صبح بنارس: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
== خلاصه اثر == | == خلاصه اثر == | ||
صبح بنارس حاوی شعرهایی در قالب قصیده و غزل است که [[علیرضا قزوه|قزوه]] در دوران ریاست خود بر مرکز تحقیقات فارسی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دهلی نو، آنها را سروده است. این شاعر نام آشنا با سرودن این مجموعه اشعار و گردآوری آنها علاوه بر پاسخ دادن به طبع شاعرانه خود، منظور دیگری هم داشته و منظورش را | صبح بنارس حاوی شعرهایی در قالب قصیده و غزل است که [[علیرضا قزوه|قزوه]] در دوران ریاست خود بر مرکز تحقیقات فارسی رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دهلی نو، آنها را سروده است. این شاعر نام آشنا با سرودن این مجموعه اشعار و گردآوری آنها علاوه بر پاسخ دادن به طبع شاعرانه خود، منظور دیگری هم داشته و منظورش را مشخصاً در معرفی که خود بر «صبح بنارس» نوشته، بیان کرده است: | ||
«حال من بد نیست و از شما چه پنهان این پنج سال آخر در شلوغی هند آرامشی عجیب را آموختم. هند به من و غزلهایم آموخت که دنیا بزرگتر از آن چیزهایی است که میدیدم و هنوز میبینیم. این سالها با بچههای هند به فارسی مشق غزل کردیم، یاد عبدالقادر بیدل را زنده نگاه داشتیم و روغنی از اشک در چراغ نیمه مرده زبان فارسی ریختم که داشت فراموش میشد. مثل بیدل و غزل پارسی و خیلی چیزهای دیگر که شاید حکایتش را روزی در سفرنامه قطار مهاراجه خواندید.»<ref name=":0">[https://shahrestanadab.com/Content/ID/2281/%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1%DB%8C-%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%B1-%D9%82%D8%B7%D8%A7%D8%B1-%D8%BA%D8%B2%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%88%D9%86%D9%84-%D8%AE%D9%86%D8%AF%D9%87%D9%87%D8%A7-%D9%88-%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%AF%D9%88-%D9%85%D9%84%D8%AA «شاعری سوار بر قطار غزل در تونل خندهها و گریههای هفتاد و دو ملت»]. شهرستان ادب. ۱۲ تیر ۱۳۹۲ </ref>[[پرونده:Benaras5.jpg|بندانگشتی|چشمانداز صبحگاهی شهر بنارس]] | «حال من بد نیست و از شما چه پنهان این پنج سال آخر در شلوغی هند آرامشی عجیب را آموختم. هند به من و غزلهایم آموخت که دنیا بزرگتر از آن چیزهایی است که میدیدم و هنوز میبینیم. این سالها با بچههای هند به فارسی مشق غزل کردیم، یاد عبدالقادر بیدل را زنده نگاه داشتیم و روغنی از اشک در چراغ نیمه مرده زبان فارسی ریختم که داشت فراموش میشد. مثل بیدل و غزل پارسی و خیلی چیزهای دیگر که شاید حکایتش را روزی در سفرنامه قطار مهاراجه خواندید.»<ref name=":0">[https://shahrestanadab.com/Content/ID/2281/%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1%DB%8C-%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%B1-%D9%82%D8%B7%D8%A7%D8%B1-%D8%BA%D8%B2%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%88%D9%86%D9%84-%D8%AE%D9%86%D8%AF%D9%87%D9%87%D8%A7-%D9%88-%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%AF%D9%88-%D9%85%D9%84%D8%AA «شاعری سوار بر قطار غزل در تونل خندهها و گریههای هفتاد و دو ملت»]. شهرستان ادب. ۱۲ تیر ۱۳۹۲ </ref>[[پرونده:Benaras5.jpg|بندانگشتی|چشمانداز صبحگاهی شهر بنارس]] | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
