مجموعه داستانی «شاید پیش از اذان صبح» نوشته احمد یوسفزاده است که توسط نشر سوره مهر در سال ۱۳۹۹ شمسی منتشر شده است. این اثر در سال ۱۴۰۱ برنده بخش ویژه حاج قاسم سلیمانی در جایزه کتاب جلال آل احمد شد. این کتاب، تبیین سیره زندگی و شخصیت حاج قاسم سلیمانی است، که حاوی ۴۰ دلنوشته از مؤلف با زبان داستانی در وصف سردار سلیمانی میباشد.این اثر در کمتر از بیست روز به چاپ چهارم رسید.
* * * * *
این اثر نوشته احمد یوسف زاده به تعداد صفحات ۱۷۰ در قالب داستانی منتشر شده است. احمد یوسف زاده، متولد سال ۱۳۴۴ و در کرمان دیده به جهان گشود. وی در نوجوانی در عملیات غرورآفرین بیت المقدس از نیروهای زیرمجموعه سردار سلیمانی بود. مولف آثار گرانبهایی را در کارنامه خود دارد که از جمله آنها:
«اردوگاه اطفال»؛
«آن بیستوسه نفر»؛
آثاری که با تقدیر و تقریظ مقاممعظمرهبری و نامه تاریخی سردار دلها به این نویسنده توانمند و خوشذوق مواجه شد.
این اثر روایتگر سبک زندگی و سیر و سلوک حاج قاسم در پستی و بلندیهای زندگی و دوران فرماندهیاش میباشد و میتواند ایشان را در عرصههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و نظامی به خوبی به تصویر بکشد.
بخش زیادی از خاطرات یاد شده در این کتاب برای مخاطب تازگی و طراوت خاصی دارد. از پیچیدگیها و ماجراهای مبهم خالی بود. رفتار بزرگوارانه حاجقاسم در برخورد با دوستان قدیمی، تماسهای غافلگیرانهاش، رفتنش روی سقف حیاط بیتالزهرا برای خالی کردن آب باران و جارو دست گرفتنش در پایان مراسم فاطمیه همه و همه خاطراتی ریزبافت و کمتر شنیدهشده بودند که آدم از خواندنشان به وجد میآمد.
این اثر شامل ۴۰ دلنوشته در ۱۷۰ صفحه با زبان داستانی است. این اثر مجموعهای از یادداشتهای نسبتاً کوتاه با محوریت شهید سردار حاجقاسم سلیمانی است. کوتاه بودن بخشها، بریده بریده بودن خاطرات و قلم شیرین نویسنده در مجموع کتابی سهلخوان را پیش روی خواننده میگذارد. این اثر مجموعهای از دلنوشتههای نویسنده درباره شهید است و بخشی نیز به صورت خاطره بیان شده،که به قبل از شهادت سردار سلیمانی مربوط میشود. این اثر روایتگر سبک زندگی و سیر و سلوک حاج قاسم سلیمانی در پستی و بلندیهای زندگی و دوران فرماندهیاش میباشد و میتواند ایشان را در عرصههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و نظامی به خوبی به تصویر بکشد. [۱]
نویسنده میگوید:
اسم کتاب بر میگردد به صبح تشییع پیکر سردار در کرمان که به خاطر ازدحام جمعیت با مشکل روبرو شده بود و تعدادی از مردم بر اثر ازدحام جمعیت جان باخته بودند. آن روز کسی نمیدانست مراسم تدفین کی انجام میشود. حدود ساعت ۱۱ شب با دوست مشترکمان سردار حسنی تماس گرفتم و از او زمان مراسم تدفین را پرسیدم. سردار حسنی خیلی سربسته گفت:« شاید پیش از اذان صبح» و دقیقا همان طور که سردار حسنی گفته بود، حاج قاسم پیش از اذان صبح به خاک سپرده شدند.[۲]
