آه با شین
رمان «آهِ با شین» نوشته محمدکاظم مزینانی، روایتکننده فعالیت یک مبارز چپ با فضای فکری کمونیستی در مبارزات انقلاب اسلامی است. این کتاب اولین بار در سال ۱۳۹۲ توسط انتشارات سوره مهر چاپ شد و در سال ۱۳۹۳ جایزه ادبی جلال آلاحمد را از آن خود کرد.
رمان «آهِ با شین»، نوشته محمدکاظم مزینانی داستان، روایت زوال یک خاندان قاجاری در سه لایه است. هرکدام از این خاندان بخشی از ماجرا را روایت میکند و با ایجاد تعلیقهای به جا و مناسب، خواننده را تا پایان داستان همراه خود میبرد. آهِ با شین را میتوانیم رمانی تاریخی نیز بدانیم؛ چراکه در پسزمینه داستان از فصل اول تا انتها به ترتیب برهههایی از تاریخ معاصر ایران مانند دوران رضاشاه و فرمان کشف حجاب، جنگجهانی و سقوط رضاشاه، سر کار آمدن محمدرضا پهلوی، اصلاحات ارضی، مبارزات سیاسی پیش از انقلاب و بعد از آن و حتی جنگ تحمیلی و زمان حال، دوره میشوند. این اثر با استفاده از نثری سلیس و لحنی مناسب، همینطور استفاده از تعلیق و کشش، داستان جذابی خلق میکند تا خواننده را در مسیر یادآوری تاریخ معاصر با خود همراه سازد. در این رمان به نوعی به تناقضات و تفاوتهای نسلی بین شخصیت اصلی و فرزندش اشاره شده است.[۱]
خلاصه اثر
دومین رمان بزرگسال محمدکاظم مزینانی بعد از شاه بی شین به نام «آهِ با شین» با موضوع انقلاب است. این رمان اصلاً ربطی به رمان شاه بیشین ندارد. «آهِ با شین» روایتکننده فعالیت یک مبارز انقلابی چپ با فضای فکری کمونیستی است. داستان از دهه بیست شمسی و بدو تولد شخصیت اصلی داستان آغاز میشود و تا سال ۱۳۹۰ ادامه دارد. این کتاب اطلاعات خوبی به خصوص در حوزه مردمشناسی در اختیار خواننده قرار میدهد. نویسنده قبل از نگارش داستانش بر روی مسائل تاریخی جستوجو کرده است و اثر، یک اثر سهگانه به شمار میرود. در «آهِ با شین» بار اصلی داستان در گذشته نهاده شده و چندین نسل را روایت میکند. قوت اصلی کار مزینانی نثر کار و توصیفات آن است.[۲]
راوی دانای کل، داستان را در سه لایه مختلف برای خواننده تعریف میکند:
- لایه صفر داستان، زمان حال شازده پنجم یا تهتغاری است که تا آخر، نام دقیقش مشخص نمیشود. شازده در زمان حال داستان بالای هفتاد سال سن دارد و بیماری قلبی و سکته او را زمینگیر کرده است. در این لایه، دست و پنجه نرم کردن او را با بیماریاش، خاطرات گذشته و پسرش «کاوه» که تنها میراث خانواده سالاری است میبینیم. کاوه معتاد است و زندگی خانوادگیاش در حال فروپاشی
- در لایه دوم داستان که به صورت فلشبک ارائه میشود، داستان خاندان سالاری از نوادگان فتحعلی شاه قاجار روایت میشود. داستان در این لایه خطی تعریف میشود و رو به جلو میرود. به مرور خواننده با شخصیتهای زیاد آن آشنا میشود، زندگی هر یک را میخواند و سرنوشتشان را تا مرگ دنبال میکند
