ظهر روز دهم

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
ظهر روز دهم
نویسندهقیصر امین‌پور
ناشربرگ[۱]
محل نشرتهران
تاریخ نشر۱۳۶۵
تعداد صفحات۲۸[۲]
سبکنیمایی
تصویرگرمحمد خزایی
از صفحه‌های آغازینِ چاپ نخست
قیصر امین‌پور
چاپ دیگر

ظهر روز دهم منظومه‌ای روایتگر قهرمانی‌های قاسم‌بن‌حسن(ع) در حماسهٔ عاشورای حسینی به‌سُرایشِ قیصر امین‌پور است. این منظومه، نخست در سال۱۳۶۵ منتشر شد و در سال۱۳۸۷ به چاپ سوم خود رسید.

* * * * *

منظومهٔ ظهر روز دهم یک تجربهٔ موفق در زمینهٔ وحدت موضوعی و وحدت عاطفه است که تصویرها و عناصر شعری آن باهم ارتباط دارند. این منظومه پر از تصویرپردازی است و شش بخش دارد که مانند شش پرده از یک نمایشنامه است.
در این اثر، عاشورا با زیبایی خاصی در شعر کودک و نوجوان تجلی پیدا کرده است و شاعر به‌نیکی نشان داده است که اشعار مذهبی برای کودکان و نوجوانان امروزی نیز می‌تواند تأثیرگذار باشد و در ذهن آن‌ها نقش ببندد.
شاعر در این منظومه مفاهیمی همچون وطن‌دوستی، پایداری، استقامت و کوشش برای برافراشتگی پرچم حق را پرورانده و به مخاطبش در گروه سنی نوجوان القا کرده است. قیصر امین‌پور که از برجسته‌ترین شاعران آیینی عاشورایی است و واقعهٔ کربلا از محورهای اصلی شعرش محسوب می‌شود، شعر عاشورایی را از قیاس و افراطی‌گری و کلیشه زدوده و برای اصلاح جریان نوگرایی در این گونهٔ شعر قدم برداشته است. او برای سرودن ابیاتش تصاویر تکراری را کنار گذاشته و با حفظ حریم و حرمت واقعهٔ کربلا تجربه‌های شاعری خود را در خلق تصویرهای نو به کار گرفته است. امین‌پور گفتمان علمی دانشگاهی را با رویکردی عقلانی و انتقادی و زیباشناختی به حوزهٔ شعر عاشورایی تزریق کرده و با پرهیز از عامه‌گرایی، شعر نابی در این حوزه سروده است. وی با قدم‌برداشتن در تغییر رسالت هنری این حوزهٔ شعر، تحولِ چشم‌گیر و ماندگاری را رقم زده است.
نقل است در واقعهٔ کربلا نه یا ده کودک شهید شدند که قاسم‌بن‌حسن(ع) یکی از آن‌هاست. منظومهٔ ظهر روز دهم، برگزیدهٔ جشنواره کتاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، رشادت‌های قاسم(ع) را برای مخاطبانش روایت می‌کند.






برای کسانی که کتاب را نخوانده‌اند

منظومهٔ ظهر روز دهم روی بیلبورد

درخشش ابیات قیصر در مشهدالرضا

در محرم۱۳۹۸، بیلبوردهایی در شهر مشهد مقدس نصب شد که اشعار منظومهٔ ظهر روز دهم روی آن‌ها نوشته شده بود.[۳]

یک بند در معرفی خلاصهٔ کتاب

«نرگس انصاری» نویسندهٔ کتاب «عاشورا در آیینهٔ شعر معاصر» این منظومه را به یک نمایشنامه تشبیه کرده است که شش پرده دارد. پردهٔ اول با معرفی روز عاشورا و سرزمین کربلا آغاز می‌شود. پردهٔ دوم، نشان‌دهندهٔ سکوت حاکم در کربلاست که با فریاد «هل من ناصر» امام شکسته می‌شود؛ فریادی که در طول زمان و مکان انعکاس می‌یابد. در ادامهٔ فریاد امام و در پردهٔ سوم، سکوت، باز همهٔ دشت را فرامی‌گیرد؛ اما ناگاه کودکی از میان خیمه بیرون می‌آید. شاعر به توصیف کودک پرداخته است و محاورهٔ میان او و امام را بازگو می‌کند. در پردهٔ چهارم، شاعر کودک را در میدان نبرد در حال رجزخوانی به‌تصویر میکشد؛ حمله به دشمن، توصیف مردانگی و شجاعت کودک، در ادامهٔ صحنه‌های این تصویر تکرار می‌شود. در پردهٔ پنجم، کودک را تنها در میدان نبرد می‌یابیم و اضطراب و دلهرهٔ آسمان و زمین را حس می‌کنیم. و سرانجام در پردهٔ ششم، قصهٔ جاودانگی کودک در تاریخ رقم می‌خورد و خون او در رگِ گُل، لاله و رنگین‌کمان جریان می‌یابد و روزی که با عاشورا آغاز شده بود و با عشقی که تنها بود، اکنون در روز عاشورا و با همان عشقی که همچنان حضور دارد، پایان می‌پذیرد.[۴]

