خسی در میقات
خسی در میقات یکی از سفرنامههای موفق دوران معاصر است. این کتاب، سفرنامهٔ حج جلال آلاحمد است. خسی در میقات در زمینهٔ کارهای او چه از نظر سبک و چه از نظر درونمایه اثری درخور توجه است.[۱]
خسی در میقات | |
---|---|
نویسنده | جلال آلاحمد |
موضوع | سفرنامهٔ حج |
خسی در میقات گزارش سفر حج جلال در سال۱۳۴۳ است. آلاحمد در این کتاب تجربیات و خاطراتش را از این سفر بیان میکند. سفرش از ۲۱فروردین تا ۱۰اردیبهشت به طول میانجامد. این کتاب گویی نشانهٔ نوعی اشتیاق دینی و بازگشت به اسلام و مذهب است.
همچنین جلال با عینک جغرافیایی و تاریخی به سرزمین وحی مینگردو سعی میکند میان این جغرافیا و تاریخ این سرزمین ارتباط برقرارکند.
برای آنانکه کتاب را نخواندهاند
یک خط برای اینکه بدانیمش
خسی در میقات یک سفرنامهٔ حج است. جلال در این سفر زائری است که پس از انجام مناسک حج، گردشگری میشود که به دنبال شناخت جغرافیا، تاریخ، اجتماع و سیاست عربستان است و با نگاهی انتقادی به این مسائل مینگرد. همچنین جلال در این سفر قصد دارد تا در سایهٔٔ مذهب خویش را بیشتر بشناسد.
دلیل شهرت
- خرداد۱۳۶۷ اکبر اخلاقی در روزنامهٔ کیهان مقالهای از حامد الگار ترجمه میکند که گویی بیانی از شهرت خسی در میقات است:
- در زمان جلال آلاحمد، دهانبهدهان پیچیده بود که عضوی از روشنفکران ادبی ایران، تصمیم گرفته به حج برود.
- خسی در میقات، گامی تلقی میشد در راهی که ممکن بود آلاحمد را به یگانگی کاملتری با اسلام پیش ببرد؛ ازاینرو این سفرنامهٔ جلال بهنوعی مسیر بازگشت او به مذهب بود.[۲]
چرا باید این کتاب را خواند
این کتاب بهعنوان یکی از سفرنامههای حج معاصر اهمیت زیادی دارد و همچنین به شناخت ما از جلال آلاحمد کمک میکند.
برای کسانی که کتاب را خواندهاند
جلال به حج میرود
وقتی خبر به حج رفتن جلال آمد کمتر کسی این خبر را باور کرد و بقیه به این خبر پوزخند زدند . به حج رفتن کسی مثل جلال دور از انتظار بود و بعضی این کار جلال را از روی ریا میدانستند؛ ولی او مصمم به کشف سرزمین وحی بود. او میخواست با چشم خودش سرزمین طلوع اسلام را ببیند تا شاید به قول خودش از شک به یقین نزدیکتر شود. شاید او میخواست با این سفر خود را پیداکند و عقایدی را که سالها به آنها پشت کردهبود را در زائران خانهٔ خدا بیابد.
جلسات نقد و بررسی
در این سالها جلسات نقد و بررسی زیادی تشکیل شدهاست . یکی از این جلسات در نشست ادبی «جای پای باران » با حضور معصومه قاسمی کارشناس ادبی در ۲۱ آبان ماه سال ۱۳۹۴ برگزارشد.[۳]
اشاره به کتاب در کلام افراد مشهور
آیت الله طالقانی در رونامهٔ کیهان روز ۱۴ شهریور ۱۳۵۸ از جلال یاد میکند:
- جلال عضو فعال و از نویسندههای حزب توده شد که مسائلش را به صورت رمانتیک مینوشت. و در این اواخد، بعد از اضمحلال «تودهایها» مطالعاتش که عمیق شد، تقریبا به ملت و آداب و سنن خودمان برگشت و به مذهب گرایش پیداکرد. بهترین کتابهایش به نظر من، دو کتاب «غربزدگی» و «خسی در میقات» اوست. که این «خسی در میقات» را در سفر حج خود نوشتهاست که هم جنبهٔ سیاسی دارد و هم فلسفهٔ حج را در بعضی جاها خوب بیان کردهاست. [۴]
سید محمد مهدی جعفری ۲۱شهریور۱۳۶۴ در روزنامهٔ کیهان دربارهٔ جلال میگوید:
- با نوشتن غربزدگی قدم در این راه گذاشت و با عبور از خط به میقات رفت و خود را ذرهٔ خاشاکی دید: «نهایت این بیخودی را در دو انتهای سعی میبینی... میبینی که در مقابل چنان بی نهایتی چه از صفر هم کمتری. عيناً خسی بر دریایی، نه، در دریایی از آدم.»همین که حقیقت را در همان اسلام خود یافت بدان برگشت. همچون غزالی که منزلها طی کرد و سرانجام با حقیقت به طریقت شریعت بازگشت و در آنجا رحل اقامت افکند... [۵]
استحال و اقتباس
به نظر میرسد که جلال آلاحمد در خسی در میقات به سفرنامهٔ ناصرخسرو نظر داشتهاست و همانندیهایی بین این دو اثر یافتمیشود. انگیزههای ناصر خسرو و جلال به تقریب یکسان است که عبارتند از: خودشناسی، خداشناسی، آشنایی با دیگران و انتقاد از رسمهای بیرویه و اصالت نداشتن .