قزوه هفتاد غزل کتاب را به نوعی یادگاری از هند میداند و خودش را در هند تصور میکند. او با اشعارش سوار بر قطاری از تونل خندهها و گریههای سرزمین هفتاد و دو ملت میگذرد. این شاعر در این کتاب به نوعی نگران حال غزل فارسی است که سرزمین صبح بنارس شرایط مساعدی ندارد. او در این کتاب سعی کرده مرهمی باشد بر این حال بد و کوششی برای پایان دادن به دلتنگیهای زبان فارسی کرده است. قزوه نشان داده هر چند او در هند باشد، قلبش جای دیگری است و حافظ فرهنگ و عقاید ملت و کشورش است. از هند میگوید و دلش را در نیشابور جا میگذارد: | قزوه هفتاد غزل کتاب را به نوعی یادگاری از هند میداند و خودش را در هند تصور میکند. او با اشعارش سوار بر قطاری از تونل خندهها و گریههای سرزمین هفتاد و دو ملت میگذرد. این شاعر در این کتاب به نوعی نگران حال غزل فارسی است که سرزمین صبح بنارس شرایط مساعدی ندارد. او در این کتاب سعی کرده مرهمی باشد بر این حال بد و کوششی برای پایان دادن به دلتنگیهای زبان فارسی کرده است. قزوه نشان داده هر چند او در هند باشد، قلبش جای دیگری است و حافظ فرهنگ و عقاید ملت و کشورش است. از هند میگوید و دلش را در نیشابور جا میگذارد: | ||
{{شعر}}{{ب|«همه شب «رامرام»ی گفت و من «اللهالله»{{سرخط}}|هلال نیمه شعبان رسید و داغ من نو شد»{{سرخط}} (ص ۲۰)}} | {{شعر}}{{ب|«همه شب «رامرام»ی گفت و من «اللهالله»{{سرخط}}|هلال نیمه شعبان رسید و داغ من نو شد»{{سرخط}} (ص ۲۰)}} | ||
{{پایان شعر}}{{سرخط}} | {{پایان شعر}}{{سرخط}} | ||
{{شعر}}{{ب|از شراب مشرق توحید خواهد مست شد{{سرخط}}|گر نسیم هند، از خاک خراسان بگذرد»{{سرخط}} (ص ۴۲)}} | {{شعر}}{{ب|از شراب مشرق توحید خواهد مست شد{{سرخط}} |گر نسیم هند، از خاک خراسان بگذرد»{{سرخط}} (ص ۴۲)}} | ||
{{پایان شعر}}{{سرخط}} | {{پایان شعر}}{{سرخط}} | ||
{{شعر}}{{ب|«ای نسیمی که در کوچههای هند، شاهد «رامرام» و آرامی|از مدینه که میآمدی این سو، از مقام محمد خبر داری؟}}{{ب|ای نسیمی که در کوچههای دهلی بوی عود و حنا میدهد جانت!|از نشابور آیا گذر کردی؟ از سناباد و مشهد خبر داری؟}}{{ب|طوطی هند بودن نمیخواهم؛ من کبوتر، نه، آهوی دلتنگم{{سرخط}} |تو دلت سوز دارد؛ خبر دارم، من دلم درد دارد؛ خبر داری! »{{سرخط}}(ص ۴۴)}} | {{شعر}}{{ب|«ای نسیمی که در کوچههای هند، شاهد «رامرام» و آرامی|از مدینه که میآمدی این سو، از مقام محمد خبر داری؟}}{{ب|ای نسیمی که در کوچههای دهلی بوی عود و حنا میدهد جانت!|از نشابور آیا گذر کردی؟ از سناباد و مشهد خبر داری؟}}{{ب|طوطی هند بودن نمیخواهم؛ من کبوتر، نه، آهوی دلتنگم{{سرخط}} |تو دلت سوز دارد؛ خبر دارم، من دلم درد دارد؛ خبر داری! »{{سرخط}} (ص ۴۴)}} | ||
{{پایان شعر}}{{سرخط}} | {{پایان شعر}}{{سرخط}} | ||
{{شعر}}{{ب|«گرچه نام «رام» و «لچمن» نیز نام اوست|در نگاهم هیچ نامی جز «محمد» نیست}}{{ب|در دلم تا «اشهد ان لا اله» اوست{{سرخط}} |گوش جانم وامدار زنگ معبد نیست.»{{سرخط}} (ص ۵۸)}} | {{شعر}}{{ب|«گرچه نام «رام» و «لچمن» نیز نام اوست|در نگاهم هیچ نامی جز «محمد» نیست}}{{ب|در دلم تا «اشهد ان لا اله» اوست{{سرخط}} |گوش جانم وامدار زنگ معبد نیست.»{{سرخط}} (ص ۵۸)}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
== | == علت نامگذاری اثر == | ||
