لمیزرع: تفاوت میان نسخهها
ایجاد صفحه خالی |
Mshahangi1 (بحث | مشارکتها) |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
|عنوان = لمیزرع | |||
|تصویر = Lam yazra books.jpg | |||
|اندازه تصویر = 180px | |||
|زیرنویس تصویر = | |||
|نویسنده = [[محمدرضا بایرامی]] | |||
|تصویرگر = | |||
|طراح جلد = حبیب روانبخش | |||
|زبان = | |||
|مجموعه = | |||
|موضوع = جنگ | |||
|سبک = واقعگرای مدرن | |||
|ناشر = نیستان | |||
|ناشر فارسی = | |||
|محل انتشارات = تهران | |||
|تاریخ نشر = ١٣٩۴ | |||
|تاریخ نشر فارسی= | |||
|محل ناشر فارسی = | |||
|نوع رسانه = کتاب | |||
|صفحه = ٣۵٢ صفحه | |||
|شابک =٩٧٨-٩۶۴-٣٣٧-٨٣٠-١ | |||
|پس از = | |||
|پیش از = | |||
}} | |||
'''«لمیزرع»''' رمانی واقعگرا با شیوهٔ روایت مدرن است که برگزیدهٔ نهمین دورهٔ [[جایزه ادبی جلال آلاحمد]]، برگزیدهٔ سیوچهارمین دورهٔ کتاب سال انقلاب اسلامی و برگزیدهٔ شانزدهمین دورهٔ جایزهٔ شهید حبیب غنیپور شده است.<ref name =''جوایز''>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/97051507869/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%B4%D8%AF|عنوان= لمیزرع برندهٔ جوایز ادبی}}</ref>«لمیزرع» نخستین بار در سال ١٣٩۴ منتشر شد و تاکنون در سه نوبت و با بیش از ۶۶٠٠ نسخه، به چاپ رسیده است. | |||
[[پرونده:Poster lamyazra.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''روایتی از کشتار شیعیان عراقی در دجیل''']] | |||
[[پرونده:Lamyazra ghadimi.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''لمیزرع نخستین بار با این طراحی جلد چاپ شد.''']] | |||
[[پرونده:Lamyazra jalal.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''''']] | |||
<center>* * * * *</center> | |||
«لمیزرع» با روایتی پازلگونه در دستهٔ رمانهای واقعگرای مدرن قرار میگیرد که در چهار حوزه دغدغه دارد؛ دغدغههای اجتماعی، فلسفی، سیاسی و روانشناختی. وجه اجتماعی داستان به تعارض باورهای قومیقبیلهای و مذهبی اشاره دارد که داستان آن را بهصورت تلویحی نادرست میشمارد. وجه فلسفی داستان، وجه تقدیر است که در پیشانینوشت رمان آمده است یعنی اگر چیزی مقدر شده نمیتوان از آن گریخت. وجه سیاسی داستان، استبداد حزب بعث و حکومت استکبارانهای است که دولت بر مردم عراق داشته است. وجه روانشناختی داستان میل به دیگری و همان بُعد عاشقانه است که بر ویژگیهای روحی این دو شخصیت کار میکند.<ref name=''گلستان''/> | |||
«لم یزرع» آغازی درخشان است بر فصل تازهای از خلق ادبیات داستانی دفاع مقدس که سعی دارد رویکردی تازه برای داستاننویسی رقم بزند. رمان را میتوان فراتر از یک داستان دید؛ فراتر از روایتی که [[محمدرضا بایرامی|بایرامی]] در پس یک سال مطالعه در تاریخ رویدادهای معاصر عراق مطرح کرده و از فاجعهٔ «دجیل» روایتی دراماتیک بیان کرده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.magiran.com/article/3517426|عنوان= نقد لمیزرع در روزنامهٔ ایران}}</ref>لم یزرع، دوربینش را در سنگر دشمن نشانده و قصهٔ آنها را میگوید.<ref name =''دوربین''>{{یادکرد وب|نشانی=http://neyestanbook.com/fa/5856/%d9%84%d9%85-%db%8c%d8%b2%d8%b1%d8%b9-%d8%a8%d8%b1%d9%86%d8%af%d9%87-%d8%ac%d8%a7%db%8c%d8%b2%d9%87-%d8%a7%d8%af%d8%a8%db%8c-%d8%ac%d9%84%d8%a7%d9%84-%d8%b4%d8%af/|عنوان= لمیزرع از نگاهی دیگر}}</ref> | |||
[[پرونده:Naghd lamyzaraaa.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''نقد و بررسی در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی'''<ref name=''پژوهشگاه''/>]] | |||
[[پرونده:Naghd lamyazra.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''رونمایی و جشن امضاء در فرهنگسرای انقلاب اسلامی'''<ref name=''انقلاب''/>]] | |||
[[پرونده:Roo lamyazraa.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>''' نقد و بررسی در فرهنگسرای انقلاب اسلامی'''<ref name=''انقلاب''/>]] | |||
[[پرونده:Ronamaee lamyazra.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''رونمایی در فرهنگسرای انقلاب اسلامی'''<ref name=''انقلاب''/>]] | |||
[[پرونده:Lamyazrapirozi.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''نقد و بررسی در کتابخانهٔ پیروزی'''<ref name=''پیروزی''/>]] | |||
[[پرونده:Naghd-lamyazra-1.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''نقد و بررسی در سرای اهل قلم'''<ref name=''قلم''/>]] | |||
[[پرونده:Lamyazra ghalam.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''نقد و بررسی در خانهٔ هنرمندان'''<ref name=''شهناز''/>]] | |||
[[پرونده:Lamyazra semnan.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''نقد و بررسی در سمنان'''<ref name=''سمنان''/>]] | |||
[[پرونده:Lamyazra karaj.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''نقد و بررسی در کرج'''<ref name=''کرج''/>]] | |||
[[پرونده:در ترنجستان سروش.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>نقد و بررسی «لمیزرع» در ترنجستان سروش<ref name=''ترنجستان''/>]] | |||
[[پرونده:Jaeze jalal lamyazra.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''برگزیدهٔ نهمین دورهٔ [[جایزه ادبی جلال آلاحمد]]'''<ref name=''جلال''/>]] | |||
==برای کسانی که کتاب را نخواندهاند== | |||
«لم یزرع» روایت زندگی سربازی شیعه و عراقی است که در گیرودار جنگ ایران و عراق دلباختهٔ دختری از اهل سنت میشود و این عشق اما موضوع کامل داستان نیست.<ref name =''خلاصه''>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.javanonline.ir/fa/news/1018716/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%AA%D9%84%D8%AE-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%AC%DB%8C%D9%84|عنوان= خلاصهٔ لمیزرع}}</ref> | |||
===نگارش لمیزرع پنج سال طول کشید=== | |||
بایرامی نزدیک به پنج سال، درگیر نوشتن لم یزرع بوده است و بنا به گفتهٔ خودش داستان چندبار عوض شد.<ref name =''ترنجستان''>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.magiran.com/article/3523250|عنوان= نفد و بررسی لم یزرع در ترنجستان}}</ref> | |||
===پیشانینوشت لمیزرع=== | |||
پیشانینوشت «لمیزرع» با بیتی از '''شاهنامه''' و جملهای از '''هزارویکشب''' آغاز میشود<ref>{{پک|بایرامی|۱۳۹۴|ک= لمیزرع|ص=۵}}</ref>: | |||
{{شعر|نستعلیق|سبک=color: MediumSeaGreen}}{{ب|'''یکی داستانست پر آب چشم'''|'''دل نازک آید ز ستم به خشم'''}}{{پایان شعر}} | |||
<span style="color:SeaGreen">'''«گفتم هر وقت که خدای کاری را خواهد، لامحاله خواهد شد و از قضایش گریزگاهی نیست.»''' | |||
===ایدهٔ لمیزرع از کجا آمد؟=== | |||
[[محمدرضا بایرامی]] در مصاحبهای با خبرگزاری فارس دربارهٔ ایدهٔ اولیهٔ «لمیزرع» چنین گفته است: «واقعاً نمیخواهم شعار بدهم، اما در هر جنگی ظالم و مظلومی وجود دارد و ظالم را جز خسارت وعده نشده است. ایدهٔ اصلی را تاوانی رقم زد که سمبلیک بود. چه فقط شخص صدام را مسئول جنگ بدانیم چه دیگران را، قربانیان مردم بودند.<ref name =''ایده''>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.farsnews.ir/news/13950703001055/-%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9-%D8%A8%D8%B1-%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D9%88-%D9%87%D8%A7-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B1%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%D8%AE%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D9%88-%D9%86%D8%A8%D8%B4|عنوان= ایدهٔ لمیزرع}}</ref>» | |||
===چرا باید این کتاب را خواند=== | |||
«لمیزرع» نقطهٔ عطف فعاليت [[محمدرضا بایرامی|بایرامی]] در حوزهٔ ادبيات دفاع مقدس بهشمار میرود زیرا تا پيش از او هيچكس جسارت پرداختن به اين شيوه از نوع نگاه و نگارش را نداشت؛ يعنی انتخاب يك رزمندهٔ عراقی در كوران سالهای جنگ تحميلی بهعنوان قهرمان و روايت حوادث و ماجراهای او.<ref name=''لمیزرع''/> | |||
==برای کسانی که کتاب را خواندهاند== | |||
===سالشمار=== | |||
{{بلی}} '''۱۳۹۴''': توسط نشر «نیستان» چاپ شد.{{سخ}} | |||
{{بلی}} '''١٣٩۵''': برگزیدهٔ نهمین دورهٔ [[جایزه ادبی جلال آلاحمد|جایزهٔ ادبی جلال]]؛ برگزیدهٔ سیوچهارمین دورهٔ کتاب سال انقلاب اسلامی؛ برگزیدهٔ شانزدهمین دورهٔ جایزهٔ شهید حبیب غنیپور<ref name=''جوایز''/>{{سخ}} | |||
