دستنامه سغدی نخستین کتاب راهنما در حوزه دستور زبان سغدی، یکی از زبان‌های مهم ایرانی میانه شرقی است که به بیانی ساده و گویا به قلم زهره زرشناس پژوهشگر زبان‌های ایرانی نوشته شده است. این کتاب در سال 1388 به عنوان کتاب برتر دانشگاهی در رشته زبان‌شناسی و در سال 1389 به عنوان کتاب برگزیده گروه ادبیات پژوهشی از سوی بنیاد پروین اعتصامی‌ انتخاب شد.

دستنامه سُغدی
نویسندهزهره زرشناس
ناشرپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،
تاریخ نشر1387
تعداد صفحات322
موضوعدستور، داستان‌های گزیده و واژه‌نامه زبان سُغدی
نوع رسانهکتاب
* * * * *

دستنامه سغدی با 330 صفحه اول‌بار در سال 1378 از سوی پژوشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر شد و در سال 1396 به چاپ سوم رسید. این اثر حاصل 17 الي 18 سال تدريس زرشناس در دوره‌هاي كارشناسي ارشد و دكتر است. دست‌نامه سغدی،‌ با یک پیش‌سخن و سه گفتار به طور مفصل به بحث دستور زبان سغدی پرداخته و ضمن ارائه اطلاعاتی کامل درباره بخش‌های مختلف دستور زبان سغدی،‌ برای درک بهتر و آشنایی هرچه بیشتر با این زبان،‌ متن‌هایی را نیز به عنوان نمونه و واژه‌نامه‌ای را انتهای کتاب آورده است. خصوصیات این اثر آن را به کتابی راهنما و راه‌گشا برای علاقمندان به یادگیری زبان سغدی تبدیل کرده است.

دلیل اهمیت و پرداختن به زبان سغدی از آن‌روست که این زبان در طول ده سال یعنی از قرن‌ دوم تا دوازدهم میلادی، مهم‌ترین زبان ایرانی در آسیایی مرکزی،‌ زبان تجاری جاده ابریشم و ابزار ارتباط و پیوند میان فرهنگ‌های سرزمین‌های شرقی و غربی آسیا به شمار می‌رفته است.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه زرشناس برای نخستین‌بار و به زبانی ساده و گویا به شرح و توضیح دستور زبان این زبان کمترشناخته‌شده می‌پردازد. به گفته خود او «براي اولين بار دستور زبان سغدي كه يك زبان مرده است به فارسي نوشته شده است.»

دستنامه سغدی در دی‌ماه 1388 در هجدهمين جشنواره پژوهش دانشگاه تهران، به عنوان کتاب برتر سال در حوزه زبان‌شناسي شناخته شد.[۱] این کتاب همچنین در اسفندماه 1389 به عنوان برگزيده بخش پژوهش چهارمين جشنواره پروين اعتصامي انتخاب شد.این کتاب در دی‌ماه 1388 در هجدهمين جشنواره پژوهش دانشگاه تهران، به عنوان کتاب برتر سال در حوزه زبان‌شناسي شناخته شد. [۲]

سرزمین سغد

سغد سرزمینی است شامل تاجیکستان و بخش خاوری ازبکستان کنونی میان کوه‌های تیان‌شان و رود آمودریا. نام این سرزمین نخست در اوستا کتاب دینی زردشتیان، در سنگ‌نبشته‌های فارسیِ باستان و در نوشته‌های مورخان یونانی آمده است. سرزمین سغد، از دید منابع تاریخی،‌ ناحیه‌ای کم‌وسعت در کنارِ رود زرافشان بود اما کشف آثار سغدی در گستره جغرافیایی عظیمی از روسیه تا ترکستان چین (ایالت سین کیانگ امروزی) نشان می‌دهد که سغدیان روزگاری ساکن چنین سرزمین پهناوری بودند. [۳]

سمرقند،‌ پایتخت سرزمین سغد،‌ از نظر سوق‌الجیشی نقش بسیار مهمی در جاده ابریشم شاهراه تجاری میان چین و دنیای غرب داشته است. بازرگانان سغدی در طول این جاده مهاجرنشین‌های متعددی ساخته بودند. از این رو زبان سغدی به عنوان زبان میانِگان در طول جاده ابریشم نقش بسزایی داشت.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

