اسرار گنج درهٔ جنی

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
اسرار گنج درهٔ جنی
توقیف فیلم باعث خلق کتاب شد
نویسندهابراهیم گلستان
ناشرروزن و بازتابنگار
محل نشرتهران و نیوجرسی آمریکا
تاریخ نشر۱۳۵۳
موضوعداستان
سبکسمبلیسم
زبانپارسی
تصویرگرآیدین آغداشلو
محصول کارگاه فیلم گلستان به‌سال۱۳۵۲

اسرار گنج درهٔ جنی نوشتهٔ گلستان در سال۱۳۵۳ رمانی ‌است که نویسنده‌اش به‌دلیل توقیف فیلمِ خود، آن را نوشت. داستان در ۴۹ فصل یا شماره، قصهٔ مردی را می‌گوید که گنجی می‌یابد. ثروت بادآورده‌ای که از این راه به چنگش می‌افتد، زندگی او و اطرافیانش را دگرگون می‌کند و... .[۱]

* * * * *

آنانی‌که تاکنون نخوانده‌اید

آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب

خلاصه

داستان تمثیلی مردی ساده و روستایی است که هنگام شخم‌زدن زمین به گنجی عظیم در زیر خاک می‌رسد. گنج، به‌تدریج زندگی مرد روستایی را دگرگون و از مسیر طبیعی منحرف می‌کند و تجمل و زرق و برقی کاذب را جایگزین زندگی ساده و بی‌آلایش او می‌سازد.

قدری بدانیم

اسرار گنج درهٔ جنی داستان تمثیلی مردی ساده و روستایی است که هنگام شخم‌زدن زمین به گنجی عظیم در زیر خاک می‌رسد. گنج، به‌تدریج زندگی مرد روستایی را دگرگون و از مسیر طبیعی منحرف می‌کند و تجمل و زرق‌وبرقی کاذب را جایگزین زندگی ساده و بی‌آلایش او می سازد.[۲]

گزارشی از شخصیت حاضر در کتاب داستان- گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر- گزارشی از فصل‌های کتاب پژوهش

دلیل شهرت

وجه نمادین داستان و پیش‌بینی‌هایی که گلستان در دل این داستان نمادین بیان کرده، اهمیتی به این داستان بخشیده است که ضرورت ماندگاری‌اش را توجیه می کند.گذشته از اشاره‌های پوشیده و عبارت‌های بی‌پرده‌ای که داستان به ماجرای افزایش ناگهانی بهای نفت در سال.های ۱۳۴۰ و پیامدهای آن دارد، اسرار گنج دره جنی تصویری است از پدیده همیشه تازه‌ی «تازه به دوران رسیدگی». در واقع اسرار گنج دره جنی بیش از آنکه از لحاظ فنی و زیبایی‌شناختی، داستانی پرمایه و کم‌نظیر باشد، رمانی است که در بستر استعاره و نماد و با زبانی گزنده و بی‌پروا، برخی ناهنجاری‌های سیاسی و فرهنگی را واکاوی، نقد و داوری می‌کند. رمز ماندگاری این داستان را در همین بعد داستان باید جست.

تقدیم‌شده به

مقدمه‌نویس یا یادداشت‌نویس

چرا باید این کتاب را خواند

این داستان تمثیلی که در واقع کاریکاتوری از شرایط اجتماعی و سیاسی ایران در اوایل دهه ۵۰ است که گلستان با لحنی طنزآمیز و نیشدار، بسیاری از چهره‌های اصلی قدرت حاکم و تیپ‌های شناخته‌شده اجتماعی را به باد حمله و انتقاد می‌گیرد