{{بلی}} '''١٣٩۶''': شایستهٔ تقدیر در جشنوارهٔ رشد<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://iqna.ir/fa/news/3678386/%D8%AA%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D9%84%D9%85%E2%80%8C%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B1%D8%B4%D8%AF|عنوان= لمیزرع شایسته تقدیر در جشنوارهٔ رشد}}</ref> | |||
===خلاصهٔ مفصلتر لمیزرع=== | |||
«لمیزرع» روایت زندگی سربازی به نام «سعدون» است كه از شيعيان «دجيل» بوده و دلباختهٔ «احلی» دختری از اهل سنت منطقه است. سنتهای قبيلهای اجازهٔ وصلت به آنها را نمیدهد و «سعدون» در بنبست با عشق تصميم میگيرد داوطلبانه عازم جبههٔ جنگ با ايران شود و اين آغازِ فرجامی عجيب برای اوست.<ref name =''لمیزرع''>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.irna.ir/news/83047677/%D9%84%D9%85-%D9%8A%D8%B2%D8%B1%D8%B9-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%8A-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B4-%D9%86%D8%B4%D8%AF%D9%86%D9%8A|عنوان= دربارهٔ لمیزرع}}</ref> نگاه [[محمدرضا بایرامی|بایرامی]] در رمانش روایتگر موضوعی تاریخی از جنایات صدام بعد از ترور نافرجام اوست و همچنین فرافکنیهای قبیلهای و سنتی.<ref name=''خلاصه''/>رمان سه محوری است و در بسط سه گره دراماتیک میکوشد، عشق سعدون، قتلعام دجیل و جنگ عراق و ایران.<ref name=''دوربین''/> | |||
[[پرونده:Lamyazra ghods.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''نقد و بررسی «لمیزرع» در روزنامهٔ قدس<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://media.qudsonline.ir/d/2017/02/10/0/686466.pdf|عنوان= لمیزرع در روزنامهٔ قدس}}</ref>''']] | |||
[[پرونده:روغن ریخته.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>هفتصبح دربارهٔ «لمیزرع»</center>]] | |||
[[پرونده:Sob lamyazra.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>«لمیزرع» برندهٔ جایزهٔ ادبی [[جایزه ادبی جلال آلاحمد|جلال]]'''<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://sobhe-no.ir/newspaper/149/1|عنوان= لمیزرع در روزنامهٔ صبح نو}}</ref>''']] | |||
[[پرونده:Sobbblamyazra.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''بایرامی: «روی لبهٔ تیغ حرکت کردم»<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://sobhe-no.ir/newspaper/149/15|عنوان= «لمیزرع» به بار نشست}}</ref>''']] | |||
===پیشینهٔ کتاب=== | |||
[[محمدرضا بایرامی]] در این باره گفته است: «لمیزرع پشتوانهٔ مطالعاتی زیادی داشت و چیزی از عراق معاصر بهویژه از زمان حکومت صدام به بعد نبود که نخوانده باشم.<ref name=''قلم''/>» | |||
===ارجاعات تاریخی لمیزرع=== | |||
«لمیزرع» به سراغ ماجرای کشتار شیعیان منطقهٔ '''دجیل''' در عراق رفته است. شیعیانی که بهسبب سوءقصد و ترور ناکام صدام در روستایشان، حزب بعث تمامی خانه و کاشانه و زمینهای کشاورزیشان را نابود کرد و تا ده سال اجازهٔ کشاورزی به مردم آن منطقه را نداد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://old.neyestanbook.com/?p=4910|عنوان= ارجاع تاریخی}}</ref> | |||
====جلسات نقد و بررسی==== | |||
{{بلی}} رونمایی و بررسی «لم یزرع» با حضور [[محمدرضا بایرامی|بایرامی]]، [[احمد دهقان]]، [[رضا امیرخانی]]، [[شهریار عباسی]] و [[قاسمعلی فراست]] در فرهنگسرای انقلاب اسلامی در ١٣اردیبهشت١٣٩۵ برگزار شد.<ref name =''انقلاب''>{{یادکرد وب|نشانی=http://neyestanbook.com/fa/4988/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9/|عنوان= نقد و بررسی در فرهنگسرای انقلاب}}</ref>{{سخ}} | |||
{{بلی}}نقد و بررسی رمان با حضور نویسنده و منتقدین [[شهریار عباسی]] و حبیب احمدزاده در تالار استاد شهناز خانهٔ هنرمندان یکشنبه۵مهر۱۳۹۵ برگزار شد.<ref name =''شهناز''>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/3779210/%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%DA%A9%D8%AA%D8%A8-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AA%D9%86%D8%A7%D9%82%D8%B6-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%DB%8C|عنوان= نقد و معرفی در خانهٔ هنرمندان}}</ref>{{سخ}} | |||
{{بلی}} نقد و بررسی کتاب با حضور نویسنده و منتقدین [[محمدرضا گودرزی]] و حسین فتاحی در فرهنگسرای گلستان سهشنبه٢٨دی ۱۳۹۵ برگزار شد.<ref name =''گلستان''>{{یادکرد وب|نشانی=http://old.alef.ir/vdcfjvdjjw6dmea.igiw.html?436744|عنوان= نقد و بررسی در فرهنگسرای گلستان}}</ref>{{سخ}} | |||
{{بلی}} نقد و بررسی با حضور نویسنده و دبیر کل نهاد کتابخانههای عمومی کشور و جمعی از منقدان در کتابخانهٔ عمومی پیروزی ۲۹آذر۱۳۹۵ برگزار شد.<ref name =''پیروزی''>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.khabaronline.ir/news/613986/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%B4%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%88%D9%82%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%A2%D8%AF%D9%85-%D9%87%D8%A7-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86|عنوان= نقد و بررسی در کتابخانهٔ پیروزی}}</ref>{{سخ}} | |||
{{بلی}}جلسه پرسش و پاسخ کتاب با حضور نویسنده و [[احسان رضایی]] در ترنجستان سروش ٣اسفند۱۳۹۵ برگزار شد.<ref name=''ترنجستان''/> {{سخ}} | |||
{{بلی}} نقد و بررسی «لم یزرع» با حضور [[ابراهیم زاهدی مطلق]] و جمعی از نویسندگان و منتقدان در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ۲۵اردیبهشت١٣٩۶ برگزار شد.<ref name =''پژوهشگاه''>{{یادکرد وب|نشانی=http://iict.ac.ir/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%DB%8C/|عنوان= نقد و بررسی در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه}}</ref>{{سخ}} | |||
{{بلی}} نشست نقد و بررسی «لم یزرع» با حضور نویسنده، [[احمد دهقان]] و جمعی از منتقدان در سالن همایشهای کتابخانه عمومی امیرکبیر کرج ۳۰بهمن۱۳۹۶ برگزار شد.<ref name =''کرج''>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.iranpl.ir/news/9077/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9|عنوان= نقد و بررسی در کرج}}</ref>{{سخ}} | |||
{{بلی}}نشست معرفی و بررسی کتاب با حضور نویسنده، عزتالله الوندی و قاسمعلی فراست در سرای اهلقلم موسسهٔ خانه کتاب سهشنبه٩مرداد١٣٩٧ برگزار شد.<ref name =''قلم''>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ahleghalam.ir/NewsDetails/7994/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%AA--%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D9%81%D9%82%D8%B7-%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%DB%8C%D8%AB%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D8%B6-%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF|عنوان= نقد و معرفی در سرای اهلقلم}}</ref>{{سخ}} | |||
{{بلی}}نقد و بررسی رمان با حضور نویسنده، از سوی واحد آفرینشهای ادبی حوزهٔ هنری استان سمنان در سالن جلسات کتابخانهٔ عمومی امام خمینی(ره) شهر سمنان در تاریخ ١٢اسفندماه ١٣٩٧ برگزار شد.<ref name =''سمنان''>{{یادکرد وب|نشانی=http://sourehonar.ir/content/news/7171/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%C2%AB%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9%C2%BB-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B4%D8%AF|عنوان= نقد و بررسی در سمنان}}</ref>{{سخ}} | |||
===ویژگیهای مهم کتاب=== | |||
بهعقیدهٔ منتقدان یکی از وجوه کتاب «لمیزرع»، لایههای پنهان آن است و از مضامین مهم داستان، مبارزه با «جهل» است. فرزندکشی و جنگ، برخواسته از جهل است که این موارد از لایههای پنهان این داستان هستند. پیچیدگیها به زبان ساده بیان شده و فضای سنگین ماجرا با مهندسی متعادل شده است. در سراسر داستان، مابهازاهای '''اسطورهای''' و داستانی وجود دارد که به رمان عمق میدهد؛ مانند تصور «خلیل» جای رستم و «سعدون» جای سهراب یا «خلیل» جای ابراهیم و «سعدون» جای اسماعیل، همچنین تصور «احلی» به جای شیرین و «سعدون» جای فرهاد.<ref name=''قلم''/> | |||
===لمیزرع رمانی در مکتب روس=== | |||
