پرنده من: تفاوت میان نسخهها
صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب |عنوان = پرندهٔ من |تصویر = |اندازه تصویر = |زیرنویس تص...» ایجاد کرد |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
|عنوان = پرندهٔ من | |عنوان = پرندهٔ من | ||
|تصویر = | |تصویر = 447521.jpg | ||
|اندازه تصویر = | |اندازه تصویر = 180px | ||
|زیرنویس تصویر = | |زیرنویس تصویر = | ||
|نویسنده = [[فریبا وفی]] | |نویسنده = [[فریبا وفی]] | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
}} | }} | ||
'''پرندهٔ من''' اثر [[فریبا وفی]] که | '''پرندهٔ من''' اثر [[فریبا وفی]] نخستین رمان اوست که در سال ۱۳۸۱ چاپ و برندهٔ جایزهٔ بهترین رمان سال ۱۳۸۱، جایزهٔ سومین دورهٔ جایزهٔ هوشنگ گلشیری و جایزهٔ دومین دورهٔ جایزه ادبی یلدا شد و همچنین از سوی بنیاد جایزهٔ ادبی مهرگان و جایزهٔ ادبی اصفهان تقدیر شد. ترجمهٔ آلمانی این کتاب با عنوان Kellervogel (پرندهٔ زیرزمین) در آلمان منتشر شده است.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://www.iranketab.ir/book/13300-my-bird|عنوان= معرفی رمان}}</ref> | ||
<center>* * * * *</center> | |||
در پرندۀ من با ترکيب اجزای پراکندۀ روايت، سرگذشت يک زن از کودکی تا بزرگسالی، به تصوير کشيد میشود؛ پس روايت کلانداستان، مرکب از دو جزء گذشته و حال است. آنچه دربارۀ دوران کودکی او روايت میشود، اهمیت بسزایی دارد ؛ چراکه زمينههای شکلگيری شخصیت ، نحوۀ تربيت و بهطورکلی، ريشههای رفتار او در بزرگسالی آشکار میسازد. مهمترين موضوعی که محور گفتوگوهای راوی و همسرش در روايت حال قرار گرفته، مهاجرت است. اين موضوع منجر به برملاشدن انديشههای زن و مرد در خصوص تلاش، جايگاه و وظايف هرکدام در زندگی زناشویی میشود و مضامین پیچیده در لابهلای اجزای روایت را آشکار میکند.<ref name =''لید''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.sid.ir/FileServer/JF/4022313930104.pdf|عنوان= نقد فمنیستی}}</ref> | |||
==برای کسانی که کتاب را نخواندهاند== | ==برای کسانی که کتاب را نخواندهاند== | ||
در نگاه اول، «پرندهٔ من» نمونهای دیگر از رمانهای نویسندگان زنی بهنظر میرسد که قهرمان اول آنها زنی خانهدار است و در آن قرار است صدای زن خانهدار و دغدغههای روزمره فضای اندرونی ثبت شود، یعنی اثری که در دل سنتی جای میگیرد که [[زویا پیرزاد]] و [[گلی ترقی]] غالباً از نمونههای شاخص آن تلقی میشوند. اما از قرار معلوم این رمان تفاوتهایی اساسی با برداشت رایج از این سنت دارد. هدف رمان «پرنده من» نه صرفا صدادادن به زن و ثبت زندگی روزمره زنان خانهدار، بلکه ثبت حضور تناقضات کلی جامعه در دل زندگی روزمره زنانه و فضای اندرونی خانه است.<ref name =''نقد''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.bartarinha.ir/fa/news/582186/%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D8%B1%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D9%86-%D8%AA%D9%86%D8%A7%D9%82%D8%B6%D8%A7%D8%AA-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%84-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86%D9%87|عنوان= نقد رمان}}</ref> | |||
===آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب=== | ===آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب=== | ||
===یک بند در معرفی خلاصهٔ کتاب (بدون رجوع به اطلاعات شناسنامهای)=== | ===یک بند در معرفی خلاصهٔ کتاب (بدون رجوع به اطلاعات شناسنامهای)=== | ||
خط ۵۹: | خط ۶۴: | ||
===پیرنگ=== | ===پیرنگ=== | ||
===شخصیتپردازی=== | ===شخصیتپردازی=== | ||
شخصیتهای مختلف رمان براساس تفاوت واکنششان تناقضها ساخته شدهاند. در این میان، واکنش اساساً متفاوت راوی او را از سایر شخصیتها متمایز میکند. برای فهم این واکنش متفاوت باید به عنوان اثر رجوع کرد. در متن میخوانیم: «پرندۀ او [یعنی پرنده شوهر راوی] رفته است. خودش هم دیگر نمیتواند بماند. باید دنبال پرندهاش برود. بگذار برود». «مامان میگوید که هرکسی پرندهای دارد. اگر پرواز کند و جایی بنشیند صاحبش را هم بهدنبال خودش میکشد» (ص ٨٦) یا در جای دیگر: «پرنده امیر قبل از خودش به باکو رفته و منتظر صاحبش است»(ص ٨٧) | |||
چنانکه از این جملات برمیآید، پرنده را میتوان مصداق «ابژه فانتزی» در گفتار روانکاوی لکانی دانست. هرکدام از شخصیتها پرنده یا ابژه فانتزی خاص خودش را دارد که معرف «راه نجات» او از فضای جهنمی این جامعه است. واژهٔ موردعلاقه راوی برای توصیف وضعیتی که در آن گرفتارند کلمهٔ «جهنم» است؛ مثلاً راوی، پارکی را که بچههایش در آن بازی میکنند «گوشهای از جهنم» مینامد و در جای دیگر به «چیزهای باقیمانده از جهنم» اشاره میکند. تشبیه جامعهٔ مدرن تحتسلطهٔ سرمایهداری به جهنم تشبیهی آشناست. . | |||
در رمان «آرزوهای بربادرفته» بالزاک نیز پاریس بهعنوان «پایتخت مدرنیته» به جهنم تشبیه میشود، تشبیهی که در بودلر نیز با ارجاع به حلقههای جهنم دانته مطرح میشود. ازاینرو جهنم بهعنوان تمثیلی برای جامعهٔ سرمایهداری، پیشینهای دیرینه در تاریخ ادبیات دارد. تضاد بین واکنش راوی و شوهرش (امیر) به جهنمِ سرمایهداری است که به محور اصلی رمان و مجموعهای از تقابلها شکل میدهد که برسازندهٔ رماناند، ازجمله گذشته و آینده، حرکت و سکون، حرکت به جلو و حرکت به عقب، جهنم و بهشت... . امیر کارگری است بردهٔ بانکها که تنها «راه نجات» خود را گریختن به کانادا میداند.<ref name=''نقد''/> | |||
===ویژگیهای مهم کتاب=== | ===ویژگیهای مهم کتاب=== | ||
===الهام از شخصیتها=== | ===الهام از شخصیتها=== | ||
خط ۶۹: | خط ۷۸: | ||
===اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریانسازیهای کتاب=== | ===اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریانسازیهای کتاب=== | ||
===نشستهای خبرساز دربارهٔ کتاب=== | ===نشستهای خبرساز دربارهٔ کتاب=== | ||
=== | ==رمان از نگاه دیگران== | ||
==== | ===زهرا هاشمی=== | ||
