی راحت «من» خطاب می‌کند و این اصلاً ساده نیست؛ اینکه یک پادشاه خودش را از ما و ضمیر جمع به من برساند. و یا در یک صفحۀ دیگر کتاب چشم‌های گریانش را می‌بینیم و باز در یک صفحۀ دیگر نفس‌نفس زدنش را. نویسنده به نوعی دارد به همان تلاطم سیاسی داخل کشور اشاره می‌کند».احمدشاه فرار کرده است؛ یعنی شاهِ  مملکت فرار کرده است و حالا دور افتاده است به دست رضاخان تا بیاید و برسد به دست محمدرضا. زوال حکومت احمدشاه تا رضاخان یک چیز دیگر را هم به ما نشان می‌دهد و آن نقش پررنگ استعمار است؛ همان چیزی که در رأس آن انگلیس است. با این سیاست که کسی را مطرح می‌کنند، او را شاه می‌کنند و بعد خودشان هم او را پایین می‌کشند. نویسنده در فصل اول به خواننده هشدار می‌دهد که حواست جمع باشد که این کتاب یک هجمه و یک زلزلۀ عجیب در یک حکومت است.<ref name=''ادب''/>
این رمان می‌تواند ادامه‌ای باشد برای کتاب‌های «شباویز» و «شب قلندر». کتاب «شانزده سال» تصویر واحدی از فروپاشی پادشاهان می‌دهد و از اواخر دورۀ قاجار با احمدشاه شروع می‌کند تا به رضاخان و تمام‌شدن حکومت او می‌ٰرسد. لذا با توجه به اینکه شانزده سال در یک برهه از تاریخ دارد اتفاق می‌افتد، طبیعتاً خیال در معنای تخیل و واقعیت در معنای تاریخی و مستندبودن در این کتاب درهم‌آمیخته‌اند. درواقع درهم‌آمیختگی اینجا آن‌قدر محکم است که شاید شما نتوان گفت که این شخص خیالی و آن شخص دیگر برآمده از تاریخ است.آن‌چه در فصل اول با آن سروکار داریم، گزارشی از یک وضعیت بلبشو است و به خواننده می‌گوید نباید در این رمان جوی آرام را انتظار داشته باشی و چه‌بسا که درگیری شدیدتری را هم در فصول آیندۀ این کتاب ببینید؛ همان‌طور که میرزاحسن‌خان صبا از رضاخان کتک می‌خورد و کشته می‌شود، کسی که مدیر یک روزنامه است. در ادامه ترور میرزادۀ عشقی صورت می‌گیرد که او هم باز یک روزنامه‌نگار است، همین‌طور کتک خوردن شهید مدرس. پس بخش آزادی بیان اینجا خدشه‌دار شده است. همان اول کار هم می‌گوید که دولت، فاتحۀ قانون و آزادی بیان را خوانده است. در ادامه احمدشاه را می‌بینیم که در یک هتل در فرانسه است. احمدشاه وقتی دارد صحبت می‌کند، برخلاف همۀ پادشاهان که خودشان را «ما» خطاب می‌کنند، خودش را خیلی راحت «من» خطاب می‌کند و این اصلاً ساده نیست؛ اینکه یک پادشاه خودش را از ما و ضمیر جمع به من برساند. و یا در یک صفحۀ دیگر کتاب چشم‌های گریانش را می‌بینیم و باز در یک صفحۀ دیگر نفس‌نفس زدنش را. نویسنده به نوعی دارد به همان تلاطم سیاسی داخل کشور اشاره می‌کند».احمدشاه فرار کرده است؛ یعنی شاهِ  مملکت فرار کرده است و حالا دور افتاده است به دست رضاخان تا بیاید و برسد به دست محمدرضا. زوال حکومت احمدشاه تا رضاخان یک چیز دیگر را هم به ما نشان می‌دهد و آن نقش پررنگ استعمار است؛ همان چیزی که در رأس آن انگلیس است. با این سیاست که کسی را مطرح می‌کنند، او را شاه می‌کنند و بعد خودشان هم او را پایین می‌کشند. نویسنده در فصل اول به خواننده هشدار می‌دهد که حواست جمع باشد که این کتاب یک هجمه و یک زلزلۀ عجیب در یک حکومت است.<ref name=''ادب''/>


