زخمدار: تفاوت میان نسخه‌ها

V.izadbin (بحث | مشارکت‌ها)
M.mehdy.tabrizy (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب|نام کتاب=زخمدار|تصویر=Zakhmdar.png|اندازه تصویر=200px|نویسنده=جهانگیر خسروشاهی|ناشر=ک‍ان‍ون‌ ف‍ره‍ن‍گ‍ی‌، ع‍ل‍م‍ی‌ و ه‍ن‍ری‌ ای‍ث‍ارگ‍ران‌|محل انتشارات=تهران|تاریخ_نشر=۱۳۷۴|نوبت چاپ=چاپ سوم از انتشارات تکا  ۱۳۸۸|شابک=تکا: ۹۷۸۹۶۵۵۰۵۱۲۵‬‬‬‬‬‬‬|تعداد_صفحات=۲۹۴|زبان=فارسی|نوع_جلد=گالینگور|قطع=رقعی|موضوع=رمان، دفاع مقدس|توضیح=کتاب ابتدا توسط ک‍ان‍ون‌ ف‍ره‍ن‍گ‍ی‌، ع‍ل‍م‍ی‌ و ه‍ن‍ری‌ ای‍ث‍ارگ‍ران‌ و سپس در سال ۱۳۸۶ در ۳۰۶ صفحه  توسط انتشارات تکا‏‫ (موسسه نمایشگاه¬های فرهنگی ایران) منتشر گردید.}}
{{جعبه اطلاعات کتاب|نام کتاب=زخمدار|تصویر=Zakhmdar.png|اندازه تصویر=200px|نویسنده=جهانگیر خسروشاهی|ناشر=ک‍ان‍ون‌ ف‍ره‍ن‍گ‍ی‌، ع‍ل‍م‍ی‌ و ه‍ن‍ری‌ ای‍ث‍ارگ‍ران‌|محل انتشارات=تهران|تاریخ_نشر=۱۳۷۴|نوبت چاپ=چاپ سوم از انتشارات تکا  ۱۳۸۸|شابک=تکا: ۹۷۸۹۶۵۵۰۵۱۲۵‬‬‬‬‬‬‬|تعداد_صفحات=۲۹۴|زبان=فارسی|نوع_جلد=گالینگور|قطع=رقعی|موضوع=رمان، دفاع مقدس|توضیح=کتاب ابتدا توسط ک‍ان‍ون‌ ف‍ره‍ن‍گ‍ی‌، ع‍ل‍م‍ی‌ و ه‍ن‍ری‌ ای‍ث‍ارگ‍ران‌ و سپس در سال ۱۳۸۶ در ۳۰۶ صفحه  توسط انتشارات تکا‏‫ (موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران) منتشر گردید.}}


رمان «زخمدار» مجموعه­‌ی نامه­‌های یک جانباز است که به قلم [[جهانگیر خسروشاهی]] اولین‌­بار در سال ۱۳۷۴ توسط ک‍ان‍ون‌ ف‍ره‍ن‍گ‍ی‌، ع‍ل‍م‍ی‌ و ه‍ن‍ری‌ ای‍ث‍ارگ‍ران‌ منتشر شد. این کتاب روایت زندگی جانبازی است که مدت­‌ها اسیر بوده و قدرت تکلم خود را از دست داده است. زخمدار در سال ۱۳۸۶ توسط تکا (وابسته به موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران) مجدد منتشر گردید و تا سال ۱۳۸۸ به چاپ سوم رسید.  
رمان «زخمدار» مجموعه­‌ نامه­‌های یک جانباز است که به قلم [[جهانگیر خسروشاهی]] اولین‌­بار در سال ۱۳۷۴ توسط ک‍ان‍ون‌ ف‍ره‍ن‍گ‍ی‌، ع‍ل‍م‍ی‌ و ه‍ن‍ری‌ ای‍ث‍ارگ‍ران‌ منتشر شد. این کتاب روایت زندگی جانبازی است که مدت­‌ها اسیر بوده و قدرت تکلم خود را از دست داده است. زخمدار در سال ۱۳۸۶ توسط تکا (وابسته به موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران) مجدد منتشر گردید و تا سال ۱۳۸۸ به چاپ سوم رسید.  


