دری بر پاشنه اندوه
![]() | |
نویسنده | جواد گنجعلی |
ناشر | سخن گستر |
نخستین چاپ | ۱۳۸۷ |
تعداد چاپ | ۱ |
شمارگان | ۱۰۰۰نسخه |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۴۷۷۴۶۷۶ |
تعداد صفحات | ۱۲۰ |
موضوع | شعر |
زبان | فارسی |
قطع | رقعی |
ردهبندی دهدهی دیوئی | fa۱.۶۲۸ |
نوع جلد | شومیز |
مجموعه شعر «دری بر پاشنه اندوه» اثر جواد گنجعلی است که توسط انتشارات سخنگستر، درسال ۱۳۸۷ به چاپ رسیده است. این مجموعه دربردارنده شعرهای سپید با زبان منحصر به فردی است که به فرهنگ بومی زادگاه شاعر نیشابور تکیه دارد. این اثر در سال ۱۳۸۸ در بخش شعر بزرگسال، برگزیده ششمین جشنواره قلم زرین شده است.
«دری بر پاشنه اندوه» شعرهای سال ۸۴ تا ۸۶ جواد گنجعلی است. کتاب شامل ۶۴ شعر سپید است.[۱] از آنجایی که شاعر نیشابوری است اشعار او نیز به این گویش نگارش شدهاند. زبان شاعر در این کتاب، زبانی نسبتا آهنگین و کمی متمایل به آرکائیسم است و گاه به صراحت بیان نزدیک میشود. شگردهای شاعرانه در مجموعه «دری بر پاشنه اندوه» دیده میشود و خواننده متوجه صنعت تلمیح میشود که به صورت اشارات تاریخی - آیینی در کتاب بچشم میخورد.[۲]
درباره نویسنده
جواد گنجعلی، شاعر، نویسنده و منتقد ادبی در بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۵۳ در «دررود» یکی از شهرهای نیشابور به دنیا آمد. عشق او به ادبیات، نخست با نوشتن داستانهای کوتاه شروع شد. کم کم زندگی در فضای نیشابور او را به سمت شعر کشاند.
مرگ شاملو و البته اوضاع نابه سامان شعر سپید دهه هفتاد، که بیرغبتی انبوه شاعران جوان به سپیدسرایی را به دنبال داشت، گنجعلی را به استفاده نو از قالبهای کهن کشاند.[۳] «بیتفاوتی در نور زرد» و مجموعه شعر «موهبت غریب وال بودن» اثر دیگر این نویسنده میباشند.[۴]
نظر نویسنده درباره اثر
شناخت روح جامعه
هنر، در پررنگ كردن باورهای مذهبی و رواج خرافات و همچنين، كمرنگ كردن هر دو مورد نقش مهمی دارد. از آنجايي كه زبان هنر، زبان گويايی است و مردم به راحتي با آن ارتباط برقرار ميكنند، هر كلام و انديشهای كه به وسيله آن بيان شود، بيشتر مورد اقبال عمومی واقع خواهد شد.
اين هنر ميتواند شعر، سينما، داستان يا موسيقی باشد. مردم به هنرمندان خود خيلي نگاه ميكنند. براي انديشيدن و چگونه تفكر كردن، نگاهشان به سمت هنرمندان است. بارها ديده شده است كه مردم از رفتار، انديشه، تفكر و احساسات هنرمندان براي خود مدل كوچکی ساخته و آن را در زندگي اجرا ميكنند. بنا به گفته دکتر علي شريعتی، يك هنرمند بايد روح جامعه خود را بشناسد. روح جامعه ما، روح معنوی است و از آنجايي كه شعر ميتواند بر افكار عمومی تأثير بگذارد، هنرمند زيرک و باهوش بايد در راستای معنويت گام بردارد.
گامی رو به پیشرفت
اصولاً اگر انسان به پیشرفت فکر نکند و حداقل امیدوار نباشد که به یک چشم انداز بزرگتر می رسد، دست به کاری نمی زند، نظر من این است که این کتاب قدمی است رو به جلو، مهم برای من قدم برداشتن است، چه قدرش مهم نیست. البته تشخیص این موضوع در حقیقت با مخاطب و منتقد است و ورای اینها، تشخیص اصلی با زمان است، که هیچ وقت در قضاوتش خطا نمی کند !

شعریت مهم است نه قالب
شاعر معمولاً بعد از یک مدت غزل کار کردن، به تکرار می رسد او به راحتی می تواند تمام حرفهایش را موزون بگوید، اما به نظر من محتواست که قالب را مشخص می کند. اگر امروز من کار سپید چاپ کرده ام، معنایش تضاد با غزل نیست. یعنی امروز هم اگر قرار باشد، تغزل کنم، به غزل رجوع می کنم. در مجموع به عقیده من «شعریت» یک اثر مهم است، نه قالب آن.
هیچ مهم نیست که شعر در چه قالبی باشد. اصالت، با شعر بودن است، اما شعر سپید، شعری است که از جنس زمان ماست و توانایی جهانی شدن را بیشتر دارد.
در این قالب بیشتر می شود حرف زد و به راحتی می توان اندیشه را به مخاطب انتقال داد، چون درگیر وزن و قافیه نیستی. البته اعتقاد من بدین معنا نیست که هر شعر سپیدی شعر باشد. همچنان غزلهای درجه چهارم را بر بسیاری از شعرهای سپیدی که امروز خوانده می شود، ترجیح می دهم .
جوایز و افتخارات

