ثریا در اغما: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
طراوت بارانی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
|عنوان = ثریا در اغما | |عنوان = ثریا در اغما | ||
|تصویر | |تصویر = Soraya dar aghma.png | ||
|اندازه تصویر = | |اندازه تصویر = 180px | ||
|زیرنویس تصویر = | |زیرنویس تصویر = دردست چاپ به فرانسه و آلمانی | ||
|نویسنده | |نویسنده = [[اسماعیل فصیح]] | ||
|تصویرگر = | |تصویرگر = | ||
|طراح جلد = | |طراح جلد = | ||
|زبان = | |زبان = | ||
|مجموعه = | |مجموعه = | ||
|موضوع | |موضوع = واقعیتهای جنگ و{{سخ}}متواران از جنگ و انقلاب۵۷ | ||
|سبک = [[واقعگرایی]] | |سبک = [[واقعگرایی]] | ||
|ناشر = | |ناشر = نو | ||
|ناشر فارسی = | |ناشر فارسی = | ||
|محل انتشارات = | |محل انتشارات = تهران | ||
|تاریخ نشر = ۱۳۶۲ | |تاریخ نشر = ۱۳۶۲ | ||
|تاریخ نشر فارسی= | |تاریخ نشر فارسی= | ||
|محل ناشر فارسی = | |محل ناشر فارسی = | ||
|نوع رسانه = رمّان | |نوع رسانه = رمّان | ||
|صفحه | |صفحه = ۳۷۰ | ||
|شابک = | |شابک = | ||
|پس از = | |پس از = | ||
|کد دیویی = ۸fa۳.۶۲ | |کد دیویی = ۳۲۱-۸fa۳.۶۲ | ||
}} | }} | ||
'''ثریا در اغما''' | |||
'''ثریا در اغما''' رمان [[اسماعیل فصیح]] در سبک [[واقعگرایی|رئال]]، واقعیتهای جنگ و احوال روشنفکران گریزان از جنگ و انقلاب را بازگو میکند. خلقِ ۱۳۶۲ '''فصیح''' تا ۱۳۹۸، ۲۲نوبت و نزدیکبه ۵۵هزار نسخه<ref>{{یادکرد وب |نشانی= http://www.ketab.ir/|عنوان= آرشیو مدارک کتابشناختی ثریا در اغما|ناشر= خانه کتاب}}</ref> چاپ و تاکنون به دو زبان انگلیسی و عربی<ref name="نشر و ترجمه">{{پک| بدیع |۱۳۷۸|ک= اصل آثار فصیح|ص=۴}}</ref><ref name="گودریدز">{{یادکرد وب|نشانی= https://www.goodreads.com/review/show/2311394899|عنوان= ثریا در اغما شنیدنی است}}</ref> منتشر شده است. | |||
<center>* * * * *</center> | |||
==برای کسانی که کتاب را نخواندهاند== | ==برای کسانی که کتاب را نخواندهاند== | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
===سالشمار کتاب=== | ===سالشمار کتاب=== | ||
===خلاصهٔ مفصلتر کتاب در حد دو بند=== | ===خلاصهٔ مفصلتر کتاب در حد دو بند=== | ||
داستان جلال آریان٬ راوی قصه٬ در اواسط پاییز سال ۱۳۵۹ اتفاق میافتد٬ چندین هفته پس از حملهٔ عراق به ایران. باوجود اینکه خود او طی چند ماه اخیر به علت استروک مغزی (و سایرمسائل) در بیمارستان شرکت نفت در آبادان بستری بوده٬ و هنوز آثار آن برطرف نشده٬ مجبور است در بحبوحهٔ جنگ٬ از جزیرهٔ آبادانِ در حال محاصره٬ از راه خلیج فارس به تهران آمده و به خواهر تنهایش٬ درواقع به خواهرزادهاش ثریا٬ در پاریس کمک کند. بهعلّت بستهبودن فرودگاههای کشور٬ جلال مجبور است با اتوبوس از مرز زمینی ترکیه به استانبول٬ و سپس از آنجا به فرانسه پرواز کند٬ و ببیند برای ثریا (که شوهرش در وقایع انقلاب شهید شده و خودش برای ادامهٔ تحصیلات به پاریس فرستاده