هستی

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
هستی
هستی، دختری که دلش می‌خواهد فوتبالیست شود.
نویسندهفرهاد حسن‌زاده
ناشرکانون پروش فکری کودکان‌ونوجوانان
محل نشرتهران
شابک۹۷۸-۹۶۴-۳۹۱-۶۲۴-۴
تعداد صفحات۲۶۲
موضوعنوجوانی، بلوغ و عشق در بحبوحۀ جنگ
زبانفارسی
سریرمان نوجوان‌امروز
طراح جلدعطیه بزرگ سهرابی

هستی رمان کودک‌ و نوجوان از فرهاد حسن‌زاده، با موضوع پایداری و ادبیات دفاع‌مقدس است.
کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان از سال۱۳۸۹ که سرآغازی برای چاپ اول آن بود تا سال۱۳۹۸، تک‌تنه ۳۵ هزار نسخه از آن را به چاپ رسانده است.
نشان لاک‌پشت نقره‌ای از شاخص‌ترین جوایزی است که این رمان از آن خود کرده است و نیز به زبان‌های گوناگونی ترجمه شده است. [۱][۲]


* * * * *

قصۀ هستی دربارۀ دختر نوجوان و شجاع آبادانی در بحبوحۀ جنگی غریب و سخت است که به سبکی رئالیستی و با ژانری اجتماعی ساخته و پرداخته شده است. شخصیت‌پردای نقطۀ مثبتی برای کارِ حسن‌زاده است و در جلسات نقد و بررسی اثر، فریاد شخصیت‌پردازی قدرتمند آن به گوش می‌رسد، داستانی که هر‌چند حسن‌زاده آن را برای کودکان‌ و نوجوانان راهی بازار قصه‌ها کرده است، اما مرز سنی را شکسته و به دنیای پدران‌ و مادران نیز سرک کشیده‌ است.
جوایز رمان هستی، چون نشان لاک‌‌‌‌پشت نقره‌ای، برگزیده‌شدن توسط مخاطبان نوجوان کانون و نیز برنده‌شدن در بخش فیلم‌نامۀ اقتباسی آن را در صدر برترین‌های کانون و یکی از پرمخاطب‌ترن رمان‌ها از نگاه مخاطب نوجوان قرار داده‌ است.
ترجمۀ موفق به زبان‌های انگلیسی و ترکی، اگرچه نشان از قدرت ادبی نویسنده و توانایی خاص مترجم دارد، از پرمخاطب بودن رمان نزد عموم نیز خبر می‌دهد.[۳][۴]

اگر هنوز دوست هستی نشده‌اید

حسن‌زاده نویسندۀ متعهد

پسر حسن‌زاده دختر شد

به گفتۀ فرهاد حسن‌زاده، هستی از دلِ‌ یک ماجرای نیمه‌واقعی درآمد؛ داستانِ واقعی‌ از این قرار بود که: یک‌‌بار در بازی فوتبال دست پسرم شکست و او را به بیمارستان بردم و یک شب هم پیش پسرم خوابیدم تا روز بعد دست او را عمل کنند.
همان شب بود که جرقۀ نوشتن یک داستان زده شد و البته ماجرا را بردم به سال۵۹ و شروع جنگ با یک داستان کوتاه. و اسمش شد روزی که ولوله شد...
بعد فکر کردم این داستانِ‌ کوتاه ظرفیت این را دارد تا فصل اول یک رمان باشد؛ و تصمیم گرفتم پسر داستان را تبدیل کنم به دختری که کارهای پسرانه می‌کند و آنجا بود که هستی من متولد شد.[۵]

ته دلم هستی را دوست دارم

خالقِ رمانِ هستی دربارۀ نوشتن جلدِ دوم آن می‌گوید:

بستگی به بعضی چیزها دارد.

می‌توانم روزهای بعدی زندگی‌اش را تصویر کنم و او را ببرم به وضعیت و زمانی دیگر. باید صبر کرد و دید.
باید دید آیا هستی هم دوست‌دارد که این اتفاق بیافتد یا نه؟[۵]

کمی دربارۀ نویسنده

فرهاد حسن‌زاده در ۱۳سالگی در یکی از کتابخانه‌های کانون استعداد نویسندگی خود را شکوفا کرد. گاه شعر می‌گوید و گاه فیلم‌نامه می‌نویسد و جوایز بی‌شماری را هم از آن خود کرده‌ است که مهم‌ترین آن‌ها نشان ماه طلایی می‌باشد.[۶] و تاکنون بیش از ۸۰ عنوان کتاب برای کودکان‌ونوجوانان نوشته و بیش‌ از ۳۰ جایزه در ایران دریافت کرده‌ است.
حسن‌زاده نامزدِ ایرانی جایزۀ جهانی هانس‌ کریستین‌ اندرسن۲۰۱۸ و نیز جایزۀ آسترید لیندگرن است[۷] که بسیاری از کتاب‌هایش به زبان‌های دیگری ترجمه شده‌اند.[۸]
فرهاد حسن‌زاده بیشتر برای نوجوانان می‌نویسد اما به‌دلیل فضای نوستالژیک و لحن صمیمی در آثارش هر مخاطبی پای صحبت‌هایش می‌نشیند و با داستان‌های او همراه می‌شود.

عشق نوجوانی نویسنده

فرهاد حسن‌زاده دربارۀ شخصیت‌های محبوبش می‌گوید: از وقتی خودم را شناختم احمد محمود را هم شناختم و رمانِ همسایه‌های او را در نوجوانی خواندم و خیلی در من تاثیر گذاشت.
به جز او محمود دولت‌آبادی را هم دوست‌دارم.[۵]

هستی، دوست بچه‌ها

ماحصل داستان

هستی‌خانم، دختر نوجوانِ آبادانی است که دلش نمی‌خواهد مثل بقیۀ دخترها باشد. او آرزو دارد وقتی بزرگ شد؛ رانندۀ تریلی، خلبان یا دروازه‌بان تیم صنعت نفت آبادان شود.
اما وقتی جنگ آغاز می‌شود و هستی را در مسیر جدیدی قرار می‌دهد نگاه او نسبت به اطرافیان و دنیای اطرافش تغییر می‌کند و...[۱]

