فرهاد حسنزاده
فرهاد حسنزاده نویسنده، طنزپرداز، روزنامهنگار، نمایشنامهنویس، عکاس و متولّد جنوب ایران است که آثارش برندهٔ جوایز متعدد داخلی و خارجی شده است.[۱]
فرهاد حسنزاده | |
---|---|
پرونده:Farhad Hassanzadeh.jpg | |
زمینهٔ کاری | نویسندگی طنزپردازی روزنامهنگاری شعر |
زادروز | ٢٠فروردین۱۳۴۱ آبادان |
محل زندگی | تهران |
سالهای نویسندگی | ۱۳۵۵ |
سبک نوشتاری | ادبیات کودک و نوجوان |
فرزندان | عرفان و آرمان |
فرهاد حسنزاده، زادهٔ بهار۱۳۴۱در آبادان است. نویسندگی را از نوجوانی با نگارش نمایشنامه و داستانهای کوتاه آغاز کرد. جنگ و آن سالهای پرهراس، مدتی او را از نوشتن بازداشت اما او به فعالیت هنریاش ادامه داد و به هنرهایی نظیر عکاسی، نقاشی، خطاطی، فیلمنامهنویسی و موسیقی پرداخت. از سال۱۳۶٨ به عرصهٔ مطبوعات کودکونوجوان پا نهاد و با «سروش نوجوان»، «سروش کودک»، «آفتابگردان»، «کیهان بچهها» همکاری کرد و پانزده سال بهطور مستمر عضو تحریریهٔ نشریه «دوچرخه» بود.
در سال۱۳۷۰نخستین کتابش «ماجرای روباه و زنبور» را منتشر کرد. در سال۱۳۷۲بهقصد برداشتن گامهای بلندتر و ارتباط موثرتر به تهران کوچ کرد. حسنزاده تاکنون بیش از صد کتاب در گونههای مختلف «داستان کوتاه، داستان بلند، رمان، افسانه، فانتزی، طنز، زندگینامه» قلم زده است و چند کتاب در حوزه بزرگسالان دارد. فیلمنامه مینویسد و در زمینه انیمیشن تجربههایی دارد.[۲]برخی از کتابهایش به زبانهای انگلیسی، چینی، مالایی، ترکیاستانبولی و کردی ترجمه شده است و تعدادی به فیلم یا برنامهٔ رادیو تلویزیونی تبدیل شده است. حسنزاده از جشنوارههای داخلی و خارجی جوایز بسیاری گرفته است که مهمترینشان «جایزهٔ ماه طلایی از انجمن نویسندگان کودک و نوجوان»، «تندیس نقرهای از جشنوارهٔ لاکپشت پرنده» هستند. در عرصهٔ جهانی میتوان به لوح سپاس جایزهٔ «هانس کریستین اندرسن» در سال۲۰۱۸ و دیپلم افتخار برای کتاب «زیبا صدایم کن» اشاره کرد. او تاکنون سه بار نامزد جایزهٔ «آسترید لیندگرن» شده که یکی از معتبرترین جایزههای ادبیات کودک جهان است. حسنزاده به همراه تعدادی از نویسندگان، شاعران و مترجمان سنگ بنای «انجمن نویسندگان کودک و نوجوان» را گذاشته است . حسنزاده، دبیر و داور جشنوارههای ادبی بوده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
داستانک
نخلستانهای کودکی
- «رفتن به سینمای تابستانی و بدونسقف که بلیتش سه ریال بود و مستشدن از بوی کالباسی که همراه پپسی پنجریالی میخوردم، درازکشیدن روی زیلوهای خنک اتاق و خیرهشدن به چرخش بالهای آهنی و خستگیناپذیر پنکه سقفی...پریدن از نهرهای پهنِ نخلستان که آن وقتها گمان میبردیم فقط شاه میتواند از روی آن بپرد! و سنگزدن با تیروکمان به پنگهای پربار خارک و رطب و خرما، بازیهای محلی و شعرهایی که دستدردست هم میخواندیم؛ سهم من از خاطرات کودکی است.»[۳]
هنردوستترین دانشآموز بودم
- «بهسبب علاقهای که به کتاب، تئاتر و عکاسی داشتم، تمام لحظههایم گره خورده بود با هنر. در مدرسه فعالیت هنری داشتم. روزنامهدیواری درست میکردم و نمایش روی صحنه میبردم. از زیستِ دشوار بومیان جنوب، عکس میگرفتم و با عکسهایم نمایشگاه برگزار میکردم.»[۴]
دوست شاعرم مرا به سینما برد
- «در مدرسه دوستی داشتم که چهرهمظلومی داشت و شعر میسرود که بیشتر دوبیتی بود.بچهها مسخرهاش میکردند و من شده بودم سنگ صبور شعرهای دفترچه جلدآبی او. او هم برای قدردانی، مرا از در پشتی سینما «شیرین» داخل میبرد تا فیلم ببینم، چون پدرش آپاراتچی سینما بود.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
