شرق بنفشه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
گالیا (بحث | مشارکت‌ها)
صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب |عنوان = شرق بنفشه |تصویر = Shargh banafsheh.png |اندازه تصویر = 180...» ایجاد کرد
 
گالیا (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
|عنوان = شرق بنفشه
|عنوان = شرق بنفشه
|تصویر     = Shargh banafsheh.png
|تصویر     = Shargh banafsheh.png
|اندازه تصویر   = 180px
|اندازه تصویر = 180px  
|زیرنویس تصویر =  
|زیرنویس تصویر =  
|نویسنده = [[شهریار مندنی‌پور]]
|نویسنده       = [[شهریار مندنی پور]]
|تصویرگر =
|طراح جلد =  
|طراح جلد =  
|زبان =  
|زبان = فارسی
|مجموعه =
|مجموعه =داستان کوتاه معاصر ایرانی
|موضوع =  
|موضوع         =  
|سبک =  
|سبک = داستان اجتماعی- عاشقانه
|ناشر =  
|ناشر = نشر مرکز
|ناشر فارسی =
|محل انتشارات = تهران
|محل انتشارات =  
|تاریخ چاپ     =۱۳۷۷
|تاریخ نشر =
|تاریخ نشر فارسی=
|محل ناشر فارسی =
|محل ناشر فارسی =
|نوع رسانه =
|صفحه = ۲۴۸   
|صفحه =  
|شابک       =964-305-420-9
|شابک =
 
|پس از =
|پیش از =
}}
}}
'''شرق بنفشه'''، مجموعه داستانی از [[شهریار مندنی‌پور]]است که نُه داستانِ کوتاه را در بر دارد. تمامی این داستان ها با محوریت «عشق» نوشته‌شده‌اند. اثر نخستین بار در سال 1377 توسط نشر مرکز در 248 صفحه منتشر شد.
<center> ***</center>
مندنی پور جزو مهم‌ترین نویسندگان نسل سوم ایران محسوب می‌شود. رویکرد فرم‌گرا به روایت و کارکرد شاعرانه‌ی زبان در آثارش همواره ویژ‌گی‌هایی اساسی به شمار آمده‌اند.<ref name="هستی-رمان نوجوان امروز">{{یادکرد وب|نشانی=http://farhangemrooz.com/news/53894|عنوان= شرق بنفشه مندنی‌پور همچنان بعد از بیست سال خوانده می‌شود| }}</ref> مجموعه‌ی شرق بنفشه در سال 1398 به چاپ پانزدهم رسید و پس از گذشت بیست‌ویک سال از اولین چاپ خود هم‌چنان مورد استقبال است. این اثر به‌عنوان یکی از آثارِ شاخصِ مندنی‌پور جزو اسامیِ فهرست آثار نویسندگان نسل سوم ادبیات ایران به‌شمار می‌آید.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://naatashamoharramzadeh.persianblog.ir/GyrLj0OY9acyAEOKgRdZ|عنوان= نسل سوم داستان‌نویسان ایران| }} </ref>شرق بنفشه حاوی داستان‌هایی با زاویه‌دید‌های گوناگون است. فارغ از اینکه راوی کیست، روایت به‌گونه‌ای انجام می‌گیرد که هم واقعیتِ ملموس را ازنظر می‌گذراند، هم نگاهی به تاریخ دارد و هم به ذهن شخصیت‌ها و درونیات آن‌ها نیز پرداخته می‌شود.{{سخ}}




== برای تازه‌واردان ==
===رمز و راز===
''در این کتاب رمزی بخوان به غیر این کتاب: من این رمز را از «ذبیح» و «ارغوان» آموختم. به روزی بارانی، بارانی … نگفته بودیم ببار، اما می‌بارید. چنان می‌بارید تا به استخوان‌های برهنه برسد و جان‌های لولی را مجموع کند...'' <ref>{{ پک|شهریار مندنی پور|۱۳۷۷|ک=شرق بنفشه|ص=۸}} </ref>


