علی‌اصغر سیدآبادی

علی‌اصغر سیدآبادی مروج کتابخوانی، نویسندهٔ کودک و نوجوان و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان ایرانی است.[۱]

علی‌اصغر سیدآبادی

زمینهٔ کاری مروج کتاب‌خوانی، روزنامه‌نگار، نویسنده، شاعر و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان
زادروز ۱۵ تیر ۱۳۵۰
روستای سیدآباد از توابع شهرستان خوشاب استان خراسان رضوی
پدر و مادر معصومه و براتعلی
کتاب‌ها «قصه‌های بز زنگوله‌پا»، «شاهزاده بی‌تاج و تخت زیرزمین»، مجموعه «قصه‌های شیرین مغزدار»، «دیوها روزها از آدم‌ها می‌ترسند»، «خانم معلم و آقای نقاش»، «بادکنک به‌شرط‌ چاقو»، مجموعه «پنجره‌ای نو به شاهنامه»، «هانا قهرمان ما»، «تاریخ با غرغرهای اضافه»، «ماه بر ترک دوچرخه: گزیده شعر فارسی برای کودکان ایران از اولین شعرها تا امروز»، مجموعه «نی‌نی آموز»
همسر(ها) گیسو فغفوری
فرزندان غزاله و کیان
مدرک تحصیلی کارشناسی ارتباطات اجتماعی
دانشگاه دانشگاه علامه طباطبایی
* * * * *

در پانزدهم تیرماه سال ۱۳۵۰ در خانواده‌ای کشاورز در روستاي سیدآباد از توابع شهرستان خوشاب استان خراسان رضوی به دنیا آمد. اولین و دومین سال دبستان را در مدرسه‌ای در روستای سیدآباد سپری ‌کرد. همان زمان در ایران انقلاب شد و چند ماهی مدارس تعطیل شد. هنوز سه سال از انقلاب نگذشته بود که با حمله عراق به ایران جنگی ۸ ساله شروع شد و زندگی، بازی‌ها و رویاهای کودکان را تحت تأثیر قرار داد. او تا پنجم دبستان در روستای زادگاهش تحصیل کرد و چون در روستایشان مدرسه راهنمایی نبود، برای تحصیل در دوره راهنمایی راهی شهر تاریخی نیشابور شد و در مدرسه‌ای شبانه‌روزی که برای بچه‌های با استعداد روستایی راه‌اندازی شده ‌بود، پذیرفته شد، مدرسه‌ای که دیوار به دیوار آرامگاه خیام نیشابوری و در حاشیه باغ قدیمی آن بود. او تازه دبیرستان را شروع کرده بود که به جبهه رفت و تجربه‌های عجیبی را از سر گذراند که این تجربه بعدها در رمان‌ها و کتاب‌هایش خود را نشان داد و توجه به صلح و نفی خشونت به یکی از دغدغه‌های اصلی‌اش تبدیل شد. در نوجوانی مسئولیت کتابخانه روستای زادگاهش را برعهده گرفت و ایده‌های تازه‌اش باعث شد او به عنوان کتابدار برگزیده روستایی شهرستان نیشابور انتخاب شود.[۲]


علی‌اصغر سیدآبادی بعد از قبولی در کنکور ورودی در رشته ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه‌طباطبایی راهی تهران شد. در تهران به محافل ادبی پایتخت رفت و آمد پیدا کرد و در نشست‌های ادبی شرکت می‌کرد. او از سال اول ورود به دانشگاه با برخی از نشریات کودک و نوجوان به صورت پاره‌وقت شروع به همکاری کرد و چند سال بعد به عنوان دبیر گروه فرهنگی و چند سال بعد به عنوان عضو شورای سردبیری با برخی از روزنامه‌های پرتیراژ اصلاح‌طلب همکاری کرد. او در دوره همکاری‌اش با روزنامه‌های اصلاح‌طلب، افزون بر نوشتن درباره مسائل کتاب و نقد کتاب و ادبیات کودک و نوجوان، گفت‌وگوهایی با روشنفکران و اندیشمندان برجسته ایرانی مانند «داریوش شایگان»، «عبدالکریم سروش»، «جواد طباطبایی» و ... درباره دیدگاه‌ها و کتاب‌هایشان انجام داد که مورد توجه واقع شد.[۲]

سیدآبادی در سن ۲۵ سالگی یعنی سال ۱۳۷۵ نخستین کتابش را برای کودکان منتشر کرد و در سال‌های بعد نیز به طور منظم به نوشتن برای کودکان و نوجوانان پرداخت. تا‌به‌حال حدود ۶۰ کتاب از او منتشر شده است که بخشی از کتاب‌هایش درباره مباحث نظری ادبیات کودک و نوجوان است. او تا کنون جوایز مهمی را برای کتاب‌ها و پژوهش‌هایش به دست آورده است. او و دوستانش در میانه دهه ۸۰ همراه حلقه‌ای ادبی را تشکیل دادند که در جلسات منظم هفتگی راه‌هایی برای ترویج کتاب کودک و نوجوان با کیفیت و متناسب با ارزش‌های جهان جدید، جست و جو می‌کرد و درهمین جلسات سنگ بنای فهرست لاکپشت پرنده گذاشته شد. چند سال بعد سیدآبادی با دوستانش کتابفروشی متفاوتی با نام باشگاه کتاب اگر راه‌اندازی کرد که ترویج کتاب‌خوانی رویکرد اصلی آن بود. او در این دوره به طور جدی‌تر به ترویج کتاب‌خوانی پرداخت و برخی از ایده‌ها و پیشنهادهای او توسط نهادهای غیردولتی عملی شد. همچنین به پیشنهاد او یکی از مؤسسات خیریه، جایزه‌ای راه انداخت که داورانش دختران نوجوان بی‌سرپرست ساکن در خوابگاه‌های خیریه تهران بود.[۲]

سیدآبادی از سال ۱۳۹۳ با ورود به مدیریت دولتی طرح‌های ترویج کتاب‌خوانی مانند جشنواره تقدیر از مروجان کتاب خوانی، جشنواره روستاها و عشایر دوستدار کتاب و انتخاب و معرفی پایتخت کتاب ایران را راه‌انداخت که نتجه‌اش شکل‌گیری حرکت‌های بزرگ ترویج کتاب‌خوانی با مشارکت و همراهی نهادهای غیردولتی و مدنی، دستگاه‌های دولتی و نهادهای عمومی در شهرها و روستاهای ایران است. در میان طرح‌های ترویجی که او راه انداخت، طرح بلند پروازانه جام باشگاه‌های کتاب‌خوانی کودک و نوجوان توانست جنب و جوشی در بسیاری از شهرها و روستاهای ایران ایجاد کند. در نخستین سال این جام، ۱۵ شهر در برگزاری آن مشارکت داشتند. سال دوم بیش از ۱۰۰ شهر و روستا در آن مشارکت داشتند و سال سوم بیش از ۴۳۰ شهر و ۱۳۰۰ روستا برای مشارکت در این جام اعلام آمادگی کردند.[۲]

