ماتیخان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
برگزیده در دومین دوره [[جایزه ادبی اندرزگو]] در بخش رمان بزرگسال در سال ۱۴۰۰.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/5364980/%D8%AF%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%B1%D8%B2%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%A7-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA «دومین دوره جایزه شهید سیدعلی اندرزگو برگزیدگان خود را شناخت»]. مهر. ۱۰ آذر ۱۴۰۰</ref> | برگزیده در دومین دوره [[جایزه ادبی اندرزگو]] در بخش رمان بزرگسال در سال ۱۴۰۰.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/5364980/%D8%AF%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%B1%D8%B2%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%A7-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA «دومین دوره جایزه شهید سیدعلی اندرزگو برگزیدگان خود را شناخت»]. مهر. ۱۰ آذر ۱۴۰۰</ref> | ||
== | == ساخت سریال == | ||
هادی فیروزمندی مدیر روابطعمومی سازمان سینمایی سوره خبر داد که از روی رمان «ماتی خان» نوشته [[عبدالرحمن اونق]] به زودی سریال ساخته خواهد شد. از آنجا که سریال به زمان رضاخانی بازمیگردد و مجموعهای پرهزینه محسوب میشود درحال جذب سرمایه و انتخاب کارگردان و تهیهکننده است و به احتمال زیاد در تابستان ۱۴۰۳ ساخت آن آغاز خواهد شد.<ref>[https://sooremehr.ir/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84-%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF/ «رمان «ماتی خان» سریال میشود»]. سوره مهر. ۲ خرداد ۱۴۰۲</ref> | هادی فیروزمندی مدیر روابطعمومی سازمان سینمایی سوره خبر داد که از روی رمان «ماتی خان» نوشته [[عبدالرحمن اونق]] به زودی سریال ساخته خواهد شد. از آنجا که سریال به زمان رضاخانی بازمیگردد و مجموعهای پرهزینه محسوب میشود درحال جذب سرمایه و انتخاب کارگردان و تهیهکننده است و به احتمال زیاد در تابستان ۱۴۰۳ ساخت آن آغاز خواهد شد.<ref>[https://sooremehr.ir/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84-%D9%85%DB%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF/ «رمان «ماتی خان» سریال میشود»]. سوره مهر. ۲ خرداد ۱۴۰۲</ref> | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۵۰
ماتیخان | |
---|---|
![]() | |
نویسنده | عبدالرحمن اونق |
ناشر | سوره مهر |
محل نشر | تهران |
تاریخ نشر | چاپ اول ۱۳۹۸ |
شابک | ۹۷۸۶۰۰۰۳۳۳۰۲۷ |
تعداد صفحات | ۴۱۶ |
موضوع | داستانهای فارسی |
زبان | فارسی |
قطع | وزیری |
نوع جلد | شومیز |
«ماتیخان» به قلم عبدالرحمن اونق داستانی تاریخی است که به ماجرای استقرار اجباری قبیلههای ترکمن در نزدیکی رود اترک میپردازد. این رمان، حکایتی واقعی از مردمان نجیب و آزادهای است که با دخالتهای مأموران حکومت پهلوی از اصل خود دور میشوند و همین موضوع آنها را به وحشت میاندازد. این رمان که در حوزه بزرگسال نوشته شده، در سال ۱۳۹۸ توسط نشر سوره مهر منتشر شده است.
«ماتیخان» که در سی و پنج فصل نوشته شده است، یک اعتراض در پی فرمان کشف حجاب و تغییرات فرهنگی آن زمان در دل یک صحرا است، و کشمکش مردم خایرخوجه با امنیهها میباشد.[۱] در این اثر با مجموعهای از اسمها و آداب و رسوم ترکمنها و شیوه زندگی آنها در دوران قبل از انقلاب آشنا میشویم که نشان از تسلط نویسنده به این اقلیم فرهنگی است.
