[[پرونده:Oghabhatape60.jeld.02.jpg|بندانگشتی|200x200پیکسل|طرح روی جلد کتاب. انتشارات سوره مهر. چاپ دوم ۱۳۸۷]]
[[پرونده:Oghabhatape60.jeld.02.jpg|بندانگشتی|200x200پیکسل|طرح روی جلد کتاب. انتشارات سوره مهر. چاپ دوم ۱۳۸۷]]
[[پرونده:Oghabhatape60.jeld.03.jpg|بندانگشتی|200x200پیکسل|طرح پشت جلد کتاب. انتشارات سوره مهر. چاپ دوم ۱۳۸۷]]
[[پرونده:Oghabhatape60.jeld.03.jpg|بندانگشتی|200x200پیکسل|طرح پشت جلد کتاب. انتشارات سوره مهر. چاپ دوم ۱۳۸۷]]
کتاب «عقابهای تپه ۶۰» نوشته [[محمدرضا بایرامی]]، یک رمان در حوزه دفاع مقدس ویژه نوجوانان است که توانسته جوایز متعددی از جمله [[جایزه بهترین داستان دهساله ادبیات دفاع مقدس|جایزه بهترین داستان ده ساله ادبیات دفاع مقدس]] و [[جایزه ادب پایداری]] را از آن خود کند. این اثر با زبانی ساده و دلنشین، ماجرای نوجوانانی را روایت میکند که در میدان جنگ تجربه میاندوزند، به بلوغ میرسند و در عین حال با لحظاتی احساسی و آموزنده روبهرو میشوند. ویژگی برجسته این کتاب، نزدیک بودن فضای داستان، شخصیتها و گفتوگوها به دنیای نوجوانان است. نویسنده با مهارتی کمنظیر توانسته در قالب هفده فصل، مفاهیمی عمیق مانند ایثار، شجاعت و رشد شخصیتی را بدون القای حالتی تصنعی یا نصیحتگونه به تصویر بکشد. وی از نویسندگان پرکار در عرصه ادبیات دفاع مقدس به شمار میرود. نوشتار این نویسنده بهطورکلی ساده و روان است و در آثار وی بیش از آن که به خشونتهای جنگی پرداخته شود، بر ابعاد انسانی و روانی شخصیتها تمرکز داشته است و این ویژگی، آثار او را از دیگر نویسندگان جنگی متمایز میکند.
کتاب «عقابهای تپه ۶۰» نوشته [[محمدرضا بایرامی]]، یک رمان در حوزه دفاع مقدس ویژه نوجوانان است که توانسته جوایز متعددی از جمله جایزه بهترنین داستان ده ساله ادبیات دفاع مقدس و جایزه ادب پایداری را از آن خود کند. این اثر با زبانی ساده و دلنشین، ماجرای نوجوانانی را روایت میکند که در میدان جنگ تجربه میاندوزند، به بلوغ میرسند و در عین حال با لحظاتی احساسی و آموزنده روبهرو میشوند. ویژگی برجسته این کتاب، نزدیک بودن فضای داستان، شخصیتها و گفتوگوها به دنیای نوجوانان است. نویسنده با مهارتی کمنظیر توانسته در قالب هفده فصل، مفاهیمی عمیق مانند ایثار، شجاعت و رشد شخصیتی را بدون القای حالتی تصنعی یا نصیحتگونه به تصویر بکشد. وی از نویسندگان پرکار در عرصه ادبیات دفاع مقدس به شمار میرود. نوشتار این نویسنده بهطورکلی ساده و روان است و در آثار وی بیش از آن که به خشونتهای جنگی پرداخته شود، بر ابعاد انسانی و روانی شخصیتها تمرکز داشته است و این ویژگی، آثار او را از دیگر نویسندگان جنگی متمایز میکند.