البته بین این دو اثر تفاوتهایی هم وجود دارد که به این قرارند:
- اوصاف ناصرخسرو پیوستهتر است و آرامتر، در حالیکه نوشتهٔ آلاحمد بریدهبریدهتر است و شتابناک که بی گمان نتیجه توفیدن و به تب و تاب آمدن درونی بیشتر است؛ شاید ناصرخسرو نیز در توفندگی و تب و تاب بیشتری بودهاست و توانسته بههنگام نوشتن خود را آرامتر کند، این است که از آن توفندگی به نوشتههایی پیوستهتر رسیدهاست.[۶]
- ناصر خسرو در دنیایی قدیم به سفر میرود و آل احمد در جهان مدرن . آل احمد گرچه دربارهٔ معنا و مقصد سفر حج جدی است اما دربارهٔ ابزار و عوامل رسیدن به مقصود به طنز و شوخی میگراید.[۷]
خلاصهٔ مفصلتر کتاب در حد دو بند
«خسی در میقات» سفرنامهٔ سادهای نیست که فقط از مسافرت به مکه و مناسک حج سخن گوید، بلکه نگارش تند و شتاب زدهای است دربارهٔ حاجیان و دربردارندهٔ اوصافی دربارهٔ انگیزهٔ درونی نویسنده در این سفر و جستجو و گرایشی است به کشف نیروی ایمانی و معنوی در خویش. سفری است درونی و برونی به موازات هم. اشتیاقی است به دیدن مردمان و نگرانی درباره سرنوشت آنان، مردمی که به انگیزهٔ رسمهای دیرین راه خانهٔ خدا را در پیش میگیرند و در آنجا از هر گوشهٔ جهان از افریقا، آسیا و اروپا و حتی آمریکا راه افتاده به یکدیگر میرسند و پس از پایان گرفتن مناسک به لانه و آشیانهٔ خویش بازمیگردند. آیا این مردمان ایمان و احساس اصیلی دارند؟ یا به انگیزهای گنگ و خام به سوی کعبه میروند؟ و معبود یا معشوق ندیده به سرزمین خود میرسند؟ آیا این تودهٔ انبوه فلسفهٔ حج در گردهمایی بزرگ اسلامی را به تمام معنا دریافتهاند؟ آلاحمد میکوشد به این پرسشها پاسخ گوید و بیقراریها و تجربههای درونی خود را تصویر کند.[۸]
سبک کتاب
نثر آلاحمد به ویژه در غربزدگی و خسی در میقات سیلان پرنیرو و خشن و تند و تسخیر ناپذیریست . او منطق محتوا را از طریق نثر ضربتی به رخ خواننده میکشد؛ اسم و صفت را محکم بر سر و روی خواننده میکوبد تا به خود بیاید. آلاحمد نه از نثر توصیفی بلکه از نثر خطابی استفاده میکند. [۹] بهطور کلی کتاب خسی در میقات متعلق به دورهٔ دوم نویسندگی آلاحمد است و ویژگیهای این دوره را دارد. این ویژگیها عبارتند از:
- گرایش به نثر و واژه های کهن: که در خسی در میقات بارزتر است. آلاحمد به نثر کهن (بیهقی، ناصرخسرو، سعدی...) توجه دارد و میکوشد به پیروی آن، با صرفهجوئی درآوردن واژهها، معنای بسیار عرضه کند.
