قصههای مجید
قصههای مجید | |
---|---|
نویسنده | هوشنگ مرادی کرمانی |
ناشر | معین |
محل نشر | تهران |
موضوع | ادبیات کودک |
سبک | طنز |
سری | پنج جلدی قصههای مجید |
قصههای مجید معروفترین اثر نویسندهٔ کودک و نوجوان، هوشنگ مرادی کرمانی است. قصههای مجید دربارهٔ زندگی پسر نوجوانی به نام مجید است که همراه مادربزرگش در روستایی در کرمان زندگی میکند. این کتاب مجموعاً ۳۸ داستان دارد که بهشیوة اول شخص از طرف خود مجید با زبانی طنزآلود روایت میشود.
قصههای مجید اولین اثر هوشنگ مرادی کرمانی است. این اثر از زبان پسر نوجوانی به نام مجید که همراه مادربزرگش در کرمان زندگی میکند، روایت میشود. از آنجا که این اثر توسط کیومرث پوراحمد به شکل سریال تلویزیونی در آمده است از شهرت خوبی برخوردار است. سبک کتاب طنزآمیز همراه با ضربالمثلها و اصطلاحات عامیانه است. این کتاب به چند زبان ترجمه شده است و چندین جایزه داخلی و خارجی را از آن خود کرده است. کتاب مجموعا داستان دارد که اگرچه پیوستگی ندارند ۳۸ اما سیر بزرگ شدن مجید را منتقل میکند.
برای کسانی که کتاب را نخواندهاند
آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب
داستانک جذاب: مجید کتاب هوشنگ مرادی کرمانی، پسربچه است کرمانی اما مجید سریال، اصفهانی است. کیومرث پوراحمد کارگردان مجموعه که خودش اصفهانی بوده به دلیل نزدیکی اصفهان به تهران، اصفهان را برای ساخت سریال انتخاب کرد تا بتواند نگاتیوها را سریع تر به تهران برساند. تصمیمی که البته صدای کرمانیها را در آورد؛ اما با این حال فیلمنامه را پور احمد مینوشت و به مرادی کرمانی میداد تا ویرایشاش کند. هوشنگ مرادیکرمانی در مطلبی در جایی نوشته: من مدیون کسانی هستم که این سریال را ساختند و از آنها بیشتر مدیون مردم اصفهان اما دروغ چرا، ته دلم خودم هم دوست داشتم این کار در کرمان ساخته شود؛ چراکه کرمانیها قصههای مجید را اثر ملی خودشان میدانند و به من لطف زیادی داشتهاند. از من مجسمه ساختند، دبیرستان و مدرسه به نام من زدند و اگر میشد من هم در جواب این کار را بکنم، خیلی خوب میشد. با این حال به کرمانیها یک ضربالمثل کرمانی میگویم: درختش پابرجا باشه، میوهاش را هر کی میخواد، بخوره! [۱]
یک بند در معرفی خلاصهٔ کتاب (بدون رجوع به اطلاعات شناسنامهای)
قصههای مجید در شهر کرمان روایت میشود. مجید پسربچهای است که مادر و پدرش را از دست داده و با بیبی پیرش زندگی میکند. او عاشق کتاب، فیلم و بازیگری است و آرزو دارد نویسنده شود. در بین درسهایش، انشا را خیلی خوب مینویسد و نمرهاش همیشه خوب است. اما در برخی دروسش ضعیف است . بیبی و مجید با حقوق بازنشستگی پدربزرگ مجید روزگار میگذرانند و همچنین بیبی با بافتن ژاکت و مجید با کار در یک نانوایی در اوقات فراغتش، کمک خرج خانه هستند.ماجراهایی که برای او و بیبی پیش میآید، با زبانی ساده و صمیمی روایت شده است. عنوان داستانهای این مجموعه از این قرار است: عاشق کتاب، گربه، ژاکت پشمی، طبل، دعوت، سلمانی سوم، سماور، سفر، عکس یادگاری، آرزوها، دوچرخه، انشانویس، توپ، سفرنامهی اصفهان، تسبیح، اسکناس صدتومانی، طفل معصوم، عیدی، زبانبستهها، ناف بچه، ماهی، خوابنما، یاد، تشویق، طلبکار، ناظم، هندوانه، شهرت، اردو، بیل، آبگوشت، کراوات، خیاط، کتابخوان، نان، سبیل، نمره، دعوا و آینهی قلب. [۲]