دلیل شهرت

مهم‌ترین رویکرد قیصر امین‌پور تحول شعر عاشورایی برای مخاطب نوجوان است. او کوشیده تا با نگرش و جهان‌بینی یک نوجوان به مفاهیم عمیق و جریان‌ساز نهضت عاشورا بنگرد و شناخت درست او از مخاطبش سبب شد تا کودکان و نوجوانان خودشان را با مفاهیم عاشورایی بیگانه نپندارند و حتی احساس همذات‌پنداری نیز در آنان زنده شود و با ادبیات آیینی و مذهبی همراه شوند.[۵]

تقدیم‌شده به

قیصر امین‌پور منظومهٔ ظهر روز دهم را به شهید نوجوان «جمشید افتخار» تقدیم کرده است و در تقدیمیه چنین نوشته است:
تقدیم به شهید «جمشید»
و همه «افتخار»آفرینان نوجوان

چرا باید این کتاب را خواند

خوانشِ منظومهٔ بلند ظهر روز دهم از این جهت که ویژگی‌های یک شعر نوجوانانه را دارد و در این زمینه می‌تواند معیار مناسبی باشد مفید است و همچنین با نوآوری‌ها و برازندگی‌هایی که دارد، حوزهٔ شعر آیینی را به خوانندگان باز می‌شناساند.[۶]
رنج‌ها و مصیبت‌هایی که در واقعهٔ عاشورا بر حسین‌بن‌علی(ع) و یارانش وارد شد ممکن است به‌سبب تلخی حادثه برای ردهٔ سنی نوجوان بازتاب خوبی نداشته باشد؛ ازاین‌رو امین‌پور با بیانی عاطفی و نگاهی محبت‌آمیز، آنچه را که در کربلا گذشته برای کودکان و نوجوانان سروده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

برای کسانی که کتاب را خوانده‌اند

ابیاتی از این منظومه:
شور محشر بود
نوبت يک يار ديگر بود
باز ميدان از خودش پرسيد:
«نوبت جولان اسب کيست؟!»
دشت، ساکت بود
از ميان آسمان خيمه‌های دوست
ناگهان رعد گران برخاست
اين صدای اوست!
اين صدای آشنای اوست
اين صدا از ماست!
اين صدای زادهٔ زهراست.
«هست آيا ياوری ما را؟!»
کودکی از خيمه بيرون جست
کودکی شور خدا در سر
با صدايی گرم و روشن
گفت:
«اينک من،
ياوری ديگر»
آسمان، مات و زمين، حيران
چشم‌ها از يک‌دگر پرسان
«کودک و ميدان؟!»
کار کودک خنده و بازی‌ست!
در دل اين کودک اما شوق جانبازی است!
پچ‌پچی در آسمان پيچيد:
کيست آن مادر، که فرزندی چنين دارد؟!
و صدای آشنا پرسيد:
«آی کودک، مادرت آيا خبر دارد؟!»
کودک ما گرم پاسخ داد:
«مادرم با دست‌های خود
بر کمر، شمشير پيکار مرا بسته‌ست!»


از میان یادها

تغییر نشر

ابتدا انتشارات برگ این منظومه را در سال۱۳۶۵ منتشر کرد. بعد از تعطیلی این انتشارات، بار دیگر انتشارات سروش وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران منظومه را به‌چاپ رساند.[۷]

بازتاب در توئیت‌ها و نوشته‌های مجازی

یکی از کاربران شبکهٔ اجتماعی کتاب گودریدز «Goodreads» نوشته است: «این منظومه رو دیشب خواندم و واقعاً عجب زبانی و عجب شور و معرفتی در بندبند آن موج می‌زند. روایتی از حضور یک نوجوان در میانهٔ نبرد که مرحوم قیصر امین‌پور هنرمندانه تصویرسازی کرده و موقعیت را پیش چشم خواننده روایت کرده است. امین‌پور در این منظومه سراغ شهدای گمنامی رفته که به تکلیف خویش عمل کردند.»[۸]