تا امروز حدود ۶۰ کتاب از او منتشر شده که موضوع برخی از آنها مباحث نظری ادبیات کودک و نوجوان و باقی داستان و شعر برای کودکان و نوجوانان است. سیدآبادی در سال ۱۳۹۷ از سوی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان به عنوان یکی از کاندیداهای ایرانی برای دریافت جایزه آسترید لینگرن معرفی شده است. او در سال ۱۳۹۳ برای مجموعه ۳جلدی «قصه های بز زنگوله پا» به خاطر «استفاده خلاقانه از یک قصه قدیمی برای خلق آثار جدید، پرورش تفکر نقادانه در مخاطب و نگاه طنزآمیز به موضوع» از هفدهمین جشنواره کتاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان لوح تقدیر گرفت. از دیگر آثار سیدآبادی که جایزه گرفته اند می توان به مجموعه «قصه های شیرین مغزدار» و «خاله سوسکه با کی ازدواج کرد؟» اشاره کرد. هم چنین پژوهش او با عنوان شعر در حاشیه درباره شعر کودک و نوجوان ایران در ششمین دوره پژوهش فرهنگی سال برگزیده شد.[۱]

زندگی و یادگار

دیدگاه

علاقه به بازنویسی متون کهن

اسطوره‌ها و متون کهن بخشی از سنت فرهنگی ما را تشکیل می‌دهند و رفتار امروز ما تا حدود زیادی متاثر از این سنت است که بدون رو به رو شدن با آن، نمی‌توانیم تکلیف خودمان را با امروزمان روشن کنیم. روش من در بازنویسی‌هایم این نیست که قصه‌ای را شاخ و برگ بدهم و نثر و زبان آن را عوض کنم تا برای بچه‌های امروز جذاب‌تر شود، بلکه نوعی رو به رو شدن با گذشته در آن هست، رو به رو شدنی که گاهی انتقادی است و گاهی کاشفانه یا استخراجی و در هر حال ارزش‌های دوران جدید را مدنظر دارم. مهم‌ترین دغدغه‌ من در این سال‌ها چگونگی رو به رو شدن گذشته ما با ارزش‌های دنیای جدید است. در بازنویسی‌هایم به نوعی این ارزش‌ها با هم رو به رو می‌شوند، گاهی حتی نوعی داوری و قضاوت شاید دیده شود که ممکن است به پای ضعف کار هم گذاشته شود اما این کار عمدی است. در این بازنویسی‌ها سعی کرده‌ام در مخاطب جسارت رو به رو شدن انتقادی با داستان‌ها، افسانه‌ها و متون کهن و ارزش‌های نهفته در آن‌ها را ایجاد کنم. البته روش من انقلابی نیست و اهل ساختار شکنی نیستم و چیزی را از بنیان ویران نمی‌کنم، بلکه سعی می‌کنم یا دستی به سر و روی بنیان کهن بکشم یا در کنارش با استفاده از نقشه آن چیزی امروزی‌تر درست کنم.[۳]

مخاطب به‌طور مستقیم با کتاب‌های ما روبه‌رو نمی‌شود

مشکل اصلی ما این است که مخاطب به طور مستقیم با کتاب‌های ما رو به رو نمی‌شود و چندین واسطه بین ما و مخاطب قرار دارد و آخرین حلقه‌ واسطه‌ها پدر و مادر‌ها هستند که هم باید از کتاب خوششان بیاید و هم باید با حوصله باشند. اغلب پدر و مادر‌ها ترجیح می‌دهند کنترل «جعبه بگیر و بنشان» را دستشان بگیرند و بچه را بنشانند جلو تلویزیون و خودشان بروند پی کارهای مورد علاقه‌شان.[۳]

نگاهی به روند ادبیات کودک در ایران

آنچه من به‌عنوان نقطه مثبت آثار منتشرشده در حوزه ادبیات کودک و نوجوان می‌بینم تنوع است که در سال‌های اخیر افزایش داشته است. اگر ترجمه را کنار بگذاریم که البته همان هم اثرگذار است، ادبیات کودک ایران در سال‌های اخیر به‌لحاظ شخصیت‌ها و فضاها و موضوعات و گرایش‌های فکری فضای متنوعی را تجربه می‌کند. در دهه 50 و 60 فضای ادبیات کودک و نوجوان ما غیرمتنوع بود. دو سه جریان مهم دارد و مضمون‌های مشترکی را با هم تولید می‌کنند. آن مضمون‌ها برخی مربوط به نویسندگان چپ است و برخی مضمون‌ها را نویسندگان مذهبی می‌نویسند. مضمون‌هایی را هم جریان‌های رسمی مرتبط با حکومت می‌نویسند و بعد از انقلاب این فضا به لحاظ موضوعی گسترش پیدا می‌کند، اما به لحاظ گرایشی محدودتر می‌شوند چون نویسندگان مرتبط با حکومت گذشته عملاً حذف می‌شوند. دهه 60 یک جریان چپ مذهبی در ادبیات کودک و نوجوان شکل می‌گیرد و تا پایان جنگ موثر است. از پایان جنگ و سپس در دهه‌ی ۷۰ ضرورت تنوع با ساخته شدن نهادهایی مانند موسسه همشهری و فرهنگسراها به ادبیات کودک هم سرایت می‌کند، بنابراین از دهه هفتاد این تنوع جدی می‌شود و اکنون نسل جدیدی که وارد ادبیات کودک و نوجوان شده‌اند تنوع بیشتری ایجاد کرده‌اند. ضمن اینکه گوشه چشمی به گذشتگان هم دارند ولی دیدگاه‌های مستقلی دارند. در تجربه‌گرایی استقلال دارند و با جریان‌های متنوع جهانی ادبیات کودک و نوجوان هم آشنا هستند و از آن تاثیر می‌گیرند. بنابراین ویژگی این دوره به نظرم تجربه تنوع است.[۴]


می‌توان کتابی نوشت که به‌دنبال انتقال هیچ آموزشی به کودکان نباشد

در دهه شصت، همچنان ادامه همان نگاه ایدئولوژی زده دهه‌های قبل را شاهد بودیم؛ البته مضامین آن از تفکرات چپ قبل انقلاب به تفکرات دینی تغییر یافت اما همچنان بر همان روش استوار بود. اگر با نگاه تاریخی و همراه با تحولات سیاسی به روند ادبیات کودک و نوجوان نگاه کنیم تغییر اصلی را باید بعد از جنگ دید. تازه آن زمان بود که مردم فرصتی برای فکر کردن به زندگی پیدا کردند. از جمله مواردی که در عرصه فرهنگ و هنر هم با تنوع روبه‌رو شد ادبیات کودک و نوجوان بود که به‌مرور از سیطره نگاه ایدئولوژی زده رها شد و نویسندگان برای جنبه سرگرمی ادبیات کودک هم اهمیت قائل شدند. با اینکه همچنان شاهد ادامه شکل تلطیف یافته‌تر آن نگاه‌ها بودیم اما نویسندگان کم‌کم به این نتیجه رسیدند که می‌توان کتابی نوشت که به‌دنبال انتقال هیچ آموزشی به کودکان نباشد.[۵]