'''شرق بنفشه''' مجموعه‌داستانی است از [[شهریار مندنی‌پور]] دربرگیرندهٔ نُه داستانِ کوتاه که همگی با محوریت «عشق» نوشته‌ شده‌اند. نخستین بار سال۱۳۷۷ منتشر شد.
شرق بنفشه داستان عشق است و رازهایش. داستان مواجهه‌ی آن با ناملایمات و گذرش از تاریخ. آدم‌های توی شرق بنفشه هریک به‌گونه‌ای به آن می‌نگرند و روایت خود را از آن دارند. مندنی‌پور مجموعه‌ای از روایت‌های گوناگون را به‌گونه‌ای همگن در کتابش کنار هم چیده است.
<center>***</center>
===داستان‌ها===
 
کتاب از نه داستان مستقل با نام‌های «شرق بنفشه»، «شام سرو و آتش»، «آیلار»، «سالومه»، «ناربانو»، «مهمان»، «کهن‌دژ»، «هزار و یک شب» و «باز رو به رود» تشکیل شده است که هریک با زبان و فرم نوشتاری خاصِ مندنی‌پور روایت می‌شوند. در یکی، داستان عشقِ دو جوان در میان است که در کتابخانه همدیگر را میبینند، در یکی نویسنده خواننده را به دیدنِ جهان از دید شخص مجنونی دعوت می‌کند که عشق را به‌گونه‌ای دیگر درک کرده‌است و درگیر دنیای سرشار از شعر و استعاره‌ی خود است، در دیگری به حکایتِ بازگشت مردی زخم خورده به خانه به میان می‌آید و غیره
 
===تقدیم===
==برای کسانی که کتاب را نخوانده‌اند==
مندنی‌پور چهار داستانِ اول کتاب را به اشخاصی که اسمشان در صفحه‌ی ابتدایی هریک از داستان‌ها آمده تقدیم می‌کند. داستانِ شرق بنفشه به پوران و عباس، سالومه به فریدون و فریبا، شام سرو و آتش به حسین لیاقت و آیلار را به سیمین دانشور با این عنوان تقدیم می‌کند: ''پیشکش به سیمین دانشور، خاتون قصه‌های گفته و ناگفته‌ی ما.''
===ازمیان یادها===
 
===یک بند در معرفی خلاصهٔ کتاب (بدون رجوع به اطلاعات شناسنامه‌ای)===
===گزارشی از شخصیت‌های اصلی حاضر در کتاب داستان- گزارشی از شعرهای مهم در کتاب شعر گزارشی از فصل‌های کتاب پژوهش===
===دلیل شهرت===
 
===تقدیم‌شده به===
===مقدمه‌نویس یا یادداشت‌نویس===
===چرا باید این کتاب را خواند===
 
==برای کسانی که کتاب را خوانده‌اند==
===ازمیان یادها===
====مجوز====
====نشر و تغییر نام====
====جوایز====
====جلسات نقد و بررسی====
====اهدا====
====بازتاب در توئیت‌ها و نوشته‌های مجازی====
====اشاره به کتاب در کلام افراد مشهور====
====تقریظ و مقدمه‌هایی بر کتاب====
====هوادری====
==== استحال و اقتباس====
 
===سال‌شمار کتاب===
===خلاصهٔ مفصل‌تر کتاب در حد دو بند===
===محل نوشته شدن در کتاب (در صورت مهم بودن این امر)===
===داستان انتشار کتاب (اوّلین بار در کجا و چگونه بوده است؟!)===
===سبک کتاب===
===پیشینهٔ کتاب===
===پیرنگ===
===شخصیت‌پردازی===
===ویژگی‌های مهم کتاب===
===الهام از شخصیت‌ها===
====شخصیت‌های اصلی====
====شخصیت‌های فرعی====
 
