فرهاد حسن‌زاده: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌ادبیات
پرش به ناوبری پرش به جستجو
غزلِ بهار (بحث | مشارکت‌ها)
غزلِ بهار (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۱: خط ۶۱:
[[پرونده:Bushehr-1-1000x667.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>''''''</center>]]
[[پرونده:Bushehr-1-1000x667.jpg|220px|thumb|بندانگشتی|چپ|<center>''''''</center>]]


'''فرهاد حسن‌زاده''' نویسنده، طنزپرداز، روزنامه‌نگار، نمایشنامه‌نویس، عکاس و متولّد جنوب ایران است که آثارش برندهٔ جوایز متعدد داخلی و خارجی شده است.<ref name=''حسن‌زاده''>{{یادکرد وب|نشانی =http://farhadhasanzadeh.com/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87%e2%80%8c%db%8c-%d9%85%d9%86/%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d8%b3%d9%88%d9%85-%d8%b4%d8%ae%d8%b5/|عنوان=روایت از حسن‌زاده}}</ref>   
'''«فرهاد حسن‌زاده»''' نویسنده، طنزپرداز، روزنامه‌نگار، نمایشنامه‌نویس، عکاس و متولّد جنوب ایران است که آثارش به زبان‌های دیگر ترجمه شده است. «حسن‌زاده» بیش از سی جایزهٔ ملّی دارد و لوح سپاس جایزهٔ '''«[[هانس کریستین اندرسن]]»''' به او تعلّق گرفت. <ref name=''حسن‌زاده''>{{یادکرد وب|نشانی =http://farhadhasanzadeh.com/%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87%e2%80%8c%db%8c-%d9%85%d9%86/%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d8%b3%d9%88%d9%85-%d8%b4%d8%ae%d8%b5/|عنوان=روایت از حسن‌زاده}}</ref>   
<center>* * * * *</center>
<center>* * * * *</center>
فرهاد حسن‌زاده که زادهٔ بهار۱۳۴۱در آبادان است نویسندگی را از نوجوانی با نگارش نمایشنامه و داستان‌های کوتاه آغاز کرد. جنگ و آن سال‌های پرهراس، مدتی او را از نوشتن بازداشت اما او به فعالیت هنری‌اش ادامه داد و به هنرهایی نظیر عکاسی، نقاشی، خطاطی، فیلم‌نامه‌نویسی و موسیقی پرداخت. از سال۱۳۶٨ به عرصهٔ مطبوعات کودک‌ونوجوان پا نهاد و با «سروش نوجوان»، «سروش کودک»، «آفتابگردان»، «[[کیهان بچه‌ها]]» همکاری کرد و پانزده سال به‌طور مستمر عضو تحریریهٔ نشریه «دوچرخه» بود.
فرهاد حسن‌زاده که زادهٔ بهار۱۳۴۱در آبادان است نویسندگی را از نوجوانی با نگارش نمایشنامه و داستان‌های کوتاه آغاز کرد. جنگ و آن سال‌های پرهراس، مدتی او را از نوشتن بازداشت اما او به فعالیت هنری‌اش ادامه داد و به هنرهایی نظیر عکاسی، نقاشی، خطاطی، فیلم‌نامه‌نویسی و موسیقی پرداخت. از سال۱۳۶٨ به عرصهٔ مطبوعات کودک‌ونوجوان پا نهاد و با «سروش نوجوان»، «سروش کودک»، «آفتابگردان»، «[[کیهان بچه‌ها]]» همکاری کرد و پانزده سال به‌طور مستمر عضو تحریریهٔ نشریه «دوچرخه» بود.
خط ۷۱: خط ۷۱:
:«رفتن به سینمای تابستانی و بدون‌سقف که بلیتش سه ریال بود و مست‌شدن از بوی کالباسی که همراه پپسی پنج‌ریالی می‌خوردم، درازکشیدن روی زیلوهای خنک اتاق و خیره‌شدن به چرخش بال‌های آهنی و خستگی‌ناپذیر پنکه سقفی...پریدن از نهرهای پهنِ نخلستان که آن وقت‌ها گمان می‌بردیم فقط شاه می‌تواند از روی آن بپرد! و سنگ‌زدن با تیروکمان به پنگ‌های پربار خارک و رطب و خرما، بازی‌‌های محلی و شعرهایی که دست‌دردست هم می‌خواندیم؛ سهم من از خاطرات کودکی‌ است.»<ref name=''خاطرات''>{{یادکرد وب|نشانی =https://article.tebyan.net/268955/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86|عنوان=خاطرات}}</ref>  
:«رفتن به سینمای تابستانی و بدون‌سقف که بلیتش سه ریال بود و مست‌شدن از بوی کالباسی که همراه پپسی پنج‌ریالی می‌خوردم، درازکشیدن روی زیلوهای خنک اتاق و خیره‌شدن به چرخش بال‌های آهنی و خستگی‌ناپذیر پنکه سقفی...پریدن از نهرهای پهنِ نخلستان که آن وقت‌ها گمان می‌بردیم فقط شاه می‌تواند از روی آن بپرد! و سنگ‌زدن با تیروکمان به پنگ‌های پربار خارک و رطب و خرما، بازی‌‌های محلی و شعرهایی که دست‌دردست هم می‌خواندیم؛ سهم من از خاطرات کودکی‌ است.»<ref name=''خاطرات''>{{یادکرد وب|نشانی =https://article.tebyan.net/268955/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86|عنوان=خاطرات}}</ref>  


===هنردوست‌ترین دانش‌آموز بودم===
===دل در گرو هنر===
:«به‌سبب علاقه‌ای که به کتاب، تئاتر و عکاسی داشتم، تمام لحظه‌هایم گره خورده بود با هنر. در مدرسه فعالیت هنری داشتم. روزنامه‌دیواری درست می‌کردم و نمایش روی صحنه می‌بردم. از زیستِ دشوار بومیان جنوب، عکس می‌گرفتم و با عکس‌هایم نمایشگاه برگزار می‌کردم.»<ref name=''گفت‌وگو''>{{یادکرد وب|نشانی =https://article.tebyan.net/268955/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86|عنوان=گفت‌وگو}}</ref>
:«به‌سبب علاقه‌ای که به کتاب، تئاتر و عکاسی داشتم، تمام لحظه‌هایم گره خورده بود با هنر. در مدرسه فعالیت هنری داشتم. روزنامه‌دیواری درست می‌کردم و نمایش روی صحنه می‌بردم. از زیستِ دشوار بومیان جنوب، عکس می‌گرفتم و با عکس‌هایم نمایشگاه برگزار می‌کردم.»<ref name=''گفت‌وگو''>{{یادکرد وب|نشانی =https://article.tebyan.net/268955/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-%D8%A8%D8%A7-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86|عنوان=گفت‌وگو}}</ref>