== خلاصه اثر ==
== خلاصه اثر ==
خط ۹۶:
خط ۹۶:
* [[پرونده:Oghabhatape60.neshast.10.jpg|بندانگشتی|200x200پیکسل|نشست ادبی اعضای مراکز فرهنگی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. استان قزوین. ۱۳۹۵]]نشست جمعخوانی کتاب «عقابهای تپه ۶۰» در شهرستان اردبیل در سال ۱۳۹۷؛ این نشست جمعخوانی با هدف گرامی داشت هفته کتاب و کتابخوانی با حضور اعضای فعال کتابخانه عمومی نیار شهرستان اردبیل برگزار شد.<ref>[https://www.iranpl.ir/news/9973/%D8%A8%D8%AE%D8%B4%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D9%87 «بخشی از برنامههای کتابخانههای عمومی کشور در هفته نخست اردیبهشتماه»]. پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای کشور. ۱ اردیبهشت ۱۳۹۷</ref>
* [[پرونده:Oghabhatape60.neshast.10.jpg|بندانگشتی|200x200پیکسل|نشست ادبی اعضای مراکز فرهنگی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. استان قزوین. ۱۳۹۵]]نشست جمعخوانی کتاب «عقابهای تپه ۶۰» در شهرستان اردبیل در سال ۱۳۹۷؛ این نشست جمعخوانی با هدف گرامی داشت هفته کتاب و کتابخوانی با حضور اعضای فعال کتابخانه عمومی نیار شهرستان اردبیل برگزار شد.<ref>[https://www.iranpl.ir/news/9973/%D8%A8%D8%AE%D8%B4%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87-%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA-%D9%85%D8%A7%D9%87 «بخشی از برنامههای کتابخانههای عمومی کشور در هفته نخست اردیبهشتماه»]. پایگاه اطلاعرسانی نهاد کتابخانههای کشور. ۱ اردیبهشت ۱۳۹۷</ref>
* نشست «کتابخوان» در خسروشاه آذربایجان غربی در سال ۱۳۹۶؛ نشست «کتابخوان» کتابخانه عمومی شیخ سلارخسروشاه با حضور جمعی از اعضای این کتابخانه برگزار شد. کتابهای متعددی از دفاع مقدس همچون کتاب «عقابهای تپه ۶۰» نوشته محمدرضا بایرامی به مخاطبین معرفی و به اشتراک گذاشته شد.<ref>[https://www.iranpl.ir/print/6318/%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%AF «نشست «کتاب خوان» در کتابخانه عمومی شیخ سلار خسروشاه برگزار شد»]. پایگاه اطلاعرسانی کتابخانههای عمومی کشور. ۱۶ مهر ۱۳۹۶</ref>
* نشست «کتابخوان» در خسروشاه آذربایجان غربی در سال ۱۳۹۶؛ نشست «کتابخوان» کتابخانه عمومی شیخ سلارخسروشاه با حضور جمعی از اعضای این کتابخانه برگزار شد. کتابهای متعددی از دفاع مقدس همچون کتاب «عقابهای تپه ۶۰» نوشته محمدرضا بایرامی به مخاطبین معرفی و به اشتراک گذاشته شد.<ref>[https://www.iranpl.ir/print/6318/%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D8%AE%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%AF «نشست «کتاب خوان» در کتابخانه عمومی شیخ سلار خسروشاه برگزار شد»]. پایگاه اطلاعرسانی کتابخانههای عمومی کشور. ۱۶ مهر ۱۳۹۶</ref>
[[پرونده:Oghabhatape60.jeld.07.jpg|بندانگشتی|200x200پیکسل|جلد کتاب در ترجمه انگلیسی]]
== '''دلیل ترجمه اثر''' ==
== '''دلیل ترجمه اثر''' ==
این اثر به همت نشر مزدا و به قلم «قانونپرور» به زبان انگلیسی ترجمه شده است و اکنون چاپ هفتم آن در دسترس علاقهمندان قرار دارد. این کتاب از آثار برگزیده ادب پایداری بهشمار میآید و بیشک موفقیتهای کتاب مذکور، چه در استقبال علاقهمندان و مخاطبان و چه در کسب جوایز داخلی و بینالمللی، از دلایل ترجمه آن بوده است.<ref name=":4">[https://samanketab.roshdmag.ir/fa/article/22626/%D8%B9%D9%82%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%BE%D9%87-%DB%B6%DB%B0 «معرفی ترجمه کتاب: عقابهای تپه ۶۰»]. ساماندهی منابع آموزشی و تربیتی. ۴ خرداد ۱۳۹۸</ref>
[[پرونده:Oghabhatape60.jeld.07.jpg|بندانگشتی|200x200پیکسل|جلد کتاب در ترجمه انگلیسی]]این اثر به همت نشر مزدا و به قلم «قانونپرور» به زبان انگلیسی ترجمه شده است و اکنون چاپ هفتم آن در دسترس علاقهمندان قرار دارد. این کتاب از آثار برگزیده ادب پایداری بهشمار میآید و بیشک موفقیتهای کتاب مذکور، چه در استقبال علاقهمندان و مخاطبان و چه در کسب جوایز داخلی و بینالمللی، از دلایل ترجمه آن بوده است.<ref name=":4">[https://samanketab.roshdmag.ir/fa/article/22626/%D8%B9%D9%82%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%BE%D9%87-%DB%B6%DB%B0 «معرفی ترجمه کتاب: عقابهای تپه ۶۰»]. ساماندهی منابع آموزشی و تربیتی. ۴ خرداد ۱۳۹۸</ref>