 
===گزارشی از فروش کتاب===
===گزارشی از ترجمه به زبان‌های دیگر===
===اتفاقات سیاسی یا اجتماعی مرتبط با کتاب و جریان‌سازی‌های کتاب===
===نشست‌های خبرساز دربارهٔ کتاب===
===اظهارنظرها===
====نقدهای مثبت====
====نقدهای منفی====
====اظهارنظر اهالی ادبیات و روشنفکران====
====نظرات داوری در مراسم‌های گوناگون====
====اظهارنظر دیگر شخصیت‌ها====
====نظر خود نویسنده دربارهٔ کتاب====
====تأثیرپذیرفته از====
====تأثیرگذاشته بر====
====گزارشی از اقتباس‌های هنری انجام‌گرفته در کتاب====
====فهرست امکان نام‌گذاری‌شده از روی نام کتاب====
====جمله‌های ماندگار کتاب====
====جوایز کتاب====
 
==مشخصات کتاب‌شناختی==
===تعداد صفحات، دفعات چاپ، جمع کل تیراز و ناشرانی که اثر را چاپ کرده‌اند===
===طراحی جلد و تصویرسازی===
===تغییرات طرح جلد در چاپ‌های مختلف===
 
[[پرونده:Shargh.maghale haydari.png|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>'''تحلیل محتوای{{سخ}}از دانش‌آموختهٔ ارشد ادبیات'''</center>]]
==منبع‌شناسی (پایان‌نامه و مقاله نوشته شده دربارهٔ کتاب)==
 
==نوا، نما و نگاه==
===تصویر از صفحات کتاب===
===صدای نویسنده===
===تصویرهای ساخته‌شده دربارهٔ کتاب (فیلم و مستند)===
===طرحی از یکی از صحنه‌های کتاب===
 
