ه‍.ا.سایه

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
هوشنگ ابتهاج

آدمی که از پشت کوه آمده.[۱]خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
نام اصلی امیرهوشنگ ابتهاج سمیعی گیلانیخطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
زمینهٔ کاری سرایش و تصحیح و پژوهش
زادروز ۶اسفند۱۳۰۶ [۲] [۳]
رشت
پدر و مادر میرزا آقاخان ابتهاج و فاطمه رفعت
محل زندگی رشت، تهران و کلن آلمان
پیشه شاعر، مصحح و پژوهشگر
کتاب‌ها نخستین نغمه‌ها، سیاه‌مشق(۱، ۲، ۳، ۴ و شعر نو)، شبگیر، چند برگ از یلدا، تا صبح شب یلدا و...
تخلص سایه و ه‍.ا.سایه
همسر(ها) آلما مایکیال (۱۳۳۷-تاکنون)
فرزندان آسیا، یلدا، کیوان و کاوه
اثرپذیرفته از شهریار و نیما یوشیج


امیرهوشنگ ابتهاج معروف به هوشنگ ابتهاج و متخلص به سایه و ه‍.ا.سایه غزل‌سرا، مصحح دیوان حافظ و موسیقی‌پژوه است که آثارش نشان از ارادت هم‌زمان به شعر نیما یوشیج و غزل شهریار دارد.

* * * * *

سایه شعر را از نوجوانی آغاز کرد و پس از گام‌های آغازین خود، به تجربه‌های فریدون تَوَلَلی و نیما یعنی شعر جدید گرایش پیدا کرد و البته هرگز از سرودن غزل غافل نشد. درواقع تلاش‌هایش در مسیر اعتلابخشی به غزل فارسی است و لذا در شعر نو از پیشگامان سرشناس و در غزل‌سرایی از گزیده‌گویان و پاکیزه‌گویان عصر خویش است، به‌گونه‌ای که سِحر کلامش همواره مخاطبان را به‌سمت خود می‌رباید.[۴] ابتهاج همچنین مدتی به‌عنوان مدیرکل شرکت دولتی سیمان تهران به‌کار اشتغال داشت و از سال ۱۳۵۰تا۱۳۵۶ برنامهٔ گل‌های تازه و گلچین هفته رادیو ایران را سرپرستی می‌کرد.


داستانک

داستانک‌های انتشار

داستانک عشق

داستانک استاد

داستانک شاگرد

داستانک مردم

ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود

داستانک‌های دشمنی

داستانک‌های دوستی

کسرایی ناجی چای‌خوردن

چایی می‌خوردیم، پنج زار. پول چایی رو نداشتیم. کسرایی رو می‌نشوندیم توی کافه و می‌رفتیم توی خیابون. داد می‌زدیم: کمیتهٔ نجاتِ شاعر مردم سیاوش کسرایی! کمیتهٔ نجاتِ کسرایی! می‌گفتن: چی شده؟ کسرایی رو گرفتن؟ می گفتیم: نه پول چایی رو ندادیم اون رو گرو گذاشتیم. دو تومن جمع می‌شد. هم کسرایی نجات پیدا می‌کرد و هم دو تا چایی دیگه می‌خوردیم. هرچی پول داشتیم خرج می‌کردیم. فردا هم خدا بزرگه! [۵]


داستانک‌های قهر

داستانک‌های آشتی‌ها

داستانک نگرفتن جوایز

داستانک حرفی که حین گرفتن جایزه زده است

داستانک‌های مذهب و ارتباط با خدا

داستانک‌های عصبانیت، ترک مجلس، مهمانی‌ها، برنامه‌ها، استعفا و مشابه آن

داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامه‌ها و مجلات و نمونه‌هایی از آن

داستانک‌های دارایی

داستانک‌های زندگی شخصی

انتساب دو مطلب جعلی به سایه

بااینکه کذب‌بودن هر دو مطلب برایم مسجل بود؛ اما از خود سایه پرسیدم و او نیز هر دو را تکذیب کرد:

  • پهنِ تر کف قبر مسلمان مستحب است!
به‌نقل از شفیعی کدکنی گفته‌اند که ابتهاج تعریف می‌کند در مراسم کفن‌ودفن شخصی دیدم شخصی یک وجب سرگین و فضولات تَر گوسفند کف قبر می‌ریزد. از او پرسدیم این چه رسمی است که شما دارید؟! پاسخ داد در رساله نوشته که این کار مستحب است. چون برایم تعجب‌آور بود، به‌سرعت و البته به‌زحمت رساله‌ای یافتم و خواستم تا صفحهٔ مربوط آن مطلب را نشان دهند. او نیز بخش آیین کفن‌ودفن میت را می‌آورد و گفت بفرما. دیدم، نوشته:«کف قبر مسلمان، مستحب است یک وجب پهنِ تر باشد.»
  • سرودهٔ «مرگ بر آمریکا» اثری از سایه!

آفت نوع بشر آمریکاست آمریکا
مرگ بر آمریکا
دشمن علم و هنر آمریکاست آمریکا
مرگ بر آمریکا
دشمن راه امام آمریکاست آمریکا
مرگ بر آمریکا
... [۶]


داستانک برخی خاله‌زنکی‌های شیرین (اشک‌ها و لبخندها)

داستانک شکایت‌هایی از دیگران کرده به محاکم و شکایت‌هایی که از او شده

داستانک‌های مشهور ممیزی

داستانک‌های مربوط به مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونه‌هایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری

نگاهش به مرگ و آرزویش برای بعد از خود

سایه در پاسخ به مسعود بهنود که در گفت‌وگویی دوستانه از او می‌پرسید هیچ‌وقت به مرگ فکر کردی، چنین پاسخ می‌دهد:

نه، البته این اواخر چرا. دیگه حالا هر روز آدم بهش فکر می‌کنه؛ ولی چیز زشت و بدی نیست یا اینکه آدم بترسه یا حیفش بیاد. چون دیگه خب آدم می‌گه همهٔ کارام رو کردم.

و وقتی بهنود پرسید که فکر می‌کنی چطور از سایه یاد کنند، آرزو کرد چنین از یاد او کنند:

امیدوارم به اینکه هرچی می‌گفت باصداقت گفت و باور داشت.

داستان‌های دیگر

زندگی و تراث

سال‌شمار زندگی

کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری

شخصیت و اندیشه

زمینهٔ فعالیت

یادمان و بزرگداشت‌ها

ثبت ملی خانه کودکی

در آستانهٔ ۹۰سالگی امیرهوشنگ ابتهاج، دو فوریت الزام شهرداری رشت به خرید خانه مادری ابتهاج جایی که وی چشم و لب گشود و تبدیل آن خانه به بنیاد شعر و ادب سایه با رأی قاطع اعضای شورای شهر تصویب شد که گویی آبی بود که بر آتش جان همشهریانش ریخته شد تا دل‌نگران تخریب منزل بزرگ شهرشان نباشد. یلدا ابتهاج دختر سایه برای تقدیر از تمام پیگیرانه این مهم، چنین پیام می‌فرستد: «اگر طالب گنجید، به ویرانه بگردید.» [۷]

شب سایه

غروب یکشنبه ۵آبان۱۳۹۲، این چهره‌ها در «شب سایه» گردهم‌ می‌آیند: سیمین بهبهانی، داریوش شایگان، نجف دریابندری، پوری سلطانی، آیدین آغداشلو، محمدرضا شفیعی کدکنی، ایرج پارسی‌نژاد،فخرالدین فخرالدینی، منوچهر پارسادوست، محبوبه مهاجر، ناصرالدین پروین، داود موسایی، اصغر علمی، شهرام ناظری، داریوش طلایی، یلدا ابتهاج و محمدافشین وفایی.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه
یکصدوسی‌وهفتمین شب بخارا همان آیین نکوداشت امیرهوشنگ ابتهاج است که در کانون زبان فارسی برگزار می‌شود. هرکس سخنش را با زبانی خاص خود به سایه می‌گوید:


در آیینهٔ آرا

نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش

اولین کتابش را از خودش هم پنهان می‌کند

بهنود در گفت‌وگویش با سایه، سراغ اولین شعرش را می‌گیرد و چنین پاسخ می‌شنود:

اولین شعرهایی که از من چاپ شد مال سال ۱۳۲۰یا۱۳۲۱. وقتی که سیزده‌سالم بود.