بخش «آخرین تأمین» از کتاب «عقابهای تپه ۶۰» از سوی معاونت ادبیات و انتشارات اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان البرز به زبان انگلیسی ترجمه شده است.<ref>[https://www.ibna.ir/news/170651/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C «ترجمه «آخرین تأمین» برای آموزشگاههای زبان انگلیسی»]. ایبنا. ۲۰ خرداد ۱۳۹۲</ref>
بخش «آخرین تأمین» از کتاب «عقابهای تپه ۶۰» از سوی معاونت ادبیات و انتشارات اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان البرز به زبان انگلیسی ترجمه شده است.<ref>[https://www.ibna.ir/news/170651/%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C «ترجمه «آخرین تأمین» برای آموزشگاههای زبان انگلیسی»]. ایبنا. ۲۰ خرداد ۱۳۹۲</ref>
خط ۱۱۶:
خط ۱۱۴:
'''بهترین کتابهای دفاع مقدس '''
'''بهترین کتابهای دفاع مقدس '''
{{گفتاورد تزیینی|text=«سفر به گرای ۲۷۰ درجه» نوشته احمد دهقان به خاطر جلوه جدیدی که نشان داد. «نخلهای بیسر» غلامعلی فراست. «عقابهای تپه ۶۰» نوشته محمدرضا بایرامی از لحاظ نگاه و ورود طبیعت به جنگ.<ref>[https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/07/02/2103307/40-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%88-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3 «۴۰ فیلم و کتاب دوست داشتنی دفاع مقدس»]. تسنیم. ۲ مهر ۱۳۹۸</ref>}}
{{گفتاورد تزیینی|text=کتاب «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» نوشته احمد دهقان به خاطر جلوه جدیدی که نشان داد، «نخلهای بیسر» غلامعلی فراست، «عقابهای تپه ۶۰» نوشته محمدرضا بایرامی از لحاظ نگاه و ورود طبیعت به جنگ جزو بهترین کتابهای دفاع مقدس هستند که برای من ماندگار شدند.<ref>[https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/07/02/2103307/40-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%88-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3 «۴۰ فیلم و کتاب دوست داشتنی دفاع مقدس»]. تسنیم. ۲ مهر ۱۳۹۸</ref>}}
=== مصطفی رحماندوست؛ نویسنده و منتقد ادبی ===
=== مصطفی رحماندوست؛ نویسنده و منتقد ادبی ===
نسخهٔ ۱۸ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۳۹
عقابهای تپه ۶۰
نویسنده
محمدرضا بایرامی
ناشر
سوره مهر
محل نشر
تهران
تاریخ نشر
۱۳۶۹
تعداد چاپ
چاپ هفتم ۱۴۰۰
شابک
۹۷۸۹۶۴۵۰۶۳۴۴۱
تعداد صفحات
۲۱۴
موضوع
رمان دفاع مقدس، مجموعه داستان نوجوان
زبان
فارسی
قطع
رقعی
نوع جلد
نرم
کتاب «عقابهای تپه ۶۰»، یکی از آثار محمدرضا بایرامی درباره جنگ و هنر مقاومت، نخستین رمان نوشته شده برای نوجوانان و جوانان درباره دوران دفاع مقدس است. این کتاب اولینبار در سال ۱۳۶۹ توسط انتشارات سوره مهر با شمارگان ۸۸۰۰ نسخه منتشر شده است. اثر مذکور با کسب چندین جایزه و دیپلم افتخار، از آثار برگزیده در حوزه ادب پایداری به شمار میرود.
*****
طرح روی جلد کتاب. انتشارات سوره مهر. چاپ دوم ۱۳۸۷طرح پشت جلد کتاب. انتشارات سوره مهر. چاپ دوم ۱۳۸۷
کتاب «عقابهای تپه ۶۰» نوشته محمدرضا بایرامی، یک رمان در حوزه دفاع مقدس ویژه نوجوانان است که توانسته جوایز متعددی از جمله جایزه بهترنین داستان ده ساله ادبیات دفاع مقدس و جایزه ادب پایداری را از آن خود کند. این اثر با زبانی ساده و دلنشین، ماجرای نوجوانانی را روایت میکند که در میدان جنگ تجربه میاندوزند، به بلوغ میرسند و در عین حال با لحظاتی احساسی و آموزنده روبهرو میشوند. ویژگی برجسته این کتاب، نزدیک بودن فضای داستان، شخصیتها و گفتوگوها به دنیای نوجوانان است. نویسنده با مهارتی کمنظیر توانسته در قالب هفده فصل، مفاهیمی عمیق مانند ایثار، شجاعت و رشد شخصیتی را بدون القای حالتی تصنعی یا نصیحتگونه به تصویر بکشد. وی از نویسندگان پرکار در عرصه ادبیات دفاع مقدس به شمار میرود. نوشتار این نویسنده بهطورکلی ساده و روان است و در آثار وی بیش از آن که به خشونتهای جنگی پرداخته شود، بر ابعاد انسانی و روانی شخصیتها تمرکز داشته است و این ویژگی، آثار او را از دیگر نویسندگان جنگی متمایز میکند.