- در لایه دیگری از داستان، خردهروایتهای مربوط به شخصیتها به صورت صحنهای از گذشته آنها ارائه میشود که کمک شایانی به عمقبخشی شخصیتها میکند.[۳] مهم نیست شخصیت تا چه حد فرعی یا اصلی باشد، هرجا لازم بوده که درباره شخصیتی بیشتر بدانیم، راوی آن را از ما دریغ نمیکند و با صحنهای جذاب و گرهگشا اطلاعات لازم را درباره شخصیت و ماجرای مدنظر ارائه میدهد. برای مثال خردهروایتهای مربوط به زندانیان همبند شازده، مثل «اسمال منیژه» و دیگران از نمونههای مدنظر داستان است
سبک کتاب در عین اینکه واقعگرایی است، توجه به اصول جادویی همچون جن و ماورا دارد. نویسنده زندگانی شخصیتهای داستانی این مجموعه را بهتصویر کشیده است. رمانی است که گذشته و شرایط دوران گذشته را بازگو میکند. این کتاب دارای شخصیتهای تاریخی واقعی اصلی و فرعی است که به صورت واقعی، در داستان گنجانده شدهاند. در بررسی دقیقتر آن را بتوان به عنوان یک رمان نیمه تخیلی، زندگینامهای معرفی نمود.[۴]
درباره نویسنده

محمدکاظم مزینانی در سال ١٣٤٢ در دامغان متولد شد و تحصیلات خود را در رشته زبانوادبیاتفارسی به پایان برد. او از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۷۴ در روزنامههای کیهان و همشهری فعالیت روزنامهنگاری داشته که این فعالیتها تا به امروز هم بهصورت پراکنده در نشریات ادبی تداوم داشته است. در بخش تألیف کتاب هم اغلب آثار وی در حوزه شعر کودکونوجوان است که تعداد آنها به بیش از بیست عنوان میرسد.
در حوزه ادبیات داستانی، این نویسنده کتابهای متعددی را برای گروه سنی کودکونوجوان به چاپ رسانده است که از میان آنها میتوان به «ماه در گهواره»، «پسری که تنها بود»، «رازهای زندگی یک کلاغ» و «پاییز در قطار» اشاره کرد. در بخش بزرگسال، رمان شاه بیشین اولین تجربه این نویسنده در این حوزه محسوب میشود که پیش از انتشار در نخستین جشنواره داستان انقلاب برگزیده شد و پس از بازنویسی نهایی در سال ۱۳۸۹ چاپ اول آن توسط انتشارات سوره مهر در تهران چاپ و منتشر شد.
در حوزه کودک و نوجوان نیز در سال ۱۳۸۵ کتابش با عنوان «پاییز در قطار» توانست جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در بخش کودک و نوجوان را بهدست آورد. چندی پیش از او رمانی درباره زندگانی محمدرضا پهلوی منتشر شد. این رمان که عنوان شاه بیشین برای آن انتخاب شده، در جشنواره داستان انقلاب ایران مورد تقدیر قرار گرفته بود.[۵]
نظر نویسنده درباره اثر
بخش دوم از یک داستان سهگانه
«آهِ با شین» بخش دوم سهگانهای است که شاه بی شین قسمت نخست آن است و جلد دوم این رمان بهشمار نمیرود. این رمان، داستان استبداد دیرپا در ایران را روایت میکند. در این داستان به زندگی مبارزان انقلابی پرداختهام که نظام خودکامهای را برانداختهاند. «آهِ با شین» قصد ندارد بهطور مستقیم به وقایع و مفاهیم انقلاب اسلامی بپردازد، مفاهیم انقلاب اسلامی در قالب داستان روایت میشود و بیشتر تأكیدم بر قوت و استواری داستان اثر بوده است. رمان «آهِ با شین» درباره پیرمردی است كه دوران سختی را پشتسر گذاشته و مشكلات فراوانی داشته است. شخصیت داستان مبارزات پیش از انقلاب و زندان را تجربه كرده و از این تجربهها میگوید. برخی از اتفاقاتی كه در كتاب توصیف شده بر اساس خاطراتی است كه خودم از انقلاب داشتهام. رمان «آهِ با شین» به نوعی ادامهای بر رمان «شاه بی شین» است. در رمان نخست زندگی شاه (محمدرضا پهلوی) و اطرافیانش را روایت كردهام و در این رمان زندگی یك مبارز در دوران انقلاب اسلامی را به رشته تحریر درآوردهام.»[۶]