بدرالزمان قریب سغدی‌پژوه برجسته ایرانی نیز بنابر داده‎های تاریخی گزارش می‌دهد که قوم سغد حدود هزاره دوم پیش از میلاد در نواحی سمرقند و درّه زرافشان ساکن بود و در هزاره اول پیش از میلاد به قسمت بزرگی از جلگه‎های میانِ دو رودِ جیحون و سیحون دست یافت و از قرن ششم تا چهارم پیش از میلاد تابع امپراطوری هخامنشی بود. با فروپاشی شاهنشاهی هخامنشی و هجوم لشکریان اسکندر و غارت شهر سمرقند، تعداد زیادی از افراد این قوم به سوی شرق و مرزهای چین مهاجرت کردند و در مسیر جاده ابریشم حوزه‎های «مهاجرنشین» را تشکیل دادند. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

زبان سغدی

زبان سغدی از شاخه زبان‎های ایرانی میانه شرقی است که از قرن اول تا سیزدهم میلادی جزو زبان‎های زنده بود و در محدوده جغرافیایی عظیمی از دریای سیاه تا چین و از شمال شبه قاره هند تا نواحی اورال، مردمان ایرانی‎تبار به آن تکلم می‎کردند. تا اوایل قرن بیستم، اطلاعات از زبان سغدی اندک بود، اگرچه منابع ایرانی نظیر اوستایی، هخامنشی و ساسانی و نیز منابع یونانی و به‌ویژه چینی و اسلامی از سرزمین سغد سخن رانده‎اند؛ آگاهی ما از زبان سغدی در قالب آثار مکتوب و ادبیات ناچیز بود. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

این زبان پیش از کشف گنجینه تورفان در ترکستان چین در اوایل قرن حاضر،‌ زبانی تقریبا ناشناخته بود. گرچه ابوریحان بیرونی در حدود هزار و اندی سال پیش،‌ با ذکر نام‌ روزها،‌ ماه‌ها و جشن‌های سغدی، تلویحاً به این زبان اشاره کرده است. فریدریش کارل آندرئاس شرق‌شناس آلمانی در میان دست‌نوشته‌های گنجینه تورفان به وجود زبان ناشناخته‌ای پی برد و آن را سغدی دانست و ماکس مولر دیگر شرق‌شناس آلمانی با انتشار شماری از دست‌نوشته‌های یاد شده نظر آندرئاس را تأیید کرد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

نخستین مدرکی که از زبان سغدی در دست است، اسناد نوشته بر کاغذ است که نامه‎های باستانی خوانده می‎شود. این نامه‎ها در خرابه یکی از برج‎های دیده‎بانی، نزدیک انتهای غربی دیوار مرزی چین پیدا شده است. این نامه‎ها که قدیمی‎ترین متن تا به‌حال شناخته‎شده زبان سغدی است، در داخل کیف نامه‎رسان میان زباله‎ها همراه با چند اثر مکتوب به زبان چینی با تاریخ سده اول ق.م و سده اول و دوم میلادی پیدا شد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

زوال تدریجی زبان سغدی

این زبان در اثر توسعه تدریجی فارسی میانه که مورد حمایت دولت ساسانی و نیز زبان ترکی که ارمغان هجوم قبایل ترک‌زبان به آسیای مرکزی بود از رواج افتاد و همزمان با زواج زبان فارسی و نفوذ زبان عربی و ترکی سیر نابودی آن از قرن یازدهم میلادی شتاب گرفت. واژه‌های سغدی در زمره واژه‌های دخیل در زبان فارسی به شمار می‌رود و تعداد زیادی از آن‌ها مانند خوک،‌ ستیغ، زیور، سنگسار وارد زبان فارسی شده و در حال حاضر استعمال می‌شوند.[۴]

