باران تمشک
باران تمشک | |
---|---|
![]() | |
نویسنده | مصطفی فعلهگری |
ویراستار | حامد رشاد |
ناشر | سوره مهر |
محل نشر | تهران |
تاریخ نشر | ۱۳۹۸ |
تعداد چاپ | چاپ اول ۱۳۹۸ |
شابک | ۹۷۸۶۰۰۰۳۲۲۰۶۹ |
تعداد صفحات | ۲۰۴ |
موضوع | داستان فارسی ـ قرن ۱۴ |
زبان | فارسی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
«باران تمشک» رمانی، نوشته مصطفی فعلهگری با موضوع انقلاب است که در سال ۱۳۹۷ توسط انتشارات سوره مهر ، به چاپ رسیده است . این اثر در جشنواره «کتاب تاریخ انقلاب اسلامی » در بخش رمان تاریخی به رتبه نخست دست یافته است و در سال ۱۳۹۸ برگزیده جشنواره قلم زرین در بخش رمان بزرگسال شده است.
«باران تمشک» نوشتهی مصطفی فعلهگری، با نگاهی انتقادی به مبارزهی مسلحانهی طیف جریان فداییان خلق قبل از انقلاب میپردازد و در واقع یک تریلوژی است که جلد اول آن «باران تمشک» است و دو جلد دیگر هنوز منتشر نشده است.[۱]
سیاوش پسری جوان است که در زندانهای رژیم پهلوی شکنجه می شود. داستان با توصیفات او از شکنجهها آغاز میشود و او در زیر شکنجه ها شروع به یادآوری خاطرات کودکی و نوجوانی اش و لحظههایی از زندگی با خانوادهاش می کند. در تمام داستان ما در حال رفت و آمد به گذشته و حال این جوان هستیم و رویا و خاطره و واقعیت در کنار هم این داستان جذاب را شکل میدهد.[۲]

خلاصه اثر
داستان درباره نوجوانی است که دو اسم دارد؛ سیاوش و حسین؛ این نوجوان داستان دردمندی یک خانواده مبارز انقلابی را روایت میکند که سه جهانبینی در آن جریان دارد.
یک جریان جهانبینی متعلق به پدر راوی داستان است که یک مبارز حزب توده ایران بوده و در سال ۱۳۳۲ تیرباران میشود. یک جریان مادر راوی است که به سازمان چریکهای فدائیان خلق ایران پیوسته و ناپدید شده و راوی داستان که یک نوجوان است، در پی جستوجوی مادر خود است.
این جستوجو بین سالهای ۵۰ تا ۵۷ اتفاق میافتد. یک جریان فکری دیگر در رمان وجود دارد که مربوط به پدربزرگ راوی است. این پدربزرگ، پیرمردی آزمون پس داده در سختی و رنجهای زندگی است که باورهای ملی و مذهبی دارد.
این سه جریان فکری که جریانهای فکری اساسی در جنبشها و نهضتهای ۱۰۰ سال اخیر ایران هستند، چکیده و نمونهوار توسط راوی در ساحت و قالب خانواده تبیین و بیان میشود. داستان خیلی اوج و فرود دراماتیک و بازارپسند ندارد؛ رخدادها درونی و عاطفی است و میتوان گفت که رخدادها تا حدودی نیز فکری و فلسفی هستند.[۳]
درباره نویسنده

مصطفی فعله گری سال ۱۳۴۱ خورشیدی در شهر مرزی «قصرشیرین» به دنیا آمد؛ وی فارغ التحصیل دانشسرای تربیت معلم است[۴] و تا سال ۶۴ که به تهران بیاید سابقه تدریس دارد. پس از مهاجرت به تهران بود که نویسندگی را به صورت جدی آغاز کرد.[۵] با محمود دولت آبادی، به آذین، احمد محمود، اخوان ثالث نیز ارتباط و رفت و آمد داشت و در دهه ۶۰به سمت نقدادبی رفت.[۶] دودشدن در بزم اهریمن- چاه پر کژدم- باران تمشک- خشت سرخ درباره احمد محمود، از دیگر آثار این نویسنده است.[۷]
نظر نویسنده درباره اثر
این کتاب را براساس مبنای هویت فرهنگی و ملی ایرانیان و با نگاه غیرحزبی و انتقادی نوشتم. زبان داستان من بیشتر به شعر نزدیک است و هدفم این است که رمان شاعرانه بنویسم که از نسل شعر باشد زیرا دیالکتیک جنگ مسلحانۀ داخل رمان را تلطیف میکند.[۸]
داستان نگارش اثر
فکر نوشتن به سرم زد
ایده کتاب از سالها پیش در ذهن من شکل گرفت. شاید از سالهای ۵۷-۵۶ که در واقع پیشلرزههای مبارزاتی قبل از پیروزی انقلاب اتفاق افتاده بود. در آن سالها من یک رمان به نام «آتش در مشت» نوشتم؛ رمانی که در حدود ۲۰۰ صفحه بود و ساواک آن را در کرمانشاه خمیر کرد.
این اثر را در سنین خیلی پایین نوشتم و آن اندیشه در من ماند به عنوان یک زخم فکری تا دوباره بتوانم رمان دیگری درباره مبارزات چریکی در ایران بنویسم؛ چراکه در آن سالها شهر ما، قصرشیرین -که یک نقطه مرزی بود- گذرگاهی برای عبور چریکها از مرز ایران به سمت عراق و سپس رفتن به فلسطین بود.
من در آن شرایط یک نوجوان کتابخوان و خیلی حساس به مسائل سیاسی و اجتماعی بودم و میپاییدم و میدیدم که این چریکها چگونه در پوشش کارگر، تاجر و گردشگر به شهر ما میآمدند. من ایده «آتش در مشت» را از همین عبور چریکها از آن شهر کوچک گرفتم؛ بعدها با تحولاتی که در خودم اتفاق افتاد و شرایط اجتماعی، خواستم این داستانها را در قالب یک سه گانه به نام «خیش و خاک خطه خورشید» روایت کنم که نخستین اثر همین «باران تمشک» است.[۳]