رانت ترجمه در برابر تالیف قرار می‌گیرد

ترجمه نسبت به تالیف در ایران از یک جور رانت برخوردار است. یعنی چون ما عضو کنوانسیون جهانی برن نیستیم و قانون کپی‌رایت را امضا نکرده‌ایم. به‌جز یکی دو ناشر اغلب بدون پرداخت حق رایت آثار خارجی ترجمه و منتشر می‌شود و به همین دلیل ارزان‌تر از تألیف تمام می‌شود. برای مثال اگر بخواهید امروز یک کتاب 24 صفحه‌ای تصویری منتشر کنید. کتاب ترجمه با مبلغی حدود یک‌میلیون تومان و در یک هفته آماده چاپ می‌شود. در زمان بسیار کوتاه و با مبلغ ناچیز می‌توانید کتاب را آماده چاپ کنید. ازنظر خیلی‌ها ترجمه متن ساده است و تصویر هم که فقط اسکن می‌شود، اما اگر ناشری بخواهد همان کتاب را تألیف کند، باید برای متن و تصویر حداقل شش ماه زمان بگذارد و ده میلیون تومان هزینه کند، یعنی هزینه ده برابری محاسبه شده و هزینه‌های مالی پنهان بسیار اما هزینه پشت جلد ترجمه و تالیف یکی است. بنابراین به لحاظ اقتصادی اتفاقی افتاده است که رقابت نابرابر رخ می‌دهد. از سوی دیگر زمینه فرهنگی‌ای وجود دارد که مردم فکر می‌کنند، چون نویسنده خارجی است پس کیفیتش هم بهتر است، در حالی‌که الزاماً چنین نیست. این وضعیت تأثیرش را بدین ترتیب می‌گذارد که ترجمه به زیان تألیف تمام می‌شود زیرا رقابت نابرابر است. از سوی دیگر، حسن این وضعیت این است که ما در کمترین زمان کتاب تألیف شده در اروپا و آمریکا و به‌ندرت کشورهای دیگری مثل چین را بلافاصله در ایران می‌خوانیم، اما یک کتاب فرانسوی اگر ترجمه همزمان نشده باشد، برای رفتن به بازار آمریکا ماه‌ها طول می‌کشد ولی به ایران سریع می‌آید، چون مذاکره‌ای نیست و بلافاصله ترجمه به بازار ایران می‌آید.[۴]

میزان کتاب‌خوانی در بچه‌ها تکان خورده است

میزان کتاب‌خوانی در بچه‌ها تکان خورده و آن‌هم به دلیل فعالیت ترویجی نهادهای غیردولتی و داوطلبی است که درجاهای مختلف فعال هستند. برای تکان خوردن آمار کتابخوانی باید کاری انجام شود مثلاً نویسنده کتاب سفر برود، کتابش را معرفی می‌کند، با بچه‌ها دیدار کند و در کل دسترسی به کتاب منتشرشده برای بچه‌ها فراهم شود، اما اینجا این کار انجام نمی‌شود. در سال‌های اخیر در شهرها و روستاهای بسیاری کتابخانه ساخته می‌شود، در آذربایجان، خراسان، خوزستان، تهران و ... مثلا در سیستان و بلوچستان در روستاهایشان بدون حمایت دولت کتابخانه‌های زیادی تأسیس شده و بچه‌ها کتاب می‌خوانند. به نظر من این وضعیت رو به بهبودی است.[۴]

جایگاه ادبیات کودک را به کارکرد آموزشی تقلیل ندهیم

ما هنوز تکلیفمان را با انتظاری که از ادبیات کودک داریم مشخص نکرده‌ایم! عجیب است که برخی هنوز آن را مانند سال‌های ابتدایی شکل‌گیری ادبیات کودک در کشورمان، ابزاری صرفاً آموزشی می‌بینند، در حالی‌که به‌هیچ‌وجه ابزار آموزش و تربیت نیست، هرچند که می‌تواند چنین کارکردی هم داشته باشد. چنین نگاهی به گمانم تقلیل جایگاه ادبیات کودک و به قولی زدن بر سرآن است. ادبیات کودک قدرت اثرگذاری بالایی دارد؛ اما چه اثری؟ اینکه دنیای مخاطبان خود را بزرگ‌تر کند و به وسعت بیشتر دریچه نگاهشان بینجامد؛ از سویی قدرت خلاقیت آنان در مواجهه با دیگران را بیشتر کرده و حتی در روابط کاری آینده‌شان اثرگذار خواهد بود و می‌تواند اعتماد به ‌نفس و صدای بیشتری به آنان بدهد. مواردی که تنها به برخی از آنها اشاره شد آنقدر در ساخت جهان و آینده بهتر اثرگذار هستند که نمی‌دانم چرا همچنان به نگاه‌های سنتی درخصوص کارکرد ادبیات کودک اصرار می‌شود.[۵]

تصویرگری کتاب کودک ایران، در جشنواره های جهانی، کم وبیش شناخته شده است و در کارنامه تصویرگری ایران جوایز معتبر و رنگارنگی دیده می‌شود، اما این لزوما نشان دهنده رشد و رونق کتاب تصویری در ایران نیست. ‌در ایران، نمونه‌های بسیاری از کتاب‌های عددآموز و الفباآموز منتشر می‌شوند، اما از نظر کیفیت بیشتر آنها در سطح نازلی قرار دارند و گویا تصویرگران برجسته، جز در موارد اندک، وارد چنین حوزه‌هایی نمی‌شوند و این کارها را یکسره ‌به تصویرگرانی ضعیف‌تر یا تصویرگرانی با سلیقه پایین‌تر واگذار کرده‌اند، در حالیکه این کتاب‌ها پایه سلیقه تصویری کودکانند. امروزه تصویرسازان ایرانی در ارائه اثر هنری، توجه کمتری به متن و توجه بیشتری به جشنواره‌‌پسند بودن آثارشان دارند از سویی به‌رسمیت شناخته نشدن مدیرهنری نیز یکی از آسیب‌های تصویرگری ایران است.[۶]}}

جای خالی نقدهای ترویجی کتاب کودک

اگر به ادبیات کودک و نوجوان یا نقد کتاب در ایران نگاهی بیندازیم، ضمن اینکه این نوع نقد نسبت به نقد آموزشی و نقد اخلاقیت هنجاری دست بالا دارد، بااین حال، احساس می‌شود نقد مؤثری نیست و ارتباطی با مخاطب برقرار نکرده است. در ایران، این ویژگی ادبیات کودک، نقد را دچار مشکل دیگری کرده است؛ ما نقدی داریم که شبیه نقد آکادمیک است و در مجلات، مثلا در مجلة کتاب ماه یا پژوهشنامه، منتشر می‌شود و مخاطبش هم منتقدان و بعضی نویسندگان‌اند؛ انتشار این نقد در مطبوعات این‌چنینی، که همان محیط گلخانه‌ای به شمار می‌آید، چندان بر مخاطبان کتاب اثرگذار نیست. این نقدی است که می‌تواند از فضای بسته بیرون بیاید و اثر را حرکت بدهد جای خالی نقدهای ترویجی کتاب کودک. همانطور که هرکسی حق دارد کتابی را منتشر کند، هر کسی هم حق دارد نظرش را در مورد کتاب بنویسد جای خالی نقدهای ترویجی کتاب کودک اگر ما به نقدهایی فکر کنیم که مخاطبانش پدر و مادر و مربیان باشند، تأثیر اجتماعی آن را می‌توان خیلی زود مشاهده کرد، جای خالی نقدهای ترویجی کتاب کودک نقد گفت‌وگویی است بین کتاب، مخاطب، نویسنده.[۷]}}

