داستانک (خاطره‌نگاری)

استنساخ متنی مصنوع در شرایطی دشوار

علامه محمد قزوینی در پاریس بود. در خانهٔ محمدعلی فروغی. علی‌رغم اینکه فروغی خانه را کاملا در اختیار او گذاشته است، برای سید حسن تقی‌زاده می‌نویسد که:


اما با این شرایط چیزی هست که او را در پاریس نگاه می‌دارد: استنساخ «تاریخ جهانگشای جوینی». خدا را شکر می‌کند که نسخه‌ای از «تاریخ جهانگشا» که از پاریس بیرون برده شده بود، دوباره به جای خود برگشته است. با تمام قوا مشغول استنساخ است و وضعیت روحی خود را به جنونی تشبیه می‌کند که هر روز که حادثه‌ای پیش نمی‌آید و کار قدری پیش می‌رود، در کمون می‌ماند و سربرنمی‌آورد تا شب، خواب راحتی داشته باشد:

حتی انجیل هم نیازمند تصحیح و تنقیح است

دانشمندان مسیحی قبل از اشاعهٔ مسیحیت در امپراتوری روم از فسادی که در متن انجیل رخ داده‌ بود، آگاه بودند. اوریگن، روحانی معروف مسیحی(۱۸۵-۲۵۴ م.)، در تفسیری که بر انجیل متی باب ۱۵ بخش ۱۴ نوشته، شکایت می‌کند که:


آگوستین قدیس(۳۵۴-۴۳۰ م.) نیز از فساد متن انجیل آگاه بود و ضمن تفاسیر یا بحث‌های مربوط به الهیات، به اشتباهاتی که در نسخه‌های کتاب مقدسشان راه یافته بود، اشاره می‌کرد. از میان این علما، سن ژروم(حدود ۳۴۷-۴۲۰ م.) که از سوی پاپ داماسوس یکم ماموریت داشت که متن لاتینی اناجیل چهارگانه را تصحیح کند، روشمندانه‌تر به این قضیه توجه کرد و نمونه‌هایی از گشتگی‌های معلول بدخوانی، دوباره‌نویسی، جااندازی متن، قلب حروف و حتی دستبردهای آگاهانهٔ کاتبان را به دست داد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

پس ننوشتی!

علمای مسلمان، کاتبانی را که آنچه را می‌نوشتند مقابله نمی‌کردند، یا اگر متن بر ایشان املا شده بود، بر استاد عرض نمی‌دادند، مورد استهزاء و توهین قرار می‌دادند. مثلی رایج در این باره وجود داشت:
«آنکه می‌نویسد و با اصل مقابله نمی‌کند، مانند کسی است که از مستراح بیرون می‌شود بدون آنکه خودش را پاک کرده باشد.»
«قاضی حسن بن عبدالرحمن رامهرمزی»(حدود ۲۶۰-۳۶۰ ه. ق.) در فصل مربوط به «معارضه» در «المحدث الفاضل بین الراوی و الواعی» از قول هشام بین عروة نقل می‌کند که:


این داستان در منابع گوناگونی روایت شده است. «زمخشری»(۴۶۷-۵۳۸ ه. ق.) این نقل را در مورد طاوس و فرزندش به گونهٔ دیگری ادامه می‌دهد:

و جز بر خط معتمدان اعتماد مکن

ادیبان ایرانی و عرب در قدیم‌الایام به اینکه آیا کتابی که می‌خوانند به خط نویسنده، یا کسی که از نویسنده کسب علم کرده هست یا نه، اهمیت می‌داده‌اند و ترجیح می‌داده‌اند که متن معتبری را قرائت کنند. این نکته از عبارات مکرری که در آثاری مانند «الفهرست» ابن ندیم به چشم می‌خورد قابل استنباط است که «فلان مطلب را به خط فلان کس دیدم یا خواندم» یا بیهقی که در جای جای تاریخ خود به اینکه مطلب را از خط یا از نقل «راوی ثقه» نقل می‌کند تصریح می‌کند. صاحب «قابوس‌نامه» نیز خطاب به فرزندش می‌نویسد که:
«و جز بر خط معتمدان اعتماد مکن، هر کتابی و هر جزوی را مقدم مدار.»خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

شاهنامه چند جلد بوده؟

«دکتر محمود ریاحی» با استفاده از روش کار «کارل لاخمان» در تصحیح متون، تعداد مجلدات شاهنامهٔ فردوسی را در دوران گذشته حدس زده است. ایشان با توجه به محل مدایح محمود در نسخه‌های شاهنامه و برخی عباراتی که کاتبان آن در حین کتابت داستان نوشته‌اند، حدس زده‌اند که شاهنامه‌های قدیم را ابتدا در هفت مجلد و سپس با ظریف‌تر شدن خط و کاغذ در چهار مجلد، و به تدریج در دو جلد و بالاخره در یک جلد کتابت می‌کرده‌اند.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

تاثیر علامه قزوینی از شیوهٔ تصحیح اروپاییان؛ آری یا نه؟!

