سفر به قبله

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سفر به قبله؛ یادداشت‌های سفر حج ۱۳۷۰
نویسندههدایت الله بهبودی
ناشرسوره مهر
تاریخ نشر۱۳۷۰
تعداد چاپچاپ پنجم ۱۳۹۱
شابک‭ ۹۷۸۹۶۴۵۰۶۴۰۸۰‬‬‬‬‬
تعداد صفحات۶۱
موضوعسفرنامه، یادداشت نویسی
زبانفارسی
قطعرقعی
نوع جلدشومیز

کتاب «سفر به قبله؛ یادداشت‌های سفر حج ۱۳۷۰» ، ماحصل نخستین سفر حج هدایت الله بهبودی و نیز اولین مراسم حج پس از کشتار ایرانیان در مکه در سال ۱۳۶۶ است. بهبودی در سفر به قبله با ثبت گزارش روزانه سفرنامه‌ی خود، لحظه به لحظه انسان را در این موقعیت والا قرار می‌دهد. این اثر اولین بار در سال ۱۳۷۰ توسط انتشارات سوره­ مهر منتشر شد و در همان سال، مورد تقریظ رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفت.

*****

«سفر به قبله؛ یادداشت‌های سفر حج ۱۳۷۰»، گزارش سفر هدایت الله بهبودی و چند تن از دوستانش به کعبه است. این نخستین مراسم حج پس از کشتار ایرانیان در مکه به سال ۱۳۶۶ و نخستین نگاه نویسنده به این مراسم معنوی بوده است. جمع این دو نخستین، انگیزه بهبودی برای نوشتن این سفرنامه روحانی بوده است. به دلیل اینکه پس از سال­‌ها مراسم حج ایرانی‌­ها برگزار شده است یادداشت­‌های این سفر از اهمیت برخوردارند. در لحظه به لحظه­‌ی سفر امکان درگیری و نزاع بین ایرانی­‌ها و نیروهای امنیتی عربستان سعودی وجود دارد که خواندن این کتاب را جالب می­‌کند. سفر به قبله، کتاب کوتاهی است که در ۶۱ صفحه نگارش شده است و از این نظر خوش‌خوان و نثر آن نیز روان است.

خلاصه اثر

موضوع اصلی کتاب،  روزنوشت سفر نویسنده است به طوری­‌که لحظه به لحظه انسان را در موقعیت نویسنده قرار می­دهد. در این اثر نویسنده دو نوع نگاه سیاسی و نگاه معنوی دارد. نگاه سیاسی به برخورد سعودی­‌ها با ایرانی‌­ها، سیاست­‌های آن­‌ها در کمرنگ جلوه دادن جنبه‌­های مذهبی و در عوض رونق دادن بازاریابی محصولات اروپایی و امریکایی و چینی ، توجه دارد؛ و نگاه مذهبی، به توصیف لحظه­‌های ناب عرفانی، رنگ باختن تعلقات دنیوی و برابری انسان­‌ها اعم از فقیرو غنی و رئیس و مرئوس و زن ومرد، وعده‌­ها و شروط با خدا، توصیف جز به جز لحظات احرام، برائت از شیطان و وسوسه­‌هایش می‌پردازد؛ و این نگاه مذهبی انسان را مشتاق سفر به آن دیار می­‌کند.[۱]

هدایت الله بهبودی در سال ۱۳۷۰ به شکلی اتفاقی همراه گروهی از نویسندگان و خبرنگاران عازم سفر حج می‌شود. پس از کشتار حجاج ایرانی در حج سال 66 دوباره حج واجب به راه افتاده  و پس از چند سال قطع ارتباط قرار است حجاج ایرانی به عربستان بروند. از همین جهت این سفر از حساسیت بالایی برخودار بود و امکان درگیری و تنش میان حجاج و نیروهای عربستانی وجود داشت. با این حال نویسنده که سال‌ها گزارشگر جنگ و انقلاب بوده با نگاه دقیق و ریزبین خود توانسته حوادث را به زیبایی روایت کند و احوالات این سفر معنوی را در کلماتش بازتاب دهد. این کتاب پس از چندین سال توقف چاپ به تازگی چاپ مجدد شده است و اکنون پس از گذشت سه دهه از این سفر ارزش تاریخی پیدا کرده است و به مخاطب امروزی تصویری خوب از حال و هوای سیاسی ابتدای دهه ۱۳۷۰ و روابط میان دو کشور ارائه می‌دهد. [۱]

