شازده حمام: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بهار (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
بهار (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:


==جلد اول و دوم==
==جلد اول و دوم==
مؤلف در جلد اول و دوم، خاطرات دوران کودکی و نوجوانی خود را در شهرهای یزد بیان می‌کند و در دل آن تصویری از اوضاع اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن دیار را به تصویر می‌کشد. این کتاب حاوی تحولات مربوط به سال‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۰ است که دارای یک مقدمه و صد داستان در ۶۳۲ صفحه است.
مؤلف در جلد اول و دوم، خاطرات دوران کودکی و نوجوانی خود را در شهرهای یزد بیان می‌کند و در دل آن تصویری از اوضاع اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن دیار را به تصویر می‌کشد. این کتاب حاوی تحولات مربوط به سال‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۰ است که دارای یک مقدمه و صد داستان در ۶۳۲صفحه است.
 
زن‌های بیوه و بچه‌های گرسنه، مکتب‌خانه،‌ آفتاب لب بام، شازده حمام،‌ سینمای آقای پاچه، قاچاقی‌گری، بخاری نفتی یک تحول تکنولوژیکی، یزد شهر زورخانه، درس‌های ۲۸مرداد، دیوانگان مظلوم‌ترین افراد جامعه از جمله عناوین داستان‌هایی است که در جلد اول کتاب آمده است.


پاپلی در مقدمه کتابش درآورده است:   
پاپلی در مقدمه کتابش درآورده است:   


هیچ آدم ۵۵ساله‌ای حتی آدم‌های خیلی باهوش، نمی‌توانند اولین خاطرات بچگی خود را تاریخ‌گذاری دقیق کنند و بگویند فلان خاطره مال فلان روز و فلان سال است. چیزهای مبهمی از اولین خاطرات بچگی در ذهن آدم هست. البته بچه‌های پول‌دار امروزی که نسل ابزار مدرن هستند و پدر و مادرشان دائم از آن‌ها فیلم تهیه می‌کنند و در فیلم تاریخ،‌ ساعت، روز، ماه و سال را ذکر می‌کنند و ...  
هیچ آدم ۵۵ساله‌ای حتی آدم‌های خیلی باهوش نمی‌توانند اولین خاطرات بچگی خود را تاریخ‌گذاری دقیق کنند و بگویند فلان خاطره مال فلان روز و فلان سال است. چیزهای مبهمی از اولین خاطرات بچگی در ذهن آدم هست. البته بچه‌های پول‌دار امروزی که نسل ابزار مدرن هستند و پدر و مادرشان دائم از آن‌ها فیلم تهیه می‌کنند و در فیلم تاریخ،‌ ساعت، روز، ماه و سال را ذکر می‌کنند و ...  
 
خاطرات خودنوشت پاپلی پر است از روایت‌ها و داستان‌های مردم کوچه‌وبازاری که از زندگی خود و نگاه‌شان به سیاست و اقتصاد و جامعه سخن می‌گویند. در بخشی از کتاب درباره رای دادن زن‌ها در انتخابات برای نخستین‌بار در رژیم سابق آمده است:
 
«چند وقتی از داستان معصومه نگذشته بود که گفتند فردا رفراندوم است و زنها هم برای اولین بار در تاریخ مملکت میتوانند رای بدهند.عکسهای زنهای محله می‌گفتند این شاهان دیوانه است رای دادن ما به چه درد میخورد؟سه هزار سال از توی این خانه ها پوسیده هیچکس پشیزی برای حرف ما قائل نیست.معصومه سکینه و زری و مادر من که در سن ۲۴ سالگی بیوه شده بود سر کوچه تبلیغ رای دادن کردن و همه زنهای کوچه پس کوچه ها و محله را به پای صندوق رفراندوم بردند و رای دادند.می خواستم حقی داشته باشد و بالاخره بعد از چند هزار سال حرف و برای زنها هم به حساب بیاید.» <ref>{{پک|پاپلی|۱۳۸۸|ک= شازده حمام|ج=اول|ص=۱۹۳}}</ref>
از دیگر روایت‌های خواندنی این جلد از کتاب «درس‌های ۲۸مرداد» است که در بخشی از آن آورده است:
 