زمان‌نگار منظومهٔ ظهر روز دهم

  • ۱۳۶۵ چاپ نخست، انتشارات برگ
  • ۱۳۷۳ چاپ دوم، انتشارات سروش وابسته به صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران
  • ۱۳۸۷ چاپ سوم، انتشارات سروش وابسته به صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران

محل نوشته شدن در کتاب

مکانی که این منظومه در آن روایت می‌شود صحرای کربلا است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

نیمایی نوجوانانه

قیصر امین‌پور این منظومه را به‌سبک نیمایی سروده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد او برای روایت واقعهٔ عاشورا از بحر رمل بهره برده و رکن فاعلاتن را به‌صورت متفق‌الارکان به‌کار گرفته است. رمل از بحرهای پرکاربرد در شعر نیمایی است و به شعر پویایی می‌بخشد که این پویایی برای سن نوجوان مناسب است، همچنین موسیقی قافیه‌ها نیز سببِ ارتباط بهتر نوجوان با ابیاتِ این منظومه شده است. استفاده از بحر رمل اسلوب این منظومهٔ حماسی را مستحکم کرده است و نیز تعدد قافیه‌ها، اتفاق رکن‌ها و نزدیکی شعر به قالب‌هایی مثل چهارپاره و مثنوی، شکل این نیمایی را از نیمایی‌های دیگر امین‌پور متمایز کرده است؛ تا اندازه‌ای که شاید بتوان لقب نیمایی نوجوانانه را بر این شکل نهاد.[۹]

محتواخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

منظومهٔ ظهر روز دهم با توصیف آغاز می‌شود که برای مخاطب نوجوان جذاب است و به کار بردن واژهٔ عشق از همان ابتدا مفاهیم کلی را به ذهن متبادر می‌کند:
عشق تنها بود
کربلا آن روز غوغا بود
در ادامه توصیف‌هایی از رنگ سرخ در بادها نوشته شده که گرمای سوزان و جبههٔ دشمنان که سرخ‌پوش بودند را در ذهن تداعی می‌کند:
آتش سوز و عطش بر دشت می‌بارید
در هجوم بادهای سرخ
بوته‌های خار می‌لرزید
در مصراع‌های بعدی شاعر چنین سروده است که از عرق پیشانی خورشید تر می‌شد و این‌گونه گرما را بیشتر القا می‌کند، همچنین به عمق فاجعه نیز اشاره دارد که خورشید با اینکه خودش منبع گرماست، از مواجهه با این واقعهٔ سوزنده عرق شرم بر چهره‌اش نشسته است. البته خورشید در اینجا به‌معنای نور مکاشفه و چهره‌ای از حقیقت نیز به‌کار رفته است و با استعاره‌هایی که از این واژه برای حسین‌بن‌علی(ع) به کار می‌رود تفاوت دارد.
پیش از اینکه شخصیت اصلی یعنی قاسم‌بن‌حسن(ع) به میدان کارزار برود، شاعر در شعرش از ترکیب دو واژهٔ نیزه و زوبین به‌معنای نیزهٔ کوچک استفاده می‌کند که نشان‌دهندهٔ حضور کودکان و نوجوانان در صحنهٔ کربلاست:
هر طرف افتاده در میدان
اسب‌های زخمی و بی‌زین
نیزه و زوبین
شاعر مرز میان حق و باطل را باخط افق برای مخاطبانش ترسیم می‌نماید و امام حسین(ع) و یارانش را به منظومهٔ شمسی توصیف می‌کند:

