اسماعیل امینی

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
اسماعیل امینی

شاعران از رودکی تا عنصری
بی‌گمان دارند هریک دکتری
نام اصلی اسماعیل امینی
زمینهٔ کاری سرایش، نویسندگی، پژوهش، تدریس و داوری
زادروز ۱۸دی۱۳۴۲[۱]
تهران
پدر و مادر محمد و جواهر ابراهیم‌پور
پیشه شاعر، نویسنده، پژوهشگر، مدرس و داور جشنواره‌های ادبی
سبک نوشتاری طنز
کتاب‌ها «دکتربازی»، «خندمین‌تر افسانه» و...
فرزندان بهنام
مدرک تحصیلی دکتری زبان‌وادبیات فارسی
دانشگاه تهران و قم
استاد قیصر امین‌پور، محمدرضا شفیعی کدکنی، سیدحسن حسینی و...
دلیل سرشناسی طنزپردازی
اثرپذیرفته از سیدحسن حسینی

اسماعیل امینی شاعرطنزپرداز، نویسنده، پژوهشگر، منتقد، مدرس و داور جشنواره‌های ادبی است.

* * * * *

اسماعیل امینی طنزپردازی است که به جد طنز می‌نویسد و می‌گوید طنز صرفاً برای سرگرمی نیست.[۲] او اصالتاً اهل خلخال است و قلم طنزش هم به اصالتش بازمی‌گردد؛ زیرا مردم خلخال اغلب شوخ‌طبع هستند و حتی بداهه شعر طنز هم می‌گویند. در ساختن چهارشنبه‌های گل‌آقایی با کیومرث صابری همکاری می‌کرد. وی عضو تحریریه هفته‌نامه، ماهنامه و سالنامهٔ گل‌آقا بوده است.[۳]او سرایش شعر را از نوجوانی آغاز کرد و به دو زبان فارسی و ترکی شعر می‌سراید. وی دارای مدرک درجه یک هنری در رشته شعر از شورای عالی ارزشیابی هنرمندان است. پژوهشِ او در حوزه‌ٔ طنز با سالنامه گل‌آقا آغاز شد و به‌گفته‌ٔ او: «سالنامه گل‌آقا زمینه خوبی بود تا کسانی که کار طنز می‌کنند در آنجا مقالات پژوهشی خود را منتشر کنند.» پژوهش‌های ارزشمندی در زمینهٔ طنز انجام داده مانند پایان نامه‌اش در دورهٔ کارشناسی ارشد؛ موضوع آن «طنز در مثنوی» است که بعدها آن را به صورت کتابی با نام خندمین تر افسانه (جلوه‌های طنز در مثنوی معنوی) منتشر کرد.[۲] لبخند سعدی دیگر کتابی در این زمینه است. در حوزه‌ٔ طنز منبع کم است و امینی برای چنین پژوهش‌هایی زمان صرف می‌کند و آثاری که در این زمنینه دارد بسیار ارزنده هستند.[۴] وی صاحب رتبه‌های نخست در جشنواره‌های مهم ادبی است. مانند کسب رتبه نخست در بخش پژوهش جشنواره بین المللی طنز، کسب عنوان برتر در بخش فعالیت‌های ادبی جشنواره فجر. همچنین دبیریِ علمی دو دوره از جشنواره شعر فجر (جشنواره نهم و دهم) بر عهده‌یوی بوده. اسماعیل امینی تجربهٔ داوری و کارشناسی در جشنواره‌های ادبی و فرهنگی را دارد: جشنوارۀ شعر فجر، جشنوارۀ تولیدات صداو سیما، کنگرۀ دفاع مقدس، جشنوارۀ بین‌المللی طنز، جشنوارۀ شعر گل سوری در افغانستان، جشنوارۀ سراسری کانون‌های دانشجویی، جشنوارۀ کانون‌های مساجد کشور، جایزه ادبی پروین اعتصامی، جایزۀ کتاب اول، جشنوارۀ شعر رضوی، جایزه کتاب‌سال.