کودکان در تمام امور می‌توانند اظهارنظر کنند و صدا داشته باشند

شنیدن صدای کودکان اهمیت دارد. ما گاهی اوقات فکر می‌کنیم فقط خانواده یا آموزش و پرورش به کودکان مربوط است ولی وقتی به‌طور مبسوط‌تر نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که هرچه که به بزرگسالان در اداره حکومت مربوط است، به کودکان نیز مربوط می‌شود. پس کودکان در تمام امور می‌توانند اظهارنظر کنند و صدا داشته باشند و باید صدای آن‌ها موردتوجه قرار گیرد. اما سوال اینجاست که به چه صورت صدای کودکان باید شنیده شود و برایشان چه امکان‌هایی وجود دارد؟ اولین امکان، تشکل است و در تشکل‌های قانونی ایران، بحث سن مطرح است و بلافاصله با محدودیت‌های سنی که گذاشته شده، کودکان نمی‌توانند تشکلی ایجاد کنند. لذا امکان متشکل‌شدن کودکان در قالب فعالیت‌های گروهی وجود ندارد. دیگری، نهادهای مرتبط با مدرسه است. در مدرسه هم، با نظام آموزش و پرورش ما، راه بر اینکه صدای کودکان شنیده شود، بسته است. گفت‌وگو هم صرفاً در حد گفت‌وگوی فردی بین معلم و دانش‌آموز است. در چنین شرایطی دو حوزه برای کودکان باز است که بتوانند صدای خود را به گوش دیگران برسانند: یکی حوزه «خانواده» است که کودکان پیش‌روی کرده و توانسته‌اند صدای خود را بلند کنند. امروزه خانواده‌ها تغییر شکل داده و به عبارتی پدرسالاری فروریخته است. تصمیم‌گیری‌های مردانه کاهش یافته، خانواده ایرانی، مدنی‌تر شده و تصمیم‌گیری جمعی در آن اولویت پیدا کرده و کودکان هم در آن میان، فضای خالی خود را پر کرده‌اند. حوزه دیگر در ادبیات است که این اتفاق افتاده است. ادبیات کودک نیز در نخستین سال‌های پیدایش در ایران و در کل جهان، بخشی از ابزار تربیت و کنترل بوده است. راوی در آن‌ها یک دانای کل بود که می‌گفت کودک چطور باشد و او را به شکل دلخواه خود درمی‌آورد ولی کم‌کم با پیدایش رمان کودکان به‌عنوان یکی از دموکرات‌ترین اشکال ادبیات، صدای کودکان بازتاب داده شد. در رمان، حتی وقتی راوی، دانای کل است، مجبور است از نگاه دیگران، چیزهایی را بگوید. در رمان، هم زاویه دید و هم راوی تغییر می‌کند. به‌طوری که الآن وقتی رمان‌های کودک را نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که بیشتر آن‌ها، راوی کودک یا من‌راوی هستند. وقتی راوی، راوی کودک می‌شود، قطعاً زاویه دید هم تغییر می‌کند و قطعاً صدای کودکان هم شنیده می‌شود.[۸]


رمان کودک محملی برای گفت‌گوی کودک و بزرگسال است

رمان کودک، هم‌زمان که حامل صدای کودکان است، محملی برای گفت‌گوی کودک و بزرگسال نیز می‌باشد. یعنی یکی از کارکردهای ادبیات کودک و نوجوان و به‌خصوص رمان کودک و نوجوان، می‌تواند کارکرد گفت‌وگوی نسلی باشد. چون در رمان، هم شخصیت بزرگسال و هم شخصیت کودک و نوجوان وجود دارد. جنبه دیگری که در رمان مهم است این است که فکر می‌کنم رمان، خود نوعی پژوهش است. رمان را می‌توان نوعی ماده پژوهشی دانست برای اینکه رمان، داستان یک نسل است. یک رمان وقتی رمان می‌شود که داستان یک نسل شود نه داستان یک فرد. وقتی نسل را دربرمی‌گیرد، به مسأله‌های آن نسل ارتباط پیدا می‌کند و درنتیجه مهم‌ترین مسائل کودکان بازتاب داده می‌شود. یکی از این مسائل و الگوها در رمان‌‎های کودک و نوجوان، الگوی رابطه کودکان و بزرگ‌ترهاست. این بزرگ‌ترها می‌تواند پدرومادر، معلم و دیگر افراد باشد. این رابطه برای کودکان و نوجوانان یک مسأله است چون در دوره نوجوانی استقلال برای آن‌ها مهم است، هرچند شاید برای ما بزرگ‌ترها مهم نباشد. کودکان با ما وارد گفت‌وگو می‌شوند که از این ولایت و سلطه ما بگذرند. پس بخش مهمی از مسأله کودکان، استقلال از بزرگسالان است که بخش مهمی از رمان‌ها همین موضوع است.[۸]

کتاب کودک رو به رشدترین بخش اقتصاد نشر ایران است

اگر بخواهیم ادبیات کودک را در بازار خرید و فروش کتاب‌های غیردرسی در نظر بگیریم، می‌بینیم که آمار این داد و ستد از لحاظ رسمی در صدر جدول کتاب است و در حال حاضر کتاب کودک رو به رشدترین بخش اقتصاد نشر ایران محسوب می‌شود. ما اگر با صدای خودمان وارد گفت‌وگوی ادبیات کودک و نوجوان جهانی بشویم موفق خواهیم بود که اگر چیزی برای عرضه نداشته باشیم، مصرف‌کننده‌ایم. هر نویسنده‌ای وقتی موفق است که صدای خودش و یک صدای متمایز و خوب و شنیدنی باشد. این‌ها مستلزم این است که وضعیت ما با دنیا عادی شود؛ زیرا ما در تحریم هستیم و فشار اقتصادی دنیای ما را کوچک کرده است. مفاهیم اصلاح و انقلاب، نه با ادبیات کودک بلکه با هیچ حوزه ادبی سازگار نیست، ما در حاشیه ادبیات کودک جهان و مثل جهان سومِ ادبیات کودک جهانیم که بخشی از آن هم به اقتصاد و ساز و کارهای حقوقی بستگی دارد. در حوزه ادبیات کودک نباید بدبین بود به این‌که همه چیز خراب شده و باید از نو آن را ساخت. می‌توان پذیرفت که نوشتن، گفت‌وگو، نقد رادیکال و حرکت در فضایی که چندان هم قطب‌بندی‌شده نیست و آدم‌ها در آن رفت و آمد دارند و ذهنیت آن‌ها می‌تواند تغییر هم داشته باشد، امکان‌پذیر است.[۹]


نمی‌شود همه مسائل را با داستان حل کرد

نمی‌شود همه مسائل را با داستان حل کرد؛ کار داستان برطرف کردن مشکلات نیست. نه اینکه بگویم چنین کارکردی ندارد؛ منتهی اثرگذاری ادبیات طی درازمدت است که خودش را نشان می‌دهد. ادبیات کار مهم‌تری برعهده دارد که زمین‌مانده؛ اگر در جامعه‌ای آنقدر مشکلات هست که کودکی به خودش صدمه می‌زند ما که نباید باقی بچه‌ها را هم با داستان درگیر آن اتفاق کنیم. برعکس باید تلاش شود تا ذهن کودکان از شرایط نامطلوب حداقل برای مدتی رها شود. با این ‌حال می‌توان از ادبیات کودک به‌عنوان ابزار آموزشی هم استفاده کرد.[۹]

ادبیات کودک و نوجوان ایران جهانی‌تر از ادبیات بزرگسال است

امروزه ادبیات کودک و نوجوان ایران خیلی جهانی‌تر از ادبیات بزرگسال است، بیشتر دیده و خوانده ‌شده است. حداقل چند سالی می‌شود که در بزرگ‌ترین جایزه ادبی کودک و نوجوان جهان، جایزه هانس کریستین اندرسن نامزد نهایی داریم. احمدرضا احمدی، فرهاد حسن‌زاده و هوشنگ مرادی کرمانی جزو پنج انتخاب نهایی داوری این جایزه در سطح جهانی شده‌اند. حتی کتاب‌های بسیاری از این گروه سنی به زبان‌های دیگر ترجمه‌شده که البته بخشی از آن به مدد سطح خوب تصویرگری‌مان بوده است. و مهم‌ترین دلیل را باید در این دانست که ادبیات کودک و نوجوان برخلاف ادبیات بزرگسال توانسته از سیاست دوری کند و گرفتار آن نشده است. بنابراین نمی‌توان گفت ادبیات کودک از ادبیات بزرگسال جا مانده است. به‌ویژه که اصلاً در مسابقه باهم نیستند که باهم سنجیده شوند. نقد بی‌توجهی به زندگی امروز و تحولاتی که پشت سر گذاشته‌ایم به آثار نویسندگان بزرگسال امروز هم هست. دراین‌ بین نویسندگان زن جایگاه متفاوت‌تری دارند؛ فراموش نکنیم اگر زنان نویسنده به مسائل امروز توجه نشان داده‌اند از باب تلاش برای انعکاس مشکلات خودشان بوده است. آثار آنان بیش از آن‌که در بردارنده انعکاسی از مسائل مهم کشور باشد، تنها شامل دغدغه‌های مهم زنان است.[۱۰]