گزارشی از شخصیت حاضر در کتاب داستان- گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر- گزارشی از فصلهای کتاب پژوهش
دلیل شهرت
هوشنگ مرادی کرمانی مدتی در رادیو کار کرده است. قصههای مجید را هم برای برنامه خانوادهٔ رادیو ایران نوشته است. شهرت قصههای مجید از همین رسانهها میآید. چیزی که باعث شد تا از همان اول، این اثر طرفدار پیدا کند، وقتی بود که سریال قصههای مجید به کارگردانی کیومرث پوراحمد پخش شد، مردم ذوق زده شدند از این که آدمهای سریال، مثل خودشان حرف میزنند و رفتارشان در میان آنها مشابهت دارد. مرادی کرمانی نیز خود به این نکته اذعان دارد. [۳]
تقدیمشده به
کتاب را هوشنگ مرادی کرمانی به همهٔ مجیدها و بیبیهای ایران و همسر و پسرش تقدیم کرده است. [۴] در سال ١٣٧٣ برای چاپ معین این کتاب مقدمهای نیز نوشته است.
گزارشی از شخصیت حاضر در کتاب داستان- گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر- گزارشی از فصلهای کتاب پژوهش
چرا باید این کتاب را خواند
مجید کودکی دوازده ساله است که در آغاز بلوغ قرار دارد و بیانگر آرزوهای کوچک و بزرگ کودکان همسن خود است: کودکانی که در موقعیت اجتماعی پایین قرار دارند. [۵]
برای کسانی که کتاب را خواندهاند
داستانکها
مجوز
نشر و تغییر نام
جوایز
قصههای مجید جوایزی همچون کتاب برگزیدهٔ شورای کتاب کار کودک در سال ١٣۶٢ و ١٣۶٠، کتاب برگزیدهٔ سال ١٣۶۴، کتاب برگزیدهٔ مجلهٔ سروش نوجوان ١٣۶٧ و همچنین کیهان بچهها در سال ١٣٧٠ و کتاب برگزیدهٔ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال 1368 را از آن خود کرده است. [۶] همچنین داستان طبل از این کتاب در سال 2003 در مجلهٔ کریکت بهترین داستان میان داستانها شناخته شد. [۷]
جلسات نقد و بررسی
اهدا
بازتاب در توئیتها و نوشتههای مجازی
اشاره به کتاب در کلام افراد مشهور
تقریظ و مقدمههایی بر کتاب
هوادری
استحال و اقتباس
هوشنگ مرادی کرمانی سال ۱۳۵۳ مجموعهی قصههای مجید را برای رادیو نوشت. اجرای رادیویی قصههای مجید پنجشنبهها روی آنتن میرفت. در این نمایش رادیویی، ژاله علو، نقش بیبی را داشت. ساخت مجموعهٔ تلویزیونی مجید با الهام از همین کتاب در ۱۴ اسفند سال ۶۹ به کارگردانی کیومرث پوراحمد کلید خورد. ساخت این مجموعه یک سال زمان برد و پس از آن در ظهرهای جمعه سال ۱۳۷۱ از شبکهٔ اول پخش شد و توانست محبوبیت زیادی میان کودکان و بزرگسالان پیدا کند. سریال قصههای مجید به طور کامل ۹ قسمت داشت. این مجموعهٔ تلوزیرونی شامل این قسمتهاست: ژاکت (بر اساس قصهٔ ژاکت پشمی)، ورزش (بر اساس قصهٔ نمره)، اردو (بر اساس قصهٔ اردو، بیل، آبگوشت)، سفرنامه شیراز (بر اساس قصههای سفرنامهٔ اصفهان و سفر)، بهانه (بر اساس قصهٔ کراوات)، خواب نما (بر اساس قصهٔ خواب نما)، ملخ دریایی (بر اساس قصهٔ ماهی)، لباس عید (بر اساس قصهٔ خیاط) یک بعد از ظهر گرم (بر اساس قصهٔ هندوانه). [۱] اما افزون بر این ۹ قسمت، ۲ فیلم «شرم» و «صبح روز بعد» هم ساخته شد که بارها و بارها از تلویزیون پخش شدهاند. در سال ۱۳۷۲ کیومرث پوراحمد فیلم دیگری به نام نان و شعر بر اساس داستانی از قصههای مجید ساخت.