====جلسات نقد و بررسی====
===اهدا===
===سبک کتاب===
===پیشینهٔ کتاب===
===تعلیق===
===تعلیق===
از جمله بخش‌های پرتعلیق کتاب و تردستی‌هایی که نویسنده انجام داده است، پنهان‌شدن شخصیت رضاداد در قالب منِ باباطوطی است. در داستان رضاداد هم هست و هم نیست. این کار به تعلیق اثر میفزاید و امکانات ویژه‌ای در اختیار آن شخصیت قرار می‌دهد. البته مقداری زود لو می‌رود و می‌تواند خیلی بیشتر ادامه داشته باشد و جنبۀ معمایی داستان را غنی‌تر کند.
از جمله بخش‌های پرتعلیق کتاب و تردستی‌هایی که نویسنده انجام داده است، پنهان‌شدن شخصیت رضاداد در قالب منِ باباطوطی است. در داستان رضاداد هم هست و هم نیست. این کار به تعلیق اثر میفزاید و امکانات ویژه‌ای در اختیار آن شخصیت قرار می‌دهد. البته مقداری زود لو می‌رود و می‌تواند خیلی بیشتر ادامه داشته باشد و جنبۀ معمایی داستان را غنی‌تر کند.
خط ۷۵: خط ۶۵:
===حسین فتاحی===
===حسین فتاحی===
{{گفتاورد تزیینی| به نظرم این رمان رمانی تاریخی است. رمان‌های تاریخی به چند دسته تقسیم‌بندی می‌شوند. دستهٔ اول، آن‌هایی هستند که در مورد یک شخصیت تاریخی حرف می‌زنند و عملاً همه چیز تاریخی است و هیچ تخیلی در آن راه ندارد. برای مثال، رمان «خداوند الموت» از جمله این آثار است. این رمان‌ها بسیار پژوهشی‌اند و شخصیت محوری یک نفر را مورد بررسی قرار می‌دهند. علاوه بر این، همه چیز در آن واقعی و مستند است. نوع دیگری از رمان‌های تاریخی آن‌هایی هستند که فضای داستان و دوره زمانی آن یک دوره تاریخی است. بعضی از شخصیت‌های داستان نیز تاریخی هستند، اما آنچه نخ تسبیح داستان می‌شود تخیل نویسنده است. رمان شانزده سال جز این دسته از رمان‌های تاریخی است. شاید هم بتوان گفت که این رمان ترکیبی از دو مدل رمان تاریخی است؛ چرا که در ابتدای داستان، با احمد شاه شروع می‌کنیم و یک حادثه واقعی پیرامون او را بیان می‌کنیم، اما در ادامه و در فصول سه و چهار به بعد، نویسنده وارد فضای تخیلی شده و رمان آمیخته‌ای از واقعیت و تخیل می‌شود. در مورد رمان‌های تاریخی خیلی نمی‌توانیم، تجربهٔ زیستی داشته باشیم؛ چرا که نویسنده در آن زمان حضور نداشته است که تجربه زیستی داشته باشد. در حقیقت او زمان احمدشاه را تجربه نکرده و اتفاقات آن زمان را فقط شنیده است. آنچه می‌تواند جای این تجربه زیستی را بگیرد، تجربهٔ پژوهشی نویسنده و تخیل او است. علاوه بر اینکه نویسنده داستان‌نویسی را به خوبی بلد بوده و به تکنیک‌های آن واقف است، پژوهشگر بسیار خوبی نیز بوده است و سعی کرده تصویری نسبتاً خوب و زنده از اواخر دوره قاجار تا اوایل دوره پهلوی ارائه بدهد. اطلاعاتی که نویسنده درباره این برهه از تاریخ می‌دهد، اطلاعات ساده و کمی نیست. او به‌خوبی محله‌های تهران را تعریف می‌کند و حتی دربارهٔ درباریان، اطرافیان شاه و اتفاقات جانبی دیگر نظیر تأسیس دانشگاه تهران نیز اطلاعات داده است. ارائه این اطلاعات پژوهش بسیار دقیقی می‌خواهد که نویسنده موفق شده به این اطلاعات دست یابد. این رمان، یکی از بهترین رمان‌های تاریخی است. رمانی که هم تاریخ را به خوبی دیده و هم از نظر تکنیک ادبیاتی بسیار قوی است. دلیل این موضوع این است که نویسنده هم رمان را به‌خوبی بلد است و هم پژوهش بسیار دقیق و چندبعدی انجام داده است.<ref name =''گلستان''>{{یادکرد وب|نشانی=https://iqna.ir/fa/news/3775912/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D9%86%D8%B2%D8%AF%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%AE%D9%84%D8%A3-%D8%AA%D8%AC%D8%B1%D8%A8%D9%87-%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D8%AC%D8%B1%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D9%BE%D8%B1-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان=«شانزده سال» خلأ تجربه زیستی را با تجربهٔ تاریخی پر کرده است}}</ref>}}  
