تالار پذیرایی پایتخت

از ویکی‌ادبیات
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۰۷ توسط هوای تازه (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب |عنوان = تالار پذیرایی پایتخت |تصویر = |اندازه تصو...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
تالار پذیرایی پایتخت
نویسندهمحمدعلی گودینی
ناشرانتشارات سوره مهر
تاریخ نشر۱۳۸۸
شابک۸۶۹۷۵۰۶۹۶۴۹۷۸
نوع رسانهکتاب

«تالار پذیرایی پایتخت» با نیم نگاهی به فساد رژیم پهلوی و قیام ۱۵خرداد، به موضوع اصلاحات ارضی و مشکلات روستاییان و مهاجرت آنان به شهر و عواقب آن می‌پردازد.[۱]

* * * * *

داستان از روستا در هنگام جریان اصلاحات ارضی آغاز شده و سال­های پیش از انقلاب اسلامی را روایت می­‌کند. راوی که برای کار به شهر آمده به سختی زندگی را پیش می‌برد؛ اما در مقابل، براتعلی پسر عموی اوکه شخصیت شروری دارد، با گروهی از کلاهبرداران تبانی می‌کند و با طرح یک عروسی دروغین جشنی در «تالار پذیرایی پایتخت» برگزار می‌کنند تا پولی نصیب گردانندگان این سناریو شود. با این حال، قضیه پس از مدت کوتاهی لو می‌­رود. شخصیت‌های این کتاب که عمدتا از اهالی روستا و اقشار پایین جامعه­‌اند، همه در یک حد در داستان تاثیر می‌گذارند؛ اما دو نفر که بیشتر مطرح هستند یکی خود راوی است و دیگری براتعلی پسر عمویش. براتعلی از همان زمانی که در روستا زندگی می­‌کند، بچه سر به راهی نیست و مشکلاتی را برای اهالی فراهم می‌آورد، و در شهر هم همان رویه را ادامه می‌دهد تا در انتهای داستان که حادثه اصلی اتفاق می‌­افتد، یکی از شخصیت‌های به ظاهر محوری آن است. نویسنده در این داستان با برشکافتن شخصیت داستان به نوعی روایتگر انقلاب نیز هست؛ انقلابی که همه ارکان جامعه را درگیر کرده و همه به نوعی در آن سهیم هستند.[۱]

مؤلف کتاب تالار پذیرایی پایتخت، متولد ۱۳۳۵ و روستازاده است و طبیعتاً خود شاهد رویدادها و حواشی اجرای این طرح بوده است. شاید به نوعی می توان رمان او را توصیف آنچه در دوران نوجوانی و جوانی دیده است، نامید. بخصوص اینکه رمان به روایت اول شخص می باشد. سبک گودینی برای نگارش رمان، رئالیسم است و این برای رمانی که قصد دارد فضا و سبک زندگی در یک «دهات» را به وضوح برای مخاطبش جا بیندازد، بهترین سبک است. توصیفات دقیق نویسنده از صحنه ها و جزئیات اتفاقات، بیانگر تسلط مؤلف بر سبک رئالیسم است.[۲]

برای کسانی که کتاب را نخوانده‌اند

خلاصه کتاب

کتاب تالار پذیرایی پایتخت مربوط به اصلاحات ارضی شاه و درآوردن زمین های کشاورزی از دست مالکان و تقسیم آن بین رعیت هاست.

رعیت های بیچاره که شیرینی طرح در ابتدای مالک شدن زیر زبانشان رفته، پس از مدتی با همدیگر کنار نیامده و کار به درگیری می کشد. بعد از مدتی هم یکی یکی به فکر فروش زمین ها افتاده و به قول نویسنده، بن کن کرده و به پایتخت مملکت کوچ می کنند تا بلکه مثل ناصرخان سرنجله، برای خودشان کسی شده و همسایه دولت و نخست وزیر شوند!