در نسل ما وقتی حدود ۵تا۱۰ساله بودیم، حسینیه‌ها و هیئت‌های عزاداری و روضه‌خوانی‌ها عشق به علی‌بن‌ابی‌طالب و همه ائمه معصومین صلوات الله و سلامه علیه را در دل‌ها می‌کاشتند و مدرسه‌ها عشق به میهن را. خانواده‌ها و اجتماع هم درس راستی، درستی، راستگویی و زورخانه‌ها درس پهلوانی می‌دادند. حسینیه‌ها در خدمت اسلام بودند و مدرسه‌ها در خدمت ناسیونالیسم و ملی‌گرایی.البته رژیم شاه تلاش کرد که مدرسه‌ها عشق به شاه‌دوستی را هم در بچه‌ها تقویت کنند ولی این کار فایده چندانی نداشت.
 
یادم می‌آید، حدود ۱۲ساله بودم. باید حدود سال۱۳۳۹ بوده باشد. برای ۲۸مرداد جشن گرفته بودند. مردم به میدان مجسمه یزد رفته بودند و من هم رفته بودم. داربستی بسته بودند و فرماندار، فرماندهان پلیس و ژاندارمری روی سکو نشسته بودند و نیروهای پلیس و ژاندار رژه می‌رفتند. فرماندار داشت درباره شاهنشاه و تلاش‌های ایشان و قیام مردم برای بازگشت اعلیحضرت صحبت می‌کرد.
 
مرد میانسالی از اقوام ما که شاطر نانوا بود با چند تن از دوستانش گفت: زکی! باز هم گفتن مزخرفات شروع شد.
 
من به شاطر عباس گفتم: شاطر امروز چه خبر است؟ شاطرعباس گفت: شب به خانه ما بیا تا بگویم چه خبر است. من شب با اشتیاق به خانه شاطر عباس رفتم. با سه نفر از دوستانش پشت‌بام خانه نشسته بودند و بساط چایی‌شان پهن بود. شاطر ماجرای شاه و روی کار آمدن او و فعالیت‌های مرحوم دکتر مصدق را بیان کرد. از تلاش‌ها و مبارزه مردم برای ملی کردن نفت به رهبری آن مرحوم گفت. درباره مخالفت‌های انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها و اوباش داخلی و عدم مساعدت حزب توده و خیانت‌های آن‌ها به مرحوم دکتر محمد مصدق و به ملت ایران و کودتای ۲۸ مرداد توضیحاتی داد. او طی چند شب مسائل را برای من بازگو کرد. آن مرد سواد چندانی نداشت. شاطر نانوا بود ولی خود جریان امور را لمس کرده بود. چون روزنامه‌خوان بود. عضو هیچ حزبی هم نبود و فقط وطن‌پرست و مؤمن بود. سخنانش در من اثر بخش بود... <ref>{{پک|پاپلی|۱۳۸۸|ک= شازده حمام|ج=اول|ص=۱۹۷}}</ref>


پاپلی در صفحه ۲۶۹ جلد اول این کتاب انگیزه خود را برای نوشتن خاطراتش این‌گونه بیان می‌کند: «اکثر خاطره‌نویس‌ها، خاطرات آدم‌های مهم، ثروتمند و سیاستمدار را می‌نویسند. من دلم می‌خواهد از رفقای بچگی‌ام، از مردمی که با آن‌ها زندگی کردم، از قشر پایین و زیربنایی اجتماع که در تمام عمرشان استثمار شده‌اند و آدم‌های خیلی کمی به زندگی آن‌ها توجه دارند صحبت کنم». <ref>{{پک|پاپلی|۱۳۸۸|ک= شازده حمام|ص=۲۶۹}}</ref>
پاپلی در صفحه ۲۶۹ جلد اول این کتاب انگیزه خود را برای نوشتن خاطراتش این‌گونه بیان می‌کند: «اکثر خاطره‌نویس‌ها، خاطرات آدم‌های مهم، ثروتمند و سیاستمدار را می‌نویسند. من دلم می‌خواهد از رفقای بچگی‌ام، از مردمی که با آن‌ها زندگی کردم، از قشر پایین و زیربنایی اجتماع که در تمام عمرشان استثمار شده‌اند و آدم‌های خیلی کمی به زندگی آن‌ها توجه دارند صحبت کنم». <ref>{{پک|پاپلی|۱۳۸۸|ک= شازده حمام|ص=۲۶۹}}</ref>


