سبز آبی
سبز آبی | |
---|---|
نویسنده | سعید تشکری |
ناشر | نیستان |
تاریخ نشر | ۱۳۹۹ |
شابک | ۱۲۰۸۷۸۲۶۲۲۹۷۸ |
نوع رسانه | کتاب |
کتاب سبز آبی به قلم سعید تشکری، رمانی تاریخی-مذهبی است که در ۳۸۸ صفحه به زبان فارسی نوشته شده و از انتشارات نیستان منتشر شده است. این کاب زندگی خادمان و سادات رضوی را در هنگام حیات امام رضا (ع) و پس از شهادت ایشان روایت میکند. در این داستان با الگوهایی بهروز برای داشتن سبک زندگی مؤمنانه آشنا خواهید شد.[۱]
سعید تشکری درونمایه فراموش شدۀ تاریخ و مذهب را در رمان سبز آبی هنرمندانه به کار میگیرد. درونمایهای که از دیدگاه نویسنده، در ادبیات داستانی معاصر کمتر به آن پرداخته میشود.
سبز آبی نیز مانند سایر آثار تشکری، رنگ و بویی دینی مذهبی با محوریت سبک زندگی رضوی دارد. همچون بسیاری از نویسندگان بزرگ که زادگاه و خاطرات کودکیشان تم اصلی داستانهایشان را میسازد، در آثار تشکری نیز ردپای فرهنگ غنی خراسان کاملا مشهود است. این رمان سرگذشت خادمان و سادات رضوی را در اعصار و موقعیتهای جغرافیایی متفاوت روایت میکند. برای مثال سید حسین رضوی قمی که پیرنگ داستان سبز – آبی بر اساس زندگی او نوشته شده است. نویسنده با ارائه کهنالگوهای ملی و مذهبی که در جان سنت ایرانی ریشه دواندهاند، سعی به معرفی و بازآفرینی قهرمانانی فراموش شده دارد و با حکایتهای شیرینی که به موازات خط اصلی داستان روایت میکند، هر خوانندهای را با خود همراه میسازد. رمان سبز – آبی به عنوان یک داستان تاریخی، تمثیلی از یک زندگی خردمندانه و خداباورانه را ترسیم میکند.[۱] نویسنده در این اثر سعی کرده است تا قهرمانانی ملی را ضمن اینکه به یک ادبیات خاص وابسته هستند، به جامعه معرفی کند و در کنار آن گوشه چشمی نیز به ماجراهای زندگی امروز خود داشته باشد. رمان سبز- آبی، نه یک اثر داستانی تاریخی، بلکه پیامی از دل تاریخ برای ساخت زندگی مدرن امروزی است و سرشار از حکایتها و ظرایفی که در دل زندگی امروزی پیرامون ما فراموش و کمرنگ شده است و از سوی دیگر نیز مرور و بازخوانی آنها طعم شیرین زیست و اندیشیدن به سبک دوران کهن و اوج فرهنگی ایرانی اسلامی را با خود به همراه دارد. نویسنده این رمان را با تعدد زوایۀ دید به نگارش درآورده است، تا از منظر تکنیک نیز مخاطب را به شکلهای مختلفی با داستان همراه کند.[۲]
این کتاب در بخش ویژه چهاردهمین دوره جایزه ادبی جلال آلاحمد به عنوان اثر برگزیده شناخته شد.
