حافظ هفت

از ویکی‌ادبیات
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۰۳:۴۶ توسط هوای تازه (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب |عنوان = حافظ هفت |تصویر = |اندازه تصویر = |زیرنوی...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
حافظ هفت
نویسندهاکبر صحرایی
ناشرانتشارات سوره مهر
تاریخ نشر۱۳۹۰
شابک۷۰۹۷۱۷۵۶۰۰۹۷۸
موضوعسفر مقام معظم رهبری به استان فارس
زبانفارسی
نوع رسانهکتاب

حافظ هفت روایت سفر مقام معظم رهبری به استان فارس است. این رمان که اثری است از اکبر صحرایی در ۹ فصل (۹ پیاله)؛ به معنای ۹روز سفر رهبر انقلاب به شیراز تدوین شده است.[۱]

* * * * *

صحرایی در این رمان کوشیده سفر ۹ روزه مقام معظم رهبری به شیراز در نوروز ۸۷ را در قالبی داستانی روایت کند.[۱] شخصیت‌های اصلی این رمان را پانوسیان و نویسنده‌ای از دوران جنگ به نام جعفر تشکیل داده‌اند. در واقع این شخصیت ارمنی دوست جعفر است که به اصرار جعفر که نویسنده جنگ است در اولین روز حضور رهبری حضور می‌یابد، ولی بعد به دلیل یک سری اتفاقاتی که برای جعفر می‌افتد و راهی بیمارستان می‌شود مجبور می‌شود که تمام این ۹ روز را باشد و بعد در بیمارستان دفترچه خاطرات جعفر را می‌بیند و همین طور یادآوری این خاطرات باعث یک برگشت به عقب به سال‌های حضور رهبری در جبهه و ترور مقام معظم رهبری و غیره می‌شود و.....[۱] پانوسیان شخصیتی ارمنی و دوست جعفر است که به اصرار وی در نخستین روز حضور مقام معظم رهبری در شیراز به میان مردم می‌آید، اما بعد به دلیل اتفاقاتی که برای جعفر پیش می‌آید او را به بیمارستان برده و مجبور می‌شود که تمام این ۹ روز را در شیراز بماند. او در بیمارستان با دفترچه خاطرات جعفر رو‌به‌رو می‌شود. یادآوری این خاطرات باعث برگشت به گذشته و سال‌های حضور رهبری در جبهه می‌شود. دو شخصیت که در داستان حضور دارند گرچه خیالی هستند ولی آنچه می‌بینند مستند است. بنابراین ما در رمان با دو شخصیت تخیلی (پانوسیان و جعفر) روبه‌رو هستیم که در معرض و درگیری اتفاقات و حوادث واقعی قرار می گیرند. این جا است که پارادوکس و تضاد هم شکل می‌گیرد. التزام و اعتقاد به مستندات و حضور این دو شخصیت در متن مستندات، به رمان شکلی جذاب داده است. عنوان «حافظ هفت» برای این کتاب‌ اشاره‌ای است به ترور نافرجام مقام معظم رهبری در تاریخ ۶ تیر ماه ۶۰ در مسجد ابوذر تهران که با این کد، محافظان رهبری خبر را اعلام کردند. همچنین اشاره‌ای به حافظ شیراز و عرفان عطار دارد. تلفیق فضاهای مدرن و امروزین با نمادهای رمزی و عرفانی، بر جذابیت «حافظ هفت» افزوده است.[۲]


