احسان رضایی داستان‌نویس و منتقد ادبی و خبرنگار حوزه‌ٔ کتاب است. اغلب او را به مطالبش در هفته‌نامهٔ «همشهری جوان» می‌شناسند. در نشریات دیگر مثل «همشهری داستان» یا «کرگدن» هم می‌نویسد. مجری-کارشناس برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی مختلف دربارۀ کتاب (کتاب باز، کاغذ رنگی، الف، شهر قصه) بوده و تألیفاتش در زمینهٔ تاریخ و ادبیات است.[۳]

احسان رضایی

من می‌نویسم پس هستم.[۱]
زمینهٔ کاری داستان‌نویسی و نقد‌ داستان
روزنامه‌نگاری و پژوهش
سردبیر پایگاه نقد داستان[۲]
زادروز ۱۳۵۶
تهران
ملیت ایرانی
پیشه روزنامه‌نگار٬ منتقد ادبی٬ داستان‌نویس
کتاب‌ها باغ وحش اساطیر٬ شهرزاد خسته‌س٬ سرگذشت پزشکی در ایران و ...
مدرک تحصیلی پزشکی دانشگاه تهران
دلیل سرشناسی روزنا‌مه‌نگار همشهری در حوزهٔ کتاب
* * * * *

داستانک

داستانک‌های انتشار

داستانک عشق

داستانک استاد

داستانک شاگرد

داستانک مردم

ده تا بیست مطلب از مجلات دورهٔ خود

داستانک‌های دشمنی

داستانک‌های دوستی

داستانک‌های قهر

داستانک‌های آشتی‌ها

داستانک نگرفتن جوایز

نگاه خیرهٔ آقای همینگوی

احسان رضایی در مراسم رونمایی سایت تخصصی «نقد داستان» گفت:
ارنست همینگوی در یکی از معدود عکس‌هایش لبخند به لب دارد و با نگاه خیره و مشتاق زل زده است به دوربین. این عکس درست پشت سر من است و انگار دارد به من در موقع نوشتن و تایپ‌کردن نگاه می‌کند. درست چیزی که از یک منتقد انتظار داریم. اینکه با دقت و وسواس به کار نگاه کند و در عین حال لحنی همدلانه داشته باشد. این عکس را از قصد زده‌ام پشت سرم تا همیشه به یاد بیاورم که هدف ما در پایگاه نقد داستان چنین چیزی است. می‌دانم که کار سختی است. از یک نظر کار غلامرضا طریقی و همکاران منتقدش ساده‌تر است. سنت نقد شعر، سابقه‌ای هزار ساله در کشورمان دارد. اما نقد داستان هم مثل داستان مدرن، در اینجا نوپا است. اتاق نقد هنوز خالی است، قاب عکس‌های روی دیوار کم و انگشت‌شمار هستند و راه زیادی هنوز در پیش رو داریم. پایگاه نقد داستان اما دوست دارد بخشی از این مسیر طولانی را برود. خدا را چه دیدید؟ شاید روزی هم یکی دربارهٔ قاب عکس‌های منتقدان این سایت صحبت کند و نگاهی که شبیه آن عکس خاص از ارنست همینگوی، خیره و مشتاق دارد به آثار نویسندگان جوان نگاه می‌کند.[۴]

یک اومانیستِ ریبرالِ مذهبی!

احسان رضایی در مصاحبه با کافه‌داستانی‌ها می‌گوید:« پر واضح است كه اومانيستم. البته يك اومانيست، ريبرال مذهبي. اين ديگه ازاون حرف‌ها بودا. اما واقعيت داره. چون به نظرم بعد از ذات اقدس پروردگار٬ كه مطلق است؛ در اين دنياي نسبي٬ هيچ چيز مهمتر و ارزشمندتر از وجود انسان نيست. و زندگي انساني و انسانِ زنده٬ همه سعادتش خوب زندگي كردن است و اين خوب تنها قيدي است به معناي نفي جنگ و فاشيسم و ناسيوناليسم.[۵]»

داستانک‌های عصبانیت، ترک مجلس، مهمانی‌ها، برنامه‌ها، استعفا و مشابه آن

داستانک نحوهٔ مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامه‌ها و مجلات و نمونه‌هایی از آن