ادبیات کودک و نوجوان ما در منطقه بی‌رقیب است

ادبیات کودک و نوجوان ما حداقل در منطقه بی‌رقیب است. این هم گفته من نیست، به استناد گفته برپاکنندگان جوایز و جشنواره‌های خارجی می‌توان به آن پی برد. حتی در خود ترکیه با احترام خاصی از ادبیات کودک ما یاد می‌کند. شورای کتاب کودک بیش از پنجاه سالی می‌شود که مشغول فعالیت جدی است، حتی در دولت دهه‌هاست نهادی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در همکاری با کتابخانه‌های بسیاری است و اقدامات ارزشمندی هم انجام داده. وجود این‌همه ناشر خصوصی خوب و از سویی گروه‌های ترویج کتابخوانی و انجمن نویسندگان کودک و نوجوان همه مؤثر بوده‌اند. برخلاف ادبیات بزرگسال، در ادبیات کودک و نوجوان با مباحث جهانی غریبه نیستیم چراکه حتی در همایش های خارجی هم حضور داریم؛ از همین رو هم به آینده ادبیات کودک و نوجوانمان بسیار خوش‌بین هستم.[۱۰]


آثار و کتاب‌شناسی

نظری و پژوهشی

رمان و داستان بلند

کتاب تصویری و مصور

شعر

بازنویسی و بازآفرینی افسانه‌های ایرانی

تاریخ و اندیشه

وضعیت شغلی

 Y مديركل اسبق دفترمطالعات و برنامه‌ريزي فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
 Y مشاور اسبق وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور برنامه‌ریزی
 Y دبیر اسبق سرویس فرهنگی و هنری برخی روزنامه‌ها
 Y عضو اسبق شورای سردبیری برخی روزنامه‌ها
 Y کارشناس نشر، نویسنده و پژوهشگر

فعالیت‌ها

  • مدیریت کتاب‌خانه روستایی روستای سیدآباد (زادگاه) ـ سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸
  • خبرنگار افتخاری مجله‌های کودک و نوجوان ـ ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۸
  • سرودن شعر و انتشار در برخی مجلات ـ از سال ۱۳۶۷
  • عضویت و مدیریت انجمن ادبی دانشکده ـ ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۴
  • مدیر داخلی مجله امید آینده (مجله نوجوانان) ـ ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۵
  • مدیر آموزش خانه روزنامه‌نگاران جوان ـ ۱۳۷۵
  • عضو شورای سردبیری هفته نامه خانه ـ ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۶
  • همکاری با روزنامه آفتابگردان (تنها روزنامه کودکان و نوجوانان ایران) ـ ۱۳۷۶
  • همکاری در تأسیس انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ـ ۱۳۷۸
  • عضو هیات مدیره و دبیر انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ایران ـ ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۲
  • عضویت در تحریریه پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان و تألیف مقالات نظری در حوزه کتاب کودک و نوجوان ـ ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۱
  • همکاری در برگزاری بینال بین‌المللی تصویرگران کتاب کودک و نوجوان و سردبیری مجله ویژه این بینال ۱۳۷۷
  • ستون‌نویسی در روزنامه‌های پرتیراژ اصلاح طلب ایران ـ از سال ۱۳۷۷
  • دبیر تحریریه پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان ـ ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۵
  • دبیری گروه فرهنگی روزنامه‌های نوروز، یاس نو، وقایع اتفاقیه، اقبال از روزنامه‌های پرتیراژ اصلاح طلب ایران و مدیریت ستون یا صفحه‌های کتاب در این روزنامه‌ها ـ ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۵
  • دبیری جشنواره بزرگ برگزیدگان دو دهه کتاب کودک و نوجوان ایران (انجمن نویسندگان کودک و نوجوان) ـ ۱۳۸۰
  • طراحی و همکاری در راه‌اندازی نخستین دوره جشنواره کتاب‌خانه‌های خانگی در انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ـ ۱۳۸۲
  • همکاری با مرکز گفت‌وگوی تمدن‌ها در برگزاری رویدادهای فرهنگی کودک و نوجوان و انتشار مجله ـ ۱۳۸۲
  • همکاری با انتشارات افق و انتشارات علمی و فرهنگی به‌عنوان دبیر مجموعه و کارشناس ـ از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴
  • دبیر مجموعه داستان فکر ایرانی ـ نشر افق ـ ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴
  • دبیر مجموعه فرهنگ و تمدن ایرانی ـ نشر افق ـ ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۰
  • دبیر گروه فرهنگی و تاریخ و اندیشه روزنامه اعتماد ملی ـ ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸
  • عضو شورای سردبیری روزنامه یاس نو ـ ۱۳۸۸
  • راه‌اندازی کتابفروشی مستقل باشگاه کتاب اگر ـ ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۱
  • سرویراستاری شرکت نشر چکه و شهر قلم ـ ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۳
  • سردبیری پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان و انتخاب رویکرد ترویج کتاب‌خوانی ـ از سال ۱۳۹۱
  • پیشنهاد و همکاری در راه‌اندازی فهرست فصلی لاک‌پشت پرنده و جشن امضای فصلی آن ـ از سال ۱۳۹۱ تا اکنون
  • پیشنهاد و همکاری در راه‌اندازی نشان‌های سالانه طلایی و نقره‌ای لاکپشت پرنده برای بهترین کتاب‌های سال ـ ۱۳۹۲ تا اکنون
  • برگزاری کارگاه‌های آموزشی کتاب کودک و نوجوان ـ ۱۳۹۳ تا کنون
  • طراحی و برگزاری جشنواره تقدیر از مروجان کتاب‌خوانی ) که از دوره دوم برگزاری آن به منتخب گروه‌های برگزیده واگذار شد) ـ از سال ۱۳۹۳
  • طراحی و اجرای طرح انتخاب و معرفی پایتخت کتاب ایران ـ ۱۳۹۳ تا کنون
  • طراحی و اجرای جشنواره روستاها و عشایر دوستدار کتاب ـ ۱۳۹۳ تا کنون
  • طراحی و اجرای جام باشگاه‌های کتاب‌خوانی کودک و نوجوان ـ ۱۳۹۴ تا کنون
  • طراحی و راه‌اندازی شبکه گروه‌های ترویج کتاب‌خوانی با حضور گروه‌های فعال ترویج کتاب‌خوانی ایران ـ ۱۳۹۶
  • طراحی و راه‌اندازی شبکه شهرهای دوستدار کتاب ایران ـ ۱۳۹۶
  • طراحی و راه‌اندازی شبکه روستاها و عشایر دوستدار کتاب ایران ـ ۱۳۹۷
  • عضو و دبير شوراي سياستگذاري نمايشگاه بين‌المللي كتاب تهران
  • دبير جام باشگاه‌هاي كتابخواني كودك و نوجوان
  • دبير انتخاب و معرفي پايتخت كتاب ايران
  • دبير جشنواره روستاها و عشاير دوستدار كتاب

