نیمه‌های فراموشی

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نیمه‌های فراموشی
نویسندهمهرداد غفارزاده
ناشرقدیانی
محل نشرتهران
تاریخ نشر۱۳۷۵
تعداد چاپچاپ چهارم ۱۴۰۲
شابک۹۷۸۹۶۴۴۱۷۰۲۶۳‬‬‬‬‬‬‬‬
تعداد صفحات۳۶۸
موضوعرمان
زبانفارسی
قطعرقعی
نوع جلدشومیز

رمان «نیمه­‌های فراموشی» به قلم مهرداد غفارزاده است. کتاب به داستان حضور یک جانباز در مسابقات پارالمپیک می‌­پردازد. این اثر سال ۱۳۷۵ توسط انشارات قدیانی منتشر شد. نیمه‌­های فراموشی در سال ۱۳۷۶ برگزیده جایزه ادبی شهید حبیب غنی­‌پور گردید.

*****

«نیمه­‌های فراموشی» (بارسلون۹۲) ماجرای جانبازی است  به نام حسام که در جبهه‌­های نبرد حق علیه باطل فعالیت زیادی داشته و مدت­‌ها در اسارت به سر برده است. او اکنون آزاد شده است و به عنوان عکاس و خبرنگار مسابقات پارا المپیک بارسلون در سال ۱۹۹۲ همراه با تیم­‌های ملی ایران اعزام می‌­شود. نویسنده، در تلاش است تا مسائل پیرامونی دفاع مقدس را در داستان خود مطرح و مورد ارزیابی قرار دهد هر چند که به طور مستقیم به موضوع جنگ نمی‌­پردازد. کتاب با موضوعی که به نظر تکراری است، اما این بار نویسنده خلاقیت خود را به کار برده است؛ رمانی متفاوت و جالب را رقم زده است.  

خلاصه اثر  

«نیمه­‌های فراموشی» (بارسلون ۹۲) روایت حسام جانبازی است که در جنگ تحمیلی پای چپ خود را از دست داده و با پای مصنوعی زندگی می­‌کند. او اکنون دانشجوی رشته عکاسی، متأهل و منتظر به دنیا آمدن فرزند خویش است. وی به عنوان عکاس و خبرنگار مسابقات پارا المپیک بارسلون در سال ۱۹۹۲ میلادی، به اسپانیا اعزام می­‌شود و عکس­‌هایی از مسابقات تیم والیبال ایران با دیگر تیم‌­ها تهیه می‌­کند. وظیفه‌­ او این است که گزارش­‌هایی نیز از این مسابقات به ایران ارسال کند. بالاخره نوبت مسابقه تیم ایران با تیم آمریکا می‌­رسد. در این مسابقه تیم ایران برنده می‌­شود. حسام که عکاس این مسابقه نیز می‌­باشد، گزارش این مسابقه را با خوشحالی تمام به ایران می‌­فرستد. او پس از هفده روز همراه تیم به ایران باز می­‌گردد و به عنوان پایان نامه دانشجویی خود، بیست و پنج حلقه فیلم خاطره­‌انگیز از مسابقات همراه می‌آورد.

در این کتاب نویسنده، در تلاش است تا مسائل پیرامونی دفاع مقدس را در داستان خود مطرح کند. از نظر او یک رزمنده اسلام با اتمام جنگ، هدف و مأموریتی را که برای خود تعریف و مشخص نموده است را پایان یافته نمی‌­داند. نویسنده با انتخاب شخصیت­‌های داستانی متعدد از کشورهای مختلف، جنگ‌ ­‌های به وقوع پیوسته در آن کشورها را مورد تجزیه و تحلیل قرار می­‌دهد. این نوع داوری از دایره وظایف یک داستان نویس به دور است. او ابتدا با تجزیه و تحلیل شخصیت «حسام» به جنگ ایران و عراق می­‌پردازد. در ادامه با وارد کردن شخصیت «وارساس»، معلولی از کشور آمریکا، تجزیه و تحلیل جنگ آمریکا و ویتنام را انجام می‌­دهد وارساس در جنگ ویتنام پای خود را از دست داده است و پس از مواجهه با حسام از خاطرات ویتنامش تعریف می­‌کند.

