وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
ز دانا بپرسید پس دادگر | که، «فرهنگ بهتر بود یا گُهر؟» | |
چنین داد پاسخ بدو رهنمون | که فرهنگ باشد ز گوهر فزون | |
که فرهنگ آرایش جان بود | ز گوهر سخن گفتن آسان بود | |
گهر بی هنر، زار و خوار است وسست | به فرهنگ باشد روان تندرست | |
جز از نیکنامی و فرهنگ و داد | ز رفتارِ گیتی مگیرید یاد | |
تو را باهنر، گوهر است و خرد | روانت همی از تو رامِش بَرد | |
همیشه خردمندِ امیدوار | نبیند به جز شادی از روزگار |
فرهنگ واژهایست که طی قرون اخیر شاهد دگرگونیهای معنایی بسیار بوده است. صورتِ پهلوی آن فَرَهَنگ (far-hang) است. گفته شده این واژه، مرکب از پیشوندِ «فر-» بهمعنای پیش، و ریشهٔ باستانی ثَنگ (thang) به معنایِ کشیدن است. واژههایِ فارسی «هَنگ» بهمعنای قصد و آهنگ و «هنجیدن» و «هیختن» و «انجیدن» بهمعنای «بیرونکشیدن» و «برآوردن» نیز از این ریشه است.[۱]
فرهنگ در زبان فارسی از واژههای بسیار کهنیست که در نثر فارسیِ دَری و متون پهلوی بهوفور یافت میشود.مصدر آن «فرهیختن» بهمعنای ادب و هنر و علم آموختن یا آموزاندن بوده است و فرهنگ در اصل بهمعنای ادب و علم، و هر آنچه در ردهٔ شایستگیهای اخلاقی و هنروری جای دارد.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
♦ ♦ ♦ ♦ ♦
تا چند سدهٔ گذشته نام فرهنگ تنها بر روی جلد کتابهایی یافت میشد که در هندوستان در بابِ لغت فارسی تألیف میشد. این واژهٔ کهن فارسی سالها بود نقشی در عرصه دولتی و زندگی مردم بازی نمیکرد؛ تا اینکه با تأسیس «فرهنگستان ایران» در سال ۱۳۱۴ش، زنده میشود و با تبدیل نام «وزارت معارف» به «وزارت فرهنگ» بار دیگر از پستوی فراموشی بیرون میزند و مسیر زندگی قرار میگیرد.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
با تأسیس وزارت علوم در سال۱۲۳۰ش بهتدریج عرصه برای ورود فرهنگ به عرصهٔ مدیریتی کشور باز میشود. در واقع در آن دوران، امور فرهنگی در ذیل این وزاتخانه تعریف شده بود. مدتی بعد که «وزات معارف، اوقاف و صنایع مستظرفه» از دل «وزارت علوم» و چند وزارت دیگر بیرون آمد، برای نخستینبار، مدیریت امور فرهنگی در سطح کلانی همچون وزارتخانه پی گرفته شد. كلمه «فرهنگ» نیز در عنوان وزارتخانه در ۱۳۱۷ش با تغيير نام «وزارت معارف، اوقاف و صنايع مستظرفه» به «وزارت فرهنگ» ظهور کرد.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
وزارت فرهنگ سال۱۳۱۷ کاملا با وزارت فرهنگی که امروز روی کار است، تفاوت داشت. این وزارتخانه همواره در میان امواجی از تغییر و تحول قرار داشته؛ از نحوه شکلگیری، ادغام و عناوینی که بر آن اطلاق میشد گرفته تا تغییراتی که در ساختار، تشکیلات، اهداف و وظایف تعیین شده برای آن به وجود آمد. پس از این تحولات، ۱۲اسفندماه۱۳۶۵ بود که طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی،«وزارت فرهنگوارشاداسلامی» با اهداف، وظایف و ساختارهای جدید تشکیل شد.[۲]
«وزارت فرهنگوارشاداسلامی» یکی از وزارتخانههای کلیدی جمهوری اسلامی ایران است که سیاستگذاری و برنامهریزی در حوزه فرهنگی و اجرای آن را بهعهده دارد.
فراهمسازی زمینهٔ کارآفرینی و رونق اقتصادی در بخش فرهنگی کشور و سیاستگذاری و حمایت از رشد و توسعه فعالیتهای فرهنگی، هنری، مطبوعاتی و اطلاعرسانی در کشور نیز یکی دیگر از دهها مسئولیتی است که این وزارتخانه متولی آن است.
این وزارتخانه متشکل از شش معاونت است: معاونت امور فرهنگی، معاونت امور هنری، معاونت امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی، معاونت توسعه مدیریت و منابع، معاونت حقوقی و امور مجلس و معاونت قرآن و عترت.
افزونبر این، شماری از سازمانها و مراکز فرهنگی، هنری، ادبی و پژوهشی غیر دولتی نیز زیر نظر این وزارتخانه و معاونتهای آن فعالیت میکنند و بخشی از مأموريتها و وظايف وزارت فرهنگ در حوزههای تخصصی را بهانجام میرسانند. سازمان امور سینمایی و سمعی بصری، شورای فرهنگ عمومی، صندوق اعتباری حمايت از نويسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان، نهاد كتابخانههای عمومی كشور، بنياد ادبيات داستانی، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، مركز نشر ميراث مكتوب، بنياد ملی بازیهای رايانهای و شماری دیگر، از جمله این سازمانها هستند.
هویت حقوقی و ساختاری
قوانین، آییننامه یا دستورالعمل منجر به تشکیل نهاد
ساختار و تشکیلات
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال۱۳۸۳ با شش معاونت، شامل چهار معاونت تخصصی و دو معاونت پشتیبانی که به تایید «سازمان مدیریت و برنامهریزی» کشور رسید، به فعالیتش ادامه میدهد.
معاونتها و مراکز ستادی[۳]
معاونت امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی
دبیرخانه هیات رسیدگی به امور فرهنگی
دفتر مطالعات و برنامهریزی راهبردی
مدیریت ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات
افزونبر معاونتها و ستادهای یادشده در پایگاه اطلاعرسانی «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی»، مؤسسهٔ بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان نیز زیرنظر معاونت فرهنگی این وزارتخانه فعالیت میکند.[۴]
سازمانها و مراکز وابسته[۵]
شماری از نهادها و ارگانهای فرهنگی، هنری، پژوهشی و دینی نیز به لحاظ مادی و معنوی زیرنظر این وزارتخانه به فعالیت خود ادامه میدهند.
سازمان امور سینمایی و سمعی بصری
موسسهٔ آموزش عالی علمیکاربردی فرهنگ و هنر
سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
ستاد عالی کانونهای فرهنگی هنری مساجد
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
بنیاد بینالمللی فرهنگی و هنری امام رضا(ع)
مؤسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر
شورای امر به معروف و نهی از منکر
ریاست فعلی
«سیدعباس صالحی شریعتی» وزیر کنونی وزارتخانه فرهنگوارشاداسلامی است. او در مرداد۱۳۹۶ش، از سوی «حسن روحانی» برای تصدی این پست در دولت دوازدهم به مجلس شورای اسلامی معرفی شد و توانست از مجلس رأی اعتماد بگیرد.
