سَووشون: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
محمد ایذجی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
طراوت بارانی (بحث | مشارکت‌ها)
جز طراوت بارانی صفحهٔ سووشون را به سَووشون منتقل کرد
 
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
| عنوان          = سووشون
| عنوان          = سووشون
| تصویر          =  
| تصویر          = Savushun0.jpg
|اندازه تصویر    =  
|اندازه تصویر    =  
| زیرنویس تصویر  =  
| زیرنویس تصویر  = '''کتابی که هرگز کهنه نمی‌شود'''<ref name= ''سناپور''>{{یادکرد وب|نشانی= http://www.ibna.ir/fa/doc/report/262654/%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D9%87%D8%B1%DA%AF%D8%B2-%DA%A9%D9%87%D9%86%D9%87-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D9%84%D8%AE%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%81%D8%B3%D8%AA-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%A8%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1|عنوان= سووشون کتابی است که هرگز کهنه نمی‌شود}}</ref>
| نویسنده        = [[سیمین دانشور]]
| نویسنده        = [[سیمین دانشور]]
| تصویرگر        =  
| تصویرگر        =  
خط ۱۰: خط ۱۰:
| مجموعه          =
| مجموعه          =
| موضوع          =  
| موضوع          =  
| سبک            = واقع‌گرا، نمادگرا  
| سبک            = واقع‌گرا و نمادگرا  
| ناشر            = انتشارات خوارزمی
| ناشر            = انتشارات خوارزمی
| ناشر فارسی      =
| ناشر فارسی      =
خط ۲۳: خط ۲۳:
| پیش از          =  
| پیش از          =  
}}
}}
'''سَووشون''' (به فتح سین<ref>{{پک|گلشیری|۱۳۷۶|ک= جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور|ص= ۷۷}}</ref>) رمانی پیشرو و مهم است به‌قلمِ [[سیمین دانشور]] که روزگارِ تلخِ مردمانِ ناحیهٔ جنوب ایران را در جنگ جهانی دوم و در پیِ آن فقر و قحطی را روایت می‌کند. این رمان نخستین بار در سال۱۳۴۸ منتشر شد و تا کنون بیش از بیست بار تجدیدچاپ شده است.<ref name= ''بازار''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.mehrnews.com/news/4173266/%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7-%D9%87%D9%85-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D9%85%DB%8C-%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D8%AF|عنوان= سووشون به بازار کتاب ایتالیا هم راه می‌یابد}}</ref>   
<center>* * * * *</center>
دانشور این رمان را در دهه‌ای نوشت که نویسندگان ایرانی به‌سبب فشار استبداد و افزایش سانسور و خفقان داستان‌هایی می‌نوشتند که حاوی مضامین پوچ‌گرایی، ناامیدی و تقدیرگرایی بودند؛ ولی سیمین با خلق سووشون بذر امید و مقاومت و هدف‌داربودنِ زندگی را در ادبیات داستانی آن روزگار کاشت و پرورش داد.<ref name= ''مکتب''>{{یادکرد ژورنال|عنوان= تحلیل درون‌مایه‌های «سووشون» از نظر مکتب‌های ادبی و گفتمان‌های اجتماعی|ژورنال= دوفصلنامهٔ پژوهش زبان و ادبیات فارسی|شماره= ۳}}</ref> نویسنده در سووشون ایرانِ روزگار خویش را موضوع تفکر خود قرار داده و رمانی حماسی خلق کرده است که جغرافیا و هویت مشخصی دارد و در آن اثری از غُرزدن‌های نویسندهٔ ایرانی نیست.<ref name= ''بوطیقا''>{{یادکرد وب|نشانی= https://shahrestanadab.com/Content/ID/10567/%D8%A8%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%BE%D9%86%D8%AC%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%85%DB%8C%D8%B2%DA%AF%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%D9%88%D8%B7%DB%8C%D9%82%D8%A7-%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D8%B6%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86|عنوان= پروندهٔ پُرترهٔ سیمین دانشور؛ بیست و پنجمین میزگرد بوطیقا: سیمین دانشور و ضرورت بازخوانی رمان سووشون}}</ref>{{سخ}}
سووشون به مخاطب نشان می‌دهد در جنگ جهانی دوم انگلیس با سربازان هندی، جنوب ایران را تحت‌سلطهٔ خود درآورده و انجام امور شهرها را به دست گرفته است. انگلیس برای تهیهٔ خوراک سربازان از خان‌های قبایل آذوقه خریداری می‌کند و خان‌ها نیز برای حفظ جاه‌ومقام خویش ارتش انگلیس را تأمین می‌کنند. در این میان یکی از خان‌ها به نام یوسف، قهرمان بزرگ رمان، به انگلیس آذوقه نمی‌فروشد، خان‌های دیگر را از این کار منع می‌کند، در روزهای قحطی مازاد آذوقهٔ خود را در اختیار نیازمندان می‌گذارد و با استعمارگران مبارزه می‌کند.{{سخ}}
سووشون یک رمان تاریخی، هنری، حماسی، رمزی و رئالیستی است که رگه‌هایی از رُمانتیسم را دارد.<ref>{{یادکرد ژورنال|عنوان= جنبه‌های نمادین رمان سووشون|ژورنال= فنون ادبی (علمی پژوهشی)|شماره= ۱ (پیاپی۶)}}</ref> این رمان آمیزه‌ای از واقعیت و تخیل است<ref name= ''آمیزه''>{{پک|پناهی‌فرد|۱۳۹۰|ک= سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش|ص= ۱۳۶}}</ref>، ساختار کاملی دارد و از آن می‌توان به‌عنوان یک معیار قابل‌اعتماد برای سنجیدن رمان‌های دیگر از لحاظِ ساختار استفاده کرد.<ref>{{پک|پناهی‌فرد|۱۳۹۰|ک= سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش|ص= ۱۳۵}}</ref> رمان سووشون به‌سبب درون‌مایهٔ قوی و پردازش صحیحِ شخصیت‌های داستانی، نقطهٔ عطفی در تاریخ داستان معاصر ایران محسوب می‌شود.<ref name= ''مکتب''/>{{سخ}}
رمانِ ایرانی از ابتدا شامل موضوعات مختلفی بوده است. درون‌مایهٔ رمان‌ها گاهی مسائل سیاسی، گاهی انتقاد از رفتارهای عمومی، گاهی موضوع زن و گاهی هم زخم‌های درونی انسان بوده‌اند؛ ولی سووشون همهٔ آنچه را که به‌صورت جداگانه گفته شده بود، یک‌جا دارد.<ref name= ''بوطیقا''/>{{سخ}}
این رمانِ پرفروش به زبان‌های مختلف دنیا ترجمه شده است.<ref name= ''بازار''/>


'''سَووشون''' (به فتح سین<ref name=''جدال''>{{پک|گلشیری|۱۳۷۶|ک=جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور|ص=}}</ref>) رمانی است به قلم سیمین دانشور که در سال۱۳۴۸ منتشر شد.
[[پرونده:Savushun4.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''چاپ چهاردهم در سال۱۳۷۷ با طرحِ عاشق‌ومعشوق از [[حسین بهزاد]] بر روی جلد'''</center>]]
{{سخ}}این رمان به زبان‌های مختلف دنیا ترجمه شده است و از دسته کتاب‌های پرفروش می‌باشد که تا کنون به چاپ نوزدهم رسیده است.
[[پرونده:Savushun2.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''چاپ نوزدهم در سال۱۳۹۲'''</center>]]
{{سخ}}فرانچسکو بریوسکی که مدیر انتشارات بریوسکی در ایتالیا است؛ در مراسم رونمایی از ترجمهٔ ایتالیایی رمان سووشون در نمایشگاه کتاب شهر میلان، این کتاب را از مهم‌ترین و زیباترین رمان‌های نیم‌قرن اخیر ایران معرفی کرد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/96122212265/%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%86|عنوان=رونمایی از ترجمهٔ سووشون در میلان|انتشارات=خبرگزاری ایسنا|کد خبر=۹۶۱۲۲۲۱۲۲۶۵|تاریخ انتشار=۲۲اسفند۱۳۹۶|تاریخ بازبینی=۳اردیبهشت۱۳۹۸ (۲۳آوریل۲۰۱۹)}}</ref>  
[[پرونده:Savushun5.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''طرحِ روی جلد اثری از [[آیدین آغداشلو]]'''</center>]]
{{سخ}}سووشون آمیزه‌ای است از واقعیت و تخیل. ساختار کاملی دارد و از آن می‌توان به عنوان یک معیار قابل اعتماد برای سنجیدن رمان‌های دیگر از لحاظ ساختار استفاده کرد. 
[[پرونده:Simin daneshvar8.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''[[سیمین دانشور|بانوی داستانِ ایران]]'''</center>]]
{{سخ}}این کتاب تسلط بیگانگان بر کشور را که عامل بدبختی مردم و قحطی و مرگ‌ومیر آنها است روایت می‌کند.<ref name=''پناهی‌فرد''>{{پک|پناهی‌فرد|۱۳۹۰|ک=سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش|ص=}}</ref>  
[[پرونده:Savushun. Jalal.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''یوسفِ زری همان [[جلال آل‌احمد|جلالِ]] [[سیمین دانشور|سیمین]]'''</center>]]


==نگاهی گذرا به سووشون==
===سووشون در یک بند===
یوسف خان است و می‌کوشد تا رعیتش در آسودگی زندگی کند. او از آن دسته مالکانی نیست که فقر و تیره‌روزی را برای رعایا بخواهد؛ ولی زندگی مرفه و آسوده‌ای را برای خود داشته باشد. یوسف تحصیل‌کرده است و با ستم‌ورزی و استعمار مخالفت می‌کند. زری هم زنی تحصیل‌کرده است. او عاشق یوسف و بچه‌هایشان است و می‌کوشد تا زندگی آرامی داشته باشند؛ ولی رویدادها خلافِ خواستهٔ زری در جریانند، یوسف محصولات خود را به نیروهای متفقین نمی‌فروشد و با استبداد مخالفت می‌کند و دست به مبارزه می‌زند. زری با تندروی‌های یوسف مخالف است و او را به آرامش دعوت می‌کند، ترس ازدست‌دادن یوسف دلش را می‌لرزاند و یوسف را همچون سیاوشی که مظلومانه کشته شد می‌پندارد.<ref>{{یادکرد ژورنال|عنوان= سیمین دانشور و رمان سووشون|ژورنال= ادبیات داستانی|شماره= ۱۸}}</ref>


==برای کسانی که کتاب را نخوانده‌اند==
===شخصیت‌های واقعی رمان===
سووشون به معنی سوگ سیاوش است که در ادبیات فارسی بعد از مرگ سیاوش مرسوم شد. این عزاداری هنوز در برخی از نواحی فارس و کهکیلویه و بویراحمد برگزار می‌شود.<ref name=''مطالعات''>{{یادکرد ژورنال| نام خانوادگی=عرفانی بیضایی|نام=محمدجواد|نام خانوادگی۲=جوادی|نام۲=اشرف|عنوان=تأثیرپذیری سیمین دانشور در نگارش داستان سووشون از داستان سیاوش در شاهنامه|ژورنال =مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه|مکان = |دوره =۳|شماره=۴|سال=۱۳۹۶}}</ref>
بیشترِ شخصیت‌های رمان از شخصیت‌های واقعی برداشت شده‌اند و در کورهٔ تخیل نویسنده به شخصیت‌های متفاوتی تبدیل شده‌اند.<ref>{{پک|پناهی‌فرد|۱۳۹۰|ک= سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش|ص= ۱۴۵}}</ref>
یوسف آینهٔ [[جلال آل‌احمد]] است. او مردی مهربان، صمیمی، صادق و البته کمی عصبی، سازش‌ناپذیر و سرسخت است. یک روشن‌فکر صریح و خشمگین که قصد دارد شیوهٔ زندگی جامعه را تصحیح کند. او با احزاب چپ موافق نیست و گروه راست را هم قبول ندارد، بلکه طرف‌دار مبارزه‌ای مستمر و آرام است. یوسف شخصیت پایداری دارد؛ ولی زری در طول داستان متحول می‌شود، او که در آغاز داستان تنها در فکر آرامش خانواده بود و قصد داشت مقابل اهداف شوهرش بایستد، در پایان رمان دگرگون می‌شود، اهداف یوسف برایش روشن می‌شود و می‌گوید:
{{گفتاورد تزیینی|می‌خواستم بچه‌هایم را در آرامش و با محبت بزرگ کنم؛ اما حالا با کینه بزرگ می‌کنم و دست خسرو تفنگ می‌دهم.}}
شخصیتِ نویسنده در زری حلول کرده است. زری زنی است که صلح و دوستی را به جنگ ترجیح می‌دهد. فعالیت‌های سیاسی شوهرش سبب نگرانی‌هایش است. زری همچون [[سیمین دانشور|سیمین]] تحصیل‌کرده است با این تفاوت کوچک که زری خانه‌دار ولی سیمین شاغل بود.<ref>{{پک|پناهی‌فرد|۱۳۹۰|ک= سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش|ص= ۱۴۱}}</ref> سیمین در رمان سووشون به آرزوی بچه‌دارشدنش رسیده است، زری سه بچه دارد. در رمان مشاهده می‌کنیم زمانی که بچه‌های زری گم می‌شوند، چه اضطراب عمیقی بر قلب او سایه می‌افکند.<ref name= ''صد سال''/>{{سخ}}
چهرهٔ واقعی دکتر عبدالله‌خان، پدر سیمین دانشور یعنی دکتر محمدعلی دانشور است. عبدالله‌خان در داستان و محمدعلی دانشور در واقعیت با مردم به‌مهر رفتار می‌کنند و مخالف ستم‌اند. هر هفته با دوستان بر مزار خواجه حافظ شیرازی می‌رفتند و غزل می‌خواندند. دکتر عبدالله‌خان حامی یوسف است.{{سخ}}داستان روزه گرفتن مهری و شکستن روزهٔ او توسط مدیر مدرسه یکی از واقعه‌هایی است که سیمین دانشور زمانی که در مدرسهٔ مهرآیین درس می‌خواند با آن مواجه شده بود.<ref>{{پک|پناهی‌فرد|۱۳۹۰|ک= سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش|ص= ۱۴۴}}</ref>  


===آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب===
===اثری ماندگار===
کیکاووس پادشاه ایران پسری داشت به نام سیاوش که از نژاد فریدون بود. سیاوش را از کودکی به رستم می‌سپارند تا او را پرورش دهد و فنون رزم را به او آموزش دهد. رستم هم در تربیت او می‌کوشد. زمانی که سیاوش نزد پدرش برمی‌گردد؛ جوانی برومند و زیبا شده است. نامادری سیاوش دل به او می‌سپارد، ولی سیاوش به خواستهٔ او تن نمی‌دهد؛ بنابراین زن به سیاوش تهمت می‌زند. کیکاووس به تحریکِ اخترشناسان و سرانِ سپاه دستور می‌دهد برای اثبات این موضوع، سیاوش باید از آتش عبور کند. عبور از آتش برای اثبات بی‌گناهی یک سنت قدیمی و مرسوم بوده است. سیاوش به سلامت از آتش می‌گذرد و بی‌گناهی او بر همگان اثبات می‌شود. در همین هنگام، افراسیابِ تورانی به ایران حمله می‌کند و رستم و سیاوش به همراه سپاهی به جنگ با او برمی‌خیزند. افراسیاب پیشنهاد صلحی می‌دهد که به نفع ایرانیان است. صلح از جانی رستم و سیاوش پذیرفته می‌شود، ولی کیکاووس صلح را قبول ندارد و رستم را خلعِ وظیفه می‌کند و طوس را به جای او به عنوان مأمور جنگ برمی‌گزیند. سیاوش عهدشکنی را خلاف جوانمردی می‌پندارد و به پیمان صلح خود وفادار می‌ماند و رهسپارِ توران می‌شود. افراسیاب هم مقدم او را گرامی می‌دارد و حکومت بخشی از توران را به او می‌سپارد. گرسیوز که برادر افراسیاب است؛ به سیاوش حسادت می‌ورزد و از وی نزد افراسیاب بدگویی می‌کند که سیاوش قصد سرنگونی تخت و تاج تورانیان را دارد. نیرنگِ گرسیوز کارساز می‌شود و سیاوش را اسیر می‌کنند و مظلومانه می‌کشند.<ref name=''مطالعات''/>
اغلب منتقدان رمان سووشون را شاهکار سیمین دانشور دانسته‌اند.<ref>{{پک|پناهی‌فرد|۱۳۹۰|ک= سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش|ص= ۱۶۲}}</ref> [[جمال میرصادقی]] اظهار می‌کند رمان سووشون در بدو انتشار توجه خوانندگان و منتقدان را جلب کرد. این رمان نه‌تنها در ذهن خوانندگان هم‌وطن رسوخ کرد، بلکه با ترجمه به زبان‌های دیگر بر ذهن خوانندگان ممالک دیگر نیز اثر گذاشت و این تأثیر، ذهنیت مخاطبان را نسبت به درون‌مایهٔ سووشون که ایستادگی در برابر خواسته‌های ناروای زورمندان و بیگانگان بود متحول و متعالی کرد.{{سخ}}
رمان سووشون را دو نسل خوانده‌اند و هنوز هم خواندنش برای جوان‌ها جالب و جذّاب است. زمان معیار مناسبی برای سنجیدن اعتبار یک اثر است. این رمانِ باارزش و ماندگار  در شمار رمان‌های تثبیت‌شده و کلاسیک ادبیات داستانی معاصر به حساب می‌آید.<ref>{{پک|میرصادقی|۱۳۸۲|ک= داستان‌نویس‌های نام‌آور معاصر ایران|ص=}}</ref>


===یک بند در معرفی خلاصه کتاب (بدون رجوع به اطلاعات شناسنامه‌ای)===
در زمان جنگ جهانی دوم مردم جنوب ایران با نیروهای متفقین و دست‌نشانده‌های آنان درگیر بودند. در این بین انسانی آزاده به نام یوسف بر خلاف خواسته‌های متفقین، آذوقه‌های خود را به آنان نمی‌فروخت؛ بلکه آذوقه‌ها را در اختیار اهالی شهر و کشاورزان قرار می‌داد و از هشدارهای نیروهای اشغال‌گر و پیامدهای این تصمیم بیم نداشت. زری می‌کوشید تا همسرش یوسف را از این مخالفت‌ها بازدارد تا جان خود و فرزندان و همسرش در امان بماند، ولی یوسف به هدفش ایمان داشت و بدون هیچ تزلزلی در راهی که انتخاب کرده بود، قدم برمی‌داشت. سرانجام یوسف جانش را فدا کرد و تحولی شگرف بر روح و جان زری پدیدار شد. همهٔ ترس او به شجاعت تبدیل شد و تصمیم گرفت راه یوسف را دنبال کند و شهر شیراز نیز یک تن با او همراه شد. حاکم وقت اجازهٔ تشییع جنازهٔ یوسف را نمی‌داد. خانوادهٔ یوسف شبانه پیکر او را به خاک سپردند و مهر او برای همیشه در دل مردم باقی ماند.<ref name=''مطالعات''/>