از میان یادها

همه را منتشر نمی‌کند

امینی به سرودن شعر طنز مشهور است. با وجود این اشعار غیرطنز هم دارد که آن‌ها را در مطبوعات و رسانه‌ها منتشر کرده و مجموعه‌اشعار غیرطنزش هم به چاپ رسیده. او در انتشار شعر وسواس دارد و معتقد است که شاعر نباید هرچه می‌نویسد منتشر کند.[۵]

سال‌هاست تو را می‌شناسم!

اواخر دههٔ هفتاد در دانشگاه تهران دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات بودم. دکتر شفیعی کدکنی مثنوی معنوی تدریس می‌کرد. جلسات در کتابخانه مدرس رضوی تشکیل می‌شد. اولین روز کلاس بعد از پایان درس، استاد از من پرسید: تو چند وقت است که دانشجوی من هستی؟
گفتم: سی سال است که دانشجوی غیرحضوری‌تان هستم و از امروز حضوری تلمذ می‌کنم.
استاد گفت: به‌نظرم رسید سال‌هاست تو را می‌شناسم.[۵]

دست‌خط دکتری

قیصر امین‌پور، هم استاد و معلم من بود و هم دوست و برادرم. در دفتر شعر جوان، برای نقد اشعار اعضا، برایشان نامه می‌نوشتیم. قیصر تأکید داشت که نامه‌ها دست‌نویس باشد، چون نامۀ تایپی، صمیمت دست‌نوشته را ندارد. قیصر خیلی خوش‌خط بود و من بدخط می‌نوشتم. یک بار قیصر دست‌خط مرا که دید گفت: با این دست‌خط تو استعداد دکترشدن داری![۵]

از ارتباط با خدا می‌گوید

از مولانا جلال‌الدین است که:
خندمین‌تر از تو هیچ افسانه نیستبر لب گور خراب خویش ایست

طنز به من آموخت که انسان، در تکاپوی خویش میان بی‌کرانگی اراده و آمال موعود و محدودیت واقعیت‌های موجود، درمانده و سرگردان است. پس مجالی برای خود بینی و پررویی و سرکشی نیست. در این درماندگی و سرگردانی، مگر خدا به داد آدمیزاد برسد.
و بازهم به‌تعبیر مولانا:

بی‌عنایات حق و خاصان حقگر مَلَک باشد سیاهستش ورق[۵]

انصرافی به‌دلیل اختلاف

هجدهم‌دی‌ماه۱۳۹۷ خبرگزاری مهر گزارش داد: اسماعیل امینی که سرگروه بخش شعر در اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود از این سمت انصراف داد. وی درباره‌ٔ انصراف خود توضیحاتی هم داد. او معتقد است که در کار فرهنگی نباید پنهان‌کاری، سیاسی‌بازی و کار امنیتی باشد! بهتر است تنها به صاحب فرهنگ و ادب توجه شود. چرا در چنین اداره‌ای سیاست بالاتر از دین، اخلاق و زبان‌فارسی است؟ در صورتی که این سه مهم در اولویت قرار دارند نه سیاستمدار.
«وقتی می‌بینم نگاه حاکم با نگاه من تفاوت دارد از ادامه کار منصرف می‌شوم که شدم.»[۶]

فدای یک تار مویش!