داستانک‌های دارایی

از کتاب داستان مصور تا مرغک کانون

احسان رضایی درباره‌ٔ شروع نویسندگی‌اش می‌گوید:« اولين بار كلاس اول ابتدايي که بودم، تازه خواندن و نوشتن را مي‌آموختم؛ كه يادم نمي‌آيد كدام پدر آمرزيده‌اي يك كتاب داستان مصور براي من خريد كه خودم بايد زير عكس‌هايش داستان مي‌نوشتم. بنده هم با زبان كودكي ورجوق آنچه در توان داشتم روي كاغذ ريختم. يادم مي‌آيد مامانم اونقدر به وجد آمده بود كه باورش نمي‌شد شاخ شمشادش بتواند از خودش داستان دربياورد. باري به آن كه نمي‌شد گفت شروع اما شروع اصليم از حدود ۱۵ سالگي بود. با مرغك كانون دوست شدم. او مرا با خود برد تا جلسات هفتگي بنياد ادبيات داستاني كانون پرورشي فكري كودك و نوجوان.[۵]

داستانک برخی خاله‌زنکی‌های شیرین (اشک‌ها و لبخندها)

داستانک شکایت‌هایی از دیگران کرده به محاکم و شکایت‌هایی که از او شده

داستانک‌های مشهور ممیزی

داستانک‌های مربوط به مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و حضور رادیو یا تلویزیون یا فضای مجازی همراه ارايه نمونه‌هایی از آن برای بخش شنیداری و تصویری

عکس سنگ‌قبر و داستانکی از تشییع جنازه و جزيیات آن

من می‌نویسم پس هستم...

«نوشتن براي من مقدسه. درسته كه خودم ميگم در اين دنيا هيچ چيز بجز ذات مطلق پروردگارم مقدس نيست اما باور دارم وجود واژه براي انسان الكن قدسي است. باري بدون داشتن دغدغه و رسالت نوشتن حتي از سر تفنن هم زيبايي و گيرايي ندارد. مگر مي‌شود بدون فكر به ظلم به نوع بشر در مورد مثلا عروسي نوشت؟ مگر مي‌شود دانست و ننگاشت؟ اسلحه من قلم من است. از من نويسنده نبايد انتظار تظاهرات و آشوب و بلوا داشت. انتظار سنگ پرتاب كردن و فحش دادن. انتظار داد زدن و كتك زدن و كتك خوردن. من مي‌نويسم پس هستم. اگر انگشتان دستم را قطع كنند با پاهايم و اگر آنها را هم قطع كنند با دهانم مي‌نويسم. اين عطش تنها با مرگ من بطور كامل سيراب مي‌شود.»[۵]

زندگی و تراث

سال‌شمار زندگی

کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری

شخصیت و اندیشه

زمینهٔ فعالیت

یادمان و بزرگداشت‌ها

از نگاه دیگران (چند دیدگاه مثبت و منفی)

نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش

تفسیر خود از آثارش

موضع‌گیری‌های او دربارهٔ دیگران

همراهی‌های سیاسی

تلویزیون برای تشویق مردم به کتا‌ب‌خوانی برنامه‌ٔ جذاب ندارد!

احسان رضایی در مصاحبه با ایرنا دربارهٔ برنامه‌های کتابخوانی و صدا و سیما اینگونه می‌گوید:
باید قبول كرد كه صدا و سیما و برنامه‌سازها هیچ كاری برای تبلیغ كتاب‌خوانی نكردند و مدتی است به این فكر افتادند كه تبلیغ كتاب‌خوانی كنند ولی حتی راهش را هم نمی دانند. مردم ایران كتاب نمی خوانند. از نوجوان گرفته تا پزشك جامعه علاقه‌ای به كتاب ندارند.[۶] قرار بود برنامه‌هایی در حوزهٔ كتاب‌خوانی برای همهٔ اقشار جامعه ساخته شود و به نوعی خاص‌پسند نباشد و بتواند مردم را به خواندن كتاب تشویق كند؛ اما برای مثال برنامهٔ «برنده باش» بیشتر شبیه به یك مسابقه اطلاعات عمومی تولید شد، اغلب برنامه‌های دیگرِ كتابی تلویزیون هم فقط برای یك قشر خاص تولید می‌شوند، قشری كه بدون این برنامه‌ها هم كتاب می‌خوانند.[۶] به نظر من قبل ساخت اینگونه برنامه‌ها٬ ابتدا باید به این موضوع توجه كرد كه برای سوق‌دادن مردم به كتاب‌خوانی نباید مستقیم گفت مردم بیایید كتاب بخوانید، بعد هم یك كتاب به آنها معرفی كرد بلكه باید كتاب‌خوانی را نشان مخاطب داد، باید كتاب‌خوانی را به صورت غیرمستقیم تبلیغ كرد.[۶]