صالحی برآمده از دیارِ فرهنگ و ادب، خراسان است که در سال١٣٤٣ش در مشهد به دنیا آمد. پدرش مرحوم «سیدحسن صالحی» از علمای بنام خراسان بود. سکاندار وزات فرهنگ، دکتری فلسفه دارد و دانش آموختهٔ علوم حوزوی است. در سال۱۳۵۱ بود که برای فراگیری علوم دینی وارد حوزه علمیهٔ مشهد شد. سال۱۳۶۰ نیز به حوزه علمیهٔ قم رفت و تا سال۱۳۶۸ دروس خارج را در آنجا گذراند. سپس به مشهد بازگشت و ادامه درس خارج را نزد علمای مشهد سپری کرد.[۶]
فعالیتهای مطبوعاتی وی:
نوشتن را از سال۱۳۶۱ بهطور جدی در مطبوعات آغاز کرد و نخست، در مجلهٔ «حوزه» قلم زد. در سالهای۱۳۶۵تا۱۳۶۷ سردبیر مجله «حوزه» بود. سالهای۱۳۷۳تا۱۳۷۶ نیز مسئولیت «دفتر تبلیغات اسلامی خراسان» را بهعهده داشت. از سال۱۳۷۶ تاکنون در سه دورهٔ متوالی عضو هیأتمدیره «دفتر تبلیغات اسلامی» و سپس عضو هیئتامنای آن است. از ۱۳۷۶ بعنوان مدیرمسئول نشریهٔ «پژوهشهای قرآنی» به فعالیت مطبوعاتی خود ادامه داد. همان سال، عضو هیأتتحریریه نشریات «فقه اهلبیت» نیز بود. در سال۱۳۷۸ مدیرمسئول و سردبیر نشریهٔ «پگاه» شد. وزیر فرهنگ، مؤسس سایت «دینآنلاین» نیز بوده است. [۷]
از جمله سوابق اجرایی وی:خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
- عضو هیأتمدیره و هیأتامنای «دفتر تبلیغات اسلامی» از سال۱۳۷۶ تاکنون (۵دوره)
- عضویت در شورای «مهندسی فرهنگی» (شورای عالی انقلاب فرهنگی) از ۱۳۸۵تا۱۳۸۷
- عضو حقیقی «شورای فرهنگ عمومی» و مدیرمسئول و سردبیر برخی از نشریات علمی و فرهنگی کشور
- معاون فرهنگی وزارت فرهنگوارشاداسلامی
چکیدهای از عملکرد وی:
صالحی در دولت اول حسن روحانی معاون امور فرهنگی «وزارت فرهنگوارشاداسلامی» بود. معتقد است که باید اصلِ «شفافیت» در کار حفظ شود.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد بخشی از عملکرد صالحی از نظر گذرانده میشود:
- تعامل با اصحاب فرهنگ و نشر و مشارکت هرچهبیشتر تشکلهای مدنی نشر در اجرای مناسبتهای فرهنگی از جمله مشارکتدهی آنان در سیاستگذاری و واگذاری امور اجرایی «نمایشگاه کتاب تهران».
- انتشار اسناد و مدارک هزینههای خرجشده از سوی این معاونت و اعلام عمومی مصوبات هیأت خریدِ کتاب در راستای حفظ اصلِ شفافیت.
- ارتباط نزدیک با اهالی قلم و ناشران و شنیدن انتقادات، مشکلات و پیشنهادهای آنان.
- دیدارهای دورهای در کتابفروشیها. همین مسئله باعث شد که نزدیک به ٤٠٠ ناشر فعال و شناختهشده برای تداوم حضور وی در وزارت فرهنگوارشاد اسلامی نامه بنویسند.
- ارتباط نزدیک با اهالی و فعالان رسانه و خبرنگاران.
از دیروز تا امروز
اصلِ تغییر و تحول در امور انسانی امری ناگزیر است. تشکیلات و نهادهای وابسته به فرهنگ نیز از این قاعده مستثنی نیست. با نگاهی به تاریخچه و پیشینهٔ این حوزه در طول روزگار اخیر، به دگرگونیهای رویداده در ساختارها و تشکیلاتِ حوزه فرهنگی کشور پی میبریم.
سیر تحول ساختاری حوزه فرهنگ پیش از انقلاب
وزارت معارف، اوقاف و صنایع مستظرفه
در سال۱۲۵۷ش، ناصرالدین شاه قاجار با پیریزی شش وزارتخانه به نامهای «وزارت امور خارجه»، «وزارت امور داخله»، «وزارت وظايف و علوم»، «وزارت جنگ»، «وزارت عدليه» و «وزارت ماليه» به امور مملکت میپردازد. در سال۱۲۵۹-۱۲۶۰ش، «وزارت وظایف و علوم» به «وزارت علوم» تغییر نام میدهد و تا سالها نهادی برای عهدهداری امور فرهنگی در ساختار و تشکیلات وزراتیِ عهد قاجار نمیبینیم.[۸]
چندی بعد، «وزارت معارف، اوقاف و صنایع مستظرفه» در سال۱۲۸۹ش از دل سه وزارتخانهٔ «وزارت وظايف، اوقاف و پست»، «وزارت علوم، تلگراف و معادن» و «وزارت انطباعات و دارالترجمه» پا به عرصه میگذارد که این خود، مقدمهٔ شکلگیری «وزارت فرهنگ» در سالهای آتی میشود.[۹]
وزارت فرهنگ
نامش در سال۱۳۱۷ش میشود «وزارت فرهنگ». مدتی بعد، مدیریت امور هنری نیز به «وزارت فرهنگ» سپرده میشود. در همین راستا «اداره هنرهای زیبا» در سال۱۳۲۸ش و برای تقویت این ساختار، «اداره كل هنرهای زيبا» در سال۱۳۲۹ زير نظر «وزارت فرهنگ» تشكيل میشود.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
وزارت فرهنگ و هنر
در سال۱۳۴۳ش، «اداره كل هنرهای زيبا» و «وزارت فرهنگ» بنا به تصویب «مجلس سنا» و «مجلس شورای عالی ملی» تبدیل میشود به «وزارت فرهنگ و هنر». در راستای تغییر و تحولات نهادهای وابسته به «وزارت فرهنگ»، «اداره كل باستانشناسی»، «كتابخانه ملی» و «دايره رايزنیهای فرهنگی» با تصویب هیأت وزیران وقت، به «وزارت فرهنگ و هنر» منتقل میشود. فعالیت فرهنگی و هنری این وزارتخانه تا سال۱۳۵۷ ادامه دارد.
سیر تحول ساختاری حوزه فرهنگ پس از انقلاب
وزارت فرهنگ و آموزش عالی
با توجه به شباهتهای کاری میان وزارتخانههای «فرهنگ و هنر» و «علوم و آموزش عالی» شورای انقلاب در سال۱۳۵۷ش با هدف کاهش اعتبارات و ديوانسالاری و اتخاذ خطمشیهای اساسی، طی مصوبهای این دو وزارتخانه را ادغام کرد در «وزارت فرهنگ و آموزش عالی». [۱۰]
وزارت ارشاد ملی
«وزارت اطلاعات و جهانگردی» که پیش از انقلاب، عمدهٔ فعالیتش شناساندن و اشاعه فرهنگ و تمدن ملی و جاذبههای جهانگردی ایران بود و تعدادی معاونت و زیرمجموعه داشت، در سال۱۳۵۸ش به «وزارت ارشاد ملی» تغییر نام مییابد. اهداف و وظايف تعریفشده برای وزارتخانه جدید تقریبا همان اهداف و وظايف «وزارت اطلاعات و جهانگردی» است؛ البته با یک سری تغییرات در ساختارها و واحدهای زیرمجموعهٔ آن. [۱۱]
وزارت ارشاد اسلامی
«وزارت ارشاد ملی» در سال۱۳۵۹ش است که به «وزارت ارشاد اسلامی» تغییر نام میدهد. در اواخر سال۱۳۵۹، ۱۵ زیرمجموعه از «وزارت فرهنگ و آموزش عالی» از جمله «موزهٔ هنرهای معاصر»، «موزهٔ آزادی»، «اداره كل تحقيقات و روابط سينمايی»، «اركستر سنفونيك تهران»، «تئاتر شهر» و شماری دیگر به وزارت تازهتأسيس ارشاد اسلامی منتقل میشود تا چهرهٔ فرهنگی این وزارتخانه بیشازبیش نمودوبروز یابد.[۱۲]
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
در اسفند۱۳۶۵ش، شورای اسلامی قانون اهداف و وظايف «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» را تصویب و این وزارتخانه با سازوکار جدیدی فعالیت خود را شروع میکند. پس از آن، وظایف تعریفشده برای این وزارتخانه در سال۱۳۸۵ش مورد بازنگری، اصلاح قرار میگیرد و وظایف تازهای البته با همان اهداف پیشین برای این وزارتخانه درنظرفته میشود و با تصویب «سازمان مدیریتوبرنامهریزی» کشور به مرحله اجرا درمیآید. دیگر در عنوان این وزارت هیچ تغییری ایجاد نشد اما ساختار و تشکیلات آن همواره در معرض امواج تغییر بوده است.