[[شهریار عباسی]] معتقداست که رمان «لم یزرع» در زمرهٔ آثاری قرار میگیرد که شبیه به مکتب روس است زیرا در مکتب روس سه نکتهٔ بسیار برجسته وجود دارد که در این کتاب مشاهده میشود. نکتهٔ برجستهٔ اول «جغرافیا» است. در رمانهای روسی مواردی مانند زمین، جغرافیا، آسمان، طبیعت برجسته و بهنوعی خشن است مانند سرزمین روسیه که جغرافیای خشنی دارد. موضوع دوم برجستگی «گفتوگو و دیالوگ» در رمانهای روس است. در ادبیات روس و بهویژه در آثار افرادی مثل چخوف، داستایوفسکی پیشبرد داستان، شناخت شخصیتها همگی به کمک گفتوگو انجام میشود. در نهایت نکتهٔ سوم مربوط به «عریانبودن احساس و محکمبودن در بیان احساسات» است. این نکته در سایر داستانهای دنیا کمتر دیده میشود به گونهای که اگر رمانی با این ویژگیها را در اختیار شما بگذارند، بهراحتی متوجه میشوید که این رمان متعلق به ادبیات روس است.<ref name=''شهناز''/> | |||
===سبک کتاب=== | |||
رمان «لم یزرع»، رمانی واقعگراست که به شیوهٔ '''مدرن''' روایت شده است و از نظر موضوعی تلفیقی از جنگ و عشق است.<ref name=''گلستان''/> | |||
===پیرنگ=== | |||
پیرنگ بسیار محکم است و روابط علت و معلولی و اتفاقاتی که در رمان رخ میدهد دلیل دارد و بهصورت زنجیرهوار به هم پیوند دارند. «سعدون» به دنبال آب میرود، «احلی» را میبیند، عاشق میشود، با موانعی روبهرو میشود، برای رهایی از موانع به جنگ میرود و سپس اتفاقاتی در جنگ رخ میدهد. تمام اتفاقات بهصورت پیدرپی به وقوع میپیوندد. نویسنده کل داستان را به پنجاه صحنه تقسیم کرده و این صحنهها را در جای مناسب آورده است و در کنار هم میچیند. این موضوع باعث میشود که خواننده ناگهان با پنج صفحه فلسفهگویی مواجه نشود و همراه با حوادث و عنصر جاذبه به حرفهای نویسنده پی ببرد.<ref name=''گلستان''/> | |||
===ساختار روایت=== | |||
شیوهٔ روایت '''پازلی''' است. [[محمدرضا بایرامی|بایرامی]] در پرداخت، نوآوری کرده و از ساختار کلاسیک پرهیز کرده است به گونهای که خواننده نمیتواند پایان داستان را پیشبینی کند. روایت همواره در حال رفتوبرگشت است و در هر لحظه روایتی جدید داریم که روایتها در فضای شناور حرکت میکنند.<ref name=''گلستان''/>در عمق عمیق داستان، ساختار روایت خطی است و اما در لایهٔ برابر چشم، خواننده، مدام با فلاشبک، حال و فلاشفوروارد مواجه است.<ref name=''دوربین''/> | |||
===زاویه دید=== | |||
راوی از یک بُعد «دانای کل» است و از بُعد دیگر در شیوهٔ روایت از یک صدا استفاده شده است که در ادبیات جدید به آن «ویس» میگویند. در حقیقت یکصدایی قسمتهای متفاوت متن را به هم متصل میکند و در میان آنها وحدت ایجاد میکند. زاویه دید در بخشهایی که سعدون در آن حضور دارد، گرایش محدود به ذهن سعدون است اما در جاهایی که سعدون نیست دانای کل داستان را روایت میکند.<ref name=''گلستان''/> | |||
===شخصیتپردازی=== | |||
اگر این باور را داشته باشیم که هر اثر هنری، نظامی از نشانهها است؛ «لم یزرع» یک نظام از نشانهها است. عناصر چهارگانهٔ آب، باد، خاک و آتش، در شخصیتهای داستان نمود دارد. در «لمیزرع» شخصیت اصلی که «سعدون» است و سایر شخصیتهای فرعی پویایی دارند و با توجه به حوداث داستانی دچار تغییر و تحول میشوند.<ref name=''قلم''/> خواننده شخصیتها را میبیند و با آنها همراه میشود.<ref name=''گلستان''/> | |||
===تعلیق=== | |||
رمان، مدام تعلیق در تعلیق است و جایی که داستان میخواهد به نوعی معلوم شود، بازهم نویسنده با ایجاد یک تعلیق سعی دارد تا خواننده را کنجکاو کرده و با خود همراه کند. چرا سعدون را بازداشت و شکنجه کردند؟ آیا او به احلی میرسد؟ کشمکش بین پدر احلی و پدر سعدون به کجا میرسد؟ آیا سعدون دوباره به خانواده خود برمیگردد؟ دلیل دستگیری هیثم چیست؟<ref name=''گلستان''/> شروع داستان هم تعلیقبرانگیز بوده و اولین صحنه از کتاب با حلقآویزکردن یک آدم و تمرکزکردن از نگاه او که حلقآویز شده و همه چیز را وارونه نگاه میکند صورت گرفته است.<ref name=''پیروزی''/> | |||
====شخصیتهای اصلی==== | |||
شخصیت اصلی «سعدون» است که بار اصلی داستان بر روی دوش اوست و دوربین داستان به روی او زوم شده است. او شخصیت متفاوتی با دیگر جوانها دارد. برای مثال در دیالوگی که با «هیثم» دارد لایههای دیگری از شخصیت وجودی او روشن میشود. او شخصیتی چندبعدی دارد و برخلاف جریان آب حرکت میکند. برای مثال برای رسیدن به عشقی بزرگتر به سربازی میرود اما وقتی میبینید که این موضوع چیزی نیست که آن را حس میکرده سعی میکند که از آن فرار کند و به هر دلیلی از آن بگریزد. او محافظهکار نیست که بگوید فقط این دو سال تمام شود تا من خلاص شوم.<ref name=''گلستان''/> | |||
====شخصیتهای فرعی==== | |||
«احلی» که عاشق سعدون است و «هیثم» که دوست سعدون است شخصیتهای فرعی به حساب میآیند و هر کدام به اندازهٔ خود پرداخته شدهاند. برای مثال «خلیل»، پدر سعدون، شخصیتی است که در جای خود یعنی زمانی که پسرش را میکُشد، پرداخت فراوانی دارد و در جاهای دیگر بهعنوان یک فرد عادی که نمیخواهد برخلاف قبیله حرکت کند، معرفی میشود.<ref name=''گلستان''/> | |||
===نثر=== | |||
[[محمدرضا بایرامی|بایرامی]] در «لمیزرع» به زبانی یکتا دست پیدا کرده است. جملاتی بلند و پیوسته و میانش جملاتی بسیار کوتاه که هماهنگی معناداری دارند و حامل بار مفهومی مضمون است. او توانسته بر کلمات و جملات و عبارات و اصطلاحات بیش از تصاویر و مابهازاهای متعارف و شناختهشدهشان معنا بنشاند.<ref name=''دوربین''/> | |||
===اظهارنظرها=== | |||
====[[ابراهیم زاهدی مطلق]]==== | |||
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:Zahedi.jpg|60px|بیقاب|راست|هیچ]] «لمیزرع» رمان جنگی نیست، جنگ در حاشیه داستانی عاشقانه است که دستمایهای شده برای این که در فضای جنگ یک اتفاق عاشقانه بیفتد. بهگمان من در درمان دو فلش راهنما برای مخاطب دارد: | |||
* اول اینکه تعصبهای قبیلهای نمیتواند عشق ممنوعه در دل خود بپرواند. | |||
*دوم، مرگ، پایانی مختوم و ناگزیر برای چنین عشقهایی است. در این وادی، نویسنده لمیزرع که همیشه نشان داده است داستانهایش ماجرامحور است، اینجا هم ماجرای دیگری را (حوادث از دل اختلافات شیعه و سنی و جنگ) دستمایهٔ داستانش قرار میدهد تا این دو محور را بازگوید. <ref name=''پژوهشگاه''/>}} | |||
====[[رضا امیرخانی]]==== | |||
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:جدیدها۵.jpg|60px|بیقاب|راست|هیچ]] «لم یزرع» با محتوای بسیار روشنفکرانه نوشته شده است. رمان اگر چه در حالوهوای دفاع مقدس است اما خواننده را با زندگی در جنگ و نه صرفاً جنگ آشنا میکند. رمان از تجهیزات جنگی از سرباز و گروهبان سخن میگوید اما از خطمقدم چیزی نمیگوید و نشان نمیدهد که سرباز عراقی چگونه به ما شلیک میکند بلکه از زندگی در جنگ میگوید. فضای رمان روستایی و جنگی است که به کار ارزش میدهد. مکان عراق است اما شخصیتهای ایرانی در آن حضور دارند. دو دلداده یعنی احلی و سعدون به وصال نمیرسند و این جنبهٔ ناگوار داستان را نشان میدهد زیرا دلیل فقدان این وصال، پدر سعدون است و این مشاجرهٔ پدر و پسر ما را یاد رستم و سهراب میاندازد. عدموصال لیلی و مجنون فضیلت است اما وصال احلی و سعدون فضیلت است.<ref name=''انقلاب''/>}} | |||
====[[احمد دهقان]]==== | |||
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:Ahmad dehghan 2.jpg|60px|بیقاب|راست|هیچ]]بعد از جنگ جهانی اول رماننویسان شروع به نوشتن رمان دربارهٔ جنگ و صرفاً خود جنگ کردند. بعد از جنگ جهانی دوم دیگر نوشتن از خود جنگ جذاب نبود بلکه به زندگی درون جنگ توجه کردند که دستکم دو نسل طول کشید. در ایران بعد از جنگ تحمیلی ابتدا رمانهایی دربارهٔ جنگ نوشته شد اما بلافاصله بعد از دو دهه رمانهایی دربارهٔ زندگی درون جنگ نوشته شد. [[محمدرضا بایرامی|بایرامی]] از رمان «هفت روز آخر» یعنی رمانی دربارهٔ وقایع جنگ، بعد از دو دهه به رمان «لم یزرع» رمانی دربارهٔ زندگی در جنگ رسید.<ref name=''انقلاب''/>}} | |||
====[[شهریار عباسی]]==== | |||
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:WhatsApp-Image-2018-01-03-at-9.14.36-PM.jpg|60px|بیقاب|راست|هیچ]]رمان از یک سو در فضای غریبی سیر میکند و از سوی دیگر ما را با فضای رستم و سهراب، خسرو و شیرین، در آتشافتادن ابراهیم و... آشنا میکند. رمان بهظاهر در حوزهٔ دفاع مقدس نوشته شده است اما داستان، داستان رنج انسان، عشق، تفاوتها و در عین حال شباهتها است. لمیزرع میتواند جهانی و به زبانهای عربی و انگلیسی ترجمه شود.<ref name=''انقلاب''/>}} | |||
====احمد شاکری==== | |||