برای کسانی که کتاب را نخواندهاند
خلاصه کتاب
سبز آبی با تمی تاریخی و با مرور و نگاهی به زندگی و زیست سادات رضوی در ایران منتشر شده است. تشکری که سابقه بلندبالایی در خلق داستانهای تاریخی به ویژه با موضوع خادمان رضوی و اهل فرهنگ و هنر بالیده در مکتب خراسان پس از حضور امام رضا (ع) در خراسان را در کارنامه دارد، در این اثر به سراغ زندگی و زیست قهرمانهایی در دوران پس از حیات امام رضا (ع) رفته و شخصیتی با عنوان سید حسین رضوی قمی را دستمایه خلق داستانی بلند از خود قرار داده است. این نویسنده چندی پیش درباره این رمان و اتفاقی که در متن آن رخ داده است عنوان کرده بود: جای تاریخ در ادبیات امروز ایران بسیار خالی است و نیز جای ابر انسانهایی که در رویدادهای بسیاری تاثیر میگذارند و ادبیات را میتوانیم از شاخه این نحله فکری بیرون بکشیم. به باور تشکری نویسندگان باید در فضای خالی ادبیات مانند تاریخ رمان تولید کنند نه در فضایی که رمانهای بیشماری نوشته شده است و او نیز وقتی رمان مینویسد این اصل را مدنظر دارد و رمان «سبز - آبی» نیز تبلور این چنین رویکردی است. این رمان با این اعتبار تلاشی است که در آن تشکری سعی کرده قهرمانانی ملی را ضمن اینکه به یک ادبیات خاص وابسته هستند به جامعه معرفی و در کنار آن گوشه چشمی نیز به ماجراهای زیست امروز خود داشته باشد. کهنالگوهای عرضه شده در این اثر در زمره بهترین جاذبهها و تجربههایی هستند که توسط نویسندهای از نو آفریده و به ادبیات روز تبدیل شده است. تشکری در این رمان از زاویه بازگویی شرح زندگی یکی از سادات رضوی سعی دارد طرحی از زندگی و زیست مومنانه و در عین حال عقلایی را پیش روی چشم مخاطبان خود قرار دهد و از این زاویه برای آنها اقدام به مصداق سازی برای کشف الگوهایی ناب برای ساخت زندگی کند. رمان «سبز - آبی» نه یک اثر داستانی تاریخی که پیامی از دل تاریخ برای ساخت زیست مدرن امروزی است و سرشار از حکایتها و ظرایفی که در دل زندگی و زیست امروز پیرامون ما فراموش و کمرنگ شده است و از سوی دیگر مرور و بازخوانی آنها طعم شیرین زیست و اندیشیدن به سبک دوران کهن و اوج فرهنگی ایرانی اسلامی را با خود به همراه دارد. سعید تشکری رمان تازه خود را همچنین با تعدد زوایه دید به نگارش درآورده است تا از منظر تکنیک نیز مخاطب را به شکلهای مختلفی با داستان همراه کند.[۳]
معرفی نویسنده
سعید تشکری نویسنده، منتقد، نمایشنامهنویس، کارگردان و رماننویس ایرانی است. سعید تشکری برای مخاطبان ادبیات دینی، انقلابی و اقلیمی نامی آشناست. او در حوزهٔ نمایشنامهنویسی برای صحنه و رادیو، فیلمنامهنویسی و مقالهنویسی نیز نویسندهای کارآزموده محسوب میشود و سالهاست به نوشتن رمان و داستان مشغول است. بخشی از فعالیتهای تشکری در داستانهایی خلاصه میشود که دربارهٔ انقلاب اسلامی و مبارزات مردم شهر مشهد برای پیروزی انقلاب نوشته است. میتوان تشکری را یکی از اقلیمینویسهای جدی امروز داستاننویسی ایران دانست؛ نویسندهای که نمایشنامهها و داستانهای دینی و انقلابی مختلفی را در کارنامه دارد و البته حرفهای مهمی دربارهٔ فقدان حضور انقلاب در داستانِ داستاننویسان کشور. سعید تشکری یکی از نویسندگانی است که سالها در حوزهٔ ادبیات دینی و بهطور مشخص آثار رضوی فعالیت دارد.