خطی از مرز افق تا دشت می‌آمد
خط سرخی میان هر دو لشکر بود
آن طرف انبوه دشمن
غرق در فولاد و آهن بود
این طرف منظومهٔ خورشید روشن بود
امین‌پور در بخشی که به ندای «هَل مِن ناصرٍ» حسین‌بن‌علی(ع) می‌پردازد، به جاری‌بودن قیام عاشورا از آن روزگاران تا کنون اشاره می‌کند و لامکان بودن واقعهٔ کربلا و پیام‌های روشنش را برای نوجوانان شرح می‌دهد:
این صدا از ماست
این صدای زادهٔ زهراست
در این منظومه از واژه‌های نمادین استفاده شده است؛ برای نمونه چهار عنصر «آب» و «خاک» و «باد» و «آتش» زنده‌بودن قیان عاشورا را نشان می‌دهند:
از زبانش آتشی در سینه‌ها افتادන چشم‌ها آیینه‌هایی در میان آبන عکس یک کودکනمثل تصویری شکستهනدر دل آیینه‌ها افتاد...
من نمی‌دانم چه شد دیگرනبس‌که میدان خاک بر سر زدනبعد از آن چیزی نمی‌دیدمනدر میان گردوخاک دشت...
باد با خود این صدا را بردනو صدای او به سقف آسمان‌ها خورد...
راوی در طول روایتِ این منظومه دو بار خودش را به‌صورت سوم‌شخص نشان می‌دهد که شاید نمایندهٔ نسل نوجوان و شاید هم نماد خود شاعر است:
من نمی‌دانم چه شد دیگر
بس‌که میدان خاک بر سر زد
بعد از آن چیزی نمی‌دیدم
در میان گردوخاک دشت
مرغی از میدان به‌سوی آسمان پر زد
پردهٔ هفت‌آسمان افتاد
در پایان روایت، شاعر از واژهٔ عشق استفاده کرده و به عصر روز عاشورا اشاره می‌کند و از سنگینی مصیبت گویی‌که دیگر تاب و تحمل دیدن ندارد و آن را به پایان می‌برد:
دشت پرخون شد
عرش گلگون شد
عشق زد فریاد
آفتاب از بام خود افتاد...
♦♦♦♦♦

شیونی در خیمه‌ها پیچید
بعد از آن تنها خدا می‌دید...

شخصیت‌پردازی

این کتاب رشادت‌های قاسم‌بن‌حسن(ع) را در کنار دو عموی شهیدش حسین‌بن‌علی(ع) و عباس‌بن‌علی(ع) و تجربهٔ ایستادگی او را در مقابل یزیدیان بازگو می‌کند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

لحن

این منظومه دربردارندهٔ اندیشه و عاطفهٔ عاشورایی است. شاعر لحن حماسی را برای نشان‌دادن شجاعت و پهلوانی کودک عاشورایی انتخاب کرده است. او با مهارت خویش برای تأثیرگذاری بر مخاطب، لحن منظومه را با توجه به عامل مشخصی تغییر می‌دهد، گاه لحنْ عاطفی و غنایی می‌شود، گاه به گفت‌وگو و خطابی تبدیل می‌شود و بر جذابیت اثر می‌افزاید. عواملی که بر لحن منظومهٔ ظهر روز دهم سایه گسترده‌اند، عبارت‌اند از: وزن، قالب شعر، لغات و واژگان مناسب، صور خیال، قافیه، محتوا و درون‌مایه.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

ویژگی‌های مهم کتاب

YesYامین‌پور با بهره‌گیری از مؤلفه‌هایی در شعر آیینی عاشورایی نوگرایی کرده است که عبارت‌اند از: خلق تصویرهای نو (آمیختگی تصویری حماسی و عاطفی و عرفانی)، تعبیرها و تفسیرهای شاعرانهٔ نو از مسایل آیینی عاشورایی، توقف‌نکردن در بعد زمانی تاریخ عاشورا، هنجارگریزی، پرهیز از غلو و قیاس و تکرار، پرهیز از عوام­‌فریبی، استفاده از تعبیرهای واژگانی نو، عقلانیت محوری.[۱۰]
YesYشاعر با جایگاه و دیدگاه و معیارهای یک نوجوان آشناست و نیک می‌داند که هر انسانی در این سنِ حساس استقلال‌طلب می‌شود؛ به‌همین‌روی ادبیات شعاری را کنار می‌گذارد و در شعرش از واژگان پیچیده و زبان سنگین استفاده نمی‌کند؛ بلکه با حالی شاعرانه و زبانی نرم، ابیاتش را برای نوجوان تصویرگری می‌کند. او بیش از اینکه تلاشش را برای خلق یک اثر منظوم صرف کند، می‌کوشد تا موضوع را برای مخاطبش عینی کند و احساس هم‌ذات‌پنداری را در نوجوان زنده کند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
YesYاشعاری که برای کودکان سروده می‌شوند، حالتی داستانی دارند و اساساً شالودهٔ اصلی منظومه‌ها را یک روایت موضوعی خاص تشکیل می‌دهد. امین‌پور نیز در این اثر کوشیده وجه داستان‌گونگی را حفظ کند. او با تکیه بر عناصر داستان‌نویسی همچون شخصیت‌پردازی، مکالمه و... واقعهٔ عاشورا و شهادت کودک را به‌تصویر کشیده است.
YesYشاعر در نگارش این منظومه از عنصر گفت‌وگو بهره برده که سبب ارتباط پویاتر با مخاطبانش شده است. اگرچه فنّ گفت‌وگو در داستان‌نویسی کاربرد بیشتری دارد، در منظومه نیز از آن استفاده می‌شود. دیالوگ‌ها روح را درون منظومه دمیده‌اند و به آن حرکت بخشیده‌اند و سبب تأثیر عمیق‌تر اشعار بر کودکان و نوجوانان شده‌اند.
YesYجاندارانگاری از ویژگی‌های مهم شعر کودک است و زیبایی ابیات را دوچندان می‌کند. در منظومهٔ ظهر روز دهم نیز شاعر به بی‌جان‌ها جان بخشیده است و آسمان و دشت و زمین همچون انسان سخن می‌گویند.[۱۱]