برای کسانی که کتاب را نخوانده‌اند

خلاصه کتاب

سفرنامه‌ها معمولا از قالب روایت خاصی تبعیت می‌‌کنند و فرم و زبان نوشتاری مشخصی دارند، اما ویژگی «حافظ هفت» در تفاوتی است که نسبت به سایر سفرنامه‌ها دارد و اتفاقات بدیع و خلاقانه، جذابیت آن را دو چندان کرده است. این تفاوت در روایت خاطرات است؛ در واقع صحرایی صرفا قص‌یه سفر رهبری به استان فارس را برای خواننده تعریف نمی‌کند، بلکه می‌کوشد با خلق شخصیت‌هایی در طول داستان، از زاویه‌ی دید آن‌ها به این اتفاق بنگرد و به صورت غیر مستقیم وقایع سفر را نیز شرح دهد. ساختار کلی داستان به رویات دانای کل است و دو نویسنده با دو طرز تفکر متفاوت شخصیت‌های اصلی آن هستند. جعفر، جانبازی که بیشترین فعالیت‌هایش در عرصه‌ی ادبیات دفاع مقدس بوده و دیگری دوست نویسنده‌اش رازمیگ پانوسیان، از اقلیت ارمنی با تفکرات روشنفکرانه که بالکل از اتفاقات این چنینی دور بوده است. داستان از آنجا شکل می‌گیرد که پیشنهاد نگارش سفرنامه مقام معظم رهبری به شیراز، به جعفر داده می‌شود و او به دلیل وضعیت جسمانی و مشکلات شیمیایی، شرط پذیرفتن پیشنهاد را حضور پانوسیان در کنار خود می‌داند و بدین گونه هر دو در متن حضور رهبر در شیراز و دیدارها، سخنان و حاشیه‌های سفر ایشان قرار می‌گیرند و در لابلای آن خواننده هم به نوعی همراه می‌شود با آنان و وقایع سفر را دنبال می‌کند. در واقع نقطه‌ی تمرکز داستان مقام معظم رهبری، سخنان و اتفاقات سفر ایشان است و دو راه اصلی رسیدن به آن، جعفر پانوسیان هستند که هنر اصلی نویسنده در ساخت و پرداخت این دو شخصیت متضاد و نگاه به موضوع از دید آن‌هاست. سفرنامه‌های دیگری که پیش از این نوشته شده بود اکثر در فضای مرسوم گزارش سفر به تحریر درآمدند و هر چند تلاش‌هایی برای ورود روایت داستانی به آن انجام شده بود، اما موفقیت چندانی در پی نداشته و به یکنواختی رسیده بودند و می‌شد سایه‌‌ی سنگین "داستان سیستان" رضا امیرخانی را در همه‌ی آن‌ها مشاهده کرد اما «حافظ هفت» با هوشمندی نویسنده از این یکنواختی گریخته و به روایتی متفاوت و پویا تبدیل شده که خواننده هر لحظه میل و رغبت به ادامه داستان دارد. این پویایی آنجا که جعفر به دلیل مشکلات تنفسی نمی‌تواند ادامه دهد و پانوسیان جای او را می‌گیرد و داستان به نوعی روایت پانوسیان از سفر می‌شود به اوج می‌رسد. ابهامات و سوالاتی که در ذهن پانوسیان شکل می‌گیرد و پاسخ‌هایی که یا با برداشت‌های خودش به آن می‌رسد و یا در برقراری دیالوگ با جعفر به جواب می‌رسد، از ویژگی‌های متمایز کتاب است که پاسخی است به ابهامات و سوال‌هایی که نسل‌های جدید با آن روبرو هستند.

"پانوسیان به خیابان خیره می‌شود. زن و مرد داخل پیاده‌رو و خیابان با پرچم ایران و عکس رهبر، به سمت استادیوم حافظیه می‌روند. می‌گوید: «مدارس و ادار‌ه‌ها رو تعطیل کردن؟!»

جعفر پاسخ می‌دهد: «بعید می‌دونم.»

-‌ خیلی از اینا دانش‌آموزن

-‌ می‌تونن اجازه گرفتهباشن.

-‌ باورم نمی‌شه . اداره‌ها چی؟!