در شهر قوچان به دنیا آمد و زندگی کرد. پدرش کارمند ادارهٔ دادگستری بود. تا ۱۷سالگی در کانون پرورش فکری کودکان کار میکرد بعد به تهران آمد و در کنار درس، کار هم میکرد. وی فارغالتحصیل ادبیات نمایشی، عضو کانون ملی منتقدان تئاتر، عضو بینالمللی کانون جهانی تئاتر ITCA، مدرس ادبیات نمایشی و داستاننویسی و رماننویس است. از دیگر فعالیتهای او میتوان به چاپ مقالاتی در مطبوعات در حوزهٔ رمان و ادبیات نمایشی، ساخت فیلم و نگارش نمایشنامههای رادیویی در اداره کل نمایش رادیو اشاره کرد. تاکنون بیش از ۴۰کتاب از تشکری منتشر شده است. سعید تشکری از جهان هنرهای نمایشی، تئاتر و سینما و رادیو و تلوزیون به دنیای رمان قدم گذاشت. وی با رمان «بارِ باران» به عنوان رماننویس به مخاطب معرفی شد. از سال ۱۳۶۰ فعالیتهایش را با عنوان نویسنده و کارگردان مطرح تئاتر و سینما، نویسندهٔ مقالات در مطبوعات در حوزهٔ ادبیات و هنر، داوری و منتقد جشنوارهٔ تئاتر فجر، شرکت در جشنوارههای ملی و کشوری، چاپ آثار در حوزهٔ رمان، ادبیات نمایشی، ساخت فیلم و نگارش سریالهای تلوزیونی و نگارش نمایشنامههای رادیویی در ادارهٔ کل نمایش رادیو تهران ادامه داد. همچنین در جایگاه استاد شاگردان زیادی را در حوزهٔ هنر و ادبیات تربیت کرد و امروز نیز در جایگاه یکی از رماننویسان طراز اول کشور در حوزهٔ ادبیات دینی و انقلاب مطرح است. او بارها بهعنوان نمایشنامهنویس، کارگردان تئاتر و فیلمنامهنویس برتر برندهٔ جایزه شده و با حضور در جشنوارههای ملی و بینالمللی چون فجر، امام رضا (ع)، یونیسف و ... در کارنامهٔ سیوچندسالهٔ ادبیهنری عناوین زیادی کسب کرده است. تشکری برندهٔ جایزهٔ سه دوره کتاب سال رضوی و کتاب سال شهید غنیپور در سالهای ۱۳۸۵، ۱۳۸۸ و ۱۳۹۰ برای نگارش رمان «بارِ باران» شده است. نگارش بخش اول سریال «زمانه» در سال ۱۳۹۱ که از سریالهای موفق و پربینندهٔ شبکه سوم سیما از آخرین کارهای او در حوزهٔ تلوزیون بود. در زمینهٔ ادبیات داستانی نیز چاپ رمانهای موفق پاریس، پاریس، ولادت، رژیسور و بارِ باران از آثار اوست. در زمینهٔ ادبیات نمایشی نیز کارهای او بارها و بارها توسط ناشران مختلف تجدیدچاپ گردیده است. همچنین مجموعه نمایشهای او در دو جلد توسط انتشارات نیستان به نامهای وصل هزار مجنون و وقتی زمین دروغ میگوید چاپ شده، که مجموعهٔ «وقتی زمین دروغ میگوید» در زمستان ۱۳۹۱ عنوان کتاب برتر سال را به خود اختصاص داد.
کارنامهٔ آثار و جوایز
سینما و تلوزیون
- مجموعهٔ تلوزیونی زمانه، نویسندهٔ مشترک شبکهٔ ۳، ۱۳۹۱
- واقعه، مجموعهٔ ۲۶قسمتی شبکهٔ ۲، ۱۳۸۵و۱۳۸۴
- یوسف میآید، تله فیلم، نویسنده و کارگردان، سیمای مرکز خراسان رضوی.
- محلهٔ سپیدار، مجموعهٔ تلوزیونی، نویسنده و مشاور، ۱۳۸۹
- شکر تلخ، مجموعهٔ تلوزیونی ۱۳قسمتی، شبکهٔ استانی ایلام.
- گلآباد، مجموعهٔ تلوزیونی خراسان رضوی.
- رویت، فیلم داستانی، نویسنده و کارگردان، ۱۳۸۷.
- بهشت منتظر می ماند، شبکهٔ دو سیما، ۱۳۸۵و۱۳۸۴.[۴]
رمان و داستان بلند
- ولادت/ انتشارات نیستان، ۱۳۸۹
- پاریس پاریس/ انتشارات نیستان، ۱۳۸۹
- بارِ باران/ انتشارات تربیت، ۱۳۸۴/ برندهٔ رمان برتر از جشنوارهٔ ادبیات داستانی شهید غنیپور در سال ۱۳۸۵، برندهٔ کتاب برتر سال رضوی سالهای ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸.