شهرت و جذابیت، باهم

داستان هستی تنها به ردۀ سنی خاصی محدود نمی‌شود، بلکه داستانی‌ست که هر سن‌وسالی را با خط‌به‌خط جملات خود همراه می‌سازد.[۹]
هستی تنها یک نام یا یک کتاب نیست، هستی سرنوشت یک ملت و نهایت پای‌بندی و تعهد حسن‌زاده نسبت به باورهایی است که با وجود تمام‌شدن جنگ و سیاهی‌های آن، همچنان در اندیشۀ همگان نهفته است و چه زیباست که این مسئولیت در ادبیات با واژه‌هایی که لبریز از عشق و تعهد به مباحث ملی است بیان شده‌ است و این یعنی ادبیات داستانی معاصر هم‌چنان نفس می‌کشد و حسن‌زاده‌هایی را می‌خواهد که روحش را تازه کنند.[۹]
فرهاد حسن‌زاده در این رمان دغدغه‌ها و مشکلات را با احترام به همۀ اندیشه‌ها بیان کرده است که این خود داستان‌هایش را خواندنی‌تر می‌کند. قصد حسن‌زاده از گفتن این قصه تنها ادای نویسندگی نیست، بلکه شور و اشتیاق او برای نوشتن این اثر است آن را این‌گونه پرمخاطب کرده است، همان شور و اشتیاقی که به گفتۀ خود او حاصل تمرکزی است که در نگارش هستی برای خود ساخته‌است.[۹]
کسب جوایز بسیارِ آفرینندۀ کتاب و نیز کتابِ آفریده‌شده هم دلایلی بر خواندنی‌ترشدن آن است.[۹]

کارت تقدیمی برای جمشید‌خانیان

فرهاد حسن‌زاده، هستی را به رفیق گمشدۀ کودکی‌هایش به جمشید خانیان تقدیم کرده‌ است و در کارت تقدیمش که آن‌ را در صفحۀ۷ رمانش برای خانیان عزیزش فرستاده‌است این‌طور می‌نویسد:

برای رفیق کودکی‌های گمشده...
برای کودکی‌های رفیق گمشده...
برای رفیق گمشدۀ کودکی‌ها...
برای جمشید خانیان...[۱۰]

‎‌

قهرمانان هستی

داستان هستی ابر قهرمان زیاد دارد. ابرقهرمانانی که برخی از آنان نامشان در لابلای داستان گم شده است که شاید اگر عینک ذره‌بینی به چشم بزنیم یا با چشمِ دل کتاب را بگشاییم و با هستی دست دوستی دهیم بتوانیم حضورشان را در داستان حس کنیم.[۹]
ابرقهرمان اصلی داستان کسی است که وقتی سوار موتور می‌شود حتی پایش به زمین نمی‌رسد اما از ماهشهر تا آبادان را تک‌تنه می‌آید و در شجاعت زبان‌زد می‌شود.
کسی که قابل پیش‌بینی نیست و در دنیایی متفاوت و با افکاری متفاوت زندگی می‌کند. کسی که رفتارهای نوجوانانه‌اش از همان جسارت‌های معمول و تضادهای اندیشه‌‌اش جاری است، که شخصیتی به ظاهر ساده اما با باطنی پیچیده را برای او می‌سازد.[۹]
فرهاد حسن‌زاده طوری هستی را در داستانش معرفی کرده‌ است که ما هستی را از زبان خود او بشناسیم. از زبان دختر ۱۲ساله‌ای که عاشق موتورسواری و فوتبال‌بازی‌کردن است. همۀ این‌ها باعث شده است تا مخاطبان هم‌سن‌‌وسالِ هستی خودشان را جای او بگذارند و همۀ اتفاقات پیشروی هستی را مثل خود او لمس و تجربه کنند.[۹]
دایی جمشید قهرمان بعدی داستان است. او شوخ و مهربان است و علاقه‌اش به هستی فراتر از حد تصور است.[۹]
شخصیت بعدی داستان ابی است. همان ابوالقاسم، «پدر هستی ». که همه ابی صدایش می‌زنند، او رازی دارد که در پایان داستان آن را برای هستی فاش می‌کند. حسن‌زاده، بیشتر طنز در رمانِ هستی را بر دوشِ ابی قرار داده است تا این‌گونه به گفتۀ خودش بتواند از زشتی و سیاهی‌های جنگ کم‌کند .[۹]
فریبای داستان مادر هستی است، زنی مهربان است که به‌خوبی وظیفه مادری را ایفا می‌کند و عشق به فرزند را به زیبایی در داستان به‌تصویر می‌کشد، هستی می‌گوید او فرشته‌ای است که خدا زمینی‌اش کرده است.[۹]
خاله سیمین بازیگر بعدی است، او همیشه کیفش پر از سوغاتی است و شخصیتی شوخ دارد که کلمات را به‌هم‌می‌ریزد و از آن کلمات جدید می‌سازد هستی می‌گوید او بهترین خالۀ دنیا است.
شاپور شخصیتی دیگر در داستان هستی است، کسی که هستی او را دوست دارد چون قول داده تا برای هستی گردن‌بندی چوبیِ زیبایی با هستۀ خرما بسازد.[۹]


هستی در دست کودکان

چرا باید این کتاب را خواند

شور و اشتیاقی که حسن‌زاده در نگارش هستی به‌کار برده است و هم‌چنین طرح و پیرنگ در داستان که خلاصه می‌شود در جنگ و دفاع از سرزمین، بهترین دلیلی است که می‌توان حکم باید را بر خواندن این کتاب گذاشت.[۱۱]
شخصیت هستی و همزادپنداری مخاطبان با او، باعث شده است تا کتابِ هستی تنها یک کتاب نباشد؛ بلکه مخاطبانِ آن، در لحظه به لحظۀ طرحِ داستان پیش روند و تمام اتفاقات را با خود او لمس کند.[۱۱]
موضوعات مطرح شده در رمان برای همۀ فارسی‌زبانان آشناست زیرا بر محوریت جنگ و آوارگی‌های پس از آن می‌پردازد و به‌نوعی این رمان هویت همۀ ماست و هویت نیز اصلِ ذات آدمی است.

دوباره بخوانیم و با هم بخوانیم

من خواب هستی را دیدم!

فرهاد حسن‌زاده دربارۀ شرایط نوشتن رمان پرطرفدارش گفت:

من برای اینکه بتوانم با تمرکز بیشتری این رمان را بنویسم از انبار یک انتشارات استفاده کردم و شش‌ماه را روزی چهارساعت در این انبار به نگارش مشغول بودم، جالب این است که وقتی این کار را می‌کردم گاهی خواب هستی را می‌دیدم که هنرمندانه برایم ایفای نقش می‌کند.[۵]

بقیۀ آدم‌ها چی؟

فرهاد حسن‌زاده می‌گوید:

من برای نوشتن هستی برای خودم شخصیت‌هایی ساخته‌ام که وجود خارجی ندارند اما می‌توانند داشته باشند. در واقع آن‌ها در ذهن مخاطب هستند.