«دکتر محمود امیدسالار» به عقیدهٔ شایعی در محافل علمی و ادبی ایران اشاره می‌کند که «پایه‌گذار تصحیح مدرن در ایران، مرحوم قزوینی است و این شیوه را به هنگام سکونت در اروپا از غربیان آموخته است». البته شکی نیست که از نظر صفحه‌بندی، قزوینی در کتبی که در دورهٔ اقامت در اروپا منتشر کرد، از شیوهٔ غربی پیروی کرده است، اما زندگی مرحوم قزوینی در فرنگ و ملاحظهٔ برخی تحقیقات خوب آنها چیزی است و از فرنگی‌ها علم آموختن، چیزی دیگر. به دلایل زیر می‌توان گفت ادنی دلیلی بر صحت این مدعا در دست نیست و علمای ایرانی دیگر مانند همایی و فروزانفر و بهار نیز پیرو شیوهٔ تصحیح متن سنتی مسلمانان هستند:

  • علامه قزوینی به امانت و دقت زبانزد بوده است. آیا ممکن است تصور کرد که ایشان کوچک‌ترین نکته‌ای در باب فن تصحیح متن از اروپاییان فراگرفته باشد و در هزاران صفحه نوشته‌ای که از او باقی مانده، کوچکترین اشاره‌ای به آن نکرده باشد و از افرادی که این فن را به او «آموختند» تشکر نکرده باشد؟
  • مرحوم قزوینی قبل از اینکه به اروپا برود، تحصیلات خود را مطابق سنت قدیم در ایران تمام کرده بود. به هنگام مسافرت به اروپا ایشان حدودا بیست و هفت-هشت ساله بود. بنابراین نوجوان و مبتدی نبوده است که از نحوهٔ تصحیح شایع میان ادیبان مسلمان بی‌اطلاع باشد.
  • تصحیح متون کهن فارسی و عربی، کاری نیست که یک فرنگی که «نمی‌تواند ده خط فارسی و عربی بدون غلط بنویسد و بخواند» توانایی انجام آن را داشته باشد و یا اینکه دقایق این کار را به علامه قزوینی و امثال ایشان درس دهد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

کتاب، شریک عمر مصحح

میمون بنتلی

برخی می‌پندارند که پیروان تصحیح علمی نباید ذوق یا استنباط‌های شخصی خود را در کار تصحیح دخالت دهند. استدلال این گروه این است که اگر مصحح با کمک ذوق شخصی از میان چند ضبط که هیچکدام برتری به خصوصی بر دیگری ندارد، ضبط صحیح‌تر از منظر خود را انتخاب کند، کار علمی نکرده است. حقیقت این است که تصحیح علمی و خصوصا شیوهٔ «کارل لاخمان»، هیچ‌گونه مخالفتی با مداخلهٔ ذوق مصحح ندارد. لاخمان بر این عقیده است که پس از مطالعات مقدماتی که شامل مقایسهٔ نسخه‌ها و بازسازی نسخهٔ مادر است، مصحح اجازهٔ هر گونه دخالت در اعمال تصحیحات قیاسی خود را دارد. لاخمان پس از انتشار تصحیحی که در ۱۸۳۱ م. از متن یونانی انجیل منتشر کرد، مورد حملهٔ شدید مخالفان تصحیح ذوقی قرار گرفت. یکی از ایشان، روش او را با روش مصحح بزرگ انگلیسی، ریچارد بنتلی(۱۶۶۲-۱۷۴۲ م.)، که در تصحیحات ذوقی بسیار معروف بود، مقایسه کرد و او را «میمون بنتلی» خواند. لاخمان البته در چاپ دوم انجیلی که تصحیح کرده بود، به این انتقادات پاسخ تندی داد و آنها را به این متهم کرد که متن آشنا اما غلط را بر متن ناآشنا اما صحیح، ترجیح می‌دهند.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه


تعریف

بیان حداکثری از تعاریف موجود از صاحب‌نظران ایرانی و غیرایرانی

تاریخچه

گونه‌ها

مدخل در ایران

منابعی برای مطالعهٔ بیشتر

منابع فارسی و ترجمه‌شده

  • نامه‌های قزوینی به تقی‌زاده: ۱۹۱۲-۱۹۳۹، به کوشش ایرج افشار، سازمان انتشارات جاویدان، ۱۳۵۳.
  • نقد و تصحیح متون: مراحل نسخه‌شناسی و شیوهٔ تصحیح نسخه‌های فارسی، نجیب مایل هروی، بنیاد پژوهش اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۶۹.
  • پژوهش ادبی، دکتر شوقی ضیف، ترجمهٔ عبدالله شریفی خجسته، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۶.
  • راهنمای تصحیح متون، جویا جهانبخش، دفتر نشر میراث مکتوب، ۱۳۷۸.
  • پژوهشگران معاصر ایران، هوشنگ اتحاد، فرهنگ معاصر، ۱۴ جلد، فرهنگ معاصر، ۱۳۷۸-۱۳۸۸.
  • روش تصحیح انتقادی متون، منصور ثروت، پایا، ۱۳۷۹.
  • تاریخ نسخه‌پردازی و تصحیح انتقادی نسخه‌های خطی، نجیب مایل هروی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰.
  • مجموعه مقالات روش تصحیح متون، به کوشش محمود نظری، با مقدمهٔ آیت‌الله عمید زنجانی، انتشارات کتابخانهٔ مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، ۱۳۸۶.
  • سی و دو مقاله در نقد و تصحیح متون ادبی، محمود امیدسالار، بنیاد موقوفات دکتر افشار یزدی، ۱۳۸۹.
  • جستارهایی در میراث اسلامی(مجموعهٔ مقالات، یادداشت‌ها، اسناد و متون) دفتر چهارم(ویژه‌نامهٔ نسخه‌پژوهی)، به کوشش احمد خامه‌یار و یوسف بیگ‌باباپور، نشر سفیر اردهال، ۱۳۹۲.
  • روش تصحیح انتقادی متن، منصور ثروت، نشر علمی، ۱۳۹۷.

مقالات دکتر جلال خالقی مطلق نیز دربارهٔ قواعد و ضوابط تصحیح متن شاهنامه در «مجلهٔ دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی. ج ۴، ۱۳۵۴، صص ۷۱۶-۷۶۳» و همچنین «یادداشت‌هایی در تصحیح انتقادی بر مثال شاهنامه» در «ایران‌نامه، سال ۱۳۶۵. ش ۱، صص ۱۶-۴۷، ش ۲، صص ۲۲۵-۲۵۵، و ش ۳، صص ۳۶۲-۳۰۹» از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند.

منابع به زبان‌های دیگر

  • Sandy, John Edwin. A History of Classical Scholarship. 3 Volumes. New York: Hafner Publishing Co. 1985.
  • Maas, Paul. Textual Criticism. Translated by Barbara Flower. Oxford: Clarendon Press, 1985.

منبع اخیر اساسی‌ترین و معروف‌ترین دستورالعمل به شیوهٔ لاخمان است.

  • Wilamowitz – Moellendorff, Ulrich von. Geschichte der Philologie. Wiesbaden: Teubner Verlag. 1921.

منبع اخیر به انگلیسی نیز ترجمه شده است:

  • Wilamowitz – Moellendorff, Ulrich von. History of Classical Scholarship. Translated From the German by Allen Harris. Edited with Introduction and Notes by Hugh Lioyd – John Baltimore: The John Hopkins University Press, 1982.

به عقیدهٔ دکتر امیدسالار، بهترین دستورالعمل کوتاه و دقیق دربارهٔ فن تصحیح که جا دارد هر چه زودتر به فارسی ترجمه شود را در این اثر می‌توان یافت:

  • Bieler, Ludwig. The Grammarian’s Craft. 2 ed. Folia. Vol 10, no. 2, 1956, pp. 3-42.



نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود.)

پانویس

منابع

  1. افشار، ایرج (۱۳۵۳). نامه‌های قزوینی به تقی‌زاده: ۱۹۱۲-۱۹۳۹. سازمان انتشارات جاویدان.
  2. امیدسالار، محمود. «تاریخچه‌یی از تصحیح متن در مغرب زمین و در میان مسلمین». آینهٔ میراث، ش. ۳۳ و ۳۴ (تابستان و پاییز ۱۳۸۵). 
  3. آزادیان، شهرام. «نگاهی به تصحیح متون در دورهٔ قاجار». دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، ش. ۱۶۸ و ۱۶۹ (زمستان ۱۳۸۲ و بهار ۱۳۸۳). 

پیوند به بیرون