سرگردان میان ناشران
این اثر بیش از ده سال در کش و قوس انتشار بود و سرگردان میان ناشران گوناگون. حتی در مقطعی دست نوشته آن که در اختیار یکی از ناشران نام آشنا بود مفقود شد؛ اما خداوند کمک کرد و سال ۹۷ با اعمال نفوذ یکی از دوستان فرهنگی، از مرز کارشناسیهایی که میگفتند این اثر ضعیف است، گذشت و خوشبختانه جایزه قلم زرین هم گرفت.[۳]
این اثر نباید داروی شود
داستان از این قرار بود که در آن زمان زندهیاد امیرحسین فردی بسیار از انتشار این کتاب حمایت کرد و حتی این اثر را تا مرحله نهایی داستان انقلاب بالا برد؛ اما دست ناپیدایی دستنوشته رمان را از دور نهایی بیرون کشید؛ این را داورها به من گفتند. گفتند که دستنوشته رمان بالا آمده بود؛ اما کسی آمد و گفت که این اثر را داوری نکنید. بعد آن دستنوشته گم شد و به نظرم با خواست خداوند بود که پیدا شد.
جوایز و افتخارات
- اثر برگزیده جشنواره «کتاب تاریخ انقلاب اسلامی»در بخش رمان تاریخی، سال ۱۳۹۹
- اثربرگزیده جشنواره قلم زرین در بخش رمان بزرگسال، سال ۱۳۹۸
نشستهای مهم درباره اثر

♦ نشست نقد و بررسی رمان «باران تمشک» باحضور نویسنده و جمعی از اهالی ادبیات در کتابخانه علامه قطب الدین رازی شهر قم .۲۷ شهریورماه ۱۳۹۸.[۱]
♦ نشست نقد و بررسی کتاب «باران تمشک» با حضوراحمد شاکری منتقد و حامد صلاحی مجری و کارشناس حوزه کتاب در حوزه هنری انقلاب اسلامی و با همکاری تُم استوری. ۲۹ بهمن ۱۴۰۲.[۹]
اظهارنظرها درباره اثر