-‌ رازمیگ، اگه پسرت رو از طرف مدرسه و خانومت رو از اداره‌ش آوردن اینجا، حرفت درسته"

از اتفاقات شیرین و جذاب «حافظ هفت» ترکیب شخصیت‌های حقیقی با شخصیت‌های واقعی است. برای مثال حضور آقای بیست و سی (کامران نجف زاده) در داستان و راباطه‌ای که نویسنده بین او با شخصیت‌های مجازی (جعفر و پانوسیان) ایجاد کرده، برای مخاطب جالب و جذاب است و یا حضور فرید حداد عادل در کنار خبرنگاران و روایت نوع یادداشت برداری‌های خاص او. همچنین هوشمندی دیگر نویسنده آوردن سخنان رهبری در مواقع مناسب و به جا است. حتی اکبر صحرایی هم در داستان حضور دارد و می‌توان خود مولف را هم در آن یافت و شخصیت جعفر را به نوعی شخصیت صحرایی دانست. برای مثال کتاب «خمپاره‌ی خواب آلود« اثر جعفر نامیده می‌شود حال آنکه نویسنده‌ی آن خود صحرایی است. در لابلای داستان، سخنان رهبری در اجتماع‌های مختلف به صورت پاراگراف‌هایی آورده می‌شود؛ انتخاب این سطر‌ها به گونه‌ای است که نه تنها به داستان ضربه‌ای وارد نمی‌کند، بلکه در تکیمل آن به کار گرفته شده است. برای نمونه گاهی می‌شود که شائبه‌ای در ذهن پانوسیان شکل می‌گیرد و چند خط بعد، پاراگرافی از سخنان رهبری آورده می‌شود که پاسخی به آن شائبه است و نمونه‌های از این دست در کتاب بسیار به چشم می‌خورد.

از نکات دیگری که باید به آن توجه داشت نقش سیال زمان است. یعنی داستان تنها خلاصه به چند ورز سفر رهبر به شیراز نمی‌شود بلکه شروع داستان با حادثه‌‌ی بمب گذاری حسینیه رهپویان وصال شیراز است و در ادامه با فلاش بک به سال‌های گذشته و اوایل انقلابه به وقایعی همچون حادثه‌ی ترور آیت‌الله خامنه‌ای اشاره می‌کند و حتی به سال‌های دفاع مقدس و حضور ایشان در جبهه‌های جنگ هم می‌پردازد. این روایت سیال باعث می‌شود که دست نویسنده باز باشد برای پرواز در خیال و استفاده از مضامین دور و دراز و بتواند حرف‌هایی فراتر از قیدهای تعریف شده بزند. حتی در رجعتی تاریخی به سال‌های دور شیراز می‌رسد و شهر شیراز را در قاب تاریخ به نمایش می‌گذارد. جالب اینکه انتخاب عنوان کتاب -حافظ هفت- نام هوشمندانه‌ای است که ضمن رابطه‌ی شیراز با حافظ و عدد هفت (به عنوان نماد عرفان)، کُدی است که محافظان آیت‌الله خامنه‌ای ترور ایشان را با آن اعلام کردند.

رمان «حافظ هفت» اثر شایسته تقدیر در پنجمین جایزه جلال ادبی آل احمد معرفی شد که با حاشیه‌هایی هم همراه بود اما استقبال گسترده مخاطبان از آن و کتاب برگزیده شدن از نگاه مخاطبان در نظرسنجی سایت رجانیوز و تکرر در انتشار آن نشان می‌دهد که کتاب از قابلیت بالایی برخوردار است. «حافظ هفت» از نُه فصل یا به تعبیر نویسنده نُه پیاله تشکیل شده است که اشاره به حضور نُه روزه‌‌ی مقام معظم رهبری در استان فارس دارد. اکبر صحرایی برای نگارش آن حدود یک سال و نیم وقت گذاشته و در سال 1389 توسط انتشارات "سوره‌ی مهر" برای نخستین بار منتشر شده و تاکنون به چاپ ششم رسیده است. این کتاب 456 صفحه‌ای در قطع وزیری است و برای خرید آن می‌بایست 9900 تومان هزینه پرداخت.[۳]

در قسمتی از متن -‌که پشت جلد هم آمده است-‌ می‌خوانیم:

"فریدون به نیم‌رخ پانوسیان خیره یم‌شود و می‌پرسد: «با اون دوست حزب‌اللهی‌ت چه کار کردی؟!»

