پاییز فصل آخر سال است: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
غزلِ بهار (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
غزلِ بهار (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
|پیش از         =  
|پیش از         =  
}}
}}
رمان '''پاییز فصل آخر سال است''' در سال ۱۳۹۳ منتشر و در سال ۱۳۹٤ برگزیدهٔ [[جایزه ادبی جلال آل‌احمد]] شد. این رمان بلافاصله به چاپ‌های بعدی رسید و تاکنون بیش از چهل بار تجدیدچاپ شده است.
رمان '''پاییز فصل آخر سال است''' در سال ۱۳۹۳ منتشر و سال ۱۳۹٤ برگزیدهٔ [[جایزه ادبی جلال آل‌احمد]] شد. این رمان بلافاصله به چاپ‌های بعدی رسید و تاکنون بیش از چهل بار تجدیدچاپ شده است.
[[پرونده:Naghd paeez.JPG|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''نقد و بررسی در شهر کتاب <ref name=''نظر''/>'''</center>]]
[[پرونده:Naghd paeez.JPG|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''نقد و بررسی در شهر کتاب <ref name=''نظر''/>'''</center>]]
[[پرونده:Paeez posht jeld.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''پشت جلد کتاب'''</center>]]
[[پرونده:Paeez posht jeld.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''پشت جلد کتاب'''</center>]]
خط ۳۳: خط ۳۳:
کتاب شامل دو بخش با عنوان‌های '''تابستان''' و '''پاییز''' است که هر کدام بخش‌ها سه فصل دارند و هر فصل از نگاه یکی از شخصیت‌ها روایت می‌شود. سه دختر در آستانه‌ سی‌ سالگی‌؛ لیلا، روجا و شبانه. در واقع داستان  برشی کوتاه از ماجراها و دغدغه‌های این سه دختر است؛ دغدغه‌هایی مثل مهاجرت، هویت شغلی و اجتماعی، روابط عاطفی و خانوادگی.<ref>[https://kafebook.ir/%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%B2-%D9%81%D8%B5%D9%84-%D8%A2%D8%AE%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B3%D8%AA/]</ref>
کتاب شامل دو بخش با عنوان‌های '''تابستان''' و '''پاییز''' است که هر کدام بخش‌ها سه فصل دارند و هر فصل از نگاه یکی از شخصیت‌ها روایت می‌شود. سه دختر در آستانه‌ سی‌ سالگی‌؛ لیلا، روجا و شبانه. در واقع داستان  برشی کوتاه از ماجراها و دغدغه‌های این سه دختر است؛ دغدغه‌هایی مثل مهاجرت، هویت شغلی و اجتماعی، روابط عاطفی و خانوادگی.<ref>[https://kafebook.ir/%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%B2-%D9%81%D8%B5%D9%84-%D8%A2%D8%AE%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B3%D8%AA/]</ref>


===گزارشی از شخصیت حاضر در کتاب داستان- گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر- گزارشی از فصل‌های کتاب پژوهش===
===دلیل شهرت===
===دلیل شهرت===
===تقدیم‌شده به===
===تقدیم‌شده به===
خط ۴۵: خط ۴۳:
====اهدا====
====اهدا====
====بازتاب کتاب در فضای مجازی====
====بازتاب کتاب در فضای مجازی====
مهراوه شریفی‌نیا، بازیگر،این کتاب را در صفحهٔ اینستاگرامش معرفی کرد و کتاب یک چاپ فروخت.<ref name =''مهراوه''>{{یادکرد وب|نشانی= https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/6510/%D9%84%D8%B0%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C.html|عنوان= لذت‌های نویسندگی}}</ref>  
بازیگرانی مانند مهراوه شریفی‌نیا این کتاب را در صفحهٔ اینستاگرامشان معرفی کردند که موجب شد رمان بیشتر دیده شود.<ref name =''مهراوه''>{{یادکرد وب|نشانی= https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/6510/%D9%84%D8%B0%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C.html|عنوان= لذت‌های نویسندگی}}</ref>  


===سال‌شمار کتاب===
===سال‌شمار کتاب===
خط ۵۸: خط ۵۶:
===پیرنگ===
===پیرنگ===
===شخصیت‌پردازی===
===شخصیت‌پردازی===
===ویژگی‌های مهم کتاب===
===ویژگی‌های مهم کتاب===
===الهام از شخصیت‌ها===
===الهام از شخصیت‌ها===
خط ۶۹: خط ۶۸:


===نشست‌های خبرساز دربارهٔ کتاب===
===نشست‌های خبرساز دربارهٔ کتاب===
===نقد تطبيقی براساس نظريهٔ عشق استرنبرگ===
عشق و روابط عاطفی زن و مرد، از موضوعات مشترک مباحث روان‌شناسی و آثار ادبی است كه قابليت بررسی و مقايسه را در چارچوب پژوهش‌های ميان‌رشته‌ای دارد. يكی از نظرياتی كه می‌تواند دريچه‌ای تازه برای خواننده به‌ويژه در مواجهه با متن داستانی بگشايد، نظريهٔ عشق استرنبرگ است. این نظریه می‌تواند توضيح دهد چرا زنان و مردان به
ايجاد ارتباط عاشقانه با برخی اشخاص گرايش بيشتری دارند و ارتباط با برخی ديگر برای آن‌ها جذابيتی ندارد. در مطالعه‌ای ميان‌رشته‌ای و با رويكرد بينامتنی،
این داستان را با نظريهٔ قصهٔ عشق استرنبرگ تطبيق داده‌اند:{{سخ}}
قصهٔ خانه و خانواده قصهٔ عشقی است كه در ذهن ليلا شكل گرفته است؛ اما ميثاق، قصهٔ سفر را باور دارد. برای ميثاق رفتن يعنی تحقق آرزوها. ليلا نمی‌تواند در قصهٔ ميثاق ايفای نقش كند و از تغيير قصهٔ خود نيز ناتوان است، بنابراين، رابطهٔ آن‌ها متزلزل می‌شود و جدا می‌شوند. ليلا منظم و باسليقه است و هميشه خانه‌ای مرتب دارد اما وقتی ميثاق او را ترک می‌كند، خانه به هم ريخته و نامرتب می‌شود. در اين داستان خانه نمادی از رابطهٔ جفت‌ها است؛ در رابطه ليلا و ميثاق هم پس از آسيب‌ديدن رابطه، وضعيت خانه دگرگون می‌شود. قصهٔ خيال يكی ديگر از قصه‌های عشق در اين داستان است. در قصهٔ خيال فرد معتقد است افسانه‌های پريان ممكن است در روابط تحقق پيدا كنند و در صورتی كه شخص بتواند فرد مناسبی را پيدا كند، می‌تواند از آن پس، مانند افسانه‌ها به خوبی و خوشی زندگی خواهد کرد. او می‌خواهد مثل شخصيت داستان‌ها باشد و مثل شاهزاده‌ها از او خواستگاری كنند يا رابطه‌اش با ارسلان مثل ليلا و ميثاق باشد. قصهٔ ديگر شبانه، قصهٔ بهبودی است. در اين داستان شبانه منتظر جفتی است كه بتواند با
ماهان به خوبی رفتار كند و ارسلان نيز تلاش می‌كند در اين زمينه اعتماد او را جلب كند. اما رابطهٔ ارسلان و شبانه بسيار متزلزل است. به‌نظر می‌رسد اين تزلزل به‌جهت قصه‌هایی است كه شبانه به آن باور دارد و ارسلان جفت مناسبی برای هيچ‌كدام از آن قصه‌ها نيست. در صورتی كه آرمان‌گرايی، كمالگرايانه باشد امكان موفقيت قصه وجود
ندارد، ولی در رابطه‌هایی كه مبتنی بر آرمان‌های واقعيت‌گرايانه است ممكن است جفت‌ها بتوانند قصهٔ خيال خود را محقق كنند. شبانه برای تحقق قصهٔ بهبودی‌اش بايد جفتی نيازمند به بهبودی پيدا كند ولی ارسلان نقش بهبوددهنده دارد نه بهبوديابنده.<ref>{{یادکرد وب|نشانی= http://ensani.ir/file/download/article/1594358979-10247-3-10.pdf|عنوان= نظريهٔ عشق استرنبرگ}}</ref>
==اظهارنظرها==
==اظهارنظرها==
===سوسن شریعتی===
 