این اثر در سال ۱۳۸۸ در بخش شعر بزرگسال، برگزیده جشنواره قلم زرین شده است.[۵]
اظهار نظرها درباره اثر
تقی خاوری؛ منتقد ادبی
عصیانی در کلمات نیست
« | در دفتر شعر «دری بر پاشنه اندوه» سروده جواد گنجعلی، عصیانی در کلمات نیست، واگویه تامل است. شاعری که بر شکست آدمیان گریه خدا را میبیند، نه جرمی در شراب میبیند و نه گناه داروغههای مست را. همه چیز در نگاهش به تماشا میآید، بیآنکه به قضاوت بنشیند. در شعر گنجعلی، رنگها سیاه و سفید نیستند؛ حتی اندوه را نیز سیاه نمیبیند. میترسد اندوهش گم شود. در همه چیز تامل میکند تا به مرز دانایی برسد. «تابستان به عبث تنش را/ پشت پردههای تور پنهان میکند/... / کسی که/ اندوه یک روزنامه دیواری را دارد/ با خبرهایی سوخته.»
او کولهباری از گذشتگان را که میراث گرانقدر و تاریخی است، پیش روی خود میگشاید تا مسیر جدیدی از این میان باز گشاید. از این روی همه چیز در شعرش به هم میآمیزد؛ حتی آرش کمانگیر باستانی در شعر او به چیزی دیگر تبدیل میشود: «زهدان این کمان بوی فراق میدهد/... / که خدنگ آن خدعه است...» تا جایی که میگوید: «بگذر از این کمان کج خلق و تیری مشکوک که شاید بر جگر عزیزی بنشیند... این آرش کمانگیر، کماندار ناکام است که رگ و پیاش از هم گسسته میشود.» |
» |
حسین لعل بذری؛ نویسنده و منتقد
سروده هایی با وسواس ستودنی

« | جواد گنجعلي در اين دومين دفتر سرودههايش آنچنان وسواسی ستودني به خرج داده است كه گذشتن از كنار هر يک از شعرهايش، جفايی است در حق او و مجموعه به غايت دلنشينش.
او چه در انتخاب عناوين و نام اشعار (كه باري به هرجهت نامی برنگزيده و اسم ها نيز گويي خود پارهای از شعر هستند) و چه در تقدم و تاخر و چينش اشعار، هوشمندی كرده است. براي اندوه ماكسي ميليان شعر آغازين مجموعه چنان لغزنده است كه به ناگاه خواننده را از عصر حاضر جدا ميكند و به فضا و زمانی غريب و دور ميبرد و با تلميحی زيبا، ذهن او را به داستان اصحاب كهف پيوند ميزند. آنگاه از زبان يكي از آن چند نفر كه به خوابي سنگين رفته بودند، ماجرايي عاشقانه را به طرز غم انگيزی روايت ميكند. اين گريز به ماجراهای تاريخی و البته بسنده نكردن به بازگويی تكراری واقعه از ويژگی هاي شعر گنجعلي است. گنجعلی به اين واسطه، تعريفی ديگرگونه از داستان و روايتی تازه كه شايد چندان با پيش فرض های ذهنی ما همخوانی نداشته باشد به ما ارائه ميدهد و بدين سبب يک ساختارشكنی زيبا و غيرقابل انتظار در ذهن ما شكل ميدهد . |
» |
برشی از متن

که زهدان این کمان بوی فراق میدهد
که مرز یعنی جدایی
گذر از این پیکان کج خلق
که سینه کوههای قفقاز
هر بهار
با صدای برههای ما رگ میکند
درنگ کن
که اگر پسین فردا
در سواد سپاهی دور
ضربه شصت تو
تیری از غیب باشد
که بر جگر عزیزی مینشیند
دیگر به هیچ کارمان نمیآید
فراخنای این وطن[۶]
برف که آرام بگیرد
صدایت را چون دستمالی سفید
تا میکنم و در جیب پیراهنم میگذارم[۷]
مشخصات کتاب شناختی
دری بر پاشنه اندوه، با یک هزار جلد شمارگان و ۱۲۰ صفحه، برای نوبت اول در سال ۱۳۸۷، از سوی انتشارات سخن گستر، منتشر شده است.
پانوشت
- ↑ «جواد گنجعلي شعرهاي «دري بر پاشنهي اندوه» را ميخواند.» ایسنا. ۱۳ مرداد ۱۳۸۸
- ↑ «دری بر پاشنه اندوه به پیشخوان شعر آمد.» سایت خبرگزاری جمهوری اسلامی. ۲۷ مهر ۱۳۸۷
- ↑ «جواد گنجعلی». ایران کتاب. دریافت شده در ۱۰ آذر ۱۴۰۳
- ↑ «تمرین میکنم شاعرانه زندگی کنم». قدس. ۹ مهر ۱۳۹۹
- ↑ ««قلم زرین» برگزیدگان خود را شناخت». ایبنا. ۱۳ تیر ۱۳۸۸
- ↑ «حکایت پلنگی که از فتح قله های جهان خرسند نیست!». وبلاگ روشنتر از خاموشی. ۲۶ مرداد ۱۳۸۷
- ↑ «واگویه تامل». روزنامه اعتماد ملی. دریافت شده ۱۰ آذر ۱۴۰۳