مولوی‌پژوهی در قرن اخیر


شخصیت و آثار مولانا جلال‌الدین محمد مولوی بلخی، همواره مورد علاقه جامعه ایرانی بوده و در قرن اخیر هم این وضعیت ادامه داشته است. بخصوص که با توجه جهان غرب به اشعار مولانا و کشف معانی بلند آنها توسط هنرمندان غربی، باعث توجه مضاعفی به این شاعر بلندآوازه هم شده است. در یک قران اخیر، تعداد زیادی از هنرمندان بر اساس آثار یا زندگی مولانا، دست به آفرینش هنری زده‌اند و پژوهشگران ادبیات هم به بررسی در آثار و افکار این شاعر بزرگ، از منظرهای گوناگون پرداخته‌اند. در یک نگاه کلی تحقيقات موجود در باب مولوی را كه در قالب كتاب، مقاله، پايان‌نامه يا طرح پژوهشي انجام گرفته است، می‌توان به چند دسته تقسيم كرد:

  • احوال و زندگاني مولوي
  • بررسی و تحليل ديدگاه‌های مولوی
  • بازنويسی آثار مولوی به زبان امروزي
  • شرح ابیات مثنوی یا غزلیات دیوان شمس
  • تصحيح آثار مولوي
مولوی‌پژوهی در قرن اخیر

بر اساس یک آمارگیری، در كارنامه مولوي‌پژوهي داخل كشور در قرن حاضر و تا پایان سال ۱۳۸۳، ۱۱۴ عنوان كتاب، در ۲۱۰ جلد و ۹۸۲۱۰ صفحه در پنج محور بالا آماده شده‌اند. از اين ۱۱۴ عنوان كتاب، ۸۶ مورد ( شامل ۱۳۹ جلد و ۶۳۷۳۲ صفحه) تأليفی و ۱۶ مورد (شامل ۳۴ جلد و ۱۷۰۳۹ صفحه) تصحيح و ۱۲ اثر (شامل ۳۷ جلد و ۱۷۴۳۹ صفحه) ترجمه بوده است. محصول كوششهاي دانشگاهي و غير دانشگاهی در غرب از اواخر قرن نوزدهم تاكنون نيز تأليف و نشر تعداد نسبتاً زيادي كتاب و مقاله است كه بخش اندكي از آنها براي تبيين انديشه‌های مولوي و تحليل آثار او و بخش عمده‌ای در زمينۀ ترجمۀ آثار مولوي بويژه مثنوی و بازگردانی آنها به زبانهای مختلف بوده است. در شرق دور و كشورهايي چون ژاپن نيز كوششهايي براي ترجمة آثار مولوی و ارایه تحقيقات دانشگاهی صورت گرفته است كه نسبت به كشورهاي اروپايي و آمريكايي كمرنگ است. در جهان عرب نيز نخستين ترجمة كامل مثنوي در سال ۱۸۷۲ ميلادي و مهمترين ترجمه‌هاي ديوان غزليات شمس در سالهای ۲۰۰۰، ۲۰۰۲ و ۲۰۰۵ ميلادي انتشار يافته است. تحقيقات در زمينة مولوي‌پژوهي در جهان عرب بيشتر در باب معرفي وي و شرح احوال و زندگاني او بوده است و محققان مصري و سوري بيشترين نقش را در تحقيقات مربوط به مولوي بر عهده داشته‌اند. اقبال به مولانا و رواج انديشه‌ها و آثارش در بين اقشار مختلف جامعه در جهان عرب به اندازۀ كشورهای انگليسی‌زبان نبوده است. شاید یکی از مهمترین کمبودها در حوزه مولاناپژوه، نداشتن بانكي جامع از همة تحقيقات حوزۀ مولوي‌پژوهي است. برای نمونه براي مثال بدرستي مشخص نيست كه چه تعداد طرح پژوهشي دراين باب انجام شده يا در حال انجام است.

گذشته از آن مهمترين آسيب در تحقيقات مذكور از ديدگاه علمي آن است كه در آنها به دو موضوع « تبيين سنت و مشرب عرفاني مولوي» و « شيوة ترويج انديشه‌هاي مولوي در جامعه» توجهي نشده است. آشكار است كه با توجه به اقتضائات روز جامعه و ضرورت دستيابي به دانشگاههاي نسل چهارم، دو محور مذكور را مي‌توان مهمترين موضوعات مولوي پژوهي دانست كه متأسفانه در انبوه تحقيقات معاصر مغفول مانده‌اند.[۱]

پانویس

  1. ««بررسی کارنامۀ مثنوی پژوهی در ایران»». پژوهشنامه فرهنگ و ادب، سال ۵ و ۶، ش. ۹ (زمستان ۱۳۸۸ و بهار و تابستان ۱۳۸۹): ۴۷۲-۴۹۰.