جلد دوم این کتاب که از صفحه۲۳۶ آغاز می‌شود به خاطرات دوران نوجوانی یعنی سال‌های ۱۳۳۸تا ۱۳۴۶ مربوط می‌شود. مؤلف در مقدمه این جلد تأکید می‌کند که این «کتاب خاطرات است یعنی یک کتاب تحقیقی، تاریخی، جغرافیایی یا مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی و ... نیست، فقط خاطرت است.»
جلد دوم این کتاب که از صفحه۲۳۶ آغاز می‌شود به خاطرات دوران نوجوانی یعنی سال‌های ۱۳۳۸تا ۱۳۴۶ مربوط می‌شود. مؤلف در مقدمه این جلد تأکید می‌کند که این «کتاب خاطرات است یعنی یک کتاب تحقیقی، تاریخی، جغرافیایی یا مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی و ... نیست، فقط خاطرت است.»
حسین در گاراژ،‌ مسافرهای ایلاتی، آقا محمود، ماشین‌شوی‌ها، سرنوشت یار دبیرستانی، لوله‌کشی آب، معلم اکابر، عایشه، مادر مرتضی، سرگذشت اصغر، دنبال رفقای قدیم و عکس از جمله عناوین روایت‌هایی است که مؤلف در جلد دوم کتاب به آن پرداخته است.
پاپلی معتقد است که راه ترقی و توسعه هر کشوری از مسیر سیستم آموزشی آن می‌گذرد. کتک زدن  و بدرفتاری با دانش‌آموزان از شیوه‌های معمول آن‌ سال‌ها بود. 


==جلد سوم==
==جلد سوم==

نسخهٔ ‏۲۳ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۰۹

شازده حمام
نویسندهمحمدحسین پاپلی یزدی
ناشرپاپلی
تاریخ نشر۱۳۸۴
تعداد صفحاتجلد اول‌ و دوم: ۶۳۲ صفحه؛ جلد دوم: ۵۱۲؛ جلد چهارم: ۳۶۸
موضوعاتوبیوگرافی، خاطره‌نگاری و مستندنگاری شفاهی تاریخ یزد
نوع رسانهکتاب

شازده حمام کتاب چهار جلدی شازده حمام حاوی زندگی‌نامه و خاطرات خودنوشت دوران کودکی، نوجوانی و جوانی محمدحسین پاپلی یزدی است. این کتاب جزو آثار مستندی به شمار می‌رود که به تاریخ اجتماعی معاصر ایران می‌پردازد و روایت‌هایش بیانگر تحولاتی است که در شهرهای مختلف از جمله یزد، مشهد و تهران از دهه ۳۰ تا دهه روی داده است. این کتاب همچنین برنده جایزه بخش ویژه دهمین دوره جایزه ادبی جلال آل‌احمد شده است.