سالشمار کتاب
خلاصهٔ مفصلتر کتاب در حد دو بند
خلاصهٔ برخی از مجموعهٔ ۳۸ داستان کتاب که با زبانی طنز و عامیانه نوشته شده است از این قرار است:
عاشق کتاب:در نخستین داستان کتاب، مجید مجذوب داستان چند برگ کاغذی میشود که بقال سرکوچه تنباکو را توی آن پیچیده و به او داده است. مجید دنبال کتاب میگردد و علاقهمند به نوشتن میشود. همین امر را مرادی کرمانی بهانهٔ ادامه کتاب میکند و گویی مجید به این دلیل این کتاب را نوشته است.
آرزوها: مجید همیشه سربه زیر راه میرود. برخی فکر میکنند برای مشکل بینایی این کار را میکند و برخی هم فکر میکنند برای خجالتی بودن اوست. اما وقتی یک بار به اسبی برخورد میکند دلیل اصلی سربهزیر بودن خودش را به بیبی میگوید. یک بار که سرش پاین بوده پولی پیدا میکند و با آن کباب میخرد، در نتیجه هنوز هم سرش را پایین میگیرد تا پول پیدا کند.
دوچرخه: در این قصه بیبی میخواهد مجید را در مدرسهٔ نزدیک خانهشان اسم نویسی کند اما از آنجا که از پس شهریهٔ این مدرسهٔ اعیانی برنمیآیند مدیر مدرسه قبولشان نمیکند و مجید مجبور است همچنان مدرسهٔ قبلیاش را برود که آن سر شهر است.در نتیجه یه راهحل دیگری فکر میکند.
انشانویس: مجید بیان میکند که انشایش از میان درسهایش خوب است برای همین به راه درآمدی از این راه فکر میکند. درنتیجه برای بچههای کلاس و همسایه انشا مینویسد. اما مشکل از جایی شروع میشود که مجید در یک شب قرار است سه تا انشا بنویسد و خاطرخواه هم پیدا میکند.
سفرنامه: در این داستان مجید همراه با بیبی به عیادت زن اکبر آقا میرود. اکبر آقا که راننده کامیون است از سفر بندرعباس برای آنها میگوید و به مجید پیشنهاد میدهد که با او فردا به اصفهان برود. مجید هم به بیبی اصرار میکند تا نهایتاً راضی میشود که مجید با کامیون اکبرآقا به اصفهان برود.
تسبیح: در این داستان مجید که جدول ضرب را یاد نمیگیرد فکر میکند یاد گرفتن جدول ضرب منوط به داشتن تسبیحی مثل تسبیح معلم اوست. معلم هر بار که از مجید جدول ضرب را میپرسد از این تسبیح استفاده میکند. مجید هم به بیبی اصرار میکند تا تسبیحی مثل تسبیح معلماش داشته باشد.
زبان بستهها: بیبی قرار است یک هفتهای نزد داییشان برود. در نتیجه مجید را تنها میگذارد. اما به مجید شش تومان میدهد تا برای مرغها و خروسها غذا بخرد. مجید هم به جای اینکه پول را خرج خورد و خوراک آنها کند برای خودش خوراکی میخرد.
خواب نما: هر محلهای آبکش مخصوص خودش را داشت. در محله مجید و بیبی عباس آقا آبکش محله بود. عباس آقا خیلی وقتها به بیبی کمک میکرد. نهایتا یک روز عباس آقا به رحمت خدا میرود. بیبی هم بسیار ناراحت میشود. یک شب مجید خواب عباس آقا را می بیند همراه با بیبی که چادر سفید پوشیده است.