{{گفتاورد تزیینی| راوی داستان مثل همهٔ رمانهای دیگر وفی، یک زن است، داستان از زبان یک زن متأهل روایت میشود، زنی که درگیر روزمرگی و سختیهای زندگی است و برای نجات زندگیاش تلاش میکند، در طول روند رمان، ما از ویژگیها و تجربههای این زن در مقام همسر، مادر و فرزند مطلع شده و با دغدغهها ذهنی او همراه میشویم. توصیف و تصویر سازی محلهٔ زندگی و خانهٔ کوچکی که بعد از سالها مالک شده است از ویژگیهای تحریر این رمان است که فریبا وفی در این کتاب بسیار ماهرانه و پررنگ به آن اشاره کرده است.<ref name =''نظر''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.yjc.news/fa/news/6861369/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%BE%D8%B1%D9%86%D8%AF%D9%87-%DB%8C-%D9%85%D9%86-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%AF|عنوان= اظهارنظرها}}</ref>}} | |||
===احمد خیری=== | |||
{{گفتاورد تزیینی| روایت این رمان بهصورت خطی نیست و رفتوبرگشتهای متعددی دارد، راوی داستان از زاویه دید اول شخص و در دو بستر زمانی رفتوبرگشت دارد. کتاب، خوش خوان و از نثر روان و شیوایی بهرهمند است، کاراکتر اصلی در این کتاب میکوشد با وجود تمام سختیها و ناملایمات، آرامش را در زندگی برقرار کند، با اینکه تعارضات ذهنی دارد، اما سعی میکند با شرایط موجود هر چند خلاف میل اوست خود را وفق دهد و با وضعیت بهوجودآمده سازگاری یابد. از مونولوگهای راوی چنین برداشت میشود که خردهدلخوشیهایی دارد که سعی دارد آنها را حفظ کند. از وجوه خلاق در متن کاملاً مشخص است که این اثر حادثهمحور نیست بلکه بیشتر توجهش به موشکافی شخصیتاست. به لحاظ فرم و تکنیک این اثر از بقیهٔ کتابهای فریبا وفی یک سروگردن بالاترست، داستان شروع بسیار خوبی دارد که بهنوعی غیرمستقیم به نظام سرمایهداری طعنه میزند. این زن در تقابل گذشته و آینده همیشه ترسی را با خود حمل میکند، اما در انتهای داستان برای یافتن هویت خود به بازاندیشی گذشتهٔ خود بر میگردد، از ویژگیهای بارز این کتاب، صداقت در بیان واقعیتهای زندگی یک زن خانهدار است.<ref name=''نظر''/>}} | |||
====نقدهای منفی==== | ====نقدهای منفی==== | ||
====اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران==== | ====اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران==== |
نسخهٔ ۲۶ بهمن ۱۴۰۰، ساعت ۲۰:۱۴
پرندهٔ من | |
---|---|
نویسنده | فریبا وفی |
سبک | واقعگرایی |
پرندهٔ من اثر فریبا وفی نخستین رمان اوست که در سال ۱۳۸۱ چاپ و برندهٔ جایزهٔ بهترین رمان سال ۱۳۸۱، جایزهٔ سومین دورهٔ جایزهٔ هوشنگ گلشیری و جایزهٔ دومین دورهٔ جایزه ادبی یلدا شد و همچنین از سوی بنیاد جایزهٔ ادبی مهرگان و جایزهٔ ادبی اصفهان تقدیر شد. ترجمهٔ آلمانی این کتاب با عنوان Kellervogel (پرندهٔ زیرزمین) در آلمان منتشر شده است.[۱]