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:Ahmad.shakeri.jpg|60px|بیقاب|راست|هیچ]] لمیزرع داستانی با گرایش واقعگرایی است. اما نه واقعگرایی دینی. شخصیتهای رمان دچار تردید و تزلزلاند و شخصیتهایی باورمند و دینگرایی نیستند که به تجربیات غیبی و قدسی دست یافته باشند. از این رو، [[محمدرضا بایرامی|بایرامی]] که در ایستگاه تقدیر باقی مانده است احتمالاً قادر نیست بسیاری از تجربیات ناب دینی صادر شده از شخصیتهای قدسی دفاع مقدس را روایت کند. شخصیتها نه در وجه عقلی که بیشتر از وجه احساسی با عالم مواجه میشوند.<ref name=''پژوهشگاه''/>}} | |||
====[[حسین فتاحی]]==== | |||
{{گفتاورد تزیینی|[[پرونده:Fatahi.jpg|60px|بیقاب|راست|هیچ]] رمان لمیزرع چند ویژگی دارد. اول این که از فرم جدیدی برخوردار است و تکراری نیست. میتوانست کلاسیک باشد؛ اما دارای فرمی مدرن است. برههٔ زمانی در آن شکسته شده است. دوماینکه رمان شخصیتهای زیادی دارد. سوم اینکه کار بر روی تضادها و جزئیات این تضادها درخور توجه است.<ref name=''انقلاب''/>}} | |||
====نظر نویسنده دربارهٔ کتاب==== | |||
[[پرونده:لی یزرع.jpg|280px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>بایرامی: «لم یزرع بر بستر «تابو»ها پیش میرود.»</center>]] | |||
{{گفتاورد تزیینی| «لمیزرع» نگاهی از آنسو به مقولهٔ جنگ بود و شخصیت ایرانی نداشت و از جهت ساختار نوشتن سختتر بود، چرا که سعی داشتهام این رمان روی مرز ناممکنها حرکت کند. بارها و بارها آن را نوشتم و مجبور شدم کنار بگذارم. حرکت بهنوعی روی لبهٔ تیغ بود. بهجهت ساختاری درآوردن دو بال موردنظرم مشکل بود؛ این که بین «تقدیر و تصادف» و «ممکن و ناممکن» حرکت کنم.<ref name=''قلم''/> من در «لمیزرع» خواستم نشان بدهم که بین تقدیر و تصادف، بین آن چه که باید انجام شود و انجام میشود و مقاومتی که شخصیت داستان در مقابل این مقدر دارد، تقابلی وجود دارد. در فضای کشور عراق و با آن دیکتاتوری که دارد، کسانی صدمه میبینند که هیچ نقش و سهمی نداشتند. در حقیقت وقتی یک آتشی بلند میشود، دود آن به چشم همه میرود حتی اگر این افراد در روشنکردن آتش نقشی نداشته باشند.<ref name=''پیروزی''/>}} | |||
{{گفتاورد تزیینی| «لمیزرع» رمانی بود که از ابتدا بر مبنای تصویر و برای تصویر، آن را نوشتم و تجربهای بود که تا پیش از این نداشتم؛ یعنی برقراری پیوند میان تصویر و ادبیات.<ref name =''جلال''>{{یادکرد وب|نشانی=https://iqna.ir/fa/news/3556554/%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9-%D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D9%82%D8%AF%DB%8C%D8%B1-%D9%88-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%81-%D8%A8%D9%88%D8%AF|عنوان= برگزیده در جایزه جلال}}</ref>}} | |||
{{گفتاورد تزیینی|عاملی که باعث میشود یک جایزه بُرد و نه لزوماً ارزش پیدا کند، یکی محتوای اثری است که انتخاب میشود و دیگری مبلغ مالی آن جایزه. از حیث محتوایی تکلیف جوایز روشن نیست. حتی در جایزهای به قامت نوبل هم شاهدیم که در این سالها به خوانندهها و ژورنالیستها هم جایزه ادبی دادهاند. البته قبول دارم که اختلاف سلیقه و حتی تضاد سلیقه وجود دارد و نقش تعیینکنندهای هم ایفا می کند، اما همین مسئله باعث شده که نتوانیم روی بحث محتوایی بسیاری از جوایز اعتباری باز کنیم.<ref name=''جلال''/>}} | |||
{{گفتاورد تزیینی|«لم یزرع» بر بستر «تابو»ها پیش میرود، تابوهایی که برخی در دین، هیچ پایهای ندارد و فقط سنتهایی از نوع قبیلهای، آن را رقم زدهاند و باعث دوریها میشوند. شورش سعدون علیه سنتها، البته به نتیجهای نمیرسد ولی دستکم طرح موضوع است و حسرتبرانگیز.<ref name=''ایده''/>}} | |||
====چند سطر از لمیزرع==== | |||
<span style="color:SeaGreen">'''«همه اهل تدبیرند و اهل منطق، البته کمی دیر و بیشتر و هم زمان مرگ و میر! مادر و دختر آن روز خیلی از این حرفها زدند و بعد البته مادر به خواب فرو رفت نه از آن جهت که آن روز خسته بود و یا زیاد کار کرده بود. دیگر کاری نداشت. به خواب فرو رفت، چون دلش میخواست بخوابد. و بلکه هر چه بیشتر بخوابد و بلکه بیشتر از بیشتر بخوابد. فقط در آن وقت بود که آسوده میشد. البته کمی و بلکه دمی. و تا وقتی که خوابها شروع نشده بود. رویا نبودند کابوس هم نبودند. خیالپردزیهای خواب و بیداری هم نبودند حتی. در همهشان راه بود و در آخرش چاه بود. و مسافر، مسافر همیشه بود. میرفت یا میآمد و خطر در کمین بود و همین بود که همین بود.'''<ref>{{پک|بایرامی|٢٨۵|ک= لمیزرع|ص=۵}}</ref>» | |||
====جوایز کتاب==== | |||
{{بلی}} برگزیدهٔ نهمین دورهٔ [[جایزه ادبی جلال آلاحمد]]<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://jalal.adabiatirani.com/%d8%af%d9%88%d8%b1%d9%87%e2%80%8c%db%8c-%d9%86%d9%87%d9%85/|عنوان= جایزهٔ جلال}}</ref>{{سخ}} | |||
{{بلی}} برگزیدهٔ سیوچهارمین دورهٔ جایزه کتاب سال<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/95111913131/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%B4%D8%AF%D9%86%D8%AF|عنوان= جایزهٔ کتاب سال}}</ref>{{سخ}} | |||
{{بلی}}برگزیدهٔ شانزدهمين جايزهٔ ادبی شهيد حبيب غنیپور<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.hamshahrionline.ir/news/363614/%DB%8C%DA%A9-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9|عنوان= جايزهٔ شهيد حبيب غنیپور}}</ref>{{سخ}} | |||
==مشخصات کتابشناختی== | |||
به استناد آمار خانهٔ کتاب «'''لمیزرع'''» توسط انتشارات «نیستان» و با طراحی جلد حبیب روانبخش، در سه نوبت بهچاپ رسید که در هر نوبت در ٢٢٠٠ نسخه و در مجموع تیراژ آن نزدیک به ۶۶٠٠ جلد رسیده است. | |||
===تغییرات طرح جلد در چاپهای مختلف=== | |||
«لمیزرع» در چاپ دوم و در سال ١٣٩۶ با طراحی جلد جدید روانهٔ بازار کتاب شد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.farsnews.ir/news/13960214000687/%DA%86%D8%A7%D9%BE-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9-%D8%A8%D8%A7-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D8%AC%D9%84%D8%AF-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8|عنوان= تغییر طراحی جلد}}</ref> | |||
==نوا، نما و نگاه== | |||
کتاب صوتی «لم یزرع» با صدای ''آرمان سلطانزاد''ه از سایت «'''نوار'''» قابلدسترس است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.navaar.ir/audiobook/6120/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%DB%8C|عنوان= کتاب صوتی لمیزرع}}</ref> | |||
===برگهایی از لمیزرع=== | |||
<gallery widths="170px" heights="180px" perrow="5"> | |||
پرونده:Lam 1.jpg|<center> | |||
پرونده:Posht lamyazra.jpg|<center> | |||
پرونده:Lam 2.jpg|<center> | |||
</center> | |||
</gallery> | |||
==جستارهای وابسته== | |||
گفتوگو با [[محمدرضا بایرامی]] نویسندهٔ ادبیات داستانی و برگزیدهٔ «جایزه جلال» [http://www.ion.ir/News/171999.html لمیزرع داستانی که هیچکس باور نخواهد کرد.] | |||
==پانویس== | |||
{{پانویس|۲}} | |||
==منابع== | |||
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی= بایرامی|نام= محمدرضا| پیوند نویسنده= محمدرضا بایرامی|عنوان= لمیزرع|سال= ۱۳۹۴|ناشر= نیستان|مکان= تهران|شابک= ٩٧٨-٩۶۴-٣٣٧-٨٣٠-١|پیوند= }} | |||
==پیوند به بیرون== | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/97051507869/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D8%B4%D8%AF|عنوان= لمیزرع برگزیدهٔ جوایز ادبی شد|ناشر= ایسنا|تاریخ انتشار= ۱۵مرداد۱۳۹۷ |تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=http://old.alef.ir/vdcfjvdjjw6dmea.igiw.html?436744|عنوان= نشست نقد و بررسی «لم یزرع» با حضور محمدرضا بایرامی و منتقدین محمدرضا گودرزی و حسین فتاحی در فرهنگسرای گلستان برگزار شد.|ناشر= الف|تاریخ انتشار= ۳۰دی۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.magiran.com/article/3517426|عنوان= رمان «لم یزرع» آغاز فصلی درخشان در ادبیات جنگ|ناشر= روزنامهٔ ایران|تاریخ انتشار= ۲۷بهمن۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=http://neyestanbook.com/fa/5856/%d9%84%d9%85-%db%8c%d8%b2%d8%b1%d8%b9-%d8%a8%d8%b1%d9%86%d8%af%d9%87-%d8%ac%d8%a7%db%8c%d8%b2%d9%87-%d8%a7%d8%af%d8%a8%db%8c-%d8%ac%d9%84%d8%a7%d9%84-%d8%b4%d8%af/|عنوان= نگاهی به ساختار لمیزرع برندهٔ جایزهٔ ادبی جلال|ناشر= نیستان|تاریخ انتشار= ۴دی۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=http://iict.ac.ir/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9-%D8%A7%D8%AB%D8%B1-%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%DB%8C/|عنوان= بررسی «لم یزرع» با حضور منتقدان در پژوهشگاه فرهنگواندیشهٔ اسلامی برگزار شد.