علیاصغر دادبه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
====حسن اسدی==== | ====حسن اسدی==== | ||
====حسن اسدی (تبریزی): برگهایی پربار امّا مغفول==== | ====حسن اسدی (تبریزی): برگهایی پربار امّا مغفول==== | ||
آتش عشق او به وطن از آنهایی است که «هرگز نمیرد». | آتش عشق او به وطن از آنهایی است که «هرگز نمیرد»<ref>{{پک|پویان|۱۳۹۳|ک= خرد ایرانی: جشننامه دکتر اصغر دادبه|ص= ۲۷}}</ref>. | ||
====محمودرضا اسفندیار: استاد دادبه، استاد روش و منش==== | ====محمودرضا اسفندیار: استاد دادبه، استاد روش و منش==== | ||
منش اوست که شاگرپرور است. خوشمنش، جوانمرد، شفقتورز و میهن دوست. او در کتابها و مقالات مختلفی که نگاشته است به خوبی تسلّط و چیرگی خود را بر فهم روشمند عرفان، فلسفه و کلام اسلامی اثبات کرده است. | منش اوست که شاگرپرور است. خوشمنش، جوانمرد، شفقتورز و میهن دوست. او در کتابها و مقالات مختلفی که نگاشته است به خوبی تسلّط و چیرگی خود را بر فهم روشمند عرفان، فلسفه و کلام اسلامی اثبات کرده است <ref>{{پک|پویان|۱۳۹۳|ک= خرد ایرانی: جشننامه دکتر اصغر دادبه|ص= }}</ref>. | ||
====مجید پویان==== | ====مجید پویان==== | ||
====علیاکبر جعفری ندوشن==== | ====علیاکبر جعفری ندوشن==== | ||
====یدالله جلالی پنداری==== | ====یدالله جلالی پنداری==== | ||
====بهاءالدین خرمشاهی: یاد یار مهربان آید همی==== | ====بهاءالدین خرمشاهی: یاد یار مهربان آید همی==== | ||
نثر ایشان چه در مقالات کلامی، چه در مقولات ادبی، و برجستهتر از همه در حافظپژوهی، نثر معیار است با بهرهٔبیشتری از فارسیگرایی، اما نه سرهگرایی تکلفآمیز. سبک سخن گفتن در سخنرانیها و حتّی گفتوگوهای معمول به همین شیوهٔ شیوای مقبول است،که گاه چاشنی مطبوعی از طنز هم دارد. | نثر ایشان چه در مقالات کلامی، چه در مقولات ادبی، و برجستهتر از همه در حافظپژوهی، نثر معیار است با بهرهٔبیشتری از فارسیگرایی، اما نه سرهگرایی تکلفآمیز. سبک سخن گفتن در سخنرانیها و حتّی گفتوگوهای معمول به همین شیوهٔ شیوای مقبول است،که گاه چاشنی مطبوعی از طنز هم دارد<ref>{{پک|پویان|۱۳۹۳|ک= خرد ایرانی: جشننامه دکتر اصغر دادبه|ص= ۵۷}}</ref>. | ||
====هرمز رحیمیان : نگاه به ادبیات با عینک فلسفه==== | ====هرمز رحیمیان : نگاه به ادبیات با عینک فلسفه==== | ||
ایشان نخستین کسی بود که به واسطه تحصیلات آکادمیک در فلسفه و مطالعات گسترده اقدام به تلفیق ادبیات و فلسفه نمود. او اعتقاد دارد که ادبیات به معنای اخص کلمه باید پشتوانه فلسفی داشته باشد و بدون آن قشری و ضعیف است و حتی در مقاله در سال ۶۰ نوشته است به ۱۴ بیتی مقدمه داستان رستم و سهراب اشاره میکند و میگوید که باید به شاهنامه از دید فلسفی نگاه کرد چرا که خود فردوسی هم اینگونه دیده است. | ایشان نخستین کسی بود که به واسطه تحصیلات آکادمیک در فلسفه و مطالعات گسترده اقدام به تلفیق ادبیات و فلسفه نمود. او اعتقاد دارد که ادبیات به معنای اخص کلمه باید پشتوانه فلسفی داشته باشد و بدون آن قشری و ضعیف است و حتی در مقاله در سال ۶۰ نوشته است به ۱۴ بیتی مقدمه داستان رستم و سهراب اشاره میکند و میگوید که باید به شاهنامه از دید فلسفی نگاه کرد چرا که خود فردوسی هم اینگونه دیده است<ref>{{پک|پویان|۱۳۹۳|ک= خرد ایرانی: جشننامه دکتر اصغر دادبه|ص= ۶۱}}</ref>. | ||
====محمود رهبران==== | ====محمود رهبران==== | ||
====محسن سامع: راه دور میان درد و بیان==== | ====محسن سامع: راه دور میان درد و بیان==== | ||
ذهن کنجکاو و مرتب و در عین حال پر احساس و عاطفهٔ استاد که با غذای فلسفه رشد و تعالی یافته راه را بر هر گونه تحجر و تعصب بسته است. | ذهن کنجکاو و مرتب و در عین حال پر احساس و عاطفهٔ استاد که با غذای فلسفه رشد و تعالی یافته راه را بر هر گونه تحجر و تعصب بسته است<ref>{{پک|پویان|۱۳۹۳|ک= خرد ایرانی: جشننامه دکتر اصغر دادبه|ص= ۶۶}}</ref>. | ||
====حمیدرضا شایگانفر: دیر زیاد آن بزرگوار خداوند==== | ====حمیدرضا شایگانفر: دیر زیاد آن بزرگوار خداوند==== | ||