در پرندۀ من با ترکيب اجزای پراکندۀ روايت، سرگذشت يک زن از کودکی تا بزرگسالی، به تصوير کشيد میشود؛ پس روايت کلانداستان، مرکب از دو جزء گذشته و حال است. آنچه دربارۀ دوران کودکی او روايت میشود، اهمیت بسزایی دارد ؛ چراکه زمينههای شکلگيری شخصیت ، نحوۀ تربيت و بهطورکلی، ريشههای رفتار او در بزرگسالی آشکار میسازد. مهمترين موضوعی که محور گفتوگوهای راوی و همسرش در روايت حال قرار گرفته، مهاجرت است. اين موضوع منجر به برملاشدن انديشههای زن و مرد در خصوص تلاش، جايگاه و وظايف هرکدام در زندگی زناشویی میشود و مضامین پیچیده در لابهلای اجزای روایت را آشکار میکند.[۲]
برای کسانی که کتاب را نخواندهاند
در نگاه اول، «پرندهٔ من» نمونهای دیگر از رمانهای نویسندگان زنی بهنظر میرسد که قهرمان اول آنها زنی خانهدار است و در آن قرار است صدای زن خانهدار و دغدغههای روزمره فضای اندرونی ثبت شود، یعنی اثری که در دل سنتی جای میگیرد که زویا پیرزاد و گلی ترقی غالباً از نمونههای شاخص آن تلقی میشوند. اما از قرار معلوم این رمان تفاوتهایی اساسی با برداشت رایج از این سنت دارد. هدف رمان «پرنده من» نه صرفا صدادادن به زن و ثبت زندگی روزمره زنان خانهدار، بلکه ثبت حضور تناقضات کلی جامعه در دل زندگی روزمره زنانه و فضای اندرونی خانه است.[۳]
آغاز با یک داستانک جذّاب دربارهٔ کتاب
یک بند در معرفی خلاصهٔ کتاب (بدون رجوع به اطلاعات شناسنامهای)
گزارشی از شخصیت حاضر در کتاب داستان- گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر- گزارشی از فصلهای کتاب پژوهش
دلیل شهرت
تقدیمشده به
مقدمهنویس یا یادداشتنویس
چرا باید این کتاب را خواند
برای کسانی که کتاب را خواندهاند
داستانکها
مجوز
نشر و تغییر نام
جوایز
جلسات نقد و بررسی
اهدا
بازتاب در توئیتها و نوشتههای مجازی
اشاره به کتاب در کلام افراد مشهور
تقریظ و مقدمههایی بر کتاب
هوادری
استحال و اقتباس
سالشمار کتاب
خلاصهٔ مفصلتر کتاب در حد دو بند
محل نوشته شدن در کتاب (در صورت مهم بودن این امر)
داستان انتشار کتاب (اوّلین بار در کجا و چگونه بوده است؟!)
سبک کتاب
پیشینهٔ کتاب
پیرنگ
شخصیتپردازی
شخصیتهای مختلف رمان براساس تفاوت واکنششان تناقضها ساخته شدهاند. در این میان، واکنش اساساً متفاوت راوی او را از سایر شخصیتها متمایز میکند. برای فهم این واکنش متفاوت باید به عنوان اثر رجوع کرد. در متن میخوانیم: «پرندۀ او [یعنی پرنده شوهر راوی] رفته است. خودش هم دیگر نمیتواند بماند. باید دنبال پرندهاش برود. بگذار برود». «مامان میگوید که هرکسی پرندهای دارد. اگر پرواز کند و جایی بنشیند صاحبش را هم بهدنبال خودش میکشد» (ص ٨٦) یا در جای دیگر: «پرنده امیر قبل از خودش به باکو رفته و منتظر صاحبش است»(ص ٨٧)
چنانکه از این جملات برمیآید، پرنده را میتوان مصداق «ابژه فانتزی» در گفتار روانکاوی لکانی دانست. هرکدام از شخصیتها پرنده یا ابژه فانتزی خاص خودش را دارد که معرف «راه نجات» او از فضای جهنمی این جامعه است. واژهٔ موردعلاقه راوی برای توصیف وضعیتی که در آن گرفتارند کلمهٔ «جهنم» است؛ مثلاً راوی، پارکی را که بچههایش در آن بازی میکنند «گوشهای از جهنم» مینامد و در جای دیگر به «چیزهای باقیمانده از جهنم» اشاره میکند. تشبیه جامعهٔ مدرن تحتسلطهٔ سرمایهداری به جهنم تشبیهی آشناست. .