طلبکار: قرار میشود بیبی برای خانه مهمان خانه درست کند. در نتیجه علی خشتمال میآید تا مهمان خانه را بسازد. مجید هم مجبور می شود به او کمک کند اما از او می خواهد تا به او هم پول بدهد. اول علی خشت مال راضی نمی شود اما نهایتاً قبول می کند که پول به او بدهد. مجید برای گرفتن این پول به دردسر میافتد.
ناظم: معلم کلاس دیگر نمیآید. ناظم هم تصمیم میگیرد به جای معلم سر کلاس بماند در نتیجه که به بچه ها میگوید درباره اینکه چه کسی بیشتر به مردم خدمت میکند انشا بنویسند. مجید مرده شور را انتخاب میکند که البته خیلی به مذاق ناظم خوش نمیآید.
شهرت: مجید چند وقتی است که شعرها و عکسش را به مجله های مختلف میفرستد تا برایش چاپ کنند. مجید هربار به به درک می رود تا ببیند شعرش چاپ شده یا نه. نهایتاً یک روز شعر و عکسش را در مجلهای که یک آقا از دکه گرفته است میبیند.
کراوات: بی بی و مجید دعوت میشوند تا به مراسم خواستگاری دختر خاله صغرا بروند. تصمیم میگیرند خیلی حفظ آبرو کنند. مجید هم فکر می کند بهتر است از احمد کروات قرض بگیرد تا با کراوات در مجلس حاضر شود.
سبیل: مجید از بچگی آرزو داشته تا سیبیل دار شود چرا که باعث میشود تا پشه ها و مگس ها وارد سوراخ دماغش نشوند. در نتیجه وقتی کمکم موهای تازه و نرمی پشت لبش سبز میشود روی آنها زغال میکشد تا بیشتر به نظر بیایند.
محل نوشته شدن در کتاب (در صورت مهم بودن این امر)
داستان انتشار کتاب (اوّلین بار در کجا و چگونه بوده است؟!)
سبک کتاب
راوی، شخصیت اصلی داستان، مجید است که تا حدودی از عنصر گفتوگوی شخصیت های داستانی در روایت برای تجسم بخشیدن به فضای داستانی بهره برده است. طرح داستانی در قصههای مجید با توجه به مضمون داستانها طرح ساده و شخصیت محور است یعنی تمامی عناصر داستانی در بازگویی حالات و کنشهای شخصیت اصلی داستان به کار گرفته شده است. زبان در مجموعه پنج جلدی قصه های مجید از نوع گفتاری است زبان گفتاری از زبان مردم سرچشمه میگیرد. ویژگیهای این زبان جملههای ساده کوتاه و گاه بریدهبریده است. قوام جان این زبان با تکهکلامهای خاص و ضربالمثلهای عامیانه تعیین میشود. ساخت نحوی در گزارههای داستانی از زبان گفتاری پیروی میکند این ساخت نحوی بیشتر از شکل سادهای که در زبان گفتاری است الگو گرفته است تا از هنجارگریزی هنری. (به شکل فاعل مفعول فعل) همچنین گزارههای داستانی بر اساس قالب زبان گفتاری گاهی کوتاه و یا حتی بریدهبریده شدهاند. تکرار واژهها و فعلها در ساختار نحوی جملهها در جهت القای حس به مخاطب از تاثیر خاصی برخوردار است. نویسنده با استفاده از تمهید ادبی مجاز واژهها را در مفهوم غیر از مفهوم اصلی به کار گرفته است. در قصههای مجید نویسنده از مجازهایی چون تشبیه کنایه و ضرب المثل و اصطلاحات عامیانه در زبان استفادهٔ بسیار کرده است. بیشتر این مجازها در زبان گفتاری عادت شده اند. بیان در تمامی داستانهای این مجموعه یکسان نیست در برخی از قصه های این مجموعه چون گربه بیان توضیحی بیان غالب در داستان است. در این داستان مجید ابتدا به شرح زندگانیشان می پردازد: توی خانه ما همهجور حیوانی بود همهجور که نه مثلا شیر و ببر و پلنگ و گرگ نبود، اما سگ و