در طی مصاحبه‌ای با خبرگزاری مهر، اسماعیل امینی و دوستش صابر قدیمی از تعطیلی جلسه‌های ادبی و فرهنگی فرهنگ‌سراها گلایه کردند و بعد از گذشت چند ماه نام قدیمی در لیست سیاه دیده شد. همین اتفاق موجب شد تا روز ۱۸خرداد ۱۳۹۸اسماعیل امینی پستی در صفحهٔ اینستاگرامش منتشر کند و بنویسد:

من از طرف خودم و از طرف صابر قدیمی و حتی از طرف تمامی شاعران و هنرمندان و مردمی که به جلسات فرهنگ‌سراها می‌آمدند، اعلام می‌کنم که ما اشتباه کردیم و پشیمانیم و حق با مدیران قدرتمند و قاطع سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است و هر چه جلسه ادبی و شاعر و هنرمند و دوستدار شعر است فدای یک تار موی مدیران و قربانی یک پینه پیشانی ایشان. مرگ بر شعر و هنر و درود بر مدیران قاطع و مقتدر.[۷]


زندگی و یادگار

سال‌شمار زندگی

  • ۱۳۴۲: ۱۸دی تولد در تهران
  • ۱۳۴۴: تغییر محل زندگی از خیابان سلسبیل (رودکی فعلی) به نازی‌آباد
  • تدریس در دانشگاه آزاد واحد مرکز، دانشگاه علوم اقتصادی تهران، دانشگاه علمی کاربردی به‌مدت ۱۲ سال
  • عضویت در شورای عالی شعر و عضو شورای عالی موسیقی صداو سیمای جمهوری اسلامی
  • دبیر علمی جشنواره شعر فجر (جشنواره نهم و دهم)
  • همکاری با دفتر اعزام اساتید نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها
  • فعالیت مطبوعاتی در حوزۀ نقد ادبی ، طنزو شعر به‌مدت ۲۵ سال
  • همکاری با سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در سمت مشاور ادبی به‌مدت ۵ سال
  • همکاری با حوزۀ هنری سازمان تبلیغات اسلامی در پست کارشناس ادبی به‌مدت ۱۵ سال
  • همکاری با پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی با سمت عضو گروه ادبیات
  • عضو هیئت امنا و عضو هیئت مدیره بنیاد شعر و ادبیات داستانی
  • عضو شورای علمی بنیاد دعبل
  • عضو کمیتۀ علمی ارزیابی هنرمندان (جهت دریافت درجه هنری) در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری

اسماعیل امینی ۱۸دی۱۳۴۲ در خیابان سلسبیل (رودکی فعلی) دیده به دنیا گشود. دو سال داشت که به‌همراه خانواده به نازی‌آباد نقل مکان کردند. در خانه به‌زبان ترکی سخن می‌گفتند و او زبان فارسی را در مدسه آموخت. در دوران کودکی ماه محرم به همراه پدر و برادر به هیئت‌ها می‌رفت ضرب و آهنگ نوحه برایش بسیار جذاب بود و بدون اینکه معنی بداند نوحه حفظ می‌کرد. جذابیتی که کلام آهنگین برایش داشت باعث شد تا شعرها و ترانه‌هایی که از رادیو می‌شنود را هم حفظ کند. آشنایی او با دنیای طنز به سبب مطالعهٔ کتاب و نشریات بود و طنزنویسی را با کوچک‌ترین نشریه آغاز کرد؛ در اواسط دههٔ پنجاه که ده‌دوازده‌ساله بود نشریه‌ای دست‌نویس برای بچه‌های فامیل تهیه می‌کرد که بیشتر مطالب طنز در آن گنجانده می‌شد.[۸] سرایش شعر را از روزگار نوجوانی آغاز کرد. سروده‌هایش را نزد دانش‌آموزان سال بالایی و معلم ادبیات می‌برد و می‌گفت این شعر را دوستم نوشته و از من نظر خواسته اما من سر در نمی‌آورم، و این‌گونه از نظر دیگران نسبت به شعرش مطلع می‌شد. گر چه آن‌ها خیلی وقت‌ها می‌گفتند به درد نمی‌خورد! در دبیرستان علی‌رغم میل باطنی، و به اصرار برادر بزرگ‌تر رشته برق را انتخاب کرد. اما همچنان به ادبیات عشق می‌ورزید. او زمانی که دبیرستانی بود برای نشریات طنز، مطلب و شعر طنز می‌فرستاد. پس از گرفتن دیپلم با چند سال فاصله به دانشگاه رفت. طنزنویسی مستمر و حرفه‌ای خود را از دهه شصت آغاز کرد که تا امروز هم اداممه دارد. سال۱۳۷۵ در دانشگاه آزاد مرکز تهران مشغول به تحصیلِ کارشناسیِ رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی شد.[۹]
در سال۱۳۸۲ کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه تهران به پایان رساند. او فارغ‌التحصیل دکتری ادبیات از دانشگاه قم است.