شاعر شرح نداده که چرا از شام اَوَد و صبح بنارس، سحرهای کشمیر و غروبهای دهلی و نامهای بسیار دیگر، صبح بنارس را شناسنامه این دفتر کرده است، اما نام کتاب محتوای غنی دارد. انتخاب این نام (بنارس از شهرهای مهم تاریخی، فرهنگی و تجاری هند، و از مراکز قدیمی و مهم شیعیان شبهقاره هند بهشمار میآید)، نشان دهنده رد پای عمیق این سرزمین در اشعار کتاب است و واژههای هند، هندو، گجراتی، معبد، رام رامی (ذکر مقدس هندوان) به وفور در اشعار دیده میشوند.<ref name=":0" /> | شاعر شرح نداده که چرا از شام اَوَد و صبح بنارس، سحرهای کشمیر و غروبهای دهلی و نامهای بسیار دیگر، صبح بنارس را شناسنامه این دفتر کرده است، اما نام کتاب محتوای غنی دارد. انتخاب این نام (بنارس از شهرهای مهم تاریخی، فرهنگی و تجاری هند، و از مراکز قدیمی و مهم شیعیان شبهقاره هند بهشمار میآید)، نشان دهنده رد پای عمیق این سرزمین در اشعار کتاب است و واژههای هند، هندو، گجراتی، معبد، رام رامی (ذکر مقدس هندوان) به وفور در اشعار دیده میشوند.<ref name=":0" /> | ||
== داستان نگارش اثر == | |||
قزوه را به شعر اجتماعی میشناسند و واقعیت این است که او از سرآمدانِ شعر اجتماعی امروز است. حالا فرض کنید چنین شاعری برای پنج سال مجبور شود از متنِ جامعهاش به سرزمینی دیگر سفر کند. فرض کنید آن سرزمین هم سرزمین اقوام و ادیان، سرزمین تفرد و عرفان، یعنی «هندوستان» باشد. رهاوردِ این دوری از وطن، «صبح بنارس» است.<ref name=":0" /> | قزوه را به شعر اجتماعی میشناسند و واقعیت این است که او از سرآمدانِ شعر اجتماعی امروز است. حالا فرض کنید چنین شاعری برای پنج سال مجبور شود از متنِ جامعهاش به سرزمینی دیگر سفر کند. فرض کنید آن سرزمین هم سرزمین اقوام و ادیان، سرزمین تفرد و عرفان، یعنی «هندوستان» باشد. رهاوردِ این دوری از وطن، «صبح بنارس» است.<ref name=":0" /> | ||
== درباره | == درباره شاعر == | ||
[[پرونده:Benaras3.jpg|بندانگشتی|علیرضا قزوه؛ شاعر اثر]] | [[پرونده:Benaras3.jpg|بندانگشتی|علیرضا قزوه؛ شاعر اثر]] | ||
[[علیرضا قزوه]] یکم بهمن ماه سال ۱۳۴۲ در گرمسار به دنیا آمد. او از هجده سالگی سرودن شعر را آغاز میکند. او سال ۱۳۶۱ دیپلم تجربی گرفت و در ۱۳۶۴ وارد دانشگاه حقوق قم میشود. در سال ۱۳۶۹، مدرک کارشناسی خود را از آن دانشگاه دریافت میکند. | [[علیرضا قزوه]] یکم بهمن ماه سال ۱۳۴۲ در گرمسار به دنیا آمد. او از هجده سالگی سرودن شعر را آغاز میکند. او سال ۱۳۶۱ دیپلم تجربی گرفت و در ۱۳۶۴ وارد دانشگاه حقوق قم میشود. در سال ۱۳۶۹، مدرک کارشناسی خود را از آن دانشگاه دریافت میکند. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری، مسئولیت صفحه ادبی «بشنو از نی» در روزنامه اطلاعات، پایهگذار و دبیر نخستین جشنواره شعر فجر، دبیر کنگره سراسری شعر دفاع مقدس، مسئول کانونهای ادبی فرهنگسراهای تهران از ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۲ و مسئول دفتر شعر و موسیقی وزارت ارشاد از دیگر سوابق و مسئولیتهای قزوه است. قزوه در سال ۱۴۰۳ ریاست دفتر شعر، موسیقی و سرود صداوسیما را بر عهده داشته است.<ref name=":1" /> ترجمه شعر او با نام «بهار در آسانسور» توسط هادی محمدزاده، برنده جایزه بینالمللی نگاه ویژه هنری از انجمن شاعران جهان در آمریکا شده است. <ref>[https://www.tabnak.ir/fa/tags/1682/1/%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D9%82%D8%B2%D9%88%D9%87 «علیرضا قزوه»]. تابناک. بیتا. دریافت شده در ۱۹ دی ۱۴۰۳</ref> | مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری، مسئولیت صفحه ادبی «بشنو از نی» در روزنامه اطلاعات، پایهگذار و دبیر نخستین جشنواره شعر فجر، دبیر کنگره سراسری شعر دفاع مقدس، مسئول کانونهای ادبی فرهنگسراهای تهران از ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۲ و مسئول دفتر شعر و موسیقی وزارت ارشاد از دیگر سوابق و مسئولیتهای قزوه است. قزوه در سال ۱۴۰۳ ریاست دفتر شعر، موسیقی و سرود صداوسیما را بر عهده داشته است.