می‌توان گفت ذهن هر نویسنده، مثل یک سی‌پی‌یوی کامپیوتر است، پردازشگر دارد و اطلاعات را پردازش می‌کند و خروجی‌اش می‌شود آن‌چه که شما می‌خوانید.
من در طول زندگی آدم‌های متفاوتی دیدم و اطلاعاتشان را یادداشت کرده‌ام و از آن‌ها شخصیت ساخته‌ام، شاید اگر می‌خواستم می‌توانستم داستان را سرسری بنویسم و کار مشکلی هم نبود چون همیشه در اطراف من دخترِ نوجوان زیاد بوده است. خانواده‌‍‌ای پرجمعیت با بیش از حدود ۳۰ خواهرزاده و برادرزاده. سختی در نوشتنِ رمانِ هستی ریزشدن در لحظه‌های خاص زندگی‌اش بود.[۵]

دفترچۀ ایده‌های حسن‌زاده

خالق رمان هستی دربارۀ ایدۀ رمانش می‌گوید:

بسیاری از اتفاقاتِ فرعی رمانِ هستی را از لای برگ‌های دفتر ایده‌هایم بیرون کشیدم و بعضی حس‌هایی را که سراغم می‌آید و نمی‌دانم جایشان کجاست را در دفترچۀ ایده‌هایم می‌نویسم.[۵]
هستی دوست همۀ بچه‌ها

خلاصۀ داستان هستی

رمان «هستی» داستان دختر دوازده‌ساله‌ای است که ساکنِ آبادان است. روحیۀ عجیبی دارد و کارهایش به‌هیچ‌وجه به دختران شبیه نیست. او دوست‌دارد با پسرها فوتبال بازی کند و به‌همراه دایی جمشید به موتور سواری برود و راندن موتور را از او یاد بگیرد.[۱۲]
دست او در بازی فوتبال شکسته است و پدر ناچار است به جای این که برای کار بر روی کشتی اروند راهی ژاپن شود همراه هستی به بیمارستان برود.[۱۲]
مادر هستی در آستانۀ به‌دنیاآوردن فرزندی است و پدر بیشتر اوقات با هستی رفتار ناخوشایندی دارد و او را به‌خاطر کارهایش سرزنش می‌کند و "ادبار" صدایش می‌زند، حتی وقتی متوجه می‌شود که کشتی اروند غرق شده است باز هم دست از رفتارهایش برنمی‌دارد و مدام هستی را سرزنش می‌کند.[۱۲]
هستی به‌قدری از این وضع ناراحت است که فکر می‌کند فرزند آنان نیست و در ذهن خود سناریوهای گوناگونی را راجع‌به این موضوع می‌سازد. زمزمه‌های شروع جنگ هم برخاسته و خانۀ آن‌ها بر اثر بمباران ویران شده‌ است و این اتفاقات، آن‌ها را ناگزیر به رفتن به خانۀ بی‌بی می‌کند. خانواده با شدت‌گرفتن جنگ و با موتور دایی جمشید روانۀ ماهشهر می‌شوند و خاله نسرین نیز پس از چندی به آنان می‌پیوندد، ولی پس از مدتی با عجله می‌رود.[۱۲]
هستی در ماهشهر با لیلا که او هم جنگ‌زده است دوست شده و از او جودو یاد می‌گیرد و هم‌چنین برادر لیلا، شاپور، هم به او قول می‌دهد تا از هستۀ خرما برای هستی گردن‌بند زیبایی بسازد.[۱۲]
هستی دور از چشم خانواده و به کمک برادر لیلا و دوست او موتورِ دایی را تعمیر می‌کند و سپس تنهایی راهی آبادان می‌شود و آنجا با دایی جمشید و خاله نسرین روبه‌رو می‌شود.
پدر هم که نگران غیبت دخترش است، فردای آن روز راهی آبادان می‌شود، هستی با مشاهدۀ پدر پا به‌ فرار می‌گذارد که در همین‌زمان بمباران هم شروع می‌شود و هستی همراه پدر به گوشه‌ای پناه می‌برند و در چنین لحظه‌ای پدر راز مهمی را برای او فاش می‌کند.[۱۲]
هنگام مراجعت هستی و پدر به ماهشهر، دایی بسته‌ای را به هستی می‌رساند که رزمنده‌ای در حال مرگ ازاو خواسته است.[۱۲]
درون بسته، هسته خرمایی است که با ظرافت برش داده‌شده و روی آن با خطی خوش، نام هستی حک شده‌ است.[۱۲]

سبک کتاب

سبک رمان هستی با زاویۀ دید اول شخص‌مفرد روایت می‌شود تا خواننده احساس‌ کند که یکی از اشخاص داستان که در حال نقل داستان و گفت‌وگو می‌باشد برای اوست، تا خواننده وقایع و اتفاقات داستان را حتی اگر ناممکن باشند باورپذیر بیانگارند.[۹]
بردن فضای روایت داستان به گذشته موجب شده است تا مخاطب ارتباط نزدیک‌‌تر و صمیمی‌تری را با متن برقرار کند.
هیچ‌کس خانه نبود
یعنی من بودم و سهراب
بابا سر کار بود و
مامان هم بی‌بی را برده‌ بود درمانگاه
با سهراب بازی می‌کردم
خرگوشش را می‌انداختم بالا
و می‌گرفتم..
معمولا روایت داستان در زمان گذشته فاصلۀ میان شخصیت‌ها و مخاطبان را از بین‌ می‌برد و پیوندِ دوستی غیرمستقیمی را بین شخصیت‌ها و مخاطبش برقرار می‌کند.[۹]
بردن فضای روایت به گذشته، به نویسنده و راوی این امکان را می‌دهد تا در تمام ابعاد داستان سرک بکشند و به‌همراه مخاطب در سرتاسر دریای بی‌کران داستان پیش روند، آن‌گونه که حتی مخاطب خستگی پاروزدن را هم متوجه نشود.[۹]
شروع داستان به گونه‌ای است که مخاطب ابتدا تصور می‌کند که شخصیت و راوی داستان پسر است، اما در ادامۀ داستان متوجه خواهد‌ شد که شخصیت اصلی داستان دختری به نام هستی است.[۹]
فرهاد حسن‌زاده در نگارش رمان پرطرفدارش سبک رئالیسم را انتخاب کرده است تا به‌راحتی بتواند با شگرد جادوگری این سبک فضا و مکان و کشش‌های شخصیت‌هایش را نشان دهد و بعد به خواننده منتقل کند. بار اصلی رمانِ هستی جنگ تحمیلی است و ژانری اجتماعی و ماهیتی دفاع مقدسی دارد. جنگ در ذات خود بارِ معنایی سرد و خشن و منفی دارد و در ذهن مخاطبِ نوجوان اثری نامطلوب می‌گذارد مگر آنکه نویسندۀ توانمند با چاشنی‌هایی آن را جذاب و خواندنی‌ کند.[۹]