|ناشر= پژوهشگاه فرهنگواندیشهٔ اسلامی|تاریخ انتشار= ٣١اردیبهشت۱۳۹۶|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=http://neyestanbook.com/fa/4988/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9/|عنوان= آیین رونمایی و جشن امضای «لم یزرع» در فرهنگسرای انقلاب اسلامی با همکاری انتشارات کتاب نیستان برگزار گردید.|ناشر= نیستان|تاریخ انتشار= ١۴اردیبهشت۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.khabaronline.ir/news/613986/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%B4%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%88%D9%82%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%A2%D8%AF%D9%85-%D9%87%D8%A7-%D8%B1%D8%A7-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86|عنوان= داستان موقعیت آدمها را بیان میکند.|ناشر= خبرآنلاین|تاریخ انتشار= ۲۹آذر۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=http://www.ahleghalam.ir/NewsDetails/7994/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%AA--%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D9%81%D9%82%D8%B7-%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%DB%8C%D8%AB%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%AD%D8%B6-%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF|عنوان= جنگ فقط مجموعهای از ایثارگری محض نبود.|ناشر= سرای اهل قلم|تاریخ انتشار= ۹مرداد۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/3779210/%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%DA%A9%D8%AA%D8%A8-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%AA%D9%86%D8%A7%D9%82%D8%B6-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%DB%8C|عنوان= لمیزرع رمانی از مکتب ادبی روسیه است.|ناشر= خبرگزاری مهر|تاریخ انتشار= ۵مهر۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=http://sourehonar.ir/content/news/7171/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%C2%AB%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9%C2%BB-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B4%D8%AF|عنوان= رمان «لمیزرع» در سمنان نقد و بررسی شد.|ناشر= پایگاه حوزه هنری|تاریخ انتشار= ۴اسفند۱۳۹٧|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.iranpl.ir/news/9077/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9|عنوان= نقد و بررسی «لم یزرع» با جمعی از منتقدان در کتابخانهٔ عمومی امیرکبیر کرج برگزار شد.|ناشر= پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور|تاریخ انتشار= ۳۰بهمن۱۳۹۶|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.magiran.com/article/3523250|عنوان= شاید «لمیزرع» فیلم شود.|ناشر= روزنامهٔ جامجم|تاریخ انتشار=۵اسفند۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=https://iqna.ir/fa/news/3556554/%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9-%D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D9%82%D8%AF%DB%8C%D8%B1-%D9%88-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%81-%D8%A8%D9%88%D8%AF|عنوان=«لمیزرع» حرکت میان تقدیر و تصادف بود.|ناشر=ایکنا|تاریخ انتشار=۵دی۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.javanonline.ir/fa/news/1018716/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%AA%D9%84%D8%AE-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%AC%DB%8C%D9%84|عنوان=نگاهی به رمان «لمیزرع»؛ روایتی تلخ از دجیل|ناشر=جوان آنلاین|تاریخ انتشار=۱۹شهريور۱۳۹۹|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.farsnews.ir/news/13950703001055/-%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9-%D8%A8%D8%B1-%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D9%88-%D9%87%D8%A7-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B1%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%D8%AE%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D9%88-%D9%86%D8%A8%D8%B4|عنوان=«لمیزرع» بر بستر «تابو»ها پیش میرود.|ناشر=خبرگزاری فارس|تاریخ انتشار=۵مهر۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.irna.ir/news/83047677/%D9%84%D9%85-%D9%8A%D8%B2%D8%B1%D8%B9-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D9%8A-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B4-%D9%86%D8%B4%D8%AF%D9%86%D9%8A|عنوان=لميزرع؛ رمانی فراموشنشدنی|ناشر=خبرگزاری جمهوری اسلامی|تاریخ انتشار=۷مهر۱۳۹۷|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=https://iqna.ir/fa/news/3678386/%D8%AA%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%D9%84%D9%85%E2%80%8C%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D8%B4%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B1%D8%B4%D8%AF|عنوان=تجلیل از «لمیزرع» در جشنواره کتاب رشد|ناشر= ایکنا|تاریخ انتشار= ۱۱دی۱۳۹۶|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=http://media.qudsonline.ir/d/2017/02/10/0/686466.pdf|عنوان=مصاحبه با نویسندهٔ لمیزرع|ناشر= روزنامهٔ قدس|تاریخ انتشار= ٢٣بهمن۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=http://sobhe-no.ir/newspaper/149/1|عنوان= مصاحبهٔ صبح نو با محمدرضا بایرامی|ناشر= روزنامهٔ صبح نو|تاریخ انتشار= ۵دی۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=http://sobhe-no.ir/newspaper/149/15|عنوان= لمیزرع بایرامی به بار نشست.|ناشر= روزنامهٔ صبح نو|تاریخ انتشار= ۵دی۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=http://old.neyestanbook.com/?p=4910|عنوان= لمیزرع از کشتار شیعیان عراق میگوید|ناشر= نیستان|تاریخ انتشار= ۵دی۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=http://jalal.adabiatirani.com/%d8%af%d9%88%d8%b1%d9%87%e2%80%8c%db%8c-%d9%86%d9%87%d9%85/|عنوان= لمیزرع برگزیدهٔ نهمین دورهٔ جایزه ادبی جلال آلاحمد|ناشر= جایزه ادبی جلال آلاحمد|تاریخ انتشار= دی۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/95111913131/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%DB%8C-%D8%B4%D8%AF%D9%86%D8%AF|عنوان= برگزیدگان جایزهٔ کتاب سال معرفی شدند|ناشر= ایسنا|تاریخ انتشار= ۱۹بهمن۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.hamshahrionline.ir/news/363614/%DB%8C%DA%A9-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9|عنوان= لمیزرع برگزیدهٔ جایزهٔ شهید حبیب غنیپور|ناشر= همشهری آنلاین|تاریخ انتشار= ١١اسفند۱۳۹۵|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.farsnews.ir/news/13960214000687/%DA%86%D8%A7%D9%BE-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9-%D8%A8%D8%A7-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D8%AC%D9%84%D8%AF-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8|عنوان= چاپ دوم «لمیزرع» با طرح جلد جدید در نمایشگاه کتاب|ناشر= خبرگزاری فارس|تاریخ انتشار= ١۴اردیبهشت۱۳۹۶|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} | |||
# {{یادکرد وب|نشانی=https://www.navaar.ir/audiobook/6120/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%DB%8C|عنوان= کتاب صوتی لمیزرع|ناشر= نوار|تاریخ بازدید= ٢٨مهر۱۳۹۹}} |
نسخهٔ کنونی تا ۸ مهر ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۱۳
لمیزرع | |
---|---|
نویسنده | محمدرضا بایرامی |
ناشر | نیستان |
محل نشر | تهران |
تاریخ نشر | ١٣٩۴ |
شابک | ٩٧٨-٩۶۴-٣٣٧-٨٣٠-١ |
تعداد صفحات | ٣۵٢ صفحه |
موضوع | جنگ |
سبک | واقعگرای مدرن |
نوع رسانه | کتاب |
طراح جلد | حبیب روانبخش |
«لمیزرع» رمانی واقعگرا با شیوهٔ روایت مدرن است که برگزیدهٔ نهمین دورهٔ جایزه ادبی جلال آلاحمد، برگزیدهٔ سیوچهارمین دورهٔ کتاب سال انقلاب اسلامی و برگزیدهٔ شانزدهمین دورهٔ جایزهٔ شهید حبیب غنیپور شده است.[۱]«لمیزرع» نخستین بار در سال ١٣٩۴ منتشر شد و تاکنون در سه نوبت و با بیش از ۶۶٠٠ نسخه، به چاپ رسیده است.
