ویکی‌ادبیات:شیوه عبارات عربی

از ویکی‌ادبیات
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ دی ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۴۷ توسط طراوت بارانی (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

در اینجا برخی موازینی که باید هنگام نوشتن مقالات دربارۀ عبارات عربی معمول در فارسی رعایت کرد، می‌آید.

ترکیب‌های عربی

ترکیب‌های عربی متداول در زبان فارسی برابرِ قاعده‌ای که دارد، باید جدا نوشته شود. مانند:

درست غلط
ان‌شاءالله انشاءالله
علی‌حده (علی‌حَده) علیحِدَة
مع‌ذلک معذلک
علی‌رغم علیرغم
مع‌هذا معهذا
من‌جمله منجمله

طای مؤلَّف

حرف «ط» از حروف مخصوص عربی است و به‌کار بردن آن در کلمه‌های غیرعربی درست نیست. مانند:

درست غلط
اتاق اطاق
باتری باطری
تپیدن طپیدن
غلتیدن غلطیدن
تهماسب طهماسب
تهران طهران
اتریش اطریش
بلیت بلیط

حرف «ة» و «ه»

  • حرف «ة»، در آخر کلمه‌های عربی معمول در زبان فارسی، اگر تلفظ شود، در نوشتن به‌صورت تای کشیده (ت) می‌آید. مانند:
درست غلط
آیت آیة
رحمت رحمة
عزّت عزّة

گرچه برخی عبارت‌ها و ترکیب‌های عربی متداول در زبان فارسی از این قاعده مستثنی هستند و به‌صورت رایج در زبان عربی نوشته می‌شوند. مانند: رحمة‌الله علیه، دائرة‌المعارف، لیلةالقدر، بقیة‌الله.

  • در غیر نمونه‌های بالا اگر «ة» به‌صورت‌های بیانِ حرکت «ه» تلفظ شود، در این صورت از تمام قواعد نگارشی مربوط به آن تبعیت می‌کند.
درست غلط
آیه آیة/آیت
معاینه معاینة/معاینت
سیاره سیارة/سیارت
دایره دایرة/دایرت

ال

در واژه‌های زیر ال حذف می‌شود:

  1. بعد از ابن و بن و مؤنث آن بنت در تمام کلمات (ابن‌عربی، احمدبن‌حارث، زینب بنت محمد)؛
  2. بر سر نام‌های مختوم به یاء نسبت (بغدادی، شافعی)؛
  3. در نام‌هایی که آخرش ی نسبت بیاید و نام ماقبل آن خاص باشد (داود طائی، دعبل خزاعی)؛
  4. در نام‌های نَسَبی (عبدالله‌بن‌عباس، قاسم‌بن‌فضل، محمد بشیر، کعب اشرف، علی‌بن‌قاسم).

اما در این کلمات حذف نمی‌شود:

  1. در وسط القاب (ذات‌النطاقین، شیخ‌الحرم)؛
  2. اعلامی که جزء اول آن‌ها مختوم به ة باشد (علقمة الفحل، قرة العین)؛
  3. هرگاه از کنیه به‌عنوان نام کوچک استفاده شده باشد (ابوالحسن، ابوالقاسم).

در واژه‌های زیر اصل بر تابعیت از زبان عربی است، مگر در نمونه‌های استثنا که در عربی با ال به‌کار می‌روند؛ ولی در فارسی بدون ال مشهورترند:

  1. آن‌هایی که با ابو شروع می‌شوند (ابوالاسود دُؤَلی، ابوالعلاء مَعرّی؛ چند مثال از استثناها: ابولهب، ابودُلَف عِجلی)؛
  2. کلماتی که با ابن ابی شروع می‌شوند (ابن‌ابی‌العاص، ابن ابی الاشعث؛ چند مثال از استثناها: ابن ابی بکره، ابن ابی عامر)[۱]

پانویس

  1. شیوه‌نامهٔ ضبط اعلام. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، گروه نشر آثار. ۱۳۸۱. شابک ۹۶۴-۷۵۳۱-۱۵-X. از پارامتر ناشناخته |نام‌خانوادگی= صرف‌نظر شد (کمک); پارامتر |first1= بدون |last1= در Authors list وارد شده‌است (کمک)