پیرنگ و طرح داستان

«در روزی که ولوله شد» که شهر از شلوغی فریاد می‌کشید و جامه‌اش را در تن خود پاره‌پاره ‌می‌کرد «دخترای ننه دریا» در شهری که از «آوار به آوارگی » رسیده‌ بود روی دیوار خاطره‌هایش نوشتند «هستی نام یک ماهی نیست...» این چهار عنوان چهار فصل کتابی است که فرهاد حسن‌زاده با شور و اشتیاق آن را به نگارش درآورده است و با هوشمندی و زیرکی برای جذب مخاطبانش که تنها کودک‌ونوجوان نیستند، نام‌هایی را برای فصل‌هایش انتخاب کرده است تا مخاطب را به ادامۀ خوانش داستانش سوق دهد و اشتیاق مخاطب را در خواندن داستان چندین برابر کند.
پیرنگ و طرح داستانِ هستی با رعایت توالی از چهار بخش تشکیل شده‌ است: YesY معرفی هستی در آستانۀ جنگ ایران و عراق در آبادان
YesY آوارگی و مهاجرت به شهری دیگر
YesY زندگی در شرایط جنگ‌زدگی
YesY بازگشت هستی به آبادان
پیرنگ داستان از رفتن و برگشتن حکایت دارد، رفتن و برگشتنی که نه تنها برای نیروهای عراقی است که بیشتر برای دخترِ نوجوانی است که شهر و خانه‌اش را به خاطر ترس از جنگ رها کرده است.
با تصمیم برای رفتن به ماهشهر وارد «میانۀ داستان» می‌شویم، جایی که کشمکشی برای رفتن یا نرفتن بین اعضای خانواده شکل می‌گیرد. اوجِ داستان جایی است که پدر هستی برای نجات دخترش خطر می‌کند تا در شهری که حالا دیگر برایش غریبه است جان او را نجات دهد.
فرجام داستان با کندشدن رویدادها آهنگ می‌گیرد و مخاطب می‌فهمد داستان به زودی پایان خواهد یافت تا هستی به آرامی دستش را باز کند و چیزی را ببیند که منتظرش است. یک ماهی تراشیده شده از هستۀ خرما، که روی آن با خط قشنگی نوشته شده‌ بود: هستی...[۱۱]

نقاط قوت و ویژگی‌های هستی

شخصیت‌پردازی قدرتمند در رمان هستی و همین‌طور زاویۀ دید اول‌‌شخص‌‌مفرد یکی از نقاط‌ رمان است. نثر، زبانِ داستان و استفادۀ نویسنده از ضرب‌المثل‌های جذاب جنوبی نیز به ماندگاری نثر افزوده است و یکی دیگر از ویژگی‌های مهم آن می‌باشد.
از طرفی این کتاب از جمله کتاب‌هایی است که خواننده از خواندن آن پشیمان نمی‌شود و حتی حالت او، قبل و بعد از خواندن رمان متفاوت می‌شود زیرا این کتاب به نوعی اصالت زنان و دغدغه‌های آنان را بیان می‌کند که خود نقطۀ قوتی برای این مجموعه خواهد بود.[۱۳]

راوی داستان

راوی داستان دانای کل است، که بر تمام سطرها و بخش‌های رمان تسلط دارد.او همان هستی است که حضورش در سرتاسر داستان پررنگ و جذاب است و از حق نگذشته، بار روایت را خوب به دوش گرفته و پیش می‌برد.[۹]
زاویۀ اول شخص مفرد در داستان بیشترین هم‌حسی را در مخاطب ایجاد می‌کند تا افکار ابرقهرمان داستان برای بیان اتفاقات و حالاتش باز باشد.[۹]

لحن و زبان داستان

رمان هستی با استفاده از ضرب‌المثل‌های جنوبی و استفاده از زبان محلی در کنار واژه‌های امروزی و استفاده از ادبیات فولکوریک، زبانِ اثر را در ذهن مخاطب ماندگار کرده است. چون شخصیت اصلی داستان هستی است و داستان از زبان او روایت می‌شود لحن و زبان او به عنوان شخصیتِ محوری بر فضای داستان سایه افکنده است.
زمان روایت حال است، حالی که در گذشتۀ تقویمی اتفاق افتاده‌ است تا به نوعی کنجکاوی مخاطبان دنیای امروزی را برانگیزد و مخاطب، کشش دنبال‌کردن آن‌ را در خود حس کند.[۹]

عنوان داستان

نویسنده، نام کتابش را از شخصیت اصلی داستانش وام گرفته است و می‌توان گفت که حسن‌زاده راحت‌ترین و بی‌دردسر‌ترین اقدام را برای انتخاب عنوان انجام داده است زیرا زیاد ذهنش را درگیر نکرده است و احتمالاً، عنوان را از‌‌ همان ابتدای نوشتن رمان انتخاب کرده‌است.[۹]
تنها این سؤال در ذهن به وجود می‌آید که اگر حوادث رمان در دهۀ ۶۰ و زمان جنگ رخ داده است، آیا انتخاب این اسم منطقی بوده و تناسب دارد؟ بی‌شک پذیرش نام «هستی» برای دختران دهۀ شصت آن هم در شهر آبادان، کمی سخت است و می‌توان گفت: عنوانِ رمان، «تازه» و «کم تناسب» و«کم تجربه» از نظر تناسب زمانی است.[۹]
هستی نام زیبایی است که می‌تواند به راحتی در ذهن مخاطب ثبت شود و ضمناً این عنوان، ایهام دارد و بر دو مبنا به کار می‌رود:

  1. نامی دخترانه
  2. جهان و هستی و آفرینش.[۹]

هویت نوجوانی در هستی

رمان هستی هویتی را بیان می‌کند که شخصیت اصلی داستان آن را نمی‌پذیرد و به نوعی از آن فرار می‌کند. شخصیتی که دوست‌دارد پسر باشد و کارهای پسرانه انجام دهد. هستی نمی‌خواهد مثل دختر‌های هم‌سن‌‌وسالش باشد و آرزو دارد وقتی بزرگ شد دروازه‌بان شود.[۹]
هویت هستی، در گریز از خودش وتعریف می‌شود آن‌گونه که حسن‌زاده با طنزی تلخ این هویت‌گریزی را در داستان نشان داده است زیرا این بحران هویتی نکتۀ اساسی و مهمِ روانی‌ و اجتماعی در رفتار نوجوانان است و هستی می‌تواند نماد نوجوانانی باشد که از خودبودن خسته شده‌اند و می‌خواهند چیزی جز خودشان باشند.[۹]
بحران هویتی که در هستی ایجادشده است ناشی از شرایط نامطلوب او می‌باشد که دوری پدر از او و رفتارهای ناخوشایندش این بحران هویتی را تشدید می‌کند.[۹]

طنز در رمان هستی

خالق رمان هستی می‌گوید:

من بیشتر طنز در این رمان را بر دوش پدرِ هستی قراردادم. و در ادامه دربارۀ طنز در داستان هستی می‌گوید:
رمانِ هستی اگر در فضای سال۵۹ نوشته شده‌ بود، یعنی سالی که جنگ شروع شد و هستی و خانواده‌اش را دربه‌در و مصیبت‌زده کرد، باید میزان اشک‌ و آه در داستان زیاد می‌شد. اما من نمی‌خواستم این‌طور شود و هستی شاهد این اتفاقات باشد. زیرا اشک و آه به میزان کافی در ادبیات و بقیۀ رسانه‌ها یافت می‌شود، پس طنز را وارد داستان کردم تا در کنار با هیجانات پسرانه‌ای که در شخصیت هستی وجود دارد از تلخی‌های داستان کم کند.[۵]