- پیشتر آوردن فعل و آوردن واژه به جای جمله:
در نگارش مطالب از شور درونی لحظهای خود پیروی میکند . همینطور که میاندیشد ، مینویسد ؛ میخواهد سیلانی به نثر بدهد تا به واقعیتها و پویشهای زندگانی امروز نزدیک شود و با آن هماهنگ گردد . « رفتم روی بام شرقی ...» (خسی در میقات)
- حذف فعل بدون قرینه: گاهی در نثر آل احمد افعال بدون قرینه حذف میشوند و این کار، درست نیست. «بچهها مثل متکا پیچیده و دراز و گرد در خواب» ( خسی در میقات)
- به کار بردن وجه مصدری برای عرضه کردن تصویر و حالت: «نوحه خوانهاشان در منتهای هیجان و در دستگاه شور نوحهای میخواندند ... و حجاج گریهکنان به سر و سینه کوبان » ( خسی در میقات)
همچنین آلاحمد در خسی در میقات فقط با واژهای، اشارهای نثر را سامان میدهد و فهمیدن مطلب را به عهدهٔ خواننده میگذارد (این را تلگرافی خواندهاند) در این کار، در خسی در میقات افراط شدهاست.[۱۰]
پیشینهٔ کتاب
سفرنامهنویسی در ادبیات فارسی پیشینهای تابناک و هزارساله دارد. از روزگاران قدیم در میان جهانگردان و سیاحان ایرانی که به انگیزههای گوناگون به سیر و سیاحت دستمیزدند، نویسندگانی صاحب ذوق یافتمیشدند که یادداشتها و گزارشهایی از مشاهدات، ماجراها و رویدادهای سفر خویش را به نام «سفرنامه» به عنوان رهآوردی برای جامعه و دوستان خود فراهممیآوردند. بعضی از سفرنامهها به این قرارند:
- سفرنامهٔ حج ناصرخسرو، قدیمیترین سفرنامهٔ حج در زبان فارسی است.
- هدایةالسبیل، سفرنامهٔ حج فرهادمیرزا پانزدهمین فرزند عباسمیرزا است؛ آلاحمد در خسی در میقات به این سفرنامه اشارهکردهاست و آن را در سفرش مطالعهمیکردهاست.
- سفرنامهٔ میرزاحسین فراهانی که از درباریان ناصرالدین شاه است و به دستور او مأمور ضبط وقایع سفر شد.
- تحفة الحرمین سفرنامهٔ نایبالصدر شیرازی است؛ سفرنامهاش گزارشی از زیارت قبله و سیاحت ایران، عثمانی و هند است.
- سفرنامهٔ مکه امینالدوله: وی منشی ناصرالدین شاه و سپس وزیرمظفرالدین شاه شد. وی به دلیل فرار از خشم مظفرالدین شاه عازم سفر حج شد.[۱۱]
ویژگیهای مهم کتاب
- ۱۹شهریور۱۳۶۷ شمس آلاحمد در روزنامهٔ سروش برای خسی در میقات ویژگیهایی را برمیشماردو میگوید:
از جهت تداوم خط فکری جلال ، شاهد سرخوردگی از فرهنگ غربی و بازگشت به فرهنگ سنتی و قومی و بومی و اسلامی او هستیم. در طول سفر حج، جلال جز افسوس خوردن بر فرهنگ خانوادگی، کاری ندارد. در واقع خسی در ميقات قصیدهای است در رثای فرهنگ مردهٔ خانوادگی ما در برابر فرهنگ سلطهگر متکی به تکنیک و ماشین غرب (آمریکاو روس). در هر صفحهای از آن، هشداری از سر صمیمیت و اخلاص، به تمام افراد آشنا با فکر و نظر دادهشدهاست. و جابهجای آن، پیشنهاداتی است که جلال برای بیرون آمدن از زیر سلطهٔ فرهنگ مغربی، به برادران فرهنگی خود دادهاست. و جالب است که جلال، حتى اعراب سعودی را، برادر خویش میشناسد. اگر غم عرب بدویی را میخورد که با آن لباس بلند سفیدش، در ضمن ول شدن روی خاک، آلودهخواهدشد؛ در عین حال، فریادش را سر ملک سعود، انگار که سر محمدرضا پالانی، میکشد.[۱۲]