{{گفتاورد تزیینی| تلاش شخصیت‌ها برای رسیدن به رهایی فردی را از مشخصه‌های هر سه زنِ داستان است. پرسوناژهای این کتاب به آنچه دارند راضی نیستند و آنچه را دارند دوست نمی‌دارند. اینها هر چیزی را که به دست می‌آورند، ارزش آن چیز برایشان از بین می‌رود و در نهایت به بحران در الگوی زنانگی می‌رسند. سرانجام شخصیت‌های رمان از بس از جامعه رودست می‌خورند، چشمهٔ تخیل‌شان خشک می‌شود. در داستان با سه‌ وعدهٔ اساسی روبه‌رو هستیم: وعدهٔ کار، عشق و مهاجرت. اما هر سه شخصیت در برابر این وعده‌ها دچار سرخوردگی می‌شوند. زن‌های این رمان گرفتار موقعیت‌های بی‌بازگشت هستند و بنابراین چاره‌ای جز انتخاب‌کردن ندارند؛ از طرف دیگر هیچ‌یک نمی‌توانند به موقعیت‌هایی که پیش‌تر داشتند نیز بازگردند.<ref name =''نظر''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.isna.ir/news/94102313949/%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%B2-%D9%81%D8%B5%D9%84-%D8%A2%D8%AE%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%B4%D8%AF|عنوان= نقد و بررسی}}</ref>}}  
===یزدان سلحشور===
{{گفتاورد تزیینی| رمان از سه زن که هر کدام به افق‌های فرهنگی و طبقه‌های اقتصادی متفاوت تعلق دارند صحبت می‌کند، یکی از رشت آمده، یکی از اهواز و یکی هم اهل تهران است. یکی از مواردی که در این رمان بازتاب یافته شبیه شدن این سه نفر، به‌رغم تفاوت‌های خاستگاهی، به همدیگر است. این شباهت که احتمالاً به یمن تحصیلات و عناصر نوین فرهنگی پدید آمده، هر سه نفر را در موقعیت فرهنگی‌ای قرار می‌دهد که به صورت کلی فرهنگ غربی نامیده می‌شود. هر سه زن به کانون فیلم می‌روند، فیلم‌های مشابه می‌بینند،هنرمندان محبوب‌شان یکی‌ است، موسیقی‌ای که گوش می‌دهند یکی‌ است و هر سه میل دارند جور دیگری باشند. همین وضعیت سبب می‌شود هر سه احساس کنند جهان دیروزشان کوچک است و باید به تغییر دادن جهان‌شان اقدام کنند. «پاییز فصل آخر سال است» یک اثر فمینیستی‌ست البته اثر فمینیستی رادیکالی نیست مثل آثاری که ویرجینیا وولف را بدل به یک اسطوره‌ی این نهضت در قرن بیستم کرد اما به هر حال به قول حافظ: این قدر هست که بانگ جرسی می‌آید! رمان از لحاظ پرداختن به زندگی سه زن با دشواری‌های آشکار «سد راه بودن مردان»، شباهت‌های دور یا نزدیکی به «ساعت‌‌‌ها»ی مایکل کانینگهام دارد که شخصیتِ محوری‌اش وولف است و باقی زن‌ها تحت شعاع او هستند همچنان که شبانه و روجا تحت شعاع لیلا هستند. رمان، دیالوگ‌های جذابی ندارد یعنی این دیالوگ‌ها «کُنش» ایجاد نمی‌کنند و روایت را پیش نمی‌برند. نویسنده در توصیف، البته موفق‌تر است و توانایی جذب مخاطب حرفه‌ای را دارد. <ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.naghdedastan.ir/article/149|عنوان= از نگاه خوانندگان}}</ref>}}


