واج‌شناسی شاهنامه

از ویکی‌ادبیات
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ شهریور ۱۴۰۰، ساعت ۲۳:۲۴ توسط بهار (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
واج‌شناسی شاهنامه
نویسندهجلال خالقی مطلق
ناشرانتشارات دکتر محمود افشار با همکاری انتشارات سخن
محل نشرتهران
تاریخ نشر۱۳۹۸
تعداد صفحات۶۸۰
موضوعخوانش واژگان شاهنامه
نوع رسانهکتاب

واج‌شناسی شاهنامه اثری پژوهشی از جلال خالقی مطلق درباره خوانش واژگان شاهنامه است که در پانزدهمین دوره جشنواره بین‌المللی شعر فجر به عنوان نامزد بخش «درباره شعر» معرفی شد.

* * * * *

واج‌شناسی شاهنامه با ۶۸۰ صفحه یک پیشگفتار، درآمد و ۱۰ بخش دارد که حاصل سال‌ها تلاش نویسنده در عرصه شاهنامه‌پژوهی است. خالقی مطلق کوشیده با بهره‌گیری از منابع کهن و جدید، خوانش احتمالی سراینده شاهنامه را که در مواردی خوانشِ حتمی او و در مواردی خوانشِ نزدیک به زمان او است، مشخص کند. به گفته نگارنده این پژوهش شامل بررسی همه واژگان شاهنامه نمی‌شود چراکه بسیاری از واژگان این اثر نیازی به بررسی ندارند. بنابرین بیشتر واژه‌هایی بررسی شدند که اتفاق‌نظری درباره خوانش آن وجود ندارد. در بخش درآمد کتاب آمده است «واژه‌های بررسی شده، نخست بر طبق موضوع همخوان‌ها (صامت‌ها) و «واکه‌ها» (مصوت‌ها) و سپس به ترتیب الفبایی تنظیم شده است.»[۱]

این اثر در شهریور۱۴۰۰ به عنوان نامزد بخش «درباره شعر» در پانزدهمین دوره جشنواره بین‌المللی شعر فجر معرفی شد.[۲]

فصل‌بندی کتاب

واج‌شناسی شاهنامه یک پیشگفتار و درآمد و ۱۰ بخش به ترتیب زیر دارد:

بخش یکم: همخوان‌ها، بخش دوم: واکه کوتاه زَبَر (فتحه)، بخش سوم: واکه کوتاه زیر (کسره)، بخش چهارم: واکه کوتاه پیش (ضمه)، بخش پنجم: واکه دوچندِ آو، بخش ششم: واکه دوچندِ اَی، بخش هفتم: واو تاریک، بخش هشتم: واو روشن، بخش نهم: یای تاریک، بخش دهم: یای روشن. در ادامه هم نمایه الفبایی واژگان، نمایه یادداشت‌ها وآبشخور آمده است.

نگارنده در پیشگفتار درباره ضرورت حرکت‌گذاری متن شاهنامه و خوانش صحصح واژگان آن سخن گفته و معتقد است «از آن‌جا که شاهنامه یک اثر ادبی زنده و حتی سرشار از زندگی است، حرکت‌گذاری متن آن تا آن‌جا که دریافتِ آن را برای فارسی‌زبانان امروز یکسره دشوار و به گوش ناآشنا نسازد، رواست».

در بخش درآمد کتاب، منابع مورد استفاده مؤلف برای نگارش این اثر به دو بخش متون کهن و بررسی‌های کنونی تقسیم شده است. در بخش متون کهن از متون پارسی میانه، پهلوی اشکانی، پارتی مانوی و متونی از سده پنجم هجری بهره گرفته شده است. کتاب‌های «الأبنیه عن الحقایق الأدویه» از موفق‌الدین ابومنصور علی هروی، بخشی از «شرح التعرّف لمذهب التصوّف» از ابوابراهیم اسماعیل بن‌ محمد مُستَملی بُخاری، «هدایه‌المتعلمین فی الطّب» از ابوبکر ربیع بن احمد اَخَوَینی بخاری، «معانی کتاب الله تعالی و تفسیره المنیر» از ابونصر محمد بن محمد بن حمدان بن محمد حدّادی، «تفسیر قرآن پاک» از جمله متون کهن و فرهنگ‌های کهن فارسی از جمله «لغت فرس» از اسدی طوسی، «فرهنگ جهانگیری» و «برهان قاطع» از جمله منابعی است است که مؤلف در خصوص حرکت‌گذاری حروف در این پژوهش از آن‌ها استفاده کرده است.