شدهبوده) چه کار میشود کرد. | داستان جلال آریان٬ راوی قصه٬ در اواسط پاییز سال ۱۳۵۹ اتفاق میافتد٬ چندین هفته پس از حملهٔ عراق به ایران. باوجود اینکه خود او طی چند ماه اخیر به علت استروک مغزی (و سایرمسائل) در بیمارستان شرکت نفت در آبادان بستری بوده٬ و هنوز آثار آن برطرف نشده٬ مجبور است در بحبوحهٔ جنگ٬ از جزیرهٔ آبادانِ در حال محاصره٬ از راه خلیج فارس به تهران آمده و به خواهر تنهایش٬ درواقع به خواهرزادهاش ثریا٬ در پاریس کمک کند. بهعلّت بستهبودن فرودگاههای کشور٬ جلال مجبور است با اتوبوس از مرز زمینی ترکیه به استانبول٬ و سپس از آنجا به فرانسه پرواز کند٬ و ببیند برای ثریا (که شوهرش در وقایع انقلاب شهید شده و خودش برای ادامهٔ تحصیلات به پاریس فرستاده شدهبوده) چه کار میشود کرد. | ||
در ثریا در اغما٬ داستان هولناکی که جلال (علاوه بر مسئلهٔ ثریا) با خود در سفر پاریس حمل میکند٬ و همه جا و همیشه با اوست؛ جنگ و قتل و کشتار و مظلمهایست که بطور ددمنشانه بر سر مردم آبادان٬ و بطور کلی بر سر مردم ایران فرود آمده. از ابتدا٬در واقع در انتهای فصل اول٬ بیرون ترمینال اتوبوس٬ منظرهٔ تصادف یک تاکسیبارِ چپهشده و پیرمرد وامانده و چمباتمه زده کنار جاده٬ نمادی گویا از اوضاع و جوّ روز است٬ ولی برای بیشتر مسافرها که از کشور فرار میکنند٬ اسباب خنده است. | در ثریا در اغما٬ داستان هولناکی که جلال (علاوه بر مسئلهٔ ثریا) با خود در سفر پاریس حمل میکند٬ و همه جا و همیشه با اوست؛ جنگ و قتل و کشتار و مظلمهایست که بطور ددمنشانه بر سر مردم آبادان٬ و بطور کلی بر سر مردم ایران فرود آمده. از ابتدا٬در واقع در انتهای فصل اول٬ بیرون ترمینال اتوبوس٬ منظرهٔ تصادف یک تاکسیبارِ چپهشده و پیرمرد وامانده و چمباتمه زده کنار جاده٬ نمادی گویا از اوضاع و جوّ روز است٬ ولی برای بیشتر مسافرها که از کشور فرار میکنند٬ اسباب خنده است. | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۲: | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
* {{یادکرد وب |نشانی= http://www.ketab.ir/|عنوان= تارنمای خانه کتاب}} | * {{یادکرد وب |نشانی= http://www.ketab.ir/|عنوان= تارنمای خانه کتاب}} | ||
* {{یادکرد وب|نشانی= https://www.goodreads.com/review/show/2311394899|عنوان= ثریا در اغما شنیدنی است|ناشر= گودریدز|تاریخ بازدید=۵دی۱۳۹۸}} |
نسخهٔ ۵ دی ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۵۲
ثریا در اغما | |
---|---|
دردست چاپ به فرانسه و آلمانی | |
نویسنده | اسماعیل فصیح |
ناشر | نو |
محل نشر | تهران |
تاریخ نشر | ۱۳۶۲ |
تعداد صفحات | ۳۷۰ |
موضوع | واقعیتهای جنگ و متواران از جنگ و انقلاب۵۷ |
سبک | واقعگرایی |
نوع رسانه | رمّان |
ثریا در اغما رمان اسماعیل فصیح در سبک رئال، واقعیتهای جنگ و احوال روشنفکران گریزان از جنگ و انقلاب را بازگو میکند. خلقِ ۱۳۶۲ فصیح تا ۱۳۹۸، ۲۲نوبت و نزدیکبه ۵۵هزار نسخه[۱] چاپ و تاکنون به دو زبان انگلیسی و عربی[۲][۳] منتشر شده است.