===[[مصطفی مستور]]===
===[[مصطفی مستور]]===
{{گفتاورد تزیینی| شاه‌کلید فهم رمان در یک جمله نهفته است: «هیچ‌چیز هیچ‌وقت قرار نیست درست شود.» وقتی شخصیت‌های داستان، زن هستند، باید به پس‌زمینهٔ اجتماعی توجه بیشتری کرد. امروز زنان اشتیاق‌هایی در عرصهٔ اجتماعی دارند که اغلب صورت تحقق نمی‌گیرد. آگاهی الزاماً به حل مشکل نمی‌انجامد و در این رمان نیز زنان پس از آگاه‌شدن مشکلاتشان بیشتر می‌شود. آگاهی در سطح آگاهی باقی نمی‌ماند و نیاز به حرکت را پدید می‌آود؛ اگر حرکتی پدید نیاید، فردی که به آگاهی دست یافته، احساس فشار خواهد کرد. فشار عامل مهمی است که به ناپایداری منجر می‌شود و سرانجام گسست را پدید می‌آورد؛ ازهم‌گسیختگی نوعی نارضایتی را ایجاد می‌کند و همین جاست که جوهر اساسی داستان پدید می‌آید.<ref name=''نظر''/>}}
{{گفتاورد تزیینی| شاه‌کلید فهم رمان در یک جمله نهفته است: «هیچ‌چیز هیچ‌وقت قرار نیست درست شود.» وقتی شخصیت‌های داستان، زن هستند، باید به پس‌زمینهٔ اجتماعی توجه بیشتری کرد. امروز زنان اشتیاق‌هایی در عرصهٔ اجتماعی دارند که اغلب صورت تحقق نمی‌گیرد. آگاهی الزاماً به حل مشکل نمی‌انجامد و در این رمان نیز زنان پس از آگاه‌شدن مشکلاتشان بیشتر می‌شود. آگاهی در سطح آگاهی باقی نمی‌ماند و نیاز به حرکت را پدید می‌آود؛ اگر حرکتی پدید نیاید، فردی که به آگاهی دست یافته، احساس فشار خواهد کرد. فشار عامل مهمی است که به ناپایداری منجر می‌شود و سرانجام گسست را پدید می‌آورد؛ ازهم‌گسیختگی نوعی نارضایتی را ایجاد می‌کند و همین جاست که جوهر اساسی داستان پدید می‌آید.<ref name=''نظر''/>}}
===سوسن شریعتی===
{{گفتاورد تزیینی| تلاش شخصیت‌ها برای رسیدن به رهایی فردی را از مشخصه‌های هر سه زنِ داستان است. پرسوناژهای این کتاب به آنچه دارند راضی نیستند و آنچه را دارند دوست نمی‌دارند. اینها هر چیزی را که به دست می‌آورند، ارزش آن چیز برایشان از بین می‌رود و در نهایت به بحران در الگوی زنانگی می‌رسند. سرانجام شخصیت‌های رمان از بس از جامعه رودست می‌خورند، چشمهٔ تخیل‌شان خشک می‌شود. در داستان با سه‌ وعدهٔ اساسی روبه‌رو هستیم: وعدهٔ کار، عشق و مهاجرت. اما هر سه شخصیت در برابر این وعده‌ها دچار سرخوردگی می‌شوند. زن‌های این رمان گرفتار موقعیت‌های بی‌بازگشت هستند و بنابراین چاره‌ای جز انتخاب‌کردن ندارند؛ از طرف دیگر هیچ‌یک نمی‌توانند به موقعیت‌هایی که پیش‌تر داشتند نیز بازگردند.<ref name =''نظر''>{{یادکرد وب|نشانی= https://www.isna.ir/news/94102313949/%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%B2-%D9%81%D8%B5%D9%84-%D8%A2%D8%AE%D8%B1-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%B4%D8%AF|عنوان= نقد و بررسی}}</ref>}}


===علی‌اصغر محمدخانی===
===علی‌اصغر محمدخانی===

نسخهٔ ‏۲۸ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۰۰:۴۲

پاییز فصل آخر سال است
نویسندهنسیم مرعشی
ناشرچشمه
محل نشرتهران
شابک٩٧٨-۶٠٠-٢٢٩-٨-٢١
تعداد صفحات١٨٩
موضوعداستان فارسی
سبکواقع‌گرای مدرن

رمان پاییز فصل آخر سال است در سال ۱۳۹۳ منتشر و سال ۱۳۹٤ برگزیدهٔ جایزه ادبی جلال آل‌احمد شد. این رمان بلافاصله به چاپ‌های بعدی رسید و تاکنون بیش از چهل بار تجدیدچاپ شده است.

نقد و بررسی در شهر کتاب خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
پشت جلد کتاب
کتاب صوتی
پاییز فصل آخر سال است خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد
* * * * *


برای کسانی که کتاب را نخوانده‌اند

کتاب شامل دو بخش با عنوان‌های تابستان و پاییز است که هر کدام بخش‌ها سه فصل دارند و هر فصل از نگاه یکی از شخصیت‌ها روایت می‌شود. سه دختر در آستانه‌ سی‌ سالگی‌؛ لیلا، روجا و شبانه. در واقع داستان برشی کوتاه از ماجراها و دغدغه‌های این سه دختر است؛ دغدغه‌هایی مثل مهاجرت، هویت شغلی و اجتماعی، روابط عاطفی و خانوادگی.[۱]

