گرگ‌های دوندر

از ویکی‌ادبیات
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ مهر ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۵۵ توسط Sardabiri1 (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب |عنوان = گرگ های دوندر |تصویر = |اندازه تصویر = 150px |زیرنویس تصویر = |نویسنده = احمد ضیا سیامک هروی |طراح جلد = عصمت الله احراری |زبان = فارسی |مجموعه = |موضوع = |سبک =واقع گرا |ناشر = مطبعة شبیر |ناشر فارسی = |محل انتشارات = |تا...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
گرگ های دوندر
نویسندهاحمد ضیا سیامک هروی
ناشرمطبعة شبیر
تعداد صفحات235
سبکواقع گرا
زبانفارسی
طراح جلدعصمت الله احراری

شناسه

کتاب گرگ های دوندر که با قلم احمد ضیا سیامک هروی نوشته شده است. در سال 1389توسط انتشاراتی مطبعة شبیر در افغانستان به چاپ رسیده است. این کتاب در نهمین دوره جایزه ادبی جلال(بخش ویژه افغانستان) رمان در سال 1396 برگزیده معرفی شده است. سرنوشته (چکیده) هروی با این اثر خود روایتی کامل از دردها و مشقت‌هایی که مردم این کشور در طول ادوار تاریخ به خود دیده‌اند را به تصویر کشیده است. این کتاب در بهار سال1390 به چاپ دوم رسیده است. نثر کتاب بسیار روان و بعضی از ابیات آن به زبان محلی هراتی نگاشته شده است.. داستان گرگ‌های دوندر با وجودی که در مورد کروخ و اهالی آن نوشته شده است امّا در برگیرنده اوضاع تمام مردم افغانستان است. روایتیست بی نظیر از جماعتی گردنه گیر، و به شکلی نمادین از سرگذشت ملتی تاراج شده ، بی آنکه کسی،بتواند فرق قربانی و قاتل را دریابد. آنکه تاراج می شود، خود در تاراجی دیگر است و آنکه تاراج می کند خود قربانی خیانتی دیگر است. هر کدام به نفرینی دچارند و برای این نفرین تاریخی است که راه گریزی و گزیری ازین دایره محتوم برایشان نیست. خلاصه اثر این کتاب داستانش بر می‌گردد به زمانی که امریکایی‌ها وارد افغانستان شدند و راه برای دزدان و سر راه‌گیران باز می‌شود. در شروع مخاطب با یک رؤیا روبرو می‌شود. رویایی که در کشمکش یک عذاب وجدان است. رویایی که حالا جان فرزندی را نیز به خطر انداخته است. سبحان که حالا عذاب وجدان او را در برگرفته است و غیر از آه و نفرین دیگران و دود تریاک دیگر چیزی برایش در بساط نمانده است، در پی پسرش است تا او را از راهی که خود روزی در آن غوطه‌ور بود برگرداند. او که خود نیز روزی از همین جماعت زورگو بود. زمانی‌که در تفنگداری کسی به گرد پایش هم نمی‌رسید امّا حالا دیگر پیر شده است.

مصطفی، پسر سبحان که نقش اصلی و قهرمان داستان است و روایت بر محور او می‌چرخد، به خاطر معشوقه‌اش نگار سر از کوه‌ها در می‌آورد. معشوقی که اصلاً به او نمی‌رسد و داستان را غمگین می‌کند. قادر زینل‌ها، لطیف سیاوشانی، نادر، ظاهر، عثمان و … همه از یک جنس‌اند، جماعتی گردنه‌گیر و زورگو، امّا مصطفی فرق می‌کند در دل او می‌توان رحم، مروت و شفقت را دید.

نادر شخصیتی اعصاب خشک و عصبانی، دزدی که خیلی‌ها از او حساب می‌برند و رئیس گروهی که در کوه آسمانی قرار دارند. او که قرار بود دخترش نگار را به عقد مصطفی درآورد به خاطر مرگ دخترش درهم می‌شکند. مرگی که خودش باعث و بانی آن می‌شود و کوه آسمانی را برایش جهنم می‌کند و در همان کوه توسط سبحان که روزی یاور نادر بود و در همه‌ی کارهایش با او هم‌قدم بود جان به لب می‌شود.