آنکه مرا با ادبیات آشنا کرد
- «از کودکی خیالباف بودم. برای خودم و بچههای همسنوسالم قصه میبافتم. دخترعمهام که آن موقعها با هم به مدرسه میرفتیم، میگوید: «در فاصله یک کیلومتری مدرسه تا خانه، مرتب قصه میبافتی و مرا سرگرم میکردی!»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارددوره راهنمایی عضو کتابخانه کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان شدم. مربی تئاترمان «امیر برغشی» بود که خیلی دلسوز و خوشفکر بود. نخستین نوشتههایم را خواند و تشویقم کرد که باز بنویسم. او مرا با دنیای ادبیات آشنا کرد.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارداو دانشجوی هنرهای زیبا دانشگاه تهران بود و هرهفته به آبادان میآمد و به ما آموزش میداد و در جریان جدیدترین مسائل ادبیات و هنر قرار میگرفتیم و با فروغ، سهراب و ... آشنا شدیم. جلسات نقد داستان داشتیم و داستانهایمان را میخواندیم و آثار نویسندگانی مانند هوشنگ گلشیری و آل احمد و دیگران را هم در این کلاسها نقد و بررسی میکردیم.[۵]
چه کتابهایی میخواندم
- «نخستین کتابی که خواندم «دختر دریا» بود که خیلی آن را دوست داشتم. مجله کیهان بچهها و مجله دختران و پسران را میخواندم. تا اینکه عضو کانون پرورش فکری شدم و دریایی از کتاب در اختیارم بود.صمد بهرنگی از نویسندگانی بود که زمان ما طرفدار داشت و میخواندم. داریوش عبادالهی که به سبک و سیاق صمد مینوشت و کتابهایش را میخواندم. کتابهای علیاشرف درویشیان، مهدی آذریزدی، رسول پرویزی، جمال میرصادقی، جلال آلاحمد و... در آن زمان نویسندگان کودک و نوجوان ایرانی کم بودند و گرایش نوجوانان بیشتر به سمت خواندن آثار بزرگسال بود مثلا من کتاب «صدسال تنهایی» را در دوران نوجوانی خواندم.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
راز داستاننویسان جنوب
- «خانهمان نزدیک رودخانه «بهمنشیر» بود و روزی چند نوبت صدای فیدوس رااز پالاشگاه میشنیدم و کارگرانی را که تلقتلق با دوچرخههایشان عازم خانه بودند؛ میدیدم. مدرسه که دیواربهدیوار «اروندرود» بود و اگر از دیوار سرک میکشیدی آن سوی شط، نخلستانهای عراق را میدیدی و گاهی توی کلاس صدای بوق کشتیها چرتمان را پاره میکرد! شاید یکی از دلایل خوبنوشتن داستاننویسهای جنوبی، همین گرماوشرجی و حالوهوای خاصش باشد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
سالهای دربهدری
- «سال۱۳۵۹تا۱۳۶۸سالهای سخت ِمهاجرت و دربهدری بود. کجاها که نبودم؛ شیراز، اصفهان، تهران، یزد، درود، اندیمشک، اهواز، آبادان و چه کارها که نکردم. از کارگری در کارخانهٔ پارچهبافی گرفته، تا برقکاری و بنایی، تعمیر دوچرخه و قنادی و بستنیفروشی و کار در پتروشیمی شیراز. این سالها گرچه با چنگ و دندان به زندگی چسبیده بودم و هوای خانواده را داشتم که از پا نیفتد، اما روزهایی بود که باید در آن شرایط زندگی میکردم تا امروز با اتکا به تجربه آن ایام بتوانم بهتر بنویسم.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
از خلق «شیمپالو» تا تولد «باد و دوچرخهسوار»