کارکردها
اهداف خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
طبق قانون، وزارت فرهنگوارشاداسلامی برای پیشبرد اهداف زیر تاسیس شدهاست:
- رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی.
- استقلال فرهنگی و مصونیت جامعه از نفوذ فرهنگ اجانب.
- اعتلای آگاهیهای عمومی در زمینههای مختلف و شکوفایی استعدادها و روحیه تحقیق، تتبع و ابتکار در جامعه.
- رواج فرهنگ و هنر اسلامی.
- آگاهی جهانیان نسبت به مبانی و مظاهر و اهداف انقلاب اسلامی.
- گسترش مناسبات فرهنگی با ملل و اقوام مختلف بهخصوص مسلمانان و مستضعفان جهان.
- فراهمآمدن زمینههای وحدت میان مسلمین.
افزونبر این هفت هدف، وظیفهها و راهبردهای محتوایی نیز برای این وزارتخانه تعریف شده است.
راهبردهای محتوایی وزارت فرهنگخطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
۱. تعمیق و نشر ارزشهای انقلاب اسلامی بر پایهٔ مکتب فکری و سیاسی امام راحل و رهبر معظم انقلاب اسلامی
۲. ترویج و اقامهٔ احکام الهی، نشر و تقویت اخلاق اسلامی و فضائل انسانی بر پایهٔ دینمداری و فرهنگ دینی
۳. نقد مکاتب الحادی و انحرافی در عرصههای فرهنگی، هنری، اجتماعی و مبارزه جدی با خرافات و موهومات
۴. تبیین و تقویت فرهنگ مهدویت و نهضت انتظار و ترویج روح بیداری اسلامی
۵. تبیین و تاکید بر مؤلفههای هویت ایرانی و اسلامی برپایهٔ میراث تاریخ تمدنی، مشاهیر و مفاخر ایرانی و اسلامی
۶. تقویت روحیهٔ عزت، افتخار، خودباوری ملی، امیدواری و نشاط فردی و اجتماعی
۷. تولّی و تبرّی، تعمیق روحیهٔ دشمنشناسی، ترویج فرهنگ ظلم ستیزی و استکبارستیزی
۸. تبیین و ارائهٔ الگوهای مطلوب حیات طیبهٔ فردی و اجتماعی برپایه معارف و آموزههای قرآن، پیامبر اعظم و اهلبیت (ع)
۹. توجه و تأکید بر نقش بنیان خانواده و خانوادهمحوری در حیات فرهنگی جامعه و ممانعت از گسست نسلها
۱۰.ترویج روحیهٔ سلحشوری، فرهنگ ایثار، جهاد و شهادتطلبی و ذلتناپذیری
۱۱.مبارزه با فساد و تبعیض و اصلاح فرهنگ نظام مدیریتی برپایه عدالتخواهی و اهتمام به امربهمعروف و نهیازمنکر
۱۲.افزایش و ارتقاء آگاهیهای عمومی و فرهنگ عمومی براساس تمدن فرهنگ ایرانی و اسلامی و اهتمام جدی به زبان فارسی
۱۳.بازشناسی و بازتولید میراث، سنن و آداب و رسوم ایرانی در مناطق مختلف کشور ایران اسلامی
۱۴.ترویج و اشاعهٔ روحیهٔ کار و خلاقیت در راستای فرهنگ مطلوب تلاش و برپایی
وظایف اساسی وزارت فرهنگخطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
۱.سیاستگذاری برای رشد و اعتلای فرهنگ و هنر ایران و اسلام بعنوان عناصر هویت ملی
۲.سیاستگذاری و برنامهریزی در زمینهٔ فرهنگ عمومی و اصول سیاست فرهنگی کشور
۳.برنامهریزی و ایجاد بسترهای لازم بهمنظور پرورش استعداد، انگیزه و ذوق فرهنگی و هنری و تقویت روحیهٔ ابتکار و تحقیق آحاد جامعه بهویژه نسل جوان
۴.سیاستگذاری و برنامهریزی برای توسعه، تعمیق و ترویج فرهنگ قرآن کریم و عترت طاهرین(علیهمالسلام)
۵.برنامهریزی در راستای زندهنگاهداشتن و تبیین اندیشهٔ دینی، فرهنگی و سیاسی حضرت امام خمینی(ره)
۶.تدوین راهکارهای عملی در جهت تحقق منویات و تأکیدات رهبر معظم انقلاب اسلامی در حوزهٔ فرهنگ و هنر
۷.برنامهریزی جهت بهرهگیری از ابزار و امکانات متناسب بهمنظور رویارویی با جنگ نرم فرهنگی و تبلیغات سوء رسانههای بیگانه
۸.سیاستگذاری و برنامهریزی بهمنظور فراهمسازی زمینهٔ کارآفرینی، اشتغال پویا و رونق اقتصادی بخش فرهنگی کشور
۹.برنامهریزی و هماهنگی در زمینهٔ همکاری با مراجع تصمیمگیر و تأثیرگذار در ارتباط با مهندسی فرهنگی کشور
۱۰.سیاستگذاری، برنامهریزی، هدایت و حمایت از رشد و توسعهٔ فعالیتهای فرهنگی، هنری، مطبوعاتی و اطلاعرسانی
۱۱.سیاستگذاری برای تعیین ضوابط صدور مجوز تأسیس، توسعه یا انحلال مراکز، موسسات، کانونها، انجمنها، مجامع و سایر تشکلهای فرهنگی، هنری، مطبوعاتی و اطلاعرسانی
۱۲.سیاستگذاری، برنامهریزی و نظارت بر ادارهٔ امور مربوط به دورههای آموزش عالی علمی - کاربردی فرهنگ و هنر
۱۳.برنامهریزی و نظارت بر ایجاد و گسترش فضاهای فرهنگی و هنری شامل کتابخانهها، کانونهای فرهنگی و هنری مساجد، سالنهای نمایش، موزههای فرهنگی و هنری، مراکز دائمی نمایشگاههای فرهنگی و هنری و نظایر آن
۱۴.تهیه و تدوین آئیننامهها، ضوابط و مقررات ناظر بر برگزاری جشنوارهها، نمایشگاهها، مراسم و مسابقات فرهنگی و هنری در سطح ملی و بینالمللی
۱۵.سیاستگذاری، برنامهریزی و حمایت از توسعهٔ کمی و کیفی و بهرهمندی از فناوری اطلاعات، ارتباطات و رسانههای دیجیتال در بخش فرهنگ و هنر؛ اعم از فضای واقعی و مجازی
۱۶.سیاستگذاری برای تعیین ضوابط و برنامههای مربوطبه آموزش منابع انسانی بخش فرهنگ و هنر و تأسیس، اداره و انحلال موسسات آموزشی در رشتههای فرهنگی و هنری و نظارت بر فعالیت آنها با همکاری دستگاههای ذیربط
۱۷.برنامهریزی و نظارت بر اجرای قانون حمایت از حقوق مؤلفان، مصنفان، هنرمندان و پژوهشگران قانون حمایت از پدیدآورندگان نرمافزارهای چندرسانهای و ایجاد مراکزی برای ثبت آثار پدیدآورندگان
۱۸.تدوین سیاستهای حمایتی برای تأمین خدمات اجتماعی، درمانی و اعتباری نویسندگان، هنرمندان و روزنامهنگاران
