فریدون مشیری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
پرواز (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
پرواز (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۳: خط ۸۳:
===یادمان‌ها و بزرگداشت‌ها===
===یادمان‌ها و بزرگداشت‌ها===
===چند منظر===
===چند منظر===
===چند منظر===
====عبدالحسین زرین کوب====
{{گفتاورد تزیینی|این تازه‌ترین روزها دیوان شعری مشیری، از دیار آشتی، را با لذت و تحسین بسیار خواندم. فریدون شاعری نوپرداز است، با اندیشه‌های نو و آفرینش‌های نو. با این حال، نوپردازی او ناشی از ناآشنایی با سنت‌های شعر فارسی نیست. با این سنت‌ها آشنایی دارد. زبان شعرش هم بی‌آنکه بازاری باشد، ساده است و در عین این سادگی به نحو مرموزی فاخر و متعالی نیز هست. واژگانی که او در شعرش به کار گرفته، باآنکه گه‌گاه تلألؤیی از تازگی و سادگی دارد اما زبان اهل کوچه نیست. فریدون ناروایی‌هغای محیطی بی‌شفقّت و تقریباً بی‌فردا را که محیط روزهای امروز و دیروز اوست، با لحنی که به قدر کافی رساست بی‌نقاب می‌کند. او شکایت از خشونت عصر را در فضای روزگاران با درد و دریغ می‌سراید اما طعن و پرخاش عامیانه یا عام‌پسند را وسیله جلب ستایشگران آوازه‌گر نمی‌سازد.}}
====[[محمدرضا شفیعی کدکنی|شفیعی کدکنی]]====
====[[محمدرضا شفیعی کدکنی|شفیعی کدکنی]]====
{{گفتاورد تزیینی|مشیری می‌کوشد شعرهایش را به طبقه وسیع‌تری از جامعه ما، که اکنون حوصله جست‌وجو و کوشش برای گشودن زمزمه‌های شعر شاعران تندرو و افراطی را ندارد و هنوز موازین پسندش کم و بیش از شعر سنتی سرچشمه می‌گیرد، عرضه کند. او در این راه توفیقی یافته که نصیب کمتر شاعری از معاصران ما شده است. راز این توفیق را در دو سه خصوصیت شعری او می‌‌توان جست که نخستین آن‌ها زبان نرم، هموار و ساده اوست. به نظر من مشیری به سعدی نزدیک است و این مورد پسند خواننده است. مضامین شعری او حوادثی‌ست که امکان دارد برای همه روی دهد اما هر کسی نمی‌تواند آن را شاعرانه بیان کند. انجام این کار تپفیقی‌ست بزرگ برای او.}}
{{گفتاورد تزیینی|مشیری می‌کوشد شعرهایش را به طبقه وسیع‌تری از جامعه ما، که اکنون حوصله جست‌وجو و کوشش برای گشودن زمزمه‌های شعر شاعران تندرو و افراطی را ندارد و هنوز موازین پسندش کم و بیش از شعر سنتی سرچشمه می‌گیرد، عرضه کند. او در این راه توفیقی یافته که نصیب کمتر شاعری از معاصران ما شده است. راز این توفیق را در دو سه خصوصیت شعری او می‌‌توان جست که نخستین آن‌ها زبان نرم، هموار و ساده اوست. به نظر من مشیری به سعدی نزدیک است و این مورد پسند خواننده است. مضامین شعری او حوادثی‌ست که امکان دارد برای همه روی دهد اما هر کسی نمی‌تواند آن را شاعرانه بیان کند. انجام این کار توفیقی‌ست بزرگ برای او.{{سخ}}