* * * * *

شازده حمام به زندگی مردمان فرودست و اقشار بی‌بضاعت و کم‌درآمد جامعه در شهرهای مختلف، روستاها و عشایر از جمله متکدیان، چوپانان، کارگران میدان میوه‌تره‌بار، گاری‌کش‌ها، شوفران و امثال آن می‌پردازد. پاپلی یزدی در این اثر با توجه به رشته تحصیلی‌اش که جغرافیاست خاطرات و تجارب شخصی خود را در شهرهای مختلف از جمله یزد، مشهد، تهران و غیره با نگاهی جامعه‌شناسانه از دهه ۳۰ تا دهه ۹۰ بیان می‌کند و چون از زندگی و روزگار عامه مردم با زبانی ساده و قابل‌فهم سخن می‌گوید، کتابش در میان عموم مردم اقبال فراوان یافته است. «مهم‌‌‌‌ترین ویژگی که خواستم در شازده حمام رعایت شود، این است که طرف صحبت من، افراد کم‌‌‌‌سواد باشند. یعنی کتاب را افراد کم سواد بخوانند. مسلماً وقتی کم‌‌‌‌سوادها بخوانند، دانشگاهیان هم می‌‌‌‌توانند بخوانند. کتابی نباشد که عبارت‌‌‌‌های قلمبه و سلمبه دارد و فقط دوستان و همکارانم بخوانند و بقیه‌‌‌‌ی مردم نفهمند.»[۱]علاوه‌بر‌این، خواننده با خواندن روایت‌ها و داستان‌های این کتاب به خوبی به سیر گذار از سنت به مدرنیته پی می‌برد. به همین دلیل از منظر تاریخ اجتماعی ایرانِ معاصر، کتاب مهمی به شمار رود.

هر چهار جلد شازده حمام بارها تجدیدچاپ شده است.

درباره شازده حمام

پاپلی که به گفته خودش از ۱۶- ۱۷ سالگی به طور پراکنده و در دوران دانشجویی جدی‌‌‌‌تر، خاطره‌‌‌‌هایش را نوشته است،‌ در جلسه‌‌‌‌های خانوادگی و جمع‌‌‌‌های دوستانه از بچگی قصه می‌‌‌‌گفت. او می‌گوید: شازده حمام خاطره است. تحقیق که نکرده‌‌‌‌ام. واقعیت همان است که نوشته‌‌‌‌ام... او چاپ این کتاب را مدیون همسرش می‌داند « اگر او نبود این کتاب‌‌‌‌ها چاپ نمی‌‌‌‌شد».[۱]

مؤلف کتاب، موفقیت خود در نوشتن این اثر را حاصل سفرهای داخلی و خارجی می‌داند و می‌گوید: اگر نرفته بودم دانشکده درس بخوانم و در سوربن تحصیل نمی‌‌‌‌کردم و اروپا را نگشته بودم شاید نمی‌‌‌‌توانستم این‌‌‌‌جوری بنویسم. چیزی می‌‌‌‌نوشتم در ۱۰ صفحه و به صورت خاطره چاپ می‌‌‌‌کردم یا به این شکل نمی‌‌‌‌توانستم اتفاق‌‌‌‌های آن زمان را تحلیل کنم.[۱]

جلد اول و دوم

مؤلف در جلد اول و دوم، خاطرات دوران کودکی و نوجوانی خود را در شهرهای یزد بیان می‌کند و در دل آن تصویری از اوضاع اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن دیار را به تصویر می‌کشد. این کتاب حاوی تحولات مربوط به سال‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۰ است که دارای یک مقدمه و صد داستان در ۶۳۲صفحه است.

زن‌های بیوه و بچه‌های گرسنه، مکتب‌خانه،‌ آفتاب لب بام، شازده حمام،‌ سینمای آقای پاچه، قاچاقی‌گری، بخاری نفتی یک تحول تکنولوژیکی، یزد شهر زورخانه، درس‌های ۲۸مرداد، دیوانگان مظلوم‌ترین افراد جامعه از جمله عناوین داستان‌هایی است که در جلد اول کتاب آمده است.