شرحی از جداییها و فراقها و گمشدنهای اجباری که خواننده را به شدت متأثر میکند. فراقهایی که بیشترشان هیچگاه به وصال نمیانجامد. در کتاب داستانهای شیرینی از رسیدنها هم روایت میشود، درست مثل آنجایی که ماتیخان بعد از سالها پسرش را در آغوش میگیرد و اشک شوق میریزد.[۲]
عبدالرحمان اونق نویسنده اثر خود فرزند ترکمنصحراست، با نگاهی بومی داستان خود را در «ماتی خان» شکل داده است.
خلاصه اثر
رضا شاه در طول سلطنت خود اقدامات بسیاری در خصوص اقوام مختلف ایران صورت داد که سرکوب و استقرار قبایل ترکمن یکی از بیرحمانهترین آنها بود. او برای موفقیت در طرحی که داشت سنگدلترین نیروهای خود را مأمور میکرد، کار به جایی رسید که مردم ترکمن حتی برای رفت و آمد نیز باید از مأموران رضا شاه اجازه میگرفتند.
رمان از زمانی شروع میشود که به ریش سفیدان ترکمن خبر میدهند حکومت پهلوی قصد دارد در تمامی قبیلههای مرزنشین مرزبانی بسازد. ماتیخان بهعنوان یکی از بزرگان قبایل این موضوع را به مردم خود میگوید. ترکمنها تا آن روز چیزهای جالبی از مأموران حکومتی نشنیده بودند برای همین دچار وحشت میشوند.[۳]
برخی از سران قبایل به دنبال مقابله با این اسکان اجباری هستند. در نهایت «ماتیخان» که شخصیت اصلی داستان و ریش سفید قبیله است با تدابیری که دارد از وقوع درگیری و خونریزی جلوگیری میکند و با منطق و گفتوگو به مقابله با نمایندگان حکومت مرکزی میپردازد.[۲]
داستان «ماتی خان» یک روایت از سیاستهای بومی و قبایلستیز رضا خان در دوره حکومتش است. رضا شاه در طول سلطنت خود اقدامات بسیاری برای از بین بردن قدرت اقوام مختلف ایران صورت داد که سرکوب و اسکان قبایل ترکمن یکی از بیرحمانهترین آنها بود. در دفتر تاریخ موارد متعددی از این نوع نگاه ثبت شده است که از جمله این موارد میتوان به سیاستهای او در قبال ایل بختیاری، اسکان اجباری عشایر، برخورد خشک و خشن با قبایل لر اشاره کرد.
این موارد متعدد نشان میدهد که نگاه پهلوی به قبایل مختلف ایران، منجر به تهدید و تخریب اقوام مختلف بهعنوان یکی از بنیانهای قدیمی ایران شده و ساختار اجتماعی آن را دستخوش تغییر قرار داده است. اقدامات گسترده رضا خان در این راستا آنچنان فراگیر است که میتوان آن را یکی از سیاستهای اصلی او از ظهور تا تکیه دادن بر تخت پادشاهی برشمرد. سیاست تمرکزگرایی و حذف قدرتهای محلی از جمله سیاستهای اصلی او در تشکیل حکومت پهلوی بود که منجر به تخریب، شکنجه، کشتار، اقدامات سرکوبگرایانه علیه اقوام و گسترش فضای امنیتی ـ پلیسی شد.
این رمان با تعلیقی بسیار زیبا شروع میشود و در ادامه در روایتها و دیالوگها به سالهای دور برمیگردد. این رفت و آمدهای زیبا در گذشته و حال به جذابیت داستان افزوده است.[۲]در این اثر با مجموعهای از اسمها، آداب و رسوم ترکمنها و شیوه زندگی آنها در دوران قبل از انقلاب آشنا میشویم که نشان از تسلط نویسنده به این اقلیم فرهنگی است.[۴]
درباره نویسنده
عبدالرحمان اونق متولد ۱۳۳۸ در ترکمن صحرا و از نویسندگان مطرح این سالهاست. تحصیلات او کاردانی زبان عربی است. از دبیری آموزش و پرورش و مسئولیت بخش داستان کانون پرورش فکری از سوابق کاری اوست.[۵]

آثار
- قصههای ترکمن (مجموعه داستان)؛
- سورتیک (مجموعه داستان)؛
- در عمق شبهای تار (رمان نوجوان)؛
- چوپان کوچک (رمان نوجوان)؛
- راز خایرخوجه (رمان بزرگسال)؛
- آوای صحرا (رمان بزرگسال)؛
- حماسه گوراوغلی (رمانس)؛
- سماجت (مجموعه داستان ترجمه از ترکمنستان).