به آرمانهای محمدرضا پهلوی پرداختم
در جلد اول این سهگانه با موضوع «شاه بی شین» به سوژه شخصی مثل محمدرضاشاه میپرداخت. البته نگاه کتاب بیشتر به این بود که او چه انسانی بوده و شاید مثل هر کس دیگری احساسات، اشتباهات و مسائل دیگری داشته باشد. همچنین در کتاب دوم با عنوان «آهِ با شین» به این موضوع پرداختم که محمدرضا پهلوی به عنوان یک انقلابی چه آرمانهایی داشت.[۴]
به اندازه خودم به پهلوی پرداختهام
به اندازه خودم، نظام شاهنشاهی را به چالش کشیدم اما امروز لازم است با روشی جدیدتر به گذشته بپردازیم تا ارزش انقلاب بیشتر مشخص شود. در این رمان بیشتر به دنبال ارائه کالبدشکافانه از شخصیت آخرین شاه ایران بود و اینکه انقلابیون چه ویژگیهایی داشتند. هدف اصلیام در نوشتن «آهِ با شین» پاسخ دادن به همین سؤالات بود. باید پاسخ داده شود که پدران ما انقلاب کردند و ما امروز در کجا قرار داریم.[۷]

نقد و بررسی اثر
«آهِ با شین» از لحاظ تاریخی به گذشتهای دور میرود و داستان شازدههای قاجار را روایت میکند. این رمان، دیگر مانند اثر پیشین، دغدغه سندسازی تاریخی ندارد و با اینکه معادل هرآنچه نویسنده توصیف میکند را میتوان در کتابهای تاریخی مربوط به قاجارها مشاهده کرد، اما تخیل، عرصه ظهور بیشتری یافته است و نویسنده آزادانه، روح غالب زمان را با کنار هم قرار دادن تصاویر زنده و بهواسطه جادوی کلمات بر ناخودآگاه خواننده، نقش میبندد. اما دیگر شخصیتها دقیقاً معادل بیرونی نظیر به نظیر ندارند. ببری خان، گربه مخصوص ناصرالدین شاه، بهانهای میشود برای ساختن شخصیت الیجه که روح شازده بزرگ را در کالبد دارد. جیران میشود آهو و انیسالدوله که تا سنپترزبورگ با ناصرالدینشاه همراه بود و مجبور به بازگشت شد، میشود یکی از سوگلیهای بینام حرمسرا. رمان، قابلیت تقسیمشدن به دو فضای مستقل را دارد. دنیای پهلوی و بعد از آن انقلاب، تا سال ۱۳۹۰ که فضایی واقعگرایانه دارد و دنیای قاجارها که در هالهای از ابهام و افسون پنهان شده. فضایی سنتی که در آن، آنهاییها بیشتر از اینهاییها، حضور دارند.[۸]
داستان از زبان تهتغاری، پنجمین شازده قاجاری روایت میشود که تصمیم میگیرد شاهزاده نباشد، به مردم بپیوندد و تودهای شود. او فرزند ناخلف نوعی اشرافیگری است که با برخاستن در مقابل این نظام، علیه تاریخ و هویت اجدادیاش برمیخیزد و در نهایت از درون، دچار ازخودبیگانگی شده و از بیرون از سوی جامعه طرد میشود. در کنار زاویه دید دومشخص که خواننده را در جایگاه راوی قرار میدهد تا با او همه چیز را از نزدیک تجربه کند، رمان همزمان به درون طبقات مختلف اجتماعی سرک میکشد و از هر طبقه نمایندهای انتخاب میکند تا حوادث را با نگاه خود روایت کند. «آهِ با شین» با استفاده از نثری سلیس و لحنی مناسب، همینطور استفاده از تعلیق و کشش، داستان جذابی خلق میکند تا خواننده را در مسیر یادآوری تاریخ معاصر با خود همراه سازد.[۸]