{{وسط|*****}}«زخمدار» ماجرای  زندگی اسماعیل، جانبازی است که چند سالی اسیر بوده است. او را در زمان اسارتش مورد عمل جراحی قرار داده­اند تا ترکشی را از کنار مغزش خارج کنند. اما بعد از عمل قدرت تکلمش را از دست داده و ظاهراً عصبی که در مغز مربوط به تکلم می‌شود، دچار آسیب شده و او به بیماری آلزایمر مبتلا شده است. در اثر یک حادثه با یکی از دوستان هم­رزمش که اکنون دکتر شده است مواجه می‌­گردد. وقت به یاد آوردن خاطرات فراموش­‌شده است و این دو هم­رزم با هم آن‌ها را مرور می­‌کنند.
{{وسط|*****}}«زخمدار» ماجرای  زندگی اسماعیل، جانبازی است که چند سالی اسیر بوده است. او را در زمان اسارتش مورد عمل جراحی قرار داده‌­اند تا ترکشی را از کنار مغزش خارج کنند، اما بعد از عمل قدرت تکلمش را از دست داده و ظاهراً عصبی که در مغز مربوط به تکلم می‌شود، دچار آسیب شده و او به بیماری آلزایمر مبتلا شده است. در اثر یک حادثه با یکی از دوستان هم­رزمش که اکنون دکتر شده است مواجه می‌­گردد. وقت به یاد آوردن خاطرات فراموش­‌شده است و این دو هم­رزم با هم آن‌ها را مرور می­‌کنند.


کتاب شامل چهل بخش بوده که دلیل نوشتن این چهل نامه، در آخر کتاب و چکیده آن­‌ها در پایان آمده است. به‌­صورت کلی رمان «زخمدار» در قالب­ نامه و با من راوی روایت می‌­شود.جهانگیر خسروشاهی نویسنده، مدرس و منتقد ادبی، در رمان زخمدار، در طی این چهل نامه سعی کرده است تا حوادث ایثار و پایداری رزمندگان را ترسیم نماید. خسروشاهی در داستان­‌هایش بيشتر بر حواشی جنگ و تأثيرات آن برجانبازان، اسراء و خانواده­‌های رزمندگان می‌­پرداخته است.
کتاب شامل چهل بخش بوده که دلیل نوشتن این چهل نامه، در آخر کتاب و چکیده آن­‌ها در پایان آمده است. به‌­صورت کلی رمان «زخمدار» در قالب­ نامه و با من راوی روایت می‌­شود.جهانگیر خسروشاهی نویسنده، مدرس و منتقد ادبی، در رمان زخمدار، در طی این چهل نامه سعی کرده است تا حوادث ایثار و پایداری رزمندگان را ترسیم نماید. خسروشاهی در داستان­‌هایش بيشتر بر حواشی جنگ و تأثيرات آن برجانبازان، اسراء و خانواده­‌های رزمندگان می‌­پرداخته است.
خط ۱۲: خط ۱۲:
او بر اثر تصادف با یک ماشین، در بیمارستان بستری می­‌شود و با دکتری که در دوران جنگ هم­‌سنگرش بوده برخورد می­‌کند. دکتر از اسماعیل می­‌خواهد که به گذشته فکر نکند، بلکه حال را دریابد و لذت ببرد. او از این­‌که دکتر و دیگر هم­‌سنگرش «عمار»، دچار دنیاطلبی شده­‌اند دلگیر می­‌شود. او به یاد می­‌آورد که در نوجوانی، خانواده را بسیار آزار می‌­داده و در محله‌­شان جوان آرام و سربه­‌راهی نبوده است. وی در کوره جنگ پخته می‌­شود و نگرش تازه­ای به زندگی پیدا می­‌کند. در طی دوران اسارت چند نفر از دوستان قدیمی را پیدا می­‌کند و صمیمیت‌شان بیشتر می­‌شود.
او بر اثر تصادف با یک ماشین، در بیمارستان بستری می­‌شود و با دکتری که در دوران جنگ هم­‌سنگرش بوده برخورد می­‌کند. دکتر از اسماعیل می­‌خواهد که به گذشته فکر نکند، بلکه حال را دریابد و لذت ببرد. او از این­‌که دکتر و دیگر هم­‌سنگرش «عمار»، دچار دنیاطلبی شده­‌اند دلگیر می­‌شود. او به یاد می­‌آورد که در نوجوانی، خانواده را بسیار آزار می‌­داده و در محله‌­شان جوان آرام و سربه­‌راهی نبوده است. وی در کوره جنگ پخته می‌­شود و نگرش تازه­ای به زندگی پیدا می­‌کند. در طی دوران اسارت چند نفر از دوستان قدیمی را پیدا می­‌کند و صمیمیت‌شان بیشتر می­‌شود.