جوایز

  • انتخاب به‌عنوان بهترین نویسنده سه دهه در زمینه کتاب‌های تصویری بازنویسی ـ مرکز مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز ـ ۱۳۹۷
  • دریافت جایزه بهترین کتاب تصویری کودک از جشنواره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای مجموعه کتاب «قصه‌های بز زنگوله‌پا» ـ ۱۳۹۲
  • دریافت کتاب سال شورای کتاب کودک در رشته داستان برای کتاب «شاهزاده بی‌تاج و تخت زیرزمین» سال ۱۳۸۹
  • دریافت تندیس سرو سبز برای بازآفرینی افسانه‌های ایرانی برای مجموعه کتاب «قصه‌های شیرین مغزدار» سال ۱۳۸۸
  • دریافت جایزه کتاب برتر در جشنواره کتاب برتر انجمن فرهنگی ناشران کودک و نوجوان برای مجموعه «قصه‌های شیرین مغزدار» سال ۱۳۸۸
  • دریافت کتاب سال شورای کتاب کودک در رشته غیر داستان برای مجموعه «داستان فکر ایرانی» سال ۱۳۸۶
  • دریافت کتاب سال شورای کتاب کودک در رشته شعر برای کتاب «بادکنک به‌شرط‌چاقو» ـ سال ۱۳۸۶
  • دریافت جایزه کتاب آموزشی برتر در جشنواره کتاب‌های آموزشی وزارت آموزش و پرورش برای کتاب ملاصدرا ـ سال ۱۳۸۴
  • ‌ دریافت جایزه عباس یمینی شریف برای مجموعه پنج جلدی «ماه بر ترک دوچرخه: گزیده شعر فارسی برای کودکان ایران از اولین شعرها تا امروز»- اسفندماه 1397

جوایز بین‌المللی

  • انتخاب کتابِ «دیوها روزها از آدم‌ها می‌ترسند» به‌عنوان یکی از ۱۵ کتاب برتر در نمایشگاه بین‌المللی کتاب کودک ـ موزه آفن باخ ـ آلمان ـ سال ۲۰۱۰
  • راه‌یابی مجموعه «قصه‌های شیرین مغزدار» به فهرست کلاغ سفید ـ کتابخانه بین‌المللی مونیخ ـ سال ۱۹۹۹
  • راه‌یابی شعر به تقویم بین‌المللی شعر به زبان انگلیسی و آلمانی ـ ۲۰۱۳
  • نامزد جایزه لیتل هاکا در چین برای کتاب بیژن و منیژه ـ ۲۰۱۷

جوایز پژوهش و نقد

  • برنده جایزه دوم پژوهش فرهنگی سال از جشنواره پژوهش‌های فرهنگی ایران ـ سال ۱۳۸۲
  • جایزه بهترین منتقد ادبیات کودک و نوجوان از جشنواره نقد ایران ـ سال ۱۳۸۴
  • جایزه بهترین مقاله نظری از جشنواره مطبوعات کودک و نوجوان ـ سال ۱۳۸۲

جوایز روزنامه‌نگاری

  • جایزه بهترین گزارش از جشنواره مطبوعات
  • جایزه بهترین مصاحبه از خانه روزنامه‌نگاران جوان ـ سال ۱۳۷۵
  • جایزه اول بخش روزنامه‌نگاری کودک و نوجوان ـ جشنواره مطبوعات (انجمن صنفی روزنامه‌نگاران ایران) ـ سال ۱۳۷۹
  • جایزه دوم بهترین مقاله ـ جشنواره مطبوعات ـ سال ۱۳۸۱
  • جایزه اول مقاله جشنواره روزنامه‌نگاری کتاب ـ سال ۱۳۸۲

جوایز دیگر

  • معرفی به‌عنوان بهترین مروج کتاب‌خوانی به خاطر مجموعه فعالیت‌ها در جشنواره صدآفرین ـ ۱۳۹۷
  • انتخاب برترین کتابدار روستایی شهرستان نیشابور (در نوجوانی) ـ ۱۳۶۶


نگاهی به برخی آثار

«قصه‌های بز زنگوله‌پا»

علی‌اصغر سیدآبادی در مجموعه‌ سه جلدی «قصه‌های بز زنگوله‌پا» که از سوی انتشارات ماهک(واحد کودک و نوجوان انتشارات مؤسسه منظومه خرد) منتشر شده به بازآفرینی قصه‌ها و افسانه‌های آشنای ایرانی می‌پردازد. در این مجموعه شخصیت‌هایی مانند «مامان بزی» وارد قصه‌های دیگر می‌شوند و سیر روایت‌ همیشگی این قصه‌ها را بر هم می‌زنند. بر هم زدن این سیر آشنا که گاه با لحنی طنزآمیز همراه است، علاوه بر شگفت‌زده کردن مخاطب کودک‌، قوه‌ تخیل او را نیز تقویت می‌کند و به او می‌گوید که می‌توان از زوایای مختلفی به یک ماجرا نگاه کرد. (18) در جلد نخست «مامان بزی پشت در است» این مجموعه بزغاله‌ها که قصه‌ی بز زنگوله‌پا را از زبان مادرشان شنیده‌اند، دیگر او را به خانه راه نمی‌دهند، زیرا گمان می‌کنند او گرگی است که خودش را به جای مادرشان جا زده! در جلد دوم «خانه‌ خاله پیرزن دور نیست» وقتی مامان بزی می‌بیند بچه‌هایش او را به خانه راه نمی‌دهند، مجبور می‌شود با بقیه‌ مهمان‌های ناخوانده همراه شود و به خانه‌ خاله پیرزن پناه ببرد. در جلد سوم «امشب بزغاله‌ها خوابشان نمی‌آید» هم مامان بزی درگیر ماجراهای قصه‌ای می‌شود که برای بزغاله‌هایش تعریف کرده که این داستان قصه‌ گرگ ساده‌لوح است.[۱۱]


«دیوها روزها از آدم‌ها می‌ترسند»

کتاب «روزها دیوها از آدمها می ترسند» نوشته علی‌اصغر سیدآبادی سال 1386 با تصویرگری پیمان رحیمی‌زاده از سوی نشر شباویز منتشر شد و در پنجاه و ششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب کودک که همه‌ساله در آلمان برگزار می‌شود، در میان 15 کتاب برتر جهان قرار گرفت.lروزها دیوها از آدم‌ها می‌ترسند» نخستین کتاب ایرانی است که به‌زبان عربی برای کودکان فلسطینی منتشر شده و در اختیار ساکنان نوار غزه قرار گرفته است. این کتاب شامل 20 افسانه است. قصه‌ها و افسانه‌ها، میراث فرهنگی هر قوم و ملتی را نشان می‌دهند. آنها، ارزش‌های سنتی و زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی کشورها را منعکس می‌کنند. بنابراین، همه قصه‌ها و افسانه‌ها عنصری از حقیقت دارند.[۱۲]


«شاهزاده بی‌تاج و تخت زیرزمین»