فرهاد حسن‌زاده از جمله نویسندگانی است که عنصر طنز، چاشنی همیشگی او در سراییدن داستان است. او در رمان هستی نیز لایه‌های عمیقی از طنز را به‌خوبی در متن داستان جاری کرده‌ است تا با آمیختن محتوای خشک و جدی ادبیات دفاع‌‌مقدس در کنار چاشنی طنز، ادبیات کودک‌ونوجوان شاهد اتفاقات خوبی در عرصۀ داستان‌نویسی باشد.[۵][۹]

گفت‌وگوهای داستان

استفاده از گفت‌وگوها بر‌ای توصیف داستان و شخصیت‌های آن از عناصر مهم داستان‌پردازی در رمان هستی است و می‌توان آن را یکی از شگردهای فرهاد حسن‌زاده در خلق آثارش معرفی کرد.
گفت‌وگوها در رمان هستی، دیالوگ‌های زنده، محکم و تاثیرگذارند و اتفاقات داستان به واسطۀ این دیالوگ‌های زنده به زیبایی به تصویر کشیده‌شده‌اند و شخصیت‌پردازی در داستان هم به کمک این گفت‌وگوها ایجاد شده است که از خلال آن دیالوگ‌ها حتی می‌توان به تضادهای بین شخصیت‌های داستان پی‌برد.[۹]

تعهد نویسنده به نادر ابراهیمی

فرهاد حسن‌زاده تعهدی خاص به نادر ابراهیمی دارد به‌طوری که اندیشۀ ابراهیمی تاثیر زیادی بر سبک نگارش او گذاشته است. در بیشتر آثار او این تجلی اندیشه نمایان است، اندیشه‌ای که به مدد شعرهای نادرابراهیمی در قلب و ذهن حسن‌زاده به‌وجود آمده‌ است .
ما برای خواندن این قصۀ عشقِ به خاک
خون دل‌ها خورده‌ایم، خون دل‌ها خورده‌ایم
اینکه توجه به رسالت قلم و پای‌بندی به اصولی که نویسنده به آن‌ها معتقد است و بر بودن و انتشار آن‌ها تأکید دارد، نکته مهمی است.[۹]
فرهاد حسن‌زاده با پای‌بندی به سرزمین و عشق به آب و خاکِ اجدادی و نشان‌دادن صحنه‌هایی واقعی و ملموس از واقعۀ اجتماعی نه‌چندان خوشایند، جنگ و پایداری را در رمان هستی متجلی کرده‌ است.[۹]

وقتی منتقدان کوچک هستی سخن می‌گویند
حسن‌زاده با کودکان سخن می‌گوید

نظر هم‌سن و سال‌های هستی

بیشتر هم‌سن‌‌وسال‌های هستی، انتخاب نامِ هستی را برای کتاب مناسب می‌دانند و هستی را هستی‌بخش خانواده به‌شمارمی‌آورند، زیرا هستی «ادباری» که پدر او را با آن می‌خواند نبود، اما هرچند از نظر برخی دیگر انتخاب این عنوان برای رمان کنجکاوی خواننده را تحریک نمی‌کرد.[۱۳]
طرح روی جلد هم از نظر بیشتر بچه‌ها با موضوع متناسب بود و همۀ سادگی‌های روی طرح جلد آن باعث شده بود تا حتی اشتیاق برای خواندن و شروع هرچه زودتر آن بیشتر گردد.
دوست‌های هم‌سن‌وسال هستی، بخش ابتدایی داستان را دوست داشتند و رأی مثبت به عالی‌بودن آن دادند، اما پایان داستان را به دلیل عدم‌هماهنگی با شروع جذاب آن جالب نمی‌دانستند و از نظر آن‌ها نویسنده فقط سعی کرده‌ بود خیلی زود داستانش را جمع‌وجور کند و به پایان برساند.[۱۳]
برخی از لحن داستان و لهجۀ جنوبی آن راضی نبودند و آن را آزاردهنده می‌دانستند زیرا یک نوع دوگانگی زبان و لهجه را در داستان حس می‌کردند و اعراب‌گذاریی کمِ داستان را برای ادای بهتر آن لهجه‌های ناشناخته، امتیاز منفیِ هستی به‌حساب می‌آوردند.[۱۳]
زاویۀ دید اول شخص در داستان و سبک رئالیستی از نظر بیشتر منتقدان کوچک سبب باورپذیرترشدن داستان بود که این نکته مثبتی برای رمان به‌حساب می‌آید.[۱۳]
پسران هم‌سن هستی نیز بر این باور بودند که با وجود دختربودنِ هستی اما به‌دلیل حالات روحی، آرزوها و نیز رفتاری که از خود بروز می‌داد، او را به دنیای پسران نزدیک‌تر کرده بود.[۱۳]
طولانی‌بودنِ بخشِ اولِ داستان و دیالوگ‌های بسیار در آن خسته‌کننده و ملال‌آور بود و مثال‌های زیادی که راوی در گفت‌وگو‌هایش می‌آورد جالب نبود. از نظر بیشتر بچه‌ها حجم مناسب داستان از عوامل مثبت کار بود.
نقطۀ قوتی که بیشتر منتقدان کوچک هستی یک صدا با هم فریاد می‌زدنند، همان شخصیت‌پردازی قدرتمند کتاب بود.[۱۳]

هستی رمان پرمخاطب

دوازده قاب برای هستی

آثار کارگاه تصویرگری رمان «هستی» در قالب کتابی هم‌زمان با هفتۀ دفاع‌ِمقدس از سوی کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان منتشر شد.
کارگاه تصویرگری «هستی» برگرفته از اثر فرهاد حسن‌زاده در سال۱۳۹۱ برگزار شد و در این کارگاه ۱۲ تصویرگر با حضور نویسندۀ اثر برای آشنایی بیشتر با داستان کتاب «هستی» به خلق تصاویری پرداختند و این درحالی است که بستر داستان‌ رمان هستی واقعۀ بزرگ دفاع‌مقدس است و زندگی جسورانه و شیطنت‌های بچه‌گانۀ هستی، شخصیت اصلی این رمان، هم‌زمان با جنگ تحمیلی، مشقت‌هایی را برای او به وجود می‌آورد.
بر همین اساس ماحصل کارگاه تصویرگری رمان هستی در خرداد۹۲ و به مناسبت سال‌روز آزادسازی خرمشهر در قالب نمایشگاهی به مخاطبان معرفی شد و هم‌اینک نیز انتشارات کانون کتابی را برای معرفی این کارگاه و تصاویر خلق شده در آن منتشر کرده‌ است.
علاقه‌مندان علاوه بر مطالعۀ زندگی‌نامۀ فرهاد حسن‌زاده، با تصویرگران این کارگاه نیز آشنا می‌شوند، ضمن آنکه هر تصویر در کنار متن آن قرار گرفته تا این کتاب کاربردی جامع‌تر برای مخاطبان و علاقه‌مندان پیدا کند.
انتشارات کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان اعلام کرده‌ است که با توجه به انتشار نسخۀ انگلیسی رمان «هستی» و انتخاب فرهاد حسن‌زاده به عنوان نامزد جایزۀ آسترید لیندگرن، انتشار اثری که بتواند از نگاهی دیگر به آثار این نویسندۀ نام‌آشنا بپردازد ضروری به نظر می‌رسد و آثار گروهی تصویرگران و ثبت نظرها و نگاه آنان به این اثر می‌تواند نگاهی دیگر به وجوه مختلف این اثر ممتاز ادبی باشد.
این اثر هفت‌هزارتومان قیمت دارد و قابل خریداری از تمامی فروشگاه‌های کانون پرورش فکری در سراسر کشور است.[۱۴]