شخصیت و اندیشه

امینیِ معلم شخصیتی آرام و لحنی روان دارد. سخنش آهنگی از کلمات و جملات است که صبر را نمایان می‌کند. او خیلی عادت به معرفی کردن خود ندارد. به‌گفتهٔ خودش هیچ‌گاه هیجان‌زده نمی‌شود. خوشحالی و ناراحتی‌اش هم شدت ندارد.[۱۰]

زمینهٔ فعالیت

اسماعیل امینی، سال‌هاست که برای مطبوعات می‌نویسد. شعرهای طنز و غیرطنز می‌سراید و نقد می‌کند. در انشگاه به تدریس مشغول است. همچنین سابقه داوری و کارشناسی در جشنواره‌های مختلف ادبی و فرهنگی را دارد. در این میان کارهای فرهنگی ارزشمندی نیز انجام می‌دهد؛ رئیس کمیته ادبی انجمن اهدای عضو ایرانیان است. و بسیاری را نیز در این حرکت زیبای فرهنگی با خود همراه کرده است.

یادمان و بزرگداشت‌ها

چند منظر

حسین اسرافیلی: از هم‌صحبتی با اسماعیل امینی همیشه درس گرفته‌ام واز ابعاد مختلف می‌توان به امینی پرداخت.[۱۱]

♦ ♦ ♦ ♦ ♦
محمود عبدالحسینی: منش فردی و اجتماعی امینی نشأت‌گرفته از پیامبر اسلام است.[۱۱]
♦ ♦ ♦ ♦ ♦
حسین قرایی: امینی بیشترین جدیت را در حوزه نقد داشته و بیشتر «منتقد» شناخته می‌شود.[۱۱]
♦ ♦ ♦ ♦ ♦
شهرام شکیبا: امینی به‌خوبی نگاه طنز و آکادمیک را باهم جمع کرده است. نگاه آکادمیک از ویژگی‌های امینی است. طنز امینی معقول است و هیجان‌زده نوشته نمی‌شود.[۱۱]

محمود دست‌پیش

تواضع و انسانیت امینی بسیار بالاست وی جای کوچک‌ترین فرزند من است ولی بسیار صاحب احترام است. او از نظر قدرت و آشنایی به زبان آذری در سطح بالایی قرار دارد.[۱۱]

محمدرضا سهرابی‌نژاد

علی‌محمد مؤدب

طنز و جِدّ

  • هیچ، هیچ، هیچ

بدون تواضع و ملاحظات و به‌صراحت می‌نویسم که ارزیابی من از آثارم این است: هیچ، هیچ،‌ هیچ به‌تعبیر سطری از شعر محمدرضا شفیعی کدکنی: کشتی او کاغذی میانه رگبار[۱۲]

  • آدم جدی و کار طنز، چطور و چگونه

طنز، از هر نظر جدی است. هم از نظر اهداف و هم از نظر روش‌ها و شگردهای طنز نویسی. شاهدش این که اهل قدرت که شوخی سرشان نمی‌شود، طنز را جدی می‌گیرند و غالباً خیلی زود به طنز واکنش نشان می‌دهند و گوش طنزنویس را می‌پیچانند و حق طنزنویس را کف دستش می‌گذارند.[۵]

موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران

امینی از صابری می‌گوید

صابری به دیگر طنزنویسان یاد داد که می‌توان طنز نوشت اما شلخته و ترسو نبود. انتقاد کردن خارج از طیف ارزش‌های انقلاب و زیر سؤال بردن مسئولان نیست. می‌توان صاحب تفکر و اندیشه بود؛ اما «بله‌قربان‌گو» و منفعل نبود.[۱۳]

نگاهش به سیدحسن حسینی

از هراتی می‌گوید

سلمان هم خیلی ساده و خوب تجربه می‌کرد و شعرش بدون نقاب بود. مثل خودش تجربه می‌کرد و صادقانه می‌نوشت. خیلی منتظر ارزیابی شرایط و اینها نبود.[۹]

قیصر برادر و معلم بود

امینی از رابطه ادبیات و سیاست می‌گوید

ادبیات از زندگی و انسان سخن می‌گوید. سیاست نیز بخشی از زندگی انسان است، بنابراین در آثار ادبی نیز اندیشه‌ها و رخدادهای سیاسی بازتاب دارد.

«اهل سیاست می‌کوشند که ادبیات را خادم سیاست کنند و اهل ادبیات می‌کوشند که سیاست را خادم انسان کنند.»[۵]

مخالفت‌های سیاسی

بدرقه نشد!

درپی استعفا و کناره‌گیری اسماعیل امینی از اداره کتاب، یکی از فعال فرهنگی در بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان با نامه‌ای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی،‌ واکنش نشان داد:

نام‌های دسته‌جمعی

بیانیه‌ها

بیت دلخواه

بیت محبوب سرایندهٔ دکتربازی آخرین بیتِ شعر «در حقیقت شاعر» از کتاب «دلقک و شاعر دربار» است؛

دلقک و شاعر دربار یکی است
پیش سلطان اسباب طرب است

جمله‌ای از ایشان

نام مستعار

ازآنجاکه اسماعیل امینی از نویسندگان گل‌آقا بوده در مجله بچه‌ها گل‌آقا ستون شعر طنز هم داشته. و این شعرها را بچه محصل، ادیب المهالک، جوجه کلاغ و جوجه پلنگ می‌نوشتند![۵]

گزارش جامعی از سفرها

کارشناسی و داوری

فعالیت ادبی اسماعیل امینی از مرز‌ها عبور کرده چنان که وی در جشنواره‌هایی چون؛ جشنوارهٔ بین‌المللی طنز و جشنوارهٔ شعر گل سوری در افغانستان داوری و کارشناسی کرده است.

بنیان‌گذاری

تأثیرپذیری‌ها

در جلسه نقد کتاب «دلقک و شاعر دربار» ساعد باقری اقرار کرد که کتاب بیش از انتظار او بوده؛ اما این بدین‌معنی نیست که از قلم امینیِ استاد انتظار این شعرهای ناب را نداشته. او خاطر نشان کرد؛ شاعریِ اسماعیل امینی تحت تأثیر شاعری سیدحسن حسینی است. ویژگی‌هایی که هم در شعر امینی و هم در شعر حسینی نمایان است؛ روح جست‌وجو‌گری، اینکه اساساً چه حرفی قابل گفتن است و جدی گرفتن این دنیا و عالمش. باقری افزود؛ همه‌ٔ شعرهای این کتاب درخشان نیست؛ اما آن‌چنان‌که در آثار سیدحسن حسینی حرف لغو به چشم نمی‌خورد در کار امینی هم لغو وجود ندارد.

هیچ‌کس شاگرد من نیست!