همچنین رمان راز خایرخوجه و آوای صحرا جایزه جشنواره معلم کشور را در سالهای ۱۳۸۱ و ۱۳۸۳ دریافت کردند. به سفارش شبکه دو سیما از روی کتاب سورتیک فیلم تلویزیونی ساخته شد.[۶]
عبدالرحمن اونق در تاریخ ۲۲ فروردین ۱۴۰۱ به خاطر دریافت کسب مقام برگزیده دومین جشنواره شهید اندرزگو برای رمان «ماتیخان» نیز بهعنوان چهره سال هنر انقلاب در میان نویسندگان شناخته و معرفی شد.[۷]
نظر نویسنده درباره اثر
نحوه شکلگیری اثر
نه ماه طول کشید تا این داستان را بنویسم.[۱] پدربزرگم؛ خدمت سربازیاش در دوره پهلوی اول بود. گاهی خاطرهای از دوران سربازیش برام تعریف میکرد. یکی از این خاطرات سوژه رمان «ماتیخان» را در ذهنم جرقه زد. گزارش یک شورش در یکی از روستاهای ترکمن صحرا به گرگان میرسد. پدربزرگ من هم همراه هنگ از گرگان عازم روستای خایرخوجه در ترکمن صحرا میشوند تا شورش را سرکوب کنند. وقتی به آنجا میرسند، میبینند قضیه خایرخوجه چیز دیگری بودهاست. مردی که مسئول تلگرافخانه بوده داستان قیام روستاییان را برای پدر بزرگم تعریف میکند.
من همان داستان را پرورش دادم و طرح رمان ۴۰۰ صفحهای را ریختم که حاصلش «ماتیخان» شد.[۸] البته ماجرای این کتاب صرفاً درمورد فرمان کشف حجاب نیست بلکه من از این موضوع استفاده کردم تا بتوانم قصه را روایت کنم. مسئله یک مسئله ناموسی بود. یک قصه واقعی بود که من از پدر بزرگم شنیدم. این یک داستان اعتراضی در دل صحراست، در آن زمان نسبت به این مسئله در کل ایران واکنشهایی داشتند که این یکی از آنهاست.[۱]

علت انتخاب منطقه خایرخوجه
چون خودم اهل ترکمن هستم و علت تسلط هم این است که من سفرهای زیادی به آنجا داشتم و مدتی در آنجا زندگی کردم و با فرهنگ آنجا و کارهایشان و آدابشان آشنا شدم.[۱]
تحقیق میدانی
قیام روستاییان ترکمن صحرا علیه ظلمی که میشد، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. تنها موردی که من توانستم در این خصوص پیدا کنم گزارش نماینده گرگان و دشت آقای گرگانی بود که در مجلس شورای ملی خیلی کوتاه اشاره شده بود. برای همین من چند روزی رفتم منطقه و از آدمهای آنجا تحقیق میدانی کردم تا هم اطلاعاتم کامل شود و هم با محیط جغرافیای آن منطقه آشنا بشوم تا فضا دستم بیاید. من نظرم این است که نوشتن رمانهای اینچنینی که زمینه تاریخی هم دارند بهتر در اذهان میماند تا گزارش صرف تاریخی. اساساً یکی از وظایف ادبیات داستانی که رنگ تاریخ خوردند این است که نسلهای بعدی را با اتفاقاتی که افتاده، آشنا کند.[۸]
محورهای اصلی کتاب
محورهای اصلی کتاب، در واقع موضوع کلیدی داستان، اتفاقات سالهای اول حکومت پهلوی اول در ترکمن صحرا و اسکان اجباری مردم کوچنشین و ظلمی است که مأموران حکومت در حق مردم صلحطلب ترکمن انجام دادند. مردم بعد از اینکه همه راهها را آزمایش کردند تا جلو ظلم مأموران را بگیرند، موفق نشدند. به همیندلیل تصمیم گرفتند عدالت را خودشان اجرا کنند و تصمیم برآن شد تمامی مأموران را از بین ببرند و به آن سوی مرز کوچ کنند.[۸]
