اینجا سوریه است

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«اینجا سوریه است» نوشته‌ی زهره یزدان پناه قره تپه، مجموعه خاطراتی از زنان سوری در جنگ با داعش است که در سال ۱۴۰۰ توسط انتشارات راه یار چاپ شده است. این اثر برگزیده بخش جنبی پانزدهمین دوره جشنواره جلال آل احمد در سال ۱۴۰۱ می باشد.

* * * * *

کتاب «اینجا سوریه است»، نوشته زهره یزدان پناه قره تپه، اولین عنوان از مجموعه آثار ناشر در رده «زنان مقاومت-فتنه شام» است و در تلاش است تا صدای زنان راوی جنگ باشد. کتاب یزدان‌پناه از چند وجه خواندنی است؛ هم نویسنده و هم راوی. کتاب پژواک صدای زنان سوری است که با چنگ و دندان طی سال‌های اخیر زندگی‌، خانواده‌ و خانه‌شان را حفظ کرده‌اند؛ از همان زمان که جغد جنگ به ناگاه بر سرشان آوار شد و آرزوهایشان را دزدید، آموختند که چگونه در شرایط جدید زندگی کنند و در عین حال، آفریننده زندگی در خط مقاومت باشند. «نویسنده»، دومین نقطه ثقل این کتاب است، او اولین نویسنده زن ایرانی است که در خاک سوریه قدم گذاشته و پای درد دل این زنان نشسته است. «زاویه دید» سومین ویژگی مهم کتاب یزدان‌پناه است، او هنرمندانه «انسان» را ملاک روایت‌هایش قرار داده است؛ فارغ از تمام تعلقات دینی و مذهبی‌اش. تمام این‌ها در کنار نثر شیوا و خواندنی، «اینجا سوریه است» را در مقایسه با بسیاری از آثار متفاوت و متمایز می‌کند.[۱]

خلاصه اثر

زهره یزدان‌ پناه قره‌تپه، برای نگارش «کتاب اینجا سوریه »است، چند مرتبه به استان‌ها و شهرهای مختلف سوریه سفر کرد و روایت‌های کتاب را به ترتیب زمانی، و در دو بخش تنظیم و تدوین کرده است. بخش اول خاطرات سفر در سال ۲۰۱۷ را دربر می‌گیرد که با پاییز و زمستان ۱۳۹۶ مصادف شده است و در یازده فصل گردآوری شده و هر فصل به مصاحبه با عده‌ای از زنان سوری اشاره می‌کند؛ در فصل دوم از بخش اول، نویسنده، صدای زنانی را به گوش ما می‌رساند که از فاجعه صلنفه می‌گویند و در فصل سوم روایت‌گر زنانی است که از فوعه و کفریا مهاجرت کرده‌اند و در کارگاه خیاطی برای گذران زندگی خود و فرزندانشان کار می‌کنند؛ بخش دوم کتاب به بازگویی خاطراتی از سفر دوم نویسنده کتاب در تابستان ۱۳۹۷ اشاره می‌کند که آن هم در یازده فصل تقسیم‌بندی شده است؛ خانم یزدان‌پناه در هر فصل از بخش دوم به بیان خاطرات زنانی می‌پردازد که فاجعه انفجار اتوبوس‌های منطقه راشدین و فاجعه حیّ‌البیاضه و ترور شیخ‌اللحام و زینبیه و شهدای مدافع حرم را به چشم دیده‌اند. در نهایت درفصل یازدهم از بخش دوم، آزادی مردم فوعه و کفریا را به تصویر کشیده است. در هر بخش از کتاب، با ضمیمه‌ها و تصاویری از وضعیت مردم و مناطق مختلف سوریه روبه‌رو هستیم که نگاه نویسنده را به سوریه به ما نشان می‌دهد. این روایت‌ها صدای زنانی است که راوی جنگ هستند و در این میان دیده نمی‌شوند؛ این اثر در تلاش است تا فصل جدیدی در چگونگی ثبت تاریخ شفاهی بگشاید؛ فصل جدیدی که می‌تواند «ثبت تاریخ شفاهی در موقعیت بحران» نامیده شود، هرچند به دلیل گسترده بودن دریای روایت‌ها، به‌ویژه روایت‌های مقاومت در سوریه، این روایت‌ها ناتمام هستند و روایت‌های این کتاب، فقط گوشه‌ای از صدای زنان راوی جنگ در سوریه است.