علت شهرت

ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره

برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد

آثار و کتاب‌شناسی

کارنامهٔ امینی

تألیف‌ها

  1. «خندمین‌تر افسانه» (طنز در مثنوی معنوی)
  2. «تبسم دوست» (لطایف و مطایبات در کلام [امام] خمینی)
  3. «لبخند سعدی» (طنز در غزل‌های سعدی)
  4. «لبخند غیرمجاز» (مجموعه نثرهای طنز)
  5. «جلسۀ شعر» (مباحث آموزشی و نقد شعر)
  6. «نشر اکاذیب» (مجموعه شعر طنز)
  7. «دکتربازی» (مجموعه شعر طنز)
  8. «دلقک و شاعر دربار» (مجموعه شعر)
  9. «عمو زورگیر» (مجموعه شعر طنز)
  10. «لبخند بر لب شعر» (گزیده شعر طنز برای نوجوانان)
  11. «بوستان بی‌درخت» (مجموعه شعر طنز)
  12. «ببر در کوزه» (مجموعه شعر طنز)
  13. «خنده باکلاس»
  14. «جلسه طنز» (مباحث آموزشی طنز و نقد و تحلیل متون طنز)
  15. «چگونه نویسنده شویم»
  16. «چگونه مدیر فرهنگی شویم»
  17. «بوستان بی‌درخت» (مجموعه شعر طنز)

مقاله‌ها[۱۴]

  1. «طنز در شعر عاشورایی»
  2. «جرعه» (شعر کوتاه مخاطب کم‌حوصله)
  3. «جرعه» (شعر درون گرای دیروز)
  4. «ترانه و بیم ابتذال»
  5. «بر لب گور خراب خویش» (کاربرد تربیتی طنز)
  6. «آدم چطوری شاعر می‌شود؟»
  7. «گرگ بیمار غزل»
  8. «سحر غزل و اعجاز بیان سعدی» (نگاهی به کتاب تکوین غزل و نقش سعدی نوشتهٔ محمود عبادیان)
  9. «آدم چطوری ترانه سرا می‌شود؟!»
  10. «برخی شعرها فقط خارند» (شیفتگی و خودشیفتگی شاعرانه)
  11. «گفتن و نگفتن» (نگاهی به طنزآوری سیدحسن حسینی در «نوشداروی طرح ژنریک»)
  12. «لطفاً کاری به کار شعر نداشته باشید»
  13. «شیفتگی عاطفی با داوری علمی؟»
  14. «رزق در مثنوی معنوی»
  15. «جد تکوین ما به طنز بخوان» (تأملی در طنزآوری‌های علی معلم دامغانی)
  16. «شعر انقلاب، زیستن با مردم»
  17. «سواد شفاهی و شعر یک‌بارمصرف»
  18. «کارنامه دانشوران ایران و اسلام»

سبک و لحن و ویژگی آثار

اسماعیل امینی شاعری دلتنگ و دردمند است و شعر شاعرانی چون او در این روزگار غنیمت است. نگاه شعرهای او اجتماعی است. آثار وی در نظم معتدل است و جریان و بازیِ خاصی در آن نیست.[۱۵]

جوایز و افتخارات

بررسی چند اثر

لبخند بر لب شعر

«لبخند بر لب شعر» گزیده‌ای است از شعر طنز برای نوجوانان. شعر شاعرانی که به طنزپردازی مشهور نبودند. در این اثر، اشعاری از هزار سال شعر فارسی می‌خوانیم که توسط نویسنده انتخاب شده است. اشعاری از رودکی تا شاعران معاصر؛ خواجوی کرمانی، مولانا، سعدی، محمد فرغانی، عطار، فردوسی، باباطاهر، شهید بلخی، وحشی بافقی، ایرج میرزا، پروین اعتصامی، فروغ فرخ‌زاد، عمران صلاحی، سیدحسن حسینی و... کتاب مذکور از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد و برای اولین بار، هم‌زمان با سی‌ودومین دورهٔ نمایشگاه کتاب تهران توزیع شد. ابتدا نویسنده در بخشی با عنوان «شعر طنز با شناسیم» این گونهٔ ادبی را به نوجوانان معرفی می‌کند. همچنین نگاهی هم به پیشنیهٔ این گونهٔ ادبی دارد و هجو، هزل، همان‌گونی، فکاهی و... به مخاطب معرفی می‌کند.
نگارنده اثر در ادامه به طرح چند پرسش مطرح درباره شعر طنز و پاسخ به این سؤال‌ها پرداخته است. از جمله آن‌ها؛
آیا طنز راهی است برای فرار از دست سانسور؟
آیا شعری که تلخ و غم‌انگیز حرف می‌زند، طنز نیست؟ و ...
بخش دیگر کتاب به ارائه نمونه‌هایی از شعر طنز فارسی اختصاص دارد.[۱۶][۱۷]