۱۹.سیاستگذاری، برنامهریزی، نظارت و حمایت از امور مربوط به معرفی و بزرگداشت عالمان و متفکران عرصهٔ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران و احیا و انتشار آثار ارزندهٔ آنان و همچنین معرفی آثار فرهنگی و تمدن اسلام و ایران
۲۰.سیاستگذاری برای تدوین ضوابط و شاخص های مربوطبه:
- توسعه، گسترش، احداث، بهرهبرداری و نحوه ادارهٔ مجتمعها، تالارها، فرهنگسراها و سایر فضاها و مراکز فرهنگی، مطبوعاتی، کتابخانههای عمومی، کانونهای فرهنگی هنری مساجد با تأکید بر بهینهسازی ارائهٔ خدمات فنی، تخصصی و آموزشی
- صدور اجازهٔ تاسیس، انحلال و نحوه اداره موسسات خبری و نمایندگیهای خبرگزاری و رسانههای خارجی و صدور اجازه فعالیت برای خبرنگاران خارجی در کشور بر طبق مقررات مربوطه و نظارت بر آنها
- نحوه فعالیت خبرنگاران داخلی و نظارت بر اجرای آن
۲۱.تعیین ضوابط مربوطبه انتشار نشریات و بولتنهای داخلی و بروشورهای وزارتخانهها، موسسات و شرکتهای دولتی و نهادهای انقلاب اسلامی
۲۲.تعیین اهداف کمی و کیفی در جهت غنیسازی اوقاتفراغت آحاد جامعه با همکاری دستگاههای ذیربط
۲۳.سیاستگذاری و تنظیم برنامههای فرهنگی، هنری و تبلیغاتی برای انعکاس مناسب فعالیتها و اقدامات دولت و دستگاههای اجرایی و نهادهای انقلاب اسلامی و موسسات عمومی غیردولتی در سطح جامعه
۲۴.سیاستگذاری در جهت صدور مجوز فعالیتهای فرهنگی، هنری و تبلیغاتی اقلیتهای دینی و مذهبی شناختهشده در قانوناساسی و نظارت بر آنها
۲۵.سیاستگذاری در جهت شناساندن مبانی، اهداف و دستاوردهای انقلاب اسلامی و فرهنگ و هنر ایرانی به جهانیان از طریق توسعه مناسبات، مبادلات و روابط فرهنگی با مجامع و سازمانهای بینالمللی و منطقهای
۲۶.برنامهریزی برای حمایت از صدور محصولات فرهنگی و هنری به خارج کشور و حضور مؤثر در بازارهای جهانی
۲۷.سیاستگذاری و نظارت بر امور حج و زیارت در چارچوب قوانین و مقررات مصوب مربوطه
۲۸.سیاستگذاری و نظارت بر فعالیتهای اوقاف و امور خیریه بر اساس قوانین و مقررات مربوطه
۲۹.سیاستگذاری در جهت تقویت، توسعه و آموزش زبان فارسی در خارج از کشور
۳۰.سیاستگذاری و نظارت بر فعالیتهای فرهنگی و تبلیغاتی در خارج از کشور و پیگیری و هماهنگی انعقاد و اجرای موافقتنامهها و برنامهٔ مبادلات فرهنگی، هنری و تبلیغی با سایر کشورها
فعالیتها و جهتگیریها
رویدادهای تحت پوشش
جشنواره فیلم فجر، برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب، جایزهٔکتابِ سال، جایزهٔ ادبیات داستانی جلال آلاحمد، جشنوارهٔ بینالمللی شعر فجر، جایزهٔ ادبی پروین اعتصامی از جمله بخشی از رویدادهایی است که توسط معاونتها، مؤسسهها و نهادهای مرتبط با وزارتخانه برگزار میشوند.
افراد برجستهای که عهدهدار بخشهای مختلف نهاد در دورههای مختلف بودهاند و ویژگیهای هر دوره
وزیران فرهنگ پیش از انقلاب
وزیران فرهنگ پس از انقلاب
سیدرضا صالحیامیری از ۱۳۹۵تا۱۳۹۶
در سال۱۳۴۰ در بابل به دنیا آمده است. فوقلیسانس رشتهٔ علوم سیاسی و دکتری مدیریت دولتی دارد.
ریاست کمیتهٔ اجتماعی شورای عالی امنیت ملی، معاونت پژوهشهای فرهنگی استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، معاونت بررسیهای راهبردی وزارت اطلاعات، سرپرستی وزارت ورزش و جوانان و ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی از جمله سوابق اجرایی اوست. صالحیامیری معاون فرهنگی ستاد انتخاباتی حسن روحانی نیز بود.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه.
حسن روحانی، مرداد۱۳۹۲ صالحیامیری را بعنوان «سرپرست وزارت ورزش و جوانان ایران» منصوب و در۲۷مهر همانسال بعنوان وزیر پیشنهادی «وزارت ورزش و جوانان» به مجلس شورای اسلامی معرفی شد اما نتوانست رای لازم را برای ورود به کابینهٔ روحانی به دست آورد. تااینکه در آبان۱۳۹۵ توانست بعنوان وزیر فرهنگوارشاداسلامی، وارد کابینه شود. او پس از ۹ماه فعالیت، سکان هدایت این وزراتخانه را به «سیدعباس صالحی» سپردخطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه.
وزیر فرهنگ سابق، صاحب کتابها و مقالات فراوانی در حوزهٔ فرهنگی است. «مفاهیم و نظریههای فرهنگی»، «فرهنگ و مدیریت سازمانهای فرهنگی»، «مبانی سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی»، «دیپلماسی فرهنگی»، «آسیبشناسی فرهنگی در ایران»، «الگوی ارتقای سرمایه فرهنگی در ایران»، «مدیریت منازعات قومی در ایران»، «دانستنیهای یک رایزن فرهنگی» از جمله کتابهای تألیفی صالحی استخطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه.
دانشیاری و عضو هیأتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، مدیریت گروه «مدیریت و برنامهریزی فرهنگی» دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تأسیس انجمن علمی مدیریت و برنامهریزی فرهنگی ایران و عهدهداری مدیریت آن، مدیرمسئولی فصلنامه (مدیریت فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی، عضویت در شورای طرح و برنامه مؤسسه فرهنگی «هدایت»، عضویت در شورای سردبیری فصلنامه علمیپژوهشی راهبرد «مرکز تحقیقات استراتژیک» نیز در سوابق و مسئولیتهای علمی او دیده میشودخطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه.
علی جنتی؛ از ۱۳۹۲تا ۱۳۹۵
متولد ۱۳۲۸ش و فرزند آیتالله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان است. وی تحصیلات حوزوی دارد و کار اجرایی را از سال۱۳۵۹ش آغاز کرد.