دکتر قریب درباره تلاش سغدیان برای حفظ امنیت جاده ابریشم معتقد است: «در مراکز بزرگ تجاری دولت‎شهرهای سغدی، سیاست اعتدال و آزادی دینی چنان رعایت می‎شد که پیروان آئین‎های بودایی، مسیحی، نسطوری، مانوی و زردشتی می‎توانستند آزادانه تبلیغ کنند و پرستشگاه‎های خود را برپا سازند و باهم در صلح و صفا زندگی نمایند. شاید علاقه سغدیان به بازرگانی آزاد و تلاش آن‌ها برای نگهداشتن ثبات و امنیت جاده ابریشم، دلبستگی آن‌ها را به سازش و انعطاف دینی توجیه کند. باید یادآوری کنم که سغدیان مردمان عامی و ناآگاه از جریان‎های علمی و ادبی زمان خود نبودند و یک جهانگرد مشهور چینی گفته است که عموم آن‌ها با الفبایی که ۲۲ حرف داشته آشنا بوده و آن را می‎خواندند. در متون چینی نام چند ستاره به زبان سغدی است، ضمناً داستان‎های جالبی که در متون سغدی آمده، نمودار تلاش آن‌ها در آمیختن فرهنگ مردم آسیای میانه با فرهنگ ایرانی، یونانی، هندی و سریانی است. سغدی‎ها که در گسترش دین بودا در میان اقوام آسیای مرکزی و چین نقش چشمگیری داشتند، پناهگاه مهاجرانِ ستم‎کشیده مانوی و مسیحی شدند. سغدی‌ها نه‌تنها در نجوم و اخترشناسی، بلکه در شناخت سنگ‌های قیمتی نیز در میان مردم چین شهرت داشتند.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

معرفی کتاب

دست‌نامه سغدی دارای یک پیش‌سخن و سه گفتار اصلی است. در پایان اثر نیز کتابنامه، کتابشناسی زبان سغدی، واژه‌نامه اصطلاحات به‌کار رفته در دستنامه از انگلیسی به فارسی و از فارسی به انگلیسی، فهرست جدول‌های گوناگون کتاب و نمایه درج شده است.

پیش‌سخن

مؤلف در پیش‌سخن به اختصار به معرفی زبان‌های ایرانی و تحول آن‌ها در طول زمان پرداخته و در ادامه اهمیت و جایگاه زبان سغدی را بیان کرده است. پس از آن، کتاب‌ها و مقاله‌هایی که پایه پژوهش او بودند،‌ آورده شده است. در پایان این بخش نیز نشانه ها و کوتاه‌نوشت‌ها که در متن کتاب آمده است،‌ فهرست شده است.

تاریخچه زبان‌های ایرانی

بر پایه اسناد و مدارکی که در دست است زبان‌های ایرانی که از خانواده زبان‌های هند و اروپایی به شمار می‌روند،‌ در طول تاریخ شاهد تحولاتی بوده و طبق این تحولات به سه دور اصلی تقسیم می‌شود: زبان‌های دوره باستان، دوره میانه و نو. زبان‌های دوره میانه در محدوده زمانی پس از فروپاشی شاهنشاسی هخامنشی تا انقراض ساسانیان و آغاز دوره اسلامی قرار می‌گیرند که به لحاظ ویژگی‌های زبانی به دو گروه غربی و شرقی تقسیم می‌شوند.

زبان‌های ایرانی میانه غربی شامل پهلوی اشکانی و فارسی میانه یا پهلوی ساسانی می‌شود و زبان‌های میانه شرقی عبارتند از سُغدی، خوارزمی، بلحخی و سکایی.

زبان سُغدی یکی از زبان‌های ایرانی است که کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. این زبان قبل از کشف متون تورفان در ترکستان چین در اوایل قرن بیستم،‌ ناشناخته بود. نخستین بار شرق‌شناسانی به نام آندرئاس و مولر با شناسایی و انتشار تعدادی از این متون،‌ زبان سغدی را معرفی کردند. از آن زمان تاکنون آثار پراکنده فراوانی از سغدی در نواحی گوناگون آسیانه میانه به دست آمده است. خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه. همانطور که مؤلف در ابتدای کتاب اشاره کرده با بررسی و شناخت زبان سغدی می‌توان به شناخت هرچه بیشتر فرهنگ مردم گوینده آن و در نتیجه شناخت هرچه بیشتر فرهنگ ایران و پیشینه زبان فارسی پی برد.