دکتر دادبه از آن دسته محققانی است که حجم نوشتههایش کمتر از دانستههایش است وسواس ایشان در نگارش دقیق علمی، فنی و نگارشی را میتوان دلیل کمنویسی ایشان دانست. | دکتر دادبه از آن دسته محققانی است که حجم نوشتههایش کمتر از دانستههایش است وسواس ایشان در نگارش دقیق علمی، فنی و نگارشی را میتوان دلیل کمنویسی ایشان دانست<ref>{{پک|پویان|۱۳۹۳|ک= خرد ایرانی: جشننامه دکتر اصغر دادبه|ص= ۷۰}}</ref>. | ||
====سیروس شمیسا: دکتر دادبه و فرّ فرماندهی==== | ====سیروس شمیسا: دکتر دادبه و فرّ فرماندهی==== | ||
تربیت فلسفی ایشان باعث شد که روشمند و روشن و قاطع بیندیشند و بنویسند چنانکه مشکلترین مباحث را ردهبندی و تقسیم میکنند و لب و لباب مطلب را بیان میدارند. از خصوصیات دیگر فصاحت، بلاغت و شیرینی سخن اوست. به قول سعدی فرّ فرماندهی دارد کسی که میتواند گروهی را رهبری کند او نیز چنین است. | تربیت فلسفی ایشان باعث شد که روشمند و روشن و قاطع بیندیشند و بنویسند چنانکه مشکلترین مباحث را ردهبندی و تقسیم میکنند و لب و لباب مطلب را بیان میدارند. از خصوصیات دیگر فصاحت، بلاغت و شیرینی سخن اوست. به قول سعدی فرّ فرماندهی دارد کسی که میتواند گروهی را رهبری کند او نیز چنین است<ref>{{پک|پویان|۱۳۹۳|ک= خرد ایرانی: جشننامه دکتر اصغر دادبه|ص= ۷۳}}</ref>. | ||
====محمد صادقی: رستگاری جاوید==== | ====محمد صادقی: رستگاری جاوید==== | ||
تفکر دادبه آمیزهای از مدارای دینی، بردباری، شفقت عام و پلورالیزم معرفتی است که میراث شریف عارفان و ادیبان گرانقدر ایرانی است. | تفکر دادبه آمیزهای از مدارای دینی، بردباری، شفقت عام و پلورالیزم معرفتی است که میراث شریف عارفان و ادیبان گرانقدر ایرانی است<ref>{{پک|پویان|۱۳۹۳|ک= خرد ایرانی: جشننامه دکتر اصغر دادبه|ص= ۷۵}}</ref>. | ||
====محمّدخلیل طالبانپور: همانند هیچکس==== | ====محمّدخلیل طالبانپور: همانند هیچکس==== | ||
ایشان از مرید و مرادبازی و تملّق، و در یک کلام، ریا، درد جامعهسوز عصر حافظ، و حتی شاید تاریخ فرهنگ ایران، دل خوشی ندارد. دادبه بر خلاف دیگر حافظپژوهان، که در کتاب به ذکرکلیّات میپردازند، شیوهای جزءنگر دارد، و با گزینش موضوعی خاص در شعر حافظ، در مقاله به شرح تمام مختصات موضوع، همت میگمارد. | ایشان از مرید و مرادبازی و تملّق، و در یک کلام، ریا، درد جامعهسوز عصر حافظ، و حتی شاید تاریخ فرهنگ ایران، دل خوشی ندارد. دادبه بر خلاف دیگر حافظپژوهان، که در کتاب به ذکرکلیّات میپردازند، شیوهای جزءنگر دارد، و با گزینش موضوعی خاص در شعر حافظ، در مقاله به شرح تمام مختصات موضوع، همت میگمارد<ref>{{پک|پویان|۱۳۹۳|ک= خرد ایرانی: جشننامه دکتر اصغر دادبه|ص= ۷۹-۸۰}}</ref>. | ||
====کریم فیضی:اُسلوب مرد==== | ====کریم فیضی:اُسلوب مرد==== | ||
از ویژگیهای دکتر دادبه مبحث متدولوژی با اسلوبمداری است. یکی از معدود استادان صاحب سبک ایرانی است که موضوع «شیوه» یا «اسلوب» و «متد» را غالباْ در همهٔ شئون علمی و فررهنگی مراعات می کند. | از ویژگیهای دکتر دادبه مبحث متدولوژی با اسلوبمداری است. یکی از معدود استادان صاحب سبک ایرانی است که موضوع «شیوه» یا «اسلوب» و «متد» را غالباْ در همهٔ شئون علمی و فررهنگی مراعات می کند<ref>{{پک|پویان|۱۳۹۳|ک= خرد ایرانی: جشننامه دکتر اصغر دادبه|ص= ۱۰۰}}</ref>. | ||
====حسن قریبی==== | ====حسن قریبی==== | ||
====کوروش کمالی سروستانی: سخن دوست==== | ====کوروش کمالی سروستانی: سخن دوست==== | ||
نگاه ژرف استاد دادبه، به فرهنگ ایران و ارزش برآمده از آن را منوط به شخصیتهای بزرگی میداند که این سرزمین در خود پرورده است. برای او فلسفه، فرزند عقل است و حکمت، زاده خرد و از سر ان نگاه تیزبین و دقیق است که جلوگاه زبان و ادب فارسی را بیش از همه در سه قله نامی ادب این سرزمین باز میجوید؛ خرد فردوسی را تقدیس میکند، زبانآوری و حکمتدانی سعدی را میستاید و رندیسراییهای حافظ را تکریم میکند. | نگاه ژرف استاد دادبه، به فرهنگ ایران و ارزش برآمده از آن را منوط به شخصیتهای بزرگی میداند که این سرزمین در خود پرورده است. برای او فلسفه، فرزند عقل است و حکمت، زاده خرد و از سر ان نگاه تیزبین و دقیق است که جلوگاه زبان و ادب فارسی را بیش از همه در سه قله نامی ادب این سرزمین باز میجوید؛ خرد فردوسی را تقدیس میکند، زبانآوری و حکمتدانی سعدی را میستاید و رندیسراییهای حافظ را تکریم میکند<ref>{{پک|پویان|۱۳۹۳|ک= خرد ایرانی: جشننامه دکتر اصغر دادبه|ص= ۱۰۹}}</ref>. | ||