==جستارهای وابسته==


==پانویس==
===دلیل شهرت و چرا باید این کتاب را خواند===
{{پانویس|۲}}
مندنی‌پور در مصاحبه‌ای درباره‌ی چگونگی ترکیب فرم و محتوا در آثارش می‌گوید: '' «فرم همه چیز در نوشتن یک داستان است. برای بیش از هزاران بار ، هزار و یک داستان و قصه در این دنیا نوشته و روایت شده‌اند. ما می‌خواهیم چه چیزی را تعریف کنیم؟ کدام قصه نگفته باقی مانده که روایتش کنیم؟ پس سعی می کنی در یک فرم جدید تعریفش کنی.»''<ref>{{یادکرد وب|نشانی=https://cheshmha.blogsky.com/mandanipour|عنوان= مصاحبه با شهریار مندنی‌پور| }} </ref>
==منابع==
آنچه وجه تمایز  اوست توجه و تمرکزش بر فرم داستان‌هایش به اندازه‎‌ی محتوای آن‌ها است و این توجه زیاد به فرم، وی را از توجه به محتوا و غنای هرچه بیشتر داستان‌هایش باز نداشته است و توانسته به نحوی شایسته، شیوه‌ی سیال ذهن را در مجموعه داستان کوتاه خود نیز به کار بر.<ref>{{ یادکرد ژورنال| نام خانوادگی= نورمحمدی| تاریخ= ۱۳۸۹| عنوان=جریان سیال ذهن در داستان‌های کوتاه شهریار مندنی‌پور|}} </ref> {{سخ}}
==پیوند به بیرون==
== مطالعه‌ی عمیق‌تر==
روایتِ یک قصه می‌تواند همیشه سرراست و مستقیم نباشد. خواه قرار بر روایتِ داستان یک عشق باشد، خواه روایت دوری و مرگ، خواه بازگشت و سخن گفتن از سختی‌ها و خواه بازخوانی وقایعِ گذشته. تمامی این‌ها را می‌توان به نحوی دیگرگونه روایت کرد. در شرق بنفشه راوی چه شخصیتِ اصلی داستان باشد و چه دانای کل، خواننده علاوه بر دیدنِ فضای بیرونی به عمقِ ذهن و احساسات شخصیت‌ها برده می‌شود و به‌وسیله‌ی کلمات به دنیای آن‌ها نفوذ می‌کند و در تجربیاتشان شرکت می‌کند. حوادثِ داستان‌ها همواره وجهی مخفی و رازآلود را در پس خود باقی می‌گذارند تا تخیل خواننده را به فعالیت وادارند، مندنی‌پور در دو مورد از مصاحبه‌هایش می‌گوید: ''« ذهن های خلاق اغلب کار نویسنده را تکمیل می کنند...» '' <ref name="مصاحبه با شهریار مندنی‌پور">{{یادکرد وب|نشانی=https://cheshmha.blogsky.com/mandanipour|عنوان= مصاحبه با شهریار مندنی‌پور| }} </ref>و «''نویسنده متن را تولید می‌كند و خواننده می‌تواند خودش تعبیر وتفسیر را انجام دهد و یا اعتقاد نویسنده را در پیش بگیرد...''»  یکی از رسالات شرق بنفشه این است که مخاطب را به داستان‌سرایی در ذهن و پرداختِ قسمت‌های ناتمام داستان وا دارد.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://maryamhosseinian.blogfa.com/post/8|عنوان=بگذارید شایعه پشت سر داستان هایم را باز کنم| }} </ref>
===جلسات نقد و بررسی===
من‌جمله جلساتی که در جهت خوانش، نقد و بررسی شرق بنفشه انجام گرفته است می‌توان به جلسه‌ی خانه‌ی داستان در سال 1394 و نشست عصرانه‌ی فرهنگی هامون در مردادماه سال 1392 در دفتر هفته‌نامه اتحاد جنوب در شهر برازجان با حضور افرادی چون اسماعیل حسام مقدم و فرج‌الله کمالی اشاره کرد. هم‍چنین همایشی بزرگ در شهر مشهد به سال 1382 با محور‌های سخن‌رانی، نقد، داستان‌خوانی و کارگاه با حضور افرادی چون مریم حسینیان برای این کتاب برگزار شد.
===خلاصه داستان‌ها===
'''''شرق بنفشه''''': روایت عشقی عمیق میان دو جوان به‌نام های ذبیح و ارغوان است که با رمز‌گذاریِ کلماتِ کتاب‌های کتابخانه‌ای که همدیگر را آنجا می‌بینند، برای هم نامه می‌نویسند. داستان با این نامه نگاری‌ها پیش می‌رود و سرانجام به‌دلیل محدودیت‌هایی که این دو دارند، تصمیم می‌گیرند با نیش مار، کنار یکدیگر به زندگی خود پایان دهند.{{سخ}}
{{سخ}}