===گزارشی از شخصیت‌ حاضر در کتاب داستان - گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر- گزارشی از فصل‌های مختلف کتاب پژوهش===
===تقدیم به دوست===
====الهام از شخصیت‌های واقعی====
سیمین در غم ازدست‌دادن [[جلال آل‌احمد|جلال]] در تقدیمیهٔ رمان چنین نوشته است<ref>{{پک|پناهی‌فرد|۱۳۹۰|ک= سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش|ص= ۴۲}}</ref>:
در رمان سووشون بسیاری از شخصیت‌های واقعی گرته‌برداری شده‌اند و در کورهٔ تخیل نویسنده به شخصیت‌های متفاوتی تبدیل شده‌اند.<ref name=''پناهی‌فرد''/>
:'''به‌یاد دوست'''  
یوسف آیینهٔ جلال آل‌احمد است. او مردی مهربان، صمیمی، صادق و البته کمی عصبی، سازش‌ناپذیر و سرسخت است. یک روشن‌فکر صریح و خشمگین که قصد دارد شیوهٔ زندگی جامعه را تصحیح کند. او با احزاب چپ موافق نیست و گروه راست را هم قبول ندارد، بلکه طرفدار مبارزه‌ای مستمر و آرام است. یوسف شخصیت پایداری دارد ولی زری در طول داستان متحول می‌شود؛ او که در آغاز داستان تنها در فکر آرامش خانواده بود و قصد داشت مقابل اهداف شوهرش بایستد، در پایان رمان دگرگون می‌شود، اهداف یوسف برایش روشن می‌شود و می‌گوید: «می‌خواستم بچه‌هایم را در آرامش و با محبت بزرگ کنم اما حالا با کینه بزرگ می‌کنم و دست خسرو تفنگ می‌دهم.»
:'''که جلال زندگی‌ام بود و در سوگش'''
{{سخ}}شخصیت نویسنده در زری حلول کرده است. زری زنی است که صلح و دوستی را به جنگ ترجیح می‌دهد. فعالیت‌های سیاسی شوهرش سبب نگرانی‌هایش است. زری همچون سیمین تحصیل‌کرده است با این تفاوت کوچک که زری خانه‌دار ولی سیمین شاغل بود.<ref name=''پناهی‌فرد''/> سیمین در رمان سووشون به آرزوی بچه‌دار شدنش رسیده است؛ زری سه بچه دارد. در رمان مشاهده می‌کنیم زمانی که بچه‌های زری گم می‌شوند، چه اضطراب عمیقی بر قلب او سایه می‌افکند.<ref name=''صد سال''/>
:'''به‌سَووشون نشسته‌ام.'''
{{سخ}}چهرهٔ واقعی دکتر عبدالله خان، پدر سیمین دانشور یعنی دکتر محمدعلی دانشور است. هر دو با مردم به مهر رفتار می‌کنند و مخالف ستم هستند. هر هفته با دوستان بر مزار خواجه حافظ شیرازی می‌رفتند و غزل می‌خواندند. دکتر عبدالله خان حامی یوسف است.
{{سخ}}داستان روزه گرفتن مهری و شکستن روزهٔ او توسط مدیر مدرسه یکی از واقعه‌هایی است که سیمین دانشور زمانی که در مدرسهٔ مهرآیین درس می‌خواند با آن مواجه شده بود.<ref name=''پناهی‌فرد''/>


===دلیل شهرت کتاب===
===کتابی که باید خواند===
اغلب منتقدان رمان سووشون را شاهکار سیمین دانشور دانسته‌اند. [[جمال میرصادقی]] اظهار می‌کند رمان سووشون در بدو انتشار توجه خوانندگان و منتقدان را جلب کرد. این رمان نه‌تنها بر ذهن خوانندگان هم‌وطن تأثیر گذاشت؛ بلکه با ترجمه به زبان‌های دیگر بر ذهن خوانندگان ممالک دیگر نیز مؤثر افتاد و این تأثیر، ذهنیت مخاطبان را نسبت به درون‌مایهٔ سووشون که ایستادگی در برابر خواسته‌های ناروای زورمندان و بیگانگان بود متحول و متعالی ساخت. {{سخ}}زمان معیاری است که اعتبار یا بی‌اعتباری اثری را معین می‌کند. رمان سووشون را دو نسل خوانده‌اند و هنوز هم خواندنش برای جوان‌ها جالب و جذّاب است. این رمان اثری باارزش و ماندگار است که در شمار رمان‌های تثبیت‌شده و کلاسیک ادبیات داستانی معاصر در آمده است.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =میرصادقی| نام =جمال| پیوند نویسنده =جمال میرصادقی| عنوان =[[داستان‌نویس‌های نام‌آور معاصر ایران]] | ترجمه = | جلد = | سال =۱۳۸۲| ناشر =انتشارات اشاره|مکان =تهران | شابک =| صفحه = | پیوند = }}</ref>  
سووشون یکی از اصلی‌ترین رمان‌هایی است که کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲ را به‌شکلی هنرمندانه روایت کرده است. [[سیمین دانشور|دانشور]] از روایت اسطوره‌ای سیاوش و روایت مذهبی قیام امام حسین(ع) بهره گرفته و شخصیت یوسف را آفریده است.<ref>{{یادکرد ژورنال|عنوان= تحلیل اسطوره‌ای رمان سووشون با نگاه به تأثیر کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲|ژورنال= فصلنامهٔ ادبیات عرفانی و اسطوره‌شناختی|شماره= ۳۴}}</ref>{{سخ}}
شخصیت‌ها در رمان، موقعیت تاریخی را نشان می‌دهند. در زمان حاضر نیز جنبه‌های تاریخی و اجتماعیِ موجود در سووشون را شاهدیم. مهم‌ترین کشمکش داستان تنش بین ایران و انگلیس و به‌طور کلی دنیای غرب است که ایران اکنون نیز با این مسئله درگیر است، به همین دلیل سووشون کتابی است که هرگز کهنه نمی‌شود.<ref name= ''سناپور''/>


===چرا باید این کتاب را خواند؟===
==نگاهی عمیق‌تر به سووشون==
قشرها و گروه‌های مختلف و با ذوق و سلیقه‌های گوناگون و در سن و سال‌های متفاوت، پیر و جوان، زن و مرد رمان سووشون را خوانده‌اند و پسندیده‌اند و از آن لذت برده‌اند و خود را با آن سرگرم کرده‌اند. همهٔ بزرگان ادبیات معاصر ایران، این رمان را اثری ماندگار در ادب فارسی و باارزش در نشان دادن دوره‌ای از تاریخ معاصر ایران می‌دانند.<ref name=''پناهی‌فرد''/>  
===از میان یادها===
====بارقه‌های نگارش سووشون====
سووشون به معنی سوگ سیاوش در ادبیات فارسی بعد از مرگ سیاوش مرسوم شد. این عزاداری هنوز در برخی از نواحی فارس و کهگیلویه و بویراحمد برگزار می‌شود.<ref name= ''مطالعات''>{{یادکرد ژورنال|عنوان= تأثیرپذیری سیمین دانشور در نگارش داستان سووشون از داستان سیاوش در شاهنامه|ژورنال= مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه|شماره= ۴}}</ref>


==برای کسانی که کتاب را خوانده‌اند==
====یادی از سیاوش====
سیمین دانشور دلیل نام‌گذاری این رمان را به سووشون این‌گونه بیان می‌کند: «این رمان بدان علت سووشون نام گرفته که شخصیت اول و قهرمانش به صورتی ناجوانمردانه و مظلومانه همچون سیاوش به دست بیگانگان، همچون امام حسین (ع) در صحرای کربلا، در ده خود و به تیر ناشناسی به شهات می‌رسد. برای سیاوش کسی عزاداری نکرد. دور از وطن کشته شد و میزبانانش به عهد خود وفا نکردند. برای امام حسین (ع) به جز افراد باقی‌ماندهٔ خاندانش کسی نگریست. یوسف سووشون هم در میان خیل دشمنان یکه و تنها می‌ماند و به شهادت می‌رسد. مراسم تشییع جنازه‌اش به وسیلهٔ پلیس به هم می‌خورد و جنازه‌اش شبانه و با حضور عدهٔ قلیلی از مردم و خانواده‌اش دفن می‌شود. زری در سووشون در روز تشییع جنازهٔ یوسف از سخنان عمه‌خانوم که دربارهٔ انتقام و زنده نگه‌داشتن یاد یوسف است، به یاد حضرت زینب (س) می‌افتد.<ref name=''مطالعات''/>
کیکاووس، پادشاه ایران، پسری داشت به نام سیاوش که از نژاد فریدون بود. سیاوش را از کودکی به رستم می‌سپارند تا او را پرورش دهد و فنون رزم را به او آموزش دهد. رستم هم در تربیت او می‌کوشد. زمانی که سیاوش نزد پدرش برمی‌گردد، جوانی برومند و زیبا شده است. نامادری سیاوش دل به او می‌سپارد؛ ولی سیاوش به خواستهٔ او تن نمی‌دهد، بنابراین زن به سیاوش تهمت می‌زند. کیکاووس به‌تحریکِ اخترشناسان و سرانِ سپاه دستور می‌دهد برای اثبات این موضوع، سیاوش باید از آتش عبور کند. عبور از آتش برای اثبات بی‌گناهی یک سنت قدیمی و مرسوم بوده است. سیاوش به‌سلامت از آتش می‌گذرد و بی‌گناهی او بر همگان اثبات می‌شود. در همین هنگام، افراسیابِ تورانی به ایران حمله می‌کند و رستم و سیاوش به‌همراه سپاهی به جنگ با او برمی‌خیزند. افراسیاب پیشنهاد صلح می‌دهد. صلح از جانب رستم و سیاوش پذیرفته می‌شود؛ ولی کیکاووس صلح را قبول ندارد و رستم را خلعِ وظیفه می‌کند و طوس را به‌جای او به‌عنوان مأمور جنگ برمی‌گزیند. سیاوش عهدشکنی را خلاف جوانمردی می‌پندارد و به پیمان صلح خود وفادار می‌ماند و رهسپارِ توران می‌شود. افراسیاب هم مَقدم او را گرامی می‌دارد و حکومت بخشی از توران را به او می‌سپارد. گرسیوز که برادر افراسیاب است، به سیاوش حسادت می‌ورزد و از وی نزد افراسیاب بدگویی می‌کند که سیاوش قصد سرنگونی تخت‌وتاج تورانیان را دارد. نیرنگِ گرسیوز کارساز می‌شود و سیاوش را اسیر می‌کنند و مظلومانه می‌کشند.<ref name= ''مطالعات''/>


{{جعبه گفتاورد |نقل‌قول=<center><span style="color:darkblue">'''سیمین دانشور دلیل نام‌گذاری این رمان را به سووشون این‌گونه بیان می‌کند: «این رمان بدان علت سووشون نام گرفته که شخصیت اول و قهرمانش به‌صورتی ناجوانمردانه و مظلومانه همچون سیاوش به دست بیگانگان، همچون امام حسین(ع) در صحرای کربلا، در ده خود و به تیر ناشناسی به‌شهادت می‌رسد. برای سیاوش کسی عزاداری نکرد. دور از وطن کشته شد و میزبانانش به عهد خود وفا نکردند. برای امام حسین(ع) به‌جز افراد باقی‌ماندهٔ خاندانش کسی نگریست. یوسف سووشون هم در میان خیل دشمنان یکه و تنها می‌ماند و به‌شهادت می‌رسد. مراسم تشییع جنازه‌اش توسط پلیس به‌هم می‌خورد و جنازه‌اش شبانه و با حضور عدهٔ قلیلی از مردم و خانواده‌اش دفن می‌شود. زری در سووشون در روز تشییع جنازهٔ یوسف از سخنان عمه‌خانوم که دربارهٔ انتقام و زنده‌نگه‌داشتن یاد یوسف است، به یاد حضرت زینب(س) می‌افتد.'''<ref name=''مطالعات''/></span><noinclude></center>|تراز=چپ|عرض=۴۰%|رنگ پس‌زمینه=silver}}


===سال‌شمار کتاب===
===سال‌شمار کتاب===
۱۳۴۸: رمان سووشون برای نخستین بار منتشر شد.
* '''۱۳۴۸''' انتشار رمان سووشون برای نخستین بار  
{{سخ}}۱۳۴۹: در خردادماه و دی‌ماه به چاپ دوم و سوم رسید. پرتو نوری‌علا نقدی بر این کتاب نوشت که در نشریهٔ فردوسی منتشر شد.
* '''۱۳۷۶''' ترجمه با عنوان Drama der Trauer-savushun  به زبان آلمانی<ref name= ''میلادی''>{{یادکرد وب|نشانی= https://sobh-eqtesad.ir/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86/|عنوان= انتشار ترجمهٔ ایتالیایی رمان سووشون در سال آینده}}</ref>  
{{سخ}}۱۳۵۲: به چاپ پنجم رسید.
* '''۱۳۸۴''' ترجمه با عنوان suvashun به زبان اسپانیایی<ref name= ''میلادی''/> 
{{سخ}}۱۳۵۳: در چاپ ششم منتشر شد.
* '''۱۳۹۳''' راهیابی به بیست‌وهفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب<ref name= ''نوار''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.navaar.ir/artists/author/907/%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1|عنوان= کتاب صوتی سووشون}}</ref>
{{سخ}}۱۳۵۵: با چاپ هفتم منتشر شد.
* '''۱۳۹۷''' رونمایی از نسخهٔ ایتالیایی در سی‌ویکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://www.honaronline.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-8/117898-%D9%81%D8%B1%D8%AF%D8%A7-%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86|عنوان= فردا، رونمایی ترجمهٔ ایتالیایی سووشون در نمایشگاه کتاب تهران}}</ref>  
{{سخ}}۱۳۵۶: به چاپ هشتم رسید.
{{سخ}}۱۳۵۷: انتشار کتاب در چاپ نهم.
{{سخ}}۱۳۶۰: به چاپ دهم رسید.
{{سخ}}۱۳۶۳: کتاب به چاپ یازدهم رسید.
{{سخ}}۱۳۶۸: انتشار رمان در چاپ دوازدهم.
{{سخ}}۱۳۷۱: به چاپ سیزدهم رسید.
{{سخ}}۱۳۸۸: در چاپ شانزدهم منتشر شد.<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =عبداللهی| نام =مهناز| نام خانوادگی۲ =  | نام۲ =  | عنوان =سال‌شمار سیمین دانشور | ژورنال =بخارا| مکان = | دوره = | شماره =۷۵ | سال =۱۳۸۹ | تاریخ بازبینی = ۲۲فروردین۱۳۹۸}}</ref>  
{{سخ}}۱۳۹۲: به چاپ نوزدهم رسید.
{{سخ}}۱۳۹۳: در بیست و هفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب عرضه شد.<ref name=''نوار''>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.navaar.ir/artists/author/907/%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1|عنوان=سیمین دانشور|انتشارات=سایت نوار|کد خبر=|تاریخ انتشار=|تاریخ بازبینی=}}</ref>


===خلاصه مفصل‌تر کتاب در حد دو پاراگراف===
{{جعبه گفتاورد |نقل‌قول=<center><span style="color:purple">'''بُرشی از رمان:{{سخ}}  
رمان از مجلس عقدکنان دختر حاکم آغاز می‌شود. زری و یوسف نیز در این مراسم حضور دارند. در همین مراسم عروسی، فضای اجتماعی سال۱۳۲۰ ترسیم شده است؛ استان فارس پایگاهی برای نیروهای اشغالگر انگلیس شده و قحطی و فقر مردم را از پای در آورده بود، حاکم ایرانی این ناحیه دست نشاندهٔ اشغالگران بود. خان‌ها و تاجران آذوقهٔ مردم را به ارتش بیگانه می‌فروختند و بر قحطی دامن می‌زدند. در این میان خان روشن‌فکر و آگاهی به نام یوسف آذوقهٔ خود را به بیگانگان نمی‌فروشد و قصد دارد همه را با خود همراه کند. او سمبل آگاهی ملی است. یوسف در مراسم عروسی رفتارهایی از خود بروز می‌دهد که به مزاج انگلیسی‌ها خوش نمی‌آید، ولی زری می‌کوشد تا او را آرام کند. زری در این بلوا و آشوب به فکر آرام کردن محیط خانه‌اش است. همهٔ زنانِ رمان سووشون نمادی از ستم‌دیدگی، ناکامی، فداکاری و تحمل زن ایرانی هستند. سه فصل نخست فضای کلی رمان را به نمایش می‌گذارد و شخصیت‌های اصلی را به مخاطب می‌شناساند. زینگر جاسوس انگلیسی‌ها و مأمور فروش چرخ‌خیاطی است. عزت‌الدوله پیرزنی دسیسه‌گر و ابوالقاسم‌خان، برادر یوسف، مزدور است. مک ماهون خبرنگار ایرلندی است که از طرفی شعر درخت استقلال را در وصف یوسف می‌خواند و از طرف دیگر جشن ارتش انگلیس را توصیف می‌کند. ملک رستم و ملک سهراب، دو خان قشقایی، که دست‌نشاندهٔ اشغالگران هستند، به سمت یوسف می‌آیند تا آذوقهٔ او را بخرند و به انگلیسی‌ها بفروشند و در عوض از انگلیسی‌ها اسلحه بخرند و علیه ایران بجنگند. یوسف دست بر سینهٔ آنها می‌کوبند. وقتی که یوسف خانه نیست، از طرف حاکم می‌آیند و اسب خسرو پسر یوسف را با زور برای دختر خان می‌ برند. زری مقاومت می‌کند ولی فایده‌ای ندارد. او به همراه عمه‌خانوم و خواهر یوسف برای چاره‌جویی نزد عزت‌الدوله می‌روند. {{سخ}}زری وارد اجتماع می‌شود و نویسنده از نگاه او ناامنی، فقر و بیماری را به مخاطب نشان می‌دهد. نگرانی جدیدی برای زری ایجاد می‌شود که از جانب آقای فتوحی معلم خسرو است. آقای فتوحی مقاومت و مقابلهٔ جسورانه در برابر دشمن را برای دانش‌آموزان دیکته می‌کند و ازقضا خسرو نیز به این تعلیمات گرایش دارد و پدرش هم او را تشویق می‌کند. زری به یاد مقاومت‌های خود و دوستانش در دوران مدرسه می‌افتد. تردید به قلبش رخنه می‌کند که از تعلقات شخصی فاصله بگیرد و بذر این تحول و دگرگونی در وجودش کاشته می‌شود. نخستین نشانه‌های این دگرگونی ایستادگی او در برابر خواسته‌های عزت‌الدوله است. {{سخ}}ملک رستم و ملک سهراب با اسلحه‌های انگلیسی آشوب به راه انداخته‌اند و برای حملهٔ بیگانگان زمینه‌چینی می‌کنند. یوسف از راه افسری زخمی را به خانه می‌آورد. اضطراب از به خطر افتادن یوسف بر قلب زری سایه می‌افکند و او در خواب‌هایش یوسف را همچون سیاووش می‌بیندو سرانجام جسد یوسف را می‌آورند. با مرگ یوسف بدر دگرگونی در وجود زری جوانه می‌زند، به هدف یوسف ایمان می‌آورد و ادامه‌دهندهٔ راه یوسف می‌شود. خاطرهٔ شیرین اولین روز آشنایی با یوسف از مقابل چشمان زری می‌گذرد و او زن ایلیاتی را به یاد می‌آورد که مراسم سیاووشون (سوگ سیاووش) را برایش تعریف کرده بود. زری یوسف را همچون سیاووش تصور می‌کند. مراسم تشییع جنازهٔ یوسف به تظاهراتی ضدّ استعماری تبدیل می‌شود که یکی از مؤثرترین وصف‌های حرکت مردم در ادبیات معاصر ایران است. مراسم به هم می‌خورد و زری به همراه خانواده، یوسف را شبانه به خاک می‌سپارند.<ref name=''پناهی‌فرد''/>
بعضی آدم‌ها عین یک گل نایاب هستند، دیگران به جلوه‌شان حسد می‌برند. خیال می‌کنند این گل نایاب تمام نیروی زمین را می‌گیرد. تمام درخشش آفتاب و تری هوا را می‌بلعد و جا را برای آن‌ها تنگ کرده، برای آن‌ها آفتاب و اکسیژن باقی نگذاشته. به او حسد می‌برند و دلشان می‌خواهد وجود نداشته باشد. یا عین ما باش یا اصلاً نباش.'''<ref>{{پک|دانشور|۱۳۴۸|ک= سووشون|ص= ۱۴}}</ref></span><noinclude></center>|تراز=چپ|عرض=۲۲%|رنگ پس‌زمینه=#d5fdf4}}