پس از مهاجرت رعیت های روستا به پایتخت مملکت و زندگی فلاکت بار و گاه همراه با خفت و خواری، خودشان متوجه اشتباه شده اما راه برگشتی هم ندارند. در گوشه گوشه رمان، هرجا لازم بوده، نویسنده نقبی هم به اوضاع انقلاب و تحرکات امام خمینی (ره) و مواضعش زده است. هدف نویسنده شرحی بر مصایب اصلاحات ارضی در دوره محمدرضاشاه پهلوی و پیامدهای آن است که به ویژه روی کوچ روستاییان کشاورز به پایتخت و سایر شهرها می پردازد.

اصلاحات یا همان تقسیم اراضی که به توصیه مستقیم آمریکا در اوایل دهه ۱۳۴۰ در ایران تصویب شده و شاه مصرانه پیگیر اجرایی شدن آن بود، به دلیل ابعاد غیر شرعی مورد مخالفت شدید علما از جمله حضرت آیت الله بروجردی، مرجع تقلید شیعیان، واقع شد. این طرح در کنار برخی ویژگی های مثبت، پیامدهای اجتماعی و اقتصادی ناخوشایندی برای کشور داشت. در واقع نیت اصلی آمریکا از اجرای این طرح، جلوگیری از رشد نظام کمونیستی – سوسیالیستی بود که موجب از هم پاشیدگی نظام یکپارچه کشت و ظهور طبقه کشاورزان خرده پا - و غالباً بدون امکانات - گردید.


دقت نویسنده در انتخاب نام رمان قابل تحسین است. از این رو که خواننده هنوز به نیمه رمان نرسیده معنای مجازی تالار پذیرایی پایتخت را می فهمد، اما به آخر رمان که می رسد منظور حقیقی نویسنده فاش می شود که تالار پذیرایی عروسی است به نام «پایتخت» که قرار است افتتاحیه آن با عروسی برات علی برگزار شود!!

در واقع اتفاقاتی که در شب عروسی برات علی در تالار پذیرایی پایتخت رخ می دهد و نقل قول پایانی غلام علی در صفحه آخر که می گوید: « عجب پایتختی! عجب تالار پذیرایی پایتختی! ... کاش هرگز به پایتخت مملکت نیامده بودیم.» لب لباب نویسنده از شرح آن همه مصایب کوچ روستاییان به پایتخت مملکت است.[۲]

برشی از متن کتاب

«با گرفتن قول چهار دانه تخم مرغ و یک من و نیم گندم، بی‌بی وقت می‌داد و مثل هر سال می‌آمد و با پارچه‌ای سر و صورتش را می‌بست، طوری که فقط دو تا چشم‌هایش پیدا باشد. اول روی دیوارها را خوب جارو می‌کشید تا دوده‌هایش کنده بشود بریزد روی زمین و جارو بزند جمع کند یک جا.»

«اسکناس را گذاشتم توی جیب شلوارم در‌ یخدان را آهسته بستم. برگشتم به اتاق دو قطره اشک توی چشم‌های بی‌بی شکسته بود. احساس بی‌قراری داشت. توی اتاق احساس خفقان داشتم، خواستم برم حیاط: جلو در اتاق، آقا مشی دست جلو آورد، نگاهش مهربان شده بود. اشک در چشم‌هایش می‌لغزید، نگاهش پر از رضایت بود، صدایش خش‌دار شده بود. صبر کن غلامعلی، بگذار بی‌بی قرآن را بیاورد!

بی‌بی باز هم اشک‌هایش را پاک کرد. برگشتم رو به طاقچه بزرگ که قرآن با جلد مخمل سبز رنگش جلو آینه بود و عکس آقای بروجردی هم به شیشه آینه چسبیده بود، بی‌بی قرآن را برداشت زیر لب چیزی گفت و قرآن را بوسید و لحظه‌ای رو به عکس، دعایی خواند و با کف دست روی عکس کشید و به صورتش مالید و صلوات گفت.»[۳]

[۴]

کتاب صوتی

کتاب صوتی رمان «تالار پذیرایی پایتخت» توسط انتشارات صوتی گروه فرهنگی نماوا و با گویندگی «مهرداد مهمان‌دوست» در سال ۱۳۹۷ منتشر شد.[۳]


پانویس