دلیل شهرت

تقدیم‌شده به

مقدمه‌نویس یا یادداشت‌نویس

چرا باید این کتاب را خواند

برای کسانی که کتاب را خوانده‌اند

جلسات نقد و بررسی

اهدا

بازتاب کتاب در فضای مجازی

بازیگرانی مانند مهراوه شریفی‌نیا این کتاب را در صفحهٔ اینستاگرامشان معرفی کردند که موجب شد رمان بیشتر دیده شود.[۲]

سال‌شمار کتاب

خلاصهٔ مفصل‌تر کتاب در حد دو بند

کتاب «پاییز فصل آخر سال است» دو بخش اصلی به نام‌های «تابستان» و «پاییز» دارد که هر کدام به سه فصل تقسیم‌بندی می‌شوند که تکه‌ی اول، دوم و سوم نامیده شده‌اند. هر کدام از این فصل‌ها هم توسط یکی از سه دختری که شخصیت اصلی داستان هستند، روایت می‌شود. رمان، ماجرای روجا، لیلا و شبانه، سه دختر دههٔ شصتی است که هم‌کلاسی دوران دانشگاه هستند و هر کدام دغدغه‌های خاص خود را دارند. روجا به قصد ادامهٔ تحصیل درصدد مهاجرت به فرانسه است. شبانه دختری است که دوران کودکی‌اش در جنگ گذشته و برای ازدواج مردد است و لیلا که همسرش او را ترک کرده و برای ادامهٔ تحصیل و زندگی به کانادا مهاجرت کرده است. این سه شخصیت مدام در چالش درونی به ‌سر می‌برند، میان ترس‌ها و تردیدها، رؤیاها و دلبستگی‌هایشان معلق هستند. چیزهایی که دارند، دوست ندارند و به آنچه دارند، راضی نمی‌شوند. در تلاش برای به دست‌آوردن چیزهایی هستند که به‌محض دستیابی به آن، در نظرشان رنگ می‌بازد و بی‌ارزش می‌شود. [۳]


سبک کتاب

پیشینهٔ کتاب

پیرنگ

شخصیت‌پردازی

ویژگی‌های مهم کتاب

الهام از شخصیت‌ها

شخصیت‌های اصلی

شخصیت‌های فرعی

گزارشی از فروش کتاب

گزارشی از ترجمه به زبان‌های دیگر

اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریان‌سازی‌های کتاب

این کتاب در سال نود منتشر شد و اتفاقات سال هشتاد‌وهشت بن‌مایه کتاب را شکل می‌داد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

نشست‌های خبرساز دربارهٔ کتاب

نقد تطبيقی براساس نظريهٔ عشق استرنبرگ

عشق و روابط عاطفی زن و مرد، از موضوعات مشترک مباحث روان‌شناسی و آثار ادبی است كه قابليت بررسی و مقايسه را در چارچوب پژوهش‌های ميان‌رشته‌ای دارد. يكی از نظرياتی كه می‌تواند دريچه‌ای تازه برای خواننده به‌ويژه در مواجهه با متن داستانی بگشايد، نظريهٔ عشق استرنبرگ است. این نظریه می‌تواند توضيح دهد چرا زنان و مردان به ايجاد ارتباط عاشقانه با برخی اشخاص گرايش بيشتری دارند و ارتباط با برخی ديگر برای آن‌ها جذابيتی ندارد. در مطالعه‌ای ميان‌رشته‌ای و با رويكرد بينامتنی، این داستان را با نظريهٔ قصهٔ عشق استرنبرگ تطبيق داده‌اند:
قصهٔ خانه و خانواده قصهٔ عشقی است كه در ذهن ليلا شكل گرفته است؛ اما ميثاق، قصهٔ سفر را باور دارد. برای ميثاق رفتن يعنی تحقق آرزوها. ليلا نمی‌تواند در قصهٔ ميثاق ايفای نقش كند و از تغيير قصهٔ خود نيز ناتوان است، بنابراين، رابطهٔ آن‌ها متزلزل می‌شود و جدا می‌شوند. ليلا منظم و باسليقه است و هميشه خانه‌ای مرتب دارد اما وقتی ميثاق او را ترک می‌كند، خانه به هم ريخته و نامرتب می‌شود. در اين داستان خانه نمادی از رابطهٔ جفت‌ها است؛ در رابطه ليلا و ميثاق هم پس از آسيب‌ديدن رابطه، وضعيت خانه دگرگون می‌شود. قصهٔ خيال يكی ديگر از قصه‌های عشق در اين داستان است. در قصهٔ خيال فرد معتقد است افسانه‌های پريان ممكن است در روابط تحقق پيدا كنند و در صورتی كه شخص بتواند فرد مناسبی را پيدا كند، می‌تواند از آن پس، مانند افسانه‌ها به خوبی و خوشی زندگی خواهد کرد. او می‌خواهد مثل شخصيت داستان‌ها باشد و مثل شاهزاده‌ها از او خواستگاری كنند يا رابطه‌اش با ارسلان مثل ليلا و ميثاق باشد. قصهٔ ديگر شبانه، قصهٔ بهبودی است. در اين داستان شبانه منتظر جفتی است كه بتواند با ماهان به خوبی رفتار كند و ارسلان نيز تلاش می‌كند در اين زمينه اعتماد او را جلب كند. اما رابطهٔ ارسلان و شبانه بسيار متزلزل است. به‌نظر می‌رسد اين تزلزل به‌جهت قصه‌هایی است كه شبانه به آن باور دارد و ارسلان جفت مناسبی برای هيچ‌كدام از آن قصه‌ها نيست. در صورتی كه آرمان‌گرايی، كمالگرايانه باشد امكان موفقيت قصه وجود ندارد، ولی در رابطه‌هایی كه مبتنی بر آرمان‌های واقعيت‌گرايانه است ممكن است جفت‌ها بتوانند قصهٔ خيال خود را محقق كنند. شبانه برای تحقق قصهٔ بهبودی‌اش بايد جفتی نيازمند به بهبودی پيدا كند ولی ارسلان نقش بهبوددهنده دارد نه بهبوديابنده.[۴]