- غریب، قریب/ انتشارات بنیاد آفرینشهای هنری استان قدس رضوی، ۱۳۹۴/ برندهٔ کتاب سال رضوی سال ۱۳۹۴
- مفتون و فیروزه/ انتشارات نیستان، ۱۳۹۳/ اثر برگزیدهٔ سیزدهمین جایزهٔ ادبی قلم زرین در سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴
- هرایی/ انتشارات علمی فرهنگی و بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان، ۱۳۹۴
- هندوی شیدا/ انتشارات، ۱۳۹۴
- پاکان و الماس/ بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۹۷
- آبیها/ به نشر، ۱۳۹۸
- موقف/ به نشر، ۱۳۹۸
- اوسنه گوهرشاد/ به نشر، ۱۳۹۸
- دورتاب؛ مجموعهٔ هشت داستان رضوی/ انتشارات آستان قدس رضوی، ۱۳۹۸
- سیمیا/ انتشارات نیستان، ۱۳۹۸
- آرتیست/ انتشارات نیستان، ۱۳۹۸
- سینما مایاک/ انتشارات کتاب کوچه، ۱۳۹۸[۴]
مقالهها و یادداشتها
- ظهور واقعی ترس در ادبیات ایران
- رمان «سیمیا» روایتی تاریخی برای آیندهای بهتر از گذشته و حال
- اثری به ظرافت شعر؛ یادداشتی بر رمان نیایشی «سیمیا»
- در انبار فضل تو بس دانههاست!؛ تحلیلی بر «سیمیا»ی سعید تشکری
- ولادت سیمیا
- «سیمیا»، همگرایی در واگرایی.[۴]
ادبیات نمایشی
- هفت دریا شبنمی/ دفتر تهیه و تدوین متون مذهبی مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۵/ برندهٔ نویسندهٔ برتر از نخستین جشنوارهٔ نماز و نیایش صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
- قاف/ حوزهٔ هنری، ۱۳۷۷/ برگزیدهٔ اول مسابقات نمایشنامهنویسی کودکان و نوجوانان یونسکو.
- قاصدک/ انتشارات مدرسه، ۱۳۷۹
- مادر/ انتشارات مدرسه، ۱۳۷۹
- اهل اقاقیا/ بنیاد حفظ و نشر آثار و ارزشهای دفاع مقدس، ۱۳۷۴/ متن منتخب نخستین جشنوارهٔ سراسری تئاتر دفاع مقدس
- عاشقترین روزگار/ بنیاد حفظ و نشر آثار و ارزشهای دفاع مقدس، ۱۳۷۵/ متن منتخب سومین جشنوارهٔ سراسری تئاتر دفاع مقدس
- آواز پر جبرئیل/ بنیاد حفظ و نشر آثار و ارزشهای دفاع مقدس، ۱۳۷۶
- آینه، وقت آفتاب/ بنیاد حفظ و نشر آثار و ارزشهای دفاع مقدس، ۱۳۷۷/ لوح سپاس و برگزیدهٔ بیست سال نمایشنامهنویسی دفاع مقدس، ۱۳۸۶
- وقت کوچ است.../ حوزهٔ هنری، ۱۳۷۷/ برگزیدهٔ نخستین مسابقهٔ نمایشنامهنویسی مشاهیر اسلام، ۱۳۷۶
- اینک هاویه/ حوزهٔ هنری، ۱۳۷۷
- به خورشید بگو/ بنیاد حفظ و نشر آثار و ارزشهای دفاع مقدس، ۱۳۷۸
- آینه چشمان/ حوزهٔ هنری، ۱۳۷۹
- آبیهای زمین/ حوزهٔ هنری/ برگزیدهٔ اول مسابقات نمایشنامهنویسی محراب قلم، ۱۳۷۹
- حال شباب/ انتشارات نیستان، ۱۳۸۰
- برفابههای بهاری/ انتشارات نمایش، ۱۳۸۰