جوایز و افتخارات

- اثر برگزیده هفتمین دوره جایزه ادبی جلالآلاحمد سال ۱۳۹۳[۹]
- اثر برگزیده دوازدهمین جشنواره قلم زرین درسال ۱۳۹۳[۱۰]
نشستهای مهم درباره اثر

- نشست هفتگی شهر کتاب همزمان با دهه فجر انقلاب اسلامی در روز سهشنبه چهاردهم بهمن ۱۳۹۳. این نشست باحضور دکتر حسین بیات، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی، بلقیس سلیمانی، نویسنده و منتقد، و محمدکاظم مزینانی در مرکز فرهنگی شهرکتاب واقع در خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچه سوم برگزار شد.[۱۱]
- جلسه نقد کتاب «آهِ با شین» در حوزه هنری در ۲۹ فروردین ۱۳۹۴. این نشست با حضور محسن پرویز و محمدرضا سرشار به عنوان منتقدان اصلی و با مشاركت منتقدانی چون ابوالفضل طاهرخانی، اكرم سرداری، مریم شریف رضویان، سیداحمد موسوی، سهیلا ازگلی، رقیه مهری، یوسف یزدیان و سیدصالح یوسفی برگزار شد.[۱۲]
- نشست تخصصی نقد و بررسی کتاب «آهِ با شین» در حاشیه یازدهمین نمایشگاه کتاب استان مازندران در ۱۳۹۳. این نشست از سوی اداره کل کتابخانههای عمومی مازندران با حضور نویسنده اثر برگزار شد.[۷]
اظهارنظرها درباره اثر
بلقیس سلیمانی؛ نویسنده، داور جایزه ادبی جلال و منتقد ادبی
مدام در زمان سفر میکنیم
« | این رمان درباره زندگی یک انقلابی است که در زمان حال یعنی ۶۰وچندسالگیاش است و کتاب، نسل او و ۴ نسل پیش از او را روایت میکند. او پنجمین شازده از یک خانواده قجری است و ما با چهار نسل قبلی او هم آشنا میشویم. در این رمان، مدام از زمان حال به گذشته رفته و برمیگردیم. به نظرم این رمان، یک توبهنامه است؛ توبهنامه یک انقلابی. چه بخواهیم چه نخواهیم، همه انقلابها به زندگی روزمره میرسند. | » |
در جایزه جلال آل احمد به این کتاب رای دادم
« | من داور این دوره جایزه جلال بودم و به این کتاب رأی دادم. یکی به این علت که زبان برجستهای دارد و دایره واژگانی نویسنده، بسیار وسیع است. این زبان فقط گاهی سکتههایی دارد و علتش وارد شدن عناصر شاعرانه به زبان است که بهنظرم این مصیبت نویسندههایی است که شاعر بودهاند. آقای مزینانی در اواخر کار از نظر زبانی، عنان کار را از کف داده است. این اتفاقی است که برای همه ما نویسندهها میافتد. یعنی گاهی مقهور داستان خودمان میشویم. دلیل دومی که کتاب را برجسته میکند، این است که شخصیت در این رمان، از رهگذر تاریخ و تحولات اجتماعی به ما شناسانده میشود و این چیز کمی نیست. | » |

حسین بیات؛ نویسنده و منتقد ادبی
انقلاب از منظر تک بعدی روایت میشود