- «در نشریه دوچرخه کار میکردم یکروز دیدم که هیچ داستانی برای چاپ نداریم و پوشه داستان خالی است. به یکی از مجلات خارجی که در دفترمان زیاد بود مراجعه کردم و براساس تعدادی از تصویرهای آن نشریه فرانسوی داستانی نوشتم. در واقع «شیمپالو» از همانجا شکل گرفت. وقتی چاپ شد بسیار مورد استقبال بچهها قرار گرفت. داستان «کوتی کوتی» هم اینگونه شکل گرفت، براساس یک تصویر نقاشی که آن را دیدم و با آن ارتباط حسی پیدا کردم. بعد کمکم این بچه هزارپا شخصیت پیدا کرد. یک بار هم هیچ سوژهای برای نوشتن نداشتم و طبق همان تمرینی که به بچهها میدهم چشمهایم را بستم و شروع کردم خطهای درهم و برهمی روی کاغذ کشیدم و بعد دیدم که چندتا شکل در بین آن خطوط به ذهنم میرسد، یکی از آنها دوچرخهای بود که در باد دفرمه شده بود و داستان «باد و دوچرخهسوار» را نوشتم، براساس همان تصویر کاملا ذهنی. معمولا سوژهها برای کودکان به همین شکل فانتزی میآید.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ
<ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
«کوتی کوتی» و شادی کودک بیمار
یکبار در شهرستان مهمان کانون پرورش فکری بودم. آنجا زن و مردی آمدند و هدایایی برایم آورند و گفتند: «ما از شما متشکریم چون فرزند ما با خواندن داستانهای «کوتی کوتی» لبخند بر روی لبانش آمد.» پرسیدم: «فرزندتان چند ساله است؟» گفتند: «شش سالش بود» و بعد متوجه شدم کودک آنها در اثر بیماری سرطان در بیمارستان بستری بوده و با خواندن این قصهها شادش میکردند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
زندگی و تراث
در گذر سالها
- ۱۳۴۱ تولد در آبادان
- ۱۳۵۴ نگارش نخستین نمایشنامه «نفرین آهو»
- ١٣۵۹ آغاز جنگ و سالهای مهاجرت
- ۱۳۶۶ ازدواج
- ۱۳۶٧ تولد نخستین فرزند
- ۱۳۶٨ همکاری با مطبوعات کودک و نوجوان
- ۱۳۶٩ انتشار نخستین کتاب «ماجرای روباه و زنبور»
- ١٣٧٢ مهاجرت به تهران
- ۱۳۷۴ برگزیدهٔ کتاب سروش نوجوان برای «مار و پله»، برگزیدهٔ کتاب سال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای «ماشو در مه»
- ۱۳۷۵ تقدیری کتاب سال ایران برای «ماشو در مه»
- ۱۳۷۹ برگزیدهٔ مطبوعات داستان کودک و نوجوان، برگزیده جشنواره بزرگ ادبیات کودکان و نوجوانان برای کتابهای تألیفی از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۷، برگزیده جشنواره کتاب ادب پایداری برای «مهمان مهتاب»
- ۱۳۸۰ برگزیده یکی بود یکی نبود برای «لولوی زیبای قصهگو»، برگزیده کتابهای آموزشی رشد برای «امیرکبیر»، برگزیده مجله سلامبچهها در بخش داستان نوجوان برای «عشق و آینه»
- ۱۳۸۱ برگزیده مجله سلامبچهها برای «دو لقمه چرب و نرم»
- ۱۳۸۲ برگزیده دهمین جشنواره مطبوعات در بخش داستان کودک و نوجوان
- ۱۳۸۳ برگزیده جشنواره ادب پایداری برای «حیاط خلوت»، برگزیده مجله سلام بچهها در بخش داستان کودک برای «همان لنگه کفش بنفش»
- ۱۳۸۵ برگزیده مجله سلام بچهها در بخش کودک برای «آقا رنگی و گربه ناقلا»، برگزیده انتشارات علمی و فرهنگی برای «سنگهای آرزو»
- ۱۳۸۶ تقدیری کتاب سال ایران در بخش کودک و نوجوان برای «آقا رنگی و گربه ناقلا»، برگزیده انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک برای «کنار دریاچه نیمکت هفتم»، برگزیده انجمن نویسندگان کودک و نوجوان برای «دیو دیگ به سر»
- ۱۳۸۷ تقدیری جایزهٔ ادبی اصفهان برای «قصههای کوتی کوتی»، برگزیده جشنواره کتاب و رسانه برتر برای مقالهٔ «غورهها تشنهاند»
- ۱۳۸۸ برگزیدهٔ جشنواره سلام در بخش داستان کودک برای «قصههای کوتیکوتی»، تقدیری انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک برای «از صدای باران خوشم میآید»، برگزیدهٔ جشنواره مطبوعات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای یادداشت «خیس باران میشوم».