درباره نویسنده
احمد یوسفزاده؛ نویسنده اثر
نویسنده اثر، آقای احمد یوسف زاده، متولد سال ۱۳۴۴ و در کرمان دیده به جهان گشود. وی در نوجوانی در عملیات غرورآفرین بیت المقدس از نیروهای زیرمجموعه سردار سلیمانی بود.[۱] او بعد از اسارت، روزنامهنگار شد، دانشجوی دکتری ادبیات فارسی شده، و کتابهای مهمی را نوشت. آثار او علاوه بر کتاب ذکر شده، دو اثر مهم: «اردوگاه اطفال» و «آن بیستوسه نفر» است.[۳] برخی ویژگیهای بارز شخصیت احمد یوسفزاده، تعهد به آرمانهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، تسلط بر زبان و نگارش، توانایی در روایتگری و داستاننویسی، دغدغه ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و آشنایی با تاریخ و ادبیات فارسی است.[۴]
علت نگارش اثر از زبان نویسنده
احمد یوسفزاده؛ نویسنده اثر
نویسنده علت نگارش این اثر را اینگونه بیان کرده است:
سردار سلیمانی بین بچههای کرمان جایگاه ویژهای داشت؛ من خودم حس میکردم که دین بزرگی به او دارم و باید یکجوری این دین را ادا کنم. پس از چاپ کتاب «آن بیستوسه نفر» نامهای برای من نوشت که بسیار عجیب بود و از اینکه مرا احمد عزیزم خطاب کرده بود، حس بسیار خاصی داشتم. من بنابه دلایلی در جواب نامه سردار چیزی ننوشتم. نگارش این دلنوشتهها برای سردار کمترین کاری بود که برای ادای دین میتوانستم انجام دهم. این کتاب ادامه ندارد چون کسی که کتاب به او منسوب است در آن سحرگاه، پیش از اذان صبح به آرزوی همیشگیاش رسید و همهچیز تمام شد! [۳]
نظر نویسنده درباره اثر
بعد انسانی، عاطفی و محبتی که سردار سلیمانی داشت از مواردی بود که توانستم در «شاید پیش از اذان صبح» به نسل جوان نشان دهم. از نگاه جوان امروز کسی که فرمانده بزرگ و ژنرال نظامی است، فردی خشن و جدی است، اما من در این کتاب بعد لطافت و عاطفی آدمی که همه فکر میکنند فولادی سرسخت است را به نمایش گذاشتهام.[۵]
معرفی کتاب شاید پیش از اذان صبح و مهاجر سرزمین آفتاب در شبکه چهار، گزارش میترا لبافی از این دو کتاب .
خوانندگان این کتاب، از داستانهای آن خیلی لذت برده بودند و پس از مطالعه دیدشان نسبت به حاج قاسم تغییر کرده بود. مخصوصا کسانی که با این مقوله سروکاری ندارند و از نظر شخصیتی با سبک زندگی و واژه حاجی چندان آشنایی نداشتند، بازخوردهای خوبی به این اثر نشان دادند. این کتاب برای نسل جواب بسیار موثر بود. ناگفتههای زیادی وجود دارد که هنوز ننوشتهام. این اثر شقشقیهای بود که با توجه به حس قلبیام نوشتم البته من سعی کردم حق مطلب را در کتاب «شاید پیش از اذان صبح» ادا کنم و یک تصویر شفاف و واضحتری از سردار سلیمانی به نسل جوان منتقل کنم. این کتاب بخشی از دلنوشتههایم و کاری صد در صد دلی بود که خوشبختانه به دلها هم نشست.[۶]