<ref name=":1" /> ترجمه شعر او با نام «بهار در آسانسور» توسط هادی محمدزاده، برنده جایزه بینالمللی نگاه ویژه هنری از انجمن شاعران جهان در آمریکا شده است. <ref>[https://www.tabnak.ir/fa/tags/1682/1/%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D9%82%D8%B2%D9%88%D9%87 «علیرضا قزوه»]. تابناک. بیتا. دریافت شده در ۱۹ دی ۱۴۰۳</ref> | ||
قزوه به خاطر با کاروان نیزه در بیست و چهارمین دوره [[کتاب سال جمهوری اسلامی ایران]]، مورد تقدیر قرار گرفت. | قزوه به خاطر با کاروان نیزه در بیست و چهارمین دوره [[جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران|کتاب سال جمهوری اسلامی ایران]]، مورد تقدیر قرار گرفت. | ||
== نظر | == نظر شاعر درباره اثر == | ||
=== صبحهای زیبای بنارس و شبهای زیبای اور === | === صبحهای زیبای بنارس و شبهای زیبای اور === | ||
<blockquote>این دو، نام دو شهر در هندوستان است. صبح بنارس و شام اور در شبهقاره هند بسیار معروفند. از این جهت که صبحهای زیبا و شبهای زیبایی را میتوان آنجا تجربه کرد. صبح بنارس و شام اور | <blockquote>این دو، نام دو شهر در هندوستان است. صبح بنارس و شام اور در شبهقاره هند بسیار معروفند. از این جهت که صبحهای زیبا و شبهای زیبایی را میتوان آنجا تجربه کرد. صبح بنارس و شام اور واقعاً دیدنی و زیبا هستند. مردم آن سامان به زیبایی شب اور و زیبایی صبح بنارس اهمیت میدهند و بر آن واقفند.این شعرها بهدلیل اینکه بیشتر در هندوستان سروده شده، ادای احترامی نسبت به فضایی است که در آنجا زندگی کردهام. در واقع این دو نام عجیب مجموعه اشعارم که گفتید، برگرفته از نام این دو خطه در هندوستان است.<ref name=":2">[https://www.hamshahrionline.ir/news/784034/%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D9%82%D8%B2%D9%88%D9%87-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87-%D8%AC%D8%AF%DB%8C-%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%87-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF-%D9%88%D8%A7%DA%A9%D9%86%D8%B4-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D9%88%D8%A6%DB%8C%D8%AA «علیرضا قزوه: فارسی در روسیه جدی گرفته می شود؟| واکنش به توئیت فارسی رئیس جمهور هند»]. همشهری. ۷ شهریور ۱۴۰۲</ref></blockquote> | ||
=== این شعرها محصول هندوستان است === | === این شعرها محصول هندوستان است === | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
{{پایان شعر}}از دیگر ویژگیهای این کتاب مانند دیگر اشعار قزوه، اعتراض است؛ قزوه همچنان جزء شاعرانی است که در بلندای قله شعر اعتراض امروز، ایستاده است:{{شعر}}{{بیت|گاوان شکم سیر به دنبال چرایند|از سفره شان کم نکنی سیر و عدس را...}}{{بیت|خواب است و خیال است و دروغ است و شلوغ است|زنگوله تابوت هوس کرده جرس را}}{{بیت|این وزوزشان از سر آن است که روزی{{سرخط}}|در خانه سیمرغ نشانند مگس را{{سرخط}} ( | {{پایان شعر}}از دیگر ویژگیهای این کتاب مانند دیگر اشعار قزوه، اعتراض است؛ قزوه همچنان جزء شاعرانی است که در بلندای قله شعر اعتراض امروز، ایستاده است:{{شعر}}{{بیت|گاوان شکم سیر به دنبال چرایند|از سفره شان کم نکنی سیر و عدس را...}}{{بیت|خواب است و خیال است و دروغ است و شلوغ است|زنگوله تابوت هوس کرده جرس را}}{{بیت|این وزوزشان از سر آن است که روزی{{سرخط}}|در خانه سیمرغ نشانند مگس را{{سرخط}} (ص ۴۷ و ۴۸)}}<ref name=":0" /> {{پایان شعر}} | ||