====حسین محمودی==== | ====حسین محمودی==== | ||
به لحاظ علمی واجد تفکری منضبط، منظم و دستگاهمند است. در سخنوری دارای بیانی شیرین و شیواست. گدر نوشتار پایبند به روش آکادمیک است. انصاف ایشان به صراحت آمیخته است و در نگاهش ذرّهای بغض و حسادت ندارد. | به لحاظ علمی واجد تفکری منضبط، منظم و دستگاهمند است. در سخنوری دارای بیانی شیرین و شیواست. گدر نوشتار پایبند به روش آکادمیک است. انصاف ایشان به صراحت آمیخته است و در نگاهش ذرّهای بغض و حسادت ندارد<ref>{{پک|پویان|۱۳۹۳|ک= خرد ایرانی: جشننامه دکتر اصغر دادبه|ص= ۱۱۵}}</ref>. | ||
====عبدالرضا مدرسزاده: استاد دادبه و مکتب «دقّت»==== | ====عبدالرضا مدرسزاده: استاد دادبه و مکتب «دقّت»==== | ||
با وجود احترامی که برای استادان و محققان اهل «سرعت» قائل است و کار آنان را ارجمند میشمارد امّا گرایش ایشان به مکتب دقت زبانزد است. | با وجود احترامی که برای استادان و محققان اهل «سرعت» قائل است و کار آنان را ارجمند میشمارد امّا گرایش ایشان به مکتب دقت زبانزد است<ref>{{پک|پویان|۱۳۹۳|ک= خرد ایرانی: جشننامه دکتر اصغر دادبه|ص= ۱۲۰}}</ref>. | ||
====حسین مسرّت==== | ====حسین مسرّت==== | ||
====پژمان موسوی: مدارای ایرانی==== | ====پژمان موسوی: مدارای ایرانی==== | ||
نام دکتر دادبه با مفهومی عجین است که اتفاقاْ در نایاب این روزگار، گرهگشای بسیاری از مشکلات امروز ایران است: اعتدال و مدارا. بر این باور است که در سایه آن نه از خشونتهای روزافزون حاکم در سطح جامعه دیگر خبری خواهد بود و نه از بحران به نام بیهویتی. | نام دکتر دادبه با مفهومی عجین است که اتفاقاْ در نایاب این روزگار، گرهگشای بسیاری از مشکلات امروز ایران است: اعتدال و مدارا. بر این باور است که در سایه آن نه از خشونتهای روزافزون حاکم در سطح جامعه دیگر خبری خواهد بود و نه از بحران به نام بیهویتی<ref>{{پک|پویان|۱۳۹۳|ک= خرد ایرانی: جشننامه دکتر اصغر دادبه|ص= ۱۴۴}}</ref>. | ||
====مرتضی یاوریان: یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود==== | ====مرتضی یاوریان: یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود==== | ||
شخصیت ایشان برآمده از فرهنگ ناب ایرانی است. همان فرهنگ ارزشمندی که مدارا با دشمن را در منشور کوروش، ستایش نیکی را در شاهنامه، یگانگی انسانها را در مثنوی، آزادگی را در شعر حافظ به ودیعه نهاده است. | شخصیت ایشان برآمده از فرهنگ ناب ایرانی است. همان فرهنگ ارزشمندی که مدارا با دشمن را در منشور کوروش، ستایش نیکی را در شاهنامه، یگانگی انسانها را در مثنوی، آزادگی را در شعر حافظ به ودیعه نهاده است<ref>{{پک|پویان|۱۳۹۳|ک= خرد ایرانی: جشننامه دکتر اصغر دادبه|ص= ۱۵۰}}</ref>. | ||
===نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش=== | ===نظرات فرد دربارهٔ خودش و آثارش=== | ||
خط ۱۷۲: | خط ۱۷۲: | ||
===موضعگیریهای او دربارهٔ دیگران=== | ===موضعگیریهای او دربارهٔ دیگران=== | ||
====امیرحسین یزدگردی==== | ====امیرحسین یزدگردی==== | ||
استاد یزدگردی روش تدریسش، نکتهیابیها، باریکبینیها و دقّت نظرهایش، همچنین برخورد مؤدبانه و دوستانهاش موجب میشد تا در بیاعتناترین دانشجویان نیز نسبت به درس و بحث، حسّ کنجکاوی و علاقه برانگیخته گردد و نسبت به خود وی، حسّ احترام و محبّت. شیوهٔ تدریس استاد چنان بود که شاگرد را نکتهیاب و دقیق بار میآورد و در او ملکهٔ استنباط و روح تحقیق ایجاد میکرد. | استاد یزدگردی روش تدریسش، نکتهیابیها، باریکبینیها و دقّت نظرهایش، همچنین برخورد مؤدبانه و دوستانهاش موجب میشد تا در بیاعتناترین دانشجویان نیز نسبت به درس و بحث، حسّ کنجکاوی و علاقه برانگیخته گردد و نسبت به خود وی، حسّ احترام و محبّت. شیوهٔ تدریس استاد چنان بود که شاگرد را نکتهیاب و دقیق بار میآورد و در او ملکهٔ استنباط و روح تحقیق ایجاد میکرد<ref>{{پک|یزدگردی|۱۳۸۵|ک= حواصل و بوتیمار|ص= }}</ref>. | ||