در رمان «آرزوهای بربادرفته» بالزاک نیز پاریس بهعنوان «پایتخت مدرنیته» به جهنم تشبیه میشود، تشبیهی که در بودلر نیز با ارجاع به حلقههای جهنم دانته مطرح میشود. ازاینرو جهنم بهعنوان تمثیلی برای جامعهٔ سرمایهداری، پیشینهای دیرینه در تاریخ ادبیات دارد. تضاد بین واکنش راوی و شوهرش (امیر) به جهنمِ سرمایهداری است که به محور اصلی رمان و مجموعهای از تقابلها شکل میدهد که برسازندهٔ رماناند، ازجمله گذشته و آینده، حرکت و سکون، حرکت به جلو و حرکت به عقب، جهنم و بهشت... . امیر کارگری است بردهٔ بانکها که تنها «راه نجات» خود را گریختن به کانادا میداند.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref>
بدشکل است یا نام بدی دارد
ویژگیهای مهم کتاب
الهام از شخصیتها
شخصیتهای اصلی
شخصیتهای فرعی
گزارشی از فروش کتاب
گزارشی از ترجمه به زبانهای دیگر
اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریانسازیهای کتاب
نشستهای خبرساز دربارهٔ کتاب
رمان از نگاه دیگران
زهرا هاشمی
« | راوی داستان مثل همهٔ رمانهای دیگر وفی، یک زن است، داستان از زبان یک زن متأهل روایت میشود، زنی که درگیر روزمرگی و سختیهای زندگی است و برای نجات زندگیاش تلاش میکند، در طول روند رمان، ما از ویژگیها و تجربههای این زن در مقام همسر، مادر و فرزند مطلع شده و با دغدغهها ذهنی او همراه میشویم. توصیف و تصویر سازی محلهٔ زندگی و خانهٔ کوچکی که بعد از سالها مالک شده است از ویژگیهای تحریر این رمان است که فریبا وفی در این کتاب بسیار ماهرانه و پررنگ به آن اشاره کرده است.[۴] | » |
احمد خیری
« | روایت این رمان بهصورت خطی نیست و رفتوبرگشتهای متعددی دارد، راوی داستان از زاویه دید اول شخص و در دو بستر زمانی رفتوبرگشت دارد. کتاب، خوش خوان و از نثر روان و شیوایی بهرهمند است، کاراکتر اصلی در این کتاب میکوشد با وجود تمام سختیها و ناملایمات، آرامش را در زندگی برقرار کند، با اینکه تعارضات ذهنی دارد، اما سعی میکند با شرایط موجود هر چند خلاف میل اوست خود را وفق دهد و با وضعیت بهوجودآمده سازگاری یابد. از مونولوگهای راوی چنین برداشت میشود که خردهدلخوشیهایی دارد که سعی دارد آنها را حفظ کند. از وجوه خلاق در متن کاملاً مشخص است که این اثر حادثهمحور نیست بلکه بیشتر توجهش به موشکافی شخصیتاست. به لحاظ فرم و تکنیک این اثر از بقیهٔ کتابهای فریبا وفی یک سروگردن بالاترست، داستان شروع بسیار خوبی دارد که بهنوعی غیرمستقیم به نظام سرمایهداری طعنه میزند. این زن در تقابل گذشته و آینده همیشه ترسی را با خود حمل میکند، اما در انتهای داستان برای یافتن هویت خود به بازاندیشی گذشتهٔ خود بر میگردد، از ویژگیهای بارز این کتاب، صداقت در بیان واقعیتهای زندگی یک زن خانهدار است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
|
» |
نقدهای منفی
اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران
نظرات داوری در مراسمهای گوناگون
اظهارنظر دیگر شخصیتها
نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب
تأثیرپذیرفته از
تأثیرگذاشته بر
گزارشی از اقتباسهای هنری انجامگرفته در کتاب
فهرست امکان نامگذاریشده از روی نام کتاب
جملههای ماندگار کتاب
جوایز کتاب
«به دخترم نیلوفر»