جنتی در ۱۳۵۴ش که تحت تعقیب ساواک در دوره پهلوی بود، با مشورت شهید «سیدمحمد بهشتی» و آیتالله «هاشمی رفسنجانی» به خارج از کشور رفت و مدتی در کشورهای سوریه و لبنان مقیم شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در آغاز سال۱۳۵۹ بعنوان مدیر صداوسیمای جمهوری اسلامی مرکز اهواز منصوب شد که همزمان بود با آغاز جنگ تحمیلی. عضویت در شورای سرپرستی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در سال۱۳۶۰، استانداری خوزستان در سال۱۳۶۳، استانداری خراسان در ۱۳۶۸، عهدهداری معاونت بینالملل وزارت فرهنگوارشاداسلامی از سال۱۳۷۱تا۱۳۷۷ از جمله سوابق اجرایی او بوده است. وی همچنین از سال ۷۷ تا پایان دوره ریاستجمهوری خاتمی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در کویت بود. مسئولیت مشاورهٔ وزیر امور خارجه و معاونت سیاسی وزارت کشور در سال۱۳۸۴ نیز از دیگر فعالیتهای سیاسی این دیپلمات ایرانی بهشمار میرودخطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازهخطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه.
جنتی در سال ۸۵ بار دیگر بعنوان سفیر ایران در کویت تعیین شد که این دوره هم تا سال۸۹ ادامه یافت. در همین سال بهدرخواست «حسن روحانی» رئیس وقتِ مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، بعنوان پژوهشگر سیاست خارجی در این مرکز مشغول به کار شد. تألیف و ترجمه کتابهای متعدد در حوزه سیاست خارجی و ارائه مقالات متعدد در نشریات و شرکت در کنفرانسهای علمی نیز در سوابق علمی جنتی دیده میشودخطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه.
جنتی مرداد سال۱۳۹۲ش برای تصدی وزارتخانه فرهنگوارشاداسلامی به مجلس شورای اسلامی معرفی شد و با کسب اکثریت آرا و توانست از مجلس شورای اسلامی رای بگیرد. او در در ۲۷مهر۱۳۹۵ از سمت خود استعفا داد که رئیس جمهوری نیز با آن موافقت کرد.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه.
سیدمحمد حسینی؛ از ۱۳۸۸تا ۱۳۹۲
متولد ۱۳۴۰ش در رفسنجان است. دكترای فقه و مبانی حقوق اسلامی از دانشگاه تهران دارد. مدتی رایزن فرهنگی ایران در کنیا بود. در انتخابات مجلس پنجم از سوی مردم رفسنجان به مجلس شورای اسلامی راه یافت. معاونت سازمان صداوسیما، مدير عاملی «انتشارات سروش»، رياست هيأتمديرهٔ «انتشارات علمی و فرهنگی»، مشاورهٔ پارلمانی رئيس سازمان «فرهنگ و ارتباطات اسلامی»، مديرمسئولی نشريات «سروش هفتگی»، «جوان و بانوان» و «سروش انديشه» بخشی از کارنامهٔ اجرایی اوست. حسینی در شهریور۱۳۸۸ بعنوان وزیر فرهنگ انتخاب شد.[۱۳].
محمدحسین صفارهرندی از ۱۳۸۴تا۱۳۸۸
در خانوادهای مذهبی بهسال۱۳۳۲ش دنیا آمد. دارای لیسانس مهندسی راهوساختمان از دانشگاه «علم و صنعت» است. دورهٔ دکتری را در رشتهٔ «مدیریت استراتژیک» سپری کرد. عضويت در هيأتتحريريهٔ نشريهٔ «رويداد و تحليل» متعلقبه دفتر سياسی سپاه، جانشينی فرماندهی سپاه، جانشينی دفتر سياسی سپاه، عضويت در «شورای تعيين خطمشی خبرگزاری جمهوری اسلامی، عضویت در هيأتتحريريه و شورای سردبيری روزنامهٔ «کيهان» از سال۱۳۷۳تا۱۳۸۴ از جمله کارنامهٔ اجرایی او بهشمار میرود. او در دوران ریاستجمهوری «محمود احمدینژاد» بعنوان وزیر فرهنگوارشاداسلامی انتخاب شد.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ منابع بدون نام باید محتوا داشته باشند.
احمد مسجدجامعی؛ از ۱۳۷۹تا۱۳۸۴
اهل مشهد است و در سال۱۳۳۵ متولد شده. ليسانس جغرافيای انسانی از دانشگاه تهران دارد. در ۱۳۶۰ش عهدهدار معاونت پرورشی «وزارت آموزش و پرورش» و در سال ۱۳۶۶ش معاون فرهنگی مؤسسه «انتشارات امير کبير» شد. در ۱۳۶۸ نیز مسئوليت دفتر طرح و برنامهريزی «وزارت فرهنگوارشاداسلامی» و پس از آن، معاونت امور فرهنگی و معاونت پژوهشی اين وزارت را به عهده داشت. او در ۱۳۷۹ بعنوان وزير فرهنگ فعالیت خود را شروع کرد.[۱۴].
سیدعطا الله مهاجرانی؛ از ۱۳۷۶تا۱۳۷۹
در سال۱۳۳۳ش در روستای مهاجران اراک بهدنیا آمد. دانشآموخته دکتری رشتهٔ تاریخ است. در سال۱۳۶۳ش رايزن فرهنگی ايران در پاکستان شد. در سال۱۳۶۸ش معاون حقوقی دولت «هاشمی رفسنجانی» و در سال۱۳۷۶ش وزير «فرهنگوارشاداسلامی دولت خاتمی بود. او در سال۱۳۷۹ش از سمت خود استعفا داد.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه.
مصطفی میرسلیم؛ از ۱۳۷۲تا۱۳۷۶
متولد ۱۳۲۶ش در تهران است. دانشآموختهٔ فوقليسانس در رشته مهندسی مکانيک از دانشگاه پواتيه فرانسه است. او مدتی عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی بود و در سال۱۳۵۸ش به معاونت سياسی اجتماعی «وزارت کشور» برگزيده شد. سرپرستی شهربانی کشور، سرپرستی «بنياد امور جنگزدگان» و قائم مقامی «وزارت کشور» از جمله مسئولیتهای او بوده است. میرسلیم از ۱۳۷۲تا۱۳۷۶ش مسئوليت «وزارت فرهنگوارشاداسلامی» را بر عهده داشت. او از سال۱۳۷۵ش با حکم مقام معظم رهبری، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام است.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه.
علی لاریجانی؛ از ۱۳۷۰تا۱۳۷۲
لاريجانی فرزند مرحوم آيتالله حاج ميرزا هاشم آملی از مراجع تقليد است و در سال۱۳۳۶ش متولد شد. دانشآموختهٔ مقطع لیسانسش در رشتهٔ ریاضیات و علوم کامپیوتر از دانشگاه صنعتی شریف است. فوقليسانس و دکترای خود را در رشته فلسفه غرب از دانشگاه تهران گذراند. مديريت برون مرزی و واحد مرکزی خبر صدا و سيما بود، معاونت وزارتخانههای کارواموراجتماعی و پستوتلگرافو تلفن و همچنين جانشینی ستاد کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از جمله مسئولیتهای او بوده است. در ۱۳۷۰ش پس از استعفای خاتمی، عهدهدار وزارت فرهنگوارشاداسلامی شد. پس از آن، از۱۳۷۳تا۱۳۸۳ رياست سازمان صداوسيما را بهعهده گرفت. لاریجانی از سال۱۳۸۴تا۱۳۸۶ بعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی فعالیت میکرد. وی در انتخابات مجلس هشتم به نمايندگی از مردم قم وارد مجلس شد و با رای نمايندگان بعنوان رئيس مجلس شورای اسلامی انتخاب شد.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ منابع بدون نام باید محتوا داشته باشند.