کتاب «شاهزاده بی‌تاج و تخت زیرزمین» نوشته علی‌آصغر سیدآبادی سال 1389 از سوی نشر چشمه برای نوجوانان 13 سال به بالا منتشر شد. این کتاب، داستان رویاها و روحیه نوجوانان را به تصویر می‌کشد. نگاه صلح آمیز و ضد جنگ راوی، خواننده را درگیر روابط عاطفی بین پدر و دختر، و پدر بزرگ و نوه می‌کند. در این کتاب داستان پنج نوجوان که دوست هستند بیان می‌شود. هرکدام دو نام دارند. نام اصلی و نامی که به مناسبتی روی یکدیگر گذاشته‌اند: تقی (زمان)؛ رجب ( پینوکیو)؛ قاسم (تیمور)؛ هاشم (بز) و موسی (باد). داستان در روستایی پیش از انقلاب شروع می‌شود. آنها به پیشنهاد زمان با کندن چاهی و از راه آن خیال دارند به کشور آمریکا بروند و تنها نگرانی‌شان در آنجا وجود توالت فرنگی و استفاده از آن است و اینکه با این پدیده چه باید بکنند... اکنون بیست سال از آن ماجرا گذشته و هر کدام سرنوشتی پیدا کرده اند. قاسم داستان را زمانی نقل می‌کند که برای مأموریتی عازم آمریکا است. او بخش بخش این ماجراها را برای دخترش از طریق ایمیل می‌فرستد. او حالا خودش یک پدر است و دوری از خانواده سبب شده که مدام با دخترش در حال چت کردن باشد. در پایان سرنوشت برخی از آنها روشن می‌شود و علت نامگذاری زمان به عنوان شاهزاده بی‌تاج و تخت زیرزمین. او آنچه راکه این پنج یار دبستانی به هم قول داده بودند انجام می‌دهد.[۱۳]


«خانم معلم و آقای نقاش»

«خانم معلم و آقای نقاش» نوشته علی اصغر سیدآبادی در سال 1383 از سوی نشر شباویز منتشر شده است. مخاطبان این داستان کودکانی هستند که وارد سیستم آموزش مستقیم شده و شاید بارها و بارها، از جانب بزرگ‌ترها به جرم کشیدن آنچه که شبیه به واقعیت نیست، محکوم شده باشند. درک کودک از دنیای اطرافش بسیار متفاوت از درک بزرگترهاست. او به واسطه همین درک متفاوت و حس تخیل است که دست به آفرینش‌های گوناگونی می‌زند که شاید برای ما که سال‌هاست از دنیای او فاصله گرفتیم، گنگ و مبهم باشد. و ما گاهی همه این تفاوت‌ها را ناشی از عدم توانایی کودک می‌پنداریم. داستان «خانم معلم و آقای نقاش» به خوبی توانسته است با توصیف دنیای «غزاله»؛ شخصیت محوری داستان، به این تفاوت ها و مشکلاتی که برای کودکان ایجاد می شود اشاره کند. تصاویر داستان خلاقانه است و به مخاطب در درک فضای خود بسیار کمک می کند. دیدن پرنده ای که شبیه هیچ پرنده ای نیست، خورشیدی که شبیه هیچ خورشیدی نیست و ابرهای رنگین در آسمان در پرورش حس تخیل کودک بسیار مؤثر است. در طول داستان ذهن مخاطب با دنیای خود و آنچه بزرگترها از او انتظار دارند درگیر می‌شود.[۱۴]


«بادکنک به‌شرط‌ چاقو»

کتاب «بادکنک به‌شرط‌ چاقو» اثر علی‌اصغر سیدآبادی سال 1386 از سوی نشر افق منتشر شده و مجموعه‌ای از ۱۸ شعر برای کودکان با تصویرهای رنگی و کودکانه است. شعرهای «بادکنک به شرط چاقو» با زبانی ساده و دلنشین، واژگانی آشنا برای کودک و تصویرهای ذهنی معصومانه و فراخور درک و نیازهای روانی کودکان، همه بیانگر آرزوها، روحیه و خواسته‌های کودکان‌اند مثل داشتن بازیچه‌های قشنگ، تعطیل شدن مدرسه‌ها به خاطر برف، دل سوزاندن برای جانوران، دوستی با طبیعت، نیاز به مهر و دوستی مادر و پدر و ...در پشت جلد کتاب به بزرگترها هم سفارش شده است: «این شعر را بخوانند. شاید یادشان بیاید که آن‌ها هم یک روز قد ما بوده‌اند...».[۱۵]


«پنجره‌ای نو به شاهنامه»

مجموعه «پنجره‌ای نو به شاهنامه» نوشته علی‌اصغر سیدآبادی با تصویرگری کمال طباطبایی سال 1391 از سوی نشر پنجره منتشر شده است. این مجموعه از جمله داستان‌های حماسی ادبیات کودک ونوجوان است و شاهنامه فردوسی را با زبانی ساده و از زاویه و دیدگاه یک نوجوان بازنویسی کرده و سه جلد آن با نام‌های «شاهی در پوست پلنگ»، «کاخی که فروریخت» و «فریدون و پسرانش» با ویرایش فریدون عموزاده خلیلی به چاپ رسیده است. سیدآبادی در این مجموعه سه جلدی سعی کرده نکته‌هایی از شاهنامه را در این بازنویسی برجسته کند که با ساختارهای دنیای جدید سازگار‌تر و برای نوجوان امروزی قابل فهم تر باشد. (14) مجموعه «پنجره‌ای نو به شاهنامه» بازنویسی خلاق از زندگی پادشاهان پیشدادی، کیومرث، سیامک، هوشنگ، تهمورث و جمشید از شاهنامه فردوسی است. این داستان‌ها مسیر زندگی بدوی تا زندگی اجتماعی انسان و چگونگی تکامل روحی، فکری و احساسی بشر اولیه را به موازات پیشرفت های علمی نشان می دهد. بازنویس موضوع را گسترش داده است و داستانی باورپذیر برای کودک و نوجوان آفریده است. تصاویر همگام با متن، شناخت خوبی از ادبیات کهن ایرانی به کودکان و نوجوانان ۱۵-۹می دهد.[۱۶]


«قصه‌های شیرین مغزدار»

مجموعه پنج جلدی «قصه‌های شیرین مغزدار» نوشته علی‌اصغر سیدآبادی با تصویرگری علی‌رضا گلدوزیان در سال 1388 از سوی نشر افق برای کودکان و نوجوانان منتشر شد. هر پنج کتاب بازآفرینی از قصه ها و متل ها و حکایت های کهن و معروفی هستند که تصور می‌رود بیشتر خوانندگان آنها را شنیده یا خوانده باشند و بنابراین بازآفرینی آن ها در شکلی جدید برایشان جذاب و جالب باشد. همچنین به همراه این آثار دو دفترچه کوچک هم وجود دارد که خواننده را دعوت می کنند به حدس جدیدی برای پاسخ به دو عنوان از این کتاب ها. عناوین این مجموعه عبارتند از: «خاله سوسکه با کی ازدواج کرد؟»، «بچه های بز زنگوله پا کجا بودند؟»، «کدو قلقله زن کی برگشته بود؟»، «روباه غذای لک لک را چه جوری خورد؟» و «خرس دانا چرا به این روز افتاده بود؟». مجموعه «قصه‌های شیرین مغزدار» در سال 1389 جایزه‌ جعفر پایور را به خاطر بهترین بازنویسی دریافت کرد.[۱۷]

«تاریخ با غرغرهای اضافه»