- بعضی دیگر معتقدند که خسی در میقات به معنای بازگشت جلال به مذهب نیست و در این باره میگویند:« جلال دریافتی انسانی از حج مییابد. اگر جلال متحوّل شدهباشد، این تحوّل نشانههایی از یک دگرگونی انسانی را در خود دارد، نه انقلابی مذهبی. جلال به دین و مذهبی گرایش نمییابد، تمایلش به «سنّتها» و گاه «بدویّت» از سر دیدن است و تجربه کردن و خود را دریافتن. در خسی در میقات این تمایل به سنّت یک لایروبی درونی هم هست. اصل در خسی در میقات نه میقات که خسیْ است. چه آنکه اینبار موضوع خود جلال است نه حج. او میخواهد خود را «رها کند» و -فارغ از ایدئولوژیهایی که در کتاب «رها»یشان کرده است- خود را در «خویشتنِ انسانی»اش حاضر و ناظر ببیند. میبیند و موفّق میشود. جلال در هیچ کجای این کتاب و -احتمالا- هیچ کجای هیچ کتاب دیگری متدیّن نیست و علاقهای به حفظ و ادامه رسوم مذهبی ندارد. ولی انسانیّت را میطلبد و در پیاش است. معمولا پنهانش میکند و با انسانتر شدنش میجنگند، ولی در خسی... بهدرستی مقاومت نمیکند و انسانترشدنش را با لرزیدن در سفیدی احرام نجوا میکند؛ همانند لذّت خواندن دو رکعت نماز در خنکای صبح. احترام جلال به کعبه، احترام به وجدان انسانهایی است که کعبه را مقدّس میشمارند و احترام به نماز، به خاطر چیزی است که میتواند درونش را بپالاید یا به قول خودش «خویشتن»ش را.[۱۳]
- ۲۱شهریور۱۳۶۴ قاسم صافی در روزنامهٔ کیهان میگوید: «خسی در میقات تصویر روشن و رسایی از فرهنگ حقیقی مردم و شیوههای زندگی طبیعی آنها است.»[۱۴]
گزارشی از ترجمه به زبانهای دیگر
کتاب خسی در میقات را جان گرین به انگلیسی ترجمهکردهاست.[۱۵]
اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریانسازیهای کتاب
انتقاد از غربزدگی:
لبهٔ تیز انتقاد آلاحمد در این کتاب حمله به غربزدگی است و عرضهٔ طرحی کلی برای رهایی از آن. آلاحمد اندیشهٔ «یگانگی اسلامی» سیدجمالالدین اسدآبادی را به شیوهای نوآئین ارائه میکند. او همچنین به سرنوشت کشورهای جهان سوم میاندیشد و میخواهد راهی نشان بدهد که مردم این کشورها از دایرهٔ مناسبات مصرفی استعماری بدرآیند و این مهمترین نکتهٔ محوری «غرب زدگی» نیز هست.[۱۶]
نشستهای خبرساز دربارهٔ کتاب
اظهارنظرها
نقدهای منفی
در مجلهٔ سخن مجتبی مینوی به اشاره درباره آلاحمد میگوید: «نویسندهای از معاصران ما که شهرتی هم دارد، در کتاب معروفی تا بخواهيد سهل انگاری کرده و شلختگی بکار برده فعلها را غالباً خوردهاست: شاید به علت اینکه نزدیک بین (یعنی بود) و هیچ حرکتی در جواب سلامم (یعنی نکرد) و هیچ علامت قبری (یعنی نبود...) و «... در همین کتابش (مراد خسی در میقات است) دائم اصطلاحات و کلمات و عبارتهای دهاتی (لری؟) استعمالکردهاست که از برای بندهٔ تهرانی نامفهوم است: شیرانگن، دم به ساعت، بل بل، یوغان، آبرفت، داغمه بسته و ...» [۱۷]
اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران
دکتر علی شریعتی:
آلاحمد روشنفکر بود ولی هنوز خودش را نمیشناخت و نمیدانست که چه جور باید عمل کند تنها در چند سال اخیر میخواست کمی بازگشت به خویش را تمرین کند... .آخر با هم عهدکردهبودیم برویم یک بار دیگر حج کنیم. این بار با هم. اما ملکالموت همان سال او را از ما گرفت تنها رفتم. اما همه جا او را در کنار خود یافتم. همه مناسک را گامبهگام با هم میرفتیم ... . چرا در «سعی» اینهمه بوده و بیش از همه جا؟ شاید از آن رو که در حج خویش نیز چنین بود ... . در این سفرنامه که گزارش است همه جا چشم تیزبینش کار میکند ... . خسی در میقاتاش به سعی که میرسد کسی در میعاد میشود و چشم دل باز میکند و آنچه نادیدنی است میبیند و حکایت میکند ... . [۱۸]