قادر شخصیت بد دیگر داستان است که زیاد عمر نمی‌کند. او نگار دختر نادر را می‌دزدد تا به عقد خود درآورد و نادر در پی گرفتن دخترش، می‌رود تا همه‌شان را قتل عام کند. ناگهان پیش از حمله متوجّه یک آتش‌سوزی می‌شود و آن دخترش است که خود را آتش زده است و به همین دلیل نادر در پی انتقام گرفتن از ایل و خاندان قادر به نازنین می‌رسد و نازنین دختر کوچک و بی‌گناه داستان که قربانی کارهای دیگران می‌شود؛ و این دور باطل همچنان ادامه دارد. درباره نویسنده سیامک هروی در سال ۱۳۴۶ خورشیدی در روستای خواجه سرمق، شهرستان انجیل هرات متولد شد و در سال ۱۳۵۹ خورشیدی جهت ادامه تحصیلات به کابل رفت و دبیرستان حبیبیه را به اتمام رساند. سیامک هروی در سال ۱۳۶۲ خورشیدی فارغ التحصیل دانشکده زبان و ادبیات دانشگاه کابل شد و بعد با دریافت بورسیه تحصیلی به روسیه رفت و از سال ۱۹۸۴ میلادی الی ۱۹۹۰ میلادی در دانشگاه «استاوراپل» کشور روسیه درس خواند و با اخذ ماستری در رشته زبان و ادبیات روسی در سال ۱۹۹۱ میلادی به وطن برگشت. او دوره مأموریت خویش را در سمت خبرنگار در سال ۱۳۷۳ از آژانس اطلاعاتی باختر آغاز کرد و بعد در پست‌هایی چون: مسئول بخش خبر و مدیر شعبه عکاسی آژانس باختر، رئیس و مدیر مسئول روزنامه انیس، مسئول بخش دفتر مطبوعاتی ریاست جمهوری، مسئول شعبه تولید دفتر سخن‌گوی و ریاست مطبوعات ریاست جمهوری کار کرد و در سال ۱۳۸۳در سمت معاون سخن‌گوی رئیس جمهور حامد کرزی مقرر شد. او بعد از ۱۰ سال کار در پست معاونت سخن‌گوی رئیس جمهوری، در سال ۱۳۹۲ به سمت معاون سخن‌گوی وزارت امور خارجه تعیین شد و بعد در سال ۱۳۹۲ به سمت مستشار در سفارت افغانستان در لندن منصوب شد. سیامک هروی با روی‌کار آمدن اشرف غنی از وظیفه‌اش استعفا داد. سیامک هروی اهل نقاشی بود وعلاوع بر مقالات و نوشته‌های زیادی در مطبوعات، تا کنون دوازده جلد کتاب نوشته وسوژه اصلی تمام رمان‌های او را «جنگ، درد و زندگی در افغانستان» می‌باشد. مرغ تخم طلایی؛ مجموعه قصه‌های عامیانه؛ ۱۳۶۶ خورشیدی / مرده‌های عصبانی؛ مجموعه طنز، ۱۳۸۳ خورشیدی / اشک‌های تورنتو در پای درخت انار؛ رمان، ۱۳۸۸ خورشیدی / گرگ‌های دوندر؛ رمان، ۱۳۸۹ خورشیدی؛ بازچاپ ۱۳۹۴ خورشیدی / سرزمین جمیله؛ رمان، ۱۳۹۱ خورشیدی، بازچاپ ۱۳۹۶ خورشیدی / تالان، رمان؛ ۱۳۹۲ خورشیدی / گرداب سیاه؛ رمان، ۱۳۹۳ خورشیدی / برگشت هابیل؛ رمان، ۱۳۹۴ خورشیدی / بوی بهی؛ مجموعه داستان‌های کوتاه، ۱۳۹۵ خورشیدی / دختران تالی؛ رمان، ۱۳۹۷ خورشیدی / خدایان منسوخ؛ رمان، ۱۳۹۹ خورشیدی / در رکاب عشق؛ رمان، ۱۴۰۰ خورشیدی».