{{گفتاورد تزیینی| به نظرم این رمان رمانی تاریخی است. رمان‌های تاریخی به چند دسته تقسیم‌بندی می‌شوند. دستهٔ اول، آن‌هایی هستند که در مورد یک شخصیت تاریخی حرف می‌زنند و عملاً همه چیز تاریخی است و هیچ تخیلی در آن راه ندارد. برای مثال، رمان «خداوند الموت» از جمله این آثار است. این رمان‌ها بسیار پژوهشی‌اند و شخصیت محوری یک نفر را مورد بررسی قرار می‌دهند. علاوه بر این، همه چیز در آن واقعی و مستند است. نوع دیگری از رمان‌های تاریخی آن‌هایی هستند که فضای داستان و دوره زمانی آن یک دوره تاریخی است. بعضی از شخصیت‌های داستان نیز تاریخی هستند، اما آنچه نخ تسبیح داستان می‌شود تخیل نویسنده است. رمان شانزده سال جز این دسته از رمان‌های تاریخی است. شاید هم بتوان گفت که این رمان ترکیبی از دو مدل رمان تاریخی است؛ چرا که در ابتدای داستان، با احمد شاه شروع می‌کنیم و یک حادثه واقعی پیرامون او را بیان می‌کنیم، اما در ادامه و در فصول سه و چهار به بعد، نویسنده وارد فضای تخیلی شده و رمان آمیخته‌ای از واقعیت و تخیل می‌شود. در مورد رمان‌های تاریخی خیلی نمی‌توانیم، تجربهٔ زیستی داشته باشیم؛ چرا که نویسنده در آن زمان حضور نداشته است که تجربه زیستی داشته باشد. در حقیقت او زمان احمدشاه را تجربه نکرده و اتفاقات آن زمان را فقط شنیده است. آنچه می‌تواند جای این تجربه زیستی را بگیرد، تجربهٔ پژوهشی نویسنده و تخیل او است. علاوه بر اینکه نویسنده داستان‌نویسی را به خوبی بلد بوده و به تکنیک‌های آن واقف است، پژوهشگر بسیار خوبی نیز بوده است و سعی کرده تصویری نسبتاً خوب و زنده از اواخر دوره قاجار تا اوایل دوره پهلوی ارائه بدهد. اطلاعاتی که نویسنده درباره این برهه از تاریخ می‌دهد، اطلاعات ساده و کمی نیست. او به‌خوبی محله‌های تهران را تعریف می‌کند و حتی دربارهٔ درباریان، اطرافیان شاه و اتفاقات جانبی دیگر نظیر تأسیس دانشگاه تهران نیز اطلاعات داده است. ارائه این اطلاعات پژوهش بسیار دقیقی می‌خواهد که نویسنده موفق شده به این اطلاعات دست یابد. این رمان، یکی از بهترین رمان‌های تاریخی است. رمانی که هم تاریخ را به خوبی دیده و هم از نظر تکنیک ادبیاتی بسیار قوی است. دلیل این موضوع این است که نویسنده هم رمان را به‌خوبی بلد است و هم پژوهش بسیار دقیق و چندبعدی انجام داده است.<ref name =''گلستان''>{{یادکرد وب|نشانی=https://iqna.ir/fa/news/3775912/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D9%86%D8%B2%D8%AF%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%AE%D9%84%D8%A3-%D8%AA%D8%AC%D8%B1%D8%A8%D9%87-%D8%B2%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D8%AC%D8%B1%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D9%BE%D8%B1-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA|عنوان=«شانزده سال» خلأ تجربه زیستی را با تجربهٔ تاریخی پر کرده است}}</ref>}}  