===همراهیهای سیاسی=== | ===همراهیهای سیاسی=== | ||
خط ۱۹۹: | خط ۱۹۹: | ||
===ناشرانی که با او کار کردهاند=== | ===ناشرانی که با او کار کردهاند=== | ||
===بنیانگذاری=== | ===بنیانگذاری=== | ||
===نظریهٔ اخلاقی ایرانی: کمآزاری=== | |||
معمولاْ چنین تصور میشود که نظریههای اخلاقی متفکران ایران، در دورهٔ اسلامی مقتبس از نظریات یونانی، به ویژه نظریههای افلاطون و ارسطوست. گرچه متفکران ایرانی این اقتباس هم ابتکارهای خاص خود را دارند و یکسره از نظریههای یونانی تقلید نکردهاند، امّا در جنب این ابتکارها و اقتباسها آنچه اصیل مینماید همانا نظریهٔ اخلاقی ایرانی است که ریشه در اندیشههای ناب متفکران این مرز و بوم دارد و آن نظریهٔ اخلاقی موسوم به «کمآزاری» است که اگر نیک تأمّل کنیم میتوانیم آن را در آن سوی تاریخ ایران در کهنترین آراء متفکران ایرانی بازیابیم که به تعبیر جامی «اصل دین مغان کمآزاری است» و با تأمّل در آراء متفکران دوران اسلامی نیز بدین نتیجه دست یابیم که آنان نیز بدین نظریهٔ انسانی – الهی توجّه خاص داشتهاند و در طراحی نظریههای اخلاقی خویش از آن تأثیر اساسی پذیرفتهاند که به گفتهٔ ناصر خسرو جوهرهٔ مسلمانی هم چیزی جز کمآرای نیست و گزاردن حق مردم و استقرار عدالت در پرتو کمآزاری محقّق میگردد:«حق مردم به کمآزاری بگزارم/ که مسلمانی این است و مسلمانم». و این از آنروست که در نگاه متفکران ایرانزمین، آنسان که در متن مقاله مورد بحث قرار گرفت، تا وقتی کمآزاری تحقّق نیابد هیچ فضیلتی محقق نمیگردد و بهشت امن و آرامش و سعادت بنیاد نمیشود. بر همین اساس است که حافظ تصریح میکند در شریعت او، که همانا برآمده از فرهنگ ایران است، مردمآزاری یگانه گناه بخشودنی و در واقع یگانه گناهی است که دیگرگ ناهان از آن به بار میآید <ref>{{یادکرد ژورنال | نام خانوادگی = دادبه| نام = علیاصغر| عنوان = سعدی و نظریه اخلاقی کمآزاری| ژورنال = سعدی شناسی| مکان = | دوره = | شماره = ۱۳| سال = اردیبهشت ۱۳۸۹| صفحه = ۳۳-۶۰| تاریخ بازبینی = }}</ref> | |||
===رابطهٔ دوسویه هنر و فلسفه=== | |||
دانش و هنر، چونان شرایط اجتماعی و محیطی و تربیتی، از یک سو در ظهور جهانبینیهای فلسفی مؤثرند، از یک سوی دیگر،خود، متأثرند و مؤیّد به جهانبینیهای فلسفی. کدام هنر اصیل،بدون پشتوانهٔ فلسفی است و کدام هنرمند واقعی است که جهانبینی او هنرش را استوار ندارد؟ چنین است فلسفهٔ عرفتنی مولانا که جلوهگاه آن مثنوی معنوی است و فلسفهٔ رندی حافظ که در غزلهای آسمانی او متجلّی است و این همه را جز با فهم فلسفه و به دست آوردن نگرش کلی و فلسفی به طور عام، و دریافت جهانبینی حافظ و مولوی به طور خاص، کسب نمیتوان کرد<ref>{{پک|اوحدی|۱۳۷۵|ک= حکایت شعر|ص= ۹}}</ref>. {{سخ}} | |||
دریغا که دیری است تا میان فلسفهمان و شعر و ادبمان دیواری کشیدهایم استوار و فاصله آفرین، بیخبر از فلسفههایی که پشتوانهٔ خلاقیّتهای هنری شاعرانمان بوده است و به ورطهٔ الفاظ، و تنها با تکیه کردن بر کتاب لغت، مذبوحانه تلاش میورزیم تا دری به سوی فهم و تفسیر شعر و هنر بگشاییم. {{سخ}} | |||
به طور مثال آیا با استفاده از فرهنگ لغت میتوان به «وعدهٔ تاخیر» که نظامی اشاره کرده است پی برد؟ {{سخ}} | |||
وعدهٔ تأخیر به سر نامده {{سخ}} | |||
لعبتی از پرده به در نامده {{سخ}} | |||
باید آگاه بود که در برابر جهانشناسی فیلسوفان مشایی، جهانشناسی کلامی و دینی قرار دارد که بر طبق آن نه از قدم جهان بلکه از حدوثِ زمانی جهان سخن میرانند و به هیچ روی در جنب ذات قدیم حق، که یگانه ذات قدیم است حضور قدمای دیگر را نمیپذیرند<ref>{{پک|اوحدی|۱۳۷۵|ک= حکایت شعر|ص= ۱۰}}</ref>. | |||
با تکیه بر چنین آگاهیهای فلسفی است که میتوان نخست به معنای «وعدهٔ تأخیر» پی برد. در سراسر متون ادبی ما آکنده از این گونه نکتهها و از این گونه اشارتها است. {{سخ}} | |||
در حکایت شعر و ادب و پیوستگی و ارتباط آن با فلسفه و خرد نیز: {{سخ}} | |||
