مولوی‌پژوهی در قرن اخیر

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مولوی‌پژوهی در قرن اخیر


شخصیت و آثار مولانا جلال‌الدین محمد مولوی بلخی، همواره مورد علاقه جامعه ایرانی بوده و در قرن اخیر هم این وضعیت ادامه داشته است. بخصوص که با توجه جهان غرب به اشعار مولانا و کشف معانی بلند آنها توسط هنرمندان غربی، باعث توجه مضاعفی به این شاعر بلندآوازه هم شده است. در یک قران اخیر، تعداد زیادی از هنرمندان بر اساس آثار یا زندگی مولانا، دست به آفرینش هنری زده‌اند و پژوهشگران ادبیات هم به بررسی در آثار و افکار این شاعر بزرگ، از منظرهای گوناگون پرداخته‌اند. در یک نگاه کلی تحقيقات موجود در باب مولوي را كه در قالب كتاب، مقاله، پايان‌نامه يا طرح پژوهشي انجام گرفته استرا مي‌توان به چند دسته تقسيم كرد:

  • احوال و زندگاني مولوي
  • بررسي و تحليل ديدگاه‌هاي مولوي
  • بازنويسي آثار مولوي به زبان امروزي
  • شرح ابیات مثنوي یا غزلیات دیوان شمس
  • تصحيح آثار مولوي

بر اساس یک آمارگیری، در كارنامة مولوي‌پژوهي داخل كشور در قرن حاضر و تا پایان سال 1383، 114 عنوان كتاب، در 210 جلد و 98210 صفحه در پنج محور بالا آماده شده‌اند. از اين 114 عنوان كتاب، 86 مورد ( شامل 139 جلد و 63732 صفحه) تأليفی و 16 مورد (شامل 34 جلد و 17039 صفحه) تصحيح و 12 اثر (شامل 37 جلد و 17439 صفحه) ترجمه بوده است.[۱]

محصول كوششهاي دانشگاهي و غير دانشگاهي در غرب از اواخر قرن نوزدهم تاكنون نيز تأليف و نشر تعداد نسبتاً زيادي كتاب و مقاله است كه بخش اندكي از آنها براي تبيين انديشه‌هاي مولوي و تحليل آثار او و بخش عمده‌اي در زمينة ترجمة آثار مولوي بويژه مثنوي و بازگرداني آنها به زبانهاي مختلف بوده است. در شرق دور و كشورهايي چون ژاپن نيز كوششهايي براي ترجمة آثار مولوي و ارائة تحقيقات دانشگاهي صورت گرفته است كه نسبت به كشورهاي اروپايي و آمريكايي كمرنگ است. در جهان عرب نيز نخستين ترجمة كامل مثنوي در سال 1872ميلادي و مهمترين ترجمه‌هاي ديوان غزليات شمس در سالهاي 2000، 2002 و 2005 ميلادي انتشار يافته است. تحقيقات در زمينة مولوي‌پژوهي در جهان عرب بيشتر در باب معرفي وي و شرح احوال و زندگاني او بوده است و محققان مصري و سوري بيشترين نقش را در تحقيقات مربوط به مولوي بر عهده داشته‌اند. اقبال به مولانا و رواج انديشه‌ها و آثارش در بين اقشار مختلف جامعه در جهان عرب به اندازة كشورهاي انگليسي زبان نبوده است. شاید یکی از مهمترین کمبودها در حوزه مولاناپژوه، نداشتن بانكي جامع از همة تحقيقات حوزة مولوي‌پژوهي است. برای نمونه براي مثال بدرستي مشخص نيست كه چه تعداد طرح پژوهشي دراين باب انجام شده يا در حال انجام است.

گذشته از آن مهمترين آسيب در تحقيقات مذكور از ديدگاه علمي آن است كه در آنها به دو موضوع « تبيين سنت و مشرب عرفاني مولوي» و « شيوة ترويج انديشه‌هاي مولوي در جامعه» توجهي نشده است. آشكار است كه با توجه به اقتضائات روز جامعه و ضرورت دستيابي به دانشگاههاي نسل چهارم، دو محور مذكور را مي‌توان مهمترين موضوعات مولوي پژوهي دانست كه متأسفانه در انبوه تحقيقات معاصر مغفول مانده‌اند.

  1. ««بررسی کارنامۀ مثنوی پژوهی در ایران»». پژوهشنامه فرهنگ و ادب، سال ۵ و ۶، ش. ۹ (زمستان ۱۳۸۸ و بهار و تابستان ۱۳۸۹): ۴۷۲-۴۹۰.