سیدمحمد خاتمی؛ از ۱۳۶۱تا۱۳۷۰
خاتمی ۱۳۲۲ش در اردکان یزد به دنیا آمد. پدرش روحالله خاتمی از روحانیون نيکنفس، مبارز و مردمی بود. تحصيلات ابتدايی و متوسطهاش در اردکان سپری شد. سپس به حوزهٔ علمیه قم رفت و پس از آن برای تحصيل در رشتهٔ فلسفه به دانشکده ادبيات اصفهان راه يافت. خاتمی در سال۱۳۵۷ بعنوان نماينده مردم اردکان و ميبد وارد مجلس شد و در سال۱۳۶۰ به فرمان امام خمینی (ره)، سرپرستی مؤسسهٔ مطبوعاتی
کيهان را بهعهده گرفت. او سال۱۳۶۱ سکان وزارت «فرهنگوارشاداسلامی» را در کابينهٔ «ميرحسين موسوی» بهدست گرفت و در کابينهٔ «هاشمی رفسنجانی» نيز همچنان وزیر بود تااینکه سال۱۳۷۰ش از پست وزراتی خود استعفاء داد و ریاست کتابخانه ملی ايران را بهعهده گرفت. خاتمی در سال۱۳۷۶ش نامزد انتخابات رياست جمهوری شد و پس از کسب اکثريت آراء در دو دوره متوالی رئیسجمهور ایران بود[۱۵].
عبدالمجيد معادیخواه؛ ۱۳۶۱
سال۱۳۲۶ در قم زاده شد. او بعنوان سومین وزیر ارشاد اسلامی در کابینهٰ «محمدجواد باهنر» تنها شش ماه در این پست ماند.
نمايندگی مردم تهران در نخستين دورهٔ مجلس شورای اسلامی و تصدی مدیریت «بنياد تاريخ انقلاب اسلامی ايران» از جمله مسئولیتهای مهم او بهشمار میرود.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه. او پیگیری مسائل فرهنگی و هنری را در وزارت ارشاد مطرح کرد و با حمایت از سینما، ابداع اصطلاح «دهه فجر» و برپایی جشنوارههای هنری، جایگاه وزارت فرهنگ را ارتقا بخشید.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه.
عباس دوزدوزانی؛ از ۱۳۵۹تا۱۳۶۰
دومین وزیر ارشاد در دولت مؤقت «مهدی بازرگان» و کابینهٔ «محمدعلی رجایی» بود. او در سال۱۳۲۱ش در تبریز زاده شد. دوزدوزانی چندی وزير ارشاد ملی بود. خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه. او را از پایهگذاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز میدانند. در دورهٔ وزارتش در سال۱۳۵۹ «وزارت ارشاد» مدتی تعطیل شد. دوزدوزانی همچنین دو دوره نمایندۀ «مجلس شورای اسلامی» از تبریز و تهران و عضو اولين دوره شورای شهر تهران بود. او در سالهای آخر عمر و حتی بعد از شورای اول فعالیت خاص سیاسی نداشت. دومین وزیر ارشاد جمهوری اسلامی، ۷مرداد۱۳۹۷ در سن۷۷ سالگی درگذشت.خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه.
ناصر میناچی؛ از ۱۳۵۸تا۱۳۵۹
متولد سال۱۳۱۰ش در تهران و دانشآموختهٔ رشتهٔ حقوق بود. از همراهان نزدیک «علی شریعتی» و از مؤسسان حسینیهٔ ارشاد بهشمار میرفت. نیز از جمله افرادی بود که در تهیه پیشنویس قانون اساسی جمهوری اسلامی نقش داشت. میناچی در دولت مؤقت مهدی بازرگان به سمت وزیر «تبلیغات و جهانگردی» انتخاب شد و در دورهٔ او نام این وزارتخانه به وزارت «ارشاد ملی» تغییر یافت. با این حال، در زمان او، امور فرهنگی و هنری زیر نظر وزارت آموزش عالی اداره می شد. او تا زمان نخستوزیری «محمدعلی رجایی» بعنوان وزیر بر سر کار بود. میناچی در ۸۲سالگی در تهران درگذشت[۱۶].
داستانکها
داستانکهای تأسیس
از حسینیهٔ ارشاد تا وزارت ارشاد
«ناصر میناچی» نخستین وزیر فرهنگ کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود. او یکی از بنیادگذاران «حسینیهٔ ارشاد» و از همراهان «علی شریعتی» بود که در دولت مؤقت «مهدی بازرگان»،عهدهدار سمت «وزارت تبلیغات و جهانگردی» شد. میناچی بعد از مدتی بهسبب علاقهای که به نام «ارشاد» داشت، نام وزارتخانهٔ تحت مدیریتش را وزارت «ارشاد ملی» گذاشت. اگرچه در آنسالها این وزارتخانه، متصدی امور فرهنگی و هنری کشور نبود، بلکه «وزارت فرهنگ و هنر» با ادغام در «وزارت علوم و آموزش عالی» به «وزارت فرهنگ و آموزش عالی» تبدیل شده بود. اما بعدها باوجود ایجاد تغییر در حوزه کاری وزارتخانه ارشاد و افزوده شدن امور فرهنگی و هنری به آن، عنوان ارشاد در نام این وزارتخانه ماند و بعدتر در سال۱۳۶۵ شد «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی».[۱۷]
چرا وزارت ارشاد تعطیل شد؟
تازه جنگ عراق علیه ایران شروع شده بود که «عباس دوزدوزانی» دومین وزیر ارشاد ملی، از تعطیلی وزارت ارشاد خبر داد! دوزدوزانی در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد که وزارت ارشاد ملی تا اطلاع ثانوی تعطیل شد. بهگفتهٔ او، این تعطیلی برای تجدید سازمان و تصفیهٔ افراد در این وزارتخانه بود و شامل مراکز و دفاتر وزارتخانه در شهرستانها نیز میشد و فقط بعضی از قسمتهای وزارتخانهها میتوانند به کار خود ادامه دهند. او درباره تعطیلی وزارت ارشاد خطاب به کارکنانش گفته بود: «متأسفانه اکثر شما کارمندان، کسانی هستید که کارمند سانسور زمان طاغوت بودید؛ در حالی که ما میخواهیم «وزارت ارشاد ملی» را هم وزارت ارشاد اسلامی کنیم».خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه.
از وزارت ارشاد ملی تا وزارت ارشاد اسلامی
عباس دوزددوزانی دومین وزیر ارشاد که سعی داشت همه آنچه مربوط دورهٔ پهلوی دوم میشود را حذف کند، ضمن تعطیلی وزارت ارشاد با هدف پاکسازی سازمانی آن، دستور دارد که در سال۱۳۵۹ نام «وزارت ارشاد ملی» به «وزارت ارشاد اسلامی» تغییر کند. خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه.
حتی یک نفر هم نپرسید!