نقد و بررسی اثر
این اثر، تنها یک کتاب خاطرهنگاری نیست، بلکه نغمهای عاشقانه و حماسی است که از قلب یک نویسنده متعهد و ارادتمند به سردار دلها برمیخیزد. این کتاب، دعوتنامهای است برای شناخت عمیقتر حاج قاسم سلیمانی، نه تنها به عنوان یک فرمانده نظامی، بلکه به عنوان یک انسان کامل و الگویی بیبدیل. نویسنده در جایگاه راوی خاطرات و سبک زندگی مردی شدهاست که زمانی فرمانده او در دفاعمقدس بود و امروز محبوب قلب همه آزادیخواهان و ظلم ستیزان است. این کتاب داستانی، به مثابه تابلویی نقاشی، از رنگها و خطوط مختلفی تشکیل شده است که در کنار یکدیگر، پرترهای بینظیر از حاج قاسم را به تصویر میکشند. خاطرات دوران دفاع مقدس، رشادتها در مبارزه با داعش، تواضع و فروتنی در برخورد با مردم، عشق و ارادت به اهل بیت عصمت و طهارت، و صلابت و اقتدار در برابر دشمنان، تنها گوشهای از این نقاشی بدیع هستند. در این کتاب، خواننده نه تنها با رشادتها و دلاوریهای حاج قاسم در میدان نبرد آشنا میشود، بلکه زوایای پنهان و ناگفتهای از زندگی شخصی، سلوک معنوی و منش فرماندهی ایشان را نیز به نظاره مینشیند. یوسفزاده با قلمی شیوا و لحنی صمیمی، تصویری جامع و در عین حال عمیق از سردار دلها ارائه میدهد که خواننده را مجذوب و مسحور خود میکند.[۴]
نویسنده میگوید:
بخش کوچکی از خاطرات حاج قاسم را در این کتاب معرفی کردم و اگرچه کتاب حجم زیادی ندارد و میتوانست خاطرات بیشتری را مطرح کند، اما برایم بازخوردهایی را به همراه داشت که خیلی جالب بود...
این کتاب برای نسل جوان بسیار مؤثر بود.[۵] مخاطب با خواندن این اثر می تواند به تصویری نسبتاً جامع از شهیدسلیمانی در عرصه های مختلف فکری، فرهنگی، سیاسی و حتی اجتماعی برسد. یوسف زاده در ابتدای کتاب با عرض ارادت به فرمانده اش در زمان دفاع مقدس این گونه نوشته است:
سال هایی که می جنگید، دعای خیر و نگاه ترسانم دنبالش بود که جانش از بلا دور باشد. خودش اما، نگاهش جایی دیگر بود و سرانجام خداوند او را که می جنگید، بر ما که نشسته بودیم با پاداش شهادت برتری داد.[۷]
اتفاقات سیاسی و اجتماعی مرتبط با اثر
رشادتهای حاج قاسم سلیمانی در ۸ سال دفاع مقدس و حفظ روحیه انقلابی او تا زمان حمله داعش به کشورهای اسلامی و مبارزه با آنان؛ از مهمترین اتفاقاتی بود که در این اثر به رشته تحریر در آمده و الگوی مقدسی از یک فرد انقلابی را برای جامعه به تصویر کشیده است. شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی در دی ماه ۱۳۹۸ را میتوان سرمنشاء نگارش این اثر دانست.
