نفحات نفت

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نفحات نفت
نویسندهرضا امیرخانی
ناشرافق
تاریخ نشر۱۳۸۹
تعداد صفحات۲۳۲
موضوعنقد اقتصاد نفتی
نوع رسانهکتاب

نفحات نفت جستاری در باب فرهنگ نفتی و مدیریت دولتی به قلم رضا امیرخانی نویسنده معاصر است که در آن به موضوع نفت و تأثیرات آن بر حوزه‌های سیاسی،‌ اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی پرداخته است. این کتاب در سال۱۳۹۶ برنده بخش ویژه جایزه ادبی جلال آل‌احمد شد.

* * * * *

این کتاب همان‌طور که مؤلف در مقدمه آن آورده یک دل‌نوشته فردی است، نه یک مقاله پژوهشی یا یادداشت سیاسی. او در این کتاب نظام دولتی ایران و ارتباط تنگاتنگ آن را با نفت نقد می‌کند و با مثال‌ها و شواهدی که می‌آورد مانند وضعیت خودروسازی در ایران، دانشگاه‌های نفتی، ادبیات و سینما و هنر نفتی، ورزش نفتی، احزاب سیاسی نفتی، نشان می‌دهد که این وابستگی به نفت چه صدماتی به اقتصاد و عرصه‌های مختلف سیاسی و فرهنگی وارده کرده و باعث عدم رشد و ترقی در کشور شده است.

این کتاب در ۱۶دی۱۳۹۶ نامزد دریافت بخش ویژه جایزه ادبی جلال‌آل احمد شد. امیرخانی نویسنده این اثر از دریافت وجه مالی جایزه خودداری کرده و تنها لوح را پذیرفت.

این کتاب دارای یک مقدمه و درآمد و چند فصل به شرح زیر دارد:

قانان، بی‌کارآفرین، منطق آزادنه عامه‌پسند، نه خاصه‌پسند؛ فقط داستانِ مسئول‌پسند، کدام استقلال، کدام پیروزی، صنعت دولتی شدنِ نفت، حزب‌ در پیت، ریاستِ نفتی، آن‌چه خوبان همه دارند، ما هم داریم!، جمهوری اسلامی پاکستان، اقتصاد موردنظر در دسترس نیست چیست، افق، توسعه چینی و هندی و ژاپنی و مالزیایی و ...، زمینِ صاف، زمینِ‌ گرد، زمینِ مشبک، مقصر، مدیر سه‌لتی نیست.

مقدمه

امیرخانی در مقدمه کتاب، این نوشته را از زمره اخوانیات معرفی کرده و نوشته «آن‌چه می‌نویسم به قولِ فرنگی‌ها «اِسِی» است، نه «آرتیکل». در این گوشه از عالم به آن می‌گویند نوشته‌ی اَخَوینی. از زمره‌ی اخوانیات. چیزی که میانِ برادران نگاشته می‌شود و باید برادرانه آن‌را خواند... و نه چیزی از زمره‌ی نوشته‌های دبیران، پس دبیرانه نیز نباید خواندش. تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی. انتهای متن هم به دنبالِ گراف و نمودار و عکس و نقشه نبایستی بود. اعداد هم کمی بالا و پایین شوند، چارستونِ خیمه‌ی این نوشته جنب نمی‌خورد!»[۱]

مؤلف در ادامه نوشته که مخاطبش جوان‌ترها هستند «این اخوینی را می‌نویسم برای نسلِ بعدی، برای آن‌هایی که هنوز واردِ بازارِ کسب و کار نشده‌اند. همان‌ها که هنوز حوصله‌ی شنیدن دارند و فرصتی برای تصمیم‌گیری.»

درآمد

امیرخانی در این بخش درباره صدمه‌ای که وابستگی به نفت به علم بومی وارد می‌کند، سخن می‌گوید. برای این منظور کارخانه تولید پژو فرانسوی را مثال می‌زند. این کارخانه در دهه‌های قبل در عرصه رقابت با دیگر خودروها دچار مشکل شد و برای برطرف کردن آن، از دانشگاه‌های فرانسه کمک خواست؛ ظرف مدت پنج‌ سال نتیجه همکاری کارخانه و دانشگاه، طراحی پژو۴۰۵ بود که به خودروی سال تبدیل می‌شود. سپس مؤلف به مقایسه وضعیت خودروسازی در ایران پرداخته و معتقد است که خودروسازی ایران رقیبی جدی ندارد که بخواهد با این مشکل مواجه شود و حتی اگر هم مردم تمایلی به خرید خودروهای داخلی نشان ندهند، خودروسازها به جای راهی که فرانسوی‌ها رفتند، سراغ دولت می‌روند و به گفته او مقام اجرایی بالادست کمی شیرِ نفت ورودی به ایران‌خودرو را باز می‌کند و جلو این همه بحران را به سرانگشتِ تدبیر می‌گیرد!.[۲]

نگاهی به برخی از فصل‌های کتاب

قانان

مؤلف در این بخش از کتاب، از خاطرات دوران دانشجویی‌اش در دانشگاه صنعتی شریف می‌گوید و در ادامه به بحث قانون و جایگاه آن در جامعه می‌پردازد. با شرح دو داستان درباره نحوه اجرای قانون در ایران و خارج از کشور می‌گوید. امیرخانی قانون را «راه» می‌داند. «مردم قطعاً راه انسب را با توجه به نیازهای واقعی‌شان انتخاب می‌کنند و این انتخابِ انسب جمعی در یک زمان نامحدود، یقیناً از هر طراحی عقلِ منفردِ بشری در یک زمان محدود کارآمدتر است.»[۳]

به اعتقاد مؤلف، «قانون وحی منزل نیست. قرار دادی است بشری تا راحت‌تر زندگی‌ کنیم... اگر باور کنیم قانون با ذهنیتِ تسهیلِ امور درست شده است، قطعاً آن را رعایت می‌کنیم».[۴]

نوا، نما، نگاه

پانویس

منابع

  • امیرخانی، رضا (۱۳۸۹). نفحات نفت. تهران: افق. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۶۹-۵۵۳-۸.

پیوند به بیرون