نویسنده همچنین در تکمیل پژوهش خود از منابع جدید نیز بهره گرفته است. «براهین‌ العجم» تألیف محمدتقی سپهر، «فرهنگ شاهنامه» اثر فریتس وُلفِ آلمانی، «فرهنگ کوچک پهلوی» اثر دیوید نیل مکنزی از جمله آن است.

روش خالقی مطلق در بررسی واژه‌های شاهنامه به این صورت است که ابتدا وضعیت هر واژه را در دو دوره با فاصله نسبتاً کوتاهی پیش و پس از شاهنامه بررسی کرده است. دوره نخستین آن مربوط به زبان پارسی میانه (پارسیگ) است که گاه گونه پارتی (پهلویگ) و مانوی (پارتی تُرفانی) آن را هم اضافه کرده و در مورد نام کسان گاه ریختِ اوستایی آن را هم آورده است. دور دوم شامل متن پنج دست‌نوشته از سده پنجم هجری است. «خوانش واژگان در این دو دوره، در کنار توانشِ قافیه در خودِ شاهنامه، مهم‌ترین ملاک و و دست‌مایه ما در تعیین خوانش احتمالی یا حتمی واژگان شاهنامه است».[۳]

پس از ثبت خوانش هر واژه در متون و گویش‌های نامبرده، واژه‌های خود شاهنامه بررسی شده است. نگارنده در این باره آورده «در این‌جا از شمار کاربرد هر واژه بر اساس فرهنگ ولف یاد می‌کنیم تا از راه یک آمار تقریبی خواننده را از درجه کاررفت هر واژه در شاهنامه آگاه کرده باشیم.» سپس نظر خود را درباره خوانش آن واژه آورده است و این‌که آیا خوانش او با خوانش فرهنگ ولف همخوانی دارد یا نه.

از سوی دیگر، نگارنده از روی احتیاط علمی، خوانش خود را غالباً «محتمل» و «محتمل‌تر» و «نزدیک‌تر» نامیده است.

بخش یکم: همخوان‌ها

در این بخش به چند نمونه از واژگان بررسی شده در کتاب با تلخیص اشاره می‌شود:

واج «ب» به جای «پ»:

بِزشک bizišk «طبیب». پامیا: bizišk هدایة: بجشک، بجشکی؛ جهانگیری: بِزِشک «و آن را بعضی از صاحب‌فرهنگان به بایِ عجمی نیز تصحیح کرده‌اند، و بجشک به جیم عجمی نیز درست است»؛ برهان: بِجِشک، بِزِشک، پِزِشک؛ تاجیکی: پِزِشک، پِجِشک؛ فارسی رسمی ایران: پِزِشک. به گزارش فرهنگ ولف در شاهنامه پِزِشک و پِزِشکی روی هم شست و اندی بار به کار رفته است. در دستنویس‌های شاهنامه: بزشک، در دستنویس سن ژوزف که واژه‌های گویشی بسیار دارد: بژشک و بجشک. برای شاهنامه واج ب درست است.

بلاشانbalāšān (پهلوانی تورانی که به دست بیژن کشته شد). به گزارش فرهنگ ولف این نام دوازه بار در شاهنامه به کار رفته و در این فرهنگ به پیروی از چاپ مول با پ نوشته شده است، ولی ان نام با نام بَلاش پادشاه ساسانی (برادر قباد و عموی انوشیروان) در پیوند است؛ برهان: بَلاش. همچنین چند تن از پادشاهان اشکانی وَلاخش (وَلارش، وّلاگَش؛ به لاتین Vologises ) نام دارند که در فارسی رهنمون به واج ب است.

واج «پ» به جای «ف»:


==بخش دوم:

نقد کتاب

جلسه نقد و بررسی کتاب «واج‌شناسی شاهنامه» اسفند ۱۳۹۹ به طور مجازی و با حضور احمدرضا قائم‌مقامی، وحید عیدگاه طرقبه‌ای و سعید لیان برگزار شد.


پانویس

منابع

پیوند به بیرون