خرد و فلسفه، زمینهساز شعر و شاعری است. [فلسفهٔ شاعر از یک سو به ذهن شاعر در سرودن شعر، جهت و نظام میبخشد و از یک سوی دیگر در شعر شاعر متجلّی میشود، بر این بنیاد هرچه شاعر فرهیختهتر باشد و هرچه فلسفهٔ او نظامیافتهتر و سنجیدهتر، عاطفهٔ او پروردهتر میشود] <ref>{{پک|اوحدی|۱۳۷۵|ک= حکایت شعر|ص= ۱۹-۲۲}}</ref>{{سخ}} | |||
عاطفهٔ پروردهٔ خرد و فلسفه، شعرآفرین است. [شاعر از عشق و عاطفه سخن میگوید و برآنند که عشق و عاطفه شورآفرین است نه خرد و فلسفه. امّا این عشق و عاطفه به حکم جدایی ناپذیری فلسفه از زندگی، یا مستند است به فلسفهای ساده و خودجوش یا مؤید به فلسفهای نظامیافته و ژرف و سنجیده است، شاعرن طراز اوّل از بینشی ژرف و از فلسفهای عمیق برخوردارند] {{سخ}} | |||
خرد و منطق نظامبخش بیان شاعرانه است. [شاعر در این مرحله با درونبینی شاعرانه به کشف حقایق هنری میرسد و به آفرینش شعر توفیق مییابد شاعر راه دشوار درون و بیرون را طی میکند و جهانِ بیکران و نامحدود درونبینی هنرمندانه و شهود شاعرانه را به دنیای محدود و کرانمند واژهها و گزارهها بپیوندد] <ref>{{پک|اوحدی|۱۳۷۵|ک= حکایت شعر|ص= ۳۰}}</ref>{{سخ}} | |||
===تأثیرپذیریها=== | ===تأثیرپذیریها=== | ||
===استادان و شاگردان=== | ===استادان و شاگردان=== | ||
خط ۲۶۳: | خط ۲۷۷: | ||
===سبک و لحن و ویژگی آثار=== | ===سبک و لحن و ویژگی آثار=== | ||
===کارنامه و فهرست آثار=== | ===کارنامه و فهرست آثار=== | ||
از دکتر دادبه سیصد مقاله کوتاه، متوسط و بلند در زمینه ادبیات، فلسفه، منطق، کلام و عرفان در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، دایرةالمعارف تشیع، دانشنامهٔ جهان اسلام، دانشنامهٔ ادب فارسی و بخش دیگری از گفتارها که بیشتر در زمینهٔ حافظپژوهی است در نشریات: آناهید، اشراق، اهل قلم، بخارا، حستارهای ادبی شعر، کلک، کیهان فرهنگی و نامهٔ پارسی درج گردیده است. | از دکتر دادبه سیصد مقاله کوتاه، متوسط و بلند در زمینه ادبیات، فلسفه، منطق، کلام و عرفان در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، دایرةالمعارف تشیع، دانشنامهٔ جهان اسلام، دانشنامهٔ ادب فارسی و بخش دیگری از گفتارها که بیشتر در زمینهٔ حافظپژوهی است در نشریات: آناهید، اشراق، اهل قلم، بخارا، حستارهای ادبی شعر، کلک، کیهان فرهنگی و نامهٔ پارسی درج گردیده است. {{سخ}} | ||
دکتر دادبه آثار خود را به دو بخش مستقل و غیرمستقل تقسیم کرده است. {{سخ}} | |||
دکتر دادبه آثار خود را به دو بخش مستقل و غیرمستقل تقسیم کرده است. | آثار مستقل: آثاری است که خود استاد به تألیف یا تصحیح آنها پرداخته است.{{سخ}} | ||
آثار مستقل: آثاری است که خود استاد به تألیف یا تصحیح آنها پرداخته است. | |||
====تألیف==== | ====تألیف==== | ||
کلیات فلسفه؛ تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور، ۱۳۷۸، گروه علوم تربیتی ۱۰۴)، تحریر نخست ۱۳۶۷، تحریر دوم ۱۳۸۵، چاپ مکرّر ۱۳۸۶، وزیری. [تا کنون ۲۳ کتاب در زمینهٔ شرح، توضیح، تشریح، آزمون، نمونه سؤوال، راهنما، نکات کلیدی و تست طبقهبندی شده از کتاب کلیّات فلسفهٔ دکتر دادبه تهیّه و به وسیلهٔ افراد و ناشران زیر راهی بازار نشر شده است]. | کلیات فلسفه؛ تهران: انتشارات دانشگاه پیام نور، ۱۳۷۸، گروه علوم تربیتی ۱۰۴)، تحریر نخست ۱۳۶۷، تحریر دوم ۱۳۸۵، چاپ مکرّر ۱۳۸۶، وزیری. [تا کنون ۲۳ کتاب در زمینهٔ شرح، توضیح، تشریح، آزمون، نمونه سؤوال، راهنما، نکات کلیدی و تست طبقهبندی شده از کتاب کلیّات فلسفهٔ دکتر دادبه تهیّه و به وسیلهٔ افراد و ناشران زیر راهی بازار نشر شده است]. | ||
کلیّات فلسفه؛ تهران: دانشگاه سپاهان انقلاب ایران، دانشکدهٔ مکاتبهای، ۱۳۵۴، ج ۲. [سیر اندیشه و فلسفه، منطق و کلام در ادوار تاریخ]. | کلیّات فلسفه؛ تهران: دانشگاه سپاهان انقلاب ایران، دانشکدهٔ مکاتبهای، ۱۳۵۴، ج ۲. [سیر اندیشه و فلسفه، منطق و کلام در ادوار تاریخ].{{سخ}} | ||
کتاب کمک درسی: فلسفه، منطق نظری و عملی، علم اخلاق و سیر فلسفه؛تهران: سازمان علمی و فرهنگی پیروزی، ۱۳۵۹. | کتاب کمک درسی: فلسفه، منطق نظری و عملی، علم اخلاق و سیر فلسفه؛تهران: سازمان علمی و فرهنگی پیروزی، ۱۳۵۹. {{سخ}} | ||