جهانگیر خسرو شاهی، منتقد ادبی
« | من به عنوان یکی از داوران جشنواره قلم زرین، مایل بودم «باران تمشک» یکی از آثار برگزیده شود. نثر این کتاب از آغاز تا پایان نسبت به کارهای قبلی آقای فعله گری و نسبت به معمول ادبیات داستانی امروز کشور فوقالعادگی دارد و به لحاظ نثر یک کار مهم و ماندگار است. مشخص است که روی کلمات این کتاب و ساختار آن بسیار کار شده است.
یکی از نکات ارزشمند این کتاب، شخصیت اصلی آن است که دارای دو اسم «حسین» و «سیاوش» است و به نوعی فرهنگ ایرانی و اسلامی را در آمیخته است و این کاری هوشمندانه محسوب می شود. آقای فعله گری در جریان انقلاب بودند و به عنوان یک علاقمند به انقلاب، اثری ارزشمند به نام «باران تمشک» را خلق کردهاند؛ اما آن چیزی که این کتاب را به انقلاب اسلامی متصل می کند، ساواک و شکنجه نیست، بلکه نام مقدس امام حسین (ع) است و در جای جای این کتاب نام اباعبدالله (ع) می درخشد. |
» |
برشی از متن
درون تن آدمی گرم است. تن آدم زنده گرم است. تن زنده گرم است. زندگی گرمترین گرماست. پس چرا من سردم شده است؟ این تن زنده و تپندۀ من میرود تا در سرما بخشکد: «باید به زندان برگردم؟» خودم از خودم میپرسم. خودم هم پاسخ خودم را میدهم: «آزادیات را پس میزنی، برای گریز از سرما و یخ زدن؟ یخ زدن در سرمای زمستان سخت بهتر از گرم شدن در چهار دیواریهای زندان است...»
نیم ساعتی است که از آن ویرانۀ کمجا بیرون زدهام تا خودم را به شهر برسانم. راه که میروم، گرمتر میشوم و بیشتر میاندیشم. دلم نان گرم میخواهد. از جایی دور زوزههای گرگی تنها را میشنوم. زوزهها را با گوشهای تیز گوش میدهم و به سویی گام برمیدارم که مرا از آن گرگ تنها دور میکند؛ به سوی شهر که دیگر میتوانم در پناه سپیدهدم زمستانی چراغهای آن را، تک تک و چند تا چند تا، ببینم. باید خودم را به جایی برسانم که اندکی گرما داشته باشد.
شاید اگر برف را خوش نمیداشتم، برف مرا میکشت. به جوی آبی رونده و خوش آواز میرسم. امید، رفتن، از این شب سرد بیآتش به سوی خورشید شتافتن، پیام این جوی روندۀ کوهستانی است به من که آهنگ به هم خوردن دندانها و خسخس خشک و سوزندۀ سینهام با نوای آن اینک درمیآمیزد. میایستم. جوی تند میرود. باید برود. اگر نرود، یخ میزند. از بلور نرم آب این جوی بخاری خوش برمیخیزد و گرمای اندک آن را پوست دستهایم در هوا میرباید. پیشتر میروم. باید خم شوم. «از کجا میآیی جوی گرم و نازنین؟!» نازم میکند. دستهایم را در آب گرم آن جان میدهم. گرمای خورشیدی آن به گرمای مهربانیهای مادربزرگ از دست رفتهام میماند.
مشخصات کتابشناختی
رمان «باران تمشک» نوشتهی مصطفی فعلهگری، ویرایش حامد رشاد، در قطع رقعی و با جلد شومیز در قالب ۲۰۴ صفحه، در سال ۱۳۹۷ توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. نسخه الکترونیکی کتاب در سایت کتابراه ، فراکتاب و طاقچه دردسترس است.
نوا، نما، نگاه

- نشست نقد و بررسی «باران تمشک».تم استوری. ۵ اسفند ۱۴۰۲. دریافت ۱۵ آذر ۱۴۰۳
- باران تمشک در بوته نقد .تم استواری. ۲۶اسفند ۱۴۰۲. دریافت ۱۵ آذر ۱۴۰۳
- مصطفی فعلهگری در ویژهبرنامه «حوالی کتاب». حوالی کتاب. ۴آذر ۱۴۰۳. دریافت شده در ۱۵ آذر ۱۴۰۳
پانوشت
- ↑ پرش به بالا به: ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ «پیوند هوشمندانه فرهنگ ایرانی اسلامی در باران تمشک». پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانههای کشور. ۲۷ شهریور ۱۳۹۸. دریافت سده در ۱۵ آذر ۱۴۰۳
- ↑ «کتاب باران تمشک». طاقچه. دریافت شده در۱۵ آذر ۱۴۰۳
- ↑ پرش به بالا به: ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ «ازآتش در مشت تا جایزه در دست/ نویسندگان انقلاب فارغ بال ندارند». ایبنا. ۲۹ اسفند ۱۳۹۹. دریافت شده در ۱۵ آذر ۱۴۰۳
- ↑ «گفت و گو با مصطفی فعلهگری: دور باطل در نقد ادبی امروز ایران». ۲۸ بهمن ۱۳۸۶. دریافت شده در ۱۵ آذر ۱۴۰۳
- ↑ «مصطفی فعله گری». ایران کتاب. دریافت ۱۵ آذر ۱۴۰۳
- ↑ «پیوند هوشمندانه فرهنگ ایرانی اسلامی در باران تمشک». پایگاه اطلاع رسانی نهاد کتابخانههای کشور. ۲۷ شهریور ۱۳۹۸. دریافت شده در۱۵ آذر ۱۴۰۳
- ↑ «مصطفی فعلهگری». سوره مهر. دریافت شده در ۱۵آذر۱۴۰۳
- ↑ «باران تمشک را با نگاه غیرحزبی و انتقادی نوشتم».هنر آنلاین.۳۰آبان۱۴۰۲. دریافت شده در ۱۵آذر۱۴۰۳
- ↑ «باران تمشک نقد و بررسی میشود». خبرگزاری مهر. ۲۸ بهمن ۱۴۰۲. دریافت ۱۵ آذر۱۴۰۳