گربه و بلبل و بز بود. البته آن وقتها نگهداشتن حیوانهای اهلی توی خونهها آسان بود چرا که خانهها بزرگ و درندشت بود. در پارهٔ اولیهٔ داستان تنها چند گزاره بیانگر حس بیبی از دوری و روستای محل تولدش است که این گزاره ها در قالب بیان توصیفی واقع میشود. عمل داستانی وقتی آغاز میشود که مجید موجب سقوط قفس به پرنده میشود زبان این داستان زبان گفتاری است اما آرایش آن به گونهای است که بیان توضیحی در این داستان غلبه دارد. در داستان عیدی زبان گفتاری به گونهای طراحی شده است که در لحظهلحظهٔ داستان حس و عاطفه موج میزند از این رو بیانی توصیفی در این داستان خلق شده است. به عبارت دیگر با استفاده از زبان محاوره ضرب المثلها و کنایهها و به طور کلی زبان مردم کوچه و بازار این زبان تصویری پدیدار شده است. گزینش زبان گفتاری با موقعیت و ویژگیهای شخصیت اصلی قصهها یعنی مجید تناسب دارد.. استفاده نویسنده از طنز در زبان مجید سبب جاذبه بسیار شخصیت مجید شده است. گفتنی است که فضای داستان در برخی از داستانهای این مجموعه در حد یک پیش زمینه معرفی می شود. داستان به قطببندی اجتماعی توجه دارد و شخصیت اصلی داستان در قطب فرودست قرار دارد که در کنشهایش با شخصیتهای فرادست مقابله میکند. بسامد استفاده از ضرب المثل و اصطلاحات عامیانه بسیار بالاست در برخی از داستانها و متون توضیحی و در برابر برخی به دلیل آرایش و پیرایش زبان گفتاری بیان به سمت بیان توصیفی و روایتی گرایش دارد. [۵]
پیشینهٔ کتاب
پیرنگ
شخصیتپردازی
ویژگیهای مهم کتاب
الهام از شخصیتها
شخصیتهای اصلی
شخصیتهای فرعی
گزارشی از فروش کتاب
گزارشی از ترجمه به زبانهای دیگر
اولین اثری که از هوشنگ مرادی کرمانی به زبان انگلیسی ترجمه شده بود، داستان سماور از این مجموعه داستان است که برای یونیسف فرستاده شد. [۸] اين قصهها به زبانهای انگليسی، تركی، هلندی، عربی و كردی ترجمه شده. کل مجموعهٔ قصههای مجید نیز توسط کارولین کراسکری به انگلیسی ترجمه و در تابستان 2019 منتشر میشود. [۹]
اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریانسازیهای کتاب
نشستهای خبرساز دربارهٔ کتاب
اظهارنظرها
نقدهای مثبت
نقدهای منفی
اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران
گرچه مرادی کرمانی در برخی از داستانهای خود به خلق شخصیتهای رمانتیک نیز میپردازد اما موفقترین و ماندگارترین شخصیتهای داستانی آثار مرادی همانند شخصیت مجید در مجموعه قصه های مجید از شخصیتهای آبرونیک هستند. این شخصیت های کودک از الگوی شخصیت کودکان معمولی از قشر فرودست جامعه به وام گرفته شدهاند. در شخصیت مجید ما با مجموعه ای از تضادها روبرو هستیم که گاهی در فراز و نشیب ماجراهایی که برایش به وقوع میپیوندد این تضاد ها آشکار می شود. او گاهی به دلیل ضعف هایی که دارد با تحقیر خود مینگرد، اما در برخی از مواقع حسن خودشیفتگیاش به طور مضحکی در او تقویت میشود. مجید در مواقعی احمق و کودک جلوه میکند اما در مواقعی از همسالان خود باهوشتر به نظر میآید و درک فوق العاده را از خود نشان میدهد. اگرچه شخصیت مجید کنون بسیاری از تضادها و کشمکش هاست، اما شخصیتی ساده و طبیعی جلوه میکند. در واقع شخصیت مجید نماینده کودکان و نوجوانان نسل گذشته است کودکانی که در زیر سایه سنگین نظام نظم سالار جامعه و فرهنگ پدر سالار خانواده هیچگاه مجال ابراز عقیده و بلندپروازی ندارند. [۱۰]