- ۱۳۸۹ برگزیده انجمن نویسندگان کودک و نوجوان برای داستان کوتاه «جویدن دماغ آدمبرفی»، تقدیری کتاب سال ایران برای «عقربهای کشتی بمبک»،
- ۱۳۹۰ تقدیر شده برای فعالیتهای داستاننویسی توسط «مؤسسه مهر طه»[۸]
- ۱۳۹۱ برگزیدهٔ اول جایزهٔ مخاطبان نوجوان برای «هستی»[۹]، دریافت نشان «لاکپشت نقرهای» از اولین جشنواره لاکپشت پرنده برای «هستی»[۱۰]، دریافت لوح ویژه از شورای کتاب کودک برای «هستی»[۱۱]
- ۱۳۹۲ تقدیری شانزدهمین جشنواره کتاب سال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای «پیتیکو… پیتیکو…»، تقدیری سیزدهمین جشنواره کتاب سال شهید غنیپور برای «پیتیکو… پیتیکو…»، برگزیدهٔ شانزدهمین جشنواره کتاب سال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در بخش بازنویسی برای «سعدی»
- ۱۳۹۳ برگزیده بخش نوجوان چهاردهمین دوره جایزه شهید حبیب غنیپور برای «این وبلاگ واگذار میشود»[۱۲]
- ۱۳۹۵ برگزیدهٔ دوازدهمین جشنواره مطبوعات کودکان، برگزیده کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای «ساعت عقرب»، برگزیدهٔ هجدهمین جشنواره کتاب سال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای «زیبا صدایم کن»، برگزیدهٔ شورای کتاب کودک برای «زیبا صدایم کن»، تقدیری شورای کتاب کودک برای «قصهٔ طوطی خانم و آقای بازرگان»
شخصیت و اندیشه
حسنزاده از نگاه دیگران
محسن هجری
« | حسنزاده نوستالژی را در آثارش دنبال میکند و خاطرات دوران کودکی و نوجوانیاش را در آبادان و خوزستان مرور میکند. حسنزاده ارتباطش را با آن بومزیست و جغرافیا در آثارش به مخاطب نشان میدهد... فضای تلخ جنگ در آثار فرهاد منعکس است، اما او در حد بیان واقعیتهای بیرونی بسنده نکرده و بهتدریج از تلقیها فاصله میگیرد و با مخاطب از شرایط جدید اجتماعی و بازیها سخن میگوید. او فقط بهدنبال نوشتن بهعنوان یک شغل و حرفه نیست. فرهاد با نوشتن زندگی درون متن را در کنار زندگی بیرونمتن را انتخاب کرده و با نوشتن زندگی میکند.[۶] | » |
نگاه حسنزاده به اهالی فرهنگ و ادبیات
احمد محمود
« | بیشتر از همه تحت تأثیر احمد محمود بودم. رمان بزرگسالی دارم که پانزده سال پیش نوشته بودم و هنوز تمام نشده است. زاویه دید سینمایی آن کتاب را مدیون احمد محمود هستم.این کار قرار بود چندجلدی باشد، فعلا یک جلد آن را نوشتم بهعنوان «قطار جکلندن» که هنوز منتشر نشده است. خیال دارم کمکم سراغش بروم و از گنجینه بیرونش بیاورم.[۷] | » |
نوجوانان
« | دوره گذار از کودکی به جوانی است که نه میتوان آنها را امر و نهی کرد و نه میتوان انتظار بزرگسالان را از آنها داشت. آنان در دنیای خود درحال کشفکردن و یافتن پاسخی مناسب برای سوأل های خویش هستند. همواره در برزخ بهسر میبرند، برزخی میان کودکی و جوانی.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
|
» |