برای کسانی که کتاب را خوانده‌اند

داستانک‌ها

مجوز

نشر و تغییر نام

جوایز

جلسات نقد و بررسی

اهدا

بازتاب در توئیت‌ها و نوشته‌های مجازی

اشاره به کتاب در کلام افراد مشهور

تقریظ و مقدمه‌هایی بر کتاب

هوادری

استحال و اقتباس

سال‌شمار کتاب

خلاصهٔ مفصل‌تر کتاب در حد دو بند

گروهی مهندس برای نقشه برداری از دره‌ای می‌گذرند و به تپه می‌رسند و جعبه دیدیاب خود را روی سه‌پایه محکم می‌کنند و آن را می‌چرخانند. کسی که در جعبه می‌نگرد تصویر مردی روستایی را می‌بیند که در آن سوی دره با گاو خود سرگرم شخم است،. مرد روستایی فقیر، زن و پسر و خانه‌ای حقیر دارد و بر تکه‌زمینی کار می‌کند تا معاش خانواده‌ی خود را تامین کند. او در زیر بار اندوه و رنج و شوربختی کمر خم کرده است اما روزی، در حالی که زمین را سخت شخم می‌زند، دخمه‌ای که پر از آثار عتیق و زر و جواهر کشف می‌کند. به سوی ده می‌شتابد و گاو خود را قربانی می‌کند. مردم او را دیوانه می‌پندارند و به شدت کتک می زنند و از روستا می‌رانند سپس مرد روستایی تصمیم می‌گیرد از روستاییان انتقام بگیرد و به جاه و جلال برسد زنان‌خانه نو کند. در تصویر بعد زرگر و زنش به میدان می‌آیند و چون می‌دانند روستایی گنجی در اختیار دارد می‌کوشند آن را از کف وی بربایند. مرد ثروتمند شده و اینک زرگر و زن او جوان جویای نام در عالم هنر، معلم روستا-زینالپور، کدخدا و کاسه‌لیسان دیگر احاطه‌اش کرده‌اند. قهوه‌چی میان راه روستا و شهر به کار او مظنون می‌شود و گمان می‌برد که او در کار خرید و فروش تریاک و هروئین است و سر در پی او می‌نهد ژاندارم منطقه که از رفت‌و‌آمد قهوه‌چی به روستاهای اطراف بدگمان شده، او را می‌پاید. کدخدا که مخفیانه درخت‌ها را می‌برد و زغال درست می‌کند، از رفت‌و‌آمد ژاندارم بدگمان می‌شود و زاغ سیاه او را چوب می‌زند. در این گیر‌ودار مرد روستایی همچنان به بهره‌برداری از گنج مشغول است و آثار عتیقه را تکه‌تکه می‌کند و به شهر می‌برد و به زرگر می‌فروشد. زن زرگر از سود حاصل از خرید و فروش جواهرهای مرد روستایی راضی نیست، در راه روستایی دام پهن می‌کند. این دام، دخترک کمابیش زیبایی است که خدمتکار اوست. مرد روستایی طعم شهوت را می‌چشد و به دام می‌افتد. پس از این مرحله، دیگر کار در دست زرگر و زن اوست که مرد را هرطور بخواهند برقصانند. ازینال‌پور را با خود همدست می‌کنند و نقشه می‌کشند که برای مرد کاخی بسازند. اما این کاخ با ابزار جدید، بر روی همان خانه سست‌پایه‌ی حقیر روستایی بنا می‌شود و سپس زلزله یا انفجاری این کاخ مقوایی را از پایه ویران می‌کند. از سوی دیگر زرگر، قهوه‌چی، ژاندارم و کدخدا که سر در پی یکدیگر نهاده‌اند به دخمه راه می‌جویند. زرگر در زیر خروارها زر و جواهر مدفون می‌شود. ژاندارم به دست قهوه‌چی کشته می‌شود و قهوه‌چی را کدخدا از پا درمی‌آورد و زلزله حاصل از انفجار جوان جویای نام و کدخدا را در عمق دخمه مدفون می‌سازد.

محل نوشته شدن در کتاب (در صورت مهم بودن این امر)

داستان انتشار کتاب (اوّلین بار در کجا و چگونه بوده است؟!)

سبک کتاب

پیشینهٔ کتاب

پیرنگ

شخصیت‌پردازی

ویژگی‌های مهم کتاب

الهام از شخصیت‌ها

شخصیت‌های اصلی

شخصیت‌های فرعی

گزارشی از فروش کتاب

گزارشی از ترجمه به زبان‌های دیگر

اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریان‌سازی‌های کتاب

نشست‌های خبرساز دربارهٔ کتاب

اظهارنظرها

نقدهای مثبت

نقدهای منفی

اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران

نظرات داوری در مراسم‌های گوناگون

اظهارنظر دیگر شخصیت‌ها

نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب

تأثیرپذیرفته از

تأثیرگذاشته بر

گزارشی از اقتباس‌های هنری انجام‌گرفته در کتاب

فهرست امکان نام‌گذاری‌شده از روی نام کتاب

جمله‌های ماندگار کتاب

جوایز کتاب

مشخصات کتاب‌شناختی

تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمع کل تیراژ و ناشرانی که اثر را چاپ کرده‌اند

طراحی جلد و تصویرسازی

تغییرات طرح جلد در چاپ‌های مختلف

منبع‌شناسی (پایان‌نامه و مقاله نوشته‌شده دربارهٔ کتاب)

نوا، نما و نگاه

تصویر از صفحات کتاب

صدای نویسنده

تصویرهای ساخته‌شده دربارهٔ کتاب (فیلم و مستند)

طرحی از یکی از صحنه‌های کتاب

جستارهای وابسته

پانویس

منابع

  • جاهد، پرویز (۱۳۹۴). نوشتن با دوربین:رودررو با ابراهیم گلستان (چ:۵). تهران: اختران. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۵۱۴-۵۷-۶.

پیوند به بیرون