قفس
نویسنده | محمد حنیف |
---|---|
ناشر | عروج |
محل نشر | تهران |
تاریخ نشر | ۱۳۸۸ |
تعداد چاپ | چاپ اول در ۱۳۸۸ |
شابک | ۹۷۸۹۶۴۲۱۲۰۲۸۴ |
تعداد صفحات | ۱۳۷ |
موضوع | اسرای ایرانی ، دفاع مقدس |
زبان | فارسی |
قطع | رقعی |
نوع جلد | شومیز |
رمان «قفس» اثری از «محمد حنیف» است که به زندگی اسیران ایرانی در اردوگاههای عراقی در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران پرداخته است. این کتاب، اولینبار توسط انتشارات عروج در سال ۱۳۸۸ در تهران منتشر شد. کتاب سال دفاع مقدس دهمین جشنواره شهید حبیب غنیپور از جمله افتخارات این کتاب است.
«قفس» رمانی به قلم محمد حنیف است. این اثر در سه فصل به حالات روحی و روانی اسیران ایرانی در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران پرداخته است. نویسنده این کتاب را در تقابل با کتاب «سیرت جلالالدین منیکبرنی» که با موضوع مسائل و مشکلات حمله مغول به ایران است، نوشته است. این اثر با تمرکز بر خاطرات آزاده، محمود میری و با نگاهی تحقیقی و پژوهشی به بیان واقعیتهای اسارت و احوال اسرای ایرانی در اردوگاههای ارتش بعث عراق در دوران جنگ تحمیلی پرداخته است و اشارات دقیقی از استقامت آزادگان در دوران اسارت دارد.
محمد حنیف رماننویس و پژوهشگر ادبیات داستانی است. او برگزیدگی جوایزی چون کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، جایزه جلال آلاحمد، کتاب سال شهید غنی پور، جشنواره قلم زرین، کتاب سال دفاع مقدس و جشنواره تجلیل از پژوهشگران و فناوران برتر کشور در کارنامه خود دارد.
خلاصه اثر
«انوش» اسیر جنگی در عراق است. او در اتاق بازجویی تحت شکنجه است و برای آن که بتواند درد شکنجه را تحمل کند، ذهن خود را به خاطرات قدیماش معطوف میکند، که یکباره، صدای خنده بازجو او را به خود میآورد. بازجو شکنجه نمیکند و همین مسئله انوش را نگران کرده است. پس از مدتی درب اتاق باز میشود و صدایی به گوش میرسد، انوش شوکه میشود، صدا آشناست و بهترین فرصت برای عراقیها است که پیشنهادی را با انوش مطرح کنند. انوش نمیداند چه کند، اما در نهایت، تصمیم خود را میگیرد. مدتها میگذرد، فرمانده اردوگاه به مرخصی رفته و پس از بازگشت رفتارش بسیار تغییر کرده است و رزمندهها به دنبال علت این تغییر هستند.[1]
این کتاب شامل سه فصل «دلتنگ کوچههای کودکی»، «برودت دل و لرزه درون» و «شب از ستاره تهی نیست» میباشد. این اثر به بیان احوال اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق پرداخته است.[2] اسامی فصول کتاب از مجموعه شعر «تصنیف کوچههای خسته» محمدکاظم علیپور گرفته شده است. همچنین نام و نشان برخی شخصیتها و چگونگی وقوع برخی رویدادها از محمود میری و حسن شمشادی گرفته شده است.[3]
درباره نویسنده
محمد حنیف در سال ۱۳۳۹ در بروجرد متولد شد. او رماننویس و پژوهشگر ادبیات داستانی است.
حنیف در کودکی و نوجوانی در کنار تحصیل انواع کارهای یدی را تجربه کرد و دیپلم خود را از دبیرستان پهلوی (دکتر علی شریعتی) بروجرد گرفت. سپس آموزگار روستاهای بروجرد و ازنا شد. پس از یک دوره اخراج و انقطاع به دانشگاه رفت. دوره کارشناسی دبیری تاریخ را در دانشگاه تربیت معلم تهران، دوره کارشناسی ارشد را در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز و دوره دکتری تخصصی تاریخ را در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران گذراند. از این نویسنده تاکنون علاوه بر چندین رمان، مقالههایی با موضوعات نقد ادبی، تاریخی، فولکلور و کتابهایی در حوزه ادبیات داستانی و پژوهشهای تاریخی و ادبیات عامه منتشر شده است. هر چند حنیف در ابتدا مقالهها و پژوهشهایی در حوزه تاریخ و فرهنگ عامه نوشت، اما سالهاست که روی ادبیات داستانی متمرکز شده است. محمد حنیف در سال ۱۳۹۱ با عنوان پژوهشگر ارشد از مرکز تحقیقات صدا و سیما بازنشسته شد.[1]
آثار
رمان
- رختشو؛
- مستوران؛
- با اعمال شاقه؛
- جادوی گوبتا؛
- خرمالوها را به گنجشکها بفروش؛
- این مرد از همان موقع بوی مرگ میداد؛
- کلاه جادویی و مجسمه مسی؛
- قفس؛
- رویای آهوان؛
گلهای یخی.
داستان بلند
- آسایشگاه شماره ۶؛
- برفها آب میشوند.
مجموعه داستان
- زمانی برای فریاد. انتشارات مدرسه؛
- شب ماهرخ.
پژوهشِ ادبی
- عناصر داستانی و نمایشی در میراث ادبیات فارسی؛
- دموکراسی روی کرسی؛
- بومیسازی رئالیسم جادویی در ایران؛
- انقلاب، جنگ و تحولات اجتماعی در ادبیات داستانی؛
- نوشتن در سایه جنگ؛
- از نگاه داستاننویس؛
- داستان سیاسی؛
- هویت ملی در قصههای عامه دوره صفوی؛
- راز و رمزهای داستاننویسی؛
- قابلیتهای نمایشی شاهنامه؛
- قصه گویی در رادیو و تلویزیون؛
- کندوکاوی پیرامون ادبیات داستانی جنگ و دفاع مقدس؛
- جنگ از سه دیدگاه (نقد و بررسی ۲۰ رمان و داستان بلند جنگ)؛
- چگونه ادبیات داستانی را تحلیل کنیم؛
- مراحل خلق داستان، انتشارات حوزه هنری.