الف لام خمینی
الف لام خمینی | |
---|---|
ناشر | موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی |
تاریخ نشر | ۱۳۹۷ |
نوع رسانه | کتاب |
[۱] الف لام خمینی کتابی است به قلم هدایت الله بهبودی که در آن زندگینامهٔ امام روح الله موسوی خمینی را بازگو می کند.[۲]
نویسنده "الف لام خمینی" را در ۱۱۵۷ صفحه در یک جلد و ۱۸ فصل نوشت و بعد از انتشار آن توسط موسسه مطالعات سیاسی، این کتاب منتخب یازدهمین جایزه ادبی جلال آلاحمد در بخش مستند و همچنین برندهٔ جایزهٔ سی و ششمین کتاب سال جمهوری اسلامی ایران گشت.[۲]
کتاب الف لام خمینی با معرفی خاندان امام خمینی آغاز میشود و سیر زندگی روح الله را از تولد، نشو و نما، تحصیل در زادگاه، ادامه درس آموزی در اراک و مهاجرت به حوزه علمیه قم پی میگیرد. میتوان این زندگینامه را به دو بخش کلی تقسیم کرد. اول، زندگی علمی حاج آقا روح الله خمینی در قم، که بیش از چهل سال از عمر او را در بر گرفت. او در این چهار دهه درس گرفت، درس داد، نوشت و ماترک چشمگیری از منشورات و شاگردان به جا گذاشت. دوم، زندگی سیاسی آیت الله است که از اواسط سال ۱۳۴۱ شمسی آغاز میگردد و با فراز و نشیبهای فراوان شانزده سال بعد، به پیروزی نهضت اسلامی در سال ۱۳۵۷ میرسد.[۳]
برای کسانی که کتاب را خواندهاند
خلاصه کتاب
زندگی علمی اولیهٔ "امام خمینی (ره)" که بیش از چهل سال طول کشید، در قم اتفاق افتاد. قسمت دوم زندگی وی دوران سیاسی حیات وی است که از اواسط سال ۱۳۴۱ آغاز شد. مخاطب می تواند با خواندن این کتاب به درک درستی از وضعیت اجتماعی در زمان حیات "امام خمینی (ره)" و تصویری از وضعیت جامعه برسد. در بخش نخست کتاب که دوران حیات علمی "حضرت آیت الله روح الله خمینی" را در بردارد، به این چهار دهه یادگیری ، تدریس ، نوشتن و ثبت آثار شگفت انگیزی از نشریات و پیروان ایشان اشاره می شود و در بخش دوم زندگی که عملکرد سیاسی امام خمینی (ره) را به تصویر میکشد، اتفاقاتی که از اواسط سال ۱۳۴۱ شمسی آغاز شد و در سال ۱۳۵۷ پس از پیروزی نهضت اسلامی به اوج خود رسید، مورد بررسی قرار می گیرند.[۲]
معرفی نویسندهٔ کتاب
هدایتالله بهبودی کلهری ۲۹اردیبهشت۱۳۳۹ در تبریز به دنیا آمد و در سال ۱۳۴۳ همراه خانواده از تبریز راهی تهران شد. وی در سال ۱۳۷۱ در مقطع کارشناسی در رشته تاریخ از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. با آغاز جنگ تحمیلی بهبودی در مقام خبرنگار به فعالیت پرداخت. پیش از آن در واحد امور خارجهی دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی اشتغال داشت. او در سال ۱۳۶۲ خبرنگار روزنامه تهران تایمز شد و سه سال بعد به دفتر روزنامهی جمهوری اسلامی رفت و مسئول صفحهی «جبهه و جنگ» شد.[۲]
یادداشت نویسنده بر اثرش
این کتاب پس از چهار سال تلاش همواره، با استناد به مدارک و مستندات معتبر آن را فراهم آورده است. میتوان این زندگینامه را به دو بخش کلی تقسیم کرد. گشت و گذار تاریخی در هر دو مقطع با دشواری روبرو بوده است؛ دوره اول به جهت نبودن اسناد، و دوره دوم به علت فراوانی اسناد؛ چرا که تاریخ نگار برای یافتن روایت درست و رسیدن به حقیقت واقع میباید از مسیر پر پیج و خم راستی آزمایی مدارک و یادهای به جای مانده عبور کند و در دام خبرها و خاطرات تبلیغی نیافتد.[۳]
در مقدمه این کتاب میخوانیم:
«چهرههای بزرگ و بزرگوار تاریخ بر دوگونه هستند: آنان که میهمان تاریخ هستند و آنان که تاریخ را میهمان خود میکنند. آن که به میهمانی تاریخ آمده است، مثل همه میهمانها، جایگاه «خود» را جستجو میکند و به نگاه و رفتار و کردار و قضاوت و توجه میزبان (در اینجا تاریخ) میاندیشد و مشغول است؛ و کارش در این «به خود اندیشی» و توجه به «خود»، گاه تا مرز بی اعتناییهای خسرانبار به منافع و مصالح «قوم» پیش میرود. اما آنکه تاریخ را میهمان خود میکند، به تنها چیزی که نمیاندیشد، «خود» و «قضاوت تاریخ» درباره خود است.