واکنش اهالی خایرخوجه نسبت به رمان
در منطقه ترکمن صحرا که خیلی استقبال شد. حیف که به کرونا خورد وگرنه قطعا نشستهای نقد برایش گذاشته میشد. در محافل ادبی البته تجلیل شد. به روستای خایرخوجه که داستان این رمان آنجا اتفاق افتاده دعوت شدم که البته آن زمان خایرخوجه روستای کوچکی بوده الان هم جمعیتشان زیاد شده و هم اینکه به چند روستا تقسیم شدهاست. سه روستا به همین نام در مجاورت هم زندگی میکنند.[۸]
چگونگی خلق شخصیتها و میزان واقعی بودن آنها
با تحقیق میدانی که از کهنسالان روستا انجام دادم اصل ماجرا همان بوده که پدربزرگم تعریف کرده بود ولی جنس رمان با واقعیت تفاوتهایی پیدا میکند. هیچکدام از شخصیتهای داستان واقعی نیستند. تمام ماجرای داستان برخاسته از خیال نویسنده است. برای اینکه این رمان شکل بگیرد به ابزارهای دیگری هم نیاز داشتم. مثلاً روبهروی دهکده خایرخوجه کوهی وجود ندارد. این کوه را ساختم چون برای پیشبرد داستان نیاز داشتم و... اما اتفاق اصلی داستان واقعی است.[۸] شخصیت ماتیخان کاملاً تخیلی است؛ اتفاق و کوچ مردم خایرخوجه واقعی است اما رهبر آنها نامعلوم است. چراکه هیچکسی از آنها باقی نمانده بود. من ماتیخان را برحسب تخیل و فراخور روایت داستانی بهعنوان رهبر انتخاب کردم.[۱]
عدم الگوی خاص برای نگارش اثر
برای نگارش رمان الگوی خاصی نداشتم. قطعا کتابهایی که خواندم در نوع نگارش من بیتأثیر نبودند ولی سعیام همیشه بر این است که راه خودم را بروم و سبک نوشتاری خاص خودم را داشته باشم.[۸]
دلیل طولانی بودن فاصله زمانی داستان
برای اینکه بتوانم قصه را شرح دهم به این فاصله زمانی نیاز داشتم و بعد از سالها زمانی که مردم برگشتند خیلیها یکدیگر را پیدا کردند. میخواستم که این داستان که براساس واقعیت است و یک اتفاق تاریخی است را روایت کنم و از کشف حجاب بهعنوان ابزار و یک وسیله استفاده کردم تا بتوانم قصهام را روایت کنم. اصلاً هم این که رمان بشود یا چیز دیگری مشخص نبود. فقط دوست داشتم آن را روایت کنم.[۸]
نقد و بررسی اثر

«ماتی خان» مولود یک نگاه کلان به تاریخ و فرهنگ معاصر ایران است. ترکمنصحرا از جمله مناطقی است که داستانهای مختلف در ادبیات معاصر در دل آن شکل گرفته و منتشر شده است، با این حال، اونق معتقد است بسیاری از این داستانها نتوانستهاند بهخوبی از ظرفیتهای محیط بهره ببرند.
اونق موضوع کتاب «ماتی خان» را برگرفته از واقعیت میداند. او برای نگارش این کتاب، کنار مراجعه به منابع مکتوب، از بهرهگیری از تاریخ شفاهی منطقه و استفاده از روایت یک شاهد عینی نیز غافل نبوده است.