===محمدرضا گودرزی===
===محمدرضا گودرزی===
خط ۱۰۱: خط ۹۰:
به استناد «خانه کتاب» رمان '''شانزده سال''' توسط «سوره مهر» با تیراژ ٢۵٠٠ جلد در سال ١٣٩۵ به چاپ رسیده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://db.ketab.ir/bookview.aspx?bookid=2100275|عنوان=مشخصات کتاب‌شناختی}}</ref>   
به استناد «خانه کتاب» رمان '''شانزده سال''' توسط «سوره مهر» با تیراژ ٢۵٠٠ جلد در سال ١٣٩۵ به چاپ رسیده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://db.ketab.ir/bookview.aspx?bookid=2100275|عنوان=مشخصات کتاب‌شناختی}}</ref>   


==نوا، نما و نگاه==
===تصویر از صفحات کتاب===
===صدای نویسنده===
==جستارهای وابسته==


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
==منابع==
==منابع==
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی= آرمین|نام= منیژه| پیوند نویسنده= منیژه آرمین|عنوان= شانزده سال|سال= ۱۳۹۵|ناشر= سوره مهر|مکان= تهران|شابک= ۹۷۸-۶۰۰-٠٣-٠۵٧۵-٨|پیوند= }}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی= آرمین|نام= منیژه| پیوند نویسنده= منیژه آرمین|عنوان= شانزده سال|سال= ۱۳۹۵|ناشر= سوره مهر|مکان= تهران|شابک= ۹۷۸-۶۰۰-٠٣-٠۵٧۵-٨|پیوند= }}
==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ بهمن ۱۴۰۰، ساعت ۲۰:۱۶

شانزده سال
نویسندهمنیژه آرمین
ناشرسوره مهر
محل نشرتهران
شابک٩٧٨-۶٠٠-٠٣-٠۵٧۵-٨
تعداد صفحات۴٠٠ صفحه
موضوعتاریخی
سبکواقع‌گرایی
نقد و بررسی رمان «شانزده سال» در شهرستان ادب[۱]
در حال امضای رمان در شهرستان ادبخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
دیدار با مخاطبان در شهرستان ادبخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
نقد و بررسی در شهرستان ادبخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
کتاب صوتی شانزده سال
پوستر شانزده سال

رمان شانزده سال به قلم منیژه آرمین، سومین کتاب از چهارگانه‌ٔ این نویسنده با پس‌زمینهٔ تاریخ معاصر است که در سال ١٣٩۵ توسط سوره مهر منتشر شده است.[۲]

* * * * *

شانزده سال رمانی‌ست تاریخی‌، مستندگونه و پازل‌‌وار؛ یعنی برخی از بخش‌ها کاملاً مستند و برخی دیگر ادامهٔ رمان «شب و قلندر» و «شباویز» است. «شب و قلندر» اولین جلد این چهارگانه به شمار می‌رود که طی سال‌های اخیر منتشر شد. این کتاب، از اواخر دورهٔ قاجار شروع می‌شود و تا دوران مشروطه را در برمی‌گیرد. جلد دوم آن نیز «شباویز» نام دارد که در سال‌های مشروطه می‌گذرد و جلد سوم «شانزده سال» است که به دوران رضاشاه اختصاص یافته است. در رمان شانزده سال شاهد حضور طیفی از هنرمندان در یک مقطع سرنوشت‌ساز از تاریخ کار هنری هستیم؛ هنرمندانی که با هنر غرب کاملاً درگیر هستند و این افراد مجبور به موضع‌گیری اجتماعی و سیاسی در مقابل قدرت می‌شوند مانند استاد علی‌اکبر صنعتی، کمال‌الملک، کلنل علینقی‌خان وزیری.[۳]رمان «شانزده سال» تلفیقی از رمان اجتماعی و رمان تاریخی است که تصویرهای جزئی از چهره‌های مختلف جامعهٔ زمان خود را نشان داده است و می‌توان آن را چون آیینه‌ای در برابر شخصیت‌های تاریخی و مردم آن دوران دانست.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد


برای کسانی که کتاب را نخوانده‌اند

رمان «شانزده سال» در ۲۴ قسمت روایت شده و به شانزده سال حکومت رضاشاه پرداخته است. این رمان روایت انقراض قاجار و یا مرثیه‌ای برای آن است. به نوعی می‌توان «شانزده سال» را انزجار از آغاز حکومت پهلوی دانست.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