وقتی به شعر معاصر نگاه می‌کنم، شعرا در برابرم در چند صف قرار می‌گیرند: یک صف، صف شاعرانی که با آن‌ها گریسته‌ام! در نظر من، فریدون مشیری در صف شاعرانی قرار می‌گیرد که با آن‌ها گریسته‌ام شاعرانی که مستیقماً با عواطف آدمی سر و کار دارند.}}
====[[محمدعلی اسلامی ندوشن]]====
====[[محمدعلی اسلامی ندوشن]]====
{{گفتاورد تزیینی|طی این چهل سال، شعرهای مشیری به قدر کافی در دل خوانندگان جای گرفته ‌اند طوری که نیازی نیست کسانی درباره او گواهی دهند به خصوص که شخصیت نجیب و مهربانی پشتوانه آن بوده است. ما در دوره‌ای زندگی کرده‌ایم که درخت شعر بسیار تناور بوده است. خروارها شعر گفته شده و از طریق چاپ یا فرستنده در سراسر جهان پخش گردیده است ولی شعر متاعی کیفیتی است. نظامی می‌گفت: آن خشت بود که پر توان زد.{{سخ}}
{{گفتاورد تزیینی|طی این چهل سال، شعرهای مشیری به قدر کافی در دل خوانندگان جای گرفته ‌اند طوری که نیازی نیست کسانی درباره او گواهی دهند به خصوص که شخصیت نجیب و مهربانی پشتوانه آن بوده است. ما در دوره‌ای زندگی کرده‌ایم که درخت شعر بسیار تناور بوده است. خروارها شعر گفته شده و از طریق چاپ یا فرستنده در سراسر جهان پخش گردیده است ولی شعر متاعی کیفیتی است. نظامی می‌گفت: آن خشت بود که پر توان زد.{{سخ}}
لطیف‌‌ترین هنر، کلامی‌ست که با مهر و صدق سر و کار داشته باشد... در شعر آقای مشیری فریدون مشیری  نشانی از این ویژگی دیده می‌شود. او در جهت اعتدال و گرمی‌ست. در دورانی که بر اثر ناهمواری‌های سیاسی،‌افراط وو ابهام رواج بیشتری داشته و نقش‌بازی نیز کمیاب نبوده، پایبندی به اعتدال نشانه درون‌نگری و وقار فکری‌ست.}}
لطیف‌‌ترین هنر، کلامی‌ست که با مهر و صدق سر و کار داشته باشد... در شعر آقای مشیری فریدون مشیری  نشانی از این ویژگی دیده می‌شود. او در جهت اعتدال و گرمی‌ست. در دورانی که بر اثر ناهمواری‌های سیاسی،‌افراط وو ابهام رواج بیشتری داشته و نقش‌بازی نیز کمیاب نبوده، پایبندی به اعتدال نشانه درون‌نگری و وقار فکری‌ست.}}
====[[سیمین بهبهانی]]====
{{گفتاورد تزیینی|تصویرهای فریدون، درخشان،‌زیبا و در سطح هستند. پشت این تصاویر مفهموم دیگری جز معنای واقعی خودشان نیست. زبان شعرش بیار ساده است. او در کاربرد جملات و تعبیرات بسیار محتاطانه عمل می‌کند. ماجراجویی در کارش دیده نمی‌شود. اصلاً به تجربه‌یی تازه دست نمی‌ زند و سرِ آن نداردکه قلمرو زبان را وسعت دهد؛ اما در حوزهٔ تسلط خود واقعاً استاد است. همان واژگان محدود در دست او مانند موم نرم هستند. او از نظام این واژگان حداکثر استفاده را می‌کند به همین دلیل است که زبانش تا آن حد مأنوس و نافذ است. فریدون به عمد از کاربرد واژه‌های دور از دسترس می‌پرهیزد. البته کار کردن با این واژه‌های محدود و همیشه حرفی برای گفتن داشتن دشوار است، اما افسونِ فریدون این دشوار را آسان می‌کند.}}
===نظرات فرد در مورد خودش و آثارش===
===نظرات فرد در مورد خودش و آثارش===
===تفسیر خود از آثارش===
===تفسیر خود از آثارش===