این اسراء سخت­‌ترین شکنجه‌­های روحی و جسمی را تحمل می­‌کنند و اتحادشان را از دست نمی‌­دهند. در طی اسارت، اسراء هر کدام روایت زندگی خود یا شهادت دوستانشان را تعریف می‌­کنند. بالاخره بعد از تحمل این شکنجه­‌ها اسماعیل مبادله می­‌شود. او پس از آزادی، خاطرات همه‌­ی آن­‌ها را مرور می­‌کند. اسماعیل نمی‌­خواهد باور کند که جانبازان به خاطر درصد و منافع مادی در بنیاد جانبازان با هم درگیر می­‌شوند. از سوی دیگر جانبازان با واقعیت تلخ دیگری روبه‌­رو هستند و ناچارند این‌گونه برای گرفتن حق­شان تحقیر شوند. بنیاد شهید و امور ایثارگران خانه­‌ای هم به او می­‌دهد. <ref name=":0">[https://navideshahed.com/fa/news/242386/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D9%8A-%D8%AA%D9%88%D8%B5%D9%8A%D9%81%D9%8A-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D8%AE%D9%85-%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84-%D9%85%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4-%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D8%B6%D8%AF-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4-%D9%87%D8%A7 «معرفی توصيفي داستان زخمدار / تقابل ميان ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها»]. نوید شاهد. ۲۸ بهمن ۱۳۸۸</ref>
این اسراء سخت­‌ترین شکنجه‌­های روحی و جسمی را تحمل می­‌کنند و اتحادشان را از دست نمی‌­دهند. در طی اسارت، اسراء هر کدام روایت زندگی خود یا شهادت دوستانشان را تعریف می‌­کنند. بالاخره بعد از تحمل این شکنجه­‌ها اسماعیل مبادله می­‌شود. او پس از آزادی، خاطرات همه‌­آن­‌ها را مرور می­‌کند. اسماعیل نمی‌­‌خواهد باور کند که جانبازان به خاطر درصد و منافع مادی در بنیاد جانبازان با هم درگیر می­‌شوند. از سوی دیگر جانبازان با واقعیت تلخ دیگری روبه‌­رو هستند و ناچارند این‌گونه برای گرفتن حق­شان تحقیر شوند. بنیاد شهید و امور ایثارگران خانه­‌ای هم به او می­‌دهد. <ref name=":0">[https://navideshahed.com/fa/news/242386/%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D9%8A-%D8%AA%D9%88%D8%B5%D9%8A%D9%81%D9%8A-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D8%AE%D9%85-%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84-%D9%85%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4-%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D8%B6%D8%AF-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4-%D9%87%D8%A7 «معرفی توصيفي داستان زخمدار / تقابل ميان ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها»]. نوید شاهد. ۲۸ بهمن ۱۳۸۸</ref>


نامه­‌هایی که اسماعیل به علت ناتوانی در تکلم برای حبیب می‌­نویسد، تماماً  یک طرفه است؛ چون حبیب شهید شده است.  
نامه­‌هایی که اسماعیل به علت ناتوانی در تکلم برای حبیب می‌­نویسد، تماماً  یک طرفه است؛ چون حبیب شهید شده است.  
خط ۲۸: خط ۲۸:


== درباره نویسنده ==
== درباره نویسنده ==
[[پرونده:Khosroshahi.png|بندانگشتی|جهانگیر خسروشاهی، نویسنده اثر]]
[[پرونده:Khosroshahi.png|بندانگشتی|جهانگیر خسروشاهی؛ نویسنده اثر]]
[[جهانگیر خسروشاهی]] (زاده ۱ آذر ۱۳۴۰) رمان‌نویس و داستان­نویس ایرانی بود که در سیزدهم بهمن ١۴٠٠ و در سن ۶٠ سالگی براثر سکته قلبی درگذشت. <ref>[https://www.ibna.ir/news/318119/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA «جهانگیر خسروشاهی درگذشت»]. ایبنا. ۱۳ بهمن ۱۴۰۰</ref>
[[جهانگیر خسروشاهی]] (زاده ۱ آذر ۱۳۴۰) رمان‌نویس و داستان‌­نویس ایرانی بود که در سیزدهم بهمن ١۴٠٠ و در سن ۶٠ سالگی براثر سکته قلبی درگذشت. <ref>[https://www.ibna.ir/news/318119/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA «جهانگیر خسروشاهی درگذشت»]. ایبنا. ۱۳ بهمن ۱۴۰۰</ref>


او در روستای دهق واقع در ۸۴ کیلومتری شمال غرب اصفهان در خانواده‌ای مذهبی و روحانی متولّد شد. وی خواندن و نوشتن را در مکتب­‌خانه آموخت و پس از دوره‌ای تحصیل در مدرسه، وارد حوزه شد و به تحصیلات حوزوی پرداخت. فعالیت‌های فرهنگی خود را از ابتدای انقلاب اسلامی شروع کرد و از سال ۱۳۶۸ همکاری با حوزه هنری انقلاب اسلامی را آغاز نمود.  
او در روستای دهق واقع در ۸۴ کیلومتری شمال غرب اصفهان در خانواده‌ای مذهبی و روحانی متولد شد. وی خواندن و نوشتن را در مکتب­‌خانه آموخت و پس از دوره‌ای تحصیل در مدرسه، وارد حوزه شد و به تحصیلات حوزوی پرداخت. فعالیت‌های فرهنگی خود را از ابتدای انقلاب اسلامی شروع کرد و از سال ۱۳۶۸ همکاری با حوزه هنری انقلاب اسلامی را آغاز نمود.  