جلد کتاب در اولین چاپ

در سال‌­های جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، موضوع جنگ فقط به میدان­‌های نبرد خلاصه نمی‌­شد و هر جوان ایرانی با توجه به توانایی‌­های خود، در هر عرصه‌­ای قدم می‌­گذاشت اغلب سر بلند بیرون می‌­آمد. ماجراهای رمان «نیمه­‌های فراموشی» هم به این موضوع مربوط است. این رمان در تقسم‌­بندی آثار مربوط به دفاع مقدس، در ردیف آن گروه از داستان‌­‌های این حوزه قرار می‌­گیرد که به طور مستقیم به موضوع جنگ نمی‌­پردازد. نویسنده با دستمایه قرار دادن موضوع جنگ سعی کرده به واژه جنگ در مفهوم عام آن بپردازد. به ظاهر موضوع جنگ ایران و عراق محور اصلی رمان نیمه­‌های فراموشی است، چرا که شروع ماجراهای رمان با موضوع جنگ در ارتباط است.[۱]

نویسنده با وارد كردن شخصیت‌­های ژاپنی، آمریكایی، لهستانی احساس می­‌کند جنگ ­های  خونین قرن حاضر را از قلم نیانداخته و توانسته است با كمک بازماندگان آن وقایع خونین، گوشه­‌هایی از آن فجایع بشری را بازسازی كند. حسام هفت سال را در اردوگاه‌­های عراق در اسارت گذرانده است. خاطرات او از روزهای اسارت بخش‌­هایی از داستان را تشكیل می­‌دهد كه در لابه لای صحبت­‌های او می­‌آید. داخل هواپیمای اعزامی به بارسلون با آقای رمضان­‌زاده، گزارش­‌نویس پا به سن گذاشته مطبوعات درامور ورزشی، آشنا می‌­شود.

او از تاریخچه اسپانیا و چگونگی رویارویی اقوام مختلف برای تثبیت در این سرزمین و از اقامت مسلمانان درآنجا كه زمانی به آندلس مشهور بوده سخن می­‌گوید. در اولین روزهای ورود به بارسلون دختری از حسام می­‌خواهد تا خود را معرفی كند. او ظاهراً خبرنگار است. حسام بعد از صحبت با دختر متوجه می­‌شود صدای او را شنیده است. او به یاد می­‌آورد در اردوگاه عراقی­‌ها زمانی همین دختر برای تهیه گزارش پیش آن‌ها آمده و از حسام و دوستانش خواسته تا درباره اسارت­شان حرف بزنند. یادآوری روزهای اردوگاه رمادیه عراق، گذشته دختر خبرنگار و روزهایی كه به فراگیری زبان انگلیسی در اردوگاه می‌­پرداختند را به یاد حسام می­‌آورد. همه‌­ این داستان­‌ها در زمان وقوع یک داستان و رویارویی ورزشی رخ می­‌دهد.[۲]

درباره نویسنده

مهرداد غفارزاده، نویسنده اثر

مهرداد غفارزاده در سال ۱۳۴۵ در اردبیل به دنیا آمد. وی نویسنده و کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون است. او فعالیت خود را از سال ۱۳۵۹ با نوشتن داستان­‌های کوتاه همراه با «بچه­‌های مسجد جواد الائمه» شروع کرد. اوایل انقلاب که بچه‌ها دوست داشتند در فعالیت‌های فرهنگی همکاری کنند مهرداد با شهید مهرداد رئیسی اسکویی آشنا شد و از این طریق وارد گروه سرود شد. بعد از آن گروه تئاتری تشکیل دادند و کارهای مذهبی و تاریخی مانند «حجر بن عدی» را اجرا می‌­کردند.