فخررازی؛ تهران: انتشارات طرح نو، ۱۳۷۴. [سرگذشتنامهٔ فیلسوف نامی جهان اسلام،محمّد بن عمر فخر رازی (۵۴۴-۶۰۶ ق)]. | فخررازی؛ تهران: انتشارات طرح نو، ۱۳۷۴. [سرگذشتنامهٔ فیلسوف نامی جهان اسلام،محمّد بن عمر فخر رازی (۵۴۴-۶۰۶ ق)].{{سخ}} | ||
ایران، تاریخ، فرهنگ، هنر؛ زیر نظر: کاظم موسوی بجنوردی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۹۰، (چاپ نخست، ۱۳۸۵)، وزیری. [مجموعهٔ گفتارهایی در زمینهٔ ایرانشناسی؛ عنوان گفتار دکتر دادبه «کلام و فرق» است]. | ایران، تاریخ، فرهنگ، هنر؛ زیر نظر: کاظم موسوی بجنوردی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۹۰، (چاپ نخست، ۱۳۸۵)، وزیری. [مجموعهٔ گفتارهایی در زمینهٔ ایرانشناسی؛ عنوان گفتار دکتر دادبه «کلام و فرق» است].{{سخ}} | ||
تاریخ کلام در ایران؛ تهران: نارمک، ۱۳۹۳. [پیشینه و سیر علم کلام در تمدإن ایران اسلامی]. | تاریخ کلام در ایران؛ تهران: نارمک، ۱۳۹۳. [پیشینه و سیر علم کلام در تمدإن ایران اسلامی].{{سخ}} | ||
چکیده مقالات همایش بینالمللی صباحی بیدگلی؛ کاشان: دانشگاه آزاد اسلامی کاشان، ۱۳۹۱، وزیری. [صباحی از سخنوران نامور کاشان در سده ۱۲ و ۱۳ قمری است که همایش بزرگداشت وی در سال ۱۳۹۱ در کاشان برگزار گردید]. | چکیده مقالات همایش بینالمللی صباحی بیدگلی؛ کاشان: دانشگاه آزاد اسلامی کاشان، ۱۳۹۱، وزیری. [صباحی از سخنوران نامور کاشان در سده ۱۲ و ۱۳ قمری است که همایش بزرگداشت وی در سال ۱۳۹۱ در کاشان برگزار گردید].{{سخ}} | ||
حافظ (زندگی و اندیشه)؛ زیر نظر: کاظم موسوی بجنوردی، تهران: مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، (چهرههای جاویدان فرهنگ و ادب ایران، ۱) ۱۳۹۱، وزیری. [مجموعه گفتارهای ۲۴ تن از حافظپژوهان که به کوشش دکتر دادبه گردآوری و تدوین شده است]. | حافظ (زندگی و اندیشه)؛ زیر نظر: کاظم موسوی بجنوردی، تهران: مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، (چهرههای جاویدان فرهنگ و ادب ایران، ۱) ۱۳۹۱، وزیری. [مجموعه گفتارهای ۲۴ تن از حافظپژوهان که به کوشش دکتر دادبه گردآوری و تدوین شده است]. {{سخ}} | ||
دانشنامهٔ کلامی؛ تهران: قطره، ۱۳۹۳، وزیری. [فرهنگ اصطلاحات، واژگان و تعبیرات علم کلام]. | دانشنامهٔ کلامی؛ تهران: قطره، ۱۳۹۳، وزیری. [فرهنگ اصطلاحات، واژگان و تعبیرات علم کلام].{{سخ}} | ||
مجموعه مقالات حافظشناسی، تهران: جامی، ۱۳۹۳، وزیری. [دربردارندهٔ تمامی گفتارهای دکتر دادبه در زمینهٔ حافظ بوده در نشریات گوناگون چاد شده است]. | مجموعه مقالات حافظشناسی، تهران: جامی، ۱۳۹۳، وزیری. [دربردارندهٔ تمامی گفتارهای دکتر دادبه در زمینهٔ حافظ بوده در نشریات گوناگون چاد شده است].{{سخ}} | ||
مرگ در شاهنامه؛ اصغر دادبه و دیگران، به کوشش ناصر حریری، بابل: آویشن، ۱۳۷۷، رقعی. [دربردارندهٔ گفتار: «اگر مرگ، داد است، بیداد چیست؟» از دکتر دادبه به نقل از کیهان فرهنگی]. | مرگ در شاهنامه؛ اصغر دادبه و دیگران، به کوشش ناصر حریری، بابل: آویشن، ۱۳۷۷، رقعی. [دربردارندهٔ گفتار: «اگر مرگ، داد است، بیداد چیست؟» از دکتر دادبه به نقل از کیهان فرهنگی]. {{سخ}} | ||
====تصحیح==== | ====تصحیح==== | ||
تصحیح دیوان نجیب کاشانی؛ نورالدیّن محمّدحسین نجیب کاشانی، با همکاری مهدی صدری، تهران: نشر میراث مکتوب، ۱۳۸۲، وزیری. [مجموعه اشعار نجیب کاشانی، سخنور نامی کاشان در سدهٔ۱۱ ق]. | تصحیح دیوان نجیب کاشانی؛ نورالدیّن محمّدحسین نجیب کاشانی، با همکاری مهدی صدری، تهران: نشر میراث مکتوب، ۱۳۸۲، وزیری. [مجموعه اشعار نجیب کاشانی، سخنور نامی کاشان در سدهٔ۱۱ ق]. {{سخ}} | ||
یادمان پروین (به مناسبت پنجاهمین درگذشت پروین اعتصامی، گردآورنده: مجمود طباطبائی اردکانی، ویراستار: اصغر دادبه، تهران: دانشگاه علّامه طباطبائی، ۱۳۷۴، وزیری. [مجموعه گفتارهایی در نقد و تفسیر اشعار و افکار و کتابشناسی پروین اعتصامی]. | یادمان پروین (به مناسبت پنجاهمین درگذشت پروین اعتصامی، گردآورنده: مجمود طباطبائی اردکانی، ویراستار: اصغر دادبه، تهران: دانشگاه علّامه طباطبائی، ۱۳۷۴، وزیری. [مجموعه گفتارهایی در نقد و تفسیر اشعار و افکار و کتابشناسی پروین اعتصامی]. {{سخ}} | ||