پاپلی در مقدمه کتابش درآورده است:

هیچ آدم ۵۵ساله‌ای حتی آدم‌های خیلی باهوش نمی‌توانند اولین خاطرات بچگی خود را تاریخ‌گذاری دقیق کنند و بگویند فلان خاطره مال فلان روز و فلان سال است. چیزهای مبهمی از اولین خاطرات بچگی در ذهن آدم هست. البته بچه‌های پول‌دار امروزی که نسل ابزار مدرن هستند و پدر و مادرشان دائم از آن‌ها فیلم تهیه می‌کنند و در فیلم تاریخ،‌ ساعت، روز، ماه و سال را ذکر می‌کنند و ...

خاطرات خودنوشت پاپلی پر است از روایت‌ها و داستان‌های مردم کوچه‌وبازاری که از زندگی خود و نگاه‌شان به سیاست و اقتصاد و جامعه سخن می‌گویند. در بخشی از کتاب درباره رای دادن زن‌ها در انتخابات برای نخستین‌بار در رژیم سابق آمده است:

«چند وقتی از داستان معصومه نگذشته بود که گفتند فردا رفراندوم است و زنها هم برای اولین بار در تاریخ مملکت میتوانند رای بدهند.عکسهای زنهای محله می‌گفتند این شاهان دیوانه است رای دادن ما به چه درد میخورد؟سه هزار سال از توی این خانه ها پوسیده هیچکس پشیزی برای حرف ما قائل نیست.معصومه سکینه و زری و مادر من که در سن ۲۴ سالگی بیوه شده بود سر کوچه تبلیغ رای دادن کردن و همه زنهای کوچه پس کوچه ها و محله را به پای صندوق رفراندوم بردند و رای دادند.می خواستم حقی داشته باشد و بالاخره بعد از چند هزار سال حرف و برای زنها هم به حساب بیاید.» [۲] از دیگر روایت‌های خواندنی این جلد از کتاب «درس‌های ۲۸مرداد» است که در بخشی از آن آورده است:

در نسل ما وقتی حدود ۵تا۱۰ساله بودیم، حسینیه‌ها و هیئت‌های عزاداری و روضه‌خوانی‌ها عشق به علی‌بن‌ابی‌طالب و همه ائمه معصومین صلوات الله و سلامه علیه را در دل‌ها می‌کاشتند و مدرسه‌ها عشق به میهن را. خانواده‌ها و اجتماع هم درس راستی، درستی، راستگویی و زورخانه‌ها درس پهلوانی می‌دادند. حسینیه‌ها در خدمت اسلام بودند و مدرسه‌ها در خدمت ناسیونالیسم و ملی‌گرایی.البته رژیم شاه تلاش کرد که مدرسه‌ها عشق به شاه‌دوستی را هم در بچه‌ها تقویت کنند ولی این کار فایده چندانی نداشت.

یادم می‌آید، حدود ۱۲ساله بودم. باید حدود سال۱۳۳۹ بوده باشد. برای ۲۸مرداد جشن گرفته بودند. مردم به میدان مجسمه یزد رفته بودند و من هم رفته بودم. داربستی بسته بودند و فرماندار، فرماندهان پلیس و ژاندارمری روی سکو نشسته بودند و نیروهای پلیس و ژاندار رژه می‌رفتند. فرماندار داشت درباره شاهنشاه و تلاش‌های ایشان و قیام مردم برای بازگشت اعلیحضرت صحبت می‌کرد.

مرد میانسالی از اقوام ما که شاطر نانوا بود با چند تن از دوستانش گفت: زکی! باز هم گفتن مزخرفات شروع شد.