در عین حال،‌ زبان سغدی با سه دین مهم آن زمان: بودایی،‌ مانویی و مسیحی پیوستگی و ارتباطی تنگاتنگ داشت که همین موضوع بر اهمیت شناخت این زبان می‌افزاید. (دستنامه سغدی، 2) با وجود اینکه یکصد سال از تاریخ شناخت این زبان و آثار آن می‌گذرد اما همچنان زبانی کم شناخته برای ایرانیان است. پیچیدگی‌های دستوری که ویژه زبان‌های ایرانی میانه شرقی است نیز یادگیری این زبان را برای دانشجویان دشوار کرده است.

گفتار نخست

مؤلف در این گفتار نخست، توضیحاتی درباره زبان سغدی،‌ تاریخچه، خانواده زبانی و جایگاه این زبان در میان زبان‌های ایرانی داده است. درباه حوزه جغرافیایی رواج زبان سغدی در کتاب آمده است: زبان سغدی در سغدیانه، ناحیه‌ای در امتداد زرفشان و کشکه دریا (بخشی از ازبکستان و تاجیکستان امروز) رواج داشته است. آثار به جای مانده از زبان سغدی در دهه‌های نخستین سده بیستم میلادی از دو هوانگ در چین، تورفان در ترکستان چین و کوه مُغ در تاجیکستان به دست آمده‌ است.

سغدیانه یکی از ساتراپی (شهربان‌نشین)‌های شاهنشاهی هخامنشی و مرکز آن در حدود شهرهای سمرقند و بخارا (در ازبکستان امروزی) بوده و در سده چهارم پیش از میلاد به دست اسکندر مقدونی تسخیر شده است.[۵]

یکی از مهمترین ویژگی‌های زبان سغدی، نقش این زبان به عنوان زبان میانگان است. بازرگانان سغدی در زمان استقلال نسبی سغد، در امتداد جاده ابریشم میان چین و غرب،‌ نقش بسیار فعالی در دادوستد داشتند. از این رو زبان سغدی در این نواحی، به زبان میانگان برای انتقال کالا و مفاهم فرهنگی تبدیل شد. تأثیر فرهنگی زبان سغدی به حدی بود که از خط این زبان برای نگارش ترکی باستان یعنی خط اُیغوری استفاده شد. سغدی بنابه گفته مقدسی تا سده شانزدهم میلادی زبان مورد تکلم مردم روستاهای اطراف بخارا بوده است. گویشی که اکنون در دره یغناب در ناحیه زرافشان (در تاجیکستان) رواج دارد بازمانده یکی از گونه‌های زبان سغدی است.[۶]

آثار مکتوب به جا مانده از زبان سغدی بیشتر در طول جاده ابریشم به ویژه از ناحیه تورفان و یکی از غارهای «هزار بودا» در دون هوانگ به دست آمده و در سده‌های هفتم تا دهم میلادی (یکم تا چهارم هجری قمری) نوشته شده است. این آثار به دو گروه دینی و غیر دینی تقسیم می‌شود: آثار دینی به سه دین بودایی، مسیحی و مانوی مربوط می‌شود. آثار غیردینی نیز شامل سکه‌ها، سنگ‌نوشته‌ها، نوشته‌های روی اشیای سیمین، منسوجات، سفالینه‌ها، سنگ‌های گرانبها، نامه‌های باستانی، اسناد کوه مُغ می‌شود.[۷]

مؤلف در ادامه به نظام نوشتاری زبان سغدی اشاره می‌کند و می‌نویسد که این نظام ویژگی‌های خاص خود را دارد. متن‌های مانوی به خط مانوی، متن‌های مسیحی به خط سریانی نوشته شده‌اند. اما خط سغدی گونه‌ای خط ملی بود که برای نوشتن تمامی انواع متن‌ها به کار گرفته می‌شد. این خط از خط دیوانی شاهنشاهی هخامنشی گرفته شده و خود از خطِ آرامی مشتق شده است. این سه خط ویژگی‌های مشترکی دارند مثلا هر سه از راست به چپ نوشته می‌شوند و صامت‌نگارند. (دستنامه سغدی ، ۱۹تا۲۰) در پایان این بخش، نظام‌های نوشتاری سغدی با جدول‌ الفبای سغدی و سه گونه خطی که دارد، شرح داده شده است.