=== فعالیت‌های فرهنگی ===
=== فعالیت‌های فرهنگی ===
خط ۴۱: خط ۴۱:
* همکاری با گروه تلویزیونی جهادسازندگی و گروه تلویزیونی روایت فتح؛
* همکاری با گروه تلویزیونی جهادسازندگی و گروه تلویزیونی روایت فتح؛
* داور جشنواره فیلم دفاع مقدس در سال ۱۳۷۷؛
* داور جشنواره فیلم دفاع مقدس در سال ۱۳۷۷؛
* داور جشنواره انتخاب کتاب دفاع مقدس از سال ۱۳۷۷ تا کنون؛
* داور جشنواره انتخاب کتاب دفاع مقدس از سال ۱۳۷۷ تا زمان فوت؛
* داوری انتخاب کتاب دفاع مقدس دفتر ادبیات داستانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۸۳؛
* داوری انتخاب کتاب دفاع مقدس دفتر ادبیات داستانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۸۳؛
* داوری جشنواره فیلم عمار ۱۳۹۷.
* داوری جشنواره فیلم عمار ۱۳۹۷.
خط ۵۵: خط ۵۵:


جز این‌ موارد، مرگ سالی یک بار، تک­داستان به صورت یک جلد تاکنون دوبار به چاپ رسیده است و داستان‌های کوتاه: ریحانه، وداع، ادامه یک مرد، نویسنده و مخاطب در مطبوعات منتشر شده‌است.<ref>[https://www.ensani.ir/fa/article/author/43516 «جهانگیر خسروشاهی»]. پرتابل جامع علوم انسانی. بی­‌تا. دریافت شده ۱۲ بهمن ۱۴۰۳</ref>
جز این‌ موارد، مرگ سالی یک بار، تک­داستان به صورت یک جلد تاکنون دوبار به چاپ رسیده است و داستان‌های کوتاه: ریحانه، وداع، ادامه یک مرد، نویسنده و مخاطب در مطبوعات منتشر شده‌است.<ref>[https://www.ensani.ir/fa/article/author/43516 «جهانگیر خسروشاهی»]. پرتابل جامع علوم انسانی. بی­‌تا. دریافت شده ۱۲ بهمن ۱۴۰۳</ref>
[[پرونده:Khosroshahi.jpg|بندانگشتی|جهانگیر خسروشاهی، نویسنده اثر]]
[[پرونده:Khosroshahi.jpg|بندانگشتی|جهانگیر خسروشاهی؛ نویسنده اثر]]
'''رمان'''
'''رمان'''


خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
* در عالم اسراری است/ ادبیات داستانی/ ۱۳۸۴؛
* در عالم اسراری است/ ادبیات داستانی/ ۱۳۸۴؛
* آوینی، قاصد انقلاب اسلامی بود/ خبرگزاری فارس/ ۱۳۹۶. <ref>[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B1_%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C «جهانگیر خسروشاهی»]. ویکی­‌پدیا. بی‌­تا. دریافت شده ۱۲ بهمن ۱۴۰۳</ref>
* آوینی، قاصد انقلاب اسلامی بود/ خبرگزاری فارس/ ۱۳۹۶. <ref>[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B1_%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C «جهانگیر خسروشاهی»]. ویکی­‌پدیا. بی‌­تا. دریافت شده ۱۲ بهمن ۱۴۰۳</ref>
[[پرونده:Zakhmdar.jpg|بندانگشتی|یادبود مرحوم خسروشاهی و مرور کتب ایشان. نمایشگاه کتاب تهران. ۱۴۰۱]]
== نظر نویسنده درباره اثر ==
[[پرونده:Zakhmdar.jpg|بندانگشتی|یادبود مرحوم خسروشاهی و مرور کتب ایشان. نمایشگاه کتاب تهران. ۱۴۰۱]]'''بیش از دو سال و نیم تحقیقات پزشکی برای نگارش کتاب'''<blockquote>این داستان دربرگیرنده چهل بخش است که تاریخ آغازش شهریور ۱۳۶۸  و پایانش دی ۱۳۷۳ است. بیش از دو سال و نیم برای تحقیق درباره موضوعات رمان زخمدار وقت گذاشتم. در این کار اطلاعات پزشکی نقش مهمی داشتند و من زمان زیادی را برای مطالعه بیماری آفازیا (سندرومی که قدرت تکلم را از مغز انسان می‌گیرد) زمان گذاشتم. خوشحالم «زخمدار» حالا در بیشتر کتابخانه‌های دانشکده‌های پزشکی وجود دارد.<ref name=":1">[https://www.ibna.ir/news/188696/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%AA%D8%A7%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%AC%D8%AF%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA «­داستان جنگ، تافته جدابافته از ادبیات انقلاب نیست»]. ایبنا. ۲۵ آذر ۱۳۹۲</ref></blockquote>'''جابه جایی فصل‌­ها مقدور نبود'''<blockquote>یادم هست نوشتن کتاب «زخمدار» مصادف شد با تشکیل دفتر ادبیات و ایثار به ریاست مجتبی رحماندوست در بنیاد شهید و امور ایثارگران. این دفتر، جلساتی تشکیل می‌داد و با حضور نویسندگان و منتقدان، کتاب‌های داستانی را برای چاپ بررسی می‌کرد.