در سال ۱۳۶۳ وارد حوزه هنری شد و در واحد ادبیات آن حوزه، با گروه «بچه‌­های مسجد» و «گاه­نامه داستان» همکاری داشت. غفارزاده کارگردانی سریال «سه، پنج، دو» را در سال ۱۳۸۲ و در سی و هفت سالگی برعهده گرفت که اولین تجریه کارگردانی او بود[. فیلم سینمایی «دریا و ماهی پرنده»، فیلم سینمایی «عکس برابر اصل» و فیلم سینمایی «گیرنده» از دیگر آثار اوست. با این‌که مهرداد غفارزاده را بیشتر به‌­عنوان کارگردان می‌شناسیم، اما در حرفه‌های دیگر نیز فعال بوده است. مهرداد غفارزاده علاوه‌بر کارگردانی، مدیر فیلم­برداری و نویسنده نیز بوده است. مهم‌ترین اثر مهرداد غفارزاده در حرفه‌ مدیر فیلم­برداری، فیلم «عکس برابر اصل» است. مهم‌ترین اثر مهرداد غفارزاده در حرفه‌ نویسنده، فیلم «گیرنده» است. تهیه کنندگی مستند «بسته۵۷» که خاطرات پیتر شولاتور خبرنگار آلمانی که به هنگام بازگشت امام خمینی(ره) از پاریس به تهران را شامل می‌­شود نیز در تجربه­‌ کاری غفارزاده می‌­درخشد.[۳] وی تالیف کتاب «آسمان پر ستاره» که هدف اصلی آن بیان، فرازها و وقایع اساسی و تاثیرگذار انقلاب برای نوجوانان است را نیز بر عهده داشته است.[۴]

نظر نویسنده درباره اثر

چند باری تیزر ساختم

جایزه ادبی حبیب غنی‌­پور. مسجد جوادالائمه تهران

در اولین دوره برگزاری کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور رمان «نیمه‌های فراموشی» در بخش داستان بزرگسال در بخش دفاع مقدس جایزه بهترین کتاب را برد که دو سکه هم به من دادند. مراسم در مسجد خودمان برگزار شد و پدر شهدا جایزه را دادند. بعدها جایزه از آن مسجد جا جابه‌جا شد. من ارتباطی با جشنواره غنی پور نداشتم فقط چند بار برایشان تیزر تبلیغاتی ساختم.[۵]

دعوای نویسنده و شهید حبیب غنی‌­پور

مهرداد غفارزاده و حبیب غنی­‌پور در دوران کودکی و نوجوانی در مسجد جوادالائمه فعالیت فرهنگی می‌­کردند. مهرداد و حبیب را کتابخانه مسجد با هم آشنا شدند و کم­کم مراوده‌­ آن­‌ها با یکدیگر بیشتر شد. یک بار شهید و مهرداد با هم بحث‌شان می­‌شود. آن زمان شلوار اتوکردن زیاد مد نبود. مادر مهرداد همیشه شلوارش را اتو می‌کرد. در آن زمان محله­‌ زندگی مهرداد برای مسجد بالا شهر محسوب می‌شد. یک بار شهید غنی‌پور در حین گفتگویی می­‌گوید: «بچه‌های بالا شهر با شلوارهایی می‌آیند که با آن می‌توان هندوانه قاچ داد.» مهرداد فکر می­‌کند که حبیب دارد به او کنایه می‌زند و ناراحت می‌­شود. همین باعث می­‌شود تا این دو با هم بحث و دعوا کنند. بعدها حبیب به مهرداد می­‌گوید که منظور خاصی نداشته است.

جایزه ادبی حبیب غنی‌­پور. مسجد جوادالائمه تهران

این داستان جایی جالب می­‌شود که پس از شهادت حبیب غنی‌­پور جایزه­ ادبی به یاد او توسط امیرحسین فردی پایه­‌گذاری می­‌شود و در اولین دوره‌­ آن مهرداد غفارزاده برگزیده‌­ این جایزه‌­ ادبی می‌­گردد. [۵]

جوایز و افتخارات

اظهارنظرها درباره اثر

پرویز شیشه‌­گران؛ نویسنده و منتقد ادبی

از دست رفتن هویت شخصیت­‌های کتاب

 [۸]

توصیف­‌هایی خلاف واقع

[۸]

عسگر حسن پور؛ نویسنده و منتقد ادبی

تقبیح جنگ در کتاب

یادبود جایزه ادبی حبیب غنی‌­پور

[۹]

برشی از متن

چیزی شبیه قلقلک توی پایم حرکت می‌کند. ماهی‌­های قرمز، اول از پایم می­‌ترسند و به لبه­‌های تاریک حوض پناه می­‌برند. بعد کم کم به آن عادت می­‌کنند و جلو می­‌آیند. دوباره روی پایم آب می­‌ریزم. ننه­‌ام با لیوان کمر باریک شربت بالای سرم ایستاده.