جوایز و افتخارات
برگزیده در دومین دوره جایزه ادبی اندرزگو در بخش رمان بزرگسال در سال ۱۴۰۰.[۹]
ساخت سریال
هادی فیروزمندی مدیر روابطعمومی سازمان سینمایی سوره خبر داد که از روی رمان «ماتی خان» نوشته عبدالرحمن اونق به زودی سریال ساخته خواهد شد. از آنجا که سریال به زمان رضاخانی بازمیگردد و مجموعهای پرهزینه محسوب میشود درحال جذب سرمایه و انتخاب کارگردان و تهیهکننده است و به احتمال زیاد در تابستان ۱۴۰۳ ساخت آن آغاز خواهد شد.[۱۰]
نشستهای برگزار شده درباره اثر


جلسه نقد و بررسی رمان ماتی خان در بندرترکمن در ۱۴۰۲. این نشست با حضور منتقدین ادبی آنا دوردی عنصری، حاج حمید کمی و جمعی از دوستداران ادبیات داستانی و با حضور نویسنده رمان در سالن جلسات فرمانداری شهرستان بندر ترکمن به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی برگزار شد.[۱۱]
اظهارنظرها درباره اثر
حسام آبنوس؛ نویسنده و منتقد ادبی
رمانی مملو از جزئیات زندگی
« | «ماتیخان» از آن کتابها است که از همان صفحه اول یقهتان را میچسبد و تا تمام نشود رهایتان نمیکند. قصهای سرگرمکننده و جذاب که در دل صحرا اتفاق میافتد.
مملو از جزئیات زندگی در صحرا است. آقای اونق قصه «ماتیخان» را طوری سر و شکل داده که نتوانید کتاب را زمین بگذارید. همهچیز سرجای خودش است. ابتدا، انتها و میانهای که شما را خسته نمیکند. نه از آن کتابهایی که چندصفحه بپرید بروید جلوتر تا زودتر به آخر کتاب برسید. به خصوص اینکه نویسنده با یک افتتاحیه درخشان کاری با شما میکند که بخواهید سر از کار کتاب در بیاورید. آقای اونق در ابتدا پایان کتاب را برای کسانی که عجله دارند آورده تا آنها خیالشان راحت شود ولی اصل قصه در دل صفحات کتاب است. قصه این کتاب پر از زد و خورد و بالا و پایین است. داستان در پهنه وسیعی از صحرا اتفاق میافتد و خواننده سوار بر اسبی تیزتک از داشلیبرون تا خایرخوجه و بالاتر از مرزها به سیاحتی داستانی میپردازد. پس اگر دنبال قصه و فراز و فرودهای داستانی هستید، شما به مقصد رسیدهاید. |
» |
«آتش بدون دود» دیگر

« | یک گروه هستند که خیلی با «آتش بدون دود» نادر ابراهیمی خاطره دارند و همه کتابها را با آن مقایسه میکنند. «ماتیخان» میتواند برای این گروه یک انتخاب تازه باشد.
البته یادآوری میکنم خبری از نثر شاعرانه نادر ابراهیمی در این کتاب نیست. یعنی «ماتیخان» از آن رمانها نیست که یک خط بخوانی، بتوانی دو جمله برای بازنشر در شبکه اجتماعی از دلش دربیاوری ولی از حیث الیم و جغرافیا «ماتیخان» یادآور رمان نادر ابراهیمی است. با این تفاوت که عبدالرحمن اونق با نثری که اثری از شاعرانگی در آن نیست و یادآور خشونت صحرا و جدیت شخصیتهایش است رمانی شکوهمند خلق کرده که میتواند ساعات متمادی دست شما را بند کند. |
» |
زینب مرتضاییفرد؛ روزنامهنگار
روایت یک اعتراض
« | «ماتیخان» روایت یک اعتراض است، اعتراض قبیلهای که قصد ندارد اجازه دهد زیر چرخدندههای مدرنیته وارداتی رضا پهلوی و نامردمی مأموران دولتی له شود و فرهنگش دیگرگونه شود. رمان راوی سالهای ابتدایی حکومت پهلوی اول است؛ راوی تمام کوتاه آمدنها و نرمشهای ماتیخان و اهالی قبیله برای داشتن زندگی آرام، که البته نصیبشان هم نمیشود و اعضای بسیاری از خانوادهها را پارهپاره میپراکند در این سوی و آن سوی مرزی که با حضور پررنگ شوروی بین آدمهایی که هیچ نقشی در سیاست ندارند، خط کشیده است. | » |
لادن عظیمی؛ روزنامهنگار
سوژه بکر و روایتپذیر
« | «عبدالرحمن اونق» نویسنده ترکمن، برای نوشتن این اثر سوژه بکری را برگزیده است و از آن مهمتر اینکه به خوبی آن را ساخته و پرداخته است. روایتپردازی، برگ برنده نویسنده است.