پشت جلد کتاب

این اثر اولین محصول دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری در بخش گزارش است که توسط انتشارات سوره مهر در تهران چاپ و منتشر شده است. به صورت کلی کتاب در ۶۱ صفحه نگارش شده است که به سرعت می‌­توان آن را مرور کرد.[۱]

نویسنده به خوبی از پس از انتقال حال و هوای حج به خواننده برآمده هر چند در بهره‌گیری از کلمات، صرفه‌جویی کرده است. جمله‌ها کوتاه و ساده‌اند و به دل خواننده می‌نشینند. از همین روست که «سفر به قبله» به آتش اشتیاق رفتن به این سفر دامن می‌زند. در بیشتر بخش‌های کتاب، نویسنده سعی کرده در کنار مشاهدات خود، به نجوا‌های درونی‌اش هم اشاره کند. اما حجم وسیعی از کتاب به تجزیه و تحلیل مشاهدات نویسنده اختصاص یافته است. در این میان، بیشتر تحلیل‌های نویسنده که نگاه انتقادی هم به خود گرفته، به موضوع ساخت و ساز در اطراف اماکن مقدس معطوف شده است. نویسنده حتی شیوه‌های تخریب اماکن مقدس توسط سعودی‌ها را هم تجزیه و تحلیل کرده است[۲]

درباره نویسنده

هدایت الله بهبودی کلهری، نویسنده اثر

هدایت‌الله بهبودی کلهری ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ در تبریز به دنیا آمد و در سال ۱۳۴۳ همراه خانواده از تبریز راهی تهران شد. وی در سال ۱۳۷۱ در مقطع کارشناسی در رشته تاریخ از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. با آغاز جنگ تحمیلی بهبودی در مقام خبرنگار به فعالیت پرداخت. پیش از آن در واحد امور خارجه‌ی دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی اشتغال داشت. او در سال ۱۳۶۲ خبرنگار روزنامه تهران تایمز شد و سه سال بعد در سال ۱۳۶۵ به دفتر روزنامه‌ی جمهوری اسلامی‌ رفت و مسئول صفحه‌ی «جبهه و جنگ» شد.[۳]  پس از جنگ به همراه مرتضی سرهنگی دفتری برای انتشار آثار ادبیات شفاهی پیرامون انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به راه انداختند. او اکنون مدیر دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری، و عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی می‌باشد.[۴]

هدایت‌الله بهبودی در جشنواره‌های هشتم و نهم مطبوعات، جایزه شهید آوینی و جشنواره ربع قرن کتاب دفاع مقدس به خاطر تلاش صادقانه در حوزه‌های مطبوعات، پژوهش و نشر کتاب دفاع مقدس برگزيده و تجلیل شده است.[۵]

آثار

  1. سفر به قله‌ها (پنج گزارش جنگی)؛
  2. یادهای زلال؛
  3. پا به پای باران (دو گزارش از خرمشهر)؛
  4. سفر به قبله (یادداشت‌های حج ۱۳۷۰)؛
  5. مدال و مرخصی (یازده یادداشت از یک اسیر عراقی)؛
  6. سیمای حج در سال ۷۰؛
  7. یاران آسمانی (خاطرات فرماندهی لشکر ۳۱ عاشورا)؛
  8. ادبیات در جنگ‌های ایران و روس؛
  9. سفر به روسیه؛
  10. ادبیات نوین ایران پس از نهضت مشروطه؛
  11. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک؛
  12. شهید صدوقی؛
  13. خرمشهر، کو جهان‌آرا (گفت‌وگو با صغرا اکبرنژاد، همسر شهید سید محمد جهان‌آرا)؛
  14. مرتضی آیینه زندگی‌ام بود (گفت‌وگو با مریم امینی، همسر شهید سید مرتضی آوینی)؛
  15. سفر بر مدار مهتاب (گفت‌وگو با کبرا سیل‌سه‌پور، همسر شهید سید علی اندرزگو)؛
  16. تبریز در انقلاب؛
  17. روزشمار تاریخ معاصر ایران؛
  18. خرمشهر، خانه‌ای رو به آفتاب (گفت‌وگو با صدیقه زمانی، همسر سردار شهید عبدالرضا موسوی)؛
  19. سفر به حلبچه؛
  20. الف لام خمینی؛
  21. شرح اسم: زندگی نامه آیت‌الله سید علی حسینی خامنه‌ای.[۵]