معادیخواه سومین وزیر فرهنگ پس از انقلاب، در مصاحبهای تعریف میکند که شورای انقلاب فرهنگی، وزارتخانهٔ «فرهنگ و هنر» را به غلط به زیر مجموعه وزارت علوم برد. یکی از بحثهایی که با «محمدجواد باهنر» داشت، این بود که این اشتباه باید تصحیح شود و بخش فرهنگ و هنر به وزارت ارشاد برگردد. او پس از اینکه وزیر شد، معتقد بود که وجه غالب «وزارت ارشاد اسلامی»، فرهنگ است و ابزار اساسیاش هم مسائل مختلف و مرتبط با فرهنگ و هنر. در ادامه میگوید: «روی برنامهای که من به مجلس دادم، نوشتم «وزارت فرهنگوارشاداسلامی». وظایفی را هم در این برنامه برای وزارت ارشاد تعریف کردم که ربطی به وزارت ارشاد وقت با آن ساختاری که گفتم، نداشت. معادیخواه در برنامهاش از سینما صحبت کرد و در مورد هنر نیز مسائلی را طرح کرد. «خیلی جالب بود که یکی از نمایندگان مجلس از من نپرسید که چرا شما اسم این وزارتخانه را تغییر دادهاید و بهجای وزارت ارشاد وقت نوشتهاید، «وزارت فرهنگوارشاداسلامی. در واقع بنده عملا این ادغام را قانونی کردم و تایید آن را تلویحا از مجلس گرفتم». وقتی مجلس به آن کابینه و وزیر ارشاد رای داد یعنی این برنامه را هم تایید کرده است. این روحانی اهل فرهنگ و هنر میگوید: هیچ کدام از نمایندهها از من نپرسیدند که سینما مربوط به شما نیست و به وزارت علوم ارتباط دارد. حتی وزارت علوم هم که در آن زمان متولی فرهنگ بود، به این مسئله شکایتی نکرد[۱۸].
داستانکهای عزل و نصبها
داستانکهای رسواییها
داستانکهای توسعه شعب
داستانکهای بحرانهای مالی
افزایش یکدرصدی بودجهٔ وزارت فرهنگ
مؤسسهها و ارگانهای وابسته به «وزارت فرهنگوارشاداسلامی»، همواره نخستین نهادهایی هستند که بههنگام مواجه با مشکلات اقتصادی و کمبود ردیف بودجهٔ این وزارتخانه، آسیب میبینند و دچار بحرانهای مالی میشوند. یکدرصد از کل بودجهٔ کشور سهم وزارت فرهنگ است که البته این مقدار همواره بر روی کاغذ ثبت شده و عملا به دست این وزارتخانه نرسیده است؛ وزارتخانهای که شمار فراوانی از ارگانها و مؤسسههای فرهنگی و هنری را تحت پوشش دارد. «احد آزادیخواه» سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس دیماه۱۳۹۷ درباره بودجه وزارت فرهنگ گفته بود که بودجه این وزارتخانه باید ۲۰ درصد افزایش پیدا میکرد درحالیکه در لایحه بودجه فقط یک درصد افزایش پیدا کرده است که این افزایش سودی ندارد.[۱۹] کاهش اعتبارات وزارتخانه، تبعات جدی و منفی بر روی عملکرد بسیاری از ارگانهای این وزارتخانه از جمله حوزه سینما، تئاتر، کتاب و... دارد.
خطر ورشکستگی اقتصادی و فرهنگی تئاتر
اهالی تئاتر از جمله زخمخوردگان کاهش اعتبارات «وزارت فرهنگوارشاداسلامی» هستند که در نامهای سرگشاده خطاب به وزیر فرهنگ چنین نوشتند:
« | تئاتر ایران به مرحلهای بحرانی وارد شده است. پس مخاطبِ این نامه نیز به دلیلی آشکار شخص شمایید؛ فارغ از آنکه این بحران در سالهای گذشته یا شرایط عمومی کشور ریشه دارد یا پدیدهای متاخر و حاصل تحولات چند سال اخیر در وزارت فرهنگوارشاداسلامی، معاونت هنری و اداره کل هنرهای نمایشی باشد، اوجگیری این بحران اکنون و در دوران مدیریت جنابعالی رخ میدهد و بههمینسبب، معتقدیم بر عهده شماست که با قبول مسئولیت خود و اصلاح امور، راه حلی عاجل بیابید...قطعاً بحران اقتصادی برای هنرمندان تئاتر و لاجرم برای شما امری جدید نبوده و نیست اما متاسفانه امروز به اوج تازهای نزدیک میشود که میتوان آن را "خطر ورشکستگی اقتصادی و فرهنگی تئاتر" نامید...[۲۰] | » |
«ساسان پیروز» نائب رئیس انجمن تئاتر نیز درباره این نامه به وزیر ارشاد گفت: «ما با تئاترهایی مواجه هستیم که وقتی اجرای آنها را میبینیم و درباره پایین آمدن سطح کیفیتشان از عواملشان میپرسیم همه میگویند که زمان کافی نمیتوانستیم بگذاریم و باید فرآیند تولید تئاتر را کوتاه میکردیم تا در هزینهها صرفه جویی کنیم. یا نمیتوانستیم دکور یا لباس خوب تهیه کنیم چون هزینه تولید را بالا میبرد و ما را به ورشکستگی میکشاند.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
داستانکهای انحلال و ادغام
اولویت ادغام، اصلاح ساختار است
بحث انحلال یا ادغام مؤسسهها و ارگانهای وابسته به معاونتهای «وزارت فرهنگوارشاداسلامی» موضوع تازهای نیست. در دورههای پیشین نیز این طرح بارها ارائه شد اما عزمی برای اجرای آن وجود نداشت. موضوع ادغام مؤسسههای این وزارتخانه طی چند ماه اخیر دوباره به شدت داغ شده است. این موضوع با اعتراض برخی از جمله اهالی تئاتر روبهرو شده است اما بهگفتهٔ صالحی، ادغام این مؤسسهها نه بهمنظور تعدیل نیرو، بلکه در راستای چابکسازی و روانتر شدن نظام مدیریتی انجام میشود.[۲۱] «همایون امیرزاده» مشاور وزیر و مدیر مركز اطلاعرسانی و روابطعمومی «وزارت فرهنگوارشاداسلامی» نیز در مصاحبه با روزنامهٔ «جام جم» در اینباره گفته: ما ۳۶ موسسه تابعه در مجموعه وزارتخانه داریم؛ حساب كنید اگر هر یك از این موسسات پنج هیأتمدیره داشته باشد، ۱۸۰ نفر عضو هیأتمدیره خواهیم داشت. این ۳۶ موسسه، ۳۶ مدیرعامل دارند و اگر هر یك دو منشی داشته باشند، بیش از ۷۰ نفر، مدیر دفتر داریم. ما میتوانیم با تجمیع اینها به بهرهوری برسیم و هزینههای بالاسری را كاهش دهیم. اینها در جاهای دیگر میتوانند بیشتر كارساز باشند. بسیاری از این مؤسسهها بنا به ضرورتهایی سالها پیش شكل گرفتهاند. ما حالا بررسی كردهایم كه این ضرورتها هنوز وجود دارند یا نه. دگرگونیهای فرهنگی و وظایف جدید، كاركرد بسیاری از این موسسهها را مخدوش كرده است. ما فراموش كردهایم كه چرا فلان موسسه آن موقع شكل گرفته. بنا بر مفاد طرح تحول ساختار نظام اداری كشور، اقتضا میكند ما هم به منظور كاهش هزینهها و هم افزایش بهرهوری، بدنهمان را كوچك كنیم، آن هم در شرایط كنونی كه به لحاظ اقتصادی كشور در مضیقه است. ما با كمك این تجمیع باید به آرایشی جدید مبتنی بر ضروریات و شرایط امروز برسیم.[۲۲]
داستانکهای ویژگیهای مدیران هر دوره
ممیزی کتاب از دورهٔ میرسلیم باب شد
شیوهٔ مدیریت میرسلم که در سال۱۳۷۲ش عهدهدار «وزارت فرهنگوارشاداسلامی» شده بود بیشتر مبتنی بر مقابله با «تهاجم فرهنگی» بود که البته این روش به مذاق بسیاری از اهالی فرهنگ خوش نیامد. بسیاری از جمله «احمد بیگدلی» نویسندهٔ برگزیدهٔ جایزهٔ «کتاب سال ایران» معتقد است که «ممیزی کتاب» در زمان «میرسلیم» باب شد و بسیاری از کتابها مجوز نگرفته، آرشیو شدند و آن دسته هم که مجوز گرفتند از سرند ادیت ارشاد گذشتند. «رئوف عاشوری» در اینباره معتقد است: «در دوران وزارت میرسلیم فشار بر مولفان و ناشران افزایش مییابد و دامنهٔ سانسور و ممیزی حتی تا کتابهای پزشکی و پرستاری و حوزهٔ تخصصی علوم را هم در برمیگیرد. فشارهای امنیتی و بازجوییها از ناشران و نویسندگان بالا میگیرد و پای بسیاریشان هم به دادگاه و محاکمه کشیده میشود. آمار نشان میدهد تعداد کتابهای چاپ شده در این دوران در سال از ۱۵ هزار جلد فراتر نمیرود»خطای یادکرد: برچسب <ref>
نامعتبر؛ نامهای نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه. در این دوران علاوه بر کتاب، محدودیتهایی نیز برای سینما ایجاد شد و باوجود اکران فیلمهای ماندگاری چون «بادکنک سفید» جعفر پناهی، «لیلی با من است» کمال تبریزی، تعداد زیادی از فیلمها به دلیل عدم دریافت مجوز از وزارت ارشاد، اکران نشدند. از آن جمله فیلم پرمخاطب «آدمبرفی» ساخته «داود میرباقری» است که سال۱۳۷۳ش ساخته شد اما تا سال ۷۶ مجوز اکران عمومی نگرفت.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ آشوری، تعریفها و مفهومِ فرهنگ، ۲۵.