بیان ویژگی‌های خط سغدی، هزاورش و توضیحات بیشتر درباره نظام نوشتاری زبان سغدی مباحثی است که در پیوست گفتار نخست آمده است. در این بخش، اطلاعاتی از خط مانوی و سریانی ارائه شده و برای آشنایی بیشتر با این خطوط، متن‌های نمونه همراه با حرف‌نویسی آنان آمده که شامل قصه سغدی «مروارید سُنب» به خط مانوی و سغدی و بخشی از «گفت‌وگوی پدران» به خط سریانی می‌شود.

گفتار دوم

مؤلف در این گفتار به دستور زبان سغدی پرداخته است. آواشناسی، صامت‌ها و مصوت‌های این زبان را بررسی کرده و با ذکر مثال و دسته‌بندی جدول‌هایی فهم و درک آن را آسانتر کرده است.

در بخش بررسی صرف به موضوع اسم، صفت، ضمایر و اعداد پرداخته شده و هر یک به طور مفصل شرح داده شده است. فعل، بحث بعدی این بخش است. فعل در زبان سغدی دارای دو ماده و یا دو بُن مضارع و ماضی است. این زبان در میان تمامی زبان‌های ایرانی میانه، به سبب داشتن بیشترین شکل‌های بیان کردن زمان‌های گوناگون، (وجه و نمود) ممتاز است.[۸]

در این بخش، پایانه‌های صرفی مربوط به صورت‌های مختلف افعال ماضی، مضارع و امر و در قسمت پیوست‌ها، صرف کامل این افعال آورده شده است. بندهای بعدی شامل توضیحاتی درباره افعال مجهول، لازم و متعدی، پیشوندهای فعلی و در پایان ادات فعلی است و پس از آن، قیدها، حروف ربط و اضافه و اصوات بررسی شده‌اند.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه در هر مبحثی، پیوست‌هایی حاوی جدول‌ها و مثال‌هایی برای روشنتر شدن مباحث دستوری آمده است.

مبحث بعدی به نحو دستور زبان سغدی اختصاص دارد. همانطور که در کتاب اشاره شده بخش بزرگی از ادبیات سغدی را متن‌های دینی تشکیل می‌دهند که از زبان‌های دیگر ترجمه شده‌اند و عبارات سغدی،‌ اغلب،‌ ترتیب واژه‌های زبان اصلی را، بدون هیچ تغییری،‌ دنبال می‌کنند، در نتیجه کمکی در پی بردن به نحو زبان سغدی نمی‌کنند. [۹] مؤلف در این بخش با ذکر انواع مثال‌ و نمونه به طور مفصل اجزا و دستور نحوی زبان سغدی را شرح می‌دهد.

مبحث بعدی در همین بخش،‌ واژه‌سازی است. واژه‌های سغدی یا بسیط هستند یا مشتق و یا مرکب. در این بخش مؤلف به نحوه ساختن اسم و صفت پرداخته و در پایان بحث درباره واژگان سغدی و ارتباطش با سایر زبان‌ها سخن به میان آورده است. «واژگان زبان سغدی از گنجینه‌ واژه‌های زبان‌های ایرانی مشتق شده است و شماری واژه‌های ویژه زبان‌های ایرانی شرقی را نیز دربر دارد. منبع اصلی اصطلاعات مربوط به واژگان سغدی را در فرهنگ سغدی تألیف بدرالزمان قریب می‌توان یافت.» [۱۰]

در خصوص ارتباط واژگان زبان سغدی با سایر زبان‌ها آمده که در ادبیات ترجمه‌ای سغدی بودایی،‌ مانوی و مسیحی،‌ بسیاری از اصطلاحات بیگانه هندی،‌ ایرانی و غربی و سریانی دیده می‌شود که بیشتر آن‌ها در زبان سغدی بومی نشده‌اند. در انتهای این گفتار فهرستی از واژه‌های دخیل در سغدی آمده است.