«لمیزرع» با روایتی پازلگونه در دستهٔ رمانهای واقعگرای مدرن قرار میگیرد که در چهار حوزه دغدغه دارد؛ دغدغههای اجتماعی، فلسفی، سیاسی و روانشناختی. وجه اجتماعی داستان به تعارض باورهای قومیقبیلهای و مذهبی اشاره دارد که داستان آن را بهصورت تلویحی نادرست میشمارد. وجه فلسفی داستان، وجه تقدیر است که در پیشانینوشت رمان آمده است یعنی اگر چیزی مقدر شده نمیتوان از آن گریخت. وجه سیاسی داستان، استبداد حزب بعث و حکومت استکبارانهای است که دولت بر مردم عراق داشته است. وجه روانشناختی داستان میل به دیگری و همان بُعد عاشقانه است که بر ویژگیهای روحی این دو شخصیت کار میکند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
«لم یزرع» آغازی درخشان است بر فصل تازهای از خلق ادبیات داستانی دفاع مقدس که سعی دارد رویکردی تازه برای داستاننویسی رقم بزند. رمان را میتوان فراتر از یک داستان دید؛ فراتر از روایتی که بایرامی در پس یک سال مطالعه در تاریخ رویدادهای معاصر عراق مطرح کرده و از فاجعهٔ «دجیل» روایتی دراماتیک بیان کرده است.[۲]لم یزرع، دوربینش را در سنگر دشمن نشانده و قصهٔ آنها را میگوید.[۳]
برای کسانی که کتاب را نخواندهاند
«لم یزرع» روایت زندگی سربازی شیعه و عراقی است که در گیرودار جنگ ایران و عراق دلباختهٔ دختری از اهل سنت میشود و این عشق اما موضوع کامل داستان نیست.[۴]
نگارش لمیزرع پنج سال طول کشید
بایرامی نزدیک به پنج سال، درگیر نوشتن لم یزرع بوده است و بنا به گفتهٔ خودش داستان چندبار عوض شد.[۵]
پیشانینوشت لمیزرع
پیشانینوشت «لمیزرع» با بیتی از شاهنامه و جملهای از هزارویکشب آغاز میشود[۶]:
یکی داستانست پر آب چشم | دل نازک آید ز ستم به خشم |
«گفتم هر وقت که خدای کاری را خواهد، لامحاله خواهد شد و از قضایش گریزگاهی نیست.»
ایدهٔ لمیزرع از کجا آمد؟
محمدرضا بایرامی در مصاحبهای با خبرگزاری فارس دربارهٔ ایدهٔ اولیهٔ «لمیزرع» چنین گفته است: «واقعاً نمیخواهم شعار بدهم، اما در هر جنگی ظالم و مظلومی وجود دارد و ظالم را جز خسارت وعده نشده است. ایدهٔ اصلی را تاوانی رقم زد که سمبلیک بود. چه فقط شخص صدام را مسئول جنگ بدانیم چه دیگران را، قربانیان مردم بودند.[۷]»
چرا باید این کتاب را خواند
«لمیزرع» نقطهٔ عطف فعاليت بایرامی در حوزهٔ ادبيات دفاع مقدس بهشمار میرود زیرا تا پيش از او هيچكس جسارت پرداختن به اين شيوه از نوع نگاه و نگارش را نداشت؛ يعنی انتخاب يك رزمندهٔ عراقی در كوران سالهای جنگ تحميلی بهعنوان قهرمان و روايت حوادث و ماجراهای او.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
برای کسانی که کتاب را خواندهاند
سالشمار
۱۳۹۴: توسط نشر «نیستان» چاپ شد.
١٣٩۵: برگزیدهٔ نهمین دورهٔ جایزهٔ ادبی جلال؛ برگزیدهٔ سیوچهارمین دورهٔ کتاب سال انقلاب اسلامی؛ برگزیدهٔ شانزدهمین دورهٔ جایزهٔ شهید حبیب غنیپورخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
١٣٩۶: شایستهٔ تقدیر در جشنوارهٔ رشد[۸]
خلاصهٔ مفصلتر لمیزرع
«لمیزرع» روایت زندگی سربازی به نام «سعدون» است كه از شيعيان «دجيل» بوده و دلباختهٔ «احلی» دختری از اهل سنت منطقه است. سنتهای قبيلهای اجازهٔ وصلت به آنها را نمیدهد و «سعدون» در بنبست با عشق تصميم میگيرد داوطلبانه عازم جبههٔ جنگ با ايران شود و اين آغازِ فرجامی عجيب برای اوست.[۹] نگاه بایرامی در رمانش روایتگر موضوعی تاریخی از جنایات صدام بعد از ترور نافرجام اوست و همچنین فرافکنیهای قبیلهای و سنتی.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی داردرمان سه محوری است و در بسط سه گره دراماتیک میکوشد، عشق سعدون، قتلعام دجیل و جنگ عراق و ایران.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
پیشینهٔ کتاب
محمدرضا بایرامی در این باره گفته است: «لمیزرع پشتوانهٔ مطالعاتی زیادی داشت و چیزی از عراق معاصر بهویژه از زمان حکومت صدام به بعد نبود که نخوانده باشم.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد»
ارجاعات تاریخی لمیزرع
«لمیزرع» به سراغ ماجرای کشتار شیعیان منطقهٔ دجیل در عراق رفته است. شیعیانی که بهسبب سوءقصد و ترور ناکام صدام در روستایشان، حزب بعث تمامی خانه و کاشانه و زمینهای کشاورزیشان را نابود کرد و تا ده سال اجازهٔ کشاورزی به مردم آن منطقه را نداد.[۱۳]
جلسات نقد و بررسی
رونمایی و بررسی «لم یزرع» با حضور بایرامی، احمد دهقان، رضا امیرخانی، شهریار عباسی و قاسمعلی فراست در فرهنگسرای انقلاب اسلامی در ١٣اردیبهشت١٣٩۵ برگزار شد.[۱۴]
نقد و بررسی رمان با حضور نویسنده و منتقدین شهریار عباسی و حبیب احمدزاده در تالار استاد شهناز خانهٔ هنرمندان یکشنبه۵مهر۱۳۹۵ برگزار شد.[۱۵]
نقد و بررسی کتاب با حضور نویسنده و منتقدین محمدرضا گودرزی و حسین فتاحی در فرهنگسرای گلستان سهشنبه٢٨دی ۱۳۹۵ برگزار شد.[۱۶]
نقد و بررسی با حضور نویسنده و دبیر کل نهاد کتابخانههای عمومی کشور و جمعی از منقدان در کتابخانهٔ عمومی پیروزی ۲۹آذر۱۳۹۵ برگزار شد.[۱۷]
جلسه پرسش و پاسخ کتاب با حضور نویسنده و احسان رضایی در ترنجستان سروش ٣اسفند۱۳۹۵ برگزار شد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
نقد و بررسی «لم یزرع» با حضور ابراهیم زاهدی مطلق و جمعی از نویسندگان و منتقدان در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ۲۵اردیبهشت١٣٩۶ برگزار شد.[۱۸]
نشست نقد و بررسی «لم یزرع» با حضور نویسنده، احمد دهقان و جمعی از منتقدان در سالن همایشهای کتابخانه عمومی امیرکبیر کرج ۳۰بهمن۱۳۹۶ برگزار شد.[۱۹]
نشست معرفی و بررسی کتاب با حضور نویسنده، عزتالله الوندی و قاسمعلی فراست در سرای اهلقلم موسسهٔ خانه کتاب سهشنبه٩مرداد١٣٩٧ برگزار شد.[۲۰]
نقد و بررسی رمان با حضور نویسنده، از سوی واحد آفرینشهای ادبی حوزهٔ هنری استان سمنان در سالن جلسات کتابخانهٔ عمومی امام خمینی(ره) شهر سمنان در تاریخ ١٢اسفندماه ١٣٩٧ برگزار شد.[۲۱]
ویژگیهای مهم کتاب
بهعقیدهٔ منتقدان یکی از وجوه کتاب «لمیزرع»، لایههای پنهان آن است و از مضامین مهم داستان، مبارزه با «جهل» است. فرزندکشی و جنگ، برخواسته از جهل است که این موارد از لایههای پنهان این داستان هستند. پیچیدگیها به زبان ساده بیان شده و فضای سنگین ماجرا با مهندسی متعادل شده است. در سراسر داستان، مابهازاهای اسطورهای و داستانی وجود دارد که به رمان عمق میدهد؛ مانند تصور «خلیل» جای رستم و «سعدون» جای سهراب یا «خلیل» جای ابراهیم و «سعدون» جای اسماعیل، همچنین تصور «احلی» به جای شیرین و «سعدون» جای فرهاد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
لمیزرع رمانی در مکتب روس
شهریار عباسی معتقداست که رمان «لم یزرع» در زمرهٔ آثاری قرار میگیرد که شبیه به مکتب روس است زیرا در مکتب روس سه نکتهٔ بسیار برجسته وجود دارد که در این کتاب مشاهده میشود. نکتهٔ برجستهٔ اول «جغرافیا» است. در رمانهای روسی مواردی مانند زمین، جغرافیا، آسمان، طبیعت برجسته و بهنوعی خشن است مانند سرزمین روسیه که جغرافیای خشنی دارد. موضوع دوم برجستگی «گفتوگو و دیالوگ» در رمانهای روس است. در ادبیات روس و بهویژه در آثار افرادی مثل چخوف، داستایوفسکی پیشبرد داستان، شناخت شخصیتها همگی به کمک گفتوگو انجام میشود. در نهایت نکتهٔ سوم مربوط به «عریانبودن احساس و محکمبودن در بیان احساسات» است. این نکته در سایر داستانهای دنیا کمتر دیده میشود به گونهای که اگر رمانی با این ویژگیها را در اختیار شما بگذارند، بهراحتی متوجه میشوید که این رمان متعلق به ادبیات روس است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
سبک کتاب
رمان «لم یزرع»، رمانی واقعگراست که به شیوهٔ مدرن روایت شده است و از نظر موضوعی تلفیقی از جنگ و عشق است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
پیرنگ
پیرنگ بسیار محکم است و روابط علت و معلولی و اتفاقاتی که در رمان رخ میدهد دلیل دارد و بهصورت زنجیرهوار به هم پیوند دارند. «سعدون» به دنبال آب میرود، «احلی» را میبیند، عاشق میشود، با موانعی روبهرو میشود، برای رهایی از موانع به جنگ میرود و سپس اتفاقاتی در جنگ رخ میدهد. تمام اتفاقات بهصورت پیدرپی به وقوع میپیوندد. نویسنده کل داستان را به پنجاه صحنه تقسیم کرده و این صحنهها را در جای مناسب آورده است و در کنار هم میچیند. این موضوع باعث میشود که خواننده ناگهان با پنج صفحه فلسفهگویی مواجه نشود و همراه با حوادث و عنصر جاذبه به حرفهای نویسنده پی ببرد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