رمان هستی به زبان انگلیسی خواندنی می‌شود



وقتی هستی انگلیسی حرف میزند

رونمایی از ترجمۀ انگلیسی هستی در تبریز

ترجمۀ رمان «هستی» از مجموعه «رمانِ نوجوانِ امروز» از کانون پرورش کودکان‌ونوجوانان با حضور بیش از ۶۰ تن از نویسندگانِ حوزۀ ادبیات، در تبریز رونمایی شد.[۱۵]
مدیر عاملِ کانون با اشاره به افزایش علاقه‌مندیِ نوجوانان به مطالعۀ رمان‌های ایرانی تاکید کرد: زمانی خواندن رمان‌های خارجی در کتابخانه‌ها و مراکز فرهنگی‌‌وهنری‌ِ کانون به‌شدت رواج داشت، اما سرانجام نیم‌قرن تجربه و سابقۀ کانون به کمکِ ما آمد تا بتوانیم آثار ایرانی را به سراسر کشور و بیش از یک هزار کتابخانه و مرکز فرهنگی خود ببریم.[۱۵]
فرهاد حسن‌زاده نویسندۀ رمان «هستی» نیز در این جمع به سخنرانی پرداخت و گفت: خوشحالم که محور این جمع امروز، رمانِ من است و از آن خوشحال‌ترم به خاطر اینکه رمان‌ نوجوان‌ِ امروز در یک مسیر معمولی حرکت نکرده و درجا نزده‌ است.[۱۵]
این نویسنده کودکان‌ونوجوانان با بیان اینکه «زبان همیشه بین فرهنگ‌ها فاصله انداخته است» اظهار داشت: یکی از کارکردهای مناسب رمانِ نوجوان‌ِ امروز، تصویرگری خوب است. با تصویر، بهتر از متن می‌شود با مردمِ دنیا سخن گفت و حالا که آثار این مجموعه در دست ترجمه قرار گرفته است، می‌توانیم با مردم دنیا با زبان خودشان صحبت کنیم.[۱۵]
مترجم این کتاب نیز در سخنان کوتاهی با طرح موضوع «ترجمۀ معکوس» گفت: خوشحالم که کانون پرورش فکری این بستر را فراهم کرد که بشود با ترجمۀ معکوس، کتاب‌هایمان را به اقصی نقاط دنیا بفرستیم.
ترجمۀ هستی در قالب دهمین سفر از سری سفرهای نقدوبررسی رمان‌های نوجوان‌ِ امروزِ کانون است و ترجمۀ موفق آن ناشی از شناخت مترجم از بازارهای جهانی است .[۱۵]
حسن‌زاده بیان کرد من و مترجمِ «هستی» بارها برای ترجمۀ دقیق و درست این رمان جلسه گذاشتیم و صحبت کردیم زیرا رمان من پر است از واژه‌های بومی و محلی و تلاش زیادی می‌خواهد تا تمام حس‌های رمان را به زبان بیگانه منتقل کرد.[۱۵]

هستی در نگاه منتقدان

هستی در بوتۀ نقد

جلسۀ نقد رمان «هستی» نوشته فرهاد حسن‌زاده، با حضور محمدرضا گودرزی، فرزانه رحمانی و نویسنده اثر در فرهنگ‌سرای انقلاب اسلامی برگزار شد.
رحمانی در ابتدای این برنامه گفت: «هستی» یک رمان رئالیستی است و از عهده بازنمایی واقعیات برمی‌آید، شخصیت‌‌پردازی در این اثر بسیار مهم است و به نظرم نوعی تاریخ‌نگاری و جهان شخصیت‌هایش است ویک نکته خوب هم که در پرداخت شخصیت‌ها وجود داشت، توصیف‌های درونی‌شان بود.
من عنوان هستی را که برای این رمان انتخاب شده، پسندیدم؛ نویسنده می‌توانست همان نامی را که پدر هستی او را با آن صدا می‌زند، برای رمان انتخاب کند، ولی همین تضاد نشانه‌ای از رنج‌کشیدن است.
گره‌گشایی هم در فصل‌ فرجامین کار اتفاق می‌افتد، در خصوص راوی هم باید بگویم که بهترین زاویۀ دیدی که نویسنده می‌توانست انتخاب کند، اول شخص بود، از آنجایی که هستی شاهد روزهای اولیۀ جنگ بوده، انتخاب این نوع راوی به متن اصالت می‌دهد و کنش‌های آن زمان را به صورت یک گزارش دسته اول، ارائه می‌دهد. راوی، بارعاطفی داستان را هم خیلی خوب پیش می‌برد، غیر از ایجازی هم که در کلامش وجود دارد، بیان واقعیات است که به قصه اهمیت می‌دهد.
نویسنده حتی در رمان هستی برای شخصیت‌های زن و مرد برابری قائل شده‌ است، و یک نکته خوب هم که در پرداخت شخصیت‌ها وجود داشت، توصیف‌های دورنی‌شان بود.
یکی از ویژگی‌های مهم این رمان، نثر و زبان آن است که استفاده از ضرب‌المثل‌های جنوبی هم زیرمجموعه این نکته مثبت قرار می‌گیرد، پس‌زمینۀ «هستی» هم علی‌رغم این که با زبان معیار فاصله دارد، ولی چون از زبان یک نوجوان بیان می‌شود، قابل پذیرش است.
نکتۀدیگر این که اگر کسی این رمان را از دیدگاه اصالت زن بررسی کند، برایش جالب خواهد بود و در ذهنش ماندگار می‌شود و به نظرم،رسالت اصلی یک کتاب همین است؛ چون اگر خواننده آن را بخواند و به زودی از یادش برود، نمی‌توان آن را کتابی قدرتمند و تاثیرگذار دانست.[۱۶]