همچنین دکتر شریعتی میگوید:«اگر کسی ادوار زندگی آلاحمد را نداند و آلاحمدِ خسی در میقات را با آل احمدِ سالهای ۲۴و ۲۵ که، تودهای شدهبودمقایسه کند، نمیتواند بپذیرد نویسندهٔ سفر نامهٔ حج، همو باشد.» [۱۹]
شمس آل احمد میگوید که تجدید چاپ رسالهٔ حج دکترشریعتی یک دو صفحهای افزودگی دارد در بیان وصف مسعای جلال. [۲۰]
جملههای ماندگار کتاب
- هرچه دقیقتر که توانستم در خود نگریستم تا سپیدهدم دمید. و دیدم تنها «خسی» است که به «میقات» آمدهاست و نه «کسی» و نه «میعادی» و دیدم که «وقت» ابدیت است. یعنی اقیانوس زمان. و «میقات» در هر لحظهای، و هرجا. و تنها با خویش. چرا که «میعاد» جای دیدار تست با دیگری. اما «میقات» زمان همان دیدار است و تنها با «خویشتن» و دیدم سفر وسیلهٔ دیگری است برای خود را شناختن.(خسی در میقات)
- بزرگترین غبن این سالها بینمازی از دست دادن صبحها بود. با بویش، با لطافت سر حالش، با رفتوآمد چالاک مردم. پیش از آفتاب که برمیخیزی انگار پیش از خلقت برخاستهای و هر روز شاهد مجدد این تحول روزانه بودن از تاریکی به روشنایی، از خواب به بیداری و از سکون به حرکت ...(خسی در میقات)
مشخصات کتابشناختی
کتاب خسی در میقات اولین بار سال ۱۳۴۵ چاپ شد. این کتاب را ناشران مختلفی چاپ کردهاند. صفحات کتاب از ۱۴۴ تا ۲۳۲ صفحه در این سالها متغیر بودهاست . انتشارات فردوس و مجید این کتاب را زیر نظر شمس آل احمد چاپ کردهاند. تیراژ این کتاب در طی سالیان به ۱۸۳۰۲۰ نسخه رسیدهاست. خسی در میقات ۵۸ بار تجدید چاپ شدهاست. [۲۱]
تغییرات طرح جلد در چاپهای مختلف
در این سالها انتشارات مختلف کتاب خسی در میقات را با جلدهایی متفاوت چاپ کردهاند.
-
چاپ پانزدهم
انتشارات فردوس -
چاپ دهم
انتشارات فردوس -
چاپ دوم
انتشارات ابر سفید -
چاپ دوازدهم
انتشارات مجید(به سخن)
منبعشناسی (پایاننامه و مقاله نوشته شده دربارهٔ کتاب)
نقد آثار جلال آلاحمد،عبدالعلی دستغیب، نشر ژرف، چ اول،۱۳۷۱
مرغ حق زندگی و اندیشهٔ جلال آلاحمد، قاسم میرآخوری و حیدر شجاعی، نشر جامی، چ اول،۱۳۷۶
مقالهها :
سیری کوتاه در سفرنامههای حج، محمد شهری برآبادی، ﻣﺸﮑﻮﺓ،ش ۲۵، ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ۱۳۶۸
بررسی مضامین تعلیمی در سفرنامههای ناصرخسرو، نزاری قهستانی، خسی در میقات جلال آلاحمد، عبدالرضا مدرسزاده و معصومه پورسید، ﭘﮋﻭﻫﺸﻨﺎﻣهٔ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ ﺗﻌﻠﯿﻤﯽ، ش ۳۹، ﭘﺎﯾﯿﺰ ۱۳۹۷
ترجمه خسی در میقات به زبان انگلیسی، ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ عدل، ﮐﻠﮏ، ش ۶، ﺷﻬﺮﯾﻮﺭ۱۳۶۹
هیچ وقت در برج عاج نبود(آل احمد در قامت یک استاد)، علی ﻣﻮﺳﻮﯼ ﮔﺮﻣﺎﺭﻭﺩﯼ، یادآور، ش۳ﺷﻬﺮﯾﻮﺭ ﻭ ﻣﻬﺮ ﻭ ﺁﺑﺎﻥ۱۳۸۷
حج در آیینهٔ ادب فارسی: حج در آینه هنر و ادبیات،احمد ﺍﺣﻤﺪﯼ ﺑﯿﺮﺟﻨﺪﯼ، ﻣﯿﻘﺎﺕ ﺣﺞ، ش ۲۲، ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ۱۳۷۶
نگاهی به سفرنامههای آلاحمد، ﺳﯿﺪﻋﺒﺪﺍﻟﻌﻠﯽ دستغیب، ﮐﯿﻬﺎﻥ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، ش۱۸۰، مهر۱۳۸۰
نوا، نما و نگاه
تصویر از صفحات کتاب
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ دستغیب، نقد آثار جلال آلاحمد، ۱۵۵.