کتاب «عقابهای تپه ۶۰» به قلم محمدرضا بایرامی در گروه کتابهای طلایی سوره مهر (تولید دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری) قرار دارد که در هفده فصل نگارش شده است. آنچه در مورد این اثر خودنمایی میکند وجود ویژگیهای متعدد در نزدیک کردن اثر به گروه سنی نوجوان است. بررسی محتوای گفتوگوها و توصیفات و نیز شخصیتهای داستان همگی ایجاد کننده فضایی مساعد برای جذب این طیف سنی هستند. مهمترین مسئله نیز در این زمینه دستمایه و درونمایه اصلی داستان است. به هر روی در کل میتوان گفت درونمایه و دستمایه و زبان اثر بهگونهای انتخاب و پرداخته شده است که بهخوبی میتواند با طیف سنی مخاطبان خود ارتباط برقرار کند، از طرفی موضوعاتی را پیش بکشد که متناسب این گروه سنی باشد. نه انتظاری فراتر از آن و نه سطحینگریهای معمول. در نهایت نیز زبان داستان نکته قابل توجهی است که اثر خاصی بر جذابیت کتاب گذاشته است. زبانی ساده و با واژگانی متناسب مخاطبان هدف و همچنین استفاده از روایتی یکدست و خطی در کنار به کارگرفتن جملات شاعرانه و احساسبرانگیز از مواردی است که بدون افراط و تفریط توانسته جذابیت خاصی در خوانش اثر ایجاد نماید.[۱]
داستان با یک حمله هوایی آغاز میشود. گویی نویسنده ناگهان ما را در یک سنگر رها میکند تا با شخصیتهای داستانش همراه شویم و با ترس و اشتیاقِ آنها روبهرو شویم. با سرعت میفهمیم بچهها درمورد حمله هوایی اشتباه کردند و در صفحههای اول کتاب سادگی و هماهنگ نبودنشان با جنگ برایمان روشن میشود. کتاب «عقابهای تپه ۶۰» داستان بزرگ شدن در میدان جنگ است، داستان پسران نوجوانی که جنگ مانند یک راهنمای بیرحم آنها را بزرگ کرد. نسلی که همواره به خودشان نوجوانی را بدهکار ماندند.[۲]
روایت این کتاب، به صورت اول شخص و با تصویرسازیهایی ظریف و دقیق صورت گرفته است. راوی این داستان بلند، «احمد امیدی»، نوجوان محصلی است که در بحبوبه جنگ عراق با ایران، همراه دوستش «سعید» به منطقه جنگی میروند. احمد از اتفاقاتی که در طول جنگ برای خود و دوستان همسنگرش پیش آمده، بهگونهای اثربخش و ملموس تصویر میسازد؛ که گویی این شما هستین که در خط مقدم سنگر گرفته یا عقابی را در دست خود جای دادهاید. آنان در واحد «اطلاعات عملیات» بیسیمچی میشوند و بعد از آشنایی با منطقه جنگی و کسب تجربیات کافی، در عملیاتهای شناسایی شرکت میکنند. حضور این دو نفر در جبهه جنگ، به اقتضای سن و کمتجربگی، با حوادث تلخ و شیرینی همراه است. همچنین آسمان منطقه جنگی جولانگاه عقابهای بزرگ است. احمد و دوستش سعید در اثر کنجکاوی به لانه آنها در روی تپه شصت و نزدیک خط مقدم نزدیک میشوند. بر اثر ترکش خمپاره دشمن، عقاب مادر کشته میشود و جوجهای از خود باقی میگذارد. احمد آن جوجه را بزرگ و دستآموز خود میکند تا این که به عقابی بزرگ تبدیل میشود و نقش مهمی در منطقه جنگی ایفا میکند.[۳]
داستان با محوریت تپهای شکل میگیرد که کمی جلوتر از خط مقدم نبرد واقع شده و در تسخیر عراقیهاست. از سویی قهرمان و راوی داستان، احمد که رزمنده نوجوان و ایرانی است در سودای نبرد و مواجهه با این مانع نظامی است. از سوی دیگر عقابهای ساکن تپه که یکی از نمادهای برجسته ادبیات داستانی دفاع مقدس بهشمار میروند. آمدوشد روزانه آنها به لانهها و نیز بر فراز سنگرهای نیروهای ایرانی، ذهن او را به خود جلب کرده است. داستان در چنین فضایی شرح میشود و مواجهه این نوجوان با جنگ و نبرد اوست. محمدرضا بایرامی نثری بسیار ساده و داستانی را برای بازگویی قصه خود در این کتاب انتخاب کرده است که این نثر به همراه تعلیقهای داستانیِ به جا، به همراه کردن یکنفس مخاطب با کتاب کمک شایانی میکند.[۴]
محمدرضا بایرامی نویسنده اثرپوستر نکوداشت محمدرضا بایرامی در نشست «شبی با نویسنده». تهران. ۱۳۹۸