برای کسانی که کتاب را نخواندهاند
ازمیان یادها
یک بند در معرفی خلاصهٔ کتاب (بدون رجوع به اطلاعات شناسنامهای)
گزارشی از شخصیتهای اصلی حاضر در کتاب داستان گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر- گزارشی از فصلهای کتاب پژوهش
دلیل شهرت
تقدیمشده به
مقدمهنویس یا یادداشتنویس
چرا باید این کتاب را خواند
برای کسانی که کتاب را خواندهاند
ازمیان یادها
مجوز
نشر و تغییر نام
جوایز
جلسات نقد و بررسی
اهدا
بازتاب در توئیتها و نوشتههای مجازی
اشاره به کتاب در کلام افراد مشهور
تقریظ و مقدمههایی بر کتاب
هواداری
استحال و اقتباس
سالشمار کتاب
خلاصهٔ مفصلتر کتاب در حد دو بند
داستان جلال آریان٬ راوی قصه٬ در اواسط پاییز سال ۱۳۵۹ اتفاق میافتد٬ چندین هفته پس از حملهٔ عراق به ایران. باوجود اینکه خود او طی چند ماه اخیر به علت استروک مغزی (و سایرمسائل) در بیمارستان شرکت نفت در آبادان بستری بوده٬ و هنوز آثار آن برطرف نشده٬ مجبور است در بحبوحهٔ جنگ٬ از جزیرهٔ آبادانِ در حال محاصره٬ از راه خلیج فارس به تهران آمده و به خواهر تنهایش٬ درواقع به خواهرزادهاش ثریا٬ در پاریس کمک کند. بهعلّت بستهبودن فرودگاههای کشور٬ جلال مجبور است با اتوبوس از مرز زمینی ترکیه به استانبول٬ و سپس از آنجا به فرانسه پرواز کند٬ و ببیند برای ثریا (که شوهرش در وقایع انقلاب شهید شده و خودش برای ادامهٔ تحصیلات به پاریس فرستاده شدهبوده) چه کار میشود کرد. در ثریا در اغما٬ داستان هولناکی که جلال (علاوه بر مسئلهٔ ثریا) با خود در سفر پاریس حمل میکند٬ و همه جا و همیشه با اوست؛ جنگ و قتل و کشتار و مظلمهایست که بطور ددمنشانه بر سر مردم آبادان٬ و بطور کلی بر سر مردم ایران فرود آمده. از ابتدا٬در واقع در انتهای فصل اول٬ بیرون ترمینال اتوبوس٬ منظرهٔ تصادف یک تاکسیبارِ چپهشده و پیرمرد وامانده و چمباتمه زده کنار جاده٬ نمادی گویا از اوضاع و جوّ روز است٬ ولی برای بیشتر مسافرها که از کشور فرار میکنند٬ اسباب خنده است. در پاریس٬ جلال آریان خواهرزادهاش را در اغما و در اتاقی غمناک در بیمارستان وال دوگراس میبیند٬ و با پرستاران و دکتر او صحبت میکند. بزودی مجبور است که به صندوق بیمارستان وجهی پرداخت کند٬ و خود در اتاق کوچکی در یک مهمانخانهٔ کوچک جامیگیرد. طی روزهای بعد٬ ضمن آنکه جلال به موضوع ثریا رسیدگی بیشتری میکند٬ کمکم با عدهای از مهاجران شبهروشنفکر ایرانی مقیم پاریس که عدهای از آنها را تصادفاً از قدیم میشناخته٬ برخورد میکند و گهگاه ساعتهای فراغت را با آنها میگذراند٬ حتی با بعضی از