== نظر نویسنده درباره اثر ==
برای من هم دعوت‌نامه‌ای فرستاد. وقتی به آن‌جا رفتم، یکی از منتقدان پیشنهاد کرد که جای فصل‌های ۱۵ و ۲۵ در کتاب عوض شود. من به شدت با این کار مخالفت کردم و مدعی شدم زخمدار را براساس «طرح دایره‌ای» نوشته‌ام و این جا‌به‌جایی فصل‌ها امکان‌پذیر نیست. بالاخره آن‌ها هم موافقت کردند که «زخمدار» با همین ترتیب فصل‌بندی منتشر شود. <ref name=":1" /></blockquote>'''دلم برای شخصیت­‌های داستان تنگ شد'''<blockquote>شاید باورتان نشود اما یادم هست روزی که آخرین کلمات زخمدار را می‌نوشتم، دلم برای شخصیت‌های کتابم تنگ شد و نیم ساعت گریه کردم! من همه  فضای داستانم را باور کرده بودم. <ref name=":1" /></blockquote>
'''بیش از دو سال و نیم تحقیقات پزشکی برای نگارش کتاب'''<blockquote>این داستان دربرگیرنده چهل بخش است که تاریخ آغازش شهریور ۱۳۶۸  و پایانش دی ۱۳۷۳ است. بیش از دو سال و نیم برای تحقیق درباره موضوعات رمان زخمدار وقت گذاشتم. در این کار اطلاعات پزشکی نقش مهمی داشتند و من زمان زیادی را برای مطالعه بیماری آفازیا (سندرومی که قدرت تکلم را از مغز انسان می‌گیرد) زمان گذاشتم. خوشحالم «زخمدار» حالا در بیشتر کتابخانه‌های دانشکده‌های پزشکی وجود دارد.<ref name=":1">[https://www.ibna.ir/news/188696/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%AA%D8%A7%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%AC%D8%AF%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA «­داستان جنگ، تافته جدابافته از ادبیات انقلاب نیست»]. ایبنا. ۲۵ آذر ۱۳۹۲</ref></blockquote>'''جابه جایی فصل‌­ها مقدور نبود'''<blockquote>یادم هست نوشتن کتاب «زخمدار» مصادف شد با تشکیل دفتر ادبیات و ایثار به ریاست مجتبی رحماندوست در بنیاد شهید و امور ایثارگران. این دفتر، جلساتی تشکیل می‌داد و با حضور نویسندگان و منتقدان، کتاب‌های داستانی را برای چاپ بررسی می‌کرد. برای من هم دعوت‌نامه‌ای فرستاد. وقتی به آن‌جا رفتم، یکی از منتقدان پیشنهاد کرد که جای فصل‌های 15 و 25 در کتاب عوض شود. من به شدت با این کار مخالفت کردم و مدعی شدم زخمدار را براساس «طرح دایره‌ای» نوشته‌ام و این جا‌به‌جایی فصل‌ها امکان‌پذیر نیست. بالاخره آن‌ها هم موافقت کردند که «زخمدار» با همین ترتیب فصل‌بندی منتشر شود. <ref name=":1" /></blockquote>'''دلم برای شخصیت­‌های داستان تنگ شد'''<blockquote>شاید باورتان نشود اما یادم هست روزی که آخرین کلمات زخمدار را می‌نوشتم، دلم برای شخصیت‌های کتابم تنگ شد و نیم ساعت گریه کردم! من همه  فضای داستانم را باور کرده بودم. <ref name=":1" /></blockquote>
[[پرونده:Zakhmdar1.jpg|بندانگشتی|آیین رونمایی از کتاب «جهانگیر: یادنامه استاد جهانگیر خسروشاهی». تهران. ۱۴۰۳]]
[[پرونده:Zakhmdar1.jpg|بندانگشتی|آیین رونمایی از کتاب «جهانگیر: یادنامه استاد جهانگیر خسروشاهی». تهران. ۱۴۰۳]]


خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
== اظهارنظرها درباره اثر ==
== اظهارنظرها درباره اثر ==