- وصل هزار مجنون/ انتشارات نمایش، ۱۳۸۰
- بشارت/ انتشارات نیستان، ۱۳۸۲
- دیدهٔ بیدار/ انتشارات نمایش، ۱۳۸۵
- آه و ماه/ حوزهٔ هنری خراسان رضوی، ۱۳۸۷
- سمنبویان/ انتشارات نمایش، ۱۳۸۷/ برگزیدهٔ ششمین جشنوارهٔ تئاتر رضوی، بخش تولید متون، ۱۳۸۷
- دست هزار غریب/ حوزهٔ هنری سورهٔ مهر، ۱۳۸۸
- شهادتخوانی/ حوزهٔ هنری، ۱۳۸۸/ برگزیدهٔ دومین جشنوارهٔ کریمهٔ اهل بیت، ۱۳۸۸
- یوسف میآید/ بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس، ۱۳۸۸
- وصل هزار مجنون/ انتشارات نیستان، ۱۳۸۹
- وقتی زمین دروغ میگوید/ انتشارات نیستان، ۱۳۹۱/ برندهٔ بیستودومین جایزهٔ کتاب فصل، ۱۳۹۱
- وقت خوب مصائب/ بنیاد آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی، ۱۳۹۲/ برگزیده و تقدیر ویژهٔ هیئت داوران جشنوارهٔ بینالمللی امام رضا، ۱۳۹۱
- من سقراط مجروح را دوست دارم/ انتشارات نیستان، ۱۳۹۵[۴]
سبک و لحن و ویژگی آثار
رمانهای تشکری توصیف ندارند و در واقع ترکیبی از نمایشنامهنویسی، فیلمنامهنویسی و داستاننویسی هستند. این شکل از داستاننویسی، پیشنهاد او به ادبیات است. البته پیش از این مارگریت دوراس این ترکیب را ارائه کرده است. تصویر از فیلمنامه، دیالوگ از نمایشنامه، پیرنگ از رمان. اما توصیف در این ساختار، خواننده را مواجه با ضدّ اتمسفر میکند. شخصیتشناسی آثار وی تکساحتی نیست و خودش در داستانش کاراکتر دارد. سعید تشکری با علایق معرفتیِ ایرانی و دینیاش کوشش میکند قهرمانانی توأمان دیدنی و خواندنی خلق کند؛ ادبیاتی که «شهود» بن مایهاش است. کهنالگوها در نوع رماننویسی وی بسیار به کار گرفته میشود.[۵] یکی از هنرهای تشکری در رمان، ساختن شخصیتها و افرادی در حاشیهٔ قصه برای جلوهدادن به موقعیت دراماتیک آن است. به عبارت دیگر او داستانی در حاشیهٔ یک واقعیت تاریخی خلق و در قصهٔ خود میپروراند به شکلی که هیچ خدشهای به اصل داستان وارد نشود.[۶]
درگذشت
سعید تشکری، سالها به نوعی شدید از بیماری اماس مبتلا بود. این نویسنده در ۱۹بهمن۱۴۰۰ در آخرین مراجعه خود به بیمارستان رضوی برای تزریق خون که اوایل هفته جاری انجام شد، متاسفانه بدن به تزریق واکنش نشان داد و به حالت اغما رفت. بعد از وضعیت پیش آمده، تشکری مورد عمل جراحی قرار گرفت که موفقیتآمیز بوده است؛ اما به دلیل شدت خونریزی، پزشکان شریان اصلی را قطع کردهاند. پزشکان امیدوار بودند که تشکری بهزودی از حالت اغما خارج شود و بهبود یابد. اما روز بعد به دلیل کمخونی، درگذشت.