« | وقتی این رمان را میخواندم، آقای مزینانی را ندیده بودم و ایشان را برای اولین بار است که میبینم. تصور میکردم ایشان سن و سال بیشتری داشته باشند. اما این نکته که این کتاب را زیرمجموعه ادبیات انقلاب تلقی کنیم یا نکنیم، بستگی به این داره که ادبیات انقلاب را چه تعریف میکنیم؟ اگر قرار است ادبیات انقلاب را فقط مربوط به انقلاب اسلامی ایران بدانیم، این رمان، چندان وارد آن حوزه نمیشود اما با توجه به زمینههایی که انقلاب داشته، برخی رویدادها که منجر به پیروزی انقلاب شدند، هر چند از منظری تک بعدی، روایت میشود. | » |
دو روایت موازی
« | رمان دو روایت موازی دارد. شخصیتهای داستان، به نظر میرسد در فعالیتهایشان، انگیزه روشن و مشخصی ندارند. این رمان را میتوان، بخشی از حرکتهای موثر انقلاب دانست که این نقطه ضعف نیست. شخصیت ِ سالاری، غیر از مقاطعی که به گذشته گریز میزند، اطلاعاتی از امروز نمیدهد و داستان بر اساس روایت دیگر، پیش میرود. بعضی از رویدادهای داستان، به نظرم چندان منطقی نیستند. یا خوب تبیین نشدهاند یا بازبینی آن به خوبی انجام نشده است. یکی از نقاط قوت رمان، زبان بسیار درخشان آن است. در این کتاب، تقابل پررنگی بین سنت و مدرنیته دیده میشود. | » |
علیرضا قزوه؛ نویسنده و منتقد ادبی
تسلط عمیق نویسنده به خاطر شاعر بودن او نیز است
« | سمنان سرزمین راز و رمزهاست و رازورمز را در این اثرخوب باعنوان «آهِ باشین» میبینیم؛ نویسندگان امروز تسلط عمیقی بر واژهها ندارند اما در این اثر تسلط خوبی بر کلمه وجود دارد و این مسئله تنها از یک شاعر برمیآید. واژهآرایی در این کتاب دیده میشود که تمام شاعران بزرگ از آن استفاده کردند. کتاب «آهِ باشین» اطلاعات خوبی در اختیار خواننده قرار میدهد، بهخصوص در حوزه مردمشناسی و علومی که کمتر به آن ورود پیداکردهاید اطلاعات نویسنده مشخص میشود. نویسنده قبل از نگارش داستانش بر روی مسائل تاریخی جستوجو کرده است و اثر یک اثر سهگانه بهشمار میرود. «آهِ باشین» اطلاعات خوبی در اختیار خواننده قرار میدهد، بهخصوص در حوزه مردمشناسی و علومی که کمتر به آن ورود پیداکردهاید اطلاعات نویسنده مشخص میشود. نویسنده قبل از نگارش داستانش بر روی مسائل تاریخی جستوجو کرده است و اثر یک اثر سهگانه بهشمار میرود. | » |
محمدرضا سرشار؛ نویسنده و منتقد ادبی
تخیل روان داستان
« | تخیل روان نویسنده در این داستان چشمگیر است و نشان میدهد که ذهن نویسنده قصهپرداز است و توانسته آنها را خلق کند و از این نظر اثر شایستهای خلق شده است. | » |
تناقضات و ایرادات اثر
« | این داستان درواقع سرگذشت پنج نسل را مطرح میکند. نویسنده بر این باور است که داستان مدرن خلق کرده است؛ ولی فراموش کرده که داستان مدرن داستان پنج نسل نیست؛ زیرا مربوط به داستانهای قرن ۱۸ است و این تناقضی در مکتب داستان ایجاد میکند. داستان از پیرنگ حلقوی به سبک داستانهای مدرن استفاده کرده است و این سبک معمولاً در داستانهای فرمالیستی استفاده میشود. در داستانهای مدرن معمولاً میگویند که تاریخ تکرار میشود و جلو نمیرود. «تهتغاری» در این داستان اسمش ذکر نمیشود که به نظرم دلیلی برای این کار