اظهارنظرها

اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران

محبوبه وحیدیان

محبوبه وحیدیان، منتقد حوزهٔ ادبیات کودک و نوجوان، بر این باور است که قیصر امین‌پور با استفاده از زبان و بیانی کودکانه مفهوم شهادت را برای نوجوانان می‌سراید. او از مؤلفه‌های داستانی نیز بهره گرفته و با فضاسازی مناسب منظومهٔ موفقی را سروده است. شاعر برای ارتباط بهتر با مخاطبِ خود، عناصر جان‌بخشی به اشیا و گفت‌وگو را در شعرش به کار برده و فضا را برای نوجوان ملموس کرده است:خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
و زمین و آسمان دیدند
کودکی تنها به میدان رفت
آسمان غرق تماشا بود
و زمین از خستگی در زیر پای او نفس می‌زد
آسمان بر طبل می‌کوبید...
در میدان جنگ از این کودک پرسیده می‌شود
آی کودک! مادرت آیا خبر دارد؟
کودک اما گرم پاسخ داد: مادرم با دست‌های خود
بر کمر شمشیر پیکار مرا بسته است...
اشعار این منظومه پر از تصویر هستند و شاعر به‌گونه‌ای آن تصاویر را وصف کرده که گویی مخاطب شاهد ماجراست. قیصر امین‌پور نقش کودک را حماسی‌تر و پررنگ‌تر نمایانده است و بخش پایانی را که پس از شهادت کودک است این‌گونه می‌سراید:
من نمی‌دانم چه شد دیگر
بس که میدان خاک بر سر زد
بعد از آن چیزی نمی‌دیدم
در میان گردوخاک و دشت
مرغی از میدان به‌سوی آسمان پر زد
پردهٔ هفت‌آسمان افتاد...».
جلیل صفربیگی، شاعر و مترجم و منتقد ادبی، بیان می‌کند که قیصر امین‌پور و شاعران هم‌نسلش مانند سلمان هراتی و سیدحسن حسینی در نشان‌دادن نهضت عاشورا به جنبهٔ حماسی آن نگریسته‌اند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

افشین علا

اظهارنظر دیگر شخصیت‌ها

میثم مطیعی

میثم مطیعی، مداح و مدرس دانشگاه، در شب ششم محرم۱۳۹۶ در هیئت میثاق با شهدای بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) منظومهٔ ظهر روز دهم را به‌عنوان بهترین کتاب عاشورایی برای نوجوانان معرفی کرد و همهٔ آن را برای حاضران خواند.[۱۳]

گزارشی از اقتباس‌های هنری انجام‌گرفته در کتاب

یک پویانمایی بر اساس ظهر روز دهم ساخته شده که اشعار بر روی آن با صدای صابر خراسانی خوانده می‌شود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

جوایز کتاب

منظومهٔ ظهر روز دهم در جشنواره کتاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزیده شده است.[۱۴]

مشخصات کتاب‌شناختی

از نقاشی‌های محمد خزایی

تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمع کل تیراز و ناشرانی که اثر را چاپ کرده‌اند

برای نخستین بار انتشارات برگ در سال۱۳۶۵ منظومهٔ ظهر روز دهم را با ۲۸ صفحه منتشر کرد. بعد از تعطیل‌شدن این انتشارات، بار دیگر در سال۱۳۷۳ انتشارات سروش، وابسته به صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، منظومه را در ۱۸ صفحه[۱۵] چاپ کرد.[۱۶] در سال۱۳۸۷ نیز همین انتشارات منظومه را با ۳۳ صفحه مجدداً به‌چاپ رساند.[۱۷]