در واقع نویسنده به خوبی واقف است که چگونه از دیگر ظرفیتهای داستاننویسی مانند دیالوگ و توصیف و شخصیتپردازی و خردهروایتها استفاده کند تا بر جذابیتهای روایت اصلی بیفزاید. هیچ توضیح اضافهای در روایت وجود ندارد. تمام آنچه نویسنده نوشته در خدمت داستان و پیرنگ اصلی اثر قرار دارد. به طور مثال نویسنده گاه با توصیف صحنهای از پایگاه امنیهها برخی از ابعاد شخصیتی «استوار نصیری» را برای مخاطب آشکار میکند. گاه در خاطرات ماتیخان سیر میکند تا گذشته آبادی و بخشی از تاریخ ترکمنها را برای مخاطب ترسیم کند. گاه با بازتعریف صحبتها و شادی دختران در کرانه اترک ویژگیهای خلقی زنان و دختران ترکمن را تشریح میکند و گاه ضمن به تصویر کشیدن تنهایی شخصیتها و در پسِ زمزمههای تنهایی آنان گوشهای از فرهنگ فولکلور ترکمنها را بازنمایی میکند و اینها همه ضروری به نظر میآید. در واقع اونق با انتخاب چنین موضوعی که در اقلیمی خاص به روایتی داستانی از زندگی یکی از اقوام میپردازد؛ نیاز دارد تا ویژگیهای خلقی و زیستی و آداب و رسوم و سنتها و باورهای آن قوم را به مخاطب بشناساند. از این رو میتوانیم دو نوع شخصیتپردازی برای اثر متصور شویم. ابتدا قبیله (اوبه، خایرخوجه) به مثابه یک شخصیت که اونق آن را از طریق معرفی ویژگیهای جمعی و پیشینه تاریخی و زیستی آن شخصیتپردازی کرده است و دوم افراد قبیله که هریک به فراخور نقشی که در پیشبرد پیرنگ دارند، سوا از ویژگیهای جمعی، شخصیتپردازی شدهاند. |
» |
برشی از کتاب
استوار نصیری بیتابانه جلوی ساختمان مرزبانی قدم میزد. هر از گاهی میایستاد و نگاهی به اوبه میانداخت و باز به قدم زدن ادامه میداد. گروهبان قدیری که با نگرانی از درون اتاق او را نگاه میکرد بلند شد و بیرون آمد. احترام نظامی گذاشت و گفت: «قربان مسئلهای پیش اومده؟ نگران به نظر میرسید.» استوار ایستاد و نگاه تندی به گروهبان قدیری انداخت و گفت: «آزاد گروهبان.»
گروهبان قدیری دستش را پایین آورد و منتظر جواب استوار نصیری ماند. استوار کلاهش را از سر برداشت، دستمال سفید و آبیاش را جیبش درآورد، عرق سر و گردنش را پاک کرد و روی تخت چوبی نشست.
ماتیخان کلاه پوستیاش را که تا روی ابروانش پایین آمده بود، عقبتر گذاشت و با دستمال، عرق پیشانیاش را پاک کرد و گفت: «نایب چیز دیگری هم گفت. او گفت ما را یک سال از دادن مالیات معاف میکنه اما در عوض خرج ساختن برج مرزبانی بر عهده ماست. نایب حتماً از روی حساب این کار را کرده. در هر صورت فرقی نمیکرد، اگر مالیات را معاف هم نمیکردند، باز هم مجبور بودیم خودمان ساختمان مرزبانی را بسازیم».
بعد نگاهش را به جوانها دوخت و گفت: «کار از فردا شروع میشه.» ملاطاغی با صدای بلند صلوات فرستاد و به مردم اجازه داد که به خانههایشان بروند. مردم، اندیشناک و مشوش به خانههایشان برگشتند. ماتیخان به دیواره آق اوی تکیه داد و نشست. ملاطاغی بعد از رفتن همه، در کنار ماتیخان نشست و گفت: «انشاالله که طوری نمیشه...»