انبیا و اولیا همان بزرگانی هستند که تاریخ میهمان آنها است. آنها قبل از شکستن بتها و درهم شکستن قدرت طاغوتها، بت «خود» را شکستهاند؛ و از همین رو است که به «قضاوت تاریخ» درباره خود کاری ندارند؛ رسالتی بر دوش خویش احساس میکنند و به انجام رساندن آن را وظیفه و «تکلیف» خویش میدانند. خمینی از این قبیله بود.»[۴]
انگیزهٔ نویسنده برای تالیف این کتاب
موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی تألیف زندگینامه رهبر فعلی و بنیانگذار جمهوری اسلامی را در برنامه کاری داشت که البته به دلایلی نوشتن زندگینامه آیتالله خامنهای را جلو انداخت تا بتواند در برابر تحریفهایی که خصوصاً خارج کشور صورت میگیرد یک اقدام عملی انجام داده باشد والا بهصورت طبیعی اول باید زندگینامه امام خمینی نوشته میشد. آن کتاب منتشر شد و الحمدالله کارکردهای داخلی و خارجی خود را هم داشت که وقتی آن پیشنهاد به من داده شد من پذیرفتم و به لطف خدا به سرانجام رسید.
وقتی پیشنهاد نوشتن کتاب زندگینامه امام خمینی را به من دادند به واسطه علاقه به امام آن را بهعهده گرفتم و بعد از پنج سال کار تحقیق و نوشتار تمام شد. درباره این کتاب نگرانی خاصی نداشتیم چرا که پیش از این زندگینامههایی ناقص از امام منتشر شده بود اما وقتی کتابی منتشر میشود و زمان میگذرد زمان اسناد و مدارک و گفتهها و خاطرات جدیدی هم به عرصه میآید که شاید در منابع قبلی دیده نشده باشد، بنابراین اگر یک سیر درست تاریخنگاری و تاریخپژوهی در کشور وجود داشته باشد نوشتن از موضوعات، اشخاص، جریانهای واحد هر چند دهه باید تجدید شود، بنابراین «الف لام خمینی» آخرین کتاب در مورد زندگینامه حضرت امام است تا زمانی که اسناد و مدارک و یادماندههای جدیدی منتشر شود و در واقع این کتاب آجری است روی آجرهای قبلی.
باید دانست که زندگینامهنویسی در گرایش تاریخی یک فن است و ما با این نگاه فقط کتاب «زندگینامه سیاسی امام خمینی» نوشته محمدحسن رجبی را داشتیم و بعد از آن زندگینامه امام در مقدمه برخی کتابها یا بهصورت جزئی در لابهلای حوادث و نهضت اسلامی ذکر شده بود. زندگینامهای که از ابتدا تا انتها روی شخصیت امام از خاندانشان تا پیروزی انقلاب اسلامی نداشتیم. ضمن اینکه ما حق داشتیم با انتشار اسناد و مدارک جدید درباره امام یک کار جدید و تازهای بهدست بدهیم در واقع یک جایخالی را هم به این وسیله پر کردیم.
اسناد مرتبط با امام پیش از این در پنججلد اسناد شهربانی و ۲۲جلد مربوط به ساواک منتشر شده بود اما من از موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی خواستم که اصل اسناد امام در ساواک را در اختیار من قرار بدهند تا برخی اسنادیرا که به هر دلیلی در این کتابها نیامده است در استنباطها و استنتاجهای خودم دخالت بدهم. ما اخیراً به یکی، دو نسخه خطی رسیدیم -که البته اطلاعات بسیار کمی درباره امام داشت- و از اطلاعات آن استفاده کردیم. برخی مصاحبهها هم ناگفتههایی از زندگی امام داشت که مورد استفاده ما قرار گرفت. این کتاب را نمیتوانیم بگوییم حاوی اسناد متعدد منتشر نشده است بلکه میتوان گفت نگاه و نگرشی جدید هست و تحلیلهای نسبتاً تازهای نسبت به منابع پیشین انجام داده است.
اگر دو کتاب اقلیم خاطرات خانم فاطمه طباطبایی و خاطرات بانوقدس همسر امام منتشر نشده بود ما دستمان در مورد زندگی امام تا پیش از سال ۴۲ خالی بود. این دو منبع کمک بسیاری به ما کردند تا حرفهای نگفته زندگی امام را بگوییم البته که هنوز حرفهای بسیاری در مورد زندگی امام هست.