محمدرضا بایرامی متولد ۱۳۴۴ است. تابهحال بیش از سی عنوان کتاب داستان به چاپ رسانده است. تعدادی از این آثار مربوط به نوجوانان و برخی از این آثار مربوط به بزرگسالان است. عمده آثار وی یا از روستا و یا از دفاع مقدس است. علت این امر هم آن است که او روستازاده است. در اوایل دوره دبستان خانوادهاش روستا را ترک میکنند و به تهران میآیند. هنوز خاطرات کودکی در ذهنش وجود دارد و موجدِ آثار ارزشمندی از او شده است. آثار بایرامی تاکنون در بیش از ۲۵ مرجع، موفق به دریافت جایزه شده است. دو جایزه بینالمللی هم در کارنامه خود دارد؛ «جایزه کبرای آبی» و همچنین «جایزه گرانبهاترین خرس از سوئیس» برای کتاب «کوه مرا صدا زد». «کتاب پل معلق» این نویسنده تاکنون هشت چاپ را از سرگذرانده است. لازم به ذکر است برخی از آثار وی به زبانهای عربی، انگلیس، آلمانی و ترکی نیز ترجمه شدهاند. برخی از آثار نویسنده عبارتند از:
مراسم نکوداشت محمدرضا بایرامی در نشست «شبی با نویسنده». تهران. ۶ مهر ۱۳۹۸
این رمان خشونت و لطافت در جنگ را بیان میکند
این داستان، خشونت و لطافت در جنگ را با استفاده از دو نوجوانی که در جبهه به گروه گشتی و شناسایی می پیوندند، بیان میکند.[۷]
مراسم نکوداشت محمدرضا بایرامی در نشست «شبی با نویسنده». تهران. ۶ مهر ۱۳۹۸
جنگ از نگاه یک نوجوان
داستان از آنجا شروع میشود که دو نوجوان که تازه به جبهه آمدهاند و هنوز آشنایی کامل به جبهه ندارند شاهد وقایع مختلف هستند، همه چیز برایشان تازگی دارد از حملههای ناگهانی اسکادارانهای دشمن تا حوادث طبیعی که در کنارشان به وقوع میپیوندد. کتاب «عقبهای تپه ۶۰» زندگی نوجوانی است که به جنگ رفته، او جنگ را از نگاه خود میبیند و توصیف میکند. داستان این رمان با محوریت تپهای شکل میگیرد که کمی جلوتر از خط مقدم نبرد واقع شده و در تسخیر عراقیهاست. از سویی قهرمان و راوی داستان، احمد که رزمنده نوجوان و ایرانی است در سودای نبرد و مواجهه با این مانع نظامی است، در همین حال عقابهای ساکن تپه در حال آمدوشد روزانه به لانههایی که بر فراز سنگرهای نیروهای ایرانی بود دچار حادثه میشوند. این امر ذهن قهرمان نوجوان داستان را به خود جلب میکند.[۸]
بلندترین تپه و امداد عقابهای تپه ۶۰
تعدادی از رزمندگان که به تپه ۶۰ میروند و در دید عراقیها قرار میگیرند، در این میان عقابهایی که در همسایگی آنان زندگی میکردند ترکش میخورند و راوی داستان و دوستش، جوجههای عقاب را با خودشان از لانه به سنگر منتقل میکنند، در این زمان بخشی از بیسیم ترکش خورده و گشتیها بین دو خط گیر کردهاند، در همین حین عقاب به کمکشان میآید به شکل اسطورهای همه چیز شکلی دیگر به خود میگیرد. تپه ۶۰ بلندترین تپه محل وقوع داستان در جنوب غربی خوزستان است. اسم اصلی این تپه ۱۷۵ بود. اما من آن را تبدیل به تپه ۶۰ کردم.[۸]
واقعیت داشت! و جذاب است
کتاب «عقبهای تپه ۶۰» در زمان چاپ خودش برای برخی باعث تعجب بود که آیا حوادثی از این دست اصلاً میتواند روی بدهد؟ کسی البته نمیدانست که اصل قضیه و دستآموز کردن عقاب واقعی بوده و در منطقه خود ما روی داده است.کتاب «عقبهای تپه ۶۰» اثری بسیار ساده و داستانی است که با خود تعلیقهای داستانی بههمراه دارد و برای مخاطب جذاب است. همراهی بچه عقابی که رزمندگان نوجوان پس از مرگ مادر در اثر حمله هواپیماهای دشمن با خود به سنگرشان آوردهاند و بزرگ کردهاند در لحظههای سخت مبارزه با دشمن جذاب است، در عین حال زمان آموختن پرواز به جوجه عقاب و گرفتن جیره برای جوجه عقاب و بزرگ شدن او، همچنین کمک عقاب بالغ از فرازوفرودهایی برخوردار است که بهراحتی نوجوانان و حتی بزرگسالان را با خود همراه کرده است.[۸]
برنده ۵ جایزه
این کتاب جایزه بهترین داستان ۱۰ سال ادبیات دفاع مقدس از سوی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، دیپلم افتخار از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کتاب برگزیده مجله سوره نوجوان، کتاب برگزیده سمینار بررسی رمان در ایران و جهان را دریافت کرده و در عین حال در مجموعه کتابهای دفاع مقدس من، بهعنوان بهترین کتاب، جایزه ادب پایداری را از آن خود کرد.[۷]
نقد و بررسی اثر
پرداخت دقیق فضا و شخصیتها در روایت جنگی داستان