نظر نویسنده درباره اثر

چاپ مجدد کتاب بعد از سال‌­ها

سفر حج، برای من، غیر از نوشته‌­هایی که بر صفحه دل ماند، کتاب سفر به قبله را هم به همراه آورد. این کتاب فقط یک بار روی چاپخانه را دید؛ نه من پی گیر چاپ دوباره آن بودم و نه حوزه هنری روالی برای تجدید چاپ داشت. ماند تا امروز و این دوره که موها یکی در میان سیاه وسفید شده و به گذشته بیشتر چشم دوخته می‌­شود تا آینده که مجدد به آن مراجعه شد. [۶]

درون ناآرام نویسنده

در زمان سفر چیزی درون نویسنده ناآرام است که برای خود او آشناست. برای همین با دیدن افراد و صحنه‌­ها دست به خلق سفرنامه می­زند. این حالت در سفر به حلبچه، تغییر نظام کمونیستی در شوروی و سفر به روسیه هم برای من اتفاق افتاد.[۷]

سبک نگارش

این سبک نگارش مربوط به کشور و منطقه خاصی نیست و در تاریخ  بیهقی هم وجود دارد. اما باید دقت کرد که من کتاب را سال ۱۳۷۰ نوشتم. در دوره ای که نویسنده نام‌­آوری نبودم که به دنبال سبک خاصی باشم. اگر کلمات را جا­به‌­جا کرده و شیوه خاصی نوشتم به خاطر حس آن لحظه بوده است. دوست داشتم در تجدید چاپ بخش­‌هایی را حذف کنم، اما دیدم که این یک سند از آن دوره است و باید دوباره همان‌گونه منتشر شود. ین سفرنامه با نگاه من نگاشته شده و ویژگی سفرنامه همین است. من ناراحت نمی‌­شوم که شما معنویات را حس نکنید. یک نوع شوریدگی در این سفر وجود داشت که من نمی­‌توانستم آن را مطرح نکنم. این کتاب را با حال و هوای آن دوره نوشتم. شما اگر عسل را هم زیاد بخورید گلودرد می­‌گیرید. اگر من در مورد حال و هوای معنوی می‌­نوشتم ممکن بود مخاطب خسته شود. نمی‌­توانم قیفی در ذهن مخاطب بگذارم و با سطل درون آن عسل بریزم، بلکه دوست دارم مخاطب خودش آن را حس کند.[۷] من دنبال ایجاد سبک، ترسیم یک چارچوب و ریختن حرف‌هایم در آن چارچوب نبودم. درباره سفر به قبله، چارچوب و محتوا خود به خود به وجود آمد. به نظر من این یک زایش طبیعی است. من دچار رستم‌زایی و سزارین نیستم که بخواهم تقلید کنم. آنچه در این کتاب آمده خودِ هدایت‌الله بهبودی است، نقش بازی نکردم.[۸]

ادای جلال

به یاد دارم روزی کتاب «سفر به قبله» را به نادر ابراهیمی دادم تا مطالعه کند، او رک بود و حرف‌ها را بی‌حاشیه می‌زد؛ با لحنی تند و انتقادی به من گفت، ادای جلال آل احمد را درآوردی و مرا نواخت. این در حالی بود که من حتی «خسی در میقات» جلال آل احمد را نخوانده بودم که بخواهم از او تقلید کنم. [۹]