آنها درگیر میشود. وضع ثریا رفتهرفته روبه وخامت میرود٬ همینطور وضع جنگ و دخالت آمریکا در ایران با موضوع دیپلماتیک گروگانگیری آمریکائیهای سفارت آمریکا در ایران. جلال با مهاجرین مقیم پاریس بیشتر گرم میگیرد٬ بهخصوص بهخصوص با لیلا آزاده٬ چون در گذشته در مسجد سلیمان و تهران نیز با او روابطی داشته است. یک شب که جلال به بیمارستان وال دوگراس رفته٬ لیلا با استفادهٔ زیاد موادّ مخدر و نوشیدن پرنوی زیاد٬ تقریباً روبه مرگ میرود. در گرمترین لحظات آن شب عاشقانهٔ پاریسی٬ جلال نمیتواند فکر فرنگیس و اضطراب ثریا را از سرش بیرون کند٬ و وسط شام مجبور است رادیوی موج کوتاه را وسط سفره بگذارد و به آخرین اخبار جنگ ایران و عراق گوش کند. جوان دیگری که جلال آریان در این سفر با او برخورد دارد٬ دانشجوی متعهدی بهنام قاسم یزدانی است که در دانشگاه سوربن پاریس مشغول گرفتن درجهٔ دکترای شیمی است٬ که علاوه بر نماز و طاعت٬ از عاشقان عرفان اسلامی است. او با اینکه تنها پس از ماجرای به اغما رفتن ثریا با او آشنا شده٬ هر روز برای ثریا گل میبرد٬ چون اطمینان دارد که خداوند ثریا را (و ایران را) از یک ورطهٔ آزمایشی بینظیر میگذراند. ولی وضع ثریا با رو به وخامت گذاشتن کلیهها و قلب٬ رو به خطر بیشتری میرود؛ درحالیکه در قلب پاریس٬ ایرانیان مهاجر به زندگی خوب و خوش خود ادامه میدهند٬ و با شدت گرفتن جنگ در ایران٬ گروگانهای ایرانی آزاد میشوند. لیلا معشوق دیگری پیدا میکند. روایت بدون نقطه اوج رمّان٬ احتمالاً همان تز نهفتهٔ کتاب است. در جمعبندی آخر معلوم نیست این فقط ثریاست که در اغما رفته٬ یا ایران است که در احتضار است٬ یا دنیاست که بهدست کاپیتالیستها و «سگهای جنگ» آنها (صدام حسین عفلقی) رو به زوال و نابودیست. و هیچکدام از اینها برای آریانها٬ بهخصوص فرنگیس٬ منصفانه نیستند. «کتاب درون کتابی» که جلال آریان در این رمّان میخواند٬ یک رمّان انگلیسی بهنام «سگهای جنگ» است٬ نوشتهٔ فردریک فورسایت. طی این سفر جلال گاه و بیگاه طی روایت گفتن ثریا در اغما٬ این کتاب را میخواند. در این کتاب جنگی/پلیسی یک گروه کاپیتالیست٬ به کمک دستیاران خود٬ جنگی را در کشور تخیّلی زانگارو در آفریقا راهانداختهاند تا با فشار و دگرگونی در کشور کوچک٬ به اهداف خود برسند. طرح یا اسکلتبندی داستانهای کوتاه و رمّانهای فصیح٬ اکثراً به سبک واقعیتگرا ارائه شده٬ و ندرتاً به سبک فراواقعگرایی بهوجود آمدهاند. [۴]
محل نوشته شدن در کتاب (در صورت مهم بودن این امر)
داستان انتشار کتاب (اوّلین بار در کجا و چگونه بوده است؟!)