نویسنده در حجم قابل توجهی از این اثر فضای حاکم بر جنگ، و شور و اشتیاق نوجوانانه تعدادی از رزمندگان کمسنوسال را به تصویر کشیده و تقریباً همه شخصیتهای داستانی خود را بهخوبی عرضه کرده است. وی با خلق شخصیتهایی چون «حبیب»، «ناصر» و «حاجی» فضایی صمیمی و دوستداشتنی خلق کرده که تا حدودی به دنیای نوجوانان نزدیک است. زمینه اثر بیشتر بر پایه توصیفات نویسنده از فضای ماجراهای داستان شکل گرفته است و نویسنده کوشیده با توصیف دقیق جزئیات، فضایی مساعد و باورپذیر را برای پرورش اثر خود ایجاد کند. توصیفات جزئی از فضاها و شخصیتها و حوادث رخ داده بهخوبی توانسته فضای اثر را در ذهن مخاطب به تصویر بکشد و با زبانی ساده آنچه را که لازم است بازگو کند. موضوع دیگر شخصیتهای موجود در داستان است. در یک دستهبندی کلی اثر از دو شخصیت اصلی شکلگرفته است و چند شخصیت فرعی هم حولوحوش آنها به ایفای نقش خود در داستان میپردازند. شخصیتهای احمد و سعید بهعنوان دو دوست نوجوان که با هم به جبهه اعزام میشوند؛ شکلدهنده اصلی ماجراها هستند که روایت حول محور آنها میچرخد. از نظر پرداخت بیشتر هم این دو شخصیت، بهخصوص شخصیت احمد که با عقابها ارتباط برقرار میکند، بیشتر مورد توجه بوده است و ریزهکاریهای بیشتری درباره آنها توضیح داده میشود و در لابهلای داستان بروز پیدا میکند. بههرروی خلق این دو شخصیت به شکل مناسبی صورت گرفته و در جایگاه خود با توجه به مسئولیتی که بهعنوان یک رزمنده نوجوان برعهده دارند؛ توانستهاند شخصیتهای منطقی و قابل درک در ذهن مخاطب باشند.[۹]
نمادپردازی عقاب و سادگی روایت در بازتاب واقعیت جنگ
اغلب شخصیتهای داستان تقریباً در یک سطح قرار دارند. بهعنوان مثال بهنظر نمیرسد در ذهن مخاطب تفاوتی در شدت دنبال کردن وضعیت سعید با احمد یا حبیب باشد. هر چند هر یک از آنها در جایگاه خود از جذابیتی نسبی برخودار هستند. روایت داستان ساده و به دور از هرگونه پیچیدگیهای مرسوم در سالهای اخیر است. بایرامی سعی کرده از جملهها و همچنین توصیفهای کوتاه برای رساندن ارزشهای داستانی خود استفاده کند. از دیگر ویژگیهای این اثر، وجه نمادین آن است. اغلب صحنههای این بخش هم مربوط به زمانی است که سعید و احمد به جبهه رسیدهاند و تلاشهایشان برای رفتن به خط مقدم ناکام مانده است، آنها که بهدلیل سنوسال کم، از سوی فرمانده جدی گرفته نمیشوند، بنابر کنجکاویهای نوجوانانه و گشتوگذارهای روزانه لانه عقابی را کشف میکنند و ازاینپس یک عقاب هم به شخصیتهای رمان اضافه میشود. انتخاب هوشمندانه نویسنده در استفاده از پرندهای که هم بار اساطیری دارد و هم بهلحاظ غرور مثالزدنیاش مشهور است، آرامآرام جنبه نمادینی به اثر میبخشد، تکنیکی که علاوهبر غیرمستقیمگویی سرعت خوانش کار را چند برابر میکند. البته نوع پرداخت این پرنده در طول داستان تا حدودی به سمت افراط پیش میرود و نویسنده از این پرنده که برای ایفای نقش نمادین خود وارد داستان شده است، یک ابر قهرمان تمامعیار میسازد که در بخش باورپذیری داستان تا حدودی خلل ایجاد میکند. بااینحال حضور این پرنده برای انتقال بار مفهومی داستان کمک زیادی میکند. پرنده عقاب که در کشاکش جنگ توسط احمد، سعید و دیگران نجات پیدا کرده، علاوهبر ارائه تصویری دیگر از بلندپروازی، غرور و غلبه ترس و انجام کاری ناممکن، چنان پیوندی عاطفی پدید میآورد که در لحظاتی بر همه واهمههای جنگ غلبه میکند، همانگونه که شخصیتهای نوجوان هراس خود را از جنگ فراموش کردهاند. در مجموع این اثر فضایی صمیمی از حضور نوجوانان رزمنده در کنار سایر رزمندهها در سالهای دفاع مقدس را نشان میدهد که توانسته بخشی از واقعیتهای آن دوران پرافتخار و حماسهساز را به تصویر بکشد.[۹]
جوایز و افتخارات
آیین اختتامیه بیستویکمین جشنواره ملی انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس. تهران. ۱۴۰۲
نشست ادبی اعضای مراکز فرهنگی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. استان قزوین. ۱۳۹۵نشست جمعخوانی کتاب «عقابهای تپه ۶۰» در شهرستان اردبیل در سال ۱۳۹۷؛ این نشست جمعخوانی با هدف گرامی داشت هفته کتاب و کتابخوانی با حضور اعضای فعال کتابخانه عمومی نیار شهرستان اردبیل برگزار شد.[۱۲]