نیست. در این کتاب افراد مذهبی خرافی نشان داده شدهاند. این داستان همانطور که گفته شد داستان انقلاب نیست؛ زیرا مگر میشود زمان داستان تا سال۱۳۸۲ ادامه پیدا کند؛ ولی اسمی از [امام] خمینی بهمیان نیاید. درحالیکه رهبر انقلاب نیز به آن اشاره کردهاند این انقلاب در دنیا با نام [امام] خمینی شناخته میشود؛ اما در این داستان ما یکمرتبه هم اسم ایشان را نمیبینیم. به نظر من «آهِ باشین» یک کپیبرداری از شازده احتجاب گلشیری است که آن اثر نیز در نوع خود یک کپی ضعیف از خشم و هیاهوی فاکنر بود. رمان، مانند درختی است که همه شاخههایش در خدمت تنه باید باشد. این درحالی است که این رمان چنین ویژگیای ندارد و میشود شاخههای بسیاری از آن را عنوان کرد که هیچ ربطی به اصل ماجرا ندارد. | » |
محمدرضا بایرامی؛ نویسنده و منتقد ادبی
کتاب به غنای زبان فارسی افزوده است
« | ««آهِ با شین» کار شریفی است، مطالب زیاد داستان از زندگی شخصیتهای تاریخی و جزئیاتی که بیان میکند، لحظهای در آن احساس کمکاری و باری به هرجهت بودن نویسنده نمیشود. معمولاً شاعران، نویسندگان خوبی نیستند بهخصوص ازجهت نثر بسیار مشکل دارند این اتفاق برای مزینانی روی نداده است، در متن ۵۰ تا ۱۰۰ کلمه میتوانیم دربیاوریم که به غنای زبان فارسی افزوده است. توصیفات بسیار جلب توجه میکند. | » |
یوسفعلی میرشکاک؛ نویسنده و منتقد ادبی
رمانهای موفق مزینانی
« | «مزینانی عمیقتر از آلاحمد به تاریخ نگاه کرده است و این شاید بهدلیل ویژگیهای شخصیتی اوست. مزینانی با دوگانهای که قرار است سهگانه شود، باری را که سالها روی دلم سنگینیاش را حس میکردم برداشت. باید رمانی خلق میشد که جذاب، قابل خواندن، محل تأمل، برخوردار از تکنیک درست میبود، عواطف مخاطب را پس نمیزد، شعار نمیداد و در دایره تأویل، قابل استخراج حرفهایی برای راهگشایی انسان امروز میداشت. مزینانی رمانهای غیرموفقی نداشته که اکنون شاهد دو رمان موفق باشیم. هر دو اثر کارهای نخستین وی در عرصه نگارش رمان، موفقاند و از انسان امروزی سخن میگویند. یکی از موفقیتهای درخشان نویسنده این است که بهصورت اجمالی و در قالب خاندان سالاری توانسته است با زبردستی به چنین سیر تاریخی بپردازد. جزماندیشی ایدئولوژیک را در هیچیک از دو رمان مزینانی نمیبینیم.» | » |
محسن پرویز؛ نویسنده و منتقد ادبی
زاویه دید داستان به آن لطمه میزند
« | از دید من طرح داستان ضعف آشکاری دارد. بهگونهای که مقبول نیست. داستان میخواهد از نگاه تهتغاری به گذشته بازگردد که در عمل این اتفاق رخ نمیدهد. زاویه دید در این داستان از آن نکاتی است که موجب میشود به اثر لطمه وارد شود. زاویه دید بهگونهای است که بهنظر میرسد میخواهد از زاویه دید تهتغاری داستان روایت شود؛ اما نویسنده در بخشهایی نمیتواند به آن پایبند باشد. درمجموع در طرح و زاویه دید اشکال دیده میشود؛ اما شخصیتپردازی رمان قوی است و افراد را بهخوبی نشان داده است، همچنین در توصیفات و صحنهپردازی نیز خوب عمل شده و نکته اصلی و ویژه داستان نثر سالم و روان آن است. | » |