مراسم تشییع پیکر سعید تشکری، ساعت ۷ صبح پنجشنبه، ۲۱بهمنماه، با حضور حجتالاسلاموالمسلمین نصرالله پژمانفر، نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی در صحن کوثر حرم مطهر رضوی برگزار شد. از جمله دیگر حاضران در این مراسم میثم مرادی بیناباج، مدیر استانهای حوزه هنری، محمد حسینزاده، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی، ابراهیم زرهساز، مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان رضوی، مجید عسگری، مدیر حوزه هنری خراسان رضوی، مجید طهوریان عسگری، عضو کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی شهر مشهد، نویسندگان، شاعران، خانواده و دوستان آن مرحوم بودند. تشکری که به مقام خادمی امام رضا(ع) نائل شده بود، به خواست حجتالاسلاموالمسلمین احمد مروی، تولیت آستان قدس رضوی، پس از اقامه نماز میت در صحن کوثر حرم مطهر رضوی در کنار مضجع شریف علیبن موسیالرضا آرمید.
برشی از متن کتاب
نامم فریدالدین است، اما اینجا در عراق، همه مرا فرید مینامند، اینطور در بینِ مردم، میان بیگانه و آشنا شهره شدهام. مانند پدرم آقا عیار و مادرم و تنها خواهرم، فروزا.
امروز نیز اینجایم، مانند دیروز، مانند روزِ پیشش، مانند هر روز و مشغول رصدِ درختانم. از درخت گردو بگیر تا افرا، از سرو بگیر تا چنار. همه را میکاوم و به تنۀ تکتکشان دست میکشم. کارم این است، مردِ چوبم و گچ. بویِ چوب از کودکی آرامم میکرد و مشامم را نوازش میداد. گچ را با دستانم ورز میدهم و به آن شکل میدهم. هر آنچه که بخواهم و هر چیزی را که تصور کنم میتوانم با آن بسازم.
من فریدم، اینجا در میانِ جنگل.
بو میکشم، بویِ طبیعت، درخت، گیاه، سرسبزی. این بو را دوست دارم، هنرم را نیز. مقرنس را. صبحگاهان به جنگل میآیم و با آمدنِ ماه به خانه بازمیگردم، تا زمانیکه چوبِ مورد نظرِ خود را نیافتهام در میانِ درختان میگردم. اما جنگل را تنها به این خاطر نمیپسندم، شبهایِ بازگشت، مسیر جنگل تا خانه تنها با دیدنِ آسمانی که رو به تاریکی مطلق میرود با ستارگانی که چون دانههایِ الماس هستند برایم خوشایندترین لحظاتِ زندگی است. با آنها زندگی میکنم و تنها دلخوشیام همان ستارگان هستند. ستارگانی که اگر نباشد، شب باید خودش را به چه چیزی میآراست؟
آری من فریدالدین، پسر عیارالدین، ساداتی از تیرۀ رضوی که سالها پیش در عراق متولد گشتهام، علم نجوم نیز میدانم و به آن عشق میورزم. تنها آرزویم این است که روزی در محضرِ دانشمندانِ بزرگِ این گیتی، این علم را بیشتر و بیشتر بیاموزم. امروز نیز از صبح اینجا هستم؛ اینجا در میانِ جنگل و به دنبالِ چوب و منتظرِ دیدنِ اولین ستارهای که در دلِ آسمان میشکوفد. چقدر دلنشین است آن لحظه. برایِ من این دیدن ستارهها حکمِ خلق کردن را دارد. انگار که دارم با چوب و گچ و آهک برشی دیگر بر محرابِ مسجدی یا بر هشتی عبادتگاهی میزنم.[۱]
فهرست مطالب کتاب
- به رنگ فیروزه: کشمیر / سیدحسین رضوی قُمی
- به سرخی یاقوت: پاکستان / سیدجلالالدین بخارایی
- مثل مروارید غلتان: سین کیانگ چین / سیدناصرالدین
- رنگ زرد کهربایی: مشهد / ابراهیم میرزا
- الماسگون: اندلُس / سیدفریدالدین[۱]
پانویس
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ «معرفی و دانلود کتاب سبز آبی».
- ↑ «خرید کتاب سبز آبی از سعید تشکری نشر نیستان - ادب آباد».
- ↑ «رمان «سبز ـ آبی» منتشر شد».
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ «سعید تشکری».
- ↑ «چگونه رماننویس شدم؟/ دیدار با فرزین عدنانی و ورود به جهان ادبیات».
- ↑ «به مکتب ادبی خراسان وفادار میمانم/همه آرزوهای آقای نویسنده».