ساختار روایت
شیوهٔ روایت پازلی است. بایرامی در پرداخت، نوآوری کرده و از ساختار کلاسیک پرهیز کرده است به گونهای که خواننده نمیتواند پایان داستان را پیشبینی کند. روایت همواره در حال رفتوبرگشت است و در هر لحظه روایتی جدید داریم که روایتها در فضای شناور حرکت میکنند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارددر عمق عمیق داستان، ساختار روایت خطی است و اما در لایهٔ برابر چشم، خواننده، مدام با فلاشبک، حال و فلاشفوروارد مواجه است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
زاویه دید
راوی از یک بُعد «دانای کل» است و از بُعد دیگر در شیوهٔ روایت از یک صدا استفاده شده است که در ادبیات جدید به آن «ویس» میگویند. در حقیقت یکصدایی قسمتهای متفاوت متن را به هم متصل میکند و در میان آنها وحدت ایجاد میکند. زاویه دید در بخشهایی که سعدون در آن حضور دارد، گرایش محدود به ذهن سعدون است اما در جاهایی که سعدون نیست دانای کل داستان را روایت میکند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
شخصیتپردازی
اگر این باور را داشته باشیم که هر اثر هنری، نظامی از نشانهها است؛ «لم یزرع» یک نظام از نشانهها است. عناصر چهارگانهٔ آب، باد، خاک و آتش، در شخصیتهای داستان نمود دارد. در «لمیزرع» شخصیت اصلی که «سعدون» است و سایر شخصیتهای فرعی پویایی دارند و با توجه به حوداث داستانی دچار تغییر و تحول میشوند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد خواننده شخصیتها را میبیند و با آنها همراه میشود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
تعلیق
رمان، مدام تعلیق در تعلیق است و جایی که داستان میخواهد به نوعی معلوم شود، بازهم نویسنده با ایجاد یک تعلیق سعی دارد تا خواننده را کنجکاو کرده و با خود همراه کند. چرا سعدون را بازداشت و شکنجه کردند؟ آیا او به احلی میرسد؟ کشمکش بین پدر احلی و پدر سعدون به کجا میرسد؟ آیا سعدون دوباره به خانواده خود برمیگردد؟ دلیل دستگیری هیثم چیست؟خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد شروع داستان هم تعلیقبرانگیز بوده و اولین صحنه از کتاب با حلقآویزکردن یک آدم و تمرکزکردن از نگاه او که حلقآویز شده و همه چیز را وارونه نگاه میکند صورت گرفته است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
شخصیتهای اصلی
شخصیت اصلی «سعدون» است که بار اصلی داستان بر روی دوش اوست و دوربین داستان به روی او زوم شده است. او شخصیت متفاوتی با دیگر جوانها دارد. برای مثال در دیالوگی که با «هیثم» دارد لایههای دیگری از شخصیت وجودی او روشن میشود. او شخصیتی چندبعدی دارد و برخلاف جریان آب حرکت میکند. برای مثال برای رسیدن به عشقی بزرگتر به سربازی میرود اما وقتی میبینید که این موضوع چیزی نیست که آن را حس میکرده سعی میکند که از آن فرار کند و به هر دلیلی از آن بگریزد. او محافظهکار نیست که بگوید فقط این دو سال تمام شود تا من خلاص شوم.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
شخصیتهای فرعی
«احلی» که عاشق سعدون است و «هیثم» که دوست سعدون است شخصیتهای فرعی به حساب میآیند و هر کدام به اندازهٔ خود پرداخته شدهاند. برای مثال «خلیل»، پدر سعدون، شخصیتی است که در جای خود یعنی زمانی که پسرش را میکُشد، پرداخت فراوانی دارد و در جاهای دیگر بهعنوان یک فرد عادی که نمیخواهد برخلاف قبیله حرکت کند، معرفی میشود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
نثر
بایرامی در «لمیزرع» به زبانی یکتا دست پیدا کرده است. جملاتی بلند و پیوسته و میانش جملاتی بسیار کوتاه که هماهنگی معناداری دارند و حامل بار مفهومی مضمون است. او توانسته بر کلمات و جملات و عبارات و اصطلاحات بیش از تصاویر و مابهازاهای متعارف و شناختهشدهشان معنا بنشاند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
اظهارنظرها
ابراهیم زاهدی مطلق
« | «لمیزرع» رمان جنگی نیست، جنگ در حاشیه داستانی عاشقانه است که دستمایهای شده برای این که در فضای جنگ یک اتفاق عاشقانه بیفتد. بهگمان من در درمان دو فلش راهنما برای مخاطب دارد:
|
» |
رضا امیرخانی
« | «لم یزرع» با محتوای بسیار روشنفکرانه نوشته شده است. رمان اگر چه در حالوهوای دفاع مقدس است اما خواننده را با زندگی در جنگ و نه صرفاً جنگ آشنا میکند. رمان از تجهیزات جنگی از سرباز و گروهبان سخن میگوید اما از خطمقدم چیزی نمیگوید و نشان نمیدهد که سرباز عراقی چگونه به ما شلیک میکند بلکه از زندگی در جنگ میگوید. فضای رمان روستایی و جنگی است که به کار ارزش میدهد. مکان عراق است اما شخصیتهای ایرانی در آن حضور دارند. دو دلداده یعنی احلی و سعدون به وصال نمیرسند و این جنبهٔ ناگوار داستان را نشان میدهد زیرا دلیل فقدان این وصال، پدر سعدون است و این مشاجرهٔ پدر و پسر ما را یاد رستم و سهراب میاندازد. عدموصال لیلی و مجنون فضیلت است اما وصال احلی و سعدون فضیلت است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
|
» |
احمد دهقان
« | بعد از جنگ جهانی اول رماننویسان شروع به نوشتن رمان دربارهٔ جنگ و صرفاً خود جنگ کردند. بعد از جنگ جهانی دوم دیگر نوشتن از خود جنگ جذاب نبود بلکه به زندگی درون جنگ توجه کردند که دستکم دو نسل طول کشید. در ایران بعد از جنگ تحمیلی ابتدا رمانهایی دربارهٔ جنگ نوشته شد اما بلافاصله بعد از دو دهه رمانهایی دربارهٔ زندگی درون جنگ نوشته شد. بایرامی از رمان «هفت روز آخر» یعنی رمانی دربارهٔ وقایع جنگ، بعد از دو دهه به رمان «لم یزرع» رمانی دربارهٔ زندگی در جنگ رسید.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
|
» |
شهریار عباسی
« | رمان از یک سو در فضای غریبی سیر میکند و از سوی دیگر ما را با فضای رستم و سهراب، خسرو و شیرین، در آتشافتادن ابراهیم و... آشنا میکند. رمان بهظاهر در حوزهٔ دفاع مقدس نوشته شده است اما داستان، داستان رنج انسان، عشق، تفاوتها و در عین حال شباهتها است. لمیزرع میتواند جهانی و به زبانهای عربی و انگلیسی ترجمه شود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
|
» |
احمد شاکری
« | لمیزرع داستانی با گرایش واقعگرایی است. اما نه واقعگرایی دینی. شخصیتهای رمان دچار تردید و تزلزلاند و شخصیتهایی باورمند و دینگرایی نیستند که به تجربیات غیبی و قدسی دست یافته باشند. از این رو، بایرامی که در ایستگاه تقدیر باقی مانده است احتمالاً قادر نیست بسیاری از تجربیات ناب دینی صادر شده از شخصیتهای قدسی دفاع مقدس را روایت کند. شخصیتها نه در وجه عقلی که بیشتر از وجه احساسی با عالم مواجه میشوند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
|
» |
حسین فتاحی
« | رمان لمیزرع چند ویژگی دارد. اول این که از فرم جدیدی برخوردار است و تکراری نیست. میتوانست کلاسیک باشد؛ اما دارای فرمی مدرن است. برههٔ زمانی در آن شکسته شده است. دوماینکه رمان شخصیتهای زیادی دارد. سوم اینکه کار بر روی تضادها و جزئیات این تضادها درخور توجه است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
|
» |
نظر نویسنده دربارهٔ کتاب
« | «لمیزرع» نگاهی از آنسو به مقولهٔ جنگ بود و شخصیت ایرانی نداشت و از جهت ساختار نوشتن سختتر بود، چرا که سعی داشتهام این رمان روی مرز ناممکنها حرکت کند. بارها و بارها آن را نوشتم و مجبور شدم کنار بگذارم. حرکت بهنوعی روی لبهٔ تیغ بود. بهجهت ساختاری درآوردن دو بال موردنظرم مشکل بود؛ این که بین «تقدیر و تصادف» و «ممکن و ناممکن» حرکت کنم.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد من در «لمیزرع» خواستم نشان بدهم که بین تقدیر و تصادف، بین آن چه که باید انجام شود و انجام میشود و مقاومتی که شخصیت داستان در مقابل این مقدر دارد، تقابلی وجود دارد. در فضای کشور عراق و با آن دیکتاتوری که دارد، کسانی صدمه میبینند که هیچ نقش و سهمی نداشتند. در حقیقت وقتی یک آتشی بلند میشود، دود آن به چشم همه میرود حتی اگر این افراد در روشنکردن آتش نقشی نداشته باشند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