عروس یاشماق خودش را محکمتر کرد و مشغول شستن برنج شد. آی جمال برای اینکه نگرانیاش را نشان ندهد، صدایش را بلندتر کرد و گفت: «انشاءالله که خیره. ماتی خان آدمی نیست که شب را بیجهت جایی بمانه. خبر مهمی باید باشه که این همه معطل کرده.» بعد، نگاهی به آسمان انداخت و با خود گفت: «تا غروب وقت زیادی نمانده. یعنی امروز هم نمیاد؟ او که میدانه ما اینجا چقدر نگرانش میشیم».
مشخصات کتابشناختی
کتاب «ماتیخان» نوشته عبدالرحمن اونق در قالب ۴۱۶ صفحه در قطعی رقعی و با جلد شومیز برای نخستین بار در سال ۱۳۹۸ و برای دومین بار در سال ۱۴۰۱ بار توسط نشر سوره مهر منتشر شده است.
نسخه الکترونیکی این اثر در سایت طاقچه، و سایت فراکتاب و سایت کتابراه موجود است.
نوا، نما و نگاه
- کتاب صوتی ماتیخان. گروه فرهنگی سماوا. ۱۳۹۹.
- «موشنگرافی معرفی کامل کتاب ماتیخان در یک دقیقه». چیکتاب. ۱ بهمن ۱۴۰۱.
پانوشت
- ↑ پرش به بالا به: ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ ۱٫۴ «قصه «ماتیخان» را از پدربزرگم شنیدم/مخاطب امروز دنبال تنوع است.». مهر. ۳۰ بهمن ۱۴۰۰
- ↑ پرش به بالا به: ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ «روایت زندگی ترکمنها در دوران رضاخان». ایبنا. ۷ دی ۱۴۰۰
- ↑ «ماتیخان». سوره مهر. بیتا. دریافت شده در ۱۹ دی ۱۴۰۳
- ↑ «رمان «ماتی خان» در بندر ترکمن نقد و بررسی میشود». ایبنا. ۲۱ آبان ۱۴۰۲
- ↑ «عبدالرحمن اونق». خانه انجمن قلم ایران. ۴ اسفند ۱۳۹۴. دریافت شده در ۱۹ دی ۱۴۰۳
- ↑ «عبدالرحمان اونق». ایران کتاب. بیتا. دریافت شده در ۱۹ دی ۱۴۰۳
- ↑ «معرفی چهرههای سال هنر انقلاب در بخش پژوهش و نویسندگی». فارس. ۲۳ فروردین ۱۴۰۱. دریافت شده در ۱۹ دی ۱۴۰۳
- ↑ پرش به بالا به: ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ ۸٫۴ ۸٫۵ ۸٫۶ ««ماتیخان» چگونه نوشته شد/قصه مقاومت ترکمنها با دستور رضاخان». مهر. ۱۴ آذر ۱۴۰۰. دریافت شده در ۱۹ دی ۱۴۰۳
- ↑ «دومین دوره جایزه شهید سیدعلی اندرزگو برگزیدگان خود را شناخت». مهر. ۱۰ آذر ۱۴۰۰
- ↑ «رمان «ماتی خان» سریال میشود». سوره مهر. ۲ خرداد ۱۴۰۲
- ↑ «جلسه نقد و بررسی رمان «ماتی خان» در بندرترکمن برگزار شد». ترکمنسسی. ۲۳ آبان ۱۴۰۲
- ↑ «چرا باید «ماتیخان» بخوانیم؟». مجله واو. ۱۴ دی ۱۴۰۰
- ↑ مرتضاییفرد. «این کلاه پوستی نماد غیرت است». ۲۱ اسفند ۱۴۰۰. دریافت شده در ۱۹ دی ۱۴۰۳
- ↑ «با این حکایت میتوانیم پیر شویم». مجله واو. ۱ بهمن ۱۴۰۰