مجموعه مقالات سعدیشناسی، | مجموعه مقالات سعدیشناسی، {{سخ}} | ||
تاریخ کشیکخانه، نورالدین محمّدحسین نجیب کاشانی، با همکاری مهدی صدری، تهران، مؤسسهٔ میراث مکتوب، ۱۳۹۳، وزیری. [حاوی یادداشتهای نجیب کاشانی در زمینههای گوناگون برای سلطان جلالالدّین اکبر، شاهزادهٔ هندی]. | تاریخ کشیکخانه، نورالدین محمّدحسین نجیب کاشانی، با همکاری مهدی صدری، تهران، مؤسسهٔ میراث مکتوب، ۱۳۹۳، وزیری. [حاوی یادداشتهای نجیب کاشانی در زمینههای گوناگون برای سلطان جلالالدّین اکبر، شاهزادهٔ هندی].{{سخ}} | ||
تصحیح کتاب حکمت عرشیه ، صدرالمتالهین شیرازی | تصحیح کتاب حکمت عرشیه ، صدرالمتالهین شیرازی {{سخ}} | ||
رساله منطق هنر شهر، | رساله منطق هنر شهر،{{سخ}} | ||
–شناخت شناسی در فلسفه اسلامی، | –شناخت شناسی در فلسفه اسلامی، {{سخ}} | ||
آثار غیر مستقل: آثاری که به اهتمام و با مقدمه و نظارت دکتر اصغر دادبه به چاپ رسیدهاند. | آثار غیر مستقل: آثاری که به اهتمام و با مقدمه و نظارت دکتر اصغر دادبه به چاپ رسیدهاند. {{سخ}} | ||
حواصل و بوتیمار، دکتر امیر حسن یزدگردی، مقدمه به کوشش دکتر اصغر دادبه. تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۱؛ این اثر سال ۱۳۷۲ به عنوان کتاب سال برگزیده شد. [کتابی دربارهٔ این دو پرنده در متون تاریخی و ادبی و طبیعی ایران و جهان]. | حواصل و بوتیمار، دکتر امیر حسن یزدگردی، مقدمه به کوشش دکتر اصغر دادبه. تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۱؛ این اثر سال ۱۳۷۲ به عنوان کتاب سال برگزیده شد. [کتابی دربارهٔ این دو پرنده در متون تاریخی و ادبی و طبیعی ایران و جهان]. {{سخ}} | ||
دیوان ظهیر فاریابی، طاهر بن محمّدظهیر فاریابی، به تصحیح دکتر امیر حسن یزدگردی، مقدمه به کوشش دکتر دادبه. تهران، نشر قطره، ۱۳۸۱، این اثر در سال ۱۳۸۱ به عنوان کتاب سال برگزیده شد. [متن کامل دیوان ظهیر فاریابی، سخنور سدهٔ ششم قمری]. | دیوان ظهیر فاریابی، طاهر بن محمّدظهیر فاریابی، به تصحیح دکتر امیر حسن یزدگردی، مقدمه به کوشش دکتر دادبه. تهران، نشر قطره، ۱۳۸۱، این اثر در سال ۱۳۸۱ به عنوان کتاب سال برگزیده شد. [متن کامل دیوان ظهیر فاریابی، سخنور سدهٔ ششم قمری]. {{سخ}} | ||
سرود آرزو، مجموعه اشعار فخرالدین مزارعی، مقدمه به کوشش دکتر دادبه. تهران، انتشارات پاژنگ، ۱۳۶۹. [مجموعه سرودهای فخرالدیّن مزارعی]. | سرود آرزو، مجموعه اشعار فخرالدین مزارعی، مقدمه به کوشش دکتر دادبه. تهران، انتشارات پاژنگ، ۱۳۶۹. [مجموعه سرودهای فخرالدیّن مزارعی]. {{سخ}} | ||
مفهوم رندی در شعر حافظ، فخرالدین مزارعی، بامقدمه و ویرایش اصغر دادبه. ترجمه کامبیز محمودزاده، انتشارات کبیر، ۱۳۷۳. | مفهوم رندی در شعر حافظ، فخرالدین مزارعی، بامقدمه و ویرایش اصغر دادبه. ترجمه کامبیز محمودزاده، انتشارات کبیر، ۱۳۷۳.{{سخ}} | ||
حکایت شعر، رابین اسکلتن، ترجمه مهرانگیز اوحدی، با مقدمه و ویرایش اصغر دادبه. تهران،انتشارات میترا، ۱۳۷۵. | حکایت شعر، رابین اسکلتن، ترجمه مهرانگیز اوحدی، با مقدمه و ویرایش اصغر دادبه. تهران،انتشارات میترا، ۱۳۷۵.{{سخ}} | ||
====مقدمهنویسی==== | ====مقدمهنویسی==== | ||
حکایت شعر؛ رابین اسلکتن، ترجمه: مهرانگیز اوحدی، تهران: میترا، ۱۳۷۵، رقعی. [کتابی در زمینهٔ تاریخ، نقد و فنّ شعر]. | حکایت شعر؛ رابین اسلکتن، ترجمه: مهرانگیز اوحدی، تهران: میترا، ۱۳۷۵، رقعی. [کتابی در زمینهٔ تاریخ، نقد و فنّ شعر].{{سخ}} | ||
خندان گریستم؛ محمّدرضا پیغمبری، قم: مؤسسهٔ فرهنگی همسایه، ۱۳۷۷، رقعی. [مجموعه اشعار شعرای کاشان]. | خندان گریستم؛ محمّدرضا پیغمبری، قم: مؤسسهٔ فرهنگی همسایه، ۱۳۷۷، رقعی. [مجموعه اشعار شعرای کاشان].{{سخ}} | ||
دولت پیر مغان که باقی سهل است؛ به کوشش: سعید نیاز کرمانی، تهران: پاژنگ، ۱۳۷۴، وزیری. [مجموعه گفتارهایی دربارهٔ حافظ شیرازی]. | دولت پیر مغان که باقی سهل است؛ به کوشش: سعید نیاز کرمانی، تهران: پاژنگ، ۱۳۷۴، وزیری. [مجموعه گفتارهایی دربارهٔ حافظ شیرازی].{{سخ}} | ||