بیتهای بالا تنها نمونههایی از شعرهای بسیار فراوان قزوه است که لحنی اعتراضی دارند. با این وجود طبع این شاعر باز هم روان و شیوا است و عبارتهای زیبا و همه فهم در آن موج میزند. از سوی دیگر، در این کتاب شاید بیشتر از دیگر اشعار قزوه بتوان ردپای بیدل را دید، و تاثیر تصحیح و خواندن مداوم این شاعر پارسی گوی دیروز را، در شاعر پارسی زبان امروز حس کرد. مثل بیت زیر: | بیتهای بالا تنها نمونههایی از شعرهای بسیار فراوان قزوه است که لحنی اعتراضی دارند. با این وجود طبع این شاعر باز هم روان و شیوا است و عبارتهای زیبا و همه فهم در آن موج میزند. از سوی دیگر، در این کتاب شاید بیشتر از دیگر اشعار قزوه بتوان ردپای بیدل را دید، و تاثیر تصحیح و خواندن مداوم این شاعر پارسی گوی دیروز را، در شاعر پارسی زبان امروز حس کرد. مثل بیت زیر: | ||
{{شعر}}{{ب|نه پلکی میزند عقلم، نه راهی میرود هوشم{{سرخط}} |چراغ خستهای در انتهای شهر خاموشم{{سرخط}} (ص ۷)}} | {{شعر}}{{ب|نه پلکی میزند عقلم، نه راهی میرود هوشم{{سرخط}} |چراغ خستهای در انتهای شهر خاموشم{{سرخط}} (ص ۷)}} | ||
<ref name=":02" />{{پایان شعر}} | <ref name=":02" />{{پایان شعر}} | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
{{گفتاورد تزیینی|text=امروز شنیدم کتاب «صبح بنارس» که شعرهای پنج سال آخر من در هند بود و توسط شهرستان ادب منتشر شده بود، جایزه بیست و یکمین دوره کتاب فصل را در بخش شعر به خود اختصاص داده است. {{سرخط}}ارزش مادی و معنوی این جایزه را تقدیم میکنم به زنده یاد محسن پزشکیان؛ شاعری که در عین شایستگی هرگز فرصت شناختهشدن نیافت. شاعری از اهل مبارزه و اعتراض که از زندانیان زمان شاه بود؛ و زمانی که در اوایل انقلاب برای دیدار امام به قم میرفت، در تصادفی با فرزند کوچکش به دیار باقی شتافتند. | {{گفتاورد تزیینی|text=امروز شنیدم کتاب «صبح بنارس» که شعرهای پنج سال آخر من در هند بود و توسط شهرستان ادب منتشر شده بود، جایزه بیست و یکمین دوره کتاب فصل را در بخش شعر به خود اختصاص داده است. {{سرخط}}ارزش مادی و معنوی این جایزه را تقدیم میکنم به زنده یاد محسن پزشکیان؛ شاعری که در عین شایستگی هرگز فرصت شناختهشدن نیافت. شاعری از اهل مبارزه و اعتراض که از زندانیان زمان شاه بود؛ و زمانی که در اوایل انقلاب برای دیدار امام به قم میرفت، در تصادفی با فرزند کوچکش به دیار باقی شتافتند. | ||
خدایشان بیامرزد. | خدایشان بیامرزد.<ref name=":0" />}} | ||
<ref name=":0" /> | |||
== جوایز و افتخارات == | == جوایز و افتخارات == | ||
* اثر برگزیده بخش شعر بزرگسالان یازدهمین دوره [[جایزه ادبی قلم زرین]] در سال ۱۳۹۲؛<ref>[https://www.ibna.ir/news/173471/%DB%8C%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%87%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%82%D9%84%D9%85-%D8%B2%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%A7-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA «یازدهمین جشنواره قلم زرین برگزیدگان خود را شناخت»]. خبرگزاری ایبنا. ۱۶ تیر ۱۳۹۲</ref> | * اثر برگزیده بخش شعر بزرگسالان یازدهمین دوره [[جایزه قلم زرین|جایزه ادبی قلم زرین]] در سال ۱۳۹۲؛<ref>[https://www.ibna.ir/news/173471/%DB%8C%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%87%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%82%D9%84%D9%85-%D8%B2%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%A7-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA «یازدهمین جشنواره قلم زرین برگزیدگان خود را شناخت»]. خبرگزاری ایبنا. ۱۶ تیر ۱۳۹۲</ref> | ||
* اثر برگزیده بخش شعر بیست و یکمین دوره کتاب فصل جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۹۱.<ref>[https://www.ibna.ir/news/149961/%D9%82%D8%B2%D9%88%D9%87-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%81%D8%B5%D9%84-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%87%D8%AF%D8%A7-%DA%A9%D8%B1%D8%AF «قزوه جایزه کتاب فصل را به محسن پزشکیان اهدا کرد»]. ایبنا. ۵ مهر ۱۳۹۱</ref> | * اثر برگزیده بخش شعر بیست و یکمین دوره [[جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران|کتاب فصل جمهوری اسلامی ایران]] در سال ۱۳۹۱.<ref>[https://www.ibna.ir/news/149961/%D9%82%D8%B2%D9%88%D9%87-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%81%D8%B5%D9%84-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%87%D8%AF%D8%A7-%DA%A9%D8%B1%D8%AF «قزوه جایزه کتاب فصل را به محسن پزشکیان اهدا کرد»]. ایبنا. ۵ مهر ۱۳۹۱</ref> | ||
== نشستهای برگزار شده درباره اثر == | == نشستهای برگزار شده درباره اثر == | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۷: | ||
'''صبح بوده که بنارس بوده''' | '''صبح بوده که بنارس بوده''' | ||
{{گفتاورد تزیینی|text=چند وقتی هست که یک آینه از شهرستان ادب خریدهام که مدام خودم را در آن نگاه میکنم. میگویند ظاهراً صبح بوده که از بنارس آوردهاندش، یا صبح بوده که بنارس بوده است. شاید هم بنارس بوده و صبح هم بوده و شاید هم خیلی چیزهای دیگر! مهم این است که از هند آمده، | {{گفتاورد تزیینی|text=چند وقتی هست که یک آینه از شهرستان ادب خریدهام که مدام خودم را در آن نگاه میکنم. میگویند ظاهراً صبح بوده که از بنارس آوردهاندش، یا صبح بوده که بنارس بوده است. شاید هم بنارس بوده و صبح هم بوده و شاید هم خیلی چیزهای دیگر! مهم این است که از هند آمده، اما هندی نیست. جنس اصلِ داخل است، ایرانیِ ایرانی؛ خیلی از کتابها هستند که آدم نه فقط خودش، که خیلی چیزهای دیگر را هم در آن میبیند. مثلاً همین آینه صبح بنارس که زندگی را در او میبینی: | ||
در همان صبحی که انسانها به دنیا | در همان صبحی که انسانها به دنیا آمدند شانهای لرزید، بارانها به دنیا آمدند | ||
مرگ را در او میبینی. آنچنانکه انگار دارند راستی راستی داخل گورت میکنند و شهادتین میگویند و در گوشت زمزمه میکنند «افهم!»: | مرگ را در او میبینی. آنچنانکه انگار دارند راستی راستی داخل گورت میکنند و شهادتین میگویند و در گوشت زمزمه میکنند «افهم!»: | ||
دنیا حکایت تلخیست، از درد و غصه و ماتم | دنیا حکایت تلخیست، از درد و غصه و ماتم دنیا حکایت تلخیست، افهم علیرضا! افهم... | ||
گاهی خدا را نشانت میدهد و گاهی شیطان را. گاهی نور را نشانت میدهد و گاه ظلمت را. گاه به شعر میخواندت و گاه به شور. بعضی وقتها هم خوب در آینه چرخت میدهد... چرخت میدهد.. چرخت میدهد و مدهوشت میکند و یک گوشه میاندازدت؛ آنچنانکه حیران و سرگردان فقط آینه را تماشا میکنی؛ بیآنکه چیزی در او ببینی، فقط مَنگی. و گاه صاف دستت را میگیرد و میبردت درِ خانه مصباحالهدی: | |||
هنگام محرّم شد و هنگام عزا، های! برخیز و بخوان مرثیت کربوبلا، های! | |||
بلند میشوی، به سینه میزنی و باز آینه را برمیداری و خودت را میبینی: | بلند میشوی، به سینه میزنی و باز آینه را برمیداری و خودت را میبینی: | ||
سد کردهای از کینه چرا راه مرا؟ حر! | سد کردهای از کینه چرا راه مرا؟ حر! از جانِ من امروز چه میخواهی؟ یا حر! | ||
در دست تو شمشیر نمیبینم، انگار بیاسب و سلاح آمدهای جانب ما، حر...! | |||
در | مگر من میتوانم هر چه که در این چند شب دیدم را برای تو بگویم؟! جان کلام اینجاست که هر چه که نشان میدهد، صاف صاف نشانت میدهد. یعنی در آینه بودنش کم نمیگذارد. آینه است دیگر؛ تا به حال آینه خوب دیدهای؟ اگر واقعاً خوب باشد، وقتی خودت را در آن میبینی خوشت میآید. آینه خوب انصاف دارد و به آدم دروغ نشان نمیدهد، دروغ نمیگوید: | ||
ای خوشا آنانکه نقاشان درد مردماند عید را عید و محرم را محرم میکشند... | |||
ای خوشا آنانکه | |||
من چندین شب است که قبل از خواب خودم را در این آینه تماشا میکنم. به خودم فکر میکنم و زندگی؛ همین روزها هم میرویم و با هم یک عکس یادگاری میگیریم تا همه حسرتش را بخورند. من از آینههای خوب در این حد خوشم میآید! در این آینه چیزهایی دیگری هم هست که نمیگویم. اصلاً من مگر میتوانم آینه باشم و نشانت بدهم!؟ باید آینه در دستت باشد. خودتان بروید و آینهای بخرید!<ref>[https://shahrestanadab.com/Content/ID/1368/%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%DB%8C%DA%A9-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B4%D8%B9%D8%B1 «عکس یادگاری با یک کتاب شعر»]. شهرستان ادب. ۱ بهمن ۱۳۹۱. دریافت شده در ۱۹ دی ۱۴۰۳</ref> | من چندین شب است که قبل از خواب خودم را در این آینه تماشا میکنم. به خودم فکر میکنم و زندگی؛ همین روزها هم میرویم و با هم یک عکس یادگاری میگیریم تا همه حسرتش را بخورند. من از آینههای خوب در این حد خوشم میآید! در این آینه چیزهایی دیگری هم هست که نمیگویم. اصلاً من مگر میتوانم آینه باشم و نشانت بدهم!؟ باید آینه در دستت باشد. خودتان بروید و آینهای بخرید!<ref>[https://shahrestanadab.com/Content/ID/1368/%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%DB%8C%DA%A9-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B4%D8%B9%D8%B1 «عکس یادگاری با یک کتاب شعر»]. شهرستان ادب. ۱ بهمن ۱۳۹۱. دریافت شده در ۱۹ دی ۱۴۰۳</ref> | ||
خط ۱۹۸: | خط ۱۸۴: | ||
'''به دلم نشست و آن را ترجمه کردم''' | '''به دلم نشست و آن را ترجمه کردم''' | ||
{{گفتاورد تزیینی|text=بعضی از مجموعه اشعار استاد در زمان اقامت در هند مرتب شدند و به چاپ رسیدند و من خوشبختانه شاهد این قضیه بودم. کتابهایی چون با کاروان نیزه، صبح بنارس و شام اود از این دسته هستند. بعضی از شعرهای این مجموعهها اینقدر در دلم نشسته است که من آنان را به زبان سانسکریت ترجمه منظوم کردم. یکی از این شعرها، شعر انتظار بود با این مصرع: پرشکوفه کن مرا ای کرامت بهار. و دیگر هم: شب و روزم گذشت به هزار آرزو | {{گفتاورد تزیینی|text=بعضی از مجموعه اشعار استاد در زمان اقامت در هند مرتب شدند و به چاپ رسیدند و من خوشبختانه شاهد این قضیه بودم. کتابهایی چون با کاروان نیزه، صبح بنارس و شام اود از این دسته هستند. بعضی از شعرهای این مجموعهها اینقدر در دلم نشسته است که من آنان را به زبان سانسکریت ترجمه منظوم کردم. یکی از این شعرها، شعر انتظار بود با این مصرع: | ||
پرشکوفه کن مرا ای کرامت بهار. | |||
و دیگر هم: | |||
شب و روزم گذشت به هزار آرزو نه رسیدم به خود نه رسیدم به او. | |||
<ref>[https://iqna.ir/fa/news/4176715/%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%D9%82%D8%B2%D9%88%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%BA%D8%B2%D9%87-%D8%A8%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C%D8%AF-%D8%B4%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AA%D8%BA%D8%B2%D9%84-%D8%A7%D8%B3%D8%AA «جای قزوه از غزه بگویید»]. ایکنا. ۲۹ مهر ۱۴۰۲</ref>}} | <ref>[https://iqna.ir/fa/news/4176715/%D8%AC%D8%A7%DB%8C-%D9%82%D8%B2%D9%88%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%BA%D8%B2%D9%87-%D8%A8%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C%D8%AF-%D8%B4%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AA%D8%BA%D8%B2%D9%84-%D8%A7%D8%B3%D8%AA «جای قزوه از غزه بگویید»]. ایکنا. ۲۹ مهر ۱۴۰۲</ref>}} | ||
خط ۲۰۷: | خط ۱۹۹: | ||
== مشخصات کتابشناختی == | == مشخصات کتابشناختی == | ||
«صبح بنارس» مجموعه شعری از علیرضا غزوه است که اولینبار توسط نشر سلمان پاک در ۱۵۸ صفحه با قطع رقعی و جلد شومیز در سال ۱۳۹۱ چاپ شدهاست. این کتاب توسط انتشارات شهرستان ادب نیز در سال ۱۳۹۲، در ۱۵۸ صفحه قطع رقعی با جلد شومیز در تهران به چاپ رسید. چاپ سوم این اثر سال ۱۳۹۲ روانه بازار شد. نسخه الکترونیکی این کتاب در اپلیکیشن [https://fidibo.com/book/83981-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D8%A8%D8%AD-%D8%A8%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%B3 فیدیبو] دردسترس است. | «صبح بنارس» مجموعه شعری از علیرضا غزوه است که اولینبار توسط نشر سلمان پاک در ۱۵۸ صفحه با قطع رقعی و جلد شومیز در سال ۱۳۹۱ چاپ شدهاست. این کتاب توسط انتشارات شهرستان ادب نیز در سال ۱۳۹۲، در ۱۵۸ صفحه قطع رقعی با جلد شومیز در تهران به چاپ رسید. چاپ سوم این اثر سال ۱۳۹۲ روانه بازار شد. | ||
نسخه الکترونیکی این کتاب در اپلیکیشن [https://fidibo.com/book/83981-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D8%A8%D8%AD-%D8%A8%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%B3 فیدیبو] دردسترس است. | |||
== نوا، نما و نگاه == | == نوا، نما و نگاه == | ||
* [https://radioma.ir/2015/11/25/%D8%B4%D8%B9%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D9%82%D8%B2%D9%88%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D8%A8%D8%AD-%D8%A8%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%B3/ شعری ازعلیرضا قزوه | * [https://radioma.ir/2015/11/25/%D8%B4%D8%B9%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D9%82%D8%B2%D9%88%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D8%A8%D8%AD-%D8%A8%D9%86%D8%A7%D8%B1%D8%B3/ شعری ازعلیرضا قزوه کتاب« صبح بنارس»]. رادیو ما. ۱۳۹۴ | ||
* [https://telewebion.com/episode/0x1b61326 دکتر علیرضا قزوه]. برنامه کتابباز. ۱۶ بهمن ۱۳۹۷ | * [https://telewebion.com/episode/0x1b61326 دکتر علیرضا قزوه]. برنامه کتابباز. ۱۶ بهمن ۱۳۹۷ | ||
* [https://www.aparat.com/v/1Ge4t شعرخوانی جناب آقای علیرضا قزوه ( دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب)]. ریحان دوازدهم. ۲۰ خرداد ۱۳۹۶ | * [https://www.aparat.com/v/1Ge4t شعرخوانی جناب آقای علیرضا قزوه ( دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب)]. ریحان دوازدهم. ۲۰ خرداد ۱۳۹۶ |