- ↑ میرآخوری وشجاعی، مرغ حق.
- ↑ «خسی در میقات در نشست ادبی «جای پای باران» بازخوانی میشود».
- ↑ میرآخوری و شجاعی، مرغ حق، ۴۵.
- ↑ میرآخوری و شجاعی، مرغ حق، ۱۸۴.
- ↑ دستغیب، نقد آثار جلال آلاحمد، ۱۷۰و۱۷۱.
- ↑ «نگاهی به سفرنامههای آلاحمد».
- ↑ دستغیب، نقد آثار جلال آلاحمد، ۱۵۵.
- ↑ دستغیب، نقد آثار جلال آلاحمد، ۱۷۱.
- ↑ دستغیب، نقد آثار جلال آلاحمد، ۲۴۵و۲۴۷و۲۴۸.
- ↑ «سیری کوتاه در سفرنامههای حج».
- ↑ میرآخوری و شجاعی، مرغ حق، ۱۱۳.
- ↑ «دگرگونی انسانی: شاید؛ انقلابی مذهبی: هرگز».
- ↑ میرآخوری و شجاعی، مرغ حق، ۱۸۹.
- ↑ «یاد و بودها: ترجمهٔ خسی در میقات آلاحمد به زبانانگلیسی».
- ↑ دستغیب، نقد آثار جلال آلاحمد، ۱۶۸.
- ↑ دستغیب، نقد آثار جلال آلاحمد، ۲۴۸.
- ↑ میرآخوری و شجاعی، مرغ حق، ۳۹و۴۰و۴۱.
- ↑ «روایت جلال آلاحمد از «حج»،«آلسعود» و «مِنا»».
- ↑ میرآخوری و شجاعی، مرغ حق، ۱۱۴.
- ↑ «نتایج جستجوی خسی در میقات».
منابع
- میرآخوری، قاسم؛ شجاعی، حیدر (۱۳۷۶). مرغ حق. تهران: جامی.
- دستغیب، عبدالعلی (۱۳۷۱). نقد آثار جلال آلاحمد. تهران: ژرف.
پیوند به بیرون
- «خسی در میقات در نشست ادبی «جای پای باران» بازخوانی میشود». ایکنا، ۱۳ آبان ۱۳۹۴. بازبینیشده در ۱۹ تیر۱۳۹۸.
- «نگاهی به سفرنامههای آلاحمد». پایگاه مجلات تخصصی نور. بازبینیشده در ۱۶تیر۱۳۹۸.
- «روایت جلال آلاحمد از «حج»، «آلسعود» و «مِنا»». شهرستان ادب، ۵مهر۱۳۹۴. بازبینیشده در ۲۵تیر۱۳۹۸.
- «خسی در میقات». پایگاه اطلاعرسانی خانهٔ کتاب. بازبینیشده در ۲۰تیر۱۳۹۸.
- «یاد و بودها:ترجمهٔ خسی در میقات آلاحمد به زبان انگلیسی». پایگاه مجلات تخصصی نور. بازبینیشده در ۱۶تیر۱۳۹۸.
- «سیری کوتاه در سفرنامههای حج». پایگاه مجلات تخصصی نور. بازبینیشده در ۱۶تیر۱۳۹۸.
- «دگرگونی انسانی:شاید؛ انقلابی مذهبی: هرگز». وبلاگ تیلِم، ۴بهمن۱۳۹۷. بازبینیشده در ۲۶تیر۱۳۹۸.