بهنود: پس اون رو ندادید ما بخونیم!

بله، اولین کتابی که چاپ شد، من از خودم هم قایم می‌کنم. اونجا غیر از اینکه یه‌ تعدادی غزل هست، یه تعداد شعرهای به‌اصطلاح سیاسی هم هست. حتی در شعری از انگلستان نام بردم. باز من در شهری بزرگ شدم که شهر روشنفکریِ سیاسی بود. اتحادیهٔ محصلان مدارس داشت.

تفسیر خود از آثارش

نوش‌ و نیش‌های سایه

شهریار در شعر سایه

ترانه غزل دلکشم مگر نشنفتیکه رام من نشدی آخر ای غزال رمیده
خموش سایه که شعر تو را دگر نپسندمکه دوش گوش دلم شعر شهریار شنیده



همراهی‌های سیاسی

  • سایه به‌گفتهٔ خودش از نوجوانی چیزهایی در سرش می‌گذشته است.
همراه شد عزیز! خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

اقدامی بی‌سابقه[۸]

شاعر «ایران ای سرای امید» نیم‌روز ۷اسفند۱۳۹۴ با همراهی میلاد عظیمی در دبیرستان نرگس که ظاهراً از شعب اخذ رأی نزدیکِ منزلش است، حضور می‌یابد و به فهرست امید برای انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری رأی می‌دهد. سایه که آن روز با واکر به محل آرا رفته، نام ۳۰ نامزد را در برگه‌ٔ رأی مجلس شورای اسلامی و ۱۶ نامزد را در برگه‌ٔ رأی خبرگان رهبری نوشته است.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

مخالفت‌های سیاسی

نامه‌های سرگشاده

نام‌های دسته‌جمعی

بیانیه‌ها

جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش

جمله‌ای از ایشان

نحوهٔ پوشش

تکیه‌کلام‌ها

خلقیات

منزلی که در آن زندگی می‌کرد (باغ و ویلا)

گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکان‌هایی که به آن مسافرت کرده است)

برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

بنیان‌گذاری

استادان و شاگردان

علت شهرت

فیلم ساخته‌شده براساس

حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود

اتفاقات بعد از انتشار آثار

نام جاهایی که به اسم این فرد است

کاریکاتورهایی که درباره‌اش کشیده‌اند

مجسمه و نگاره‌هایی که از او کشیده‌اند

ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره

برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد

آثار و منبع‌شناسی

سبک و لحن و ویژگی آثار

کارنامه و فهرست آثار

  • نخستین نغمه‌ها، ۱۳۲۵
  • سراب، ۱۳۳۰
  • سیاه مشق، فروردین ۱۳۳۲
  • شبگیر، مرداد ۱۳۳۲
  • زمین، دی ۱۳۳۴
  • چند برگ از یلدا، آبان ۱۳۴۴
  • یادنامه، مهر ۱۳۴۸ (ترجمه شعر تومانیان شاعر ارمنی، با همکاری نادرپور، گالوست خاننس و روبن)
  • تا صبح شب یلدا، مهر ۱۳۶۰
  • یادگار خون سرو، بهمن ۱۳۶۰
  • حافظ به سعی سایه (دیوان حافظ با تصحیح ابتهاج)
  • آینه در آینه (برگزیده شعر)، به‌اهتمام: محمدرضا شفیعی‌کدکنی، نشر چشمه، ۲۱۷ صفحه، چ.اول۱۳۶۹ و چ.سی‌وسوم۱۳۹۷، جمع تیراژ: حدودِ ۱۰۰هزار نسخه
  • تأسیان(اشعار ابتهاج در قالب نو)، نشر کارنامه، ۲۰۸ صفحه، چ.اول۱۳۸۵ و چ.پانزدهم۱۳۹۷، جمع تیراژ: بیش از ۶۰هزار نسخه
  • بانگ نی، نشر کارنامه، ۱۳۶ صفحه، چ.اول۱۳۹۵ و چ.دوم۱۳۹۷، جمع تیراژ: ۱۸۷۰۰ نسخه
  • حافظ، شمس‌الدین‌محمد حافظ؛ مصحح:هوشنگ ابتهاج، توس، ۷۱۶ صفحه، چ.اول۱۳۷۳، جمع تیراژ:
  • حافظ، بهاء‌الدین خرمشاهی؛ به‌اهتمام:هوشنگ ابتهاج - طرح نو، چ.اول، جمع تیراژ:


جوایز و افتخارات

منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)

بررسی چند اثر

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)

پانویس

  1. «شناخت آدم ساده، ساده است.». 
  2. عابدی، کامیار. در زلالِ شعر؛ بررسی زندگی و شعر هوشنگ ابتهاج. ص. ۱۷.
  3. «گزارشی از شب سایه». بخارا(جشن‌نامهٔ سایه، ۱۳۹۲. 
  4. عابدی، کامیار (۱۳۹۰). در زلالِ شعر؛ بررسی زندگی و شعر هوشنگ ابتهاج. تهران: ثالث. ص. ۷تا۱۰. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۸۰۲۶۱۵. پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  5. عظیمی، میلاد؛ طیه، عاطفه (۱۳۹۶). پیر پرنیان‌اندیش. ۱. تهران: سخن. ص. ۱۷۱. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۷۲۵۹۸۳. پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  6. [@MilaadAzimi «نور سیاه»]. کانال تلگرامی یادداشت‌های ایران‌شناسیِ میلاد عظیمی، ۹اسفند۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ۱۲اسفند۱۳۹۷. 
  7. «میراث ملی شد، خانهٔ کودکیش!». ایران‌آن‌لاین، ۱۴دی۱۳۹۷. بازبینی‌شده در ۱۱اسفند۱۳۹۷. 
  8. «ابتهاج رأی خود را در صندوق انداخت». ایران آن‌لاین به‌نقل از ایلنا، ۲۹اردیبهشت۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ۱۳اسفند۱۳۹۷. 

منابع

  • عابدی، کامیار (۱۳۹۰). در زلالِ شعر؛ بررسی زندگی و شعر هوشنگ ابتهاج. تهران: ثالث. شابک ۹۷۸۹۶۴۳۸۰۲۶۱۵. پارامتر |چاپ= اضافه است (کمک)
  • دهباشی، علی. «جشن‌نامهٔ سایه (گزارشی از شب سایه)». دو ماهنامه ادبی‌فرهنگی بخارا (تهران)، ش. ۹۵و۹۶ (۱۳۹۲). 
  • پیر پرنیان‌اندیش(۲جلد)؛ نويسندگان: میلاد عظیمی و عاطفه طیه، انتشارات سخن، ۶۳۲ صفحه، ج.اول، وزیری (گالینگور)، چ۱۱، ۱۳۹۶، ۱۱۰۰ نسخه، شابک: ۳-۵۹۸-۳۷۲-۹۶۴-۹۷۸
  • پیر پرنیان‌اندیش(۲جلد)؛ نويسندگان: میلاد عظیمی و عاطفه طیه، انتشارات سخن، ۸۶۰ صفحه، ج.دوم، وزیری (گالینگور)، چ۱۱، ۱۳۹۶، ۱۱۰۰ نسخه، شابک: ۰-۵۹۹-۳۷۲-۹۶۴-۹۷۸


پیوند به بیرون