نظام آموزشی
« | نظام آموزشی کشور بهگونهای است که کودکان و نوجوانان درس محور شدهاند و بیشترین تلاش آنان کسب نمره و قبولی در آزمون سراسری دانشگاهها و مراکز آموزش عالی است. همین امر سبب شده که کودکان و نوجوانان از مطالعه کتاب های غیردرسی غفلت کنند.[۸] | » |
تفسیر حسنزاده از آثارش
« | ادبیات کودک برای من تفنن محض و سرگرمی نیست بلکه یک کار است که با جدیت دنبال کردم. با هدف پیش میرفتم و مخاطب خودم را همیشه در نظر داشتم و همیشه آرزو می کردم که جایزه هانس کریستین اندرسن را برای ایران به ارمغان بیاورم.[۹] | » |
سوژهها از کجا میآیند
« | سوژههای داستان نوجوان را از مصاحبهها و خاطراتی پیدا میکنم که افراد مختلف برایم بیان کردهاند یا تجربه شخصی خودم بوده است یا از روزنامهها یا فضای مجازی میشنوم. برای کودکان، موضوع فرق میکند و بیشتر جریان آزاد فکر است که سوژه را شکل میدهد. یا فیالبداهه شروع به نوشتن میکنم بدون اینکه قبلا طرحداستانی و هدفی برای خودم تعریف کرده باشم.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
|
» |
گرایش به طنز
« | من نگاه طنزآمیزی نسبت به جهان پیرامون دارم. آنچه برای همه جدی است برای من تقریبا یک شوخی است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
|
» |
زمینهٔ فعالیت
یادمان و بزرگداشتها
دومین مهرآیین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به نکوداشت فرهاد حسنزاده نویسنده کتابهای کودک و نوجوان اختصاص داشت.[۱۰]
آثار و منبعشناسی
اولین نمایشنامه
اولین نوشته او نمایشنامه ای منظوم به نام نفرین آهو بود که در سطح عمومی برای بچه های کتابخانه ها و مدارس آبادان و خرمشهر به مدت یک هفته به نمایش در آمد. سپس با نوشتن چند متن نمایشی دیگر برای کانون و تلویزیون آبادان کار خود را ادامه داد. جدی ترین کار نمایشی او آنکه گفت آری، آنکه گفت نه بود که در سالن کتابخانه عمومی شهر اجرا شد..[۱۱]
سبک و لحن و ویژگی آثار
بهگفته منتقدان آثار حسنزاده به دلایل زیر برجسته و توجهبرانگیز هستند:
خلق آثاری تأثیرگذار، باورپذیر و استفاده از تكنيكهاي ادبي خاص و متفاوت.
خلق آثاری كه راوي آنها کودکان و نوجوانان هستند؛ روايتهايي مملو از تصویرسازیهای عینی و گفتوگوهاي باورپذير.
پرداختن به موضوعهای گوناگون اجتماعی چون جنگ، مهاجرت، کودکان كار و خيابان، بچههاي بيسرپرست يا بدسرپرست و…
پرداختن به مسائلی که کمتر در آثار کودک و نوجوان دیده میشود، مانند جنگ و صلح، طبقات فرودست، افراد معلول، اختلالات شخصیتیـروانی و…
تنوع در انتخاب شخصیتهای محوری و كنشگر. نظیر دخترانی که علیه برخی باورهای غلط ایستادگی میکنند.
بهرهگیری از طنز در کلام و روایتهاي زنده و انتقادي از زندگي مردم كوچه و بازار.
زبان ساده و بهرهگیری اصولی از ویژگیهای زبان بومی و اصطلاحهاي عاميانه و ضربالمثلها.