===محل نوشته شدن در کتاب===
===تَورق سووشون===
داستان سووشون در شهر شیراز روایت می‌شود. مربوط به سال۱۳۲۲ است که نواحی جنوبی ایران در جنگ جهانی دوم درگیر بودند و حضور انگلیسی‌ها و نیروهای متفقین موجب فقر، قحطی و گرسنگی شده بود. سیمین دانشور علاوه بر نشان دادن فقر و قحطی، بوی گل‌های شیرازی و عطر عرقیات خوش‌بو را نیز به مشامِ مخاطب می‌رساند.<ref name=''پناهی‌فرد''/>  
رمان از مجلس عقدکنان دختر حاکم آغاز می‌شود. زری و یوسف نیز در این مراسم حضور دارند. در همین مراسم عروسی، فضای اجتماعی سال۱۳۲۰ ترسیم شده است؛ استان فارس پایگاهی برای نیروهای اشغالگر انگلیس شده و قحطی و فقر مردم را از پای درآورده بود، حاکم ایرانی این ناحیه دست‌نشاندهٔ اشغالگران بود. خان‌ها و تاجران آذوقهٔ مردم را به ارتش بیگانه می‌فروختند و بر قحطی دامن می‌زدند. در این میان خانِ روشن‌فکر و آگاهی به نام یوسف آذوقهٔ خود را به بیگانگان نمی‌فروشد و قصد دارد همه را با خود همراه کند. او نماد آگاهی ملی است. یوسف در مراسم عروسی رفتارهایی از خود بروز می‌دهد که به‌مزاج انگلیسی‌ها خوش نمی‌آید؛ ولی زری می‌کوشد تا او را آرام کند. زری در این بلوا و آشوب به فکر آرام‌کردن محیط خانه‌اش است. همهٔ زنانِ رمان سووشون نمادی از ستم‌دیدگی، ناکامی، فداکاری و تحملِ زن ایرانی هستند. سه فصلِ نخست، فضای کلی رمان را به‌نمایش می‌گذارد و شخصیت‌های اصلی را به مخاطب می‌شناساند. زینگر جاسوس انگلیسی‌ها و مأمور فروش چرخ‌خیاطی است. عزت‌الدوله پیرزنی دسیسه‌گر و ابوالقاسم‌خان، برادر یوسف، مزدور است. مک ماهون خبرنگار ایرلندی است که از طرفی شعر درخت استقلال را در وصف یوسف می‌خواند و از طرف دیگر جشن ارتش انگلیس را توصیف می‌کند. ملک رستم و ملک سهراب، دو خان قشقایی، که دست‌نشاندهٔ اشغالگران هستند، به‌سمت یوسف می‌آیند تا آذوقهٔ او را بخرند و به انگلیسی‌ها بفروشند و در عوض از انگلیسی‌ها اسلحه بخرند و علیه ایران بجنگند؛ ولی یوسف دست بر سینهٔ آنها می‌کوبد. وقتی که یوسف خانه نیست، از طرف حاکم می‌آیند و اسب خسرو، پسر یوسف، را با زور برای دخترِ خان می‌‌برند. زری مقاومت می‌کند؛ ولی فایده‌ای ندارد. او به‌همراه عمه‌خانوم و خواهر یوسف برای چاره‌جویی نزد عزت‌الدوله می‌روند.{{سخ}}
زری وارد اجتماع می‌شود و نویسنده از نگاه او ناامنی، فقر و بیماری را به مخاطب نشان می‌دهد. نگرانی جدیدی برای زری ایجاد می‌شود که از جانب آقای فتوحی معلم خسرو است. آقای فتوحی مقاومت و مقابلهٔ جسورانه در برابر دشمن را برای دانش‌آموزان دیکته می‌کند و ازقضا خسرو نیز به این تعلیمات گرایش دارد و پدرش هم او را تشویق می‌کند. زری به یاد مقاومت‌های خود و دوستانش در دوران مدرسه می‌افتد. تردید به قلبش رخنه می‌کند که از تعلقات شخصی فاصله بگیرد، بذر این تحول و دگرگونی در وجودش کاشته می‌شود. نخستین نشانه‌های این دگرگونی ایستادگی او در برابر خواسته‌های عزت‌الدوله است.{{سخ}}
ملک رستم و ملک سهراب با اسلحه‌های انگلیسی آشوب به راه انداخته‌اند و برای حملهٔ بیگانگان زمینه‌چینی می‌کنند. یوسف از راه، افسری زخمی را به خانه می‌آورد. اضطراب از به‌خطرافتادن یوسف بر قلب زری سایه می‌افکند و او در خواب‌هایش یوسف را همچون سیاوش می‌بیند و سرانجام جسد یوسف را می‌آورند. با مرگ یوسف بذر دگرگونی در وجود زری جوانه می‌زند، به هدف یوسف ایمان می‌آورد و ادامه‌دهندهٔ راه یوسف می‌شود. خاطرهٔ شیرین اولین روز آشنایی با یوسف از مقابل چشمان زری می‌گذرد و او زن ایلیاتی را به یاد می‌آورد که مراسم سیاووشون (سوگ سیاووش) را برایش تعریف کرده بود. زری یوسف را همچون سیاوش تصور می‌کند. مراسم تشییع جنازهٔ یوسف به تظاهراتی ضدّاستعماری تبدیل می‌شود که یکی از مؤثرترین وصف‌های حرکت مردم در ادبیات معاصر ایران است. مراسم به‌هم می‌خورد و زری به‌همراه خانواده، یوسف را شبانه به خاک می‌سپارند.<ref>{{پک|پناهی‌فرد|۱۳۹۰|ک= سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش|ص= ۱۴۵}}</ref>
 
===عطر بهارنارنج در آتش جنگ===
داستان سووشون در شهر شیراز روایت می‌شود و مربوط به زمانی است که نواحی جنوبی ایران در جنگ جهانی دوم درگیر بودند و حضور انگلیسی‌ها و نیروهای متفقین موجب فقر، قحطی و گرسنگی شده بود. [[سیمین دانشور]] علاوه بر نشان‌دادن فقر و قحطی، بوی گل‌های شیرازی و عطر عرقیات خوش‌بو را نیز به مشامِ مخاطب می‌رساند.<ref>{{پک|پناهی‌فرد|۱۳۹۰|ک= سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش|ص= ۱۳۷}}</ref>
 
===سووشون در ماشینِ زمان<ref>{{پک|گلشیری|۱۳۷۶|ک= جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور|ص= ۸۱}}</ref>===
زمینهٔ تاریخی رمان سووشون مربوط به وقایع پس از شهریور۱۳۲۰ است. اشارات زمانی مشخصی در رمان ذکر شده است؛ برای مثال:
 
{{بلی}}واقعهٔ حمله به پادگان سمیرم که در ۸تیر۱۳۲۲ اتفاق افتاد:{{سخ}}
<font color=violet>'''به‌قرار اطلاع واصله، اشرار بویراحمدی و قشقایی، کامیون‌های حامل آذوقه و مهمات و البسه را که از جانب لشکر برای تقویت پادگان سمیرم گسیل شده بود موردچپاول قرار داده‌اند و روز هشتم تیر به پادگان سمیرم حمله نموده و گروهی از افسران و سربازان را شهید نموده‌اند. اینک موضوع در تهران موردمطالعه است و در نظر است پادگان آباده و سمیرم تقویت گردد.'''</font>
 
{{بلی}}ذکر تاریخ در مجلس ترحیم یوسف که در روز ۳۱مردادماه بود:{{سخ}}
<font color=violet>'''و صدای خان‌کاکا: «آدم وکیل شهر باشد و نتواند ختم برادرش را در مسجد وکیل بگیرد... خوب خسرو بنویس... پسان‌فردا چه روزی می‌شود؟»'''
{{سخ}}'''و صدای خسرو: «سی‌ویکم مرداد.»'''</font>
 
{{بلی}}منحل شدن وزارت خواربار، فتح استالینگراد و... .


===سبک کتاب===
===سبک کتاب===
سبک رمان واقع‌گرایانه با زمینهٔ سیاسی و اجتماعی است. سیمین دانشور سبک خود را ترکیب تخیل و مستند می‌داند، مستند رویدادهای تاریخی هستند که در سووشون با ورقه‌های روزنامه نشان داده می‌شوند. فضای جنگ جهانی نیز در رمان هست.<ref name=''پناهی‌فرد''/>  
سبک رمان واقع‌گرایانه با زمینهٔ سیاسی و اجتماعی است. [[سیمین دانشور]] سبک خود را ترکیب تخیل و مستند می‌داند؛ مستند، رویدادهای تاریخی‌اند که در سووشون با ورقه‌های روزنامه نشان داده می‌شوند. فضای جنگ جهانی نیز در رمان دیده می‌شود.<ref>{{پک|پناهی‌فرد|۱۳۹۰|ک= سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش|ص= ۱۶۰و۱۶۱}}</ref>{{سخ}}
{{سخ}}رمان سووشون به عنوان بهترین رمان اجتماعی شناخته می‌شود، دلیلش هم این است: دلال‌هایی که به حاکم وابسته هستند تلاش می‌کنند تا یوسف را راضی کنند آذوقهٔ خود را بفروشد، ولی یوسف قبول نمی‌کند و حتی مردمِ دیگر را نیز با خود همراه می‌کند. سرانجام همین سر باز زدن از دستور حاکم باعث جان یوسف می‌شود و به تیری ناشناس کشته می‌شود. در مراسم تشییع جنازهٔ او مردم برای حمایت از یوسف تظاهرات می‌کنند و قشون دولتی به دستهٔ عزاداران حمله می‌کنند و مراسم ناتمام می‌ماند، بنابراین زری به همراه خانواده، یوسف را شبانه و غریبانه به خاک می‌سپارند. مرگ یوسف جانی تازه به پیکر مقاومت و شجاعت می‌بخشد.<ref name=''مطالعات''/>  
در سووشون دلال‌هایی که به حاکم وابسته‌اند تلاش می‌کنند تا یوسف را راضی کنند آذوقهٔ خود را بفروشد؛ ولی یوسف قبول نمی‌کند و حتی مردمِ دیگر را نیز با خود همراه می‌کند. سرانجام همین سرباززدن از دستور حاکم سبب گرفتن جان یوسف می‌شود و به تیری ناشناس کشته می‌شود. در مراسم تشییع جنازهٔ او مردم برای حمایت از یوسف تظاهرات می‌کنند و قشون دولتی به دستهٔ عزاداران حمله می‌کنند و مراسم ناتمام می‌ماند، بنابراین زری به‌همراه خانواده، یوسف را شبانه و غریبانه به خاک می‌سپارند. مرگ یوسف جانی تازه به پیکر مقاومت و شجاعت می‌بخشد و به همین دلیل سووشون بهترین رمان اجتماعی شناخته می‌شود.<ref name= ''مطالعات''/>  
 


===پیرنگ===
===پیرنگ===
رمان سووشون تحولات ناحیهٔ فارس را در جنگ جهانی دوم به زیبایی به تصویر می‌کشد. تفکر غالبی که در رمان وجود دارد؛ پرداختن به انسان مبارز است، به همین خاطر در جای‌جای داستان، درگیری‌های یوسف با انسان‌های خودفروخته مشاهده می‌شود. و خانوادهٔ یوسف که می‌کوشند تا او را از این حرکت آزادی‌خواهانه بازدارند و ریزه‌کاری‌های عاطفی که زندگی مردم یک منطقه را در یک دورهٔ خاص به نمایش می‌گذارد. بااینکه یوسف به شهادت می‌رسد ولی عامل بیداری زری و سایرین می‌شود.<ref name=''صد سال''>{{پک|میرعابدینی|۱۳۹۴|ک=صد سال داستان‌نویسی ایران|ص=}}</ref>
رمان سووشون تحولات ناحیهٔ فارس را در جنگ جهانی دوم به‌تصویر می‌کشد. تفکر غالبِ رمان پرداختن به انسان مبارز است، به همین سبب در جای‌جای داستان، درگیری‌های یوسف با انسان‌های خودفروخته مشاهده می‌شود و خانوادهٔ یوسف که می‌کوشند تا او را از این حرکت آزادی‌خواهانه بازدارند. با اینکه یوسف به شهادت می‌رسد؛ ولی عامل بیداری زری و سایرین می‌شود. این رمان احساسات عاطفی مردم یک منطقه را در یک دورهٔ خاص به‌نمایش می‌گذارد. <ref name= ''صد سال''>{{پک|میرعابدینی|۱۳۹۴|ک= صد سال داستان‌نویسی ایران|ص=}}</ref>


====زاویهٔ دید====
===زاویهٔ دید===
زاویهٔ دید سوم شخص محدود به ذهن زری است. در فصل‌های شش و هشت داستان با زاویه دید درونی و به شیوهٔ تک‌گویی روایت می‌شود. در فصل هفدهم رمان رمان نیز زاویهٔ دید از سوم‌شخص به اول‌شخص تغییر می‌کند؛ برای اینکه نویسنده قصد دارد داستان خود را گسترش بدهد.<ref name=''پناهی‌فرد''/>  
زاویهٔ دید سوم‌شخص محدود به ذهن زری است. فصل‌های شش و هشت داستان با زاویه دید درونی و به شیوهٔ تک‌گویی روایت می‌شوند. در فصل هفدهم رمان نیز زاویهٔ دید از سوم‌شخص به اول‌شخص تغییر می‌کند، برای اینکه نویسنده قصد دارد داستان خود را گسترش بدهد.<ref>{{پک|پناهی‌فرد|۱۳۹۰|ک= سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش|ص= ۱۴۰}}</ref>  


====نثر کتاب====
===نثر کتاب===
نثر رمان دلنشین، ساده، روان، زیبا و قابل انعطاف است. دورانی که دانشور نویسندگی می‌کرد؛ نثر آل‌احمد حرفِ اول را می‌زد. در آن دوران اغلب نویسندگان سعی داشتند همچون جلال بنویسند، رفتار کنند و حرف بزنند، به جز یکی دو نفر مثل [[بهرام صادقی]]، [[غلام‌حسین ساعدی]]‌ و [[هوشنگ گلشیری]]. سیمین نثر مسلط زمانه‌ٔ خود را که دقیق، خشن و بریده بود نادیده انگاشت و نثر [[محمدعلی جمال‌زاده]] و [[صادق هدایت]] را که سرشار از اصطلاحات و تعابیر عامیانه بود ادامه داد. دانشور بااینکه نزدیک‌ترین فرد به جلال بود هرگز از او تقلید نکرد. خودش می‌گوید: «به حدّ کافی از سبک جلال تقلید می‌کردند. من دیگر نمی‌خواستم مقلّد جلال باشم.»<ref name=''پناهی‌فرد''/>
نثر رمان دلنشین، ساده، روان، زیبا و قابل‌انعطاف است.<ref name= ''آمیزه''/> دورانی که [[سیمین دانشور|دانشور]] نویسندگی می‌کرد، نثر [[آل‌احمد|جلال آل‌احمد]] حرفِ اول را می‌زد. در آن دوران اغلب نویسندگان سعی داشتند همچون جلال بنویسند، رفتار کنند و حرف بزنند، به‌جز چند نفر مثل [[بهرام صادقی]]، [[غلام‌حسین ساعدی]]‌ و [[هوشنگ گلشیری]]. سیمین نثر مسلط زمانه‌ٔ خود را که دقیق، خشن و بریده بود نادیده انگاشت و نثر [[محمدعلی جمال‌زاده]] و [[صادق هدایت]] را که سرشار از اصطلاحات و تعابیر عامیانه بود ادامه داد.<ref>{{پک|پناهی‌فرد|۱۳۹۰|ک=سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش|ص=۱۵۸}}</ref> دانشور با اینکه نزدیک‌ترین فرد به جلال بود، هرگز از او تقلید نکرد. خودش می‌گوید: «به‌حدِ کافی از سبک جلال تقلید می‌کردند. من دیگر نمی‌خواستم مقلّد جلال باشم.» <ref name= ''آمیزه''/>{{سخ}}
{{سخ}}هوشنگ گلشیری بر این باور است که سیمین دانشور در نوشتن رمان اطوارِ نثر نیامد یعنی قصد نداشت نثر جدیدی را به وجود بیاورد. آنتون چخوف می‌گوید وقتی نثر خوانده شد باید فراموش شود. نثر نباید مزاحم مخاطب باشد. مخاطبِ سووشون خواه مخاطب عادی و خواه مخاطب متخصص، وقتی جمله‌ای را خواند؛ احتیاجی ندارد که دوباره برگردد و جمله را بخواند. ممکن است دوباره بخواهد صحنه را دوباره ببیند یا شخصیتی را دوباره بشناسد.<ref name=''جدال''/>
هوشنگ گلشیری بر این باور است که سیمین دانشور در نوشتن رمان اطوارِ نثر درنیاورد؛ یعنی قصد نداشت نثر جدیدی را به وجود بیاورد. آنتون چخوف می‌گوید وقتی نثر خوانده شد باید فراموش شود. نثر نباید مزاحم مخاطب باشد. مخاطبِ سووشون خواه مخاطب عادی و خواه مخاطب متخصص، وقتی جمله‌ای را خواند، احتیاجی ندارد که دوباره برگردد و جمله را بخواند. ممکن است دوباره بخواهد صحنه‌ای را ببیند یا شخصیتی را بشناسد.<ref>{{پک|پناهی‌فرد|۱۳۹۰|ک= سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش|ص= ۱۵۹}}</ref>


====فضاسازی====
===فضاسازی===
سووشون در نشان دادن اوضاع اجتماعی شیراز در دوران جنگ جهانی دوم موفق است. نمونه‌هایی از این اوضاع نابسامان قحطی، شیوع تیفوس، بی‌توجهی حاکمان به اوضاع آشفتهٔ اجتماع، اسراف و فساد دستگاه حکومتی هستند که در رمان بیان شده است.<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =غلامی| نام =فتانه| نام خانوادگی۲ =  | نام۲ = | عنوان =تحلیل رمان سووشون| ژورنال =مجلهٔ رشد زبان و ادب فارسی| مکان = | دوره =| شماره =۳ | سال =۱۳۸۹}}</ref>  
سووشون در نشان‌دادن اوضاع اجتماعی شیراز در دوران جنگ جهانی دوم موفق است. نمونه‌هایی از این اوضاع نابسامانْ قحطی، شیوع تیفوس، بی‌توجهی حاکمان به اوضاع آشفتهٔ اجتماع، اسراف و فساد دستگاه حکومتی‌اند که در رمان بیان شده است.<ref>{{یادکرد ژورنال|عنوان= تحلیل رمان سووشون| ژورنال= مجلهٔ رشد زبان و ادب فارسی|شماره= ۳}}</ref>{{سخ}}
{{سخ}}صحنهٔ تشییع جنازهٔ یوسف و غوغای مردم، وصف حمام رفتن زری، بدبختی مردم بر اثر کمیابی دارو و خواروبار بسیار هیجان‌آور وصف شده‌اند. یکی از عمیق‌ترین و مؤثرترین صحنه‌های رمان جایی است که زن بر مرگ شوهرش سوگواری می‌کند، این صحنه از بدیع‌ترین قطعاتی است که به زبان فارسی نگاشته شده است.<ref name=''پناهی‌فرد''/>
صحنهٔ تشییع‌جنازهٔ یوسف و غوغای مردم، حمام رفتن زری و بدبختی مردم بر اثر کمیابی دارو و خواروبار بسیار هیجان‌آور وصف شده‌اند. یکی از عمیق‌ترین و مؤثرترین صحنه‌های رمان جایی است که زن بر مرگ شوهرش سوگواری می‌کند، توصیف این صحنه بسیار خواندنی است.<ref>{{پک|پناهی‌فرد|۱۳۹۰|ک= سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش|ص= ۱۳۸}}</ref>{{سخ}}
{{سخ}}در رمان سووشون ۲۶۷۹بار به عنصر رنگ توجه شده است که ۱۴درصد از آن مربوط به رنگ سیاه است. میزان کاربرد رنگ سیاه در سووشون با ۴۵۲بار تکرار در جایگاه اول قرار دارد و اغلب بازگوکنندهٔ مفهوم نمادین مرگ و زندگی است.<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =| نام =| نام خانوادگی۲ =  | نام۲ = | عنوان =بررسی مفهوم مرگ و زندگی در رمان سووشون بر پایهٔ نشانه‌شناسی رنگ سیاه| ژورنال =ادبیات پارسی معاصر| مکان = | دوره =۲| شماره =۱ | سال =۱۳۹۱}}</ref>  
در رمان سووشون ۲۶۷۹ بار به عنصر رنگ توجه شده است که ۱۴درصد از آن مربوط به رنگ سیاه است. میزان کاربرد رنگ سیاه در سووشون با ۴۵۲ بار تکرار در جایگاه اول قرار دارد و اغلب بازگوکنندهٔ مرگ و زندگی است.<ref>{{یادکرد ژورنال|عنوان= بررسی مفهوم مرگ و زندگی در رمان سووشون بر پایهٔ نشانه‌شناسی رنگ سیاه|ژورنال= ادبیات پارسی معاصر|شماره= ۱}}</ref>  