سفرنامه است

سفر به قبله را سفرنامه می‌دانم زیرا به طور طبیعی هرکسی که ماجراهای اطراف خود را می‌بینید، نوعی واکنش نشان می‌دهد. کسی که کاغذی را مقابل خود قرار می‌دهد و شروع به سیاه کردن آن می‌کند، به عبارتی نویسندگی می‌کند و با نوشتن به جهان پیرامون خود واکنش نشان می‌دهد. وقتی منِ نویسنده در این فضا قرار گرفتم، بزرگی‌های سفر مرا به واکنش واداشت. سفر به قبله، نتیجه همین نگاه و واکنش به سفر حج و رویدادهای آن است. نوعی بی­ارادگی غیر مذموم، عشق، حیرت و تعجب درآن وجود دارد. زمانی که این فاکتورها کنار هم قرار گرفت، سفرنامه‌ای خلق شد. گرچه من تمنایی برای تحلیل آنچه دیده‌بودم نداشتم، اما برخی مسائل سیاسی و اجتماعی به کندوکاو و تحلیل نیاز دارد. اما درباره سایر مراسم حج تحلیلی نداشتم و آنچه را بر ذهن و دلم گذشته‌بود، مکتوب کردم.[۸]

تازگی کتاب

من نشنیدم و ندیدم کسی کتاب را خوانده‌باشد و از آن خوشش نیامده‌باشد. با این‌که ۲۶ سال از تألیف کتاب گذشته‌است، هنوز هم رگه‌هایی از تازگی درآن یافت می‌شود. به نظرمن، برخی یادداشت‌ها و نوشته‌ها بی تاریخ هستند و هر زمان خوانده‌شوند، حال و هوای خود را حفظ می‌کنند. بخشی از سفر به قبله همچنان بی‌تاریخ مانده‌است.[۸]

تقریظ مقام معظم رهبری

تقریظ مقام معظم رهبری

[۱۰]

نشست‌های برگزار شده درباره اثر

  • بازخوانی «سفر به قبله» در فرهنگسرای سرو در سال ۱۳۹۳. اولین نشست از سلسله جلسات «غبار قاف» با موضوع بازخوانی کتاب «سفر به قبله» که شامل یادداشت‌های سفر حج هدایت‌الله بهبودی است در فرهنگ‌سرای سرو برگزار شد. [۲]

اظهارنظرها درباره اثر

سلسله نشست­‌های «غبار قاف» با نقد و بررسی و بازخوانی سفرنامه حج. فرهنگسرای سرو. ۲۹ فروردین ۱۳۹۳

کوروش علیانی؛ نویسنده، روایت پژوه و فعال فرهنگی

تقوای قلم بهبودی

[۷]

سلسله نشست­‌های «غبار قاف» با نقد و بررسی و بازخوانی سفرنامه حج. فرهنگسرای سرو. ۲۹ فروردین ۱۳۹۳

هنر نویسنده، انتقال درک است

[۷]

برشی از متن

به عقل که درست نیست، ولی گمان می­کنم اینجا خدا دلش نرم تر است. دستت راحت تر میرسد به خدا. خیلی زود دامنش را می­گیری و دسته دسته گل های محبت و دوستی را می­چینی، بو می­کنی و کیف. اشک مفت چنگت. دل شکسته هر وقت که بخواهی. دریچه قلبت باز باز. دلت سوهان می­خورد، صاف می­شود. سختی قلبت فرار می­کند، نرم می­شود. می­دانی چرا؟ برای این­که اینجا حوزه استحفاظی خداست. از دل­ها و قلب­ها حفاظت می­کند.

□□□

اینجا قبرستان بقیع است. مرتضی گفت. محوطه بزرگی را دیدم مستطیل‌شکل که محیطش با نرده‌ها و دیوارها بسته شده. زاویه جنوبی را رد کردیم. ـ بیا... اون قبر امام حسنه... اونجاست... دیدی... اونم امام سجاد... می‌بینی یا نه... امام باقر... امام صادق... دیدی؟ برای چیزی که نمی‌بینم گریه‌ام می‌گیرد... این الشموس الطالعه؟ به یاد قبرهای مرده و درب و داغون وادی‌السلام قم می‌افتم که چقدر آبادتر از اینجاست. ایرانی‌ها گُله‌به‌گُله، ایستاده و نشسته روضه می‌خوانند، گوش می‌کنند و گریه. پیچیدیم به طرف حرم و گنبد سبز مرقد نبوی. در اینجا آمد و شد قیافه‌ها، کلکسیون ملت‌ها را چه خوب نشان می‌دهد! دو طرف این مسیر دویست سیصد متری با دیوارهای موقتی بالا رفته که آن طرفشان ماشین‌آلات و کارگرها مشغول کارند. می‌رسیم. اینجا سه در ورودی است. از در سوم تو می‌رویم. اولین چیزی که می‌بینم، جنگلی از ستون‌های زرشکی‌رنگ است که سقف گنبدگنبد حرم را روی سر خود گرفته‌اند. به خیال دیدن مرقدی شیعه‌ساز، به این طرف و آن طرف چشم می‌دوانم. گیجم.