نسخهٔ ‏۲۱ آبان ۱۴۰۰، ساعت ۱۹:۲۴

فریدون مشیری

نام اصلی فریدون مشیری
زمینهٔ کاری شاعر و نویسنده
زادروز ۳۰ شهریور ۱۳۰۵ [۱]
تهران [۱]
پدر و مادر ابراهیم و اعظم السّلطنه
مرگ ۳ آبان ۱۳۷۹
تهران
ملیت ایرانی
پیشه شاعر
مدرک تحصیلی زبان و ادبیات فارسی
دانشگاه دانشگاه تهران

از میان یادها

ماجراهای انتشار

ماجرای عشق

ماجرای استاد

ماجرای شاگرد

ماجرای مردم

بین ده تا بیست مطلب برگرفته از مجلات دوره خود

ماجراهای دشمنی

ماجراهای دوستی

ماجراهای قهرها

ماجراهای آشتی‌ها

ماجراهای نگرفتن جوایز

ماجراهای حرفی که در حین گرفتن جایزه زده است

مذهب و ارتباط با خدا

ماجراهای عصبانیت، ترک مجالس، مهمانی‌ها، برنامه‌ها، استعفا و مشابه آن

ماجراهای نحوه مرگ، بازتاب خبر مرگ در روزنامه‌ها و مجلات و نمونه‌هایی از آن

ماجراهای دارایی

ماجراهای زندگی شخصی

ماجرای برخی خاله‌زنکی‌های شیرین

ماجرای شکایت‌هایی از دیگران کرده به محاکم و شکایتهایی که از او شده

ماجراهای مشهور ممیزی

ماجراهای مربوط به مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها و حضور رادیو یا تلویزیون

عکس سنگ قبر و ماجرایی از تشییع جنازه و جزئیات آن

ماجراهای دیگر

زندگی و یادگار

کودکی و نوجوانی، جوانی، پیری

فریون مشیری در روزهای آخرِ آخرین ماه از تابستان در تهران به دنیا آمد. تا هفت سالگی در تهران زندگی کرد اما بعد، به واسطه شغل پدر و مأموریتی که داشت، راهیِ مشهد شدند. تا کلاس دهم در آن‌جا درس خواند. پس از بمباران آن شهر توسط روس‌ها، که هر یک از اهالی شهر را به گوشه‌ای فراری داده بود، به زادگاهش بازگشت و ادامه دبیرستان را در همین شهر گذراند. بلافاصله بعد از اخذ دیپلم موفق به قبولی در رشته ادبیاتِ دانشگاه تهران شد، همزمان رشته روزنامه‌نگاری را هم ادامه داد. او در خانواده‌ای اهل کتاب پرورش یافته بود؛ پدر و مادر هر دو به شعر علاقه داشتند. همین بود که پسر کوچک به سراغ کتاب‌هایی که والدین می‌خوانند رفت و از سنین هفت هشت سالگی حافظ و سعدی را حفظ کرد. چنان که اشاره کرده است:

با کمال تعجب بگویم، من حافظ را در هفت هشت سالگی آن‌قدر خوانده بودم که در کلاس سوم وقتی معلم از ما خواست انشاء بنویسیم من آن را به زبان شعر گفته بودم. و از همان بچگی فردوسی، سعدی، حافظ،‌ عارف قزوینی، ایرج میرزا،‌ خسرو و شیرین نظامی و بقیه آثار نظامی را می‌خواندم و بسیاری را حفظ بودم.[۱]

شخصیت و اندیشه

زمینه فعالیت

یادمان‌ها و بزرگداشت‌ها

چند منظر

چند منظر

عبدالحسین زرین کوب

شفیعی کدکنی

محمدعلی اسلامی ندوشن

سیمین بهبهانی

نظرات فرد در مورد خودش و آثارش

تفسیر خود از آثارش

موضع‌گیری‌های او درباره دیگران

همراهی‌های سیاسی

مخالفت‌های سیاسی

نامه‌های سرگشاده

نام‌های دسته جمعی

بیانیه‌ها

جمله مورد علاقه در کتاب‌هایش

جمله یا جملاتی که از کتابش کالت شده است

نحوه پوشش

تکیه کلام‌ها

خلقیات

منزلی که در آن زندگی میکرد

گزارش جامعی از سفرها

برنامه‌های ادبی که در دیگر کشورها اجرا کرده است

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

بنیان‌گذاری‌

تأثیرپذیری‌ها

استادان و شاگردان

علت شهرت

فیلم ساخته شده بر اساس

حضور در فیلمهای مستند درباره خود

اتفاقات بعد از انتشار آثار

نام جاهایی که به اسم این فرد است

کاریکاتورهایی که دربارهاش کشیده‌اند

مجسمه و نگارههایی که از او کشیده‌اند

ده تا بیست مطلب نقل شده از موارد فوق از مجلات آن دوره

برگه‌هایی از مصاحبه‌های فرد

آثار و منبع‌شناسی

سبک و لحن و ویژگی آثار

کارنامه و فهرست آثار

جوایز و افتخارات

منبع‌شناسی

بررسی موردی چند اثر

ناشرینی که با او کار کرده‌اند

تعداد چاپ‌ها و تجدید چاپ‌های کتاب‌ها

نوا، نما و نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی

پانویس

منابع

پیوند به بیرون