برای کسی کهبا تاریخ سروکار دارد کمبود اطلاعات یک دردسر دارد و زیادی اطلاعات هم دردسرهای خاص خودش را دارد. با وجود این چون نگاه من به زندگی امام همراه با زمانه ایشان بوده این جاهای خالی با یادآوری زمانه امام تا حدی پر شده و خواننده وقتی زندگی امام تا قبل از سال ۴۲ را میخواند احساس خلأ نمیکند و تا حد زیادی سیراب میشود.
درباره انتشار آثار دیگری درباره امام پیش از این کتاب، در نگاه از بالا این کتابها هیچ تزاحمی با هم ندارند و هر یک کارکرد خودش را دارد. آنچه من ادعا میکنم در مورد کتاب «شرح اسم» و «الف لام خمینی» ارائه شناخت به خواننده است. عالیترین باوری که هر انسان میتواند نسبت به یک پدیده پیدا کند شناخت است یعنی وقتی عقل گردشی ۳۶۰درجه درباره یک پدیده میکند در نهایت به شناخت میرسد. علاقهمندی و دوست داشتن با شناخت فرق دارد. مثلاً من امروز به دلایل خوشپوشی و... از کسی خوشم میآید که این جور تمایل و علقه است و یک موقعی کسی را بهخاطر ذات پایدار و ارزشمند دوست دارم.
من عقیده دارم دو کتاب «الف لام خمینی» و «شرح اسم» نسبت به رهبر پیشین و رهبر فعلی ایران شناخت ایجاد میکند یعنی اگر روزی به هر علتی از آیتالله خامنهای خوشش آمده ممکن است روز دیگر به علتی نظرش متفاوت شود که ما با این کتاب نسبت به این شخصیتها شناخت ایجاد میکنیم و عقل را وادار به گردش میکنیم که خواننده را به یک باور پایدار نسبت به افراد میرساند.
قرار بود کتاب ۲۲بهمن به پایان برسد اما بهدلیلی کتاب را در دهم اسفند و زمان بازگشت امام به قم به پایان رساندم با به نقل قولی که از امام آوردم تا خواننده به مقصود برسد. قرار هم بود کتاب از خاندان امام شروع و تا انقلاب اسلامی تمام شود. بعد از انقلاب ما با فراز و فرودها و اخبار و اطلاعاتی روبهرو هستیم که تن دادن به آن ممکن نیست مگر این که در یک مجلد جداگانه دیگری با چنین حجمی فراوری شود.
من فعلاً بدون اینکه رد کنم کتاب «الف لام خمینی» جلد دومی خواهد داشت میگویم این حرکت اول است برای شناخت امام خمینی و عمدتاً هم بهدلیل سن پایین نفوس کشور است. کسانی که الان ۴۰سال دارند به یک معنا خبرکاملی از امام ندارند و این کتاب میتواند خبر کامل را راجع به امام به آنها بدهد.[۴]
نقدهای مثبت
مجتبی نامخواه
شرح اسم و الف لام خمینی بهجز توانایی نویسنده در نوشتن، مدیون اسناد بیشماری است که مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی در اختیار نویسنده قرار داده و البته مدیون توانایی نویسنده در کار با این همه سند. اگر شرح اسم به تناسبی استعاری از اصطلاحی منطقی بر جلد کتابی ۷۶۶ صفحهای نشسته، الف لام خمینی با وام گرفتن استعاری از قاعدهای در ادبیات عرب، بر جلد کتابی ۱۱۵۷ صفحهای نشسته است. الف لام خمینی در پی تعریف پدیده خمینی است؛ پدیدهای که اگرچه همچنان و کموبیش ناشناخته مانده است، اما اغلب گمان میکنند آن را میشناسند. واقعیت قضیه آن است که خمینی متعلق محبتمان است، اما ما بیشتر گمان میکنیم او موضوع شناخت ماست و همین کار نویسنده را دشوارتر کرده است. هدایتالله بهبودی اما از پسِ این کار دشوار برآمده و هفتادوشش سال از آغاز زندگی اولین رهبر انقلاب را بهخوبی تعریف کرده است؛ همانگونه که پیش از این درباره سیونه سال از زندگی دومین رهبر انقلاب چنین کرده بود.
نویسنده الف لام خمینی در آغاز کتاب بهخوبی سبوی «تظاهر به بیطرفی» را شکسته و صادقانه از این گفته که به صدای بازگشت به پیشروی امام گوش داده و اکنون «وامدار» اوست و «بیشتر؛ او را قهرمان زندگی خود میدانم» و اینچنین الف لام خمینی آغاز میشود. تمام هزاروصد و اندی صفحه کتاب، جستجوگری نویسنده و پژوهشگری سندشناس و تاریخنگار است. مؤلف در تمام کتاب در جستجوی قهرمان زندگی خود است. او در این کاوش از لابلای هزارن صفحه سند، به پاسخهای بدیعی میرسد. یافتههای هدایتالله بهبودی در الف لام خمینی برای همه کسانی که امام را فراتر از متعلق دوستداشتن، همچون موضوعی برای پرسیدن و شناختن میبینند، مهم و تأثیرگذار خواهد بود.[۵]