با شروع جنگ تحمیلی ایران و عراق و بسته شدن دانشکدهٔ نفت آبادان قدیمی٬ فصیح در ۴۷ سالگی با سمت استادیار زبان انگلیسی تخصصی مجبور به بازنشستگی گردید. این سالِ وقوع حوادثی است که باعث بدعت نو و سرعت جدیدی در کارهای فصیح محسوب میشود.رمّان ثریا در اغما در همین دوران منتشر شد (چاپ اول ۱۳۶۲) و مورد توجه و تحسین ایرانیان داخل و خارج کشور و جهان ادب و دنیای سوم قرار گرفت٬ بهطوریکه دوسال بعد٬ درحالیکه چاپ چهارم آن در تهران بیرون میآمد٬ چاپ اول ترجمهٔ انگلیسی آن نیز (سال ۱۹۸۵) توسط Zed Books Ltd. به سردبیری یکی از ناشران ادبیات جهان سوم٬ رابرت مالتنو (Robert Malteno) بیرون آمد.[۲]
سبک کتاب
طرح یا اسکلتبندی داستانهای کوتاه و رمّانهای فصیح٬ اکثراً به سبک واقعیتگرا ارائه شده٬ و ندرتاً به سبک فراواقعگرایی بهوجود آمدهاند. [۵]
نثر و بهویژه دیالوگهای آثار فصیح نیز جلوهگر مکان و زمان و نوع آدمهای روایت است٬ که در واقعگرایی متن و ارائهٔ موضوع٬ تأثیر بهسزا میدهد. خوانندهٔ ثریا در اغما خود را در کافه دولا سانکسیون پاریس میبیند (و نه در کوچه شیخ کرنای بازارچهٔ درخونگاه دل کور). در اینجا٬ زبان٬ آمیخته با واژگان فرانسوی و اسم غذاها و مشروبها و خوشوبشهای فرانسوی است. [۶]
پیشینهٔ کتاب
پیرنگ
شخصیتپردازی
کاراکترها و حوادث رمّانها و داستانهای کوتاه فصیح٬ از حیث مجموع اشخاص یا ماجراهایی هستند که اکثراٌ از شخصیت و زندگانی قریب شصت سالهٔ خود او الهام گرفته شدهاند٬ یا سرچشمهگرفته از اشخاص٬ یا زندگیها و رویدادهایی هستند که بهنحوی در زندگی او دخالت داشتهاند: تولّد و دوران کودکی او٬ خشونت و بددهانیها یا مهر و محبتها به او٬ تحصیلاتش٬ عشقهایش٬ ازدواجهایش٬ آرزوهایش٬ برخوردهای کاری و خانوادگی و سایر مناسبات جامعه و زندگی٬ که در او تأثیر داشتهاند. [۷]
بزرگترین نامهای آثار اسماعیل فصیح (و راوی هشت از دوازده رمّان و بسیاری از داستان های کوتاه او)٬ «جلال آریان» است.ص۱۴ جلال آریان٬ در رمّانها و داستانهای کوتاهی که بهصورت راوی آمده٬ خود را بیطرف٬ بیعقیده و گهگاه «آریان بیآرمان» یا «بیخاصیت» جلوه میدهد. ولی در کلیهٔ رمّانهایی که او در آنها راوی است٬ همیشه یک ایرانی٬ یا منسوب به یک ایرانی دردی دارد٬ یا جامعهستیز و ناراضی و antagonist است٬ که جلال آریان را از گوشهٔ تنهایی بیرون میآورد تا به کمک او برود. این ایرانی دردمند٬ همواره موجود والاییست: یک نویسنده٬ نقاش٬ اهورایی٬ دکتر تکنولوژی و علم جدید٬ پروفسور ایرانشناس روانپریش٬ خواهرزاده و همسر یک شهید٬ یا یک همسر و مادر ایرانی است. در این رمّانها٬ طرحها چنین قالبریزی شده٬ که در تمام موارد٬ آن ایرانی یا منسوب به ایرانی دردمند٬ «محکوم به مرگ» است.ص۱۵ آدمهای درجه دوم و سوم رمّانها نیز اغلب نامهای سمبلیک مربوط به نقش خود را دارند.ص۱۶ نقش زن بهطور کلّی در آثار فصیح٬ بهویژه در روایتهای «جلال آریان»٬ دارای تناقضات شدید است٬ و چشمگیر و تلخ. در کلیهٔ رمّانهای «جلال آریان»٬ و حتی در بادهٔ کهن و داستان جاوید٬ زنِ خوب زنِ مُرده است.ص۱۶ با عشق و احترامی که جلال آریان برای «زن» در دنیای عشق دارد٬ متأسّفانه در روایتهای او آنها تنها مدّت اندکی میدرخشند٬ و اگر بمانند یا در آغوش اینوآنند٬ یا بدبختند٬ یا سایههایی گوشهوکنار داستانند. [۸]