گفتار سوم

سه متن نمونه از داستان‌های سغدی در این گفتار به چشم می‌خورد که به ترتیب از متون‌ سغدی بودایی،‌ مانویی و مسیحی آورده شده است. مؤلف پس از معرفی خود داستان،‌ حرف‌نوشت متن،‌ آوانوشت و برگردان فارسی آن را آورده است. نخستین قصه، «کَرماهی» به معنای «گربه‌ماهی» نام دارد. به عقیده مؤلف شباهتی میان این داستان با قصه «کَوناله» و نیز داستان سیاوش وجود دارد. «کوناله و سیاوش مانند قهرمان داستان کَرماهی شاهزاده‌هایی هستند که مورد ستم و آزار نامادری ستمگر خود قرار می‌گیرند».[۱۱]

دومین داستان که سغدی مانوی است،‌ پس از ارائه توضیحاتی درباره ادبیات مانوی به نقل قصه حضرت ایوب (ع) پرداخته است. بازرگانان مانوی سغدی زبان که هنردوست بودند در همه نواحی از امکانات ادبی بیگانه برای تبلیغ آیین خود بهره می‌گرفتند. قصه‌گویی و نقل تمثیل به زبان سغدی باعث انتقال قصه از زبان مبدا به زبان سغدی و از این زبان به سایر زبان‌ها به عنوان زبان مقصد شده و از این طریق بن‌مایه‌های داستان‌های مشرق زمین وارد سرزمین‌های دیگر شده است.[۱۲]

قصه حضرت ایوب یکی از قصه‌های کتاب مقدس است. او یکی از پیامبرانی است که توسط ابلیس به بلاهای فراوان مبتلا شد و بردباری او در برابر سختی‌ها در فارسی به مَثل تبدیل شده است. نام ایوب چهار بار در قرآن آمده است. در عهد عتیق نیز محنت‌ها و رنج‌های ایوب به زبانی شاعرانه بیان شده است. پس از معرفی متن سغدی قصه،‌ حرف‌نوشت، آوانوشت و برگردان فارسی آن آمده است.

آخرین بخش از این گفتار،‌ به داستان سغدی مسیحی اخصاص دارد و قصه اصحاب کهف برای این بخش آورده شده است. همانطور که مؤلف اشاره کرده،‌ داستان اصحاب کهف، قصه جذاب معروفی است که به دلیل اثبات جذابیت بعثت و رستاخیز مردگان، در طول تاریخ و به خصوص در سده‌های میانه، مورد توجه مسیحیان و مسلمانان بوده است. این داستان در جهان غرب مسیحی با عنوان «خفتگان اِفِسُس» یا «هفت خفته اِفِسُس» شهرت دارد. بیش از دویست دست‌نویس از این قصه به زبان‌های گوناگون و روایت‌های متعدد در ادبیات شرق و غرب به ویژه سریانی و یونانی وجود دارد که این حکایت از رابطه نزدیک معنوی و فکری دیرینه میان غرب و شرق دارد. این دست‌نویس‌ها شامل دو بخش است: گروه شرقی که شامل متن‌های مسیحی و اسلامی است و دیگری گروه بیزانسی و غربی. خطوط کلی داستان در دو گروه متن‌های اسلامی و مسیحی یکی است. مؤلف در این بخش به بیان وجوه اشتراک و افتراق این قصه در این فرهنگ پرداخته است. قصه اصحاب کهف از طریق متن لاتینی گریگوری در قرون وسطا وارد ادبیات غرب شد و به زبان‌های مختلف برگردانده شد. پیام اصلی این داستان یادآوری حقیقت رستاخیر و معاد جسمانی است و مزیت اصلی روایت قرآن آن بر دیگر روایات در این است که وعده حق را به زبانی رمزی بیان می‌کند.[۱۳]

پس از معرفی اصل قصه،‌ حرف‌نوشت، آوانوشت و برگردان فارسی آمده است و در پایان مؤلف روایت مسیحی و سپس روایت قرآنی از این قصه را آورده است.

واژه‌نامه این سه متن‌ همراه با آوانویسی،‌ ریشه‌سناسی،‌ بیان حالت‌های دستوری،‌ برگردان فارسی و ذکر شماره مدخل واژه در کتاب فرهنگ سغدی و شماره پاراگراف آن در کتاب دستور زبان سغدی مانوی آمده است.