«تاریخ با غرغرهای اضافه» در سال 1392 از سوی انتشارات ققنوس برای نوجوانان منتشر شد. مجموعه «تاریخ با غرغرهای اضافه» در سه جلد با زبانی ساده، روان، طنز آمیز و جوان پسند، دوره هایی از تاریخ باستانی ایران را به شکل روایتی جذاب، بازخوانی می کند. در کتاب اول: «ایران چگونه ایران شد؟ از آغاز تاریخ تا نخستین حکومت سراسری در ایران»، کتاب دوم: «این نقشه بزرگ چرا کوچک شد؟ از ظهور تا سقوط هخامنشیان» و کتاب سوم: «نخستین تجربه استعمار غربی در ایران، از آغاز سلوکیان تا پایان اشکانیان» را روایت می‌کند. نویسنده، به دور از تعصباتی که امروزه بدون توجه به همه جنبه های مثبت و منفی این سه دوره ی تاریخی پیش از اسلام، گونه ای شیفتگی نسبت به دوره های تاریخ باستانی سرزمین ایران، در میان به ویژه جوانان و نوجوانان شکل گرفته است، با پرسش ها و انتقادهایی که مطرح می کند، مخاطب نوجوان را به تفکر درباره موضوع های کتاب وا می دارد و برایش پرسش‌هایی تامل برانگیز مطرح می کند. گرچه گاهی این انتقادها و پرسش ها ممکن است بر داوری مخاطب تاثیر بگذارند، هم زمان ممکن است کارکرد مثبت داشته باشند و مخاطب را به موضوع هایی که امکان دارد به آن ها اعتنای کافی نکند، توجه دهند. نویسنده در تحلیل و بررسی این سه دوره، نگرشی صلح آمیز دارد و بسیاری از جنگ ها و کشتارها و خونریزی های پادشاهان و حاکمان را زیر سوال می برد و ذهن مخاطب را برای یافتن راه حل های دیگری به جز نبرد و کشتار درگیر می کند.[۱۸]


«ماه بر ترک دوچرخه: گزیده شعر فارسی برای کودکان ایران از اولین شعرها تا امروز»

«ماه بر ترک دوچرخه: گزیده شعر فارسی برای کودکان ایران از اولین شعرها تا امروز» مجموعه‌ای پنج جلدی اثر علی‌اصغر سیدآبادی است که در سال 1394 از سوی نشر ثالث منتشر شده. این مجموعه شامل گزیده اشعار فارسی، از اولین شعرها تا امروز، برای نوجوانان است. همراه این اشعار راهنمای خواندن، تحلیل تاریخی، کتاب شناسی شاعران معاصر و فرهنگ واژگان شعر نیز ارائه شده است.(30) در این دوره ۵ جلدی شعرهای برگزیده از دوره‌های مختلف شعرفارسی انتخاب و درباره ویژگی‌های هر دوره به زبانی ساده توضیح داده شده است. این مجموعه یک مقدمه دارد که در آن درباره چگونگی شعرخواندن، شکل ظاهری شعر و کلمات آسیب دیده در شعر به اضافه فهرستی از شعرهای آسان‌تر بحث شده است. سپس در ۲۱ فصل درباره شعرهای دوره‌های مختلف توضیح داده شده و برگزیده‌ای از شعرهای این دوره‌ها ارایه شده است، سپس کتاب‌شناسی شاعران معاصر، فرهنگ واژگان شعر و موخره‌ای در توضیح روش کار آمده است. سیدآبادی معتقد است: این مجموعه برای پاسخ گویی به یک نیاز تالیف و تدوین شده است زیرا تصویری که در کتاب‌های درسی از شعرفارسی ارایه می‌شود، تصویر کاملی نیست و نمی‌تواند بچه‌ها را جذب کند و این مجموعه تلاش می‌کند تصویری کامل‌تر و درست‌تر از شعرفارسی ارایه کند. همچنین این مجموعه در اسفندماه 1397 برنده جایزه عباس یمینی شریف از سوی شورای کتاب کودک شد.[۱۹]


«هانا قهرمان ما»

کتاب «هانا قهرمان ما» را علی‌اصغر سیدآبادی نوشته و غزاله سیدآبادی، تصویرگری کرده است و به زبان ساده و کودکانه روش‌های ابتلا به کرونا و پیشگیری و مراقبت از ابتلای به آن را شرح می‌دهد. «هانا، قهرمان ما» قصه‌ کودکی است که در دوران همه‌گیری ویروس کرونا مهمان منزل دایی‌اش می شود و تلاش می‌کند در میان جمع از خودش مراقبت کند و همین امر او از ابتلا به بیماری مراقبت می کند. علی اصغر سیدآبادی، نویسنده این کتاب می‌گوید: «هانا، قهرمان ما» قصه‌ ساده‌ای است که به ما یاد می‌دهد این روزها چگونه مراقب خودمان و دیگران باشیم. این کتاب هدیه نوروزی ما از ایران به خوانندگانش در هر جای جهان است. انتشار آن به هر زبانی و هر شکلی و در هر جایی آزاد است. این کتاب در مرحله‌ نخست حاصل همکاری داوطلبانه‌ ما دو نفر (نویسنده و تصویرگر کتاب) در روزهای قرنطینه‌ خانگی است، اما بدون همکاری دیگران انتشار آن ممکن نبود. دکتر حسین کرمان‌پور، رییس مرکز اورژانس بیمارستان سینا که خود گرفتار این بیماری شد و از آن رهایی یافت، به ما مشورت داد و خانم الهه جوانمرد طراحی گرافیک و مدیریت هنری آن را برعهده گرفت.» این کتاب تاکنون به زبان‌های انگلیسی، ایتالیایی، فرانسوی، ترکی، هلندی، آلمانی، نروژی و ... ترجمه و به صورت صوتی نیز منتشر شده است.[۲۰]

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ «معرفی علی‌اصغر سیدآبادی». 
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ «درباره علی‌اصغر سیدآبادی». 
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ «باید با افسانه‌ها و اسطوره‌ها روبه‌رو شویم». 
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ «علی‌اصغر سیدآبادی: رانت ترجمه در برابر تالیف قرار می‌گیرد». 
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ «جایگاه ادبیات کودک را به کارکرد آموزشی تقلیل ندهیم». 
  6. سیدآبادی علی‌اصغر. «جزیره تصویر، جزیره متن». پژوهش نامه ادبیات کودک و نوجوان شماره ۵۷، بهار 1392، ۲تا۵. 
  7. سیدآبادی، علی اصغر؛ کاشفی خوانساری، سید علی؛ محجوب، نلی. «جای خالی نقدهای ترویجی کتاب کودک ؛ گزیده ای از میز گردی در باره نقد کتاب کودک در ایران در سرای اهل قلم کودک و نوجوان نمایشگاه بین المللی کتاب تهران 1393 معرفی و نقد». نشریه نقد کتاب کودک و نوجوانپاییز و زمستان 1393 - شماره 3، از 247 تا 256. 
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ «رمان‌های کودک و نوجوان، ماده پژوهش‌های اجتماعی هستند». 
  9. ۹٫۰ ۹٫۱ «چالش درباره وضعیت ادبیات کودک». 
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ «جایگاه ادبیات کودک را به کارکرد آموزشی تقلیل ندهیم». 
  11. «انتشار قصه‌های بز زنگوله‌پا در بازار داستان کودک». 
  12. «روزها دیوها از آدم‌ها می‌ترسند/ایرانی حاضر در جمع 15کتاب برتر جهان». 
  13. «شاهزاده بی‌تاج و تخت زیرزمین». 
  14. «خانم معلم و آقای نقاش». 
  15. «بادکنک به شرط چاقو». 
  16. «شاهی در پوست پلنگ». 
  17. «خاله سوسکه با کی ازدواج کرد؟». 
  18. «تاریخ با غرغرهای اضافه». 
  19. ««پنج تکه از ماه بر ترک دوچرخه» به بازار نشر آمد». 
  20. ««هانا، قهرمان ما» صوتی شد».