ویژگیهای مهم کتاب
موضوع رماّنها و داستانهای کوتاه اسماعیل فصیح٬ بهطور کلّی بخشی از جزئیات زندگی مردم ایران در قرن اخیر است (البتّه بهجز رمّان فرار فروهر که از این قرن فراتر میرود). خوانندهٔ داستانهای فصیح٬ از لحاظ موضوع؛ با نثر ساده٬ و جزئیات صریح و روشن٬ خود را درون حوادث٬ و دربین آدمهای درگیرآن میبیند٬ و خود نیز بهنوعی درگیر دردها٬ عشقها٬ ناکامیها٬ و مرگهای دردناکی میشود که بر سر آدمهای داستان میآید٬ بهویژه در رمّانها. از آنجاکه فصیح٬ یک «گزارشگر» حوادث نیست٬ و یک نویسنده است٬ روایت موضوع و حوادث و القاء پیام٬ برای خواننده٬ ناآگاهانه عمیقتر است. ویژگی هنر «داستان در کتاب» نیز٬ برعکس سایر وسایل هنری داستانگویی٬ (از قبیل سینما٬ تئاتر٬ و غیره) نزدیک بودن و منحصر بودن تماس شخص خواننده با شخص نویسنده است.ص۱۱ موضوعات رمّانها و داستانهای کوتاه فصیح٬ با دورههای زمان زندگی او و جامعهٔ او هماهنگی دارند٬ گرچه به گفتهٔ خودش همه «ساخته و پرداختهٔ خیالاند». خوانندهٔ آثار فصیح٬ کوچکترین مسئلهای ندارد که دقیقاً بداند در چه زمانی از چه قرنی است٬ در کجاست٬ اوضاع دولت چطور است٬ وضع مردم (آدمهای داستان) چطور است٬ و آنها هر یک در چه حدّ دانش٬ وارستگی روح٬ روشن رائی و مهراندیشی هستند٬ یا برعکس در چه حدّ بلاهت٬ پستی٬ قالتاقی٬ جنایت٬ دزدی٬ آدمکشی و تاریکی و اهریمنصفتیاند.ص۱۱ موضوع رمّانهای فصیح بطورکلّی در قالب (plot) ساده و روشن گفته شدهاند: ابتدا٬ وسط و پایانی مشخّص دارند٬ و خواننده مجبور نیست مانند سایر قالبهای پیچیدهٔ هنری٬ مانند رمّان سنگ صبور صادق چوبک٬ روایت را در هر فصل٬ از دهان یکی از آدمهای رمّان بشنود و در مغز خود جمعبندی کند٬ به نتیجه برسد٬ و در نهایت پیام رمّان را دریافت کند. فصیح حتّی دررمّانهای خود (بهاستثناء فرار فروهر) موضوع را به یک زمان خاص٬ یک مکان خاص و یک راوی ساده منحصر میکند٬ چون در لایهٔ بیرونی میخواهد فقط یک داستان بگوید.ص۱۱و۱۲ بههرحال٬ موضوعات٬ مکانها٬ زمانهای داستانهای کوتاه و رمّانهای فصیح٬ خواننده را در ساعتهای گوناگون واقعیّتگرایانهٔ دقیق و انتخابشدهٔ ویژهٔ از این قرن مردم ایران قرار میدهد که هم برای خوانندهٔ ایرانی٬ و هم برای جهانیان متفکّر امروز٬ و بیشک برای آیندگان٬ بهصورت نمادهایی از اوضاع یک قرن از تاریخ بزرگترین فرهنگ باستانی جهان٬ و نژاد آریایی است. [۹] در نوشتههای فصیح٬ یک حادثه یا یک تجربهٔ کوچک میتواند تبدیل به یک تراژدی شود٬ و در نهایت٬ هنر٬ پیام٬ و یا «تز» خاصّی را القاء کند. برای مثال؛ در رمّان ثریا در اغما٬ ظاهراٌ لایهٔ بیرونی موضوع٬ فقط شرح و پیگیری یک تصادف است؛ پرت شدن خواهرزادهٔ راوی از دوچرخه در پاریس٬ و به اغما رفتن آن طفل. حال آنکه درلایههای درون یا زمینهٔ روایت٬ فاجعهٔ جنگ خانمانسوز ایران و عراق را داریم٬ با هزاران شهید و معلول. و در سوی دیگر در پاریس٬ میخواریها و زنبازیها و خودکامگیهای گروهی از ایرانیان مهاجر را.