===شخصیت‌پردازی===
===شخصیت‌پردازی===
شخصیت‌هایی که در رمان سووشون هستند جاذبهٔ انقلابی دارند، در جست‌وجوی عدالت هستند و جنبه‌های اخلاقی مبارزه را به صورت پررنگ‌تر جلوه می‌دهند. میرعابدینی اظهار می‌کند: «شخصیت‌های رمان با قدرت مشاهدهٔ درخشانی ترسیم شده‌اند؛ آن‌قدر مشخص که هر یک روحیه و عملکرد گروه اجتماعی معینی را مجسم می‌کنند. البته هیچ‌یک از آنان در حد تیپ نمی‌مانند، همه‌شان فردیتی خاص دارند و به آسانی از یک‌دیگر تمییز داده می‌شوند.»
شخصیت‌های رمان سووشون جاذبهٔ انقلابی دارند، در جست‌وجوی عدالتند و جنبه‌های اخلاقی مبارزه را به‌صورت پررنگ‌تر جلوه می‌دهند.{{سخ}}
{{سخ}}زری زنی تحصیل‌کرده است. هنوز سی سالش تمام نشده. پسری به نام خسرو دارد که حدوداً یازده‌ساله است و دخترهای دوقلو به نام‌های مینا و مرجان را دارد.زری قصد دارد بنیان خانواده‌اش را حفظ کند و می‌کوشد تا ایستادگی شوهرش در برابر بیگانگان، زندگی‌شان را خدشه‌دار نکند. او قهرمان اصلی داستان است.<ref name=''مطالعات''/> نویسنده خود را در قالب زری جا کرده است. قدرت مشاهدهٔ او بسیار دقیق است که ما صحنه‌های حساس داستان را از نگاه او می‌بینیم.<ref name=''پناهی‌فرد''/>   
میرعابدینی اظهار می‌کند:  
{{سخ}}یوسف مردی شجاع و مهربان است. او در فرنگ تحصیل کرده است و با اینکه از قشر ثروتمندان است، سنگ رعیت را به سینه می‌زند و حاضر نیست آذوقهٔ خود را به بیگانگان بفروشد. او به مبارزهٔ آزادی‌خواهانه‌اش ادامه می‌دهد تا اینکه در این راه به شهادت می‌رسد. به همین خاطر بسیار شبیه به سیاوش شاهنامه است.<ref name=''مطالعات''/>  
{{گفتاورد تزیینی|شخصیت‌های رمان با قدرت مشاهدهٔ درخشانی ترسیم شده‌اند، آن‌قدر مشخص که هریک روحیه و عملکرد گروه اجتماعی معینی را مجسم می‌کنند. البته هیچ‌یک از آنان درحدِ تیپ نمی‌مانند، همه‌شان فردیتی خاص دارند و به‌آسانی از یکدیگر تمییز داده می‌شوند.}}{{سخ}}
{{سخ}}ابوالقاسم خان: برادر یوسف است ولی بر خلاف یوسف با نیروهای حاکم همکاری می‌کند و مزدور است.  
ماندگاری سووشون مدیون ایفای نقش شخصیت‌های آن است که روایت را به‌خوبی نقل می‌کنند. این رمان، رمان شخصیت است، چون همهٔ رویدادهایی که شاهد آن هستیم برای نمایش‌دادن سیر تعالی یکی از شخصیت‌هاست.<ref>{{یادکرد ژورنال|عنوان= تحلیل عوامل کنشی در رمان سووشون بر مبنای الگوی کُنشگران گرماس|ژورنال= نقد زبان و ادبیات خارجی|شماره= ۶}}</ref>
{{سخ}}مک ماهون: شاعری ایرلندی است که آگاه و دوست‌داشتنی می‌نماید.  
 
{{سخ}}مستر زینگر: در سابق جاسوس انگلیس بوده که اکنون چهرهٔ اصلی خود را نشان می‌دهد.  
===شخصیت‌های اصلی===
{{سخ}}عزت‌الدوله: پیرزنی بدقلب، بدچشم، اشرافی و کینه‌توز است که روزی قصد داشته زری را برای پسرش خواستگاری کند.  
{{بلی}}<span style="color:DarkBlue{{{1|}}};background:#33cccc{{{2|}}}">'''زری'''</span><noinclude> زنی تحصیل‌کرده و  هنوز سی سالش تمام نشده است. پسری حدوداً یازده‌ساله به نام خسرو و دخترهای دوقلو به نام‌های مینا و مرجان را دارد. زری می‌خواهد بنیان خانواده‌اش را حفظ کند و می‌کوشد که ایستادگی شوهرش در برابر بیگانگان، زندگی‌شان را خدشه‌دار نکند. او قهرمان اصلی داستان است.<ref name= ''مطالعات''/> نویسنده خود را در قالب زری جا کرده است. قدرت مشاهدهٔ او بسیار دقیق است و مخاطب صحنه‌های حساس داستان را از نگاه او می‌بیند.<ref name= ''آمیزه''/>   
{{سخ}}خانم‌فاطمه: خواهر یوسف، زنی عاقل است که خیال دارد به عتبات برود و در جوار قبر مادرش مقیم شود.  
 
{{سخ}}خان‌کاکا، مستر زینگر و عزت‌الدوله که شخصیت‌های منفی کتاب هستند بسیار خوب توصیف شده‌اند.<ref name=''پناهی‌فرد''/>  
{{بلی}}<span style="color:DarkBlue{{{1|}}};background:lime{{{2|}}}">'''یوسف'''</span><noinclude> مردی شجاع و مهربان است. او در فرنگ تحصیل کرده و با اینکه از قشر ثروتمندان است، سنگ رعیت را به‌سینه می‌زند و حاضر نیست آذوقهٔ خود را به بیگانگان بفروشد. او مبارزهٔ آزادی‌خواهانه‌اش را تا پای جان در این راه ادامه می‌دهد. به همین دلیل بسیار شبیه به سیاوش شاهنامه است.<ref name= ''مطالعات''/>  
{{سخ}}ماندگاری سووشون مدیون ایفای نقش شخصیت‌های آن است که روایت را به خوبی نقل می‌کنند. این رمان، رمان شخصیت است، چون همهٔ رویدادهایی که در رمان شاهد آن هستیم برای نمایش دادن سیر تعالی یکی از شخصیت‌ها است.<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =حیدری| نام =| نام خانوادگی۲ = | نام۲ = | عنوان =تحلیل عوامل کنشی در رمان سووشون بر مبنای الگوی کنشگران گرماس| ژورنال =نقد زبان و ادبیات خارجی| مکان = | دوره =۳| شماره =۶ | سال =۱۳۹۰}}</ref>
 
===شخصیت‌های فرعی===
* <font color=orange>'''ابوالقاسم خان:'''</font> برادر یوسف است ولی برخلاف یوسف با نیروهای حاکم همکاری می‌کند و مزدور است.  
* <font color=violet>'''مک ماهون:'''</font> شاعری ایرلندی است که آگاه و دوست‌داشتنی می‌نماید.  
* <font color=darkred>'''مستر زینگر:'''</font> در سابق جاسوس انگلیس بوده که اکنون چهرهٔ اصلی خود را نشان می‌دهد.  
* <font color=black>'''عزت‌الدوله:'''</font> پیرزنی بدقلب، بدچشم، اشرافی و کینه‌توز است که روزی قصد داشته زری را برای پسرش خواستگاری کند.  
* <font color=green>'''خانم‌فاطمه:'''</font> خواهر یوسف، زنی عاقل است که خیال دارد به عتبات برود و در جوار قبر مادرش مقیم شود.  
* <font color=gray>'''خان‌کاکا، مستر زینگر و عزت‌الدوله:'''</font> شخصیت‌های منفی کتاب هستند که بسیار خوب توصیف شده‌اند.<ref>{{پک|پناهی‌فرد|۱۳۹۰|ک= سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش|ص= ۱۳۴}}</ref>
 
===ویژگی‌های مهم کتاب===
سووشون علاوه بر صورت بیانی که دارد رمان رمزی نیز محسوب می‌شود؛ یعنی با قصد آگاهانه یا ناآگاهانهٔ نویسنده دو معنای قریب و بعید دارد. وقتی مخاطب داستان را می‌خواند، معنای ضمنی و قریب را متوجه می‌شود و اگر دانا باشد معنای دور و بعیدی را نیز دریافت می‌کند. البته با پدیدارشدن معنای بعید، معنای قریب از ذهن مخاطب پاک نمی‌شود.<ref>{{پک|پناهی‌فرد|۱۳۹۰|ک= سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش|ص= ۱۳۳}}</ref>
 
===سووشون در بازار کتاب===
خبرگزاری کتاب ایران در سال۱۳۹۷ خبری منتشر کرد که در آن سووشون را در دستهٔ کتاب‌های پرفروش قرار داد که تا کنون بعد از گذشت چندین سال از انتشارش همچنان می‌فروشد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://www.ibna.ir/fa/doc/report/262329/%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%B4%D9%82-%D9%87%D9%85%DA%86%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%85%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86%D8%AF|عنوان= سووشون و سیاه‌مشق همچنان می‌فروشند}}</ref>{{سخ}}
[[سیمین دانشور]] اظهار می‌کند اگر رمان سووشون پرفروش است و تیراژ بالایی دارد به‌دلیل آنچه در بطن رمان می‌گذرد و ایهامِ موجود در رمان نیست، بلکه به‌سبب سطحِ رمان است. در جامعه افراد باسواد و فهمیده زیاد نیستند. سووشون کشش دارد و زبانش شیرین، ساده و درخورِ رمان است. نثر کتاب هم از هیچ‌کس تقلید نکرده است.<ref>{{پک|پناهی‌فرد|۱۳۹۰|ک= سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش|ص= ۱۵۷}}</ref>
 
[[پرونده:Savushun6.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''ترجمهٔ ایتالیایی سووشون'''</center>]]
===سووشون در جهان===
[[پرونده:Savushun3.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''ترجمهٔ انگلیسی'''</center>]]
رمان سووشون تا کنون به زبان‌های انگلیسی، روسی، ژاپنی، فرانسوی، عربی، چینی،‌ آلمانی، اسپانیایی، ایتالیایی و ترکی ترجمه شده است.{{سخ}}
در سال۱۹۹۰ محمدرضا قانون‌پرور سووشون را به زبان انگلیسی ترجمه کرده و برایان سیونر مقدمه‌ای بر آن نوشته که در شهر واشینگتنِ آمریکا با نام فرعی «رمانی در مورد ایران مدرن» منتشر شده است.<ref name= ''نوار''/>{{سخ}}
رکسانا زند نیز ترجمهٔ انگلیسی دیگری در سال۱۹۹۲ با نام فرعی «یک مرثیهٔ ایرانی» به‌چاپ رساند.<ref name= ''نیویورک''/>{{سخ}}
سیمین دانشور ترجمهٔ عربی را بیشتر می‌پسندد، چون ساختمان زبان‌های فارسی و عربی به‌هم نزدیکند و عرب‌زبان‌ها از لحاظ سوابق تاریخی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی با فارس‌ها هم‌سنت‌اند.<ref>{{پک|دهباشی|۱۳۷۹|ک= گفت‌وگوها|ص=}}</ref> ترجمهٔ روسی را یکی از دوستان سیمین به نام خانم دکتر آهی خوانده و تحسین کرده بود. دانشور ترجمه‌های انگلیسی که یکی در آمریکا و دیگری در انگلیس انجام شده بود را خوانده و هیچ‌کدام باب میلش نبوده، چون ساختمان اثر و روح آن به‌ویژه نثر فارسی به‌خوبی منعکس نشده است. با این حال از آن‌ها تشکر کرده است.{{سخ}}
فرانچسکو بریوسکی، مدیر انتشارات بریوسکیِ ایتالیا، در مراسم رونمایی از ترجمهٔ ایتالیایی رمان سووشون در نمایشگاه کتاب شهر میلان، این کتاب را از مهم‌ترین و زیباترین رمان‌های نیم‌قرن اخیر ایران معرفی کرده است.<ref name= ''بریوسکی''/>
 
===در نگاه اهالی ادبیات===
====حسن میرعابدینی====
سووشون آغازگر فصلی تازه در تاریخ داستان‌نویسی ایران به شمار می‌آید. موضوع اصلی داستانْ زورگویی مزدوران حاکم و انگلیس بر ملت ایران است که متعاقب آن به خان‌های فارس حکم می‌کنند آذوقه به مردم نفروشند تا آذوقه را برای ارتش خود تأمین کرده و با فروش اسلحه به آن‌ها، مردم آن ناحیه را به جان هم بیندازند تا عقب‌مانده و ضعیف باقی بمانند. یوسف نمونهٔ انسانی است که به‌تنهایی قد علم‌ کرده‌ است و با خون خود می‌خواهد مردم منطقه را از این خفت و خواری نجات دهد.<ref name= ''صد سال''/>
 
====عبدالعلی دستغیب====
جهان بیرون در آینهٔ ضمیر زری منعکس می‌شود. کوچه‌باغ‌های شیراز، دشت و صحرا، مردم ساده و اشرافی و رویدادهای زمان که گاه دلهره‌انگیز و گاه عشق‌انگیز است، با عواطف او در هم می‌آمیزند. بین همهٔ این اوصاف، عشق زری به یوسف و فرزندانش جای نمایانی دارد. این عشقِ ژرف سر به رُمانس‌های شرقی می‌زند و به همان اندازه همسایهٔ رنج و هراس است. یوسف، محبوبِ زری و در همان زمانه مایهٔ رنج اوست و در ضمیر زری با سیاوش یکی می‌شود. مگر نه این است که سیاوش را نیز بی‌گناه کشتند؟ یوسف نیز در زمان دیگر به همین سان کشته می‌شود؛ اما همان‌طور که مک ماهون، شاعر ایرلندی، به زری نوشته است: «درختی خواهد رویید و درخت‌های بسیار در شهر و سرزمین او.» بی‌جهت نیست که ملک رستم در جمع یاران یوسف می‌گوید: «تا هزاران سال خون همهٔ ما به‌کین خواهد جوشید کاکا!... جامش را سر کشید و ادامه داد: خون سیاوشان.»<ref>{{یادکرد ژورنال|عنوان= سیمین دانشور و رمان، سووشون|ژورنال= ادبیات داستانی|شماره= ۱۷}}</ref>
 
{{جعبه گفتاورد |نقل‌قول=<center><span style="color:purple">'''[[محمدرضا شرفی خبوشان]] سووشون را می‌گوید:{{سخ}}
سووشون اثر مهمی در تاریخ رمان فارسی، بلکه در تاریخ ادبیات ماست، زیرا از همهٔ امکانات فرهنگی و تاریخی ایرانی و تجربه‌های قصه‌گویی ما استفاده کرده و آن را با دانش داستان‌نویسی نوین آمیخته است.<ref name= ''بوطیقا''/>'''</span><noinclude></center>|تراز=چپ|عرض=۲۲%|رنگ پس‌زمینه=#d5fdf4}}
 
 
====احمد مسجدجامعی====
{{گفتاورد تزیینی|عشقی که در داستان سووشون می‌بینیم در خانهٔ [[سیمین دانشور|سیمین]] و [[جلال آل‌احمد|جلال]] تجربه می‌شود. نویسندهٔ این اثر کسی است که این عشق را در زندگی خود تجربه کرده است و فروزان‌نگه‌داشتن شمع زندگی مشترک و عشق در رمان سووشون جلوهٔ بسیاری داشته است.<ref name= ''سناپور''/>}}
 
===دیدگاه سیمین درباره سووشون===
سووشون با فتح سین، شکسته‌شده با تلفظ محلی سیاوشان است و معنای آن زاری‌کردن بر سوگ سیاوش است. چون شیرازی‌ها سیاوش را به فتح واو تلفظ می‌کنند، بنابراین تعزیهٔ سیاوش را هم سووشون به فتح سین می‌گویند؛ اما سووشون به ضمّ واو اول و فتح واو دوم هم غلط نیست؛ چراکه در تهران سیاووش می‌گویند، به ضمّ هر دو واو؛ اما چون صحنهٔ اصلی رمان در شیراز است و تعزیه را هم تا مدت‌ها در ممسنی و بیشتر اطراق‌گاه‌های عشایر نمایش می‌دادند و سووشون را به فتح سین تلفظ می‌کردند، غرض خود من هم همین تلفظ است. سه بار این تعزیه را دیده‌ام و هر بار وقتی سر بریدهٔ سیاوش در طشت به حرف می‌آمد و می‌گفت: «و جدا کردن رأس مُنیرم»، بر ستم‌هایی که بر مردم ایران رفته، گریسته‌ام. این‌جور مواقع نمی‌شود خندید.<ref>{{یادکرد ژورنال|ژورنال= یادنامهٔ جلال آل‌احمد|شماره=}}</ref>{{سخ}}
سووشون یک رمان تاریخی سیاسی و ایهامی رمزی است. ایهامی است چون لایه‌های مختلف دارد؛ مثلاً من ۲۹مرداد یوسف را کشتم، در حالی که مقصودم ۲۸مرداد روز سقوط مصدق بود. این موضوع را فقط جلال فهمید و گفت تاریخش را عوض کن. از نظر دیگر ایهامی است و رمزی چون خانهٔ زری خود ایران است و یوسف نمایندهٔ یک قشر روشن‌فکر این مملکت است. زری نمایندهٔ کل زنان این کشور است، اما رمان تاریخی است چون ما ناگزیر از دید تاریخی هستیم، در هر رمانی و در هر قصه‌ای. چراکه از برکت زمان است هرچه شده‌ایم. پس نمی‌توان زمان را نادیده گرفت؛ چراکه زمان هست که ما را می‌سازد و اما رمان سیاسی است، چون سیاست جزء زندگی است و از سیاست هم نمی‌شود منفک شد. ولی من می‌خواستم یک رمان فلسفی بنویسم و خواستم بگویم که زندگی تکرار می‌شود و تاریخ تکرار می‌شود. خواستم منعکس کنم که یحیای تعمیددهنده و امام حسین(ع) سرنوشت مشابه دارند و سیاوش و یوسف هم همین‌طور. هرچند یوسف هنوز یک انسان اسطوره‌ای نیست. خواستم بگویم سهراب فردوسی و ملک سهراب هم یک هستند،‌ اولی را پدر کشت و دومی را جامعهٔ پدرسالار. این رمان فلسفی هم هست و من هم شهودی‌ام. سرنوشت امام حسین(ع) و یحیای تعمیددهنده خیلی شبیه به‌هم است. سرش را می‌بُرند و توی طشت می‌گذارند و می‌آورند جلوی یزید و او با عصا می‌زند به لب آن حضرت که به حرف می‌آید. سر سیاوش را هم می‌بُرند می‌آورند پیش افراسیاب که به حرف می‌آید. برای یوسف چنین اتفاقی نمی‌افتد. شاید در یک دون دیگر یا یک دون خیلی بعدتر بیفتد؛ ولی درحقیقت همان سرنوشت تکرار می‌شود و تمام عزاداری‌های سووشون که گفته شد، فقط به همین قصد است. البته من وابسته به هیچ مکتب عرفانی نیستم.<ref>{{پک|پناهی‌فرد|۱۳۹۰|ک= سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش|ص= ۱۵۶}}</ref>
 