نشست «کتابخوان» در خسروشاه آذربایجان غربی در سال ۱۳۹۶؛ نشست «کتابخوان» کتابخانه عمومی شیخ سلارخسروشاه با حضور جمعی از اعضای این کتابخانه برگزار شد. کتابهای متعددی از دفاع مقدس همچون کتاب «عقابهای تپه ۶۰» نوشته محمدرضا بایرامی به مخاطبین معرفی و به اشتراک گذاشته شد.[۱۳]
دلیل ترجمه اثر
جلد کتاب در ترجمه انگلیسی
این اثر به همت نشر مزدا و به قلم «قانونپرور» به زبان انگلیسی ترجمه شده است و اکنون چاپ هفتم آن در دسترس علاقهمندان قرار دارد. این کتاب از آثار برگزیده ادب پایداری بهشمار میآید و بیشک موفقیتهای کتاب مذکور، چه در استقبال علاقهمندان و مخاطبان و چه در کسب جوایز داخلی و بینالمللی، از دلایل ترجمه آن بوده است.[۱۴]
بخش «آخرین تأمین» از کتاب «عقابهای تپه ۶۰» از سوی معاونت ادبیات و انتشارات اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان البرز به زبان انگلیسی ترجمه شده است.[۱۵]
تولید پویانمایی از اثر
سریال پویانمایی «عقابهای تپه ۶۰» در ۲۷ قسمت براساس این رمان ساخته و بارها از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده است.[۱۴]
اظهارنظرها درباره اثر
ابراهیم حسنبیگی؛ نویسنده و منتقد ادبی
بهترین کتابهای دفاع مقدس
«
رمان «عقابهای تپه ۶۰» اثر محمدرضا بایرامی یکی از آثاری است که نگاهی تازه به جنگ دارد. در این کتاب مفاهیم انسانی و احساسی جای زدوخورد را گرفته و به زندگی دورهمی رزمندگان توجه دارد یا بهطور مثال در بخشی از کتاب رزمندگان به مداوای پرنده آسیبدیده میپردازند. در این اثر نگاه به جنگ نگاه انسانیتری است.[۱۶]
»
رضا امیرخانی؛ نویسنده و منتقد ادبی
بهترین کتابهای دفاع مقدس
«
کتاب «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» نوشته احمد دهقان به خاطر جلوه جدیدی که نشان داد، «نخلهای بیسر» غلامعلی فراست، «عقابهای تپه ۶۰» نوشته محمدرضا بایرامی از لحاظ نگاه و ورود طبیعت به جنگ جزو بهترین کتابهای دفاع مقدس هستند که برای من ماندگار شدند.[۱۷]
»
مصطفی رحماندوست؛ نویسنده و منتقد ادبی
کتاب جنگ است، اما زندگی است
«
کتاب آقای بایرامی با نام عقابهای تپه ۶۰، به چند زبان ترجمه شد. این کتاب، کتاب جنگ است، اما زندگی است. یک رزمنده و یک پرنده، محور داستان هستند.[۱۸]
»
نیما اکبرخانی؛ نویسنده و منتقد ادبی
بخوانید و لذتش را ببرید!
«
قبلاً از آقای بایرامی «هفت روز آخر» را خوانده بودم و بسیار شگفتزده شده بودم. همان تجربه را نه به آن تلخی، که خیلی شیرین و گوارا با «عقابهای تپه ۶۰» تجربه کردم. بایرامی جنگ را خوب فهمیده و بلد هم هست چطور بنویسد. تسلط به فن نویسندگی را که بگذارید کنار، فهم درست از موضوع همیشه داستان خوب تولید میکند.[۱۹]
»
محمدکاظم مزینانی؛ شاعر، نویسنده و منتقد ادبی
فارغ از شعارزدگی
«
«عقابهای تپه ۶۰» کتابی خوب و فارغ از هر گونه شعار است. نویسنده آن، با پرداخت خوب و هنرمندانه اثر خود را ماندگار کرده است.[۲۰]
»
برشی از متن کتاب
آخرین تأمین
طرح روی جلد کتاب. انتشارات نیستان
حبیب، از در که تو میآید، میگوید: بچهها، امشب شامتان را زود بخورید و تا میتوانید استراحتکنید. بهمان مأموریت خورده. حدودهای ده، یازده، باید برویم جلو.
چرا اینقدر زود؟
برای اینکه باید، رو یک سوژه جدید کار کنیم. سوژهای که کاملاً ناشناخته است. برای همین هم، ممکن است وقت زیادی ببرد.
ـمیشود قبل از رفتن، من و سعید، یک سر برویم بالای تپه شصت؟
برای چه؟
من میخواهم آذرخش را برگردانم.
چطور شد که یکهو به این فکر افتادی؟
طرح پشت جلد کتاب. انتشارات نیستان
جریان امروز را براش میگویم. میگوید: فکر نمیکنم که امشب، رفتنتان به صلاح باشد. باید نیرویتان را بگذارید برای مأموریت. تازه من هم چیزی نگویم، حاجی ناراحت میشود و میگوید چرا گذاشتی بروند.
پس ما حالا چه کار کنیم؟
اگه خیلی اصرار به برگرداندنش دارید، فردا برشگردانید.
میترسم فردا دیر شده باشد.
لبخندی میزند و میگوید: یک روز که این حرفها را ندارد؛ انشاءاللّه دیر نمیشود.