|
» |
« | «لمیزرع» رمانی بود که از ابتدا بر مبنای تصویر و برای تصویر، آن را نوشتم و تجربهای بود که تا پیش از این نداشتم؛ یعنی برقراری پیوند میان تصویر و ادبیات.[۲۲] | » |
« | عاملی که باعث میشود یک جایزه بُرد و نه لزوماً ارزش پیدا کند، یکی محتوای اثری است که انتخاب میشود و دیگری مبلغ مالی آن جایزه. از حیث محتوایی تکلیف جوایز روشن نیست. حتی در جایزهای به قامت نوبل هم شاهدیم که در این سالها به خوانندهها و ژورنالیستها هم جایزه ادبی دادهاند. البته قبول دارم که اختلاف سلیقه و حتی تضاد سلیقه وجود دارد و نقش تعیینکنندهای هم ایفا می کند، اما همین مسئله باعث شده که نتوانیم روی بحث محتوایی بسیاری از جوایز اعتباری باز کنیم.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
|
» |
« | «لم یزرع» بر بستر «تابو»ها پیش میرود، تابوهایی که برخی در دین، هیچ پایهای ندارد و فقط سنتهایی از نوع قبیلهای، آن را رقم زدهاند و باعث دوریها میشوند. شورش سعدون علیه سنتها، البته به نتیجهای نمیرسد ولی دستکم طرح موضوع است و حسرتبرانگیز.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
|
» |
چند سطر از لمیزرع
«همه اهل تدبیرند و اهل منطق، البته کمی دیر و بیشتر و هم زمان مرگ و میر! مادر و دختر آن روز خیلی از این حرفها زدند و بعد البته مادر به خواب فرو رفت نه از آن جهت که آن روز خسته بود و یا زیاد کار کرده بود. دیگر کاری نداشت. به خواب فرو رفت، چون دلش میخواست بخوابد. و بلکه هر چه بیشتر بخوابد و بلکه بیشتر از بیشتر بخوابد. فقط در آن وقت بود که آسوده میشد. البته کمی و بلکه دمی. و تا وقتی که خوابها شروع نشده بود. رویا نبودند کابوس هم نبودند. خیالپردزیهای خواب و بیداری هم نبودند حتی. در همهشان راه بود و در آخرش چاه بود. و مسافر، مسافر همیشه بود. میرفت یا میآمد و خطر در کمین بود و همین بود که همین بود.[۲۳]»
جوایز کتاب
برگزیدهٔ نهمین دورهٔ جایزه ادبی جلال آلاحمد[۲۴]
برگزیدهٔ سیوچهارمین دورهٔ جایزه کتاب سال[۲۵]
برگزیدهٔ شانزدهمين جايزهٔ ادبی شهيد حبيب غنیپور[۲۶]
مشخصات کتابشناختی
به استناد آمار خانهٔ کتاب «لمیزرع» توسط انتشارات «نیستان» و با طراحی جلد حبیب روانبخش، در سه نوبت بهچاپ رسید که در هر نوبت در ٢٢٠٠ نسخه و در مجموع تیراژ آن نزدیک به ۶۶٠٠ جلد رسیده است.
تغییرات طرح جلد در چاپهای مختلف
«لمیزرع» در چاپ دوم و در سال ١٣٩۶ با طراحی جلد جدید روانهٔ بازار کتاب شد.[۲۷]
نوا، نما و نگاه
کتاب صوتی «لم یزرع» با صدای آرمان سلطانزاده از سایت «نوار» قابلدسترس است.[۲۸]
برگهایی از لمیزرع
جستارهای وابسته
گفتوگو با محمدرضا بایرامی نویسندهٔ ادبیات داستانی و برگزیدهٔ «جایزه جلال» لمیزرع داستانی که هیچکس باور نخواهد کرد.
پانویس
- ↑ «لمیزرع برندهٔ جوایز ادبی».
- ↑ «نقد لمیزرع در روزنامهٔ ایران».
- ↑ «لمیزرع از نگاهی دیگر».
- ↑ «خلاصهٔ لمیزرع».
- ↑ «نفد و بررسی لم یزرع در ترنجستان».
- ↑ بایرامی، لمیزرع، ۵.
- ↑ «ایدهٔ لمیزرع».
- ↑ «لمیزرع شایسته تقدیر در جشنوارهٔ رشد».
- ↑ «دربارهٔ لمیزرع».
- ↑ «لمیزرع در روزنامهٔ قدس».
- ↑ «لمیزرع در روزنامهٔ صبح نو».
- ↑ ««لمیزرع» به بار نشست».
- ↑ «ارجاع تاریخی».
- ↑ «نقد و بررسی در فرهنگسرای انقلاب».
- ↑ «نقد و معرفی در خانهٔ هنرمندان».
- ↑ «نقد و بررسی در فرهنگسرای گلستان».
- ↑ «نقد و بررسی در کتابخانهٔ پیروزی».
- ↑ «نقد و بررسی در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه».
- ↑ «نقد و بررسی در کرج».
- ↑ «نقد و معرفی در سرای اهلقلم».
- ↑ «نقد و بررسی در سمنان».
- ↑ «برگزیده در جایزه جلال».
- ↑ بایرامی، لمیزرع، ۵.
- ↑ «جایزهٔ جلال».
- ↑ «جایزهٔ کتاب سال».
- ↑ «جايزهٔ شهيد حبيب غنیپور».
- ↑ «تغییر طراحی جلد».
- ↑ «کتاب صوتی لمیزرع».
منابع
- بایرامی، محمدرضا (۱۳۹۴). لمیزرع. تهران: نیستان. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۳۷-۸۳۰-۱.
پیوند به بیرون
- «لمیزرع برگزیدهٔ جوایز ادبی شد». ایسنا، ۱۵مرداد۱۳۹۷. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «نشست نقد و بررسی «لم یزرع» با حضور محمدرضا بایرامی و منتقدین محمدرضا گودرزی و حسین فتاحی در فرهنگسرای گلستان برگزار شد.». الف، ۳۰دی۱۳۹۵. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «رمان «لم یزرع» آغاز فصلی درخشان در ادبیات جنگ». روزنامهٔ ایران، ۲۷بهمن۱۳۹۵. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «نگاهی به ساختار لمیزرع برندهٔ جایزهٔ ادبی جلال». نیستان، ۴دی۱۳۹۵. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «بررسی «لم یزرع» با حضور منتقدان در پژوهشگاه فرهنگواندیشهٔ اسلامی برگزار شد.». پژوهشگاه فرهنگواندیشهٔ اسلامی، ٣١اردیبهشت۱۳۹۶. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «آیین رونمایی و جشن امضای «لم یزرع» در فرهنگسرای انقلاب اسلامی با همکاری انتشارات کتاب نیستان برگزار گردید.». نیستان، ١۴اردیبهشت۱۳۹۵. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «داستان موقعیت آدمها را بیان میکند.». خبرآنلاین، ۲۹آذر۱۳۹۵. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «جنگ فقط مجموعهای از ایثارگری محض نبود.». سرای اهل قلم، ۹مرداد۱۳۹۵. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «لمیزرع رمانی از مکتب ادبی روسیه است.». خبرگزاری مهر، ۵مهر۱۳۹۵. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «رمان «لمیزرع» در سمنان نقد و بررسی شد.». پایگاه حوزه هنری، ۴اسفند۱۳۹٧. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «نقد و بررسی «لم یزرع» با جمعی از منتقدان در کتابخانهٔ عمومی امیرکبیر کرج برگزار شد.». پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور، ۳۰بهمن۱۳۹۶. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «شاید «لمیزرع» فیلم شود.». روزنامهٔ جامجم، ۵اسفند۱۳۹۵. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- ««لمیزرع» حرکت میان تقدیر و تصادف بود.». ایکنا، ۵دی۱۳۹۵. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «نگاهی به رمان «لمیزرع»؛ روایتی تلخ از دجیل». جوان آنلاین، ۱۹شهريور۱۳۹۹. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- ««لمیزرع» بر بستر «تابو»ها پیش میرود.». خبرگزاری فارس، ۵مهر۱۳۹۵. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «لميزرع؛ رمانی فراموشنشدنی». خبرگزاری جمهوری اسلامی، ۷مهر۱۳۹۷. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «تجلیل از «لمیزرع» در جشنواره کتاب رشد». ایکنا، ۱۱دی۱۳۹۶. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «مصاحبه با نویسندهٔ لمیزرع». روزنامهٔ قدس، ٢٣بهمن۱۳۹۵. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «مصاحبهٔ صبح نو با محمدرضا بایرامی». روزنامهٔ صبح نو، ۵دی۱۳۹۵. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «لمیزرع بایرامی به بار نشست.». روزنامهٔ صبح نو، ۵دی۱۳۹۵. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «لمیزرع از کشتار شیعیان عراق میگوید». نیستان، ۵دی۱۳۹۵. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «لمیزرع برگزیدهٔ نهمین دورهٔ جایزه ادبی جلال آلاحمد». جایزه ادبی جلال آلاحمد، دی۱۳۹۵. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «برگزیدگان جایزهٔ کتاب سال معرفی شدند». ایسنا، ۱۹بهمن۱۳۹۵. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «لمیزرع برگزیدهٔ جایزهٔ شهید حبیب غنیپور». همشهری آنلاین، ١١اسفند۱۳۹۵. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «چاپ دوم «لمیزرع» با طرح جلد جدید در نمایشگاه کتاب». خبرگزاری فارس، ١۴اردیبهشت۱۳۹۶. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.
- «کتاب صوتی لمیزرع». نوار. بازبینیشده در ٢٨مهر۱۳۹۹.