===سووشون بر روی صحنهٔ تئاتر===
منیژه محامدی نمایش‌نامهٔ سووشون را قلم زده که توسط انتشارات خوارزمی و نشر قطره به‌چاپ رسیده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.gisoom.com/book/1457001/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D8%A7%D9%88%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1/|عنوان= کتاب نمایش‌نامهٔ سووشون (براساس رمان جاودان سیمین دانشور)}}</ref>{{سخ}}
تئاتر سووشون با اقتباس از این رمان به‌کارگردانی منیژه محامدی و با نقش‌آفرینی افسانه بایگان در نقش زری و محمد اسکندری در نقش یوسف، از اسفند۱۳۷۹ تا اردیبهشت۱۳۸۰ در سالن اصلی تئاتر شهر برگزار شده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://akharinkhabar.ir/book/2570116|عنوان= معرفی کتاب،سووشون؛ رمانی بر صحنهٔ تئاتر}}</ref>
 
==مشخصات کتاب‌شناختی==
===تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمع‌کل تیراژ و ناشرانی که اثر را چاپ کرده‌اند===
{{بلی}}این رمان بیست‌وسه فصل و سیصدوهفت صفحه دارد.<ref name= ''ملی''>{{یادکرد وب|نشانی= http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=516794&pageStatus=0&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author|عنوان= سووشون}}</ref> 
 
{{بلی}}دفعات چاپ:
{{سخ}}چاپ نخست: ۱۳۴۸
{{سخ}}چاپ دوم: خرداد۱۳۴۹
{{سخ}}چاپ سوم: دی۱۳۴۹
{{سخ}}چاپ چهارم: خرداد۱۳۵۱
{{سخ}}چاپ پنجم: خرداد۱۳۵۲
{{سخ}}چاپ ششم: بهمن۱۳۵۳
{{سخ}}چاپ هفتم: آبان۱۳۵۵
{{سخ}}چاپ هشتم: آذر۱۳۵۶
{{سخ}}چاپ نهم: آبان۱۳۵۷
{{سخ}}چاپ دهم: فروردین۱۳۶۰
{{سخ}}چاپ یازدهم: اسفند۱۳۶۳
{{سخ}}چاپ دوازدهم: خرداد۱۳۶۸
{{سخ}}چاپ سیزدهم: بهمن۱۳۷۱
{{سخ}}چاپ چهاردهم: فروردین۱۳۷۷
{{سخ}}چاپ پانزدهم: شهریور۱۳۸۰
{{سخ}}چاپ شانزدهم: بهمن۱۳۸۸
{{سخ}}چاپ هفدهم: ۱۳۹۰
{{سخ}}چاپ نوزدهم: مهر۱۳۹۲<ref name= ''ملی''/>
 
 
{{بلی}}ناشران:
* انتشارات خوارزمی<ref name= ''ملی''/>
* انتشارات George Braziller در نیویورک<ref name= ''نیویورک''>{{یادکرد وب|نشانی= http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=951039&pageStatus=0&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author|عنوان= سووشون}}</ref>
* انتشارات بریوسکی در شهر میلان<ref name= ''بریوسکی''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.isna.ir/news/96122212265/%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%86|عنوان= رونمایی از ترجمهٔ سووشون در میلان}}</ref>
===طراحی جلد===
در چاپ‌های آغازین جلد کتاب ساده و بدون طرح بود. در سال۱۳۷۷ چاپ چهاردهمِ سووشون با طرحِ عاشق‌ومعشوق از [[حسین بهزاد]] بر روی جلد روانهٔ بازار شد. در یکی از چاپ‌ها نیز اثری از [[آیدین آغداشلو]] که طرحی از چهرهٔ [[سیمین دانشور]] بود بر روی جلد کتاب قرار گرفت.   
 
==کتاب‌شناسی (منابعی که به سووشون پرداخته‌اند)==
[[پرونده:Savushun8.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''سووشون، آینهٔ روزگار'''</center>]]
===کتاب‌ها===
* سووشون، آینهٔ روزگار: آشنایی با جامعه‌شناسی ادبی و تحلیل جامعه‌شناختی سووشون، به‌قلمِ فاطمه سرمشقی، نشر شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چ.اول، ۱۳۹۷
* مطالعهٔ تطبیقی دو رمان خانوم دالووی اثر ویرجینیا وولف و سووشون اثر [[سیمین دانشور]] با استفاده از نقد فمینیستی، نوشتهٔ میمنت صادق‌زاده، انتشارات صالحیان، چ.اول، ۱۳۹۷
* تأثیر ادبیات کلاسیک فارسی در داستان‌نویسی معاصر: با نگاهی به رمان‌های سووشون، [[جای خالی سلوچ]]، آتش بدون دود، نوشتهٔ معصومه صادقی، انتشارات امیرکبیر، چ.اول، ۱۳۹۶
* زبان و جنسیت در رمان: تکیه بر: سووشون، [[خانه ادریسی‌ها]]، چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم، [[شوهرِ آهوخانم]]، [[شازده احتجاب]]، [[همسایه‌ها]]، به‌قلمِ ملاحت نجفی، انتشارات علم و دانش، چ.اول، ۱۳۹۴
* غم دونده در همراهی با موراکامی: یک نوول، دو نمایش‌نامه و یک نقد (سووشون سیمین دانشور)، نوشتهٔ فیض شریفی، انتشارات نوید شیراز، چ.اول، ۱۳۹۴
* این چهار زن: نگاهی به سفر قهرمانی شخصیت در چهار رمان معاصر پارسی: سووشون، چشم‌هایش، جای خالی سلوچ و شوهرِ آهوخانم، به‌قلمِ سولماز مظفری و سامان مظفری، انتشارات نادریان، چ.اول، ۱۳۹۳
* تحلیل جامعه‌شناختی رمان سووشون، نوشتهٔ اکبر بشیری، انتشارات شرکت آرویج ایرانیان، چ.اول، ۱۳۹۳ 
* خلاصه و نقد رمان‌های معاصر ایران: [[تنگسیر]]، شوهرِ آهوخانم و سووشون، به‌قلمِ علی‌رضا بهنام، انتشارات بیژه، چ.اول، ۱۳۸۱
===نشریات===
* «عامل زمان در رمان سووشون»، ادبیات عرفانی و اسطوره‌شناختی، شمارهٔ۱۰، سال۱۳۸۷
* «مدینهٔ فاضله در سووشون»، رشد آموزش زبان و ادب فارسی، شمارهٔ۸۵، سال۱۳۸۷
* «تحلیل رمان سووشون از منظر عناصر حماسی»، زبان و ادبیات فارسی، شمارهٔ۷۰، سال۱۳۹۰
 
==نوا، نما و نگاه==
[[پرونده:Savushun7.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''به‌یاد [[جلال آل‌احمد|جلالِ]] زندگی‌اش'''</center>]]
رمان سووشون در سایت ناملیک در چند قسمت به صورت پادکست موجود است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://namlik.me/article/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%B4%D8%A8%D8%9B%20%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%20%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86%20(%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA%20%D8%A7%D9%88%D9%84)|عنوان= داستان شب؛ رمان سووشون (قسمت اول)}}</ref>
 
 
 
 
 
 
 
 
 




====تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمع‌کل تیراژ و ناشرانی که اثر را چاپ کرده‌اند====
این رمان بیست و سه فصل دارد.


===ویژگی‌های مهم کتاب ===
سووشون علاوه بر صورت بیانی که دارد رمان رمزی نیز محسوب می‌شود؛ یعنی با قصد آگاهانه یا ناآگاهانهٔ نویسنده دو معنای قریب و بعید دارد. وقتی مخاطب داستان را می‌خواند؛ معنای ضمنی و قریب را متوجه می‌شود و اگر دانا باشد معنای دور و بعیدی را نیز دریافت می‌کند. البته با پدیدار شدن معنای بعید، معنای قریب از ذهن مخاطب پاک نمی‌شود.<ref name=''پناهی‌فرد''/>


===گزارشی از فروش کتاب===
سیمین دانشور اظهار می‌کند اگر رمان سووشون پرفروش است و تیراژ بالایی دارد به خاطر آنچه در بطن رمان می‌گذرد و ایهامِ موجود در رمان نیست، بلکه به خاطر سطحِ رمان است. در جامعه افراد باسواد و فهمیده زیاد نیستند. سووشون کشش دارد و زبانش شیرین، ساده و در خورِ رمان است. نثر کتاب هم از هیچ‌کس تقلید نشده است.<ref name=''جدال''/>


===گزارشی از ترجمه به زبان‌های دیگر===
رمان سووشون تا کنون به زبان‌های انگلیسی، روسی، ژاپنی، فرانسوی، عربی، چینی،‌ آلمانی، اسپانیایی، ایتالیایی و ترکی ترجمه شده است.
{{سخ}}در سال۱۹۹۰ محمدرضا قانون‌پرور سووشون را به زبان انگلیسی ترجمه کرده و برایان سیونر مقدمه‌ای بر آن نوشته که در شهر واشینگتنِ آمریکا با نام فرعی «رمانی در مورد ایران مدرن» منتشر شده است.
{{سخ}}رکسانا زند نیز ترجمهٔ انگلیسی دیگری در سال۱۹۹۳ با نام فرعی «یک مرثیهٔ ایرانی» در انگلستان به چاپ رساند.<ref name=''نوار''/>
{{سخ}}سیمین دانشور ترجمهٔ عربی را بیشتر می‌پسندد، چون ساختمان زبان‌های فارسی و عربی به هم نزدیک هستند و عرب‌زبان‌ها به خاطر سوابق تاریخی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی با فارس‌ها هم‌سنت هستند.<ref>{{پک|دهباشی|۱۳۷۹|ک=گفت‌وگوها|ص=}}</ref> امام موسی صدر سووشون را به ربان عربی برگردانده است. ترجمهٔ روسی را یکی از دوستان سیمین به نام خانم دکتر آهی خوانده و تحسین کرده بود. دانشور ترجمه‌های انگلیسی که یکی در آمریکا و دیگری در انگلیس انجام شده بود را خوانده و هیچ‌کدام باب میلش نبوده، چون ساختمان اثر و روح آن به ویژه نثر فارسی به خوبی منعکس نشده است. با این حال از آنها تشکر کرده است. 


===اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریان‌سازی‌های کتاب===
رمان تاریخی سووشون پرمخاطب‌ترین رمانی است که به شرح مسائل و قضایای اجتماعی و سیاسی نیمهٔ اول دههٔ بیست یعنی سال۱۳۲۲ و اواخر جنگ جهانی دوم و وضع حاکم بر ناحیهٔ فارس می‌پردازد و مقاومت‌های مردم و وقایعی از کودتای ۲۸مرداد را شرح می‌دهد.




====اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران====
=====حسن میرعابدینی=====
سووشون آغازگر فصلی تازه در تاریخ داستان‌نویسی ایران به شمار می‌آید. موضوع اصلی داستان زورگویی مزدوران حاکم و انگلیس بر ملت ایران است که متعاقب آن به خان‌های فارس حکم می‌کنند که آذوقه به مردم بفروشند تا آذوقه را برای ارتش خود تأمین کرده و با فروش اسلحه به آن‌ها، مردم آن ناحیه را به جان هم بیندازند تا عقب‌مانده و ضعیف باقی بمانند. یوسف نمونهٔ انسانی است که به تنهایی قد علم کرده و با خون خود می‌خواهد مردم منطقه را از این خفت و خواری نجات دهد.<ref name=''صد سال''/>
=====عبدالعلی دستغیب=====
جهان بیرون در آینهٔ ضمیر زری منعکس می‌شود. کوچه‌باغ‌های شیراز، دشت و صحرا، مردم ساده و اشرافی و رویدادهای زمان که گاه دلهره‌انگیز و گاه عشق‌انگیز است، با عواطف او در هم می‌آمیزند. بین همهٔ این اوصاف، عشق زری به یوسف و فرزندانش جای نمایانی دارد. این عشقی است ژرف و سر به رُمانس‌های شرقی می‌زند و به همان اندازه همسایهٔ رنج و هراس است. یوسف، محبوب زری و در همان زمانه مایهٔ رنج اوست و در ضمیر زری با سیاوش یکی می‌شود. مگر نه این است که سیاوش را نیز بی‌گناه کشتند؟ یوسف نیز در زمان دیگر به همین‌سان کشته می‌شود، اما همان‌طور که مک ماهون، شاعر ایرلندی، به زری نوشته است: «درختی خواهد رویید و درخت‌های بسیار در شهر و سرزمین او.» بی‌جهت نیست که ملک رستم در جمع یاران یوسف می‌گوید: «تا هزاران سال خون همهٔ ما به کین خواهد جوشید کاکا!... جامش را سر کشید و ادامه داد: خون سیاوشان.»




====نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب====
سووشون با فتح سین، شکسته‌شده یا تلفظ محلی یا تلفظ محلی سیاوشان است و معنای آن زاری کردن بر سوگ سیاوش است. چون شیرازی‌ها سیاوش را به فتح واو تلفظ می‌کنند، بنابراین تعزیهٔ سیاوش را هم سووشون به فتح سین می‌گویند؛ اما سووشون به ضمّ واو اول و فتح واو دوم هم غلط نیست؛ چرا که در تهران سیاووش می‌گویند، به ضمّ هر دو واو، اما چون صحنهٔ اصلی رمان در شیراز است و تعزیه را هم تا مدت‌ها در ممسنی و بیشتر اطراق‌گاه‌های عشایر می‌دادند و سووشون را به فتح سین تلفظ می‌کردند، غرض خود من هم همین تلفظ است. سه بار این تعزیه را دیده‌ام و هر بار وقتی سر بریدهٔ سیاوش در طشت به حرف می‌آمد و می‌گفت: «و جدا کردن رأس مُنیرم»، بر ستم‌هایی که بر مردم ایران رفته، گریسته‌ام. این‌جور مواقع نمی‌شود خندید.»<ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =دهباشی| نام =علی| نام خانوادگی۲ =  | نام۲ =  | عنوان =| ژورنال =یادنامهٔ جلال آل‌احمد| مکان =تهران | دوره = | شماره = | سال =۱۳۷۸ }}</ref>
{{سخ}}سووشون یک رمان تاریخی- سیاسی و ایهامی- رمزی است. ایهامی است چون لایه‌های نختلف دارد، مثلاً من ۲۹مرداد یوسف را کشتم، در حالی که مقصودم ۲۸مرداد روز سقوط مصدق بود. این موضوع را فقط جلال فهمید و گفت تاریخش را عوض کن. از نظر دیگر ایهامی است و رمزی چون خانهٔ زری خود ایران است و یوسف نمایندهٔ یک قشر روشن‌فکر این مملکت است. زری نمایندهٔ کل زنان این کشور است، اما رمان تاریخی است چون ما ناگزیر از دید تاریخی هستیم، در هر رمانی و در هر قصه‌ای. چرا که از برکت زمان است هرچه شده‌ایم. پس نمی‌توان زمان را نادیده گرفت؛ چرا که زمان هست که ما را می‌سازد و اما رمان سیاسی است، چون سیاست جزء زندگی است و از سیاست هم نمی‌شود منفک شد. ولی من می‌خواستم یک رمان فلسفی بنویسم و خواستم بگویم که زندگی تکرار می‌شود و تاریخ تکرار می‌شود. خواستم منعکس کنم که یحیای تعمید دهنده و امام حسین سرنوشت مشابه دارند و سیاوش و یوسف هم هم همین‌طور. هر چند یوسف هنوز یک انسان اسطوره‌ای نیست. خواستم بگویم سهراب فردوسی و ملک سهراب هم یک هستند،‌ اولی را پدر کشت و دومی را جامعهٔ پدرسالار. این رمان فلسفی هم هست و من هم شهودی‌ام. سرنوشت امام حسین و یحیای تعمید دهنده خیلی شبیه به هم است. سرش را می‌بُرند و توی طشت می‌گذارند و می‌آورند جلوی یزید و او با عصا می‌زند به لب آن حضرت که به حرف می‌آید. سر سیاوش را هم می‌بُرند می‌آورند پیش افراسیاب که به حرف می‌آید. برای یوسف چنین اتفاقی نمی‌افتد. شاید در یک دون دیگر یا یک دون خیلی بعدتر بیفتد، ولی در حقیقت همان سرنوشت تکرار می‌شود و تمام عزاداری‌های سووشون که کفته شد، فقط به همین قصد است. البته من وابسته به هیچ مکتب عرفانی نیستم.<ref name=''جدال''/>




====گزارشی از اقتباس‌های هنری انجام‌گرفته از کتاب====
در سال‌های ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰ تئاتر سووشون با اقتباس از این رمان در تهران به روی صحنه رفته است.<ref name=''نوار''/>




خط ۱۵۵: خط ۲۶۲:
#{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =پناهی‌فرد| نام =سیمین | پیوند نویسنده =سیمین پناهی‌فرد | عنوان =[[سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش]] | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۹۰| ناشر =انتشارات سمیر |مکان =تهران | شابک =۹۷۸۹۶۴۲۲۰۰۸۷۰| صفحه = | پیوند = }}
#{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =پناهی‌فرد| نام =سیمین | پیوند نویسنده =سیمین پناهی‌فرد | عنوان =[[سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش]] | ترجمه = | جلد = | سال = ۱۳۹۰| ناشر =انتشارات سمیر |مکان =تهران | شابک =۹۷۸۹۶۴۲۲۰۰۸۷۰| صفحه = | پیوند = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =دهباشی| نام =علی| نام خانوادگی۲ =  | نام۲ =  | عنوان =| ژورنال =یادنامهٔ جلال آل‌احمد| مکان =تهران | دوره = | شماره = | سال =۱۳۷۸ }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =دهباشی| نام =علی| نام خانوادگی۲ =  | نام۲ =  | عنوان =| ژورنال =یادنامهٔ جلال آل‌احمد| مکان =تهران | دوره = | شماره = | سال =۱۳۷۸ }}
#{{یادکرد ژورنال| نام خانوادگی=رنجبر|نام=ابراهیم|عنوان=جنبه‌های نمادین رمان سووشون|ژورنال =فنون ادبی (علمی-پژوهشی)|مکان =اصفهان |دوره =۴|شماره=۱ (پیاپی۶)|سال=۱۳۹۱}}
#{{یادکرد ژورنال| نام خانوادگی=قبادی|نام=حسین‌علی|نام خانوادگی۲=|نام۲=|عنوان=تحلیل درون‌مایه‌های «سووشون» از نظر مکتب‌های ادبی و گفتمان‌های اجتماعی|ژورنال =دوفصل‌نامهٔ پژوهش زبان و ادبیات فارسی|مکان = |دوره =۳|شماره=۳|سال=۱۳۸۳}}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =عبداللهی| نام =مهناز| نام خانوادگی۲ =  | نام۲ =  | عنوان =سال‌شمار سیمین دانشور | ژورنال =بخارا| مکان = | دوره = | شماره =۷۵ | سال =۱۳۸۹ | تاریخ بازبینی = ۲۲فروردین۱۳۹۸}}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =عبداللهی| نام =مهناز| نام خانوادگی۲ =  | نام۲ =  | عنوان =سال‌شمار سیمین دانشور | ژورنال =بخارا| مکان = | دوره = | شماره =۷۵ | سال =۱۳۸۹ | تاریخ بازبینی = ۲۲فروردین۱۳۹۸}}
#{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =میرصادقی| نام =جمال| پیوند نویسنده =جمال میرصادقی| عنوان =[[داستان‌نویس‌های نام‌آور معاصر ایران]] | ترجمه = | جلد = | سال =۱۳۸۲| ناشر =انتشارات اشاره|مکان =تهران | شابک =| صفحه = | پیوند = }}
#{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =میرصادقی| نام =جمال| پیوند نویسنده =جمال میرصادقی| عنوان =داستان‌نویس‌های نام‌آور معاصر ایران | ترجمه = | جلد = | سال =۱۳۸۲| ناشر =انتشارات اشاره|مکان =تهران | شابک =| صفحه = | پیوند = }}
#{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =دهباشی| نام =علی| پیوند نویسنده =علی دهباشی| عنوان =[[گفت‌وگوها]] | ترجمه = | جلد = | سال =۱۳۷۹| ناشر =انتشارات صالحان|مکان =تهران | شابک =| صفحه = | پیوند = }}
#{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =دهباشی| نام =علی| پیوند نویسنده =علی دهباشی| عنوان =[[گفت‌وگوها]] | ترجمه = | جلد = | سال =۱۳۷۹| ناشر =انتشارات صالحان|مکان =تهران | شابک =| صفحه = | پیوند = }}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =عرفانی بیضایی| نام =محمدجواد| نام خانوادگی۲ =جوادی  | نام۲ =اشرف  | عنوان =تأثیرپذیری سیمین دانشور در نگارش داستان سووشون از داستان سیاوش در شاهنامه| ژورنال =مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه| مکان = | دوره =۳ | شماره =۴ | سال =۱۳۹۶}}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =عرفانی بیضایی| نام =محمدجواد| نام خانوادگی۲ =جوادی  | نام۲ =اشرف  | عنوان =تأثیرپذیری سیمین دانشور در نگارش داستان سووشون از داستان سیاوش در شاهنامه| ژورنال =مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه| مکان = | دوره =۳ | شماره =۴ | سال =۱۳۹۶}}
خط ۱۶۳: خط ۲۷۲:
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =حیدری| نام =| نام خانوادگی۲ =  | نام۲ = | عنوان =تحلیل عوامل کنشی در رمان سووشون بر مبنای الگوی کنشگران گرماس| ژورنال =نقد زبان و ادبیات خارجی| مکان = | دوره =۳| شماره =۶ | سال =۱۳۹۰}}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =حیدری| نام =| نام خانوادگی۲ =  | نام۲ = | عنوان =تحلیل عوامل کنشی در رمان سووشون بر مبنای الگوی کنشگران گرماس| ژورنال =نقد زبان و ادبیات خارجی| مکان = | دوره =۳| شماره =۶ | سال =۱۳۹۰}}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =| نام =| نام خانوادگی۲ =  | نام۲ = | عنوان =بررسی مفهوم مرگ و زندگی در رمان سووشون بر پایهٔ نشانه‌شناسی رنگ سیاه| ژورنال =ادبیات پارسی معاصر| مکان = | دوره =۲| شماره =۱ | سال =۱۳۹۱}}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =| نام =| نام خانوادگی۲ =  | نام۲ = | عنوان =بررسی مفهوم مرگ و زندگی در رمان سووشون بر پایهٔ نشانه‌شناسی رنگ سیاه| ژورنال =ادبیات پارسی معاصر| مکان = | دوره =۲| شماره =۱ | سال =۱۳۹۱}}
#{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =دانشور| نام =سیمین| پیوند نویسنده =سیمین دانشور| عنوان =سووشون | ترجمه = | جلد = | سال =۱۳۴۸| ناشر =انتشارات خوارزمی|مکان =تهران | شابک =| صفحه = | پیوند = }}
#{{یادکرد ژورنال| نام خانوادگی=دستغیب|نام=عبدالعلی|نام خانوادگی۲=|نام۲=|عنوان=سیمین دانشور و رمان سووشون|ژورنال =ادبیات داستانی|مکان = |دوره =۲|شماره=۱۸|سال=۱۳۷۲}}
#{{یادکرد ژورنال| نام خانوادگی=علیجانی|نام=محمد|نام خانوادگی۲=قبادی|نام۲=حسین‌علی|نام خانوادگی۳=بزرگ بیگ‌دلی|نام۳=سعید| عنوان=تحلیل اسطوره‌ای رمان سووشون با نگاه به تأثیر کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲|ژورنال =فصل‌نامهٔ ادبیات عرفانی و اسطوره‌شناختی|مکان = |دوره =۱۰|شماره=۳۴|سال=۱۳۹۳}}
#{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی =دستغیب| نام =عبدالعلی| عنوان =سیمین دانشور و رمان، سووشون| ژورنال =ادبیات داستانی| شماره =۱۷ | سال =۱۳۷۲ }}


== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
*{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/report/262654/%D8%B3%D9%86%D8%A7%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D9%87%D8%B1%DA%AF%D8%B2-%DA%A9%D9%87%D9%86%D9%87-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D9%84%D8%AE%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%81%D8%B3%D8%AA-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%A8%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1|عنوان=سناپور: سووشون کتابی است که هرگز کهنه نمی‌شود|ناشر=ایبنا (خبرگزاری کتاب ایران)|تاریخ انتشار=۷تیر۱۳۹۷|تاریخ بازبینی=۱۲تیر۱۳۹۸ (۳جولای۲۰۱۹)}}
*{{یادکرد وب|نشانی=https://www.mehrnews.com/news/4173266/%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7-%D9%87%D9%85-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D9%85%DB%8C-%DB%8C%D8%A7%D8%A8%D8%AF|عنوان=سووشون به بازار کتاب ایتالیا هم راه می‌یابد|ناشر=خبرگزاری مهر|کد خبر=۴۱۷۳۲۶۶|تاریخ انتشار=۲۵آذر۱۳۹۶|تاریخ بازبینی=۱۳شهریور۱۳۹۸}}
*{{یادکرد وب|نشانی=https://shahrestanadab.com/Content/ID/10567/%D8%A8%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%88%D9%BE%D9%86%D8%AC%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%85%DB%8C%D8%B2%DA%AF%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%D9%88%D8%B7%DB%8C%D9%82%D8%A7-%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D8%B6%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%AA-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86|عنوان=پروندهٔ پُرترهٔ سیمین دانشور؛ بیست و پنجمین میزگرد بوطیقا: سیمین دانشور و ضرورت بازخوانی رمان سووشون|ناشر=شهرستان ادب|تاریخ انتشار=۲۹اردیبهشت۱۳۹۸|تاریخ بازبینی=۲۸تیر۱۳۹۸ (۱۹ژوئیه۲۰۱۹)}}
*{{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/96122212265/%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%86|عنوان=رونمایی از ترجمهٔ سووشون در میلان|انتشارات=خبرگزاری ایسنا|کد خبر=۹۶۱۲۲۲۱۲۲۶۵|تاریخ انتشار=۲۲اسفند۱۳۹۶|تاریخ بازبینی=۳اردیبهشت۱۳۹۸ (۲۳آوریل۲۰۱۹)}}
*{{یادکرد وب|نشانی=https://www.isna.ir/news/96122212265/%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%86|عنوان=رونمایی از ترجمهٔ سووشون در میلان|انتشارات=خبرگزاری ایسنا|کد خبر=۹۶۱۲۲۲۱۲۲۶۵|تاریخ انتشار=۲۲اسفند۱۳۹۶|تاریخ بازبینی=۳اردیبهشت۱۳۹۸ (۲۳آوریل۲۰۱۹)}}
*{{یادکرد وب|نشانی=https://www.navaar.ir/artists/author/907/%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1|عنوان=سیمین دانشور|انتشارات=سایت نوار|کد خبر=|تاریخ انتشار=|تاریخ بازبینی=}}
*{{یادکرد وب|نشانی=https://www.navaar.ir/artists/author/907/%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1|عنوان=کتاب صوتی سووشون|انتشارات=سایت نوار|کد خبر=|تاریخ انتشار=|تاریخ بازبینی=}}
*{{یادکرد وب|نشانی=http://www.honaronline.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-8/117898-%D9%81%D8%B1%D8%AF%D8%A7-%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86|عنوان=فردا؛ رونمایی ترجمهٔ ایتالیایی سووشون در نمایشگاه کتاب تهران|ناشر=هنر آن‌لاین|کد خبر=|تاریخ انتشار=۱۷اردیبهشت۱۳۹۷|تاریخ بازبینی=۱۲تیر۱۳۹۸ (۳جولای۲۰۱۹}}
*{{یادکرد وب|نشانی=https://sobh-eqtesad.ir/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86/|عنوان=انتشار ترجمهٔ ایتالیایی رمان سووشون در سال آینده|ناشر=صبح اقتصاد|کد خبر=|تاریخ انتشار=۲۶آذر۱۳۹۶|تاریخ بازبینی=۱۲تیر۱۳۹۸ (۳جولای۲۰۱۹)}}
*{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/report/262329/%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%87-%D9%85%D8%B4%D9%82-%D9%87%D9%85%DA%86%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%85%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86%D8%AF|عنوان=سووشون و سیاه‌مشق همچنان می‌فروشند|ناشر=خبرگزاری ایبنا|کد خبر=۲۶۲۳۲۹|تاریخ انتشار=۳۰خرداد۱۳۹۷|تاریخ بازبینی=۱۳شهریور۱۳۹۸}}
*{{یادکرد وب|نشانی=https://www.gisoom.com/book/1457001/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D8%A7%D9%88%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%88%D8%B1/|عنوان=کتاب نمایش‌نامهٔ سووشون (براساس رمان جاودان سیمین دانشور)|ناشر=شبکهٔ جامع کتاب گیسوم|تاریخ انتشار=|تاریخ بازبینی=۲۹تیر۱۳۹۸ (۲۰ژوئیه۲۰۱۹)}}
*{{یادکرد وب|نشانی=http://akharinkhabar.ir/book/2570116|عنوان=معرفی کتاب/سووشون؛ رمانی بر صحنهٔ تئاتر|ناشر=آخرین خبر|کد خبر=|تاریخ انتشار=۱۱فروردین۱۳۹۵|تاریخ بازبینی=۱۲تیر۱۳۹۸ (۳جولای۲۰۱۹)}}
*{{یادکرد وب|نشانی=http://namlik.me/article/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%B4%D8%A8%D8%9B%20%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%20%D8%B3%D9%88%D9%88%D8%B4%D9%88%D9%86%20(%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA%20%D8%A7%D9%88%D9%84)|عنوان=داستان شب؛ رمان سووشون (قسمت اول)|ناشر=سایت ناملیک|کد خبر=|تاریخ انتشار=|تاریخ بازبینی=۱۲تیر۱۳۹۸ (۳جولای۲۰۱۹)}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۰۶

سووشون
کتابی که هرگز کهنه نمی‌شود[۱]
نویسندهسیمین دانشور
ناشرانتشارات خوارزمی
محل نشرتهران
تاریخ نشر۱۳۴۸
سبکواقع‌گرا و نمادگرا
نوع رسانهکتاب

سَووشون (به فتح سین[۲]) رمانی پیشرو و مهم است به‌قلمِ سیمین دانشور که روزگارِ تلخِ مردمانِ ناحیهٔ جنوب ایران را در جنگ جهانی دوم و در پیِ آن فقر و قحطی را روایت می‌کند. این رمان نخستین بار در سال۱۳۴۸ منتشر شد و تا کنون بیش از بیست بار تجدیدچاپ شده است.[۳]

* * * * *

دانشور این رمان را در دهه‌ای نوشت که نویسندگان ایرانی به‌سبب فشار استبداد و افزایش سانسور و خفقان داستان‌هایی می‌نوشتند که حاوی مضامین پوچ‌گرایی، ناامیدی و تقدیرگرایی بودند؛ ولی سیمین با خلق سووشون بذر امید و مقاومت و هدف‌داربودنِ زندگی را در ادبیات داستانی آن روزگار کاشت و پرورش داد.[۴] نویسنده در سووشون ایرانِ روزگار خویش را موضوع تفکر خود قرار داده و رمانی حماسی خلق کرده است که جغرافیا و هویت مشخصی دارد و در آن اثری از غُرزدن‌های نویسندهٔ ایرانی نیست.[۵]
سووشون به مخاطب نشان می‌دهد در جنگ جهانی دوم انگلیس با سربازان هندی، جنوب ایران را تحت‌سلطهٔ خود درآورده و انجام امور شهرها را به دست گرفته است. انگلیس برای تهیهٔ خوراک سربازان از خان‌های قبایل آذوقه خریداری می‌کند و خان‌ها نیز برای حفظ جاه‌ومقام خویش ارتش انگلیس را تأمین می‌کنند. در این میان یکی از خان‌ها به نام یوسف، قهرمان بزرگ رمان، به انگلیس آذوقه نمی‌فروشد، خان‌های دیگر را از این کار منع می‌کند، در روزهای قحطی مازاد آذوقهٔ خود را در اختیار نیازمندان می‌گذارد و با استعمارگران مبارزه می‌کند.
سووشون یک رمان تاریخی، هنری، حماسی، رمزی و رئالیستی است که رگه‌هایی از رُمانتیسم را دارد.[۶] این رمان آمیزه‌ای از واقعیت و تخیل است[۷]، ساختار کاملی دارد و از آن می‌توان به‌عنوان یک معیار قابل‌اعتماد برای سنجیدن رمان‌های دیگر از لحاظِ ساختار استفاده کرد.[۸] رمان سووشون به‌سبب درون‌مایهٔ قوی و پردازش صحیحِ شخصیت‌های داستانی، نقطهٔ عطفی در تاریخ داستان معاصر ایران محسوب می‌شود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
رمانِ ایرانی از ابتدا شامل موضوعات مختلفی بوده است. درون‌مایهٔ رمان‌ها گاهی مسائل سیاسی، گاهی انتقاد از رفتارهای عمومی، گاهی موضوع زن و گاهی هم زخم‌های درونی انسان بوده‌اند؛ ولی سووشون همهٔ آنچه را که به‌صورت جداگانه گفته شده بود، یک‌جا دارد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
این رمانِ پرفروش به زبان‌های مختلف دنیا ترجمه شده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

چاپ چهاردهم در سال۱۳۷۷ با طرحِ عاشق‌ومعشوق از حسین بهزاد بر روی جلد
چاپ نوزدهم در سال۱۳۹۲
طرحِ روی جلد اثری از آیدین آغداشلو
بانوی داستانِ ایران
یوسفِ زری همان جلالِ سیمین

نگاهی گذرا به سووشون

سووشون در یک بند

یوسف خان است و می‌کوشد تا رعیتش در آسودگی زندگی کند. او از آن دسته مالکانی نیست که فقر و تیره‌روزی را برای رعایا بخواهد؛ ولی زندگی مرفه و آسوده‌ای را برای خود داشته باشد. یوسف تحصیل‌کرده است و با ستم‌ورزی و استعمار مخالفت می‌کند. زری هم زنی تحصیل‌کرده است. او عاشق یوسف و بچه‌هایشان است و می‌کوشد تا زندگی آرامی داشته باشند؛ ولی رویدادها خلافِ خواستهٔ زری در جریانند، یوسف محصولات خود را به نیروهای متفقین نمی‌فروشد و با استبداد مخالفت می‌کند و دست به مبارزه می‌زند. زری با تندروی‌های یوسف مخالف است و او را به آرامش دعوت می‌کند، ترس ازدست‌دادن یوسف دلش را می‌لرزاند و یوسف را همچون سیاوشی که مظلومانه کشته شد می‌پندارد.[۹]

شخصیت‌های واقعی رمان

بیشترِ شخصیت‌های رمان از شخصیت‌های واقعی برداشت شده‌اند و در کورهٔ تخیل نویسنده به شخصیت‌های متفاوتی تبدیل شده‌اند.[۱۰] یوسف آینهٔ جلال آل‌احمد است. او مردی مهربان، صمیمی، صادق و البته کمی عصبی، سازش‌ناپذیر و سرسخت است. یک روشن‌فکر صریح و خشمگین که قصد دارد شیوهٔ زندگی جامعه را تصحیح کند. او با احزاب چپ موافق نیست و گروه راست را هم قبول ندارد، بلکه طرف‌دار مبارزه‌ای مستمر و آرام است. یوسف شخصیت پایداری دارد؛ ولی زری در طول داستان متحول می‌شود، او که در آغاز داستان تنها در فکر آرامش خانواده بود و قصد داشت مقابل اهداف شوهرش بایستد، در پایان رمان دگرگون می‌شود، اهداف یوسف برایش روشن می‌شود و می‌گوید:

شخصیتِ نویسنده در زری حلول کرده است. زری زنی است که صلح و دوستی را به جنگ ترجیح می‌دهد. فعالیت‌های سیاسی شوهرش سبب نگرانی‌هایش است. زری همچون سیمین تحصیل‌کرده است با این تفاوت کوچک که زری خانه‌دار ولی سیمین شاغل بود.[۱۱] سیمین در رمان سووشون به آرزوی بچه‌دارشدنش رسیده است، زری سه بچه دارد. در رمان مشاهده می‌کنیم زمانی که بچه‌های زری گم می‌شوند، چه اضطراب عمیقی بر قلب او سایه می‌افکند.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
چهرهٔ واقعی دکتر عبدالله‌خان، پدر سیمین دانشور یعنی دکتر محمدعلی دانشور است. عبدالله‌خان در داستان و محمدعلی دانشور در واقعیت با مردم به‌مهر رفتار می‌کنند و مخالف ستم‌اند. هر هفته با دوستان بر مزار خواجه حافظ شیرازی می‌رفتند و غزل می‌خواندند. دکتر عبدالله‌خان حامی یوسف است.
داستان روزه گرفتن مهری و شکستن روزهٔ او توسط مدیر مدرسه یکی از واقعه‌هایی است که سیمین دانشور زمانی که در مدرسهٔ مهرآیین درس می‌خواند با آن مواجه شده بود.[۱۲]

اثری ماندگار

اغلب منتقدان رمان سووشون را شاهکار سیمین دانشور دانسته‌اند.[۱۳] جمال میرصادقی اظهار می‌کند رمان سووشون در بدو انتشار توجه خوانندگان و منتقدان را جلب کرد. این رمان نه‌تنها در ذهن خوانندگان هم‌وطن رسوخ کرد، بلکه با ترجمه به زبان‌های دیگر بر ذهن خوانندگان ممالک دیگر نیز اثر گذاشت و این تأثیر، ذهنیت مخاطبان را نسبت به درون‌مایهٔ سووشون که ایستادگی در برابر خواسته‌های ناروای زورمندان و بیگانگان بود متحول و متعالی کرد.
رمان سووشون را دو نسل خوانده‌اند و هنوز هم خواندنش برای جوان‌ها جالب و جذّاب است. زمان معیار مناسبی برای سنجیدن اعتبار یک اثر است. این رمانِ باارزش و ماندگار در شمار رمان‌های تثبیت‌شده و کلاسیک ادبیات داستانی معاصر به حساب می‌آید.[۱۴]


تقدیم به دوست

سیمین در غم ازدست‌دادن جلال در تقدیمیهٔ رمان چنین نوشته است[۱۵]:

به‌یاد دوست
که جلال زندگی‌ام بود و در سوگش
به‌سَووشون نشسته‌ام.