مدت زمان نگارش رمان

نگارش این اثر چهار سال به طول انجامید. شش بخش این کتاب، تقریباً مستند است و این بخش‌ها، به‌عنوان یک حرکت آورده شده است تا خواننده بی‌واسطه وارد آن فضای خاص شود و فضای داستان پویاتر شود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

برای کسانی که کتاب را خوانده‌اند

خلاصهٔ کتاب

این رمان می‌تواند ادامه‌ای باشد برای کتاب‌های «شباویز» و «شب قلندر». کتاب «شانزده سال» تصویر واحدی از فروپاشی پادشاهان می‌دهد و از اواخر دورۀ قاجار با احمدشاه شروع می‌کند تا به رضاخان و تمام‌شدن حکومت او می‌ٰرسد. لذا با توجه به اینکه شانزده سال در یک برهه از تاریخ دارد اتفاق می‌افتد، طبیعتاً خیال در معنای تخیل و واقعیت در معنای تاریخی و مستندبودن در این کتاب درهم‌آمیخته‌اند. درواقع درهم‌آمیختگی اینجا آن‌قدر محکم است که شاید شما نتوان گفت که این شخص خیالی و آن شخص دیگر برآمده از تاریخ است.آن‌چه در فصل اول با آن سروکار داریم، گزارشی از یک وضعیت بلبشو است و به خواننده می‌گوید نباید در این رمان جوی آرام را انتظار داشته باشی و چه‌بسا که درگیری شدیدتری را هم در فصول آیندۀ این کتاب ببینید؛ همان‌طور که میرزاحسن‌خان صبا از رضاخان کتک می‌خورد و کشته می‌شود، کسی که مدیر یک روزنامه است. در ادامه ترور میرزادۀ عشقی صورت می‌گیرد که او هم باز یک روزنامه‌نگار است، همین‌طور کتک خوردن شهید مدرس. پس بخش آزادی بیان اینجا خدشه‌دار شده است. همان اول کار هم می‌گوید که دولت، فاتحۀ قانون و آزادی بیان را خوانده است. در ادامه احمدشاه را می‌بینیم که در یک هتل در فرانسه است. احمدشاه وقتی دارد صحبت می‌کند، برخلاف همۀ پادشاهان که خودشان را «ما» خطاب می‌کنند، خودش را خیلی راحت «من» خطاب می‌کند و این اصلاً ساده نیست؛ اینکه یک پادشاه خودش را از ما و ضمیر جمع به من برساند. و یا در یک صفحۀ دیگر کتاب چشم‌های گریانش را می‌بینیم و باز در یک صفحۀ دیگر نفس‌نفس زدنش را. نویسنده به نوعی دارد به همان تلاطم سیاسی داخل کشور اشاره می‌کند».احمدشاه فرار کرده است؛ یعنی شاهِ مملکت فرار کرده است و حالا دور افتاده است به دست رضاخان تا بیاید و برسد به دست محمدرضا. زوال حکومت احمدشاه تا رضاخان یک چیز دیگر را هم به ما نشان می‌دهد و آن نقش پررنگ استعمار است؛ همان چیزی که در رأس آن انگلیس است. با این سیاست که کسی را مطرح می‌کنند، او را شاه می‌کنند و بعد خودشان هم او را پایین می‌کشند. نویسنده در فصل اول به خواننده هشدار می‌دهد که حواست جمع باشد که این کتاب یک هجمه و یک زلزلۀ عجیب در یک حکومت است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

تعلیق

از جمله بخش‌های پرتعلیق کتاب و تردستی‌هایی که نویسنده انجام داده است، پنهان‌شدن شخصیت رضاداد در قالب منِ باباطوطی است. در داستان رضاداد هم هست و هم نیست. این کار به تعلیق اثر میفزاید و امکانات ویژه‌ای در اختیار آن شخصیت قرار می‌دهد. البته مقداری زود لو می‌رود و می‌تواند خیلی بیشتر ادامه داشته باشد و جنبۀ معمایی داستان را غنی‌تر کند.