خلق شخصیتهای ماندگار و دوستداشتنی در ادبیات کودک، از جمله بچههزارپایی به نام «کوتیکوتی».خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
جوایز
تعهد، جایگزین میهن دوستی
کارنامه و فهرست آثار
- ماجرای روباه و زنبور، داستان منظوم کودک،۱۳۷۰
- دفترمهران، شعر کودک، ۱۳۷۲
- مار و پله، مجموعه داستان نوجوان،۱۳۷۳، ♦ کتاب برگزیده
- ماشو در مه، رمان نوجوان، ۱۳۷۳ ♦ کتاب برگزیده
- بزرگترين خطكش دنيا، مجموعه داستان نوجوان، ۱۳۷۵
- انگشت مجسمه، رمان نوجوان، ۱۳۷۶
- كلاغ كامپيوتر، داستان بلندنوجوان، ۱۳۷۸
- نمكی و مارعينكی، رمان نوجوان، ۱۳۷۸
- بازآفرینی ۱۸حکایت از سعدی،۱۳۹۱ ♦ کتاب برگزیده
- سمفونی حمام، مجموعه داستان نوجوان، ۱۳۷۴
- گاه روشن گاه تاريك، رمان نوجوان، ۱۳۷۴
- مهمان مهتاب، رمان نوجوان، ۱۳۷۵ ♦ کتاب برگزیده
- آبیتر از آبی، نوجوان، ۱۳۷۶
- بیا آواز بخوانیم، ۱۳۷۶
- آهنگی برای چهارشنبهها، رمان نوجوان، ۱۳۷۷
- اميركبير فقط اسم يك خيابان نيست، رمان نوجوان، ۱۳۷۷
- اميركبير، ۱۳۷۷ ♦ کتاب برگزیده
- هندوانه به شرط عشق مجموعه، ۱۳۷۸
- داركوب و كرگدن، ۱۳۷۸،
- هديه خيس، ۱۳۷۸
- بن بست حقيقت، ۱۳۷۸
- خواجه نظامالملك، ۱۳۷۹
- گزيده ادبيات معاصر، ۱۳۷۹
- عشق و آينه، ۱۳۷۹ ♦ کتاب برگزیده
- چراغ لاله، ۱۳۷۹
- روزنامه سقفی همشاگردی، ۱۳۸۰
- دو لقمهی چرب و نرم/داستان کودک / چاپ اول ۱۳۸۰/ انتشارات ويژه نشر ♦ کتاب برگزیده
- شكستنی/ رمان نوجوان / چاپ اول ۱۳۸۰/ انتشارات آفتاب انديشه
- مردهای كه زنده شد/رمان نوجوان / چاپ اول ۱۳۸۰/ انتشارات آفتاب انديشه
- لولوی زيبای قصه گو/داستان کودک / چاپ اول ۱۳۸۰/ انتشارات پيدايش ♦ کتاب برگزیده
- سفر به خير سلطان سنجر/مجموعه داستان نوجوان / چاپ اول ۱۳۸۱/ انتشارات ذكر
- لطيفههای ورپريده (جلدسوم همشاگردی) /مجموعه خواندنیهای طنز، نوجوان / چاپ اول ۱۳۸۱/ انتشارات پيدايش
- همان لنگه كفش بنفش/ چاپ اول ۱۳۸۲/داستان کودک / كانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ♦ کتاب برگزیده
- لبخندهای كشمشی يك خانواده خوشبخت/مجموعه داستان نوجوان / چاپ اول ۱۳۸۲/ انتشارات چرخ فلك
- حیاط خلوت/رمان بزرگسال / چاپ اول ۱۳۸۲/ انتشارات ققنوس ♦ کتاب برگزیده
- آقارنگی و گربه ناقلا/داستان کودک / چاپ اول ۱۳۸۲/ كانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ♦ کتاب برگزیده
- سيب سرخ سوسن / ۳ داستان کودک / چاپ اول ۱۳۸۴/ انتشارات به نشر
- در روزگاری كه هنوز پنجشنبه و جمعه اختراع نشده بود/مجموعه داستان نوجوان/ چاپ اول ۱۳۸۴/ انتشارات چرخ فلك
- بندرختی كه برای خودش دل داشت/مجموعه داستان کودک و مخاطب عام / چاپ اول ۱۳۸۴/ انتشارات چرخ فلك
- سنگهای آرزو/داستان کودک و مخاطب عام / چاپ اول ۱۳۸۵/ انتشارات علمی فرهنگی ♦ کتاب برگزیده