دکتربازی

مدرک‌گرایی در ایران و به‌یک‌باره دکترشدن مدیران و مسئولان، از سوژه‌های جالب دکتر‌بازی است. مجموعه شعری که تمثیل‌های درست و ظریفی در آن به کار برده شده و با صراحت به نقد بعضی ضعف‌های اخلاقی انسان و معظلات اجتماعی پرداخته است و این نقد شامل حال مدیران و مسئولان نیز می‌شود.

ملک ایران سرزمین دکتراناین‌قدر دکتر نباشد در جهان
هم وزیران هم مدیران دکترندبیشتر از نصف ایران دکترند

موضوع مجموعهٔ طنز تنها مدرک‌گرایی نیست و شاعر به مسائلی چون: شهرنشینی، رعایت حقوق همسایگان، تحولات سیاسی و وقایع روز پرداخته است.[۱۸]

در این روزها باد صبا آلوده است

کار با نشریات

امینی در تألیف ده‌ها مقالهٔ پژوهشی و ادبی با نشریات تخصصی چون؛ کتاب ماه ادبیات، فصلنامۀ شعر ، فصلنامۀ فرهنگستان هنر، ماهنامۀ سوره و ماهنامۀ الفبا همکاری کرده است.

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

منبع‌شناسی

گالری


جستارهای وابسته

پانویس

  1. «آقای وزیر بدرقه امینی انتظار زیادی نیست». 
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ «پژوهش در عرصه طنز و مشکلات آن از زبان اسماعیل امینی». 
  3. «خلاصه ای از فعالیت‌های ادبی اسماعیل امینی». 
  4. «استاد اسماعیل امینی گنجینه‌ای از معلومات ادبی هستند». 
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ ۵٫۵ ۵٫۶ ۵٫۷ «اهل ادبیات سیاست را خادم انسان می‌کنند». هفته‌نامه رفاقت، ش. ۱۰۷ (۱۳۹۸): ۳. 
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ «استعفای اسماعیل امینی از اداره کتاب/عمرم را خرج سیاست نمی‌کنم». 
  7. «ممنوع‌الکاری یک شاعر به‌علت یک مصاحبه». 
  8. «اهل ادبیات سیاست را خادم انسان می‌کنند». دوهفته‌نامه رفاقت، ش. ۱۰۹ (۱۳۹۸): ۳. 
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ «وقتی می‌گوییم شعر و ادبیات انقلاب دقیقا از چه حرف می‌زنیم». 
  10. «مصاحبه با مجله پنجره». 
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ ۱۱٫۳ ۱۱٫۴ ۱۱٫۵ ۱۱٫۶ «هفدهمین شب شاعر پاسداشت اسماعیل امینی». 
  12. «اهل ادبیات سیاست را خادم انسان می‌کنند». هفته‌نامه رفاقت، ش. ۱۰۹ (۱۳۹۸): ۳. 
  13. «اسماعیل امینی: نشریات طنز ابتدای انقلاب متولی نداشت». 
  14. «اسماعیل امینی». 
  15. «شعرهای اسماعیل امینی نقد شد». 
  16. «شعر طنز برای نوجوانان از رودکی تا دوران معاصر با «اسماعیل امینی»». 
  17. ««لبخند بر لب شعر» فارسی/ نگاهی به حیات هزارساله طنز در ادبیات ایران». 
  18. «وقتی دکتربازی تبدیل به تفریح بزرگ‌ترها می‌شود!/طنزی که با سوژه‌های خود تعارف ندارد». 

منابع

پیوند به بیرون