'''''شام سرو و آتش''''': روایت جوانی که متولی یک قبرستان است. او که احوالی مجنونانه دارد عاشق زنی می‌شود و در راه رسیدن به عشق زن، شوهر و برادر زن را به قتل می‌رساند و در نهایت برای اینکه بتواند انطور که خودش می‌گوید تا ابد او را برای خود داشته باشد، زن را نیز می‌کشد و درون سردابه‌ی قبرستان دفن می‌کند.{{سخ}}
{{سخ}}
'''''آیلار''''': روایت مردی به نام طالبا که پس از مرگ  همسرش، عاشق زنی که همسر سابقش از صاحب منصبان حکومتی است و به این شرط او را طلاق داده که با هیچ مرد دیگری ارتباط پیدا نکند، می‌شود. او در راه عشقش تهدید به مرگ می‌شود، کتک می‌خورد و سختی‌های زیادی متحمل می‌شود اما از آیلار دست نمی‌کشد. {{سخ}}
{{سخ}}
'''''سالومه''''': روایت عشق مردی به نام عطا که راهنمای گردشگران است و از همین راه با زنی به نام سالومه آشنا می‌شود و به او دل می‌بازد. زن برای یافتن پاسخ به معمای  قتل پدرش که افسری انگلیسی در شیراز بوده به آن‌جا آمده است و در نهایت نیز می‌فهمد که پدرش به زنی ایرانی دل باخته بوده و توسط برادران زن به قتل رسیده است.{{سخ}}
{{سخ}}
'''''ناربانو''''':  روایت مردی زخم خورده است که قصد تمام کردن کار نیمه تمام پدرش را، که هنگام شکار یک شیر کشته شده، دارد. او در تک‌گویی ذهنی خود با معشوقش به نام درنا به بازگویی میل به رفتن و به سرانجام رساندن شکارِ شیر سخن می‌گوید. اما در انتها به‌جای کشتن شیر، سگ‌هایی که به شیر حمله ور شده‌اند را می‌کشد و هم‌چنین با دیدن درنا کنار دوستِ خودش از عشق او نیز چون بقیه ناامید می‌شود.{{سخ}}
{{سخ}}
'''''مهمان (انسیه)''''': روایت مردی به نام امیر که عاشق زنی به اسم انسیه بوده‌است. برادر امیر عاشق انسیه می‌شود و با او فرار می‌کند. امیر برادرش را به قتل می‌رساند و سالها به زندان می‌رود. انسیه خودکشی می‌کند و امیر بعد از سالها که آزاد می‌شود به خانه‌ی دوستش می‌رود و شروع می‌کند به بازگویی خاطرات  و وقایعی که در گذشته رخ داده‌است.{{سخ}}
{{سخ}}
'''''کهن دژ''''': روایت چند دوست که دورهم جمع شده‌اند و درباره‌ی یکی از دوستانشان به اسم ماهان که به مرگی طبیعی اما مرموز مرده است و پرسش‌های پاسخ داده‌نشده‌شان نسبت به این ماجرا صحبت می‌کنند و رمز و راز تغییر و مرگ ماهان را می‌کاوند.{{سخ}}
{{سخ}}
'''''هزار و یک شب''''': روایت ِمردی که گوینده‌ی اخبار رادیو است و هرروز مجبور است اخباری از حکومت پهلوی که هیچ علاقه‌ای به آن‌ها ندارد را بخواند و آرزویش برای دادن اخبار خوشایند به مردمی که فکر می‌کند از او بیزارند را سرکوب کند.{{سخ}}
{{سخ}}
'''''باز رو به رود''''': روایت مرگ شاعری مبارز به‌نام میرداماد که گفته شده در دوران حکومت پهلوی در رودخانه غرق شده است. اما اکنون که دیگر حکومت پهلوی از میان رفته، راوی که خود مأمور ساواک و هم‌چنین دوست میرداماد بوده ماجرای  قتل بی‌رحمانه‌ی او را روایت می‌کند.{{سخ}}
{{سخ}}
===سبک و زبان کتاب===
1- این کتاب مشتمل بر داستان‌هایی است که به داستان بلند شباهت دارند. اما چون دارای یک محور و هسته‌ی مرکزی هستند در حقیقت داستان کوتاه محسوب می‌شوند. موضوع و چگونگی روایت آن‌ها در همان مرتبه‌ی اول، با یک یا دو بار خواندن برای خواننده‌ی غیرحرفه‌ای قابل درک نیست. <ref name="جریان سیال ذهن در داستان‌های کوتاه شهریار مندنی‌پور">{{ یادکرد ژورنال| نام خانوادگی= نورمحمدی| تاریخ= ۱۳۸۹| عنوان=جریان سیال ذهن در داستان‌های کوتاه شهریار مندنی‌پور|}} </ref>
'' <ref name="مصاحبه با شهریار مندنی‌پور">{{یادکرد وب|نشانی=https://cheshmha.blogsky.com/mandanipour|عنوان= مصاحبه با شهریار مندنی‌پور| }} </ref>{