اظهارنظرها

یزدان سلحشور

مصطفی مستور

سوسن شریعتی

علی‌اصغر محمدخانی

از نگاه خوانندگان

نسیم مرعشی از خلق رمانش می‌گوید

رمان چگونه نوشته شد

رمان در چه فضایی نوشته شد

نوشتن رمان چقدر زمان برد

چرا رمان پرفروش شد

ساختار رمان

تعدد زبانی

بازنویسی رمان

ریتم رمان

تأثیرپذیرفته از

تأثیرگذاشته بر

فهرست امکان نام‌گذاری‌شده از روی نام کتاب

جمله‌های ماندگار کتابخطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

  • «نمی‌دانم کیشلوفسکی بود یا کی. می‌گویند بعد از ساختن فیلم قرمز، دیگر بی‌خیال شده بود. گفته بود می‌خواهم بروم یک جای دور. توی یک ویلا بنشینم روی مبل، هی سیگار بکشم و مشروب بخورم تا بمیرم. دکترایم را که بگیرم، مثل او بشوم. چه کیفی دارد این‌قدر راضی بودن. آدم دیگر هیچ کاری در زندگی ندارد. فقط می‌ماند عشق و حال و مردن.»
  • «خیلی وقت است داریم ادا درمی‌آوریم. ادای خوشبختی ساده‌ای که در این بدبختی محتوم ابدی گمش کرده‌ایم.»
  • «خوبیِ چت همین است. هر وقت بخواهی، چیزی می‌گویی و هر وقت نمی‌خواهی، نمی‌گویی و بدون خداحافظی گم می‌شوی. می‌توانی با بغض بخندی و هیچ‌کس نفهمد داری گریه می‌کنی. می‌توانی جواب حرفی را که دوست نداری ندهی، دست‌هایت را زیر چانه بزنی، خیره شوی به مانیتور و بگویی سرم شلوغ است.»
  • «زندگی آدم‌ها همه‌اش دست خودشان نیست شبانه. تو فقط می‌توانی سهم خودت را درست زندگی کنی. بقیه‌اش دست دیگران است.»

جوایز کتاب

مشخصات کتاب‌شناختی

تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمع کل تیراز و ناشرانی که اثر را چاپ کرده‌اند

طراحی جلد و تصویرسازی

تغییرات طرح جلد در چاپ‌های مختلف

منبع‌شناسی (پایان‌نامه و مقاله نوشته شده دربارهٔ کتاب)

نوا، نما و نگاه

کتاب صوتی پاییز فصل آخر سال است با صدای بهناز جعفری، راضیه هاشمی، شیما جانقربان و ... به قیمت ٢١٥٠٠ تومان از سایت نوار قابل‌خریداری است.[۱۰]

تصویر از صفحات کتاب

صدای نویسنده

تصویرهای ساخته‌شده دربارهٔ کتاب (فیلم و مستند)

طرحی از یکی از صحنه‌های کتاب

جستارهای وابسته

پانویس

منابع

پیوند به بیرون