نامه‌های سرگشاده

نام‌های دسته‌جمعی

بیانیه‌ها

جملهٔ موردعلاقه در کتاب‌هایش

جمله‌ای از ایشان

نحوهٔ پوشش

تکیه‌کلام‌ها

خلقیات

منزلی که در آن زندگی می‌کرد (باغ و ویلا)

گزارش جامعی از سفرها(نقشه همراه مکان‌هایی که به آن مسافرت کرده است)

برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

بنیان‌گذاری

تأثیرپذیری‌ها

استادان و شاگردان

علت شهرت

فیلم ساخته شده براساس

حضور در فیلم‌های مستند دربارهٔ خود

اتفاقات بعد از انتشار آثار

نام جاهایی که به اسم این فرد است

کاریکاتورهایی که درباره‌اش کشیده‌اند

مجسمه و نگاره‌هایی که از او کشیده‌اند

ده تا بیست مطلب نقل‌شده از نمونه‌های فوق از مجلات آن دوره

برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد

آثار و کتاب‌شناسی

سبک و لحن و ویژگی آثار

کارنامهٔ آثار

 Y شهرزاد خسته‌س٬ داستان‌های مینی‌مالیستی٬ نشر کتاب قاف
 Yباغ وحش اساطیر٬ نوعی عجایب‌نامه‌نویسی دربارهٔ موجودات اساطیری ایرانی٬ نشر کتاب قاف
 Yکآشوب(همکار تألیف)بیست و سه روایت از وقایع محرم ۶۱هجری٬ نشر اطراف
 Yسقای بسیجیان: زتدگی‌نامهٔ داستانی شهید حسین باقری‌ (سرگذشتنامهٔ جنگ ایران و عراق)٬ نشر دایا
 Yهیولاهای اسرارآمیز: از گرگینه‌ها و خون‌آشام‌ها تا تا معروفترین موجودات افسانه‌ای٬ همراه با جمعی از نویسندگان٬ نشر شهر تهران

جوایز و افتخارات

منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)

بررسی چند اثر

باغ وحش اساطیر

کتاب باغ وحش اساطیر مجموعه‌ای از داستان‌های طنز است که با محوریت اساطیر و افسانه‌های ایرانی نگاشته شده است. نویسنده در این کتاب به سراغ حیوانات افسانه‌ای و خیالی رفته و طنزهایش را با استفاده از ویژگی‌های این موجودات نوشته است. در واقع کتاب هم نوعی معرفی برای حیوانات افسانه‌ای است و هم یک مجموعه طنز. دراین کتاب ۳۰ حیوان و موجود افسانه‌ای از بین افسانه‌ها و اساطیر ایرانی انتخاب شده‌اند که از «آل» تا «هما» را شامل می‌شوند.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

شهرزاد خسته‌س

کتاب شهرزاد خسته‌س شامل داستان‌های مینی‌مالیستی است که الهام‌گرفته از قصه‌های هزار و یک شب است. احسان رضایی درباره‌ٔ تازه‌ترین کتابش اینگونه می‌گوید:«اینجا شهرزاد قصه‌گو دیگر مثل قدیم حوصله تعریف کردن داستان‌های طولانی و تو در تو را ندارد و مثل هر شخصی که به سن بازنشستگی رسیده، دلش استراحت و آرامش می‌خواهد و برای همین در این کتاب با داستانک طرفیم.»[۷] این مجموعه داستانک مرتبط با کتاب «باغ وحش اساطیر» است و هر دو این کتاب‌ها تلاشی در جهت بازآفرینی داشته‌های فرهنگی ما در قالب امروزی است.[۷]

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

منبع‌شناسی

منابعی که دربارهٔ فرد و آثارش نوشته شده است. (شامل کتاب، مقاله و پایان‌نامه)

نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)

جستارهای وابسته

پانویس

  1. «کافه داستانی‌ها». 
  2. «نقد داستان». 
  3. «نقد داستان۲». 
  4. [۱] ««نقد داستان» رونمایی شد.»]. 
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ «مصاحبهٔ نوروزی با کافه‌داستانی‌ها». 
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ [۲] «نقد برنامه‌های کتابخوانی.»]. 
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ «شهرزاد خسته‌س». 

منابع

پیوند به بیرون