چارهای نیست. باید قبول کرد. قبول میکنم. حبیب میگوید: راستی یک خبر دیگه! البته فقط برای سعید و احمد!
با بیصبری چشم میدوزیم به دهانش.
امشب، شما دو نفر آخرین تأمین هستید.
با خوشحالی، سعید را نگاه میکنم. چشمهایش برق میزنند. تابهحال، هر چه جلو رفتهایم، من و سعید تأمین اول بودهایم و یا حداکثر، تأمین دوم. بعضی وقتها هم مرا مجبور کردهاند بهعنوان بیسیمچیِ خط، تو سنگر فرماندهی گروهانها بمانم و اصلاً نروم جلو.
حبیب میگوید: چون کار هر دو نفرتان حساس است و بهزودی، میبایست جزو کادر اصلی گشتی جلو بروید، قرار شد که امشب آخرین تأمین باشید. از دفعههای بعد هم که انشاءاللّه با کادر اصلی، جلو میروید.
□□□
هواپیماهای خودی
یکهو ناصر میزند زیر خنده. حبیب هم میخندد. من و سعید هاجوواج نگاهشان میکنیم. یعنی چه؟ چرا میخندند؟ مگر من حرف خندهداری زدم؟ نگاهم را از صورت ناصر، به صورت حبیب میچرخانم. این اولینبار است که تو صورتش دقیق میشوم. به نظر میآید که از هر سه ما یعنی من و سعید و ناصر که تقریباً همسنوسالیم چند سالی بیشتر داشته باشد. درمجموع، اینطور که تا حالا فهمیدهام، آدم تودار و آرامی است. آرامشی که احترام برانگیز است.
حبیب، خیلی زود جلوی خندهاش را میگیرد. سعید مرا نگاه میکند. ناصر همچنان دارد میخندد. از طرف خط، دود سفیدی تنوره میکشد و به آرامی میرود بالا. آسمان صافِ صاف است. حبیب میگوید: بس کن ناصر!... چقدر میخندی!
صدای ناصر میبُرد. سعید رو باند سرش دست میکشد. حبیب میگوید: برادرها! یک وقت ناراحت نشویدها. خدای نکرده، قصدِ...
میآیم تو حرفش:
نه بابا، چه ناراحتیای؟! ولی ما نفهمیدیم که بالاخره، موضوع چیه؟!
حبیب به ناصر نگاه میکند. ناصر میگوید: راستش را بخواهید، این هواپیماها خودی بودند. فانتوم بودند. مگه رنگشان را ندیدید؟
سعید که انگار زخمش را فراموش کرده، پا میشود و داد میزند:
چی؟ هواپیماهای خودی بودند؟!
حبیب لبخند میزند. ناصر میگوید: بله! مگه ندیدید که ما رفته بودیم بالا تپه، تا عملیاتشان را تماشا کنیم. بیشتر از نیمساعت بود که آنجا منتظر بودیم.
با تعجب میپرسم: مگه شما میدانستید که میخواهند عملیات کنند؟
آره، یک ساعت پیش، تلفن کردند و به بچههای سهند گفتند.
بچههای سهند؟!
خدمه موشک سهند را میگویم. دو تپه آنطرفتر از ما، مستقر هستند.
یک دسته سار، به سرعت از بالای سرمان میگذرند و میروند به سوی کنارهای وحشی آنسوی راه. صدای عبورشان، مثل هجوم ناگهانی باد است، در هوایی آرام و بیحرکت.
برای چه به آنها گفتند؟
ناصر نگاهش را از سارها میگیرد و میگوید: برای این که آنها را با هواپیماهای دشمن اشتباه نگیرند و نزنند. این دوروبرها، پر است از موشک سهند و توپهای ضدهوایی. وقتی هواپیماهای خودی عملیات دارند، از بالا به همه واحدهای آن منطقه اطلاع داده میشود. حتی ساعت عملیات را هم میگویند.
مشخصات کتابشناختی
اولین نشست دیدار با چهرههای ماندگار داستان ایرانی با عنوان «مهمان» با حضور محمدرضا بایرامی. تهران. ۲۷ دی ۱۴۰۰
کتاب «عقابهای تپه ۶۰» اثر محمدرضا بایرامی، نخستینبار در مهرماه ۱۳۶۹ توسط انتشارات سوره مهر با شمارگان ۸۸۰۰ نسخه منتشر شد. چاپ دوم این اثر، پس از هجده سال وقفه، در سال ۱۳۸۷ دوباره از سوی همین انتشارات در قطع خشتی و ۱۹۹ صفحه و با شمارگان ۳۳۰۰ نسخه عرضه شد.[۲۱] از سال ۱۳۹۸، حق نشر این کتاب به انتشارات کتاب نیستان منتقل شد و در قالب ۲۰۹ صفحه با جلد نرم منتشر و روانه بازار گردید.
نسخه الکترونیکی «عقابهای تپه ۶۰» در سایت طاقچه قابل خرید و مطالعه است.
نوا، نما، نگاه
اولین نشست دیدار با چهرههای ماندگار داستان ایرانی با عنوان «مهمان» با حضور محمدرضا بایرامی. تهران. ۲۷ دی ۱۴۰۰