هستی و پروانۀ زرین بهترین فیلم‌نامه

وقتی هستی فیلم می‌سازد

هنرمند بوشهری نوشاعبدالله زاده که از فعالان تئاتر کودک‌ونوجوان و در رشتۀ فیلم‌سازی است، و توانسته در جشنواره‌های مختلف مقام‌های برتری را کسب کند، در سی‌امین جشنوارۀ بین‌المللی فیلم کودک‌ونوجوانِ اصفهان با فیلم‌نامۀ «هستی» در بخش اقتباسی و اندیشه‌های نوِ این جشنواره توانست مقامِ نخست را به‌دست آورد و پروانۀ زرین بهترین فیلمنامه را کسب کرد.
عبدالله زاده، این فیلمنامه را براساس رمان «هستی» اثر فرهاد حسن‌زاده اقتباس کرده‌ بود.[۱۷]

دوربین مدار بسته مخاطبان و رمان‌هستی

رمان‌های کانون زیر نگاه دوربینِ مدار بسته

سه رمان هستی نوشتۀ فرهاد حسن‌زاده، گردان قاطرچی‌ها نوشتۀ داوود امیریان و توران تور نوشتۀ عباس جهانگیریان از سوی اعضای نوجوان مراکز کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان‌‌‌‌ استان تهران به‌عنوان برترین رمان‌های نوجوان امروز برگزیده شد.

داوران نوجوان این طرح، کتاب‌های برتر خود را براساس معیارهایی مانند میزان لذت از متن، انتخاب مناسب موضوع داستان، ایجاد کشمکش و هیجان مناسب در قصه، کیفیت فضاسازی داستان، شخصیت‌‌پردازی مناسب، کیفیتِ پایان داستان، کیفیتِ آغاز داستان و کیفیتِ گفت‌وگوهای داستانی برگزیده‌اند.
برهمین‌اساس، رمان هستی از ۱۰۰ امتیاز درنظر گرفته‌‌شده حایز ۸۴.۳۶ امتیاز شد و در صدر جدول انتخاب‌های این نوجوانان قرار گرفت.
حسن‌زاده که رمان هستی او نه تنها مورد استقبال واقع شده‌ بود بلکه با ۱۶هزار بار امانت توسط اعضای کانون سراسر کشور به عنوان پرمخاطب‌ترین رمان نوجوان امروز هم شناخته می‌شود نیز در سخنانی، جایزۀ مخاطبان را بهترین و سالم‌ترین جایزه‌ای دانست که تاکنون به وی اهدا شده‌است و افزود: من تاکنون ۲۵جایزه برای کتاب‌هایم دریافت کرده‌ام و معتقدم، مخاطبان بهترین داور هستند و مانند برخی از داوری‌های بزرگسالان مسائلی را که به کتاب ارتباط ندارد لحاظ نمی‌کنند.
وی از نوجوانان به ویژه دختران که کتاب هستی را موشکافانه مطالعه‌ و آن را انتخاب کرده‌اند تشکر کرد و ادامه داد: در بسیاری از مکان‌های عمومی با این جمله روبه‌رو می شویم که این مکان مجهز به دوربین مدار بسته می‌باشد. من فکر می‌کنم این داوری همان دوربین مدار بسته‌ا‌ی است که ما و عملکرد ما را به دقت نگاه می‌کند.[۱۸]

رمان‌های کانون و نگاه مخاطبان

فقط ۵ثانیه زمان دارید

نویسنده‌ای که تمام زحماتش را با نام «هستی» در امور انتشارات کانون برای مخاطبان کودک‌ونوجوان و حتی بزرگسالان منتشر نموده‌ است، بی‌شک آنقدر هوشمندانه آغاز رمان ۲۶۲ صفحه‌ای‌اش را خوب، گیرا و اثرگذار شروع می‌کند که خواننده تا پایان، رمان را یک‌نفس بخواند و کتاب را زمین نگذارد همان‌طور که سندی داچل می‌گوید: فقط ۵ثانیه زمان دارید تا خوانندۀ داستانتان را جذب کنید و یا برای همیشه از دستش بدهید و این ۵ثانیه برای خواندن پاراگراف اول داستان است.

:دستم شکسته بود..
دست شکسته‌ام توی گچ بود
و از گردن آویزان
تازه درد هم می‌کرد
ولی جرئت جیک زدن نداشتم از ترس بابا..[۱۹]
داستان در همان ابتدا موضوع محوری داستان خود را‌ یعنی دختری که دلش می‌خواهد پسر باشد برای خواننده بیان کرده و به اصطلاح یقۀ او را می‌گیرد و تا پایان داستان با خود همراه می‌کند.
شروع داستان، آغاز راهی است که مخاطب را تا رسیدن به انت‌ها، تشویق می‌کند و حرکت می‌دهد همان راهی که حسن‌زاده انتخاب کرده که از انرژی‌ها و انگیزه‌ها برای حرکت کردن و قدم زدن تا رسیدن به انتهای رمان لبریز است.[۹]

هستی برترین رمان مخاطبان کانون پرورش فکری

رمان «هستی» نوشتۀ فرهاد حسن‌زاده با کسب نظر اکثریت بیش از ۳هزار مخاطبِ کانون، برترین رمان کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان در سال جاری شناخته شد.[۲۰]

هستی برای پنجمین بار منتشر شد

انتشارات کانون پرورش فکری پس از استقبال بی‌نظیر مخاطبان از رمان هستی طی سال‌های گذشته، امسال در شمارگان ۵۰۰۰نسخه رمان هستی را منتشر و راهی بازار کتاب کرد.
لازم به ذکر است چاپ اول این کتاب در اسفند ۱۳۸۹ با شمارگان ۱۵۰۰۰نسخه منتشر شد و تاکنون ۳۵۰۰۰نسخه از رمان هستی به‌چاپ رسیده است.[۲۱]



حسن‌زاده و آستریدلیندگرن

جوایز کتاب

هستی جوایز بی‌شماری را از آن خود کرده است؛ جوایزی مانند:

  1. برگزیدۀ مخاطبان کانون پرورش فکری کودک‌ونوجوان
  2. برندۀ نشان لاک‌پشت نقره‌ای جشنوارۀ کتاب لاک‌پشت پرنده
  3. برگزیده‌شدن در شورای کتاب کودک
  4. برگزیدۀ بهترین فیلمنامۀ اقتباسی جشنوارۀ فیلم کودک‌ونوجوان اصفهان
  5. نامزد کتاب سال ایران
  6. نامزد کتاب سال شهید غنی‌پور
  7. نامزد کتاب سال کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان

درخشش فرهاد حسن‌زاده، در نامزدشدن جایزۀ اندرسن و آسترید لیندگرن هم از جملۀ جوایز جهانی این نویسنده می‌باشد.[۲۲]