من به شاطر عباس گفتم: شاطر امروز چه خبر است؟ شاطرعباس گفت: شب به خانه ما بیا تا بگویم چه خبر است. من شب با اشتیاق به خانه شاطر عباس رفتم. با سه نفر از دوستانش پشت‌بام خانه نشسته بودند و بساط چایی‌شان پهن بود. شاطر ماجرای شاه و روی کار آمدن او و فعالیت‌های مرحوم دکتر مصدق را بیان کرد. از تلاش‌ها و مبارزه مردم برای ملی کردن نفت به رهبری آن مرحوم گفت. درباره مخالفت‌های انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها و اوباش داخلی و عدم مساعدت حزب توده و خیانت‌های آن‌ها به مرحوم دکتر محمد مصدق و به ملت ایران و کودتای ۲۸ مرداد توضیحاتی داد. او طی چند شب مسائل را برای من بازگو کرد. آن مرد سواد چندانی نداشت. شاطر نانوا بود ولی خود جریان امور را لمس کرده بود. چون روزنامه‌خوان بود. عضو هیچ حزبی هم نبود و فقط وطن‌پرست و مؤمن بود. سخنانش در من اثر بخش بود... [۳]

پاپلی در صفحه ۲۶۹ جلد اول این کتاب انگیزه خود را برای نوشتن خاطراتش این‌گونه بیان می‌کند: «اکثر خاطره‌نویس‌ها، خاطرات آدم‌های مهم، ثروتمند و سیاستمدار را می‌نویسند. من دلم می‌خواهد از رفقای بچگی‌ام، از مردمی که با آن‌ها زندگی کردم، از قشر پایین و زیربنایی اجتماع که در تمام عمرشان استثمار شده‌اند و آدم‌های خیلی کمی به زندگی آن‌ها توجه دارند صحبت کنم». [۴]

جلد دوم این کتاب که از صفحه۲۳۶ آغاز می‌شود به خاطرات دوران نوجوانی یعنی سال‌های ۱۳۳۸تا ۱۳۴۶ مربوط می‌شود. مؤلف در مقدمه این جلد تأکید می‌کند که این «کتاب خاطرات است یعنی یک کتاب تحقیقی، تاریخی، جغرافیایی یا مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی و ... نیست، فقط خاطرت است.»

حسین در گاراژ،‌ مسافرهای ایلاتی، آقا محمود، ماشین‌شوی‌ها، سرنوشت یار دبیرستانی، لوله‌کشی آب، معلم اکابر، عایشه، مادر مرتضی، سرگذشت اصغر، دنبال رفقای قدیم و عکس از جمله عناوین روایت‌هایی است که مؤلف در جلد دوم کتاب به آن پرداخته است.

پاپلی معتقد است که راه ترقی و توسعه هر کشوری از مسیر سیستم آموزشی آن می‌گذرد. کتک زدن و بدرفتاری با دانش‌آموزان از شیوه‌های معمول آن‌ سال‌ها بود.

جلد سوم

جلد سوم این کتاب با ۶۰ داستان در ۵۱۳ صفحه مربوط به دوران نوجوانی نویسنده و سال‌های ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۶ می‌شود.

جلد چهارم

جلد چهارم نیز با دربرداشتن ۵۴ داستان در ۳۶۸ صفحه به ؟؟ پرداخته است.

چرا «شازده حمام»؟

مؤلف درباره انتخاب نام «شازده حمام»، برای کتابش می‌گوید: شازده حمام نام یکی از داستان‌های من بود. در واقع تنها جایی که من شازده بودم در همان حمام بود و تنها جایی که در آن زمان احترام داشتم همان‌جا بود. همان‌گونه که در دنیای واقعی نیز به همین شکل است. همه آن‌هایی که پول در دستانشان است شازده هستند و بی‌پول‌ها بدون احترام. در نتیجه ارزش‌های مادی جای خود را به ارزش‌های معنوی داده‌اند. در واقع ما خیلی وقت‌ها ارزش‌های معنوی را در پایین شهر می‌بینیم ولی همه احترام برای بالانشینان است. در نتیجه هیچ‌وقت از این اسم پشیمان نشدم.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

مؤلف که خاطراتش را از کودکی یادداشت می‌کرده از سال ۱۳۸۱ تصمیم می‌گیرد خاطراتش را تنظیم و به نام شازده حمام به چاپ برساند.