درستنویسی رعایت شده است
« | استفاده از افعال و جملات در این کتاب بهجا و درست و علائم نگارش در داستان بهموقع بهکار رفته است. این داستان روان نوشته شده و از دایره واژگان گستردهای بهره میبرد. توصیف صحنهها بهویژه در بخشهایی که مربوط که به زمان حال است توصیفهای موفقی است و وضعیت را در ذهن خواننده زنده میکند. در این رمان نویسنده به نکات ظریفی اشاره میکند که نشان از تسلط تاریخی نویسنده دارد و جزئینویسیهای نویسنده از نکات برجسته رمان است. | » |
برشی از متن
انتظار مداوم، همیشه و هرجا، پشت پنجرهها، برای سررسیدن مأمورها، در خیابان، برای مطمئن شدن از سلامتی رفقا، توی دادگاه، برای دریافت حکم قاضی، پشت میلههای زندان، در انتظار رسیدن زمان آزادی، و در دوره کودکی، برای شنیدن جواب سؤالهایت از پدرِ پدربزرگت، شازده.ـ حضرت والا، چرا اَلیجه اینجور نگاهم میکند؟ هیچکس نفهمید اَلیجه از کجا پیدایش شد. یک روز تابستانی، درست سر ساعت پنج عصر، آمد و باوقار نشست جلوی درگاه شاهنشین و به بساط شازده زل زد. نگاهش چنان داغ و چسبناک بود که شازده ناگهان کفری شد و نگاه پرتخمانهای به او انداخت و به میرزاخان گفت: «پدرسگ جوری نگاه میکند که انگار قرار است اتفاق ناجوری برای آدم بیفتد.»
حرضت والا، به این دختر نگاه کن! از گرسنگی نای راهرفتن ندارد. یکهو نگاه گُران شازده افتاد به صورت دخترک و حالش عوض شد. کیسه را از زن گرفت و بدون اینکه وزن کند انداخت توی صندوق. بعد پنج تا دوقِرانی از ته جیب جِلقزهاش بیرون کشید و گذاشت بیخ مشت زن و گفت: «این از شیربهای دخترت. مهریهاش هم پنج تا گوسفند. دیگر لازم نکرده سن جمع کنید. بروید و به فکر مراسم عقدکنان باشید. فقط تا میتوانی به او خوراک بده تا خوب رو بیاید. شبجمعه، یک نفر را میفرستم بیاوردش. ملتفت شدی؟» زن، ناباورانه، به دوقِرانیها دست کشید و گفت: «هر چه شما بفرمایید شازده! این دختر کنیز شماست».
خود من یک شاهم، فتحعلی شاه قاجار، در بستر مرگ... من شازدهٔ بزرگم، با زنهای عقدی و غیر عقدی بسیار و بچههای بیشمار... من شازدهام. در قرارداد آخال حضور داشتم. مهر جَلّ علای من پای ضمیمههای این قرارداد بهچشم میخورد. من بودم که رگ امیرنظام را قطع کردم. من بودم که فرمان مشروطیت را امضا کردم. من بودم که سلطنت قاجار را برانداختم و بر تخت پادشاهی تکیه زدم. من بودم که سیوهفت سال در این کشور پادشاهی کردم؛ اما این مردم ناسپاس از کشور خودم بیرونم انداختند و چه آوارگیها که نکشیدم! سرانجام با سرطان خون، روی یک تخت فلزی سرد، در یکی از بیمارستانهای قاهره مُردم... من بودم که... (ص:۵۸۰و۵۸۱)
مشخصات کتابشناختی

کتاب «آهِ با شین» در ۳۵۶ صفحه که برای نخستین بار در سال ۱۳۹۲ توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد که تاکنون حدود ۱۰۰۰۰ نسخه از این کتاب به فروش رسیده است. چاپ پنجم کتاب در سال ۱۳۹۸ با طرح جلد متفاوت منتشر و روانه بازار کتاب شده است.