ـ اینجاست، پشت این قفس بلند...

□□□

عقربه‌های ساعت سرازیر شده‌اند به طرف صبح. دوی نیمه‌شب است و فرودگاه جده. درون سالن انتظاری که به هشت زبان نوشته «خوش آمدید» منتظریم. جده را از هوا خوب دید زدم. شهر از بالا با چراغ‌های زرد جدول‌کشی شده بود. بعدها یکی از دوستان گفت که به جای درخت، تیر چراغ برق در این بندر کاشته‌اند. برای ورود به این سالن پُر انتظار از توی خرطومی رد شدیم که از درِ هواپیما به این سالن می‌رسید. با این حال شرجی این بندر اولین چیز محسوسی است که با تو برخورد می‌کند. و بعد از آن، مستراح‌ها و دستشویی‌های خوش ساخت که در کمال پاکیزگی پذیرای تجدید وضوی مؤمنین و مؤمنات هستند. همه چیز غیر از آن آفتابه‌های لوله کوتاه که با یک قلاده به گوشه مستراح زنجیر شده، در خدمت تو است. و یا آن سه آب سرد کن کرم‌رنگ ساخت کالیفرنیا که آب شیرین و خنک را با گلوی تو آشنا می‌کند. یک دوربین مدار بسته هم با چشم «واید» زاغ سیاه تو و تمام سالن را چوب می‌زند.

همه معطلی، برای ثبت و ضبط مشخصات زائران بود که روی «هارد» چهار کامپیوتر منتقل می‌شد. اول گمانم رفت به اینکه اسم‌ها را با لیست سیاه خود تطبیق می‌کنند، چون هادی غفاری را برگرداندند، و به همراه دو نفر دیگر. ولی خیلی زود قضیه فیصله پیدا کرد. شبیه حال‌گیری. بعد از بازرسی سطحی ساک‌ها و برخورد ملایم سعودی‌ها مراحل سه‌گانه انتظار، کامپیوتر و تفتیش به پایان رسید.

□□□

امسال بازارهای مدینه و مکه با حضور ایرانیان جشن گرفتند، بی صدا و بی نشان و حتما در سه سالی که ایرانی‌ها از مراسم حج محروم بودند عزا. شهروندان ما واقعاً در خرید اجناس یکه تاز هستند. در این روزهای آخر مغازه داران قیمت کالاها را بالاتر برده‌اند. صراف‌ها هزار تومانی‌ها را با عطش به ریال سعودی تبدیل می‌کنند. در مقابل هر هزاری سبز بیست و پنج ریال سعودی به تو می‌دهند اما اگر بخواهی ریال سعودی را با تومان عوض کنی باید بیست و هشت ریال بدهی تا یک هزاری سبز بگیری و این هنر صراف‌هاست.

□□□

مغرب بود که برای نماز جماعت جذب جمعیت شدیم. روزی ۵ بار مسجد پیامبر مثل آهن‌ربایی براده‌های مسلمان را به سوی خود می‌کشد. صف نمازخوان‌ها صحن و شبستان را ـ اگر بشود این اسم‌ها را به این مکان نسبت داد ـ خط‌کشی کرده بودند. باتوم ‌به ‌دست‌های سعودی با کلاه‌کاسک سفید مسلسل و بعضا به همراه ماسک ضد شیمیایی سیخ شده بودند در اطراف آن، حتی توی قبرستان بقیع.