□□□

پسر با دهانش، صدای موتور دنده­‌ای را درمی­‌آورد و می­‌گذرد. او هم با خیالش زندگی می­‌کند. باید خیلی موتور دوست داشته باشد. بزرگ که شد و موتور که توانست بخرد، حتماً صدای ماشین بنز را درمی­‌آورد. بعد همین‌ طور که بزرگ­‌تر شد، صداهای جور واجور دیگر را. آخر سر هم به هیچ‌ کدام نمی‌­رسد و توی گلویش باد می­‌کند‌.

□□□

فرمانده شیشه را روی سر ویت کنگ زخمی برگرداند. مایه بی­رنگ توی شیشه قطره قطره پایین ریخت و لای موهای سیاه و مجعد سرباز گم شد. لحظه‌­ای نگذشت که پیشانی سرباز زخمی پوسته پوسته شد و گونه­‌هایش ترک برداشت. چشم­‌هایش سرخ شدند و در حالی‌­که مانند دو پرنده نیمه جان پرپر می‌­زدند از حدقه­‌هایشان به بیرون تراویدند.

مشخصات کتاب‌شناختی

«نیمه­‌های فراموشی» نوشته مهرداد غفارزاده در ۳۶۸ صفحه، در قطع رقعی با جلد شومیز ، برای اولین بار در سال  ۱۳۷۵ توسط انتشارات قدیانی چاپ شده است. چاپ چهارم این اثر در سال ۱۴۰۲ روانه بازار چاپ شد.

پانوشت

  1. «نیمه­‌های فراموشی». بوک‌­روم. بی­‌تا. دریافت شده ۲۵ دی ۱۴۰۳
  2. «معرفی توصيفی داستان نيمه‌های فراموشی / چهار جنگ در يک روايت». نوید شاهد. ۲۸ بهمن ۱۳۸۸
  3. «مهرداد غفار زاده». فیلیمو. بی­‌تا. دریافت شده ۲۵ دی ۱۴۰۳
  4. «معرفی و دانلود کتاب آسمان پرستاره». کتاب‌­راه. بی­‌تا. دریافت شده ۲۵ دی ۱۴۰۳
  5. پرش به بالا به: ۵٫۰ ۵٫۱ «مهرداد غفارزاده: با چاپ اولین داستانم فکر می‌کردم مشهور شدم». فارس. ۵ فروردین ۱۳۹۲
  6. «چه کسانی جایزه غنی‌پور را به خانه بردند». جهان نیوز. ۱۳ اسفند ۱۳۹۱
  7. «فهرست كتاب‌هاي موجود در دبيرخانه جشنواره ربع قرن كتاب دفاع‌مقدس/ ن». ایبنا. ۳۱ تیر ۱۳۸۷
  8. پرش به بالا به: ۸٫۰ ۸٫۱ «چهل کتاب؛ معرفي توصيفي چهل داستان دفاع مقدس». پرویز شیشه‌­گران. نشر گلگشت. شابک:  ۹۷۸۹۶۴۹۱۲۱۶۹۷
  9. «درنگی بر ادبیات داستانی ضدجنگ ایران». عسگر حسن‌­پور. نشریه پیک. ‍۱۷ اسفند ۱۳۹۹

منابع و ماخذ

شیشه­‌گران، پرویز  (۱۳۸۷). ‏«چهل كتاب؛ معرفی توصیفی چهل داستان دفاع مقدس». تهران: انتشارات گلگشت. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۱۲۱۶۹۷