ص۱۳ خوانندهٔ ثریا در اغما از خواندن رمّان٬ لذت میبرد و درد میکشد٬ که این احتمالاً بافت نهایی کّل این آثار است٬ که بخشی از آن به روایت ساده و کاراکتر جلال آریان آورده شدهاست. آریانی که در این سالهای زندگی او اصولاٌ یک تنهایی و واماندگی و عزلت و گمشدگی است٬ و تنها حوادث برایش حرکت و سفر میآفرینند. و مبارزه٬ عشق٬ کار٬ نفرت٬ مأیوسی٬ کتاب خواندن٬مِیخواری٬ به رؤیا رفتن٬ خیال٬ انتظار٬ و در آخر بازگشت مجدد به تنهایی و واخوردگی. [۱۰]
الهام از شخصیتها
شخصیتهای اصلی
شخصیتهای فرعی
گزارشی از فروش کتاب
گزارشی از ترجمه به زبانهای دیگر
اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریانسازیهای کتاب
نشستهای خبرساز دربارهٔ کتاب
اظهارنظرها
نقدهای مثبت
نقدهای منفی
اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران
نظرات داوری در مراسمهای گوناگون
اظهارنظر دیگر شخصیتها
نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب
تأثیرپذیرفته از
تأثیرگذاشته بر
گزارشی از اقتباسهای هنری انجامگرفته در کتاب
فهرست امکان نامگذاریشده از روی نام کتاب
جملههای ماندگار کتاب
جوایز کتاب
مشخصات کتابشناختی
تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمع کل تیراز و ناشرانی که اثر را چاپ کردهاند
طراحی جلد و تصویرسازی
تغییرات طرح جلد در چاپهای مختلف
منبعشناسی (پایاننامه و مقاله نوشته شده دربارهٔ کتاب)
نوا، نما و نگاه
تصویر از صفحات کتاب
صدای نویسنده
تصویرهای ساختهشده دربارهٔ کتاب (فیلم و مستند)
طرحی از یکی از صحنههای کتاب
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ «آرشیو مدارک کتابشناختی ثریا در اغما». خانه کتاب.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ بدیع، اصل آثار فصیح، ۴. خطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ نام «نشر و ترجمه» چندین بار با محتوای متفاوت تعریف شده است - ↑ «ثریا در اغما شنیدنی است».
- ↑ بدیع، اصل آثار فصیح، ۱۰۹ تا ۱۱۳.
- ↑ بدیع، اصل آثار فصیح، ۱۸.
- ↑ بدیع، اصل آثار فصیح، ۱۳ و ۱۴.
- ↑ بدیع، اصل آثار فصیح، ۱۲ و ۱۳.
- ↑ بدیع، اصل آثار فصیح، ۱۴ تا ۱۷.
- ↑ بدیع، اصل آثار فصیح، ۱۱ و ۱۲.
- ↑ بدیع، اصل آثار فصیح، ۱۳.
منابع
- بدیع، عماد (۱۳۷۸). اصل آثار فصیح. تهران: نشر البرز. شابک ۲۳۵-۴۴۲-۹۶۴ مقدار
|شابک=
را بررسی کنید: length (کمک).
پیوند به بیرون
- «تارنمای خانه کتاب».
- «ثریا در اغما شنیدنی است». گودریدز. بازبینیشده در ۵دی۱۳۹۸.