کتابی که باید خواند

سووشون یکی از اصلی‌ترین رمان‌هایی است که کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲ را به‌شکلی هنرمندانه روایت کرده است. دانشور از روایت اسطوره‌ای سیاوش و روایت مذهبی قیام امام حسین(ع) بهره گرفته و شخصیت یوسف را آفریده است.[۱۶]
شخصیت‌ها در رمان، موقعیت تاریخی را نشان می‌دهند. در زمان حاضر نیز جنبه‌های تاریخی و اجتماعیِ موجود در سووشون را شاهدیم. مهم‌ترین کشمکش داستان تنش بین ایران و انگلیس و به‌طور کلی دنیای غرب است که ایران اکنون نیز با این مسئله درگیر است، به همین دلیل سووشون کتابی است که هرگز کهنه نمی‌شود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

نگاهی عمیق‌تر به سووشون

از میان یادها

بارقه‌های نگارش سووشون

سووشون به معنی سوگ سیاوش در ادبیات فارسی بعد از مرگ سیاوش مرسوم شد. این عزاداری هنوز در برخی از نواحی فارس و کهگیلویه و بویراحمد برگزار می‌شود.[۱۷]

یادی از سیاوش

کیکاووس، پادشاه ایران، پسری داشت به نام سیاوش که از نژاد فریدون بود. سیاوش را از کودکی به رستم می‌سپارند تا او را پرورش دهد و فنون رزم را به او آموزش دهد. رستم هم در تربیت او می‌کوشد. زمانی که سیاوش نزد پدرش برمی‌گردد، جوانی برومند و زیبا شده است. نامادری سیاوش دل به او می‌سپارد؛ ولی سیاوش به خواستهٔ او تن نمی‌دهد، بنابراین زن به سیاوش تهمت می‌زند. کیکاووس به‌تحریکِ اخترشناسان و سرانِ سپاه دستور می‌دهد برای اثبات این موضوع، سیاوش باید از آتش عبور کند. عبور از آتش برای اثبات بی‌گناهی یک سنت قدیمی و مرسوم بوده است. سیاوش به‌سلامت از آتش می‌گذرد و بی‌گناهی او بر همگان اثبات می‌شود. در همین هنگام، افراسیابِ تورانی به ایران حمله می‌کند و رستم و سیاوش به‌همراه سپاهی به جنگ با او برمی‌خیزند. افراسیاب پیشنهاد صلح می‌دهد. صلح از جانب رستم و سیاوش پذیرفته می‌شود؛ ولی کیکاووس صلح را قبول ندارد و رستم را خلعِ وظیفه می‌کند و طوس را به‌جای او به‌عنوان مأمور جنگ برمی‌گزیند. سیاوش عهدشکنی را خلاف جوانمردی می‌پندارد و به پیمان صلح خود وفادار می‌ماند و رهسپارِ توران می‌شود. افراسیاب هم مَقدم او را گرامی می‌دارد و حکومت بخشی از توران را به او می‌سپارد. گرسیوز که برادر افراسیاب است، به سیاوش حسادت می‌ورزد و از وی نزد افراسیاب بدگویی می‌کند که سیاوش قصد سرنگونی تخت‌وتاج تورانیان را دارد. نیرنگِ گرسیوز کارساز می‌شود و سیاوش را اسیر می‌کنند و مظلومانه می‌کشند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

سیمین دانشور دلیل نام‌گذاری این رمان را به سووشون این‌گونه بیان می‌کند: «این رمان بدان علت سووشون نام گرفته که شخصیت اول و قهرمانش به‌صورتی ناجوانمردانه و مظلومانه همچون سیاوش به دست بیگانگان، همچون امام حسین(ع) در صحرای کربلا، در ده خود و به تیر ناشناسی به‌شهادت می‌رسد. برای سیاوش کسی عزاداری نکرد. دور از وطن کشته شد و میزبانانش به عهد خود وفا نکردند. برای امام حسین(ع) به‌جز افراد باقی‌ماندهٔ خاندانش کسی نگریست. یوسف سووشون هم در میان خیل دشمنان یکه و تنها می‌ماند و به‌شهادت می‌رسد. مراسم تشییع جنازه‌اش توسط پلیس به‌هم می‌خورد و جنازه‌اش شبانه و با حضور عدهٔ قلیلی از مردم و خانواده‌اش دفن می‌شود. زری در سووشون در روز تشییع جنازهٔ یوسف از سخنان عمه‌خانوم که دربارهٔ انتقام و زنده‌نگه‌داشتن یاد یوسف است، به یاد حضرت زینب(س) می‌افتد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

سال‌شمار کتاب

  • ۱۳۴۸ انتشار رمان سووشون برای نخستین بار
  • ۱۳۷۶ ترجمه با عنوان Drama der Trauer-savushun به زبان آلمانی[۱۸]
  • ۱۳۸۴ ترجمه با عنوان suvashun به زبان اسپانیاییخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
  • ۱۳۹۳ راهیابی به بیست‌وهفتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب[۱۹]
  • ۱۳۹۷ رونمایی از نسخهٔ ایتالیایی در سی‌ویکمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب[۲۰]
بُرشی از رمان:
بعضی آدم‌ها عین یک گل نایاب هستند، دیگران به جلوه‌شان حسد می‌برند. خیال می‌کنند این گل نایاب تمام نیروی زمین را می‌گیرد. تمام درخشش آفتاب و تری هوا را می‌بلعد و جا را برای آن‌ها تنگ کرده، برای آن‌ها آفتاب و اکسیژن باقی نگذاشته. به او حسد می‌برند و دلشان می‌خواهد وجود نداشته باشد. یا عین ما باش یا اصلاً نباش.[۲۱]

تَورق سووشون

رمان از مجلس عقدکنان دختر حاکم آغاز می‌شود. زری و یوسف نیز در این مراسم حضور دارند. در همین مراسم عروسی، فضای اجتماعی سال۱۳۲۰ ترسیم شده است؛ استان فارس پایگاهی برای نیروهای اشغالگر انگلیس شده و قحطی و فقر مردم را از پای درآورده بود، حاکم ایرانی این ناحیه دست‌نشاندهٔ اشغالگران بود. خان‌ها و تاجران آذوقهٔ مردم را به ارتش بیگانه می‌فروختند و بر قحطی دامن می‌زدند. در این میان خانِ روشن‌فکر و آگاهی به نام یوسف آذوقهٔ خود را به بیگانگان نمی‌فروشد و قصد دارد همه را با خود همراه کند. او نماد آگاهی ملی است. یوسف در مراسم عروسی رفتارهایی از خود بروز می‌دهد که به‌مزاج انگلیسی‌ها خوش نمی‌آید؛ ولی زری می‌کوشد تا او را آرام کند. زری در این بلوا و آشوب به فکر آرام‌کردن محیط خانه‌اش است. همهٔ زنانِ رمان سووشون نمادی از ستم‌دیدگی، ناکامی، فداکاری و تحملِ زن ایرانی هستند. سه فصلِ نخست، فضای کلی رمان را به‌نمایش می‌گذارد و شخصیت‌های اصلی را به مخاطب می‌شناساند. زینگر جاسوس انگلیسی‌ها و مأمور فروش چرخ‌خیاطی است. عزت‌الدوله پیرزنی دسیسه‌گر و ابوالقاسم‌خان، برادر یوسف، مزدور است. مک ماهون خبرنگار ایرلندی است که از طرفی شعر درخت استقلال را در وصف یوسف می‌خواند و از طرف دیگر جشن ارتش انگلیس را توصیف می‌کند. ملک رستم و ملک سهراب، دو خان قشقایی، که دست‌نشاندهٔ اشغالگران هستند، به‌سمت یوسف می‌آیند تا آذوقهٔ او را بخرند و به انگلیسی‌ها بفروشند و در عوض از انگلیسی‌ها اسلحه بخرند و علیه ایران بجنگند؛ ولی یوسف دست بر سینهٔ آنها می‌کوبد. وقتی که یوسف خانه نیست، از طرف حاکم می‌آیند و اسب خسرو، پسر یوسف، را با زور برای دخترِ خان می‌‌برند. زری مقاومت می‌کند؛ ولی فایده‌ای ندارد. او به‌همراه عمه‌خانوم و خواهر یوسف برای چاره‌جویی نزد عزت‌الدوله می‌روند.
زری وارد اجتماع می‌شود و نویسنده از نگاه او ناامنی، فقر و بیماری را به مخاطب نشان می‌دهد. نگرانی جدیدی برای زری ایجاد می‌شود که از جانب آقای فتوحی معلم خسرو است. آقای فتوحی مقاومت و مقابلهٔ جسورانه در برابر دشمن را برای دانش‌آموزان دیکته می‌کند و ازقضا خسرو نیز به این تعلیمات گرایش دارد و پدرش هم او را تشویق می‌کند. زری به یاد مقاومت‌های خود و دوستانش در دوران مدرسه می‌افتد. تردید به قلبش رخنه می‌کند که از تعلقات شخصی فاصله بگیرد، بذر این تحول و دگرگونی در وجودش کاشته می‌شود. نخستین نشانه‌های این دگرگونی ایستادگی او در برابر خواسته‌های عزت‌الدوله است.
ملک رستم و ملک سهراب با اسلحه‌های انگلیسی آشوب به راه انداخته‌اند و برای حملهٔ بیگانگان زمینه‌چینی می‌کنند. یوسف از راه، افسری زخمی را به خانه می‌آورد. اضطراب از به‌خطرافتادن یوسف بر قلب زری سایه می‌افکند و او در خواب‌هایش یوسف را همچون سیاوش می‌بیند و سرانجام جسد یوسف را می‌آورند. با مرگ یوسف بذر دگرگونی در وجود زری جوانه می‌زند، به هدف یوسف ایمان می‌آورد و ادامه‌دهندهٔ راه یوسف می‌شود. خاطرهٔ شیرین اولین روز آشنایی با یوسف از مقابل چشمان زری می‌گذرد و او زن ایلیاتی را به یاد می‌آورد که مراسم سیاووشون (سوگ سیاووش) را برایش تعریف کرده بود. زری یوسف را همچون سیاوش تصور می‌کند. مراسم تشییع جنازهٔ یوسف به تظاهراتی ضدّاستعماری تبدیل می‌شود که یکی از مؤثرترین وصف‌های حرکت مردم در ادبیات معاصر ایران است. مراسم به‌هم می‌خورد و زری به‌همراه خانواده، یوسف را شبانه به خاک می‌سپارند.[۲۲]

عطر بهارنارنج در آتش جنگ

داستان سووشون در شهر شیراز روایت می‌شود و مربوط به زمانی است که نواحی جنوبی ایران در جنگ جهانی دوم درگیر بودند و حضور انگلیسی‌ها و نیروهای متفقین موجب فقر، قحطی و گرسنگی شده بود. سیمین دانشور علاوه بر نشان‌دادن فقر و قحطی، بوی گل‌های شیرازی و عطر عرقیات خوش‌بو را نیز به مشامِ مخاطب می‌رساند.[۲۳]

سووشون در ماشینِ زمان[۲۴]

زمینهٔ تاریخی رمان سووشون مربوط به وقایع پس از شهریور۱۳۲۰ است. اشارات زمانی مشخصی در رمان ذکر شده است؛ برای مثال:

YesYواقعهٔ حمله به پادگان سمیرم که در ۸تیر۱۳۲۲ اتفاق افتاد:
به‌قرار اطلاع واصله، اشرار بویراحمدی و قشقایی، کامیون‌های حامل آذوقه و مهمات و البسه را که از جانب لشکر برای تقویت پادگان سمیرم گسیل شده بود موردچپاول قرار داده‌اند و روز هشتم تیر به پادگان سمیرم حمله نموده و گروهی از افسران و سربازان را شهید نموده‌اند. اینک موضوع در تهران موردمطالعه است و در نظر است پادگان آباده و سمیرم تقویت گردد.

YesYذکر تاریخ در مجلس ترحیم یوسف که در روز ۳۱مردادماه بود:
و صدای خان‌کاکا: «آدم وکیل شهر باشد و نتواند ختم برادرش را در مسجد وکیل بگیرد... خوب خسرو بنویس... پسان‌فردا چه روزی می‌شود؟»
و صدای خسرو: «سی‌ویکم مرداد.»

YesYمنحل شدن وزارت خواربار، فتح استالینگراد و... .

سبک کتاب

سبک رمان واقع‌گرایانه با زمینهٔ سیاسی و اجتماعی است. سیمین دانشور سبک خود را ترکیب تخیل و مستند می‌داند؛ مستند، رویدادهای تاریخی‌اند که در سووشون با ورقه‌های روزنامه نشان داده می‌شوند. فضای جنگ جهانی نیز در رمان دیده می‌شود.[۲۵]
در سووشون دلال‌هایی که به حاکم وابسته‌اند تلاش می‌کنند تا یوسف را راضی کنند آذوقهٔ خود را بفروشد؛ ولی یوسف قبول نمی‌کند و حتی مردمِ دیگر را نیز با خود همراه می‌کند. سرانجام همین سرباززدن از دستور حاکم سبب گرفتن جان یوسف می‌شود و به تیری ناشناس کشته می‌شود. در مراسم تشییع جنازهٔ او مردم برای حمایت از یوسف تظاهرات می‌کنند و قشون دولتی به دستهٔ عزاداران حمله می‌کنند و مراسم ناتمام می‌ماند، بنابراین زری به‌همراه خانواده، یوسف را شبانه و غریبانه به خاک می‌سپارند. مرگ یوسف جانی تازه به پیکر مقاومت و شجاعت می‌بخشد و به همین دلیل سووشون بهترین رمان اجتماعی شناخته می‌شود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

پیرنگ

رمان سووشون تحولات ناحیهٔ فارس را در جنگ جهانی دوم به‌تصویر می‌کشد. تفکر غالبِ رمان پرداختن به انسان مبارز است، به همین سبب در جای‌جای داستان، درگیری‌های یوسف با انسان‌های خودفروخته مشاهده می‌شود و خانوادهٔ یوسف که می‌کوشند تا او را از این حرکت آزادی‌خواهانه بازدارند. با اینکه یوسف به شهادت می‌رسد؛ ولی عامل بیداری زری و سایرین می‌شود. این رمان احساسات عاطفی مردم یک منطقه را در یک دورهٔ خاص به‌نمایش می‌گذارد. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

زاویهٔ دید

زاویهٔ دید سوم‌شخص محدود به ذهن زری است. فصل‌های شش و هشت داستان با زاویه دید درونی و به شیوهٔ تک‌گویی روایت می‌شوند. در فصل هفدهم رمان نیز زاویهٔ دید از سوم‌شخص به اول‌شخص تغییر می‌کند، برای اینکه نویسنده قصد دارد داستان خود را گسترش بدهد.[۲۶]

نثر کتاب

نثر رمان دلنشین، ساده، روان، زیبا و قابل‌انعطاف است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد دورانی که دانشور نویسندگی می‌کرد، نثر جلال آل‌احمد حرفِ اول را می‌زد. در آن دوران اغلب نویسندگان سعی داشتند همچون جلال بنویسند، رفتار کنند و حرف بزنند، به‌جز چند نفر مثل بهرام صادقی، غلام‌حسین ساعدی‌ و هوشنگ گلشیری. سیمین نثر مسلط زمانه‌ٔ خود را که دقیق، خشن و بریده بود نادیده انگاشت و نثر محمدعلی جمال‌زاده و صادق هدایت را که سرشار از اصطلاحات و تعابیر عامیانه بود ادامه داد.[۲۷] دانشور با اینکه نزدیک‌ترین فرد به جلال بود، هرگز از او تقلید نکرد. خودش می‌گوید: «به‌حدِ کافی از سبک جلال تقلید می‌کردند. من دیگر نمی‌خواستم مقلّد جلال باشم.» خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
هوشنگ گلشیری بر این باور است که سیمین دانشور در نوشتن رمان اطوارِ نثر درنیاورد؛ یعنی قصد نداشت نثر جدیدی را به وجود بیاورد. آنتون چخوف می‌گوید وقتی نثر خوانده شد باید فراموش شود. نثر نباید مزاحم مخاطب باشد. مخاطبِ سووشون خواه مخاطب عادی و خواه مخاطب متخصص، وقتی جمله‌ای را خواند، احتیاجی ندارد که دوباره برگردد و جمله را بخواند. ممکن است دوباره بخواهد صحنه‌ای را ببیند یا شخصیتی را بشناسد.[۲۸]

فضاسازی

سووشون در نشان‌دادن اوضاع اجتماعی شیراز در دوران جنگ جهانی دوم موفق است. نمونه‌هایی از این اوضاع نابسامانْ قحطی، شیوع تیفوس، بی‌توجهی حاکمان به اوضاع آشفتهٔ اجتماع، اسراف و فساد دستگاه حکومتی‌اند که در رمان بیان شده است.[۲۹]
صحنهٔ تشییع‌جنازهٔ یوسف و غوغای مردم، حمام رفتن زری و بدبختی مردم بر اثر کمیابی دارو و خواروبار بسیار هیجان‌آور وصف شده‌اند. یکی از عمیق‌ترین و مؤثرترین صحنه‌های رمان جایی است که زن بر مرگ شوهرش سوگواری می‌کند، توصیف این صحنه بسیار خواندنی است.[۳۰]
در رمان سووشون ۲۶۷۹ بار به عنصر رنگ توجه شده است که ۱۴درصد از آن مربوط به رنگ سیاه است. میزان کاربرد رنگ سیاه در سووشون با ۴۵۲ بار تکرار در جایگاه اول قرار دارد و اغلب بازگوکنندهٔ مرگ و زندگی است.[۳۱]

شخصیت‌پردازی

شخصیت‌های رمان سووشون جاذبهٔ انقلابی دارند، در جست‌وجوی عدالتند و جنبه‌های اخلاقی مبارزه را به‌صورت پررنگ‌تر جلوه می‌دهند.
میرعابدینی اظهار می‌کند:


ماندگاری سووشون مدیون ایفای نقش شخصیت‌های آن است که روایت را به‌خوبی نقل می‌کنند. این رمان، رمان شخصیت است، چون همهٔ رویدادهایی که شاهد آن هستیم برای نمایش‌دادن سیر تعالی یکی از شخصیت‌هاست.[۳۲]

شخصیت‌های اصلی

YesYزری زنی تحصیل‌کرده و هنوز سی سالش تمام نشده است. پسری حدوداً یازده‌ساله به نام خسرو و دخترهای دوقلو به نام‌های مینا و مرجان را دارد. زری می‌خواهد بنیان خانواده‌اش را حفظ کند و می‌کوشد که ایستادگی شوهرش در برابر بیگانگان، زندگی‌شان را خدشه‌دار نکند. او قهرمان اصلی داستان است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد نویسنده خود را در قالب زری جا کرده است. قدرت مشاهدهٔ او بسیار دقیق است و مخاطب صحنه‌های حساس داستان را از نگاه او می‌بیند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

YesYیوسف مردی شجاع و مهربان است. او در فرنگ تحصیل کرده و با اینکه از قشر ثروتمندان است، سنگ رعیت را به‌سینه می‌زند و حاضر نیست آذوقهٔ خود را به بیگانگان بفروشد. او مبارزهٔ آزادی‌خواهانه‌اش را تا پای جان در این راه ادامه می‌دهد. به همین دلیل بسیار شبیه به سیاوش شاهنامه است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

شخصیت‌های فرعی

  • ابوالقاسم خان: برادر یوسف است ولی برخلاف یوسف با نیروهای حاکم همکاری می‌کند و مزدور است.
  • مک ماهون: شاعری ایرلندی است که آگاه و دوست‌داشتنی می‌نماید.
  • مستر زینگر: در سابق جاسوس انگلیس بوده که اکنون چهرهٔ اصلی خود را نشان می‌دهد.
  • عزت‌الدوله: پیرزنی بدقلب، بدچشم، اشرافی و کینه‌توز است که روزی قصد داشته زری را برای پسرش خواستگاری کند.
  • خانم‌فاطمه: خواهر یوسف، زنی عاقل است که خیال دارد به عتبات برود و در جوار قبر مادرش مقیم شود.
  • خان‌کاکا، مستر زینگر و عزت‌الدوله: شخصیت‌های منفی کتاب هستند که بسیار خوب توصیف شده‌اند.[۳۳]

ویژگی‌های مهم کتاب

سووشون علاوه بر صورت بیانی که دارد رمان رمزی نیز محسوب می‌شود؛ یعنی با قصد آگاهانه یا ناآگاهانهٔ نویسنده دو معنای قریب و بعید دارد. وقتی مخاطب داستان را می‌خواند، معنای ضمنی و قریب را متوجه می‌شود و اگر دانا باشد معنای دور و بعیدی را نیز دریافت می‌کند. البته با پدیدارشدن معنای بعید، معنای قریب از ذهن مخاطب پاک نمی‌شود.[۳۴]

سووشون در بازار کتاب

خبرگزاری کتاب ایران در سال۱۳۹۷ خبری منتشر کرد که در آن سووشون را در دستهٔ کتاب‌های پرفروش قرار داد که تا کنون بعد از گذشت چندین سال از انتشارش همچنان می‌فروشد.[۳۵]
سیمین دانشور اظهار می‌کند اگر رمان سووشون پرفروش است و تیراژ بالایی دارد به‌دلیل آنچه در بطن رمان می‌گذرد و ایهامِ موجود در رمان نیست، بلکه به‌سبب سطحِ رمان است. در جامعه افراد باسواد و فهمیده زیاد نیستند. سووشون کشش دارد و زبانش شیرین، ساده و درخورِ رمان است. نثر کتاب هم از هیچ‌کس تقلید نکرده است.[۳۶]