حسن‌زاده و جایزۀ هانس‌کریستین‌اندرسن

شناسنامه هستی

رمان هستی نوشتۀ فرهاد حسن‌زاده از جمله رمان‌های نوجوان امروز توسط کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان در سال ۱۳۸۹ منتشر شد.
این رمان که از جمله رمان‌های پرمخاطب از نگاه مخاطبان کودک‌ونوجوان است، جوایز بی‌شماری را هم از آن خود کرده‌ است و حتی دوسال بعد از انتشار آن‌ توسط کانون پرورش فکری، به کسب جوایزی چون نشان‌ لاک‌پشت نقره‌ای در سال ۱۳۹۱ و لوح ویژه از شورای کتاب و برگزیدۀ اول جایزه مخاطب نوجوان در همان سال شده‌ است.
به‌دلیل پرمخاطب‌بودن کتاب، رمان هستی در سال ۱۳۹۲ به زبان انگلیسی نیز چاپ گردید که این امر رمان پرطرفدار هستی را خواندنی‌تر کرد.
رمان هستی در سال ۸۹ در تیراژ عالی پانزده‌هزار جلد ودر ۲۶۴ صفحه و به قیمت مناسب دوهزار و هشت‌صد تومان در مراکز فرهنگی هنری سراسر کشور قابل دسترسی بود و اینک قیمت آن به یازده‌هزار و پانصدتومان افزایش یافته‌ است.
کم پیش می‌آید در حوزۀ ادبیات کودک‌ونوجوانِ ما کتابی منتشر شود که بتواند با آثار ترجمه رقابت کند؛ چه از نظر انتخاب سوژه و پرداخت، چه در زمینۀ جذب مخاطب و «رمان هستی»، یکی از موفق‌ترین نمونه‌های رمان نوجوان تالیفی در سال‌های اخیر است.[۲۳][۲۴][۲۵][۹]

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ «هستی رمان نوجوان امروز». 
  2. «رمان هستی نوشتۀ فرهاد حسن‌زاده». 
  3. «انتشار رمان هستی به زبان انگلیسی». 
  4. «رمان هستی به زبان ترکی استانبولی خواندنی می‌شود». 
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ ۵٫۵ ۵٫۶ ۵٫۷ «پسری که دختر شد-همشهری آنلاین». 
  6. «مدال‌های طلایی‌رنگ فرهاد حسن‌زاده». 
  7. «نویسندۀایرانی و جوایز جهانی». 
  8. «کمی دربارۀ حسن‌زاده». 
  9. ۹٫۰۰ ۹٫۰۱ ۹٫۰۲ ۹٫۰۳ ۹٫۰۴ ۹٫۰۵ ۹٫۰۶ ۹٫۰۷ ۹٫۰۸ ۹٫۰۹ ۹٫۱۰ ۹٫۱۱ ۹٫۱۲ ۹٫۱۳ ۹٫۱۴ ۹٫۱۵ ۹٫۱۶ ۹٫۱۷ ۹٫۱۸ ۹٫۱۹ ۹٫۲۰ ۹٫۲۱ ۹٫۲۲ ۹٫۲۳ ۹٫۲۴ ۹٫۲۵ ۹٫۲۶ ۹٫۲۷ ۹٫۲۸ ۹٫۲۹ ۹٫۳۰ «نگاهی به رمان هستی». 
  10. فرهاد حسن‌زاده، هستی، ۷.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ ۱۱٫۲ «همه چیز با جنگ شروع می‌شود». 
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ ۱۲٫۳ ۱۲٫۴ ۱۲٫۵ ۱۲٫۶ ۱۲٫۷ «خلاصۀ داستان هستی». 
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ ۱۳٫۳ ۱۳٫۴ ۱۳٫۵ ۱۳٫۶ «نقاط قوت هستی خانم». >
  14. «دوازده قاب برای هستی». 
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ ۱۵٫۳ ۱۵٫۴ ۱۵٫۵ «رونمایی از ترجمۀ هستی در تبریز». 
  16. «هستی در بوتۀ نقد». 
  17. «فیلم‌نامۀ اقتباسی هستی پروانۀ زرین بهترین فیلم‌نامه را کسب کرد». 
  18. «رمان‌های کانون زیر نگاه دوربین مداربسته». 
  19. فرهاد حسن‌زاده، هستی، ۱۱.
  20. «هستی برترین رمان از نگاه مخاطب نوجوان». 
  21. «هستی برای پنجمین بار منتشر شد». 
  22. «جوایز رمان هستی». 
  23. «شناسنامه هستی». 
  24. «گزارشی از مشخصات رمان هستی». 
  25. «معرفی رمان هستی». 

منابع

  1. رمان هستی. کانون پرورش فکری کودکان‌ونوجوانان. ۱۳۸۹. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۹۱-۶۲۴-۴.

پیوند به بیرون

  1. «هستی رمان نوجوان امروز». خانۀ کتاب. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  2. «رمان هستی نوشتۀ فرهاد حسن‌زاده». کتاب‌خون. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  3. «انتشار رمان هستی به زبان انگلیسی». خبرگذاری کتاب ایران، ۹فروردین۱۳۹۲. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  4. «رمان هستی به زبان ترکی استانبولی خواندنی می‌شود». باشگاه خبرنگاران جوان، ۹دی۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  5. «همه چیز دربارۀ فرهاد حسن‌زاده». بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  6. «نویسندۀایرانی و جوایز جهانی». پرتال کودک‌ونوجوان. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  7. «کمی دربارۀ حسن‌زاده». کتابک. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  8. «نگاهی به رمان هستی». شهرکتاب آنلاین. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  9. «خلاصۀ داستان هستی». 
  10. «همه چیز با جنگ شروع می‌شود». کانون فرهنگی چوک، ۲۵مهر۱۳۹۰. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  11. «خلاصۀ داستان هستی». کتابک. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  12. «نقاط قوت هستی خانم». خبرگذاری کتاب ایران، ۱خرداد۱۳۹۱. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  13. «پسری که دختر شد-همشهری آنلاین». همشهری آنلاین، ۲۷شهریور۱۳۹۰. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  14. «دوازده قاب برای هستی». کانون پرورش فکری کودک‌ونوجوان. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  15. «رونمایی از ترجمۀ هستی در تبریز». پایگاه خبررسانی قانون، ۳۰اردیبهشت۱۳۹۲. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  16. «هستی در بوتۀ نقد». کانون پرورش فکری کودک‌ونوجوان. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  17. «فیلم‌نامۀ اقتباسی هستی پروانۀ زرین بهترین فیلم‌نامه را کسب کرد». خلیج فارس، ۱۷تیر۱۳۹۶. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  18. «رمان‌های کانون زیر نگاه دوربین مداربسته». پایگاه خبری کودک‌ونوجوان، ۲۲آبان۱۳۹۱. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  19. «هستی برای پنجمین بار منتشر شد». خبرگذاری مهر، ۲۱آبان۱۳۹۱. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  20. «جوایز رمان هستی». فرهاد حسن‌زاده. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  21. «شناسنامۀ هستی». کتابراه. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  22. «گزارشی از مشخصات رمان هستی». شهر کتاب آنلاین. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸. 
  23. «معرفی رمان هستی». کتابک. بازبینی‌شده در ۲۳مرداد۱۳۹۸.