نسخه الکترونیک این کتاب در فیدیبو قابل مطالعه است.

نوا، نما و نگاه
- کتاب صوتی «آهِ با شین». سماوا. ۱۴۰۲
- تیزر رمان «آه با شین» (قسمت اول). سوره مهر. ۱۳۹۳
- تیزر رمان «آه با شین» (قسمت دوم). سوره مهر. ۱۳۹۳
- مصاحبه و بررسی کتاب آه با شین. سوره مهر. ۱۳۹۴
- بررسی رمان «آه با شین» در برنامه نقد کتاب. شبکه چهار سیما. ۱۳۹۴
- کتاب تاب و «آه با شین». فوکوس استدیو. ۱۴۰۰
پانوشت
- ↑ «کتاب آه با شین نشر انتشارات سوره مهر». فیدیبو. بیتا. دریافت شده ۸ فروردین ۱۴۰۴
- ↑ ««معرفی کتاب آه با شین». سایت پاتوق کتاب فردا. بیتا. دریافت شده در ۳۰ مرداد ۱۴۰۳
- ↑ «توضیحات و مشخصات کتاب آه با شین». سایت سوره مهر. بیتا. دریافت شده در ۳۰ مرداد ۱۴۰۳
- ↑ پرش به بالا به: ۴٫۰ ۴٫۱ «روایت محمدکاظم مزینانی از سومین جلد سهگانه انقلابیاش». تسنیم. ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۴
- ↑ «زندگینامه محمدکاظم مزینانی». کتابراه. بیتا. دریافت شده در ۳۰ مرداد ۱۴۰۳
- ↑ «داستان زندگی یک مبارز در «آه با شین»». مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادبیات انقلاب اسلامی. ۲۰ فروردین ۱۳۹۳
- ↑ پرش به بالا به: ۷٫۰ ۷٫۱ «رمان آه با شین با حضور محمدکاظم مزینانی مورد نقد و بررسی قرار گرفت». ایسنا. ۱۹ بهمن ۱۳۹۳
- ↑ پرش به بالا به: ۸٫۰ ۸٫۱ «یادداشتی بر رمان «آه باشین»، نویسنده «محمدکاظم مزینانی» «وفا کشاورزی»». سایت چوک. ۱۹ اسفند ۱۳۹۴
- ↑ «جایزه ادبی جلال آلاحمد». ویکیپدیا. بیتا. دریافت شده در ۲۴ اسفند ۱۴۰۳
- ↑ «دوازدهمین جشنواره قلم زرین». انجمن قلم ایران. ۱۴ تیر ۱۳۹۳
- ↑ «˝آه با شین˝ در بوته نقد». هنرآنلاین. ۱۱ بهمن ۱۳۹۳
- ↑ «نقد «آه با شین»». پایگاه خبری جماران. ۳۰ فروردین ۱۳۹۴
- ↑ پرش به بالا به: ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ««آه با شین» توبهنامه یک انقلابی قدیمی است». خبرگزاری مهر. ۱۵ بهمن ۱۳۹۳
- ↑ پرش به بالا به: ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ «"قزوه": کتاب "آه باشین" راز و رمز بسیار دارد/ "کشاورز": هنر "مزینانی" هنر زندگی کردن است». باشگاه خبرنگاران جوان. ۱ اردیبهشت ۱۳۹۳
- ↑ پرش به بالا به: ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ ۱۵٫۳ «سرشار: «آه با شین» داستان انقلاب نیست/ مزینانی: خدا نیاورد روزی علیه انقلاب قلم بزنم». خبرگزاری فارس. ۲ اردیبهشت ۱۳۹۴
- ↑ «حسنبیگی: «آهباشین» رمانی فقط درباره انقلاب اسلامی نیست/ میرشکاک: مزینانی با شاعرانگیخود از دیوار بتونی ممیزیهای جامعه عبور کرد». ایبنا. ۱۴ بهمن ۱۳۹۳