هوشنگ مرادی کرمانی در سطح زبانی در سطح مفهومی و در سطح اشکال ادبی با استفاده از آشنایی زدایی قصه های مجید را به این درجه از طنز رسانده است. بهداد. «شگردهاي آشنايي زدايي در قصههای مجيد نوشتهٔ هوشنگ مرادي كرمانی». نامهٔ نقد، سومین همایش ملي نظريه و نقد ادبي در ايران. همچنین وی با استفاده از بازیهای کلامی، بازی با اعداد تلفظ غلط کلمه بازی با کلمات مترادف مولفههای دو معنایی ابهام تجاهلالعارف اسلوبالحکیم ایهام به طنز خود در داستان افزوده است.[۱۱]
نظرات داوری در مراسمهای گوناگون
اظهارنظر دیگر شخصیتها
نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب
مرادی کرمانیدر گلایه از دو دهه جلوگیری از راه نیافتن قصههای مجید به مدارس میگوید: «تا بیست سال بعد از نوشته شدنش اجازه ندادند به مدارس راه پیدا کند چون معتقد بودند مجید بی ادب است، دروغ میگوید، به بیبیاش میگوید تو و این بدآموزی دارد. چیزی که مجید برای مردم دارد این است که واقعی است. مردم حتی عیبهای خود را در مجید میبینند؛ دروغگویی، روراستی و پیچیدگی که در عین سادگی دارد. همین است که هست. من اصلاً سعی نکردم گرد و خاکش را بگیرم. مجید یک بچهٔ ایرانی به تمام معناست برای همین به دل نشسته و تبدیل شده به شخصیت ایرانی.[۳] همچنین مرادی کرمانی درجایی دیگر اشاره میکند که قصههای مجید بر مبنای واقعیت از زندگی خود من نگاشته شده است. [۱۲]
تأثیرپذیرفته از
تأثیرگذاشته بر
گزارشی از اقتباسهای هنری انجامگرفته در کتاب
فهرست امکان نامگذاریشده از روی نام کتاب
جملههای ماندگار کتاب
گفتم بله بیبی حق با توست چقدر خوب بود که من اصلا کله نداشتم هم خیال تو راحت بود و هم خیال من. کله داشتن هم تو این دور و زمونه باعث دردسره. کاش به جای کله یهخورده پول داشتم، بهتر نبود؟ (از داستان سلمانی سوم)
لبخند بانمکی زدم و گفتم بله یاد گرفتم که اگر دعوا بکنم دیگران هم توی زحمت میافتند و مهمان بدبخت هم باید گورش را گم کند و برود. ( از داستان سفر)
گفتم عقیدهات در مورد بند ناف بچه چیه؟ کمی اوقاتش تلخ شد اما خونسردیاش را از دست نداد و گفت: منو مسخره میکنی؟ گفتم: این حرفا چیه؟ من غلط بکنم شما را با این دم و دستگاه مسخره کنم. منظوری نداشتم. این قضیهٔ ناف بچه و انداختن جای خوب عقیده قدیمیهاست شما نظری ندارید؟ گفت: ناف بچه رو معمولاً میندازن دم سوراخ موش که باهوش بشه. حالا موضوع ناف چه ربطی به کار من نداره؟ گفتم: بلاخره یکی از مسائل ترقی آدمیزاده. خود شما هیچ وقت تحقیق نفرمودین که نافتون رو کجا انداختن؟ ( از داستان ناف بچه)
جوایز کتاب
مشخصات کتابشناختی
قصههای مجید را انتشارات معین هم در یک جلد و هم بهصورت مجموعهی پنججلدی در قطع رقعی منتشر کرده است. نخستین جلد از این مجموعه در سال 1353 منتشر شده است. آخرین چاپ این کتاب، چاپ سیودوم سال ۱۳۹۷ انتشارات معین است در ۶۸۰ صفحه. [۶] همچنین نشر کتاب سحاب نیز این مجموعه داستان را هم به صورت تکجلدی و هم پنج جلدی منتشر کرده است.
تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمع کل تیراز و ناشرانی که اثر را چاپ کردهاند
طراحی جلد و تصویرسازی
تغییرات طرح جلد در چاپهای مختلف
منبعشناسی (پایاننامه و مقاله نوشته شده دربارهٔ کتاب)
۱. شکوه حاجینصراله، سبک مرادی کرمانی از قصههای مجید تا لبخند انار، پژوهشنامهٔ ادبیات کودک و نوجوان شمارهٔ ۳۲ و۳۳. ۲. علی اکبر سامخانیانی، سیده زهرا موسوینیا، نقد رویکرد پدیدارشناختی هوسرلی در قصههای مجید مجله علمی پژوهشی مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز ، سال پنجم شمارهٔ دوم پاییز ۹۳. ۳. نگین بینظیر گفتمان قدرت و سازوکارهای تکنولوژی انضباطی: مطالعهٔ موردی، قصههای مجید، مجلهی علمی پژوهشی مطالعات ادبيات كودك دانشگاه شيراز سال نهم، شمارهٔ اول، بهار و تابستان ۹۷ پياپی ۱۷. ۴. علی صفایی و حسین ادهمی، نگاهی به مولفهها والگوهای طنز در آثار هوشنگ مرادی کرمانی. پژوهشنامهٔ ادب غنايی دانشگاه سيستان و بلوچستان سال سيزدهم، شمارهٔ ۲۴ بهار و تابستان ۱۳۹۴. ۵. لیلا هاشمیان و مهسا رجبیهمدانی، بررسی قصههای مجید از منظر تربیتی و اجتماعی. فصلنامهٔ پژوهشی زبان و ادب فارسی (ادب و عرفان). ۶. رامین محرمی، نادر حاجلو و مهدی شجلعیماسوله، تحليل روانشناختی شخصيتهای داستانيِ هوشنگ مرادی بر اساس نظریهٔ اریکسون. ادبپژوهی شمارهٔ ۱۵، بهار ۱۳۹۰. ۷. بهاره بهداد، شگردهای آشنايی زدايی در قصههای مجيد نوشتهٔ هوشنگ مرادی كرمانی، نامهٔ نقد، سومین همایش ملی نظريه و نقد ادبي در ايران. ۸. حسین ادهمی، بررسی و سیر تحول شخصیتپردازی کودکان در آثار هوشنگ مرادی کرمانی، (از ناتورئالیسم تا سورئالیسم) . یازدهمین گردهمایی بینالمللی ترویج زبان فارسی.
نوا، نما و نگاه
تصویر از صفحات کتاب
صدای نویسنده
تصویرهای ساختهشده دربارهٔ کتاب (فیلم و مستند)
طرحی از یکی از صحنههای کتاب
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ «معرفی کتاب و فیلم قصههای مجید».
- ↑ سامخانیانی. «نقد رویکرد پدیدارشناختی هوسرلی در قصههای مجید». مجله علمی پژوهشی مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز، ش. دوم (پاییز۹۳): ۵۷ تا۵۸.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ «راز شهرت یک کتاب محبوب».
- ↑ مرادی کرمانی، قصههای مجید.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ حاجینصراله. «سبک مرادی کرمانی از قصههای مجید تا لبخندانار». پژوهشنامهٔ ادبیات کودک و نوجوان، ش. ٣٢ و ٣٣، ١١٩ تا١۴١.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ «قصههای مجید».
- ↑ بهروزکیا. «پژوهشنامه». ادبیات کودک و نوجوان، ش. ٣٢ و ٣٣، ١١۶تا١١٨.
- ↑ «خالق داستانهای مجید در انگلیس جایزه گرفت».
- ↑ «English translation of The Stories of Majid».
- ↑ ادهمی. «بررسی و سیر تحول شخصیتپردازی کودکان در آثار هوشنگ مرادی کرمانی (از ناتورئالیسم تا سورئالیسم)». یازدهمین گردهمایی بینالمللی ترویج زبان فارسی، ۴۱۵تا ۴۱۸.
- ↑ . http://ensani.ir/file/download/article/20151215152711-9476-108.pdf.
- ↑ «گزارش مراسم تجلیل از كتابداران و ترویج گفتمان كتاب و كتابخوانی در رشت».