- ↑ «سیر تاریخی شکلگیری وزارت فرهنگوارشاداسلامی».
- ↑ «معاونتها و مراکز ستادی وزارت فرهنگوارشاداسلامی».
- ↑ «بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان».
- ↑ «سازمانهای وابسته به وزارت فرهنگوارشاداسلامی».
- ↑ «دربارهٔ وزیر فرهنگوارشاداسلامی».
- ↑ «گفتوگوی روزنامهٔ سازندگی با صالحی».
- ↑ نائینی، خانی و رودی، تاريخچه و سير تحول تشكيلاتی و ساختاری وزارت فرهنگوارشاداسلامی در يكصد سال اخیر، ۴۱.
- ↑ نائینی، خانی و رودی، تاريخچه و سير تحول تشكيلاتی و ساختاری وزارت فرهنگوارشاداسلامی در يكصد سال اخیر، ۴۴.
- ↑ نائینی، خانی و رودی، تاريخچه و سير تحول تشكيلاتی و ساختاری وزارت فرهنگوارشاداسلامی در يكصد سال اخیر، ۱۱۱.
- ↑ نائینی، خانی و رودی، تاريخچه و سير تحول تشكيلاتی و ساختاری وزارت فرهنگوارشاداسلامی در يكصد سال اخیر، ۱۰۴.
- ↑ نائینی، خانی و رودی، تاريخچه و سير تحول تشكيلاتی و ساختاری وزارت فرهنگوارشاداسلامی در يكصد سال اخیر، ۱۱۱و۱۱۲.
- ↑ نائینی، خانی و رودی، تاريخچه و سير تحول تشكيلاتی و ساختاری وزارت فرهنگوارشاداسلامی در يكصد سال اخیر، ۲۲۶.
- ↑ نائینی، خانی و رودی، تاريخچه و سير تحول تشكيلاتی و ساختاری وزارت فرهنگوارشاداسلامی در يكصد سال اخیر، ۲۲۵.
- ↑ نائینی، خانی و رودی، تاريخچه و سير تحول تشكيلاتی و ساختاری وزارت فرهنگوارشاداسلامی در يكصد سال اخیر، ۲۲۳.
- ↑ «ناصر میناچی که بود؟».
- ↑ «وزارت «فرهنگ» یا «ارشاد»؟».
- ↑ «ماجراهای وزارت ارشاد».
- ↑ «بودجه وزارت «فرهنگ» کم شده است».
- ↑ «فرهنگ قربانی مشکلات اقتصادی».
- ↑ «گفتههای صالحی درباره ادغام موسسات».
- ↑ «۷۰نفر منشی میخواهیم چه كار؟».
منابع
- بنیادی نائینی، علی؛ خانی، رضا؛ رودی، کمیل (۱۳۸۹). تاريخچه و سير تحول تشكيلاتی و ساختاری وزارت فرهنگوارشاداسلامی در يكصد سال اخیر. اول. تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۸۱۸-۰۴-۸.
- بیهقی، ابوالحسن علیبن زید (۱۳۱۷). تاریخ بیهق. تهران: چاپخانهٔ اسلامیه. ص. ۳۵۹.
- آشوری، داریوش (۱۳۹۶). تعریفها و مفهومِ فرهنگ. تهران: نشر آگه. ص. ۱۶۰. شابک ۹۶۴-۳۲۶-۰۱۲-۳ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: checksum (کمک).
پیوند به بیرون
- «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی». پایگاه اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد. بازبینیشده در ۷آبان۱۳۹۸.
- «بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان». پایگاه اطلاعرسانی ادبیات ایرانی. بازبینیشده در ۷آبان۱۳۹۸.
- «فرهنگ در فشار؛ گفتوگو با سیدعباس صالحی وزیر فرهنگوارشاداسلامی». پایگاه اطلاعرسانی سازندگی، ۲۵مهر۱۳۹۸. بازبینیشده در ۷آبان۱۳۹۸.
- «وزارت «فرهنگ» یا «ارشاد»؟». پایگاه خبری آفتابنیوز، ۱۳اردیبهشت۱۳۹۳. بازبینیشده در ۸آبان۱۳۹۸.
- «گفتههای صالحی درباره ادغام موسسات، کاغذ و اکران خاکستری سینما». پایگاه خبری ایسنا، ۳۱مرداد۱۳۹۸. بازبینیشده در ۸آبان۱۳۹۸.
- «۷۰نفر منشی میخواهیم چه كار؟». روزنامهٔ جامجم، ۲شهریور۱۳۹۸. بازبینیشده در ۸آبان۱۳۹۸.
- «بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با توجه به تورم کم شده است». پایگاه اطلاعرسانی خبر فوری، ۶دی۱۳۹۷. بازبینیشده در ۹آبان۱۳۹۸.
- «فرهنگ قربانی مشکلات اقتصادی». پایگاه اطلاعرسانی هنر امروز، ۲۹مهر۱۳۹۸. بازبینیشده در ۹آبان۱۳۹۸.
- «ناصر میناچی از مؤسسان حسینیهٔ ارشاد و وزیر ارشاد دولت بازرگان درگذشت». پایگاه اطلاعرسانی بیبیسی فارسی، ۵بهمن۱۳۹۲. بازبینیشده در ۱۰آبان۱۳۹۸.
- «دوزدوزانی؛ وزیری که وزارت ارشاد را تعطیل کرد!». پایگاه خبری ایسنا، ۸مرداد۱۳۹۷. بازبینیشده در ۱۰آبان۱۳۹۸.
- «ماجراهای وزارت ارشاد 33 سال پیش در گفت و گو با حجتالاسلام عبدالمجید معادیخواه». پایگاه خبرآنلاین، ۳شهریور۱۳۹۲. بازبینیشده در ۱۰آبان۱۳۹۸.
- «میراث میرسلیم در ارشاد». تاریخ ایرانی، ۱۶اردیبهشت۱۳۹۶. بازبینیشده در ۸آبان۱۳۹۸.
- «زندگینامه علی جنتی». تاریخ ایرانی، ۲۴مرداد۱۳۹۲. بازبینیشده در ۱۴آبان۱۳۹۸.