- كنار درياچه نيمكت هفتم/مجموعه داستان نوجوان / چاپ اول ۱۳۸۵/ نشر افق ♦ کتاب برگزیده
- قصههای كوتی كوتی (شام سرد شد کوتیکوتی) /داستان کودک / چاپ اول ۱۳۸۶/ كانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ♦ کتاب برگزیده
- دکتر قریب /زندگینامه داستانی، نوجوان / چاپ اول ۱۳۸۶/ انتشارات مدرسه
- خنده به شرط قلقلك/مجموعه شعر نوجوان / چاپ اول ۱۳۸۷/ انتشارات پيدايش
- یکشب از هزار شب/منتخب داستان کوتاه و بلند، نوجوان / چاپ اول ۱۳۸۷/ انتشارات تکا
- از صدای باران خوشم میآيد/داستان کودک و مخاطب عام / چاپ اول ۱۳۸۷/ انتشارات حوض نقره ♦ کتاب برگزیده
- به دنبال بیتا/داستان کودک / چاپ اول ۱۳۸۷/ نشر قو
- پری نازه دست درازه/داستان کودک / چاپ اول ۱۳۸۸/ انتشارات بهنشر
- دیو دیگ به سر/ داستان کودک / چاپ اول ۱۳۸۸/ كانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
- هندوانه به شرط عشق(ویرایش جدید)/ مجموعه ۶ داستان نوجوان / چاپ اول ۱۳۸۸/ انتشارات چرخفلک
- چغازنبیل/ مستند و داستان کودک و نوجوان/ چاپ اول ۱۳۸۸/ انتشارات مدرسه
- هستی/ رمان نوجوان / چاپ اول ۱۳۸۹/ كانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ♦ کتاب برگزیده
- خوزستان/ مستند کودک و نوجوان / چاپ اول ۱۳۸۹/ انتشارات مدرسه
- پیتیکو پیتیکو/ مجموعه داستان کودک/ چاپ اول ۱۳۹۱/ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ♦ کتاب برگزیده
- خاطرات خونآشام عاشق/ مجموعه داستان نوجوان/ ۱۳۹۲/ کتاب چرخفلک
- روزگار شیرین/ رمان بزرگسال اقتباس از خسرو شیرین نظامی گنجوی/۱۳۹۲/ نشر ویدا
- درختی که خوابش میآمد/ داستان کودک/ ۱۳۹۳/ نشر پیدایش
- قصه طوطی خانم و آقای بازرگان/ بازآفرینی از مثنوی مولوی/ ۱۳۹۳/ انتشارات همشهری♦ کتاب برگزیده
- سرما نخوری کوتیکوتی/ مجموعه داستان کودک/ ۱۳۹۳/ کانون پرورش فکر کودکان و نوجوانان
- دنیا را بلرزان کوتیکوتی/ مجموعه داستان کودک/ ۱۳۹۳/ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
- بفرمایید پیراشکی شیمپالو (مجموعهی من+جیجور+شیمپالو) (جلد اول)
- چه بویی داشت جورابهای شیمپالو (مجموعهی من+جیجور+شیمپالو) (جلد دوم)
- بگذار بروم مدرسه شیمپالو (مجموعهی من+جیجور+شیمپالو) (جلد سوم)
- کلاغ بینمک نخور شیمپالو (مجموعهی من+جیجور+شیمپالو) (جلد چهارم)
- غذایی خوشمزه برای شیمپالو (مجموعهی من+جیجور+شیمپالو) (جلد پنجم)
- خوانندهی نسل جوان شیمپالو (مجموعهی من+جیجور+شیمپالو) (جلد ششم)
- خاله شمسی کجاست شیمپالو (مجموعهی من+جیجور+شیمپالو) (جلد هفتم)
- عید شما مبارک شیمپالو (مجموعهی من+جیجور+شیمپالو) (جلد هشتم)