دیوان خواجه شمسّالدین محمّد حافظ شیرازی؛ به کوشش: محممّد قزوینی و قاسم غنی، خوشنویس:یدالله کابلی خوانساری، تهران: سماع قلم، ۱۳۸۶، رحلی. [مجموعهای نفیس از دیوان حافظ به خطّ خوش و شکستهٔ استاد کابلی خوانساری]. | دیوان خواجه شمسّالدین محمّد حافظ شیرازی؛ به کوشش: محممّد قزوینی و قاسم غنی، خوشنویس:یدالله کابلی خوانساری، تهران: سماع قلم، ۱۳۸۶، رحلی. [مجموعهای نفیس از دیوان حافظ به خطّ خوش و شکستهٔ استاد کابلی خوانساری]. {{سخ}} | ||
رؤیای چوبی؛ مجمود علوینیا، قم: وثوق، ۱۳۸۸، رقعی. [مجموعهٔ شعر از این شاعر کاشانی]. | رؤیای چوبی؛ مجمود علوینیا، قم: وثوق، ۱۳۸۸، رقعی. [مجموعهٔ شعر از این شاعر کاشانی].{{سخ}} | ||
قُسوفالربیع فی صنوفالبدیع؛ محمّدحسین شمسالعلماء گرکانی، به کوشش: مرتضی قاسمی، با مقدّمه: اصغر دادبه و بدیعالزّمان قریب، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۸۹، وزیری. [کتابی در زمینهٔ علم بیان و بدیع تألیف گرکانی] | قُسوفالربیع فی صنوفالبدیع؛ محمّدحسین شمسالعلماء گرکانی، به کوشش: مرتضی قاسمی، با مقدّمه: اصغر دادبه و بدیعالزّمان قریب، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۸۹، وزیری. [کتابی در زمینهٔ علم بیان و بدیع تألیف گرکانی] | ||
کتابشناسی توصیفی صباحی بیدگلی؛ علی میرانصاری و مرتضی طاهری، تهران: کرگاری، ۱۳۹۱، وزیری. [این کتاب همزمان با برگزاری همایش بینالمللی نکوداشت صباحی بیدگلی در کاشان به چاپ رسید] | کتابشناسی توصیفی صباحی بیدگلی؛ علی میرانصاری و مرتضی طاهری، تهران: کرگاری، ۱۳۹۱، وزیری. [این کتاب همزمان با برگزاری همایش بینالمللی نکوداشت صباحی بیدگلی در کاشان به چاپ رسید]{{سخ}} | ||
مفهوم رندی در شعر حافظ؛ فخرالدّین مزارعی، ترجمه: کامبیز محمودزاده، با مقدّمه و ویراستاری: اصغر دادبه، تهران: کویر، ۱۳۷۳، رقعی. [بررسی اصطلاح کلیدی رند از نظر حافظ شیرازی]. | مفهوم رندی در شعر حافظ؛ فخرالدّین مزارعی، ترجمه: کامبیز محمودزاده، با مقدّمه و ویراستاری: اصغر دادبه، تهران: کویر، ۱۳۷۳، رقعی. [بررسی اصطلاح کلیدی رند از نظر حافظ شیرازی].{{سخ}} | ||
====فهرست گفتارهای دکتر دادبه در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی==== | ====فهرست گفتارهای دکتر دادبه در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی==== | ||
ادراک ج ۷؛ | ادراک ج ۷؛ | ||
خط ۳۵۷: | خط ۳۷۰: | ||
۲.بلاغتدانی در وجوه زیباشناختی، نظری و تحلیلی موضوع.{{سخ}} | ۲.بلاغتدانی در وجوه زیباشناختی، نظری و تحلیلی موضوع.{{سخ}} | ||
۳.اشراف بر تاریخ عصر حافظ و تاریخ عرفان، فلسفه و فرهنگ ایرانزمین.{{سخ}} | ۳.اشراف بر تاریخ عصر حافظ و تاریخ عرفان، فلسفه و فرهنگ ایرانزمین.{{سخ}} | ||
اوج و چکیدهٔ این کوشش را میتوان در بخش «نظام مکتب رندی» به تماشا نشسست. که حافظ را شاعر معرفی میکند نه عارف. در مقالهٔ «شمول معنایی شعر حافظ و تأویلهای یکسونگرانه» دادبه پس از گلایه ازین نکته که یکسونگری در عشر حافظ جفاست و از طرف دیگر، تأویلهای بیبنیاد و تفسیرهای به رأی خطاست از این دست تفاسیر را رستهبندی میکند که چنین تأویلی از دو سرچشمه آب میخوردند مبنای اعتقادی و مبنای علمی<ref>{{پک|پویان|۱۳۹۳|ک= خرد ایرانی: جشننامه دکتر اصغر دادبه|ص= ۸۷}}</ref>. نگرش دادبه «هرمنوتیک واقعبودگی» است. شیوهٔ وی سخت به نحوهٔ واکاوی هستیشناخت هایدگر میماند. او نمایندهٔ بارز و تمامنمای گفتگو با متن و واقعانگاری نویسندهٔ آن متن است<ref>{{پک|پویان|۱۳۹۳|ک= خرد ایرانی: جشننامه دکتر اصغر دادبه|ص= ۸۹}}</ref>. هرمونتیک دادبه هرمونتیک واقعگرا و بنا بر اصل گفتگو یا متن استوار است. او، حافظ را فقط به عنوان سک شاعر مینگرد و در آثار خود نشان میدهد<ref>{{پک|پویان|۱۳۹۳|ک= خرد ایرانی: جشننامه دکتر اصغر دادبه|ص= ۹۲}}</ref>. از اطناب میپرهیزد. پیرامون موضوع بحث آثار مهم را میخواند، سپس مطالب کلیدی آنها را چکیده میکند. آنگاه، منابع دست اوّل را در متن اصلی معرّفی کرده، و همیشه نقلقولی از آنها را به نمایش میگذارد <ref>{{پک|پویان|۱۳۹۳|ک= خرد ایرانی: جشننامه دکتر اصغر دادبه|ص= ۹۵}}</ref>. | |||
===ناشرانی که با او کار کردهاند=== | ===ناشرانی که با او کار کردهاند=== |