جوایز و افتخارات
در مراسم اختتامیه پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد، در سال ۱۴۰۱، کتاب «شاید پیش از اذان صبح» با رأی داوران، بهعنوان اثر برگزیده بخش ویژه مستندنگاری درباره شهید سپهبد سلیمانی معرفی شد.[۸]
نشستهای مهم درباره اثر
آیین رونمایی از کتاب "شاید پیش از اذان صبح" نوشته احمد یوسف زاده روز چهارشنبه پانزدهم بهمن ماههمزمان با سالروز ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهرا (س) در سال ۱۳۹۹؛ آیین رونمایی از کتاب «شاید پیش از اذان صبح» نوشته احمد یوسفزاده روز چهارشنبه پانزدهم بهمن ماه ساعت ۱۵ با حضور نویسنده کتاب، سردارمهدی ایرانمنش ،رئیس دفتر فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران؛ سردار سید باقر سادات حسینی معاون فرهنگی قرارگاه ثاراللّه و جمعی از مسئولین کشوری و لشکری برگزار شد.[۹]
نشست نقد و بررسی این اثر، در «محفل گفتوگوی اهالی کتاب»، ویژه دومین کاروان هنری روایت حبیب، برنامه پاورقی، در ظهر روز ۱۱ دی ۱۴۰۱؛ در سالن شهید آوینی حوزه هنری کرمان با حضور نویسنده احمد یوسفزاده نویسنده برگزار شد. [۱۰]
شبکه چهار صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران طی گزارشی از میترا لبافی نژاد به معرفی کتاب شاید پیش از اذان صبح و مهاجر سرزمین آفتاب، پرداخت.[۱۱]
اظهارنظرها درباره اثر
جمال مغروری؛ فرمانده ناحیه مالک اشتر سپاه تهران
«
فرهنگ و منش قاسم سلیمانی باید به رشته تحریر دربیایید، و بهعنوان الگویی برای جوان امروزی معرفی شود.[۹]
»
علیرضا فاطمیان پور؛ معاون فرهنگی سازمان فرهنگی هنری شهرداری
«
از وظایف اصلی ما این است که درباره این موضوعات کتابها نگاشته شود، و هم مجموعههای فرهنگی بتوانند به خوبی آنها را عرضه کنند.
»
برشی از متن کتاب
سلام حاجی. تصمیم دارم این نوشته ها را یک روز در قالب کتابی چاپ کنم، شاید هم بماند برای بعد از مرگم که لابد یک مرگ لوس و بی مزه خواهد بود، نه مثل مرگ شما سرخ و طوفانی و جریان ساز. بالاخره فرق است میان یک لاقبایی مثل من که در خانه نشسته ام و مجاهدی مثل تو که چهل سال پوتین از پا درنیاورده ای. الان هشت ماه از آن نیمه شب غریب و آن صبح وحشتناک که انگشت و انگشترت صفحات مجازی را درنوردید، می گذرد. قبل از شنیدن آن خبر، فقط یک بار غمی به این کمرشکنی و مردافکنی را تجربه کرده بودم. توی آسایشگاه ۳ اردوگاه موصل نشسته بودیم داشتیم با دوستم علی هادی قرآن حفظ می کردیم. فرشید فتاحی اسیر خوزستانی بغض کرده و اشک بار آمد داخل و خبر فوت امام را که در روزنامه عراقی خوانده بود، آورد … [۱۲]
□□□
حاجی جان، تابستان نود و شش را ایرانیها هیچ وقت از یاد نمیبرند. چند داعشی به هر طریقی تا مرکز تهران آمدند و مثل مارهای سمی از درهای مجلس شورای اسلامی خزیدند داخل. قاسم عزیز! من به خاطر هشت سال اسارتی که در عراق بودم، کمی زبان عربی یاد گرفتهام. جمله آن مزدور داعشی وقتی خشابش را بر سر و روی کارمند بی گناه مجلس خالی میکرد یادم نمی رود. نعره می کشید و می گفت: «اتظنون اننا سنرحل؟» فکر میکنید ما میرویم؟ داشت می گفت فکر میکنید ما از پشت مرزهایتان میرویم؟ فکر میکنید دست از سرتان برمیداریم؟ حاجی! … حاجی! …[۴]
مشخصات کتابشناختی
اثر «شاید پیش از اذان صبح» نوشته احمد یوسف زاده در۱۷۰ صفحه توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.این کتاب در کمتر از بیست روز از انتشار به چاپ چهارم رسید؛ و تا سال ۱۴۰۲ چهارده بار تجدید چاپ شد.
نسخه الکترونیکی این اثر توسط سایت فراکتاب و فیدیبو منتشر شده است.