- زیبا صدایم کن/ رمان نوجوانان/ ۱۳۹۴/ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ♦ کتاب برگزیده
- وقتش رسيده كمي پسته بشكنيم / شعر نوجوانان/ ۱۳۹۴/ کانون پرورش فکری کودکان
- بشو و نشو/ قصهی کودک/ ۱۳۹۴/ چکه
- من و غولک و قالیچهی پرنده/ داستان کودک/ ۱۳۹۵/نشر شهر
- نوشجان آقا بزه/ قصهی کودک/ ۱۳۹۵/دانشنگار
- جشن تولد پر دردسر/ (جلد اول، گروه ۱+۵ مجموعه رمان كودك)
- مردی که خودش را پیدا کرد/ (جلد دوم، گروه ۱+۵ مجموعه رمان کودک)
- جنازه… با اجازه/ (جلد سوم، گروه ۱+۵ مجموعه رمان کودک)
- بیز… بیز… بیزینس/ (جلد چهارم، گروه ۱+۵ مجموعه رمان کودک)
- روزنامه سقفی همشاگردی-جلد۱ / مجموعه خواندنیهای طنز، نوجوان / ۱۳۷۸/
- هویجبستنی / مجموعه داستان نوجوان/ ۱۳۹۳/ ♦ کتاب برگزیده
- این وبلاگ واگذار میشود/ رمان نوجوان/ ۱۳۹۲/ ♦ کتاب برگزیده
- عقربهای کشتی بمبک/ رمان نوجوان / چاپ اول ۱۳۸۸/ ♦ کتاب برگزیده
- مهمان مهتاب (ويرايش جديد) /رمان بزرگسال، نوجوان / چاپ اول ۱۳۸۷/ ♦ کتاب برگزیده
- چتری با پروانههای سفید/ داستان کودک/ ۱۳۹۶/ نشر فاطمی♦ کتاب برگزیده
- خاطرات خونآشام عاشق (دفتر دوم)/ داستان نوجوان/ ۱۳۹۷/ انتشارات کتاب چرخفلک
- چطور باید یک ماشین را به حمام برد (جلد اول، عمهخانم و ماجراهای آبکی)
- شلنگ آب فشفشو (جلد دوم، عمهخانم و ماجراهای آبکی)
- شیر آب حرف گوش کن (جلد سوم، عمهخانم و ماجراهای آبکی)
جوایز و افتخارات
فرهاد حسنزاده بیش از چهل جایزه و تقدیر برای آثارش گرفته است. او در سالهای ۲۰۱۷و۲۰۱۸نامزد ایران برای جایزه جهانی آسترید لیندگرن شد. همچنین در سال ۲۰۱۸ جزو فهرست نهایی جایزه هانس کریستین اندرسن (معروف به نوبل ادبیات کودکان) شد.
- تقدیر شده جایزه مهرگان برای کتاب حیاط خلوت
- نامزد جایزه گلشیری برای کتاب حیاط خلوت
- نامزد جایزه قلم زرین برای کتاب حیاط خلوت
- نامزد کتاب سال ایران برای کتاب حیاط خلوت
- نامزد دومین جشنوارهٔ لاکپشت پرنده برای «این وبلاگ واگذار میشود.» سال ۱۳۹۳
- نامزد هفتمین جشنواره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای «این وبلاگ واگذار میشود.» سال ۱۳۹۳
- نامزد جایزه کتاب سال ایران برای رمان هستی ۱۳۹۰
- نامزد جشنواره کتاب کانون برای رمان هستی ۱۳۹۱
منبعشناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)
بررسی چند اثر
ناشرانی که با او کار کردهاند
تعداد چاپها و تجدیدچاپهای کتابها
نوا، نما، نگاه
خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونههای شنیداری و تصویری انتخاب شود)
پانویس
- ↑ «روایت از حسنزاده».
- ↑ «معرفی فرهاد حسنزاده».
- ↑ «خاطرات».
- ↑ «گفتوگو».
- ↑ «گرایش».
- ↑ «محسن هجری».
- ↑ «تأثیر احمد محمود».
- ↑ «نظام آموزشی».
- ↑ «تفسیر از خود».
- ↑ «بزرگداشت».
- ↑ [۱]،.