نسخهٔ ‏۵ دی ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۱۴

شرق بنفشه
نویسندهشهریار مندنی پور
ناشرنشر مرکز
محل نشرتهران
شابک964-305-420-9
تعداد صفحات۲۴۸
سبکداستان اجتماعی- عاشقانه
زبانفارسی
سریداستان کوتاه معاصر ایرانی

شرق بنفشه، مجموعه داستانی از شهریار مندنی‌پوراست که نُه داستانِ کوتاه را در بر دارد. تمامی این داستان ها با محوریت «عشق» نوشته‌شده‌اند. اثر نخستین بار در سال 1377 توسط نشر مرکز در 248 صفحه منتشر شد.

***

مندنی پور جزو مهم‌ترین نویسندگان نسل سوم ایران محسوب می‌شود. رویکرد فرم‌گرا به روایت و کارکرد شاعرانه‌ی زبان در آثارش همواره ویژ‌گی‌هایی اساسی به شمار آمده‌اند.[۱] مجموعه‌ی شرق بنفشه در سال 1398 به چاپ پانزدهم رسید و پس از گذشت بیست‌ویک سال از اولین چاپ خود هم‌چنان مورد استقبال است. این اثر به‌عنوان یکی از آثارِ شاخصِ مندنی‌پور جزو اسامیِ فهرست آثار نویسندگان نسل سوم ادبیات ایران به‌شمار می‌آید.[۲]شرق بنفشه حاوی داستان‌هایی با زاویه‌دید‌های گوناگون است. فارغ از اینکه راوی کیست، روایت به‌گونه‌ای انجام می‌گیرد که هم واقعیتِ ملموس را ازنظر می‌گذراند، هم نگاهی به تاریخ دارد و هم به ذهن شخصیت‌ها و درونیات آن‌ها نیز پرداخته می‌شود.


برای تازه‌واردان

رمز و راز

در این کتاب رمزی بخوان به غیر این کتاب: من این رمز را از «ذبیح» و «ارغوان» آموختم. به روزی بارانی، بارانی … نگفته بودیم ببار، اما می‌بارید. چنان می‌بارید تا به استخوان‌های برهنه برسد و جان‌های لولی را مجموع کند... [۳]

شرق بنفشه داستان عشق است و رازهایش. داستان مواجهه‌ی آن با ناملایمات و گذرش از تاریخ. آدم‌های توی شرق بنفشه هریک به‌گونه‌ای به آن می‌نگرند و روایت خود را از آن دارند. مندنی‌پور مجموعه‌ای از روایت‌های گوناگون را به‌گونه‌ای همگن در کتابش کنار هم چیده است.

داستان‌ها

کتاب از نه داستان مستقل با نام‌های «شرق بنفشه»، «شام سرو و آتش»، «آیلار»، «سالومه»، «ناربانو»، «مهمان»، «کهن‌دژ»، «هزار و یک شب» و «باز رو به رود» تشکیل شده است که هریک با زبان و فرم نوشتاری خاصِ مندنی‌پور روایت می‌شوند. در یکی، داستان عشقِ دو جوان در میان است که در کتابخانه همدیگر را میبینند، در یکی نویسنده خواننده را به دیدنِ جهان از دید شخص مجنونی دعوت می‌کند که عشق را به‌گونه‌ای دیگر درک کرده‌است و درگیر دنیای سرشار از شعر و استعاره‌ی خود است، در دیگری به حکایتِ بازگشت مردی زخم خورده به خانه به میان می‌آید و غیره

تقدیم

مندنی‌پور چهار داستانِ اول کتاب را به اشخاصی که اسمشان در صفحه‌ی ابتدایی هریک از داستان‌ها آمده تقدیم می‌کند. داستانِ شرق بنفشه به پوران و عباس، سالومه به فریدون و فریبا، شام سرو و آتش به حسین لیاقت و آیلار را به سیمین دانشور با این عنوان تقدیم می‌کند: پیشکش به سیمین دانشور، خاتون قصه‌های گفته و ناگفته‌ی ما.

دلیل شهرت و چرا باید این کتاب را خواند

مندنی‌پور در مصاحبه‌ای درباره‌ی چگونگی ترکیب فرم و محتوا در آثارش می‌گوید: «فرم همه چیز در نوشتن یک داستان است. برای بیش از هزاران بار ، هزار و یک داستان و قصه در این دنیا نوشته و روایت شده‌اند. ما می‌خواهیم چه چیزی را تعریف کنیم؟ کدام قصه نگفته باقی مانده که روایتش کنیم؟ پس سعی می کنی در یک فرم جدید تعریفش کنی.»[۴] آنچه وجه تمایز اوست توجه و تمرکزش بر فرم داستان‌هایش به اندازه‎‌ی محتوای آن‌ها است و این توجه زیاد به فرم، وی را از توجه به محتوا و غنای هرچه بیشتر داستان‌هایش باز نداشته است و توانسته به نحوی شایسته، شیوه‌ی سیال ذهن را در مجموعه داستان کوتاه خود نیز به کار بر.[۵]