پیرنگ

زاویه دید

راوی یا زاویه دید رمان دانای کل است و در بعضی از بخش‌ها تبدیل به راوی محدود به ذهن شده است. همچنین راوی داستان در سه بخش تبدیل به اول شخص شده است. با این حال و در مجموع باید گفت که راوی این کتاب،‌ دانای کل است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

شخصیت‌پردازی

به عقیدهٔ منتقدان رمان نه کاملاً پیرامون رضاخان پهلوی پیش می‌رود و نه استوار بر شخصیت‌های خیالی و فرضی دیگر اثر است. بلکه همهٔ آن‌ها را به یک میزان نمایش می‌دهد. نویسنده در این اثر ابتکاری به خرج داده که منجر به تلفیق شخصیت‌های واقعی تاریخی با شخصیت‌های فرضی و خیالی شده است. همهٔ شخصیت‌ها به یک میزان در رمان مؤثر و همه به یک اندازه مهم هستند. برخلاف رمان‌های معمول که به یک قهرمان و یک ضدقهرمان نیاز است. خود نویسنده دربارهٔ شخصیت‌پردازی رمان چنین گفته است: «هنگام نوشتن متوجه شدم که این رمان از حالت معمول خارج شده است. به نظر من ادبیات داستانی همیشه نباید به یک شکل باشد. به هر حال من این خطر را پذیرفتم و «شانزده‌سال» با تمام پیچیدگی‌هایش را در چهارصد صفحه نوشتم.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

شخصیت‌‌های داستان

نویسنده خطوط کلی تاریخ را بیان کرده و دربارهٔ شخصیت‌های فرعی صحبتی نکرده است. از این منظر، نویسنده روی دو شخصیت متمرکز شده است؛ اولی رضاخان است و دیگری خانوادهٔ آن مبارز (رضا داد) است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد البته شخصیت‌های داستانی، دنبالهٔ رمان «شب و قلندر» و رمان «شباویز» هستند. اما شخصیت‌های واقعی، مثل استاد صدیقی، استاد صنعتی، صادق هدایت، کلنل وزیری، فروغی، رحیم‌زاده صفوی، مدرس، رضاشاه و احمدشاه هم در بافت داستان قرار دارند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

ویژگی‌های مهم کتاب

از لحاظ ساختاری شاید بتوان این کتاب را به یک نقاشی کلاژ تشبیه کرد که قسمتی از آن پرتره انسان است، قسمتی از طبیعت و بخش دیگر مثلا با تکه‌ای از نوشته روزنامه یا کتاب شکل گرفته است. رمان، روایت موازی دارد و علاوه بر بیان داستان رضاخان و رئوس سیاسی کشور، داستان آدم‌های عادی را نیز به تصویر می‌کشد. این موضوع در شیوهٔ روایت نیز تأثیر گذاشته است و هر جا که از شخصیت‌ها و چهره‌های مهم تاریخی صحبت شده است، رخداد برجسته شده است در حالی که هر جا افراد عادی روایت شده‌اند، جزئیات روان‌شناختی درون آن آد‌م‌ها بیان شده است. این رمان، سیاسی نیز هست چرا که شخصیت‌های غیرتاریخی و درعین‌حال سیاسی نیز معرفی شده‌اند. رمان ستم، استبداد، رشوه‌خواری، زورگویی و حماقت و خونریزی رضاخان را روایت کرده است و این را به مخاطب می‌فهماند که قدرت برای تداوم خود از هیچ راهی روی‌گردان نیست.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

شانزده‌سال از نگاه منتقدان

حسین فتاحی

محمدرضا گودرزی

ابراهیم زاهدی مطلق

ساسان ناطق

شانزده سال از نگاه منیژه آرمین

تورقی در کتاب

صدای قاقار کلاغ‌ها با صدای مویهٔ زنان حرم‌سرا به گوش می رسید. زن‌هایی که تا چندی پیش در حریر و اطلس می‌خوابیدند و زندگی‌شان در سکوتی وحشتناک می‌گذشت، اینک با حرف‌هایی که از خواجه‌ها و خبرچین‌ها می‌شنیدند، نمی‌دانستند که شب را در کجا به سر خواهند برد و بر سر و صورت خود می‌کوفتند. ولیعهد هم این صداها را می‌شنید ولی نمی‌توانست باور کند که همه چیز تمام شده است.


مشخصات کتاب‌شناختی

به استناد «خانه کتاب» رمان شانزده سال توسط «سوره مهر» با تیراژ ٢۵٠٠ جلد در سال ١٣٩۵ به چاپ رسیده است.[۷]


پانویس

منابع

  • آرمین، منیژه (۱۳۹۵). شانزده سال. تهران: سوره مهر. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۰۳-۰۵۷۵-۸.

پیوند به بیرون