زبان «شازده حمام»

نثر این کتاب ساده و روان و قابل فهم برای عموم است و به نوعی نوشته شده که تمام اقشار جامعه بتوانند از آن بهره ببرند. مؤلف تلاش کرده از لغات ملموس و آشنا برای مردم استفاده کند و از به کاربردن کلمات ناآشنا دوری کند.

درباره پاپلی یزدی

پاپلی یزدی در سال ۱۳۲۷ در یزد به دنیا آمد و دوران کودکی و نوجوانی خود را در این شهر تاریخی گذراند. تا سال ۱۳۴۶ که در دانشگاه مشهد پذیرفته شد، ساکن یزد بود. او پس از دریافت مدرک لیسانس جغرافیا از دانشگاه مشهد، از سال ۱۳۵۰ در همین دانشگاه مشغول به کار شد و دوره سربازی خود را در خدمت دانشگاه بود. سپس در سال ۱۳۵۵ به فرانسه رفت و تحصیلاتش را تا مقطع دکتری در دانشگاه سوربن ادامه داد. بعد از بازگشت به ایران به ‌عنوان عضو هیأت‌علمی‌ دانشگاه فردوسی مشهد، به تدریس مشغول شد. در سال ۱۳۸۰، همزمان با بازنشستگی از دانشگاه مشهد به دانشگاه تربیت مدرس تهران رفت و آنجا کار تدریس را دنبال کرد و از سال ۱۳۸۱ نگارش کتاب شازده حمام را آغاز کرد.[۵]

برخی از مسئولیت‌های وی عبارتند از: استاد دانشگاه فردوسی مشهد،‌ استاد دانشگاه تربیت مدرس تهران، مدرس دانشگاه سوربن پاریس، عضو کمیته ملی اقلیم ایران،‌ عضو هیات مدیره انجمن جغرافیدانان ایران،‌ معاون بنیاد پژوهش‌های اسلامی استان قدس رضوی (۶۳- ۶۵)، دبیر اجرائی سمینار بین المللی جغرافیای جمهوری اسلامی (۱۳۶۲)،‌ عضو کمیته برنامه ریزی جغرافیا در ستاد انقلاب فرهنگی،‌ عضو هیات تحریریه مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی (تا سال ۱۳۶۷)،‌عضو هیات تحریریه مجله رشد جغرافیا (تا سال ۱۳۶۷)،‌ رییس پژوهشکده امیر کبیر، مدیر مسوول انتشارات پاپلی، ریاست اتحادیه تعاونی‌های بزرگ آبران خراسان بزرگ،‌رییس انجمن ژئوپلوتیک ایران از ۱۳۹۶تاکنون.

پاپلی تألیفات بسیار دیگری هم به فارسی دارد که مجموعه مقالات جغرافیا بستری برای گفت‌وگوی تمدن‌ها ، گردشگری (ماهیت و مفاهیم)، نظریه‌های توسعه روستایی، نظریه‌های شهر و پیرامون، شاه عباس و پینه دوز، خراسان، ژئوپولیتیک و توسعه، خاطرات شازده حمام: گوشه‌ای از اوضاع اجتماعی شهر یزد دهه ۴۰ – ۱۳۳۰ (در ۴جلد) ، حمد، ثنا و ذکر خداوند در شاهنامه، کوچ نشینی در شمال خراسان، اطلس ایران، مشترک با محمود طالقانی، برنارد هورکارد و هوبر مازورک، فرهنگ آبادی‌ها و مکان‌های مذهبی کشور، افغانستان - اقوام و کوچ نشینی، مجموعه مقالات به کوشش دکتر محمد حسین پاپلی یزدی، نگاهی به دیپلماسی آب ایران (هیدروژئوپلتیک) از جمله آثار او به شمار می‌رود. [۶]

نوا، نما، نگاه

پانویس

منابع

  • پاپلی یزدی، محمدحسین (۱۳۸۸). شازده حمام جلد اول و دوم. مشهد: پاپلی. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۹۰۷۴-۶-۳ مقدار |شابک= را بررسی کنید: length (کمک).

پیوند به بیرون