ترجمهٔ ایتالیایی سووشون

سووشون در جهان

ترجمهٔ انگلیسی

رمان سووشون تا کنون به زبان‌های انگلیسی، روسی، ژاپنی، فرانسوی، عربی، چینی،‌ آلمانی، اسپانیایی، ایتالیایی و ترکی ترجمه شده است.
در سال۱۹۹۰ محمدرضا قانون‌پرور سووشون را به زبان انگلیسی ترجمه کرده و برایان سیونر مقدمه‌ای بر آن نوشته که در شهر واشینگتنِ آمریکا با نام فرعی «رمانی در مورد ایران مدرن» منتشر شده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
رکسانا زند نیز ترجمهٔ انگلیسی دیگری در سال۱۹۹۲ با نام فرعی «یک مرثیهٔ ایرانی» به‌چاپ رساند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
سیمین دانشور ترجمهٔ عربی را بیشتر می‌پسندد، چون ساختمان زبان‌های فارسی و عربی به‌هم نزدیکند و عرب‌زبان‌ها از لحاظ سوابق تاریخی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی با فارس‌ها هم‌سنت‌اند.[۳۷] ترجمهٔ روسی را یکی از دوستان سیمین به نام خانم دکتر آهی خوانده و تحسین کرده بود. دانشور ترجمه‌های انگلیسی که یکی در آمریکا و دیگری در انگلیس انجام شده بود را خوانده و هیچ‌کدام باب میلش نبوده، چون ساختمان اثر و روح آن به‌ویژه نثر فارسی به‌خوبی منعکس نشده است. با این حال از آن‌ها تشکر کرده است.
فرانچسکو بریوسکی، مدیر انتشارات بریوسکیِ ایتالیا، در مراسم رونمایی از ترجمهٔ ایتالیایی رمان سووشون در نمایشگاه کتاب شهر میلان، این کتاب را از مهم‌ترین و زیباترین رمان‌های نیم‌قرن اخیر ایران معرفی کرده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

در نگاه اهالی ادبیات

حسن میرعابدینی

سووشون آغازگر فصلی تازه در تاریخ داستان‌نویسی ایران به شمار می‌آید. موضوع اصلی داستانْ زورگویی مزدوران حاکم و انگلیس بر ملت ایران است که متعاقب آن به خان‌های فارس حکم می‌کنند آذوقه به مردم نفروشند تا آذوقه را برای ارتش خود تأمین کرده و با فروش اسلحه به آن‌ها، مردم آن ناحیه را به جان هم بیندازند تا عقب‌مانده و ضعیف باقی بمانند. یوسف نمونهٔ انسانی است که به‌تنهایی قد علم‌ کرده‌ است و با خون خود می‌خواهد مردم منطقه را از این خفت و خواری نجات دهد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

عبدالعلی دستغیب

جهان بیرون در آینهٔ ضمیر زری منعکس می‌شود. کوچه‌باغ‌های شیراز، دشت و صحرا، مردم ساده و اشرافی و رویدادهای زمان که گاه دلهره‌انگیز و گاه عشق‌انگیز است، با عواطف او در هم می‌آمیزند. بین همهٔ این اوصاف، عشق زری به یوسف و فرزندانش جای نمایانی دارد. این عشقِ ژرف سر به رُمانس‌های شرقی می‌زند و به همان اندازه همسایهٔ رنج و هراس است. یوسف، محبوبِ زری و در همان زمانه مایهٔ رنج اوست و در ضمیر زری با سیاوش یکی می‌شود. مگر نه این است که سیاوش را نیز بی‌گناه کشتند؟ یوسف نیز در زمان دیگر به همین سان کشته می‌شود؛ اما همان‌طور که مک ماهون، شاعر ایرلندی، به زری نوشته است: «درختی خواهد رویید و درخت‌های بسیار در شهر و سرزمین او.» بی‌جهت نیست که ملک رستم در جمع یاران یوسف می‌گوید: «تا هزاران سال خون همهٔ ما به‌کین خواهد جوشید کاکا!... جامش را سر کشید و ادامه داد: خون سیاوشان.»[۳۸]

محمدرضا شرفی خبوشان سووشون را می‌گوید:
سووشون اثر مهمی در تاریخ رمان فارسی، بلکه در تاریخ ادبیات ماست، زیرا از همهٔ امکانات فرهنگی و تاریخی ایرانی و تجربه‌های قصه‌گویی ما استفاده کرده و آن را با دانش داستان‌نویسی نوین آمیخته است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد


احمد مسجدجامعی

دیدگاه سیمین درباره سووشون

سووشون با فتح سین، شکسته‌شده با تلفظ محلی سیاوشان است و معنای آن زاری‌کردن بر سوگ سیاوش است. چون شیرازی‌ها سیاوش را به فتح واو تلفظ می‌کنند، بنابراین تعزیهٔ سیاوش را هم سووشون به فتح سین می‌گویند؛ اما سووشون به ضمّ واو اول و فتح واو دوم هم غلط نیست؛ چراکه در تهران سیاووش می‌گویند، به ضمّ هر دو واو؛ اما چون صحنهٔ اصلی رمان در شیراز است و تعزیه را هم تا مدت‌ها در ممسنی و بیشتر اطراق‌گاه‌های عشایر نمایش می‌دادند و سووشون را به فتح سین تلفظ می‌کردند، غرض خود من هم همین تلفظ است. سه بار این تعزیه را دیده‌ام و هر بار وقتی سر بریدهٔ سیاوش در طشت به حرف می‌آمد و می‌گفت: «و جدا کردن رأس مُنیرم»، بر ستم‌هایی که بر مردم ایران رفته، گریسته‌ام. این‌جور مواقع نمی‌شود خندید.[۳۹]
سووشون یک رمان تاریخی سیاسی و ایهامی رمزی است. ایهامی است چون لایه‌های مختلف دارد؛ مثلاً من ۲۹مرداد یوسف را کشتم، در حالی که مقصودم ۲۸مرداد روز سقوط مصدق بود. این موضوع را فقط جلال فهمید و گفت تاریخش را عوض کن. از نظر دیگر ایهامی است و رمزی چون خانهٔ زری خود ایران است و یوسف نمایندهٔ یک قشر روشن‌فکر این مملکت است. زری نمایندهٔ کل زنان این کشور است، اما رمان تاریخی است چون ما ناگزیر از دید تاریخی هستیم، در هر رمانی و در هر قصه‌ای. چراکه از برکت زمان است هرچه شده‌ایم. پس نمی‌توان زمان را نادیده گرفت؛ چراکه زمان هست که ما را می‌سازد و اما رمان سیاسی است، چون سیاست جزء زندگی است و از سیاست هم نمی‌شود منفک شد. ولی من می‌خواستم یک رمان فلسفی بنویسم و خواستم بگویم که زندگی تکرار می‌شود و تاریخ تکرار می‌شود. خواستم منعکس کنم که یحیای تعمیددهنده و امام حسین(ع) سرنوشت مشابه دارند و سیاوش و یوسف هم همین‌طور. هرچند یوسف هنوز یک انسان اسطوره‌ای نیست. خواستم بگویم سهراب فردوسی و ملک سهراب هم یک هستند،‌ اولی را پدر کشت و دومی را جامعهٔ پدرسالار. این رمان فلسفی هم هست و من هم شهودی‌ام. سرنوشت امام حسین(ع) و یحیای تعمیددهنده خیلی شبیه به‌هم است. سرش را می‌بُرند و توی طشت می‌گذارند و می‌آورند جلوی یزید و او با عصا می‌زند به لب آن حضرت که به حرف می‌آید. سر سیاوش را هم می‌بُرند می‌آورند پیش افراسیاب که به حرف می‌آید. برای یوسف چنین اتفاقی نمی‌افتد. شاید در یک دون دیگر یا یک دون خیلی بعدتر بیفتد؛ ولی درحقیقت همان سرنوشت تکرار می‌شود و تمام عزاداری‌های سووشون که گفته شد، فقط به همین قصد است. البته من وابسته به هیچ مکتب عرفانی نیستم.[۴۰]

سووشون بر روی صحنهٔ تئاتر

منیژه محامدی نمایش‌نامهٔ سووشون را قلم زده که توسط انتشارات خوارزمی و نشر قطره به‌چاپ رسیده است.[۴۱]
تئاتر سووشون با اقتباس از این رمان به‌کارگردانی منیژه محامدی و با نقش‌آفرینی افسانه بایگان در نقش زری و محمد اسکندری در نقش یوسف، از اسفند۱۳۷۹ تا اردیبهشت۱۳۸۰ در سالن اصلی تئاتر شهر برگزار شده است.[۴۲]

مشخصات کتاب‌شناختی

تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمع‌کل تیراژ و ناشرانی که اثر را چاپ کرده‌اند

YesYاین رمان بیست‌وسه فصل و سیصدوهفت صفحه دارد.[۴۳]

YesYدفعات چاپ:
چاپ نخست: ۱۳۴۸
چاپ دوم: خرداد۱۳۴۹
چاپ سوم: دی۱۳۴۹
چاپ چهارم: خرداد۱۳۵۱
چاپ پنجم: خرداد۱۳۵۲
چاپ ششم: بهمن۱۳۵۳
چاپ هفتم: آبان۱۳۵۵
چاپ هشتم: آذر۱۳۵۶
چاپ نهم: آبان۱۳۵۷
چاپ دهم: فروردین۱۳۶۰
چاپ یازدهم: اسفند۱۳۶۳
چاپ دوازدهم: خرداد۱۳۶۸
چاپ سیزدهم: بهمن۱۳۷۱
چاپ چهاردهم: فروردین۱۳۷۷
چاپ پانزدهم: شهریور۱۳۸۰
چاپ شانزدهم: بهمن۱۳۸۸
چاپ هفدهم: ۱۳۹۰
چاپ نوزدهم: مهر۱۳۹۲خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد


YesYناشران:

  • انتشارات خوارزمیخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
  • انتشارات George Braziller در نیویورک[۴۴]
  • انتشارات بریوسکی در شهر میلان[۴۵]

طراحی جلد

در چاپ‌های آغازین جلد کتاب ساده و بدون طرح بود. در سال۱۳۷۷ چاپ چهاردهمِ سووشون با طرحِ عاشق‌ومعشوق از حسین بهزاد بر روی جلد روانهٔ بازار شد. در یکی از چاپ‌ها نیز اثری از آیدین آغداشلو که طرحی از چهرهٔ سیمین دانشور بود بر روی جلد کتاب قرار گرفت.

کتاب‌شناسی (منابعی که به سووشون پرداخته‌اند)

سووشون، آینهٔ روزگار

کتاب‌ها

  • سووشون، آینهٔ روزگار: آشنایی با جامعه‌شناسی ادبی و تحلیل جامعه‌شناختی سووشون، به‌قلمِ فاطمه سرمشقی، نشر شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چ.اول، ۱۳۹۷
  • مطالعهٔ تطبیقی دو رمان خانوم دالووی اثر ویرجینیا وولف و سووشون اثر سیمین دانشور با استفاده از نقد فمینیستی، نوشتهٔ میمنت صادق‌زاده، انتشارات صالحیان، چ.اول، ۱۳۹۷
  • تأثیر ادبیات کلاسیک فارسی در داستان‌نویسی معاصر: با نگاهی به رمان‌های سووشون، جای خالی سلوچ، آتش بدون دود، نوشتهٔ معصومه صادقی، انتشارات امیرکبیر، چ.اول، ۱۳۹۶
  • زبان و جنسیت در رمان: تکیه بر: سووشون، خانه ادریسی‌ها، چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم، شوهرِ آهوخانم، شازده احتجاب، همسایه‌ها، به‌قلمِ ملاحت نجفی، انتشارات علم و دانش، چ.اول، ۱۳۹۴
  • غم دونده در همراهی با موراکامی: یک نوول، دو نمایش‌نامه و یک نقد (سووشون سیمین دانشور)، نوشتهٔ فیض شریفی، انتشارات نوید شیراز، چ.اول، ۱۳۹۴
  • این چهار زن: نگاهی به سفر قهرمانی شخصیت در چهار رمان معاصر پارسی: سووشون، چشم‌هایش، جای خالی سلوچ و شوهرِ آهوخانم، به‌قلمِ سولماز مظفری و سامان مظفری، انتشارات نادریان، چ.اول، ۱۳۹۳
  • تحلیل جامعه‌شناختی رمان سووشون، نوشتهٔ اکبر بشیری، انتشارات شرکت آرویج ایرانیان، چ.اول، ۱۳۹۳
  • خلاصه و نقد رمان‌های معاصر ایران: تنگسیر، شوهرِ آهوخانم و سووشون، به‌قلمِ علی‌رضا بهنام، انتشارات بیژه، چ.اول، ۱۳۸۱

نشریات

  • «عامل زمان در رمان سووشون»، ادبیات عرفانی و اسطوره‌شناختی، شمارهٔ۱۰، سال۱۳۸۷
  • «مدینهٔ فاضله در سووشون»، رشد آموزش زبان و ادب فارسی، شمارهٔ۸۵، سال۱۳۸۷
  • «تحلیل رمان سووشون از منظر عناصر حماسی»، زبان و ادبیات فارسی، شمارهٔ۷۰، سال۱۳۹۰

نوا، نما و نگاه

به‌یاد جلالِ زندگی‌اش

رمان سووشون در سایت ناملیک در چند قسمت به صورت پادکست موجود است.[۴۶]












پانویس

  1. «سووشون کتابی است که هرگز کهنه نمی‌شود». 
  2. گلشیری، جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور، ۷۷.
  3. «سووشون به بازار کتاب ایتالیا هم راه می‌یابد». 
  4. «تحلیل درون‌مایه‌های «سووشون» از نظر مکتب‌های ادبی و گفتمان‌های اجتماعی». دوفصلنامهٔ پژوهش زبان و ادبیات فارسی، ش. ۳. 
  5. «پروندهٔ پُرترهٔ سیمین دانشور؛ بیست و پنجمین میزگرد بوطیقا: سیمین دانشور و ضرورت بازخوانی رمان سووشون». 
  6. «جنبه‌های نمادین رمان سووشون». فنون ادبی (علمی پژوهشی)، ش. ۱ (پیاپی۶). 
  7. پناهی‌فرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش، ۱۳۶.
  8. پناهی‌فرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش، ۱۳۵.
  9. «سیمین دانشور و رمان سووشون». ادبیات داستانی، ش. ۱۸. 
  10. پناهی‌فرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش، ۱۴۵.
  11. پناهی‌فرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش، ۱۴۱.
  12. پناهی‌فرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش، ۱۴۴.
  13. پناهی‌فرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش، ۱۶۲.
  14. میرصادقی، داستان‌نویس‌های نام‌آور معاصر ایران.
  15. پناهی‌فرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش، ۴۲.
  16. «تحلیل اسطوره‌ای رمان سووشون با نگاه به تأثیر کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲». فصلنامهٔ ادبیات عرفانی و اسطوره‌شناختی، ش. ۳۴. 
  17. «تأثیرپذیری سیمین دانشور در نگارش داستان سووشون از داستان سیاوش در شاهنامه». مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه، ش. ۴. 
  18. «انتشار ترجمهٔ ایتالیایی رمان سووشون در سال آینده». 
  19. «کتاب صوتی سووشون». 
  20. «فردا، رونمایی ترجمهٔ ایتالیایی سووشون در نمایشگاه کتاب تهران». 
  21. دانشور، سووشون، ۱۴.
  22. پناهی‌فرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش، ۱۴۵.
  23. پناهی‌فرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش، ۱۳۷.
  24. گلشیری، جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور، ۸۱.
  25. پناهی‌فرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش، ۱۶۰و۱۶۱.
  26. پناهی‌فرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش، ۱۴۰.
  27. پناهی‌فرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش، ۱۵۸.
  28. پناهی‌فرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش، ۱۵۹.
  29. «تحلیل رمان سووشون». مجلهٔ رشد زبان و ادب فارسی، ش. ۳. 
  30. پناهی‌فرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش، ۱۳۸.
  31. «بررسی مفهوم مرگ و زندگی در رمان سووشون بر پایهٔ نشانه‌شناسی رنگ سیاه». ادبیات پارسی معاصر، ش. ۱. 
  32. «تحلیل عوامل کنشی در رمان سووشون بر مبنای الگوی کُنشگران گرماس». نقد زبان و ادبیات خارجی، ش. ۶. 
  33. پناهی‌فرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش، ۱۳۴.
  34. پناهی‌فرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش، ۱۳۳.
  35. «سووشون و سیاه‌مشق همچنان می‌فروشند». 
  36. پناهی‌فرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش، ۱۵۷.
  37. دهباشی، گفت‌وگوها.
  38. «سیمین دانشور و رمان، سووشون». ادبیات داستانی، ش. ۱۷. 
  39. یادنامهٔ جلال آل‌احمد. 
  40. پناهی‌فرد، سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش، ۱۵۶.
  41. «کتاب نمایش‌نامهٔ سووشون (براساس رمان جاودان سیمین دانشور)». 
  42. «معرفی کتاب،سووشون؛ رمانی بر صحنهٔ تئاتر». 
  43. «سووشون». 
  44. «سووشون». 
  45. «رونمایی از ترجمهٔ سووشون در میلان». 
  46. «داستان شب؛ رمان سووشون (قسمت اول)». 

منابع

  1. گلشیری، هوشنگ (۱۳۷۶). جدال نقش با نقاش در آثار سیمین دانشور. تهران: انتشارات نیلوفر. شابک ۹۶۴۴۴۸۰۳۵X.
  2. پناهی‌فرد، سیمین (۱۳۹۰). سیمین دانشور در آیینهٔ آثارش. تهران: انتشارات سمیر. شابک ۹۷۸۹۶۴۲۲۰۰۸۷۰.
  3. دهباشی، علی. یادنامهٔ جلال آل‌احمد (تهران)، ۱۳۷۸. 
  4. رنجبر، ابراهیم. «جنبه‌های نمادین رمان سووشون». فنون ادبی (علمی-پژوهشی) (اصفهان) ۴، ش. ۱ (پیاپی۶) (۱۳۹۱). 
  5. قبادی، حسین‌علی. «تحلیل درون‌مایه‌های «سووشون» از نظر مکتب‌های ادبی و گفتمان‌های اجتماعی». دوفصل‌نامهٔ پژوهش زبان و ادبیات فارسی ۳، ش. ۳ (۱۳۸۳). 
  6. عبداللهی، مهناز. «سال‌شمار سیمین دانشور». بخارا، ش. ۷۵ (۱۳۸۹). 
  7. میرصادقی، جمال (۱۳۸۲). داستان‌نویس‌های نام‌آور معاصر ایران. تهران: انتشارات اشاره.
  8. دهباشی، علی (۱۳۷۹). گفت‌وگوها. تهران: انتشارات صالحان.
  9. عرفانی بیضایی، محمدجواد و اشرف جوادی. «تأثیرپذیری سیمین دانشور در نگارش داستان سووشون از داستان سیاوش در شاهنامه». مطالعات ادبیات، عرفان و فلسفه ۳، ش. ۴ (۱۳۹۶). 
  10. میرعابدینی، حسن (۱۳۹۴). صد سال داستان‌نویسی ایران. ۲. نشر چشمه.
  11. غلامی، فتانه. «تحلیل رمان سووشون». مجلهٔ رشد زبان و ادب فارسی، ش. ۳ (۱۳۸۹). 
  12. حیدری. «تحلیل عوامل کنشی در رمان سووشون بر مبنای الگوی کنشگران گرماس». نقد زبان و ادبیات خارجی ۳، ش. ۶ (۱۳۹۰). 
  13. «بررسی مفهوم مرگ و زندگی در رمان سووشون بر پایهٔ نشانه‌شناسی رنگ سیاه». ادبیات پارسی معاصر ۲، ش. ۱ (۱۳۹۱). 
  14. دانشور، سیمین (۱۳۴۸). سووشون. تهران: انتشارات خوارزمی.
  15. دستغیب، عبدالعلی. «سیمین دانشور و رمان سووشون». ادبیات داستانی ۲، ش. ۱۸ (۱۳۷۲). 
  16. علیجانی، محمد، حسین‌علی قبادی و سعید بزرگ بیگ‌دلی. «تحلیل اسطوره‌ای رمان سووشون با نگاه به تأثیر کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲». فصل‌نامهٔ ادبیات عرفانی و اسطوره‌شناختی ۱۰، ش. ۳۴ (۱۳۹۳). 
  17. دستغیب، عبدالعلی. «سیمین دانشور و رمان، سووشون». ادبیات داستانی، ش. ۱۷ (۱۳۷۲). 

پیوند به بیرون