مطالعه‌ی عمیق‌تر

روایتِ یک قصه می‌تواند همیشه سرراست و مستقیم نباشد. خواه قرار بر روایتِ داستان یک عشق باشد، خواه روایت دوری و مرگ، خواه بازگشت و سخن گفتن از سختی‌ها و خواه بازخوانی وقایعِ گذشته. تمامی این‌ها را می‌توان به نحوی دیگرگونه روایت کرد. در شرق بنفشه راوی چه شخصیتِ اصلی داستان باشد و چه دانای کل، خواننده علاوه بر دیدنِ فضای بیرونی به عمقِ ذهن و احساسات شخصیت‌ها برده می‌شود و به‌وسیله‌ی کلمات به دنیای آن‌ها نفوذ می‌کند و در تجربیاتشان شرکت می‌کند. حوادثِ داستان‌ها همواره وجهی مخفی و رازآلود را در پس خود باقی می‌گذارند تا تخیل خواننده را به فعالیت وادارند، مندنی‌پور در دو مورد از مصاحبه‌هایش می‌گوید: « ذهن های خلاق اغلب کار نویسنده را تکمیل می کنند...» [۶]و «نویسنده متن را تولید می‌كند و خواننده می‌تواند خودش تعبیر وتفسیر را انجام دهد و یا اعتقاد نویسنده را در پیش بگیرد...» یکی از رسالات شرق بنفشه این است که مخاطب را به داستان‌سرایی در ذهن و پرداختِ قسمت‌های ناتمام داستان وا دارد.[۷]

جلسات نقد و بررسی

من‌جمله جلساتی که در جهت خوانش، نقد و بررسی شرق بنفشه انجام گرفته است می‌توان به جلسه‌ی خانه‌ی داستان در سال 1394 و نشست عصرانه‌ی فرهنگی هامون در مردادماه سال 1392 در دفتر هفته‌نامه اتحاد جنوب در شهر برازجان با حضور افرادی چون اسماعیل حسام مقدم و فرج‌الله کمالی اشاره کرد. هم‍چنین همایشی بزرگ در شهر مشهد به سال 1382 با محور‌های سخن‌رانی، نقد، داستان‌خوانی و کارگاه با حضور افرادی چون مریم حسینیان برای این کتاب برگزار شد.

خلاصه داستان‌ها

شرق بنفشه: روایت عشقی عمیق میان دو جوان به‌نام های ذبیح و ارغوان است که با رمز‌گذاریِ کلماتِ کتاب‌های کتابخانه‌ای که همدیگر را آنجا می‌بینند، برای هم نامه می‌نویسند. داستان با این نامه نگاری‌ها پیش می‌رود و سرانجام به‌دلیل محدودیت‌هایی که این دو دارند، تصمیم می‌گیرند با نیش مار، کنار یکدیگر به زندگی خود پایان دهند.

شام سرو و آتش: روایت جوانی که متولی یک قبرستان است. او که احوالی مجنونانه دارد عاشق زنی می‌شود و در راه رسیدن به عشق زن، شوهر و برادر زن را به قتل می‌رساند و در نهایت برای اینکه بتواند انطور که خودش می‌گوید تا ابد او را برای خود داشته باشد، زن را نیز می‌کشد و درون سردابه‌ی قبرستان دفن می‌کند.

آیلار: روایت مردی به نام طالبا که پس از مرگ همسرش، عاشق زنی که همسر سابقش از صاحب منصبان حکومتی است و به این شرط او را طلاق داده که با هیچ مرد دیگری ارتباط پیدا نکند، می‌شود. او در راه عشقش تهدید به مرگ می‌شود، کتک می‌خورد و سختی‌های زیادی متحمل می‌شود اما از آیلار دست نمی‌کشد.