===دوست شاعرم مرا به سینما‌ برد===
===سنگ‌ صبوری برای دوست شاعرم ===
:«در مدرسه دوستی داشتم که چهرهٔ مظلومی داشت و شعر‌ می‌سرود که بیشتر دوبیتی بود. بچه‌ها مسخره‌اش می‌کردند و من شده بودم سنگ صبور شعرهای دفترچه جلدآبی او. او هم برای قدر‌دانی، مرا از در پشتی سینما «شیرین» داخل می‌برد تا فیلم ببینم، چون پدرش آپاراتچی سینما بود.»<ref name=''خاطرات''/>
:«در مدرسه دوستی داشتم که چهرهٔ مظلومی داشت و شعر‌ می‌سرود که بیشتر دوبیتی بود. بچه‌ها مسخره‌اش می‌کردند و من شده بودم سنگ صبور شعرهای دفترچه جلدآبی او. او هم برای قدر‌دانی، مرا از در پشتی سینما «شیرین» داخل می‌برد تا فیلم ببینم، چون پدرش آپاراتچی سینما بود.»<ref name=''خاطرات''/>
===کودک قصه‌گوی درونم===
:«از کودکی خیال‌باف بودم. برای خودم و بچه‌های همسن‌وسالم قصه می‌بافتم. دخترعمه‌ام که آن موقع‌ها با هم به مدرسه می‌رفتیم، می‌گوید: «در فاصله یک‌ کیلومتری مدرسه تا خانه، مرتب قصه می‌بافتی و مرا سرگرم می‌کردی!»<ref name=''خاطرات''/>


===آن‌که مرا با ادبیات آشنا کرد===
===آن‌که مرا با ادبیات آشنا کرد===
:«از کودکی خیال‌باف بودم. برای خودم و بچه‌های همسن‌وسالم قصه می‌بافتم. دخترعمه‌ام که آن موقع‌ها با هم به مدرسه می‌رفتیم، می‌گوید: «در فاصله یک‌ کیلومتری مدرسه تا خانه، مرتب قصه می‌بافتی و مرا سرگرم می‌کردی!»<ref name=''خاطرات''/>دورهٔ راهنمایی عضو کتابخانه کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان شدم. مربی تئاترمان «امیر برغشی» بود که خیلی دلسوز و خوش‌فکر بود. نخستین نوشته‌هایم را خواند و تشویقم کرد که باز بنویسم.<ref name=''گفت‌وگو''/>او دانشجوی هنرهای زیبا دانشگاه تهران بود و هرهفته به آبادان می‌آمد و مرا با ادبیات آشنا کرد... با اشعار [[فروغ فرخزاد|فروغ]] و [[سهراب]] . جلسهٔ نقد داستان داشتیم و داستان‌هایمان را می‌خواندیم و آثار نویسندگانی مانند [[هوشنگ گلشیری]] و [[جلال آل‌احمد|آل‌احمد]] و دیگران را هم در این کلاس‌ها نقد و بررسی می‌کردیم.<ref name=''گرایش''>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/257498/%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%85|عنوان= گرایش}}</ref>
دورهٔ راهنمایی عضو کتابخانه کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان شدم. مربی تئاترمان «امیر برغشی» بود که خیلی دلسوز و خوش‌فکر بود. نخستین نوشته‌هایم را خواند و تشویقم کرد که باز بنویسم.<ref name=''گفت‌وگو''/>او دانشجوی هنرهای زیبا دانشگاه تهران بود و هرهفته به آبادان می‌آمد و مرا با ادبیات آشنا کرد... با اشعار [[فروغ فرخزاد|فروغ]] و [[سهراب]] . جلسهٔ نقد داستان داشتیم و داستان‌هایمان را می‌خواندیم و آثار نویسندگانی مانند [[هوشنگ گلشیری]] و [[جلال آل‌احمد|آل‌احمد]] و دیگران را در این کلاس‌ها نقد و بررسی می‌کردیم.<ref name=''گرایش''>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/257498/%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%86-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%B4%DB%8C%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%85|عنوان= گرایش}}</ref>


===چه کتاب‌هایی می‌خواندم===
===با «دختر دریا» کتابخوان شدم===
:«نخستین کتابی که خواندم «دختر دریا» بود که خیلی آن را دوست داشتم. مجلهٔ ''کیهان بچه‌ها'' و مجلهٔ ''دختران و پسران'' را می‌خواندم. تا اینکه عضو کانون پرورش فکری شدم و دریایی از کتاب در اختیارم بود.[[صمد بهرنگی]] از نویسندگانی بود که زمان‌ ما طرفدار داشت و می‌خواندم. [[داریوش عبادالهی]] که به سبک و سیاق صمد می‌نوشت و کتاب‌هایش را می‌خواندم. کتاب‌های [[علی‌اشرف درویشیان]]، [[مهدی آذریزدی]]، [[رسول پرویزی]]، [[جمال میرصادقی]]، [[جلال آل‌احمد]] و... در آن زمان نویسندگان کودک و نوجوان ایرانی کم بودند و گرایش نوجوانان بیشتر به سمت خواندن آثار بزرگسال بود. من کتاب «[[صدسال تنهایی]]» را در دوران نوجوانی خواندم.»<ref name=''گرایش''/>
:«نخستین کتابی که خواندم «دختر دریا» بود که خیلی آن را دوست داشتم. مجلهٔ ''کیهان بچه‌ها'' و مجلهٔ ''دختران و پسران'' را می‌خواندم. تا اینکه عضو کانون پرورش فکری شدم و دریایی از کتاب در اختیارم بود.[[صمد بهرنگی]] از نویسندگانی بود که زمان‌ ما طرفدار داشت و می‌خواندم. [[داریوش عبادالهی]] که به سبک و سیاق صمد می‌نوشت و کتاب‌هایش را می‌خواندم. کتاب‌های [[علی‌اشرف درویشیان]]، [[مهدی آذریزدی]]، [[رسول پرویزی]]، [[جمال میرصادقی]]، [[جلال آل‌احمد]] و... در آن زمان نویسندگان کودک و نوجوان ایرانی کم بودند و گرایش نوجوانان بیشتر به سمت خواندن آثار بزرگسال بود. من کتاب «[[صدسال تنهایی]]» را در دوران نوجوانی خواندم.»<ref name=''گرایش''/>


خط ۱۲۱: خط ۱۲۴:
* '''۱۳۸۹''' برگزیدهٔ انجمن نویسندگان کودک و نوجوان برای «جویدن دماغ آدم‌برفی»، تقدیری کتاب سال ایران برای «عقربهای کشتی بمبک»،
* '''۱۳۸۹''' برگزیدهٔ انجمن نویسندگان کودک و نوجوان برای «جویدن دماغ آدم‌برفی»، تقدیری کتاب سال ایران برای «عقربهای کشتی بمبک»،
* '''۱۳۹۰''' تقدیر شده برای فعالیت‌های داستان‌نویسی از «مؤسسه مهر طه»
* '''۱۳۹۰''' تقدیر شده برای فعالیت‌های داستان‌نویسی از «مؤسسه مهر طه»
* '''۱۳۹۱''' برگزیدهٔ اول جایزهٔ مخاطبان نوجوان برای «هستی»، دریافت نشان «لاک‌پشت نقره‌ای» از اولین جشنواره لاک‌پشت پرنده برای «هستی»[۱۰]، دریافت لوح ویژه از شورای کتاب کودک برای «هستی»
* '''۱۳۹۱''' برگزیدهٔ اول جایزهٔ مخاطبان نوجوان برای «هستی»، دریافت نشان «لاک‌پشت نقره‌ای» از اولین جشنواره لاک‌پشت پرنده برای «هستی»، دریافت لوح ویژه از شورای کتاب کودک برای «هستی»
* '''۱۳۹۲''' تقدیری شانزدهمین جشنواره کتاب سال کانون پرورش فکری برای «پی‌تی‌کو… پی‌تی‌کو…»، تقدیری سیزدهمین جشنواره شهید غنی‌پور برای «پی‌تی‌کو… پی‌تی‌کو…»، برگزیدهٔ شانزدهمین جشنواره کتاب سال کانون پرورش فکری برای «سعدی»
* '''۱۳۹۲''' تقدیری شانزدهمین جشنواره کتاب سال کانون پرورش فکری برای «پی‌تی‌کو… پی‌تی‌کو…»، تقدیری سیزدهمین جشنواره شهید غنی‌پور برای «پی‌تی‌کو… پی‌تی‌کو…»، برگزیدهٔ شانزدهمین جشنواره کتاب سال کانون پرورش فکری برای «سعدی»
* '''۱۳۹۳''' برگزیدهٔ بخش نوجوان چهاردهمین دورهٔ جایزهٔ شهید غنی‌پور برای «این وبلاگ واگذار می‌شود»
* '''۱۳۹۳''' برگزیدهٔ بخش نوجوان چهاردهمین دورهٔ جایزهٔ شهید غنی‌پور برای «این وبلاگ واگذار می‌شود»
خط ۱۳۴: خط ۱۳۷:


<span style="color:Blue{{{1|}}};background:Gold{{{2|}}}">'''نویسندگی در حوزه‌های متنوع رمان، داستان، بازآفرینی، شعر، زندگی‌نامه‌نویسی و فعالیت مطبوعاتی و خلق بیش از هشتاد اثر'''</span><noinclude>{{سخ}}
<span style="color:Blue{{{1|}}};background:Gold{{{2|}}}">'''نویسندگی در حوزه‌های متنوع رمان، داستان، بازآفرینی، شعر، زندگی‌نامه‌نویسی و فعالیت مطبوعاتی و خلق بیش از هشتاد اثر'''</span><noinclude>{{سخ}}
<span style="color:Blue{{{1|}}};background:Lime{{{2|}}}">'''مشارکت در فعالیت‌های مدنی'''</span><noinclude>{{سخ}}
<span style="color:Blue{{{1|}}};background:HotPink{{{2|}}}">'''عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ایران'''</span>{{سخ}}
<span style="color:Blue{{{1|}}};background:SkyBlue{{{2|}}}">'''فعالیت در زمینهٔ ترویج کتابخوانی'''</span><noinclude>{{سخ}}
<span style="color:Blue{{{1|}}};background:Plum{{{2|}}}">'''حضور مستمر و پررنگ در مدارس تهران و دیگر شهرها و ارتباط با دانش‌آموزان'''</span><noinclude>{{سخ}}
<span style="color:Blue{{{1|}}};background:Plum{{{2|}}}">'''حضور مستمر و پررنگ در مدارس تهران و دیگر شهرها و ارتباط با دانش‌آموزان'''</span><noinclude>{{سخ}}
<span style="color:Blue{{{1|}}};background:YellowGreen{{{2|}}}">'''حضور در مراکز خاص کودکان از جمله کانون اصلاح و تربیت تهران'''</span><noinclude>{{سخ}}
<span style="color:Blue{{{1|}}};background:YellowGreen{{{2|}}}">'''حضور در مراکز خاص کودکان از جمله کانون اصلاح و تربیت تهران'''</span><noinclude>{{سخ}}
<span style="color:Blue{{{1|}}};background:HotPink{{{2|}}}">'''از مؤسسان انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ایران'''</span>{{سخ}}
<span style="color:Blue{{{1|}}};background:SkyBlue{{{2|}}}">'''فعالیت در زمینهٔ ترویج کتابخوانی'''</span><noinclude>{{سخ}}
<span style="color:Blue{{{1|}}};background:Lime{{{2|}}}">'''مشارکت در فعالیت‌های مدنی'''</span><noinclude>{{سخ}}
<span style="color:Blue{{{1|}}};background:LightSalmon{{{2|}}}">'''فعالیت در عکاسی و تئاتر'''</span><noinclude>{{سخ}}
<span style="color:Blue{{{1|}}};background:LightSalmon{{{2|}}}">'''فعالیت در عکاسی و تئاتر'''</span><noinclude>{{سخ}}


===یادمان و بزرگداشت‌ها===
===یادمان و بزرگداشت‌ها===
خط ۱۵۱: خط ۱۵۵:


====محسن هجری ====
====محسن هجری ====
{{گفتاورد تزیینی|حسن‌زاده نوستالژی‌ را در آثارش دنبال می‌کند و خاطرات دوران کودکی و نوجوانی‌اش را در آبادان و خوزستان مرور می‌کند. حسن‌زاده ارتباطش  را با آن بوم‌زیست و جغرافیا در آثارش به مخاطب نشان می‌دهد. فضای تلخ جنگ در آثار فرهاد منعکس است، اما او در حد بیان واقعیت‌های بیرونی بسنده نکرده و به‌تدریج از تلقی‌ها فاصله می‌گیرد و با مخاطب از شرایط جدید اجتماعی و بازی‌ها سخن می‌گوید. فرهاد با نوشتن زندگی درون متن را در کنار زندگی بیرو‌ن‌متن را انتخاب کرده و با نوشتن زندگی می‌کند.»<ref name=''نگاه منتقدان''>{{یادکرد وب|نشانی=http://farhadhasanzadeh.com/%D9%86%DA%A9%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%B4/|عنوان=نگاه منتقدان}}</ref>}}
{{گفتاورد تزیینی|«حسن‌زاده» نوستالژی‌ را در آثارش دنبال می‌کند و خاطرات دوران کودکی و نوجوانی‌اش را در آبادان و خوزستان مرور می‌کند. او ارتباطش  را با آن بوم‌زیست و جغرافیا با آثارش به مخاطب نشان می‌دهد. فضای تلخ جنگ در آثار «فرهاد» منعکس است، اما او به واقعیت‌های بیرونی بسنده نکرده است و به‌تدریج از تلقّی‌ها فاصله می‌گیرد و با مخاطب از شرایط جدید اجتماعی و بازی‌ها سخن می‌گوید. «فرهاد» با نوشتن، زندگی درونِ متن را در کنار زندگی بیرو‌ن‌ِ متن انتخاب کرده و با نوشتن زندگی می‌کند.»<ref name=''نگاه منتقدان''>{{یادکرد وب|نشانی=http://farhadhasanzadeh.com/%D9%86%DA%A9%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%D9%81%D8%B1%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86%E2%80%8C%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%DA%A9%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%B4/|عنوان=نگاه منتقدان}}</ref>}}


====سودابه امینی====
====سودابه امینی====
{{گفتاورد تزیینی|فرهاد حسن‌زاده جهان کودکان و نوجوانان را به خوبی می‌شناسد و دنیایشان را به‌گونه‌ای روایت می‌کند که هم دلنشین و جذاب باشد و هم آن‌ها را به فرهیختگی برساند.<ref name=''نگاه منتقدان''/>}}
{{گفتاورد تزیینی|«فرهاد حسن‌زاده» جهان کودکان و نوجوانان را به خوبی می‌شناسد و دنیای آن‌ها را به‌گونه‌ای روایت می‌کند که هم دلنشین و جذاب باشد و هم آن‌ها را به فرهیختگی برساند.<ref name=''نگاه منتقدان''/>}}


====شهرام اقبال‌زاده====
====شهرام اقبال‌زاده====
{{گفتاورد تزیینی|نگاه ملی فراگیر فرهاد حسن‌زاده از ویژگی‌های اوست که در آثارش دیده می‌شود. فرهاد حد وسط سه نسل است و زبان هر سه نسل را می‌شناسد و بیشتر به فرودستان توجه می‌کند و توانسته گفتمان بسازد.<ref name=''نگاه منتقدان''/>}}
{{گفتاورد تزیینی|نگاه ملّی و فراگیر «فرهاد حسن‌زاده» از ویژگی‌های اوست که در آثارش دیده می‌شود. فرهاد حد وسط سه نسل است و زبان هر سه نسل را می‌شناسد و بیشتر به فرودستان توجه می‌کند و توانسته گفتمان بسازد.<ref name=''نگاه منتقدان''/>}}





نسخهٔ ‏۱۰ آبان ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۵۴

فرهاد حسن‌زاده
پرونده:Farhad Hassanzadeh.jpg
زمینهٔ کاری نویسندگی
طنزپردازی
روزنامه‌نگاری
شعر
زادروز ٢٠فروردین۱۳۴۱
آبادان
محل زندگی تهران
سال‌های نویسندگی ۱۳۵۵
سبک نوشتاری ادبیات کودک و نوجوان
فرزندان عرفان و آرمان
'
'
'
'
'
'
'
'
'
'
'
'

«فرهاد حسن‌زاده» نویسنده، طنزپرداز، روزنامه‌نگار، نمایشنامه‌نویس، عکاس و متولّد جنوب ایران است که آثارش به زبان‌های دیگر ترجمه شده است. «حسن‌زاده» بیش از سی جایزهٔ ملّی دارد و لوح سپاس جایزهٔ «هانس کریستین اندرسن» به او تعلّق گرفت. [۱]

* * * * *

فرهاد حسن‌زاده که زادهٔ بهار۱۳۴۱در آبادان است نویسندگی را از نوجوانی با نگارش نمایشنامه و داستان‌های کوتاه آغاز کرد. جنگ و آن سال‌های پرهراس، مدتی او را از نوشتن بازداشت اما او به فعالیت هنری‌اش ادامه داد و به هنرهایی نظیر عکاسی، نقاشی، خطاطی، فیلم‌نامه‌نویسی و موسیقی پرداخت. از سال۱۳۶٨ به عرصهٔ مطبوعات کودک‌ونوجوان پا نهاد و با «سروش نوجوان»، «سروش کودک»، «آفتابگردان»، «کیهان بچه‌ها» همکاری کرد و پانزده سال به‌طور مستمر عضو تحریریهٔ نشریه «دوچرخه» بود. در سال۱۳۷۰نخستین کتابش «ماجرای روباه و زنبور» را منتشر کرد. در سال۱۳۷۲به‌قصد برداشتن گام‌های بلندتر و ارتباط موثرتر به تهران کوچ کرد. حسن‌زاده تاکنون بیش از صد کتاب در گونه‌های مختلف «داستان کوتاه، داستان بلند، رمان، افسانه، فانتزی، طنز، زندگینامه» قلم زده است و چند کتاب در حوزه بزرگسالان دارد. فیلم‌نامه می‌نویسد و در زمینه انیمیشن تجربه‌هایی دارد.[۲]برخی از کتاب‌هایش به زبان‌های انگلیسی، چینی، مالایی، ترکی‌استانبولی و کردی ترجمه شده است و تعدادی به فیلم یا برنامهٔ رادیو تلویزیونی تبدیل شده است. حسن‌زاده از جشنواره‌های داخلی و خارجی جوایز بسیاری گرفته است که مهم‌ترین‌شان «جایزهٔ ماه طلایی از انجمن نویسندگان کودک و نوجوان»، «تندیس نقره‌ای از جشنوارهٔ لاک‌پشت پرنده» هستند. در عرصهٔ جهانی می‌توان به لوح سپاس جایزهٔ «هانس کریستین اندرسن» در سال۲۰۱۸ و دیپلم افتخار برای کتاب «زیبا صدایم کن» اشاره کرد. او تاکنون سه بار نامزد جایزهٔ «آسترید لیندگرن» شده که یکی از معتبرترین جایزه‌های ادبیات کودک جهان است. حسن‌زاده به همراه تعدادی از نویسندگان، شاعران و مترجمان سنگ بنای «انجمن نویسندگان کودک و نوجوان» را گذاشته است . حسن‌زاده، دبیر و داور جشنواره‌های ادبی بوده است.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد


داستانک

نخلستان‌های کودکی‌

«رفتن به سینمای تابستانی و بدون‌سقف که بلیتش سه ریال بود و مست‌شدن از بوی کالباسی که همراه پپسی پنج‌ریالی می‌خوردم، درازکشیدن روی زیلوهای خنک اتاق و خیره‌شدن به چرخش بال‌های آهنی و خستگی‌ناپذیر پنکه سقفی...پریدن از نهرهای پهنِ نخلستان که آن وقت‌ها گمان می‌بردیم فقط شاه می‌تواند از روی آن بپرد! و سنگ‌زدن با تیروکمان به پنگ‌های پربار خارک و رطب و خرما، بازی‌‌های محلی و شعرهایی که دست‌دردست هم می‌خواندیم؛ سهم من از خاطرات کودکی‌ است.»[۳]

دل در گرو هنر

«به‌سبب علاقه‌ای که به کتاب، تئاتر و عکاسی داشتم، تمام لحظه‌هایم گره خورده بود با هنر. در مدرسه فعالیت هنری داشتم. روزنامه‌دیواری درست می‌کردم و نمایش روی صحنه می‌بردم. از زیستِ دشوار بومیان جنوب، عکس می‌گرفتم و با عکس‌هایم نمایشگاه برگزار می‌کردم.»[۴]

سنگ‌ صبوری برای دوست شاعرم

«در مدرسه دوستی داشتم که چهرهٔ مظلومی داشت و شعر‌ می‌سرود که بیشتر دوبیتی بود. بچه‌ها مسخره‌اش می‌کردند و من شده بودم سنگ صبور شعرهای دفترچه جلدآبی او. او هم برای قدر‌دانی، مرا از در پشتی سینما «شیرین» داخل می‌برد تا فیلم ببینم، چون پدرش آپاراتچی سینما بود.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

کودک قصه‌گوی درونم

«از کودکی خیال‌باف بودم. برای خودم و بچه‌های همسن‌وسالم قصه می‌بافتم. دخترعمه‌ام که آن موقع‌ها با هم به مدرسه می‌رفتیم، می‌گوید: «در فاصله یک‌ کیلومتری مدرسه تا خانه، مرتب قصه می‌بافتی و مرا سرگرم می‌کردی!»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

آن‌که مرا با ادبیات آشنا کرد

دورهٔ راهنمایی عضو کتابخانه کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان شدم. مربی تئاترمان «امیر برغشی» بود که خیلی دلسوز و خوش‌فکر بود. نخستین نوشته‌هایم را خواند و تشویقم کرد که باز بنویسم.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارداو دانشجوی هنرهای زیبا دانشگاه تهران بود و هرهفته به آبادان می‌آمد و مرا با ادبیات آشنا کرد... با اشعار فروغ و سهراب . جلسهٔ نقد داستان داشتیم و داستان‌هایمان را می‌خواندیم و آثار نویسندگانی مانند هوشنگ گلشیری و آل‌احمد و دیگران را در این کلاس‌ها نقد و بررسی می‌کردیم.[۵]

با «دختر دریا» کتابخوان شدم

«نخستین کتابی که خواندم «دختر دریا» بود که خیلی آن را دوست داشتم. مجلهٔ کیهان بچه‌ها و مجلهٔ دختران و پسران را می‌خواندم. تا اینکه عضو کانون پرورش فکری شدم و دریایی از کتاب در اختیارم بود.صمد بهرنگی از نویسندگانی بود که زمان‌ ما طرفدار داشت و می‌خواندم. داریوش عبادالهی که به سبک و سیاق صمد می‌نوشت و کتاب‌هایش را می‌خواندم. کتاب‌های علی‌اشرف درویشیان، مهدی آذریزدی، رسول پرویزی، جمال میرصادقی، جلال آل‌احمد و... در آن زمان نویسندگان کودک و نوجوان ایرانی کم بودند و گرایش نوجوانان بیشتر به سمت خواندن آثار بزرگسال بود. من کتاب «صدسال تنهایی» را در دوران نوجوانی خواندم.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

راز داستان‌نویسان جنوب

«خانه‌مان نزدیک رودخانه «بهمنشیر» بود و روزی چند نوبت صدای فیدوس رااز پالاشگاه می‌شنیدم و کارگرانی را که تلق‌تلق با دوچرخه‌هایشان عازم خانه بودند؛ می‌دیدم. مدرسه‌ که دیواربه‌دیوار «اروندرود» بود و اگر از دیوار سرک می‌کشیدی آن سوی شط، نخلستان‌های عراق را می‌دیدی و گاهی توی کلاس‌ صدای بوق‌ کشتی‌ها چرتمان را پاره می‌کرد! شاید یکی از دلایل خوب‌نوشتن داستان‌نویس‌های جنوبی، همین‌ گرماوشرجی و حال‌وهوای خاصش باشد.خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

سال‌های دربه‌دری

«سال۱۳۵۹تا۱۳۶۸سال‌های سخت ِمهاجرت و دربه‌دری بود. کجا‌ها که نبودم؛ شیراز، اصفهان، تهران، یزد، درود، اندیمشک، اهواز، آبادان و چه کار‌ها که نکردم. از کارگری در کارخانهٔ پارچه‌بافی گرفته، تا برق‌کاری و بنایی، تعمیر دوچرخه و قنادی و بستنی‌فروشی و کار در پتروشیمی شیراز. این سال‌ها گرچه با چنگ و دندان به زندگی چسبیده بودم و هوای خانواده را داشتم که از پا نیفتد، اما روزهایی بود که باید در آن شرایط زندگی می‌کردم تا امروز با اتکا به تجربه آن ایام بتوانم بهتر بنویسم.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

از خلق «شیمپالو» تا تولد «باد و دوچرخه‌سوار»

«در نشریه «دوچرخه» کار می‌کردم یک‌روز دیدم که هیچ داستانی برای چاپ نداریم و پوشه داستان خالی است. به یکی از مجلات خارجی که در دفترمان بود مراجعه کردم و براساس تعدادی از تصویرهای آن نشریه فرانسوی داستانی نوشتم. در واقع «شیمپالو» از همان‌جا شکل گرفت. وقتی چاپ شد بسیار مورد استقبال بچه‌ها قرار گرفت. داستان «کوتی کوتی» هم این‌گونه شکل گرفت و بعد کم‌کم این بچهٔ هزارپا شخصیت پیدا کرد. یک بار هم هیچ سوژه‌ای برای نوشتن نداشتم و طبق همان تمرینی که به بچه‌ها می‌دهم چشم‌هایم را بستم و شروع کردم خط‌های درهم و برهمی روی کاغذ کشیدم و بعد دیدم که چندتا شکل در بین آن خطوط به ذهنم می‌رسد، یکی از آنها دوچرخه‌ای بود که در باد دفرمه شده بود و داستان «باد و دوچرخه‌سوار» را نوشتم، براساس همان تصویر کاملا ذهنی.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

«کوتی کوتی» و شادی کودک بیمار

«یک‌بار در شهرستان مهمان کانون پرورش فکری بودم. آنجا زن و مردی آمدند و هدایایی برایم آورند و گفتند: «ما از شما متشکریم چون فرزند ما با خواندن داستان‌های «کوتی کوتی» لبخند بر روی لبانش آمد.» پرسیدم: «فرزندتان چند ساله است؟» گفتند: «شش سالش بود» و بعد متوجه شدم کودک آنها در اثر بیماری سرطان در بیمارستان بستری بوده که با خواندن این قصه‌ها شادش می‌کردند.»خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

باشو، آهنگی برای چهارشنبه‌ها

«آهنگی برای چهارشنبه‌ها» موضوع اصلی آن استفاده از کودکان در سینما است. ایده اولیه و کلی این داستان را از بازیگر «باشو غریبه کوچک» به نام عدنان عفراویان گرفتم که قبلا مصاحبه‌اش را در مجله سروش خوانده بودم و برایم جالب و داستانی بود و در فضای دیگری به آن پرداختم.[۶]

زندگی و تراث

در گذر سال‌ها

  • ۱۳۴۱ تولد در آبادان
  • ۱۳۵۴ نگارش نخستین نمایشنامه «نفرین آهو»
  • ١٣۵۹ آغاز جنگ و سال‌های مهاجرت
  • ۱۳۶۶ ازدواج
  • ۱۳۶٧ تولد نخستین فرزند«عرفان»
  • ۱۳۶٨ همکاری با مطبوعات کودک و نوجوان
  • ۱۳۶٩ انتشار نخستین کتاب «ماجرای روباه و زنبور»
  • ١٣٧٢ مهاجرت به تهران
  • ۱۳۷۴ برگزیدهٔ کتاب سروش نوجوان و برگزیدهٔ کتاب سال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای «ماشو در مه»
  • ۱۳۷۵ تقدیری کتاب سال ایران برای «ماشو در مه»
  • ۱۳۷۹ برگزیدهٔ مطبوعات داستان کودک و نوجوان، برگزیده جشنواره بزرگ ادبیات کودکان و نوجوانان برای کتاب‌های تألیفی از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۷، برگزیدهٔ جشنوارهٔ کتاب ادب پایداری برای «مهمان مهتاب»
  • ۱۳۸۰ برگزیدهٔ جشنوارهٔ یکی بود یکی نبود برای «لولوی زیبای قصه‌گو»، برگزیدهٔ کتاب‌های آموزشی رشد برای «امیرکبیر»، برگزیدهٔ مجله سلام‌ بچه‌ها برای «عشق و آینه»
  • ۱۳۸۱ برگزیدهٔ مجله سلام‌ بچه‌ها برای «دو لقمه چرب و نرم»
  • ۱۳۸۲ برگزیدهٔ دهمین جشنواره مطبوعات در بخش داستان کودک و نوجوان
  • ۱۳۸۳ برگزیدهٔ جشنواره ادب پایداری برای «حیاط خلوت»، برگزیدهٔ مجله سلام برای «همان لنگه کفش بنفش»
  • ۱۳۸۵ برگزیدهٔ مجله سلام بچه‌ها برای «آقا رنگی و گربه ناقلا»، برگزیدهٔ انتشارات علمی و فرهنگی برای «سنگ‌های آرزو»
  • ۱۳۸۶ تقدیری کتاب سال ایران برای «آقا رنگی و گربه ناقلا»، برگزیدهٔ انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک برای «کنار دریاچه نیمکت هفتم»، برگزیدهٔ انجمن نویسندگان کودک و نوجوان برای «دیو دیگ به سر»
  • ۱۳۸۷ تقدیری جایزهٔ ادبی اصفهان برای «قصه‌های کوتی کوتی»، برگزیدهٔ جشنواره کتاب و رسانه برتر برای مقالهٔ «غوره‌ها تشنه‌اند»
  • ۱۳۸۸ برگزیدهٔ جشنواره سلام برای «قصه‌های کوتی‌کوتی»، تقدیری انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک برای «از صدای باران خوشم می‌آید»، برگزیدهٔ جشنواره مطبوعات کانون پرورش فکری برای یادداشت «خیس باران می‌شوم».
  • ۱۳۸۹ برگزیدهٔ انجمن نویسندگان کودک و نوجوان برای «جویدن دماغ آدم‌برفی»، تقدیری کتاب سال ایران برای «عقربهای کشتی بمبک»،
  • ۱۳۹۰ تقدیر شده برای فعالیت‌های داستان‌نویسی از «مؤسسه مهر طه»
  • ۱۳۹۱ برگزیدهٔ اول جایزهٔ مخاطبان نوجوان برای «هستی»، دریافت نشان «لاک‌پشت نقره‌ای» از اولین جشنواره لاک‌پشت پرنده برای «هستی»، دریافت لوح ویژه از شورای کتاب کودک برای «هستی»
  • ۱۳۹۲ تقدیری شانزدهمین جشنواره کتاب سال کانون پرورش فکری برای «پی‌تی‌کو… پی‌تی‌کو…»، تقدیری سیزدهمین جشنواره شهید غنی‌پور برای «پی‌تی‌کو… پی‌تی‌کو…»، برگزیدهٔ شانزدهمین جشنواره کتاب سال کانون پرورش فکری برای «سعدی»
  • ۱۳۹۳ برگزیدهٔ بخش نوجوان چهاردهمین دورهٔ جایزهٔ شهید غنی‌پور برای «این وبلاگ واگذار می‌شود»
  • ۱۳۹۵ برگزیدهٔ دوازدهمین جشنواره مطبوعات کودکان، برگزیده کانون پرورش فکری برای «ساعت عقرب»، برگزیدهٔ هجدهمین جشنواره کتاب سال کانون پرورش فکری برای «زیبا صدایم کن»، برگزیدهٔ شورای کتاب کودک برای «زیبا صدایم کن»، تقدیری شورای کتاب کودک برای «قصهٔ طوطی خانم و آقای بازرگان»

از کودکی تاکنون

شخصیت و اندیشه

شورای کتاب کودک، سهم فرهاد حسن‌زاده را در گسترش ادبیات کودک و نوجوان انکارناپذیر دانسته که تلاش پیگیر و حضور موثر در این عرصه داشته است. او نویسنده‌ای حرفه‌ای است که تنها از راه نوشتن زندگی می‌کند و در جذب طیف وسیع مخاطبان در گروه‌های سنی مختلف توانایی دارد.خطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

زمینهٔ فعالیتخطای یادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام‌های نامعتبر، مثلاً بیش از اندازه

نویسندگی در حوزه‌های متنوع رمان، داستان، بازآفرینی، شعر، زندگی‌نامه‌نویسی و فعالیت مطبوعاتی و خلق بیش از هشتاد اثر
حضور مستمر و پررنگ در مدارس تهران و دیگر شهرها و ارتباط با دانش‌آموزان
حضور در مراکز خاص کودکان از جمله کانون اصلاح و تربیت تهران
از مؤسسان انجمن نویسندگان کودک و نوجوان ایران
فعالیت در زمینهٔ ترویج کتابخوانی
مشارکت در فعالیت‌های مدنی
فعالیت در عکاسی و تئاتر


یادمان و بزرگداشت‌ها

نهادها و سازمان‌هایی که از فرهاد حسن‌زاده تجلیل کردند:
YesYدومین مهرآیین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان[۷]
YesY تجلیل کتابخانه عمومی یزد[۸]

حسن‌زاده از نگاه دیگران

شورای کتاب کودک

محسن هجری

سودابه امینی

شهرام اقبال‌زاده


نگاه حسن‌زاده به اهالی فرهنگ و ادبیات

احمد محمود

ادبیات نوجوان

نظام آموزشی

تفسیر حسن‌زاده از آثارش

سوژه‌ها از کجا می‌آیند

گرایش به طنز



آثار و منبع‌شناسی

کارنامه و فهرست آثار

  1. ماجرای روباه و زنبور، داستان منظوم کودک،۱۳۷۰
  2. دفترمهران، شعر کودک، ۱۳۷۲
  3. مار و پله، مجموعه داستان نوجوان،۱۳۷۳، ♦ کتاب برگزیده
  4. ماشو در مه، رمان نوجوان، ۱۳۷۳ ♦ کتاب برگزیده
  5. بزرگترين خط‌كش دنيا، مجموعه داستان نوجوان، ۱۳۷۵
  6. انگشت مجسمه، رمان نوجوان، ۱۳۷۶
  7. كلاغ كامپيوتر، داستان بلندنوجوان، ۱۳۷۸
  8. نمكی و مارعينكی، رمان نوجوان، ۱۳۷۸
  9. بازآفرینی ۱۸حکایت از سعدی،۱۳۹۱ ♦ کتاب برگزیده
  10. سمفونی حمام، مجموعه داستان نوجوان، ۱۳۷۴
  11. گاه روشن گاه تاريك، رمان نوجوان، ۱۳۷۴
  12. مهمان مهتاب، رمان نوجوان، ۱۳۷۵ ♦ کتاب برگزیده
  13. آبی‌تر از آبی، نوجوان، ۱۳۷۶
  14. بیا آواز بخوانیم، ۱۳۷۶
  15. آهنگی برای چهارشنبه‌ها، رمان نوجوان، ۱۳۷۷
  16. اميركبير فقط‌ اسم‌ يك خيابان نيست، رمان نوجوان، ۱۳۷۷
  17. اميركبير، ۱۳۷۷ ♦ کتاب برگزیده
  18. هندوانه به شرط عشق مجموعه، ۱۳۷۸
  19. داركوب و كرگدن، ۱۳۷۸،
  20. هديه خيس، ۱۳۷۸
  21. بن بست حقيقت، ۱۳۷۸
  22. خواجه نظام‌الملك، ۱۳۷۹
  23. گزيده ادبيات معاصر، ۱۳۷۹
  24. عشق و آينه، ۱۳۷۹ ♦ کتاب برگزیده
  25. چراغ لاله، ۱۳۷۹
  26. روزنامه سقفی همشاگردی، ۱۳۸۰
  27. دو لقمه‌ی چرب و نرم، ۱۳۸۰ ♦ کتاب برگزیده
  28. شكستنی،۱۳۸۰
  29. مرده‌ای كه زنده شد، ۱۳۸۰
  30. لولوی زيبای قصه گو، ۱۳۸۰ ♦ کتاب برگزیده
  31. سفر به خير سلطان سنجر،۱۳۸۱
  32. لطيفه‌های ورپريده، ۱۳۸۱
  33. همان لنگه كفش بنفش، ۱۳۸۲ ♦ کتاب برگزیده
  34. لبخندهای كشمشی يك خانواده خوشبخت،۱۳۸۲
  35. حیاط خلوت، ۱۳۸۲♦ کتاب برگزیده
  36. آقارنگی و گربه ناقلا،۱۳۸۲♦ کتاب برگزیده
  37. سيب سرخ سوسن، ۱۳۸۴
  38. در روزگاری كه هنوز پنجشنبه و جمعه اختراع نشده بود،۱۳۸۴
  39. بندرختی كه برای خودش دل داشت، ۱۳۸۴
  40. سنگ‌های آرزو، ۱۳۸۵♦ کتاب برگزیده
  41. كنار درياچه نيمكت هفتم، ۱۳۸۵♦ کتاب برگزیده
  42. قصه‌های كوتی كوتی (شام سرد شد کوتی‌کوتی)،۱۳۸۶♦ کتاب برگزیده
  43. دکتر قریب، ۱۳۸۶
  44. خنده به شرط قلقلك،۱۳۸۷
  45. یکشب از هزار شب، ۱۳۸۷
  46. از صدای باران خوشم می‌آيد، ۱۳۸۷
  47. به دنبال بی‌تا، ۱۳۸۷
  48. پری نازه دست درازه، ۱۳۸۸
  49. دیو دیگ به سر، ۱۳۸۸
  50. هندوانه به شرط عشق، ۱۳۸۸
  51. چغازنبیل ،۱۳۸۸
  52. هستی،۱۳۸۹ ♦ کتاب برگزیده
  53. خوزستان، ۱۳۸۹
  54. پی‌تی‌کو پی‌تی‌کو،۱۳۹۱♦ کتاب برگزیده
  55. خاطرات خون‌آشام، ۱۳۹۲
  56. روزگار شیرین، ۱۳۹۲
  57. درختی که خوابش می‌آمد، ۱۳۹۳
  58. قصه‌ طوطی خانم و آقای بازرگان، ۱۳۹۳ ♦ کتاب برگزیده
  59. سرما نخوری کوتی‌کوتی، ۱۳۹۳
  60. دنیا را بلرزان کوتی‌کوتی، ۱۳۹۳
  61. بفرمایید پیراشکی شیمپالو(جلد اول)
  62. چه بویی داشت جوراب‌های شیمپالو (مجموعه‌ی من+جی‌جور+شیمپالو) (جلد دوم)
  63. بگذار بروم مدرسه شیمپالو (مجموعه‌ی من+جی‌جور+شیمپالو) (جلد سوم)
  64. کلاغ بی‌نمک نخور شیمپالو (مجموعه‌ی من+جی‌جور+شیمپالو) (جلد چهارم)
  65. غذایی خوشمزه برای شیمپالو (مجموعه‌ی من+جی‌جور+شیمپالو) (جلد پنجم)
  66. خواننده‌ی نسل جوان شیمپالو (مجموعه‌ی من+جی‌جور+شیمپالو) (جلد ششم)
  67. خاله شمسی کجاست شیمپالو (مجموعه‌ی من+جی‌جور+شیمپالو) (جلد هفتم)
  68. عید شما مبارک شیمپالو (مجموعه‌ی من+جی‌جور+شیمپالو) (جلد هشتم)
  69. زیبا صدایم کن، رمان نوجوانان، ۱۳۹۴ ♦ کتاب برگزیده
  70. وقتش رسيده كمي‌ پسته بشكنيم، ۱۳۹۴
  71. بشو و نشو، ۱۳۹۴
  72. من و غولک و قالیچه‌ی پرنده، ۱۳۹۵
  73. نوش‌جان آقا بزه، ۱۳۹۵
  74. جشن تولد پر دردسر (جلد اول، گروه ۱+۵ مجموعه رمان كودك)
  75. مردی که خودش را پیدا کرد (جلد دوم، گروه ۱+۵ مجموعه رمان کودک)
  76. جنازه… با اجازه (جلد سوم، گروه ۱+۵ مجموعه رمان کودک)
  77. بیز… بیز… بیزینس (جلد چهارم، گروه ۱+۵ مجموعه رمان کودک)
  78. روزنامه سقفی همشاگردی، ۱۳۷۸
  79. هویج‌بستنی، ۱۳۹۳ ♦ کتاب برگزیده
  80. این وبلاگ واگذار می‌شود، ۱۳۹۲ ♦ کتاب برگزیده
  81. عقرب‌های کشتی بمبک، ۱۳۸۸ ♦ کتاب برگزیده
  82. مهمان مهتاب، ۱۳۸۷♦ کتاب برگزیده
  83. چتری با پروانه‌های سفید، ۱۳۹۶♦ کتاب برگزیده
  84. خاطرات خون‌آشام عاشق (دفتر دوم)،۱۳۹۷
  85. چطور باید یک ماشین را به حمام برد (جلد اول، عمه‌خانم و ماجراهای آبکی)
  86. شلنگ آب فش‌فشو (جلد دوم، عمه‌خانم و ماجراهای آبکی)
  87. شیر آب حرف گوش کن (جلد سوم، عمه‌خانم و ماجراهای آبکی)

سبک و لحن و ویژگی آثار

به‌گفته‌ منتقدان آثار حسن‌زاده به دلایل زیر برجسته و توجه‌برانگیز هستند:
YesY خلق آثاری تأثیرگذار، باورپذیر و استفاده از تكنيك‌هاي ادبي خاص و متفاوت.
YesY خلق آثاری كه راوي آن‌ها کودکان و نوجوانان هستند؛ روايت‌هايي مملو از تصویرسازی‌های عینی و گفت‌وگوهاي باورپذير.
YesY پرداختن به موضوع‌های گوناگون اجتماعی چون جنگ، مهاجرت، کودکان كار و خيابان، بچه‌هاي بي‌سرپرست يا بدسرپرست و…
YesY پرداختن به مسائلی که کمتر در آثار کودک و نوجوان دیده می‌شود، مانند جنگ و صلح، طبقات فرودست، افراد معلول، اختلالات شخصیتی‌ـ‌روانی و…
YesY تنوع در انتخاب شخصیت‌های محوری و كنشگر. نظیر دخترانی که علیه برخی باورهای غلط ایستادگی می‌کنند.
YesY بهره‌گیری از طنز در کلام و روایت‌هاي زنده و انتقادي از زندگي مردم كوچه و بازار.
YesY زبان ساده و بهره‌گیری اصولی از ویژگی‌های زبان بومی و اصطلاح‌هاي عاميانه و ضرب‌المثل‌ها.
YesY خلق شخصیت‌های ماندگار و دوست‌داشتنی در ادبیات کودک، از جمله بچه‌هزارپایی به نام «کوتی‌کوتی».خطای یادکرد: برچسب بازکنندهٔ <ref> بدشکل است یا نام بدی دارد

بررسی چند اثر

جوایز و افتخارات

فرهاد حسن‌زاده بیش از چهل جایزه و تقدیر برای آثارش گرفته است. او در سال‌های ۲۰۱۷و۲۰۱۸نامزد ایران برای جایزه جهانی آسترید لیندگرن شد. همچنین در سال ۲۰۱۸ جزو فهرست نهایی جایزه هانس کریستین اندرسن (معروف به نوبل ادبیات کودکان) شد.

  • تقدیر شده جایزه مهرگان برای کتاب حیاط خلوت
  • نامزد جایزه گلشیری برای کتاب حیاط خلوت
  • نامزد جایزه قلم زرین برای کتاب حیاط خلوت
  • نامزد کتاب سال ایران برای کتاب حیاط خلوت
  • نامزد دومین جشنوارهٔ لاک‌پشت پرنده برای «این وبلاگ واگذار می‌شود.» سال ۱۳۹۳
  • نامزد هفتمین جشنواره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای «این وبلاگ واگذار می‌شود.» سال ۱۳۹۳
  • نامزد جایزه کتاب سال ایران برای رمان هستی ۱۳۹۰
  • نامزد جشنواره کتاب کانون برای رمان هستی ۱۳۹۱

ناشرانی که با او کار کرده‌اند

قدیانی، چکه، افق، سوره مهر،

تعداد چاپ‌ها و تجدیدچاپ‌های کتاب‌ها

منبع‌شناسی (منابعی که دربارهٔ آثار فرد نوشته شده است)

نوا، نما، نگاه

خواندنی و شنیداری و تصویری و قطعاتی از کارهای وی (بدون محدودیت و براساس جذابیت نمونه‌های شنیداری و تصویری انتخاب شود)

پانویس

منابع

پیوند به بیرون