□□□

اینجا مدینه است، مأمن پیامبر، شهر انصار، فرودگاه مهاجران، مرکز حکومت حضرت رسول. اینجا مدینه است، با مسجد قبا، کوه احد، خندق. اینجا مدینه است، با زخمی بزرگ و غربتی بزرگتر، بقیع. اینجا مدینه است با خبری ناپیدا و کعبه‌ای گمشده. اینجا مدینه است، نمایشگاه تاریخ و موزه‌ای مقدس. اینجا مدینه بود...، اما اکنون شهری است پوشیده از تشتک پپسی و قوطی‌های خالی «میراندا»، شهر تویوتا و کادیلاک، شهر باتوم‌های سیاه، شهر تظاهر و شهر معماران خرابکار. وقتی در شهر بگردی قلمت این گونه می‌چرخد، شاید، من امروز در شهر چرخیدم.

□□□

امروز دهم ذی الحجه است، یعنی عید قربان. در منا سه کار واجب داریم. اول رمی جمره عقبی، که زدن سنگ است - هفت تا از سنگ‌ها – به شیطان انتهایی. دوم کشتن قربانی و سوم تراشیدن سر با تیغ، از ته ته. الان هم خلوته هم خنک. بلند شید! کسی این را می‌گوید و رد می‌شود. بچه‌ها با این حرف بلند می‌شوند. تن خسته و ولو کرده‌ام را از زمین جدا می‌کنم و به دنبال آن‌ها به سمت شیطان راه می‌افتم. نه خلوت است نه خنک. می‌رسیم به جایی که دو طبقه است. طبقه پایین که محوطه وسیعی است بدون اسراف، توسط زائران کشور‌های دیگر پر شده. متراکم نشسته، خوابیده، ایستاده و خلاصه جاگیر شده‌اند. دو روز منا را در اینجا سر می‌کنند.

مشخصات کتاب‌شناختی

«سفر به قبله؛ یادداشت­‌های سفر حج ۱۳۷۰»، نوشته هدایت الله بهبودی در ۶۱ صفحه، در قطع رقعی با جلد شومیز، برای اولین بار در سال  ۱۳۷۰ توسط انتشارات سوره مهر چاپ شده است. چاپ پنجم این اثر در سال ۱۳۹۱ روانه بازار چاپ شد.

نسخه‌­ی الکترونیکی «سفر به قبله» در سایت طاقچه قابل خرید و مطالعه است.

نوا، نما، نگاه

پانوشت

  1. پرش به بالا به: ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ «کتاب سفر به قبله». فراکتاب. بی‌­تا. دریافت شده ۲۶ آذر ۱۴۰۳
  2. پرش به بالا به: ۲٫۰ ۲٫۱ «شوق رهبری برای زیارت خانه خدا». خبرگزاری ایکنا. ۳۱ تير ۱۴۰۰
  3. «هدایت الله بهبودی». ایران کتاب. بی‌­تا. دریافت شده ۲۶ آذر ۱۴۰۳
  4. ««هدایت الله بهبودی» به «روایت مرتضی سرهنگی»». مشرق. ۵ بهمن ۱۳۹۵
  5. پرش به بالا به: ۵٫۰ ۵٫۱ «بهبودی، هدایت‌الله». ویکی نور. بی‌­تا. دریافت شده ۲۶ آذر ۱۴۰۳
  6. «درباره‌ی کتاب «سفر به قبله»». دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه‌­ای. ۱۰ آذر ۱۳۹۰
  7. پرش به بالا به: ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ «ارزش سفرنامه نویسی از ۵۰۰ سال گذشته تا امروز». ایبنا. ۲۹ فروردین ۱۳۹۳
  8. پرش به بالا به: ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ «به کتابم نمره ۱۵ می‌دهم، البته ۱۵ قدیم!». روزنامه جام جم. ۶ تیر ۱۴۰۲
  9. «نظر نادر ابراهیمی درباره سفرنامه هدایت‌الله بهبودی». تسنیم. ۲۱ آبان ۱۴۰۳
  10. «حاشیه رهبر انقلاب بر کتاب «سفر به قبله»». دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه­‌ای. ۱۳ آذر ۱۳۹۰