سالومه: روایت عشق مردی به نام عطا که راهنمای گردشگران است و از همین راه با زنی به نام سالومه آشنا می‌شود و به او دل می‌بازد. زن برای یافتن پاسخ به معمای قتل پدرش که افسری انگلیسی در شیراز بوده به آن‌جا آمده است و در نهایت نیز می‌فهمد که پدرش به زنی ایرانی دل باخته بوده و توسط برادران زن به قتل رسیده است.

ناربانو: روایت مردی زخم خورده است که قصد تمام کردن کار نیمه تمام پدرش را، که هنگام شکار یک شیر کشته شده، دارد. او در تک‌گویی ذهنی خود با معشوقش به نام درنا به بازگویی میل به رفتن و به سرانجام رساندن شکارِ شیر سخن می‌گوید. اما در انتها به‌جای کشتن شیر، سگ‌هایی که به شیر حمله ور شده‌اند را می‌کشد و هم‌چنین با دیدن درنا کنار دوستِ خودش از عشق او نیز چون بقیه ناامید می‌شود.

مهمان (انسیه): روایت مردی به نام امیر که عاشق زنی به اسم انسیه بوده‌است. برادر امیر عاشق انسیه می‌شود و با او فرار می‌کند. امیر برادرش را به قتل می‌رساند و سالها به زندان می‌رود. انسیه خودکشی می‌کند و امیر بعد از سالها که آزاد می‌شود به خانه‌ی دوستش می‌رود و شروع می‌کند به بازگویی خاطرات و وقایعی که در گذشته رخ داده‌است.

کهن دژ: روایت چند دوست که دورهم جمع شده‌اند و درباره‌ی یکی از دوستانشان به اسم ماهان که به مرگی طبیعی اما مرموز مرده است و پرسش‌های پاسخ داده‌نشده‌شان نسبت به این ماجرا صحبت می‌کنند و رمز و راز تغییر و مرگ ماهان را می‌کاوند.

هزار و یک شب: روایت ِمردی که گوینده‌ی اخبار رادیو است و هرروز مجبور است اخباری از حکومت پهلوی که هیچ علاقه‌ای به آن‌ها ندارد را بخواند و آرزویش برای دادن اخبار خوشایند به مردمی که فکر می‌کند از او بیزارند را سرکوب کند.

باز رو به رود: روایت مرگ شاعری مبارز به‌نام میرداماد که گفته شده در دوران حکومت پهلوی در رودخانه غرق شده است. اما اکنون که دیگر حکومت پهلوی از میان رفته، راوی که خود مأمور ساواک و هم‌چنین دوست میرداماد بوده ماجرای قتل بی‌رحمانه‌ی او را روایت می‌کند.

سبک و زبان کتاب

1- این کتاب مشتمل بر داستان‌هایی است که به داستان بلند شباهت دارند. اما چون دارای یک محور و هسته‌ی مرکزی هستند در حقیقت داستان کوتاه محسوب می‌شوند. موضوع و چگونگی روایت آن‌ها در همان مرتبه‌ی اول، با یک یا دو بار خواندن برای خواننده‌ی غیرحرفه‌ای قابل درک نیست. [۸] [۶]{

  1. «شرق بنفشه مندنی‌پور همچنان بعد از بیست سال خوانده می‌شود». 
  2. «نسل سوم داستان‌نویسان ایران». 
  3. شهریار مندنی پور، شرق بنفشه، ۸.
  4. «مصاحبه با شهریار مندنی‌پور». 
  5. نورمحمدی. جریان سیال ذهن در داستان‌های کوتاه شهریار مندنی‌پور. ۱۳۸۹. 
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ «مصاحبه با شهریار مندنی‌پور». 
  7. «بگذارید شایعه پشت سر داستان هایم را باز کنم». 
  8. نورمحمدی. جریان سیال ذهن در داستان‌های کوتاه شهریار مندنی‌پور. ۱۳۸۹.