طراحی جلد و تصویرسازی

نقاشی‌های درون کتاب، در خدمت اشعار هستند و موجب درک شفاف‌تر مخاطب از مفاهیم شده‌اند. تصویرسازی در کتاب کودک و نوجوان اهمیت ویژه‌ای دارد. تصاویر چاپ نخست را «محمد خزایی» نقاشی کرده بود. چاپ‌های بعدی را «فیروزه گل‌محمدی» تصویرسازی کرده و طرح‌های گرافیکی کتاب هم حاصل هنر «کیانوش غریب‌پور» است. زمینهٔ صفحه‌های کتاب رنگِ آجری دارد و در نقاشی‌ها اغلب رنگ‌های سرخ و سفید و سبز و آبی به‌کار رفته و حاشیهٔ ابیات نیز زردرنگ است. نقاشی‌ها فضای ایرانی‌اسلامی دارند و صحنه‌های نبرد به همان اندازهٔ واقعه مخاطب را اندوهگین می‌کنند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد تصویرگرْ رنگ‌های گرم را برای اشقیا و رنگ‌های سرد را برای انبیا به کار برده است که از سنت تعزیه و خاصیت تأثیرگذاری نمادین رنگ‌ها در «رنگ‌شناسی ایتن» پیروی می‌کند. نام‌های عاشوراییان به‌صورت نقش‌های مُهرگونه بر زمینهٔ اخرایی‌رنگ حک شده است که نمایانگر آیین‌ها و سنت‌های مذهبی ایرانی است.[۱۸]

منبع‌شناسی

نوا، نما و نگاه

تقدیمیهٔ کتاب
صفحهٔ نخست
از نقاشی‌های چاپ نخست







پانویس

  1. «دربارهٔ منظومهٔ ظهر روز دهم». 
  2. «داده‌هایی دربارهٔ منظومهٔ ظهر روز دهم». 
  3. «پویش مشهد برای حسین(ع)». 
  4. «تجلی و نمایش لحن در منظومهٔ ظهر روز دهم». همایش ادبیات فارسی معاصر اول (۱۳۹۵). 
  5. ««ظهر روز دهم»؛ روایت دل‌دادگی حضرت قاسم(ع)». 
  6. «خوانشی از منظومهٔ بلند ظهر روز دهم؛افشین علاء». 
  7. «منظومه‌ای که لرزه در قلب‌های آهنین انداخت». 
  8. «نظرها دربارهٔ منظومهٔ ظهر روز دهم». 
  9. «منظومهٔ‌ خورشیدی قیصر امین‌پور». 
  10. «نقد زیباشناختی شعر آیینی عاشورایی قیصر امین‌پور». فصل‌نامهٔ زیبایی‌شناسی ادبی، ۱۳۹۶، ۱۹۹ تا ۲۱۶. 
  11. «جستاری در منظومهٔ ظهر روز دهم». شعر زمستان، ش. ۳۰ (۱۳۸۱): ۲۸ تا ۳۱. 
  12. «وقتی قیصر «ظهر روز دهم» را سرود». 
  13. «منظومهٔ «ظهر روز دهم» شعری از زنده‌یاد قیصر امین‌پور». 
  14. ««ظهر روز دهم»؛ روایتی از قهرمانی حضرت قاسم(ع)». 
  15. «در باب منظومهٔ ظهر روز دهم». 
  16. «منظومه‌ای که لرزه در قلب‌های آهنین انداخت». 
  17. «در رابطه با منظومهٔ ظهر روز دهم». 
  18. «چاپ سوم «ظهر روز دهم» قیصر امین‌پور». 

منابع

  • پاک‌نهاد، محمد و مریم نظرپور. «تجلی و نمایش لحن در منظومهٔ ظهر روز دهم». همایش ادبیات فارسی معاصر (ایرانشهر) اول (۱۳۹۵). 
  • علی‌پور، منوچهر. «جستاری در منظومهٔ ظهر روز دهم». شعر زمستان، ش. ۳۰ (۱۳۸۱): ۲۸ تا ۳۱. 
  • زمانی نعمت‌سرا، مظاهر و محمدرضا زمان‌احمدی. «نقد زیباشناختی شعر آیینی عاشورایی قیصر امین‌پور». فصل‌نامهٔ زیبایی‌شناسی ادبی (اراک)، ش. پیاپی ۳۲ (۱۳۹۶). 

پیوند به بیرون