درباره مؤلف کتاب

زهره زرشناس زبان‌شناس، ایران‌شناس، پژوهشگر زبان‌های ایرانی، استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در آذرماه سال۱۳۳۵ در تهران متولد شد. زرشناس پس از دریافت مدرک فوق لیسانس فرهنگ و زبان‌های باستانی از دانشگاه تهران، در سال ۱۳۵۷ با کسب رتبۀ اول در آزمون ورودی دانشگاه تهران در دورۀ دکترای فرهنگ و زبان‌های باستانی به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۶۵ مدرک دکتری خود را از دانشگاه تهران گرفت. دکتر زرشناس از سال ۱۳۵۷ عضو هیئت علمی ‌فرهنگستان زبان ایران و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ‌به ترتیب استادیار موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی و دانشیار و استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بوده است .

زرشناس که شاگرد بدرالزمان قریب سغدی‌پژوه و صاحب کتاب فرهنگ سغدی است، تألیفات متعددی در این حوزه دارد. «شش متن سغدی» (1380)، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ «جستارهایی در زبان های ایرانی میانه شرقی» (1380)، انتشارات فروهر؛ « زبان و ادبیات ایران باستان» (1382)، دفتر پژوهش‌های فرهنگی؛ «میراث ادبی روایی در ایران باستان» (۱۳۸۴)، دفتر پژوهش‌های فرهنگی؛‌ «زن و واژه» (1385)، انتشارات فروهر؛ «جشن‌نامه دکتر بدرالزمان قریب» (1387) به کوشش زهره زرشناس و ویدا نداف، طهوری؛ «قصه‌هایی از سُغد. زهره زرشناس و آناهیتا پرتوی» (1389)،‌ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛‌« فرهنگ مختصر ریشه شناختی افعال مانوی» (1396)، منیره صدیقی زیر نظر زهره زرشناس برخی از آثار منتشر شده این پژوهشگر حوزه زبان‌های ایرانی است.

وی با تألیف بیش از ۱۳۰ مقاله در مجلات علمی ‌ایرانی و خارجی و تألیف ۱۱ کتاب در سال ۱۳۸۰ موفق به کسب درجۀ استادی (پروفسوری) شد. وی همچنین عضو چندین انجمن علمی ‌ایرانی و خارجی مانند انجمن ایرانشناسان اروپا Societas Iranologica Europa(SIE) از سال ۲۰۰۶، انجمن مطالعات ایرانیISIS)) انجمن بین المللی پژوهش در قصه های عامیانه (ISFNR) از سال ۲۰۱۴ ، انجمن زبان‌شناسی و انجمن ایران‌شناسی است .

از دکتر زرشناس بیش از ۱۵ مقاله نیز به زبان انگلیسی در مجلات علمی و پژوهشی بین‌المللی و نیز مجله ISI به چاپ رسیده است.[۱۴]


نوا، نما، نگاه

پانویس

منابع

  • زرشناس، زهره (۱۳۸۷). دستنامه سغدی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. شابک ۹۷۸- ۹۶۴- ۴۲۶-۳۵۲-۱.
  • زرشناس، زهره (۱۳۸۰). شش متن سغدی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. شابک ۹۶۴-۴۲۶-۱۵۷-۷.
  1. الهه شهابی. نگاهی به دستنامه سغدی (د ستور، داستان های گزیده، واژه‌نامه). . کتاب ماه ادبیات، ش. 29 (1388): 4 صفحه. 

پیوند به بیرون

  1. «زندگی نامۀ علمی ‌دکتر زهره زرشناس». پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. بازبینی‌شده در ۱۳مهر۱۳۹۹. 
  2. «جایزه پروين حد و مرز ندارد». خبرگزاری کتاب ایران، 17اسفند1389. بازبینی‌شده در 13مهر1399. 
  3. ««دستنامه سغدی»، کتاب برتر زبان‌شناسی شد». خبرگزاری دانشجو، 17دی1388. بازبینی‌شده در ۱۳مهر۱۳۹۹.