-‌دو روزه تنهایی رفته.

-‌ رفیقت واقعا نویسنده‌ست؟

-‌ کارش بد نیست.

-‌ تعهدی به اون داری؟!

-‌‌ پانوسیان دنده عوض می‌کند. بر می‌گردد و به فریدون نگاه می‌اندازد.

-‌‌ ازش خوشم می‌آد. نه به خاطر اعتقادش. زندگی عجیبی داره؛ هشت سال توی جنگ، جانباز شیمیایی، تنش پُر از ترکش، کپسول اکسیژن به پشتش؛ مثل غواصا! صورتش انگار مار، پوست می‌ندازه. نویسنده‌ ست. دیدگاهش هم منطقیه. حتی داستانای جنگش نگاهی انسانی داره به آدمای جنگ و بازماندگان جنگ. فریدون، ما درست می‌گیم یا اون؟!... حقیقت کجاست؟!... دیده‌بان...! وای پیدا کردم!!...

پا را فشار می‌دهد روی ترمز."[۳]



فهرست مطالب کتاب

پیالۀ اول 1 شام آخر

2 هشتی‌ِ دست

3 کافه‌هدایت

4 دیده‌بان مسیح

5 اندوه عیسی

6 عاشق عطرم

7 بوی عطر روشنایی

8 به همین سادگی

9 گُل سرخ

10 تخت‌جمشید

11 مردان عشایر

12 کوه کفش

13 اتاق 403

14 ذهن مخاطب

15 خوبان شهر من

16 خواب دیدی

پیالۀ دوم 1 22 لامپ شمعی

2 دلتنگی کودکی

3 زمان را دریاب

4 آنا

5 مصاحبه

6 پنج حس

7 الهۀ ناز

8 جشن رنگ‌ها

9 تو باید آخوند می‌شدی

پیالۀ سوم

1 صورتگر نقاش

2 برزخ

3 نویسنده را می‌کشد

4 خودم دفن کردم

5 مجنون و دو عشق

6 دلم تنگ شده

7 اول‌شخص نو

8 لکۀ قرمز

9 من زندانی‌ام

پیالۀ چهارم

1 پیربُناب

2 خون‌نامه

3 بوی تاریکی

4 واکنش خورشید

5 دلگشا

6 دم عیسی

7 مردان اکسیژنی

8 حادثۀ ماندگار

9 خانۀ توست

پیالۀ پنجم

1 تنگۀ بوالحیات

2 خط طلایی

3 گلابی‌های وحشی

4 بهشت نابود نگردیده

5 ریسه‌های رنگی

6 جعفر‌اروپایی

پیالۀ ششم

1 نور‌بالا

2 عقب‌نشینی

3 سنگر شهادت

4 متولد 1318

5 راز خواب

6 عمو‌یادگار

7 یکی برای همه...

8 کوی امام علی

9 پنج آفتاب‌گردان

10 اشتراک خواب‌ها

11 حافظِ هفت

12 کاش اصرار کرده بودم

13 خاکستری، مثل چشم‌های تو

پیالۀ هفتم

1 تپۀ کله‌قندی

2 مرد عجیب

3 نصرالله

4 داستان شیراز

5 ساعت گُل

6 آپارتمان دوازده

7 شریک حیرت

8 صندلی آشنا

9 حلقه

پیالۀ هشتم

1 این به آن در

2 کوه سرخ

3 پرواز

4 نقبی از مستند

5 چُپق رفاقت

6 جای بوسه

پیالۀ نهم

1 مُهر زبیدات

2 ایراهستان

3 آخرین سفر

4 قلعۀ اژدهاپیکر

5 زبان حافظ

6 دنیای دیگر[۱]

پانویس

[۴]