=== محمدرضا سرشار نویسنده، منقد ادبی و از مؤسسان انجمن قلم ===
=== محمدرضا سرشار؛ نویسنده منقد ادبی و از مؤسسان انجمن قلم ===
'''اثر اسلامی داستانی'''
'''اثر اسلامی داستانی'''
{{گفتاورد تزیینی|text=من فقط از آثار او، کتاب «زخمدار» را سال‌های پیش خوانده‌ام و آن را یکی از نمونه‌های آثار اسلامی داستانی می‌دانم.}}
{{گفتاورد تزیینی|text=من فقط از آثار او، کتاب «زخمدار» را سال‌های پیش خوانده‌ام و آن را یکی از نمونه‌های آثار اسلامی داستانی می‌دانم.}}
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:
=== راضیه تجار؛ نویسنده، مدرس و منتقد ادبی ===
=== راضیه تجار؛ نویسنده، مدرس و منتقد ادبی ===
'''زخمی بر دل داشته که «زخمدار» را نوشت'''
'''زخمی بر دل داشته که «زخمدار» را نوشت'''
{{گفتاورد تزیینی|text=خسروشاهی از آن دست آدم‌­هایی بود که بی­‌دلیل خوبند و آنقدر ترس از خدا دارند که به شیطان نیاندیشند. از آن نویسندگانی بود که احساس می­کنم زخمی بر دل داشته که توانسته «زخمدار» را بنویسد.}}
{{گفتاورد تزیینی|text=خسروشاهی از آن دست آدم‌­هایی بود که بی­‌دلیل خوبند و آنقدر ترس از خدا دارند که به شیطان نیاندیشند. از آن نویسندگانی بود که احساس می­‌کنم زخمی بر دل داشته که توانسته «زخمدار» را بنویسد.}}
<ref>[https://defapress.ir/fa/news/37270/%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1-%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%B2%D8%AE%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%AF%D9%84-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%87-%DA%A9%D9%87-%D8%B2%D8%AE%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA «راضیه تجار: خسروشاهی زخمی بر دل داشته که «زخمدار» را نوشته است»]. خبرگزاری دفاع مقدس. ۹ دی ۱۳۹۳ </ref>
<ref>[https://defapress.ir/fa/news/37270/%D8%B1%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1-%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%B2%D8%AE%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%AF%D9%84-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%87-%DA%A9%D9%87-%D8%B2%D8%AE%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA «راضیه تجار: خسروشاهی زخمی بر دل داشته که «زخمدار» را نوشته است»]. خبرگزاری دفاع مقدس. ۹ دی ۱۳۹۳ </ref>


=== مهدی کاموس؛ مؤلف و گردآورنده کتاب جهانگیر ===
=== مهدی کاموس؛ مؤلف و گردآورنده کتاب جهانگیر ===
'''زخمدار حاصل مکاشفه است'''  
'''زخمدار حاصل مکاشفه است'''{{گفتاورد تزیینی|text=در ۱۶، ۱۷ سالی که با مرحوم خسروشاهی آشنایی داشتم، او را همواره در محضر خدا و مصداق آیه «الم یعلم بان الله یری» دیدم. او اصلاً اهل جلوه‌فروشی و تظاهر نبود. خسروشاهی یکی از بزرگترین رمان‌های دفاع‌مقدس را نوشته است. کتاب زخم‌دار نشانگر مکاشفاتش است.}}
 
د
{{گفتاورد تزیینی|text=ر ۱۶، ۱۷ سالی که با مرحوم خسروشاهی آشنایی داشتم، او را همواره در محضر خدا و مصداق آیه «الم یعلم بان الله یری» دیدم. او اصلاً اهل جلوه‌فروشی و تظاهر نبود. خسروشاهی یکی از بزرگترین رمان‌های دفاع‌مقدس را نوشته است. کتاب زخم‌دار نشانگر مکاشفاتش است.}}
<ref name=":2" />
<ref name=":2" />


خط ۱۵۰: خط ۱۴۷:


خواننده در این رمان، با دو زمان عینی و ذهنی مواجه است.}}
خواننده در این رمان، با دو زمان عینی و ذهنی مواجه است.}}
<ref>ابراهیمی خیارک. (۱۳۹۴). بررسی تطبیقی عناصرداستان در سه رمان زارهای زنی به نام بیروت، زخمدار و زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند. پایان­نامه دوره کارشناسی ارشد. دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه محقق اردبیلی</ref>
<ref>ابراهیمی خیارک. (۱۳۹۴). بررسی تطبیقی عناصرداستان در سه رمان زارهای زنی به نام بیروت، زخمدار و زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند. پایان­‌نامه دوره کارشناسی ارشد. دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه محقق اردبیلی</ref>


=== محسن پرویز؛ رئیس هیئت‌مدیره انجمن قلم ===
=== محسن پرویز؛ رئیس هیئت‌مدیره انجمن قلم ===
'''رعایت اخلاق و شرع در نویسندگی زخمدار'''
'''رعایت اخلاق و شرع در نویسندگی زخمدار'''
{{گفتاورد تزیینی|text=من اواسط دهه هفتاد، نقدی بر رمان «زخمدار» ایشان نوشتم و مصاحبه مفصلی با ایشان کردم که یک صفحه کامل روزنامه ایران را پر کرد. در آن مصاحبه، نوع نگاه ایشان برای من جالب بود. ایشان مسئله‌ای را مطرح می‌کرد مبنی بر این­که قصه­‌هایی که ما می­نویسیم، زاییده ذهن ماست و به نوعی حقیقت محسوب نمی‌شود؛ در این صورت آیا شرعاً مجازیم که در این سطح مطالب را ارائه کنیم؟ خودش هم این موضوع را تحلیل فلسفی و فقهی می‌کرد و آن را مجاز می‌دانست. این‌که کسی اینجوری راجع به این موضوع فکر کند که حتی اگر می‌خواهیم داستان بنوسیم، آیا به لحاظ شرعی مجازیم یا نه، جالب است. او این‌­ها را در زخمدار و بقیه رمان­‌هایش رعایت کرده بود.}}
{{گفتاورد تزیینی|text=من اواسط دهه هفتاد، نقدی بر رمان «زخمدار» ایشان نوشتم و مصاحبه مفصلی با ایشان کردم که یک صفحه کامل روزنامه ایران را پر کرد. در آن مصاحبه، نوع نگاه ایشان برای من جالب بود. ایشان مسئله‌ای را مطرح می‌کرد مبنی بر این­که قصه­‌هایی که ما می‌­نویسیم، زاییده ذهن ماست و به نوعی حقیقت محسوب نمی‌شود؛ در این صورت آیا شرعاً مجازیم که در این سطح مطالب را ارائه کنیم؟  
خودش هم این موضوع را تحلیل فلسفی و فقهی می‌کرد و آن را مجاز می‌دانست. این‌که کسی اینجوری راجع به این موضوع فکر کند که حتی اگر می‌خواهیم داستان بنوسیم، آیا به لحاظ شرعی مجازیم یا نه، جالب است. او این‌­ها را در زخمدار و بقیه رمان­‌هایش رعایت کرده بود.}}
<ref name=":3">[https://www.mehrnews.com/news/5491290/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B9%D8%B1%D9%88%D8%AC-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%88%D8%AF «جهانگیر خسروشاهی در پی روایت عروج انسان بود»]. مهر. ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱</ref>  
<ref name=":3">[https://www.mehrnews.com/news/5491290/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B1-%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%BE%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%B9%D8%B1%D9%88%D8%AC-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%88%D8%AF «جهانگیر خسروشاهی در پی روایت عروج انسان بود»]. مهر. ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱</ref>  


خط ۱۷۲: خط ۱۷۰:
تو مثل ابرهای رمنده­ای که اکنون – تسلیم در وزش باد تقدیر – به سمت شرق می‌­روند. رفتی و من در حسرت یک قطره بارش به سوی تو می‌­آیم، می­‌آیم.
تو مثل ابرهای رمنده­ای که اکنون – تسلیم در وزش باد تقدیر – به سمت شرق می‌­روند. رفتی و من در حسرت یک قطره بارش به سوی تو می‌­آیم، می­‌آیم.


تنین الفاظ که از دهان­‌های بی­‌چاک بیرون می­‌آید، گوش­‌هایم را معیوب کرده است. تازه از بیمارستان مرخص شده‌­ام و نوشتن برای من نوشداروست؛ مرهمی است شفابخش، برای کسی که اکنون دوره­ی نقاهت خود را طی می­‌کند.
تنین الفاظ که از دهان­‌های بی­‌چاک بیرون می­‌آید، گوش­‌هایم را معیوب کرده است. تازه از بیمارستان مرخص شده‌­ام و نوشتن برای من نوشداروست؛ مرهمی است شفابخش، برای کسی که اکنون دوره‌­ی نقاهت خود را طی می­‌کند.


یک اتفاق ویرانگر باعث شد تا من به این یقین قطعی نائل بشوم که باید برای تو درد دلم را بگویم. چون نمی‌­توانستم حرف بزنم، تنها راه نوشتن بازماند. نوشتنی چنین، فریادی است که وجودم را از عدم فرامی‌­خواند.  
یک اتفاق ویرانگر باعث شد تا من به این یقین قطعی نائل بشوم که باید برای تو درد دلم را بگویم. چون نمی‌­توانستم حرف بزنم، تنها راه نوشتن بازماند. نوشتنی چنین، فریادی است که وجودم را از عدم فرامی‌­خواند.  
خط ۱۹۳: خط ۱۹۱:
«زخمدار» نوشته [[جهانگیر خسروشاهی]] اولین­‌بار در سال ۱۳۷۴ ­در ۲۹۴ صفحه، توسط ک‍ان‍ون‌ ف‍ره‍ن‍گ‍ی‌، ع‍ل‍م‍ی‌ و ه‍ن‍ری‌ ای‍ث‍ارگ‍ران‌ چاپ شد. سپس در سال ۱۳۸۶ در ۳۰۶ صفحه در قطع وزیری با جلد سخت توسط انتشارات تکا‏‫ (موسسه نمایشگاه­های فرهنگی ایران) منتشر گردید. این کتاب در سال ۱۳۸۸ به چاپ سوم رسید.
«زخمدار» نوشته [[جهانگیر خسروشاهی]] اولین­‌بار در سال ۱۳۷۴ ­در ۲۹۴ صفحه، توسط ک‍ان‍ون‌ ف‍ره‍ن‍گ‍ی‌، ع‍ل‍م‍ی‌ و ه‍ن‍ری‌ ای‍ث‍ارگ‍ران‌ چاپ شد. سپس در سال ۱۳۸۶ در ۳۰۶ صفحه در قطع وزیری با جلد سخت توسط انتشارات تکا‏‫ (موسسه نمایشگاه­های فرهنگی ایران) منتشر گردید. این کتاب در سال ۱۳۸۸ به چاپ سوم رسید.


== منبع‌شناسی ==
* ابراهیمی خیارک، سمیه (۱۳۹۴). [https://elmnet.ir/doc/10926106-26125 بررسی تطبیقی عناصرداستان در سه رمان زارهای زنی به نام بیروت، زخمدار و زنگ‌ها برای که به صدا در می آیند]. پایان‌­نامه دوره کارشناسی ارشد. دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه محقق اردبیلی
* شیشه‌­گران، پرویز. کتاب چهل کتاب «معرفی توصیفی چهل داستان دفاع مقدس». تهران: انتشارات گلگشت. شابک: ۹۷۸۹۶۴۹۱۲۱۶۹۷
* شاکری، احمد (۱۳۸۴). [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/174742/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%84%D9%86%D8%AF-%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%BA در عالم اسراری هست؛ گفتگو با جهانگیر خسروشاهی]. ماهنامه ادبیات داستانی. ۹۸-۹۹
* مباشری، محبوبه. عدالت کاشی، فروزنده (۱۴۰۰). [https://civilica.com/doc/1686051/ تحلیل رمان زخمدار با توجه به مولفه‌های ملی– مذهبی]. نهمین کنگره ادبیات پایداری. شناسه ملی مقاله: CSUL۰۹_۰۲۷
== پانوشت ==
== پانوشت ==
<references />
<references />
خط ۲۰۱: خط ۲۰۵:
* شیشه‌­گران، پرویز. کتاب چهل کتاب «معرفی توصیفی چهل داستان دفاع مقدس». تهران: انتشارات گلگشت. شابک: ۹۷۸۹۶۴۹۱۲۱۶۹۷
* شیشه‌­گران، پرویز. کتاب چهل کتاب «معرفی توصیفی چهل داستان دفاع مقدس». تهران: انتشارات گلگشت. شابک: ۹۷۸۹۶۴۹۱۲۱۶۹۷
* مباشری، محبوبه. عدالت کاشی، فروزنده (۱۴۰۰). «تحلیل رمان زخمدار با توجه به مولفه‌های ملی– مذهبی». نهمین کنگره ادبیات پایداری. شناسه ملی مقاله: CSUL۰۹_۰۲۷
* مباشری، محبوبه. عدالت کاشی، فروزنده (۱۴۰۰). «تحلیل رمان زخمدار با توجه به مولفه‌های ملی– مذهبی». نهمین کنگره ادبیات پایداری. شناسه ملی مقاله: CSUL۰۹_۰۲۷
== منبع‌شناسی ==
* ابراهیمی خیارک، سمیه (۱۳۹۴). [https://elmnet.ir/doc/10926106-26125 بررسی تطبیقی عناصرداستان در سه رمان زارهای زنی به نام بیروت، زخمدار و زنگ‌ها برای که به صدا در می آیند]. پایان‌­نامه دوره کارشناسی ارشد. دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه محقق اردبیلی
* شیشه‌­گران، پرویز. کتاب چهل کتاب «معرفی توصیفی چهل داستان دفاع مقدس». تهران: انتشارات گلگشت. شابک: ۹۷۸۹۶۴۹۱۲۱۶۹۷
* شاکری، احمد (۱۳۸۴). [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/174742/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%84%D9%86%D8%AF-%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%BA در عالم اسراری هست؛ گفتگو با جهانگیر خسروشاهی]. ماهنامه ادبیات داستانی. ۹۸-۹۹
* مباشری، محبوبه. عدالت کاشی، فروزنده (۱۴۰۰). [https://civilica.com/doc/1686051/ تحلیل رمان زخمدار با توجه به مولفه‌های ملی– مذهبی